ارسالها: 23330
#131
Posted: 14 Apr 2014 22:42
آریوبرزن (اشکانی)
آریوبرزن (به انگلیسی: Ariobarzanes II of Media Atropatene) پادشاه محلی آذربایجان یا ماد آترپاتن، ایالتی از ایران در زمان اشکانیان و دوره حکومت فرهاد چهارم اشکانی بودهاست.
وی از سال ۲۰ (پیش از میلاد) تا ۲۰ (میلادی) در آذربایجان حکومت مینمودهاست. مارکوس آنتونیوس سردار - قیصر روم خواهر آریوبرزن یوتاب را به ازدواج پسر خود الکساندر در آورد که از ملکه معروف کلئوپاترا به دنیا آمده بود.
خواهر یوتاپ یا یوتاپا نام داشت
پایان دودمان آرتاشسی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#132
Posted: 14 Apr 2014 22:50
سلسله اشکانی ارمنستان
پرچم آرساسیدها
سلطنت تیرداد یکم سرآغاز فرمانروایی سلسله آرساسیدها (یا آرشاکانیها) از نسل و تبار اشکانیان ایران است که مقدر بود به مدتی بیش از سه سده بر ارمنستان حکومت کنند.
از آنجا که استقرار تیرداد بر تخت سلطنت ارمنستان ظاهرا" به معنای پایان نفوذ سیاسی رم بر این منطقه و مزیتی برای دشمنش اشکانیان بود رومیان تصمیم گرفتند به ارمنستان حمله کنند و این پادشاه تازه را از آنجا برانند.
این کار تا سال ۵۸ به تاخیر افتاد و در این فاصله به تیرداد فرصت کافی داده شد تا پایههای سلطنت خود را مستحکم کند. این حمله سر آغاز جنگی شد که چهار سال به طول انجامید و در طی آن، ارمنستان که از اشکانیان کمک میگرفت توانست با رومیان بجنگد و پیروزمندانه در برابر آنان پایداری کند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#133
Posted: 14 Apr 2014 22:58
نبرد ارمنستان با رم
ارتش ارمنستان موفق شد شکستی جدی بر معاون سردار رومی کوربولون، موسوم به پاکتیوس وارد آورد. پاکتیوس به رئیس خود کوربولون گزارش داده بود که ارمنیها بلد نیستند خودشان را خوب نگاه دارند و همین فرصت خوبی است برای اینکه یک حمله غافلگیرانه به آنان بشود. و بر خلاف نظرات کوربولون درصدد برآمد که نقشه خود را به مرحله اجرا درآورد. این بود که دست به حمله زد و به عقب رانده شد، و نیروهای کمکی هم که کوربولون به یاری او فرستاده بود دچار شکست و هزیمت شدند.
با این وصف رومیان توانستند پادشاه ایبرها (گرجیها) را به هواداری خود وارد جنگ کنند، و او از شمال به ارمنستان حمله کرد. تیرداد و لشکریانش ناچار شدند در برابر این تهدید مضاعف عقب نشینی کنند. دژها تا آخرین مرحله مقاومت کردند و مدافعان آنها ترجیح دادند خودکشی کنند و تسلیم رومیان نشوند و تازه رومیان هم به آنان ابقا نکردند.
در سال ۵۹ ارتش رم به دشت فعلی ایروان رسید و در آنجا تیرداد دست به یک نبرد سخت و نهایی زد. از آنجا که عده لشکریان رومی بسیار بیشتر بود تیرداد شکست سختی خورد و مجبور شد با بازمانده سپاهیانش ارمنستان را ترک بگوید و به برادرش پادشاه اشکانی پناه ببرد. کوربولون شهر آرتاکساتا (آرتاشات) پایتخت ارمنستان را به تصرف درآورد و آن را طمعه حریق ساخت. لیکن رومیان با اینکه بر ارمنستان دست یافته بودند ناچار شدند به جنگ با اشکانیان ادامه بدهند، زیرا اکنون سپاه ارمنستان به فرماندهی تیرداد یکم نیز به آنان ملحق شده بود.
کوربولون مجبور شد دست به جنگهای سختی بزند. او برای تامین آذوقه و خواربار جهت تغذیه سپاهیانش با مشکلات بزرگی روبرو شد، بطوری که غذای افراد لشکرش منحصر به گوشت شده بود. آخر مجبور شد در برابر تاکتیک مشترک ارمنیان-اشکانیان که نیروهای خود را متفرق میکردند و سپس از نقاط متعدد و مختلفی به قوای رم حمله ور میشدند و بدین وسیله خطوط ارتباطی و راههای آذوقه رسانی آنان را سد میکردند. بی آنکه حاضر به ورود در یک جنگ قطعی با آنان بشوند عقب بنشیند سرانجام کوربولون و لشکریان رم تمامی ارمنستان را تخلیه کردند.
در سال ۶۲ رومیان که قوای کمکی زیادی برآنان رسیده بود تصمیم گرفتند جنگ را از سر بگیرند و آن را یکسره کنند. نیروهای رومی که از پایگاههای عملیاتی خود یعنی از کیلیکیه و سوریه آمده بودند تشکیل دو لشکر داده بودند. لشکر اول به فرماندهی ژنرال کوربولون از سه لژیون رومی تشکیل میشد، به اضافه دستههای کمکی از سوریه. لشکر دوم نیز که به فرماندهی ژنرال پائتوس بود از سه لژیون و دستههای کمکی از سپاهیان کشور پونتوس تشکیل شده بود.
با این حال هر دو لشکر رومی مرتکب این اشتباه شدند که حرکات خود را کاملا" هماهنگ نکردند. در نتیجه لشکر ارمنی-اشکانی موفق شد در محلی موسوم به راندی (در حوالی شهر خاربرد – الازیغ) لشکر پائتوس را محاصره کند و او را مجبور به تسلیم نماید.
تیرداد پادشاه ارمنستان و کوربولون سرفرمانده کل قوای رومی، که دو حریف بزرگ این جنگ طولانی بودند در راندی باهم ملاقات کردند و توانستند برمبنای شرایط زیر با هم به توافق برسند:
الف: رم سلطنت تیرداد بر ارمنستان را به رسمیت میشناسد و ب:تیرداد نیز به حاکمیت رم گردن مینهد. ضمنا" قرار شد که در یک حرکت نمایشی، تیرداد اول تاج و دیگر علامتهای پادشاهی را درپای مجسمهای از نرون بگذارد و آنها را فقط از دست خود نرون پس بگیرد. دو حریف بزرگ یعنی تیرداد و کوربولون که تا به آن دم یکدیگر را در جنگهای زیادی دیده بودند به مذاکرات خود پایان دادند و یکدیگر را بوسیدند. تاجگذاری تیرداد به دست نرون بود.
این کار در میدان فوروم و همراه با کف زدن و هلهله جمعیتی انبوه صورت گرفت. تیرداد به نرون چنین گفت:
<<من آن گونه که تو به من فرمان بدهی خواهم بود، و از این پس سرنوشت من و بخت و افبال من تو خواهی بود.>>
و نرون در جواب گفت:
<<تو بسیار خوب کردی که به اینجا آمدی. آنچه پدرت (پادشاه اشکانی) برای تو برجا نگذاشته، و آنچه برادرت نتوانسته است برایت تضمین کند من آن را به تو میبخشم و تو را بر تخت سلطنت ارمنستان می نشانم>>
سپس نرون تاج پادشاهی را برسر تیرداد نهاد. کشور ارمنستان براثر جنگ ویران شده و پایتخت آن به دست سپاهیان رومی نابود گردیده بود. نرون به تیرداد مبلغ ۵۰ میلیون به پول رومی برای آباد کردن کشورش بخشید و نیز عدهای از صنعتگران و کارگران رومی را برای همکاری در بازسازی شهر آرتاکساتا فرستاد.
تیرداد در بازگشت به ارمنستان با موافقت دولت روم به ملتهای قفقازی که از جنگ سابق استفاده کرده و شمال ارمنستان را اشغال کرده بودند حمله ور شد. مخصوصا" با آلبانیای قفقاز نبردهای سختی کرد و آنان را از ارمنستان بیرون راند.
تیرداد اول دوران سلطنتی بسیار طولانی داشت در سال ۱۰۰ میلادی وفات یافت، و این خود دوران رفاه و عزت و تقویت برای ارمنستان شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#134
Posted: 14 Apr 2014 23:01
ارمنستان در دوران جانشینان تیرداد اول
مجسمه تیرداد یکم در کاخ ورسای
در طول تمام دورانی که پادشاهان جانشین تیرداد شدند ارمنستان در مناقشات بین رم و اشکانیان دخیل بود، و بدیهی است که چون سلسله جدید پادشاهی آن کشور خویشاوند اشکانیان بود اغلب اوقات قهرا" به هواداری اشکانیان بر میخواست. پس از یک دوره نسبتا" طولانی صلح و آشتی آتش جنگ تازهای در سال ۱۱۳ بین رم و اشکانیان مشتعل گردید، جنگی که انگیزه آن بار دیگر موقعیت سیاسی کشور ارمنستان و احیانا" هم به تحریک سیاست فعالانه تراژان امپراتور رم بود.
پادشاه ارمنستان طرف اشکانیان را گرفت و ارتش رم ابتدا شکست خورد، لیکن بعدا" به فرماندهی شخص تراژان تعرض را از سر گرفت، و تراژان نخست ارمنستان و سپس میانرودان را تصرف درآورد. تراژان به مقتضای سیاست خود که حذف کشورهای حایل بود ارمنستان را ضمیمه امپراتوری رم کرد و آن را به صورت یکی از شهرستانهای تابعه درآورد که حاکمی از طرف رم آن را اداره کند (سال۱۱۴). فارتاماسیریس پادشاه ارمنستان را نیز جواب کرد و به او گفت که به هر جا که دلش میخواهد برود و چون فارتاماسیریس اصرار میکرد براینکه در ارمنستان بماند و حقوق از دست رفته اش را باز پس بگیرد تراژن دستور قتل او را صادر کرد.
لیکن ارمنستان در این وضع تازه خود یعنی یکی از شهرستانهای تابعه رم بودن، بیش از سه سال نماند. در زمان پوبلیوس آئلیوس ترایانوس هادریانوس وضع یک کشور خودمختار و متحد رم بودن را به ارمنستان باز گردانید، و در عین حال این حق را هم برای خود محفوظ داشت که پادگانی رومی در آنجا نگاه دارد. در دوران امپراتوری مارکوس اورلیوس در رم، ارمنستان که بلاش سوم بر آن سلطنت میکرد در آرامش بسر میبرد. در زمان امپراتور مقدس جانشین مارکوس اورلیوس نیز که براستی امپراتوری نمونه بود و به معنای واقعی و کامل کلمه سلطنت کرد، آرامش نه تنها بر ارمنستان بلکه بر همه دنیای تحت استبلای رم حکمفرما بود.
سرانجام پس از مرگ این امپراتور ایده آل بار دیگر آتش جنگ بین رم و اشکانیان باز هم برسر ارمنستان شعله ور گردید.
بار دیگر اشکانیان با کمک ارامنه، و پس از آنکه در الژیا (ارزروم فعلی) شکست فاحشی بر رومیان وارد آوردند، موفق به تخسیر ارمنستان شدند. لیکن رومیان لژیونهایی را که در ناحیه رن داشتند آوردند تا جای لژیونهای شرقشان را که در انجام وظیفه لیاقت از خود نشان داده بودند بگیرند.لوسیوس وروس سردار رومی در سال ۱۶۳ موفق شد ارمنستان را باز پس بگیرد و پایتخت آن آرتاکساتا را تسخیر و ویران کند. ارمنیان در نزدیکی همانجا شهر تازهای بنا نهادند به نام واغارشاپات که بعدها اچمیادزین شد.
در دوران امپراتوری سپتیموس سوروس جنگ بین رومیان و اشکانیان بار دیگر آغاز یافت، لیکن انگیزه این جنگ برای یک بارهم شده ارمنستان نبود بلکه بین النهرین بود. این جنگ نیز به پیروزی رومیان و فتح تیسفون در سال ۱۹۸ انجامید و رومیان شهر را به یکباره غارت کردند. صدهزار نفر از ساکنان آن شهر را به اسارت بردند و به بردگی فروختند. تمامی خاک بین النهرین به امپراتوری رم ملحق شد. برعکس کشور ارمنستان که شاه خسرو یکم برآن سلطنت میکرد وضع خود را حفظ کرد، و این هم احتمالا" به پاداش رویه بیطرفانهای بود که ارمنستان در این جنگ اتخاذ کرد.
در زمان سلطنت امپراتور کاراکالا که دیوانهای زنجیری بود ارمنستان ناگزیر شد به آخرین جنگ بزرگ و ملی خود با رم دست بزند. کاراکالا به حیله و تزویر خسرو یکم پادشاه ارمنستان و ملکه را بدست آورد. آنگاه ارامنه اسلحه برداشتند و به جنگ رومیان رفتند. کاراکالا ارتشی به فرماندهی یکی از سرداران خود به نام تئوکریت را به جنگ انان فرستاد ولیکن این سردار متحمل شکست فاحشی شد (سال ۲۱۶ میلادی). کاراکالا به جنگ با ارمنیان و اشکانیان ادامه داد، ولی سرانجام در بین النهرین به دست سربازان خود کشته شد.
این آخرین جنگی بود که رومیان با ارمنیان و اشکانیان کردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#135
Posted: 14 Apr 2014 23:02
سازمان و اداره کشور ارمنستان
موسی خورنی مینویسد:
<<ولوگز اول (بلاش سوم) یک خانه سلطنتی یا دربار داشت با وظایف و تکالیفی که بین بزرگترین خانوادههای نجبا تقسیم شده بود. مثلا" خانواده باگراتونی (دودمان باگراتونی) ریاست موروثی سواره نظام را گرفت. و نیز به یکی از اعضای همین خانواده بود که امتیاز گذاشتن تاج برسر پادشاه داده شد. خانوادههای دیگر نجبای ارمنی وظایف و سمتهای دیگری مانند ریاست تشریفات دربار، پیشخدمتی شخص شاه کارپردازی کل املاک، مدیریت و نظارت بر انبارهای گندم، و غیره را مابین خود تقسیم میکردند.
شاه املاک زیادی به عنوان تیول به خانوادههای بزرگترین نجبا اهدا کرد. همچنین مقررات متعددی مربوط به تشکیلات ارتش و به اداره مملکت وضع نمود. مثلا" دو نفر گزارشگر تعیین کرد که هر دو مکلف بودند مطالبی را کتبا" به شاه خاطرنشان کنند، اولی بنویسد که چه کارهایی خوب است شاه انجام بدهد، و دومی بنویسد که در قبال هر جرمی شاه چگونه باید انتقام بگیرد و چه کیفری به خاطی بدهد.
ضمنا" اولی را ملزم نمود به اینکه نگذارد شاه در مواقعی که خشمگین است اوامری دور از عدل و انصاف صادر کند، و در آن حالت عدالت و بشردوستی را به یاد شاه بیاورد. شاه همچنین محاکم دادخواهی در شهرها ایجاد کرد و قاضیانی در دهات به امر قضا گماشت. او به شهروندان امر کرد که مقامی فراتر از مقام روستائیان برای خود قایل شوند، و از روستائیان هم خواست که به شهروندان به چشم مافوقان خود بنگرند، و بالاخره به ساکنان شهرها امر کرد که نسبت به روستائیان غرور و تفرعن به خرج ندهند.
علاوه براین، دولت ارمنی در دوران حکومت آرساسیدها (اشکها) اداره مرکزی نسبتا" وسیع و تحول یافتهای داشت. در زمان سلطنت آخرین پادشاهان سلسله آرساسید تعداد کارمندان در حدود هزار نفری بود، و بی شک این عده شامل سمتهای والای درباری نیز میشد، لیکن اداره محلی که به عهده نجبای نظام ارباب رعیت بود، جدا از این رقم است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#136
Posted: 14 Apr 2014 23:05
وضع اقتصادی و اجتماعی ارمنستان
در این شکی نیست که آشفتگیهایی که در آن دوران بر ارمنستان حکمفرما شد تاثیری نامساعد روی زندگی اقتصادی آن کشور گذاشت. با این وجود، ارمنستان کشوری مرفه باقی ماند و این اولا" به دلیل موقعیت جغرافیایی اش بود که از آن یک خط رابط بین شرق و غرب ساخته بود، و ثانیا" بر اثر روح سوداگری و سودجویی بازرگانانش بود که در برابر ماجراجویانه ترین و پرخطرترین سفرها نیز پا پس نمیکشیدند.
تئودور مومسن و استرابون مینویسند:
<<نقش ارمنستان به عنوان یک کشور ترانزیت یاد میکند و ارمنیان نه تنها با مغرب زمین و بازارهای بزرگ آن در کیلیکیه و کاپادوکیه روابط تجاری مداوم داشتند بلکه با قفقاز و باسیتها (ساکنان سرزمین فعلی روسیه) و همچنین از طریق دریای خزر با آسیای مرکزی و چین هم در ارتباط بودند و بدین گونه رابط بین شرق و غرب محسوب میشدند.>>
این مبادلات بین مغرب زمین و آسیا، که قسمتی از آن از راه ارمنستان صورت میگرفت بیشتر روی کالاهایی از قبیل ابریشم و برنج و ادویه و مواد عطری و سنگهای قیمتی (جواهرات) که از آسیای مرکزی و آسیای جنوبی و حتی از خاور دور میآمد انجام میشد. امپراتوری روم قسمتی از بهای این واردات را به پول مسکوک (سکههای نقره یا طلا) و قسمت دیگر را به طور پایاپای با اجناس ساخته شده تشریفاتی که آسان قابل حمل و نقل بود (مانند عطریات و جواهرات زینتی حاصل از ایالت مصر و غیره) میپرداختند.
تمام قسمت شرقی امپراتوری روم واسطه طبیعی این مبادلات شد و از آن سودهای کلانی عایدش گردید که قهرا" ارمنستان هم از آن سهمی داشت. درباره تولیداتی که در خود ارمنستان بدست میآمدند آنها نیز از جنس همان تولیدات آسیای صغیر بودند که ارمنستان از نظر اقتصادی دنباله آن شمرده میشد. ارمنستان فلزاتی را که از معادن خود استخراج میکرد و اشیاء فلزی درست شده و کالاهای پشمی و فرش و شراب و پوست صادر میکرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#137
Posted: 14 Apr 2014 23:07
آیین دیرین ارمنیان
زیارتگاه اصلی ارمنیان در آشدیشاد (آکه سیلن) واقع در منطقه تارون (استان موش) قرار داشت. در آنجا در وسط جنگل چندین معبد بنا شده بود که از همه مهم تر و مشهور تر معبد ویژه آناهیتا حامی ارمنستان بود و مجسمه طلایی او در تالار بزرگی قرار داشت. رومیان نقل میکنند که وقتی ارتش مارکوس آنتونیوس ارمنستان را غارت کرد، سربازی که نخستین بار دست به سوی مجسمه الهه آناهیتا دراز کرد تا آن رابردارد در دم کور شد.
به دور این معبدها باغهای بزرگی احداث کرده بودند که در انها حیوانات مقدس، از جمله گوزنها با گردن بند طلایی، میگشتند و میچریدند و ظاهرا" (لوکولوس انها را دیده و ستایش کرده بود.)
رافی در رمان تاریخی خود مینویسد:
<<پادشاه ارمنستان و همچنین کاهن بزرگ و نجبا در آن حضور مییافتند. نخست پادشاه بود که مراسم برگزاری جشن را با قربانی کردن و سوزاندن یکصد راس گاو سفید افتتاح میکرد. سپس همه شخصیتهای بزرگ کشور از عمل شاه تقلید میکردند. در این جشن ارمنیان آرزومند بودند که ثمره کار و کوشش و پیشرفتهای حاصل در سال گذشته را به خدایان خویش عرضه کنند. مسابقاتی در طی آن جشن اجرا میشد.
شاعر اشعاری را که به مناسبت سروده بود میخواند، مطرب آهنگی را که ساخته بود مینواخت،پهلوان زور عضلات خود را نشان میداد، و هنرمند شاهکاری را که از زیر انگشتان ورزیده اش درامده بود عرضه میکرد. جنگ مردان با گاوان یا با حیوانات درنده و مسابقههای دو یا اسبدوانی یا ارابه رانی به دنبال آنها اجرا میشد، و برنده مسابقه یکی از تاجهای گل سرخی را که زینت معبد آسدغیک بود به عنوان جایزه میگرفت. به همین جهت بود که به این جشن (جشن گل سرخ) میگفتند.>>
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#138
Posted: 14 Apr 2014 23:11
پادشاهان ارمنستان در دوران اشکانیان
تیرداد یکم
تیگران چهارم
ساناتروک
آکسیدارس
فارتاماسیریس
بلاش سوم
سوهه موس
باکور
بلاش پنجم
خسرو یکم
تیردارد دوم
خسرو دوم
تیرداد سوم ارمنستان
خسرو سوم
تیگران پنجم
آرشاک دوم
پاپ
وارازدات
آرشاک سوم
خسرو چهارم
بهرام شاپور
آرتاشس چهارم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#139
Posted: 14 Apr 2014 23:17
بلاش سوم
بلاش سوم (اشک بیست و ششم) بیست و ششمین شاه ایران از خاندان اشکانی است که پس از خسرو به شاهی رسید. نسبت بلاش سوم با اشکانیان روشن نیست. وی در حدود ۲ سال آخر حکومت خسرو ادعای سلطنت کرد. در زمان وی، آلانها برای بار دوم به ایران تاختند. بلاش به خاطر مشکلات فراوان و به این علت که سپاه اشکانی از توان پیشین برخوردار نبود، از پس رفع این تاخت و تاز بر نیامد و مجبور شد تا با دادن باجی سنگین آنان را راضی به ترک کردن مناطق اشغال شده کند. دادن چنین باجی پیش از این در تاریخ اشکانیان گزارش نشده است و این نشانهٔ سستسی و ناتوانی اشکانیان در این دوران میباشد.
دورهٔ پادشاهی بلاش سوم به جزاین مورد پیشامد خاص دیگری نداشت و چنین به نظر میرسد که وی مدعی خاصی نداشتهاست . روم نیز در آن زمان ترجیح میداد تا به جای جنگ های پرهزینه و دشوار، از به نزاع انداختن همسایگان با یکدیگر و یا ایجاد نبردهای داخلی خواستههای خود را عملی سازد. پادشاهی بلاش سوم از سال ۱۲۹ تا سال ۱۴۷ میلادی بوده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#140
Posted: 14 Apr 2014 23:19
بَلاش پنجم
بَلاش پنجم یا وَلَخش پنجم (اشک بیست و هفتم) بیست و هفتمین شاه ایران از خاندان اشکانی است که از سال ۱۹۱ تا ۲۰۹ میلادی شاهی کرد. وی جانشین و پسر بلاش چهارم بود.
بلاش پنجم در سه سال ابتدای زمامداریش دچار مشکلات داخلی بود و توانست در سه سال اوضاع کشور را سر و سامان دهد. پس از آن جنگ میان ایران و روم دوباره آغاز شد. این جنگ از سال ۱۹۴ تا ۱۹۷ میلادی به دارازا کشید و دلیل آغاز آن شورش مردم غرب میانرودان بود که در زمان شاهی بلاش چهارم به دست کاسیوس سردار رومی ضمیمهٔ قلمرو روم شده بود. سپتیموس سوروس قیصر وقت روم، سپاه خود را آرایش داد و سلوکیه و همچنین آدیابن را تسخیر کرد. تیسفون پایتخت اشکانیان نیز به دست رومیان افتاد و آنان در آنجا کشتار وسیعی کردند و این شهر بزرگ و مهم را ویران کردند. وضعیت دولت اشکانی در این زمان به صورتی نبود که بتواند با پیشروی رومیان مقابله کند. سپتیموس سوروس پس از این پیشرویها دچار مشکلاتی شد که قیصران پیش از او نیز به آن دچار شده بودند. بزرگترین این مشکلات شورش مردم سرزمینهای تسخیر شده بود که بر طبق مستندات تاریخی اشکانیان در این شورشها دست داشتهاند. این شورشها قیصر را بر آن داشت تا به روم بازگردد و به پیشروی ادامه ندهد، ولی رومیان توانستند آدیابن را حفظ کنند و ارمنستان را نیز در دست خود نگهدارند. در این اثنا بلاش پنجم در سال ۲۰۹ به مرگ طبیعی درگذشت. پس از وی پسرانش اردوان پنجم و بلاش ششم برای رسیدن به شاهی با یکدیگر به نزاع پرداختند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.