ارسالها: 23330
#211
Posted: 15 Apr 2014 13:51
شاهدان عینی
سید محمدعلی جمال زاده:با گاری و عربانه از بغداد و حلب بجانب استامبول براه افتادیم. از همان منزل اول با گروههای زیاد از ارامنه مواجه شدیم که بصورت عجیبی که باور کردنی نیست و ژاندارمهای مسلح و سوار ترک آنها را پیاده بجانب مرگ و هلاک میراندند. ابتدا موجب نهایت تعجب ما گردید ولی کمکم عادت کردیم که حتی دیگر نگاه هم نمیکردیم و الحق که نگاه کردن هم نداشت. صدها زنان و مردان ارمنی را با کودکانشان بحال زاری بضرب شلاق و اسلحه پیاده و ناتوان بجلو میراندند. در میان مردها جوان دیده نمیشد چون تمام جوانان را یا به میدان جنگ فرستاده یا محض احتیاط (ملحق شدن به قشون روس) بقتل رسانده بودند. دختران ارمنی موهای خود را از ته تراشیده بودند وکاملاٌ کچل بودند و علت آن بود که مبادا مردان ترک و عرب بجان آنها بیفتند.
دو سه تن ژاندارم بر اسب سوار این گروهها را درست مانند گله گوسفند بضرب شلاق بجلو میراند. اگر کسی از آن اسیران از فرط خستگی و ناتوانی و یا برای قضای حاجب بعقب میماند. برای ابد بعقب مانده بود و ناله و زاری کسانش بی ثمر بود و از اینرو فاصله به فاصله کسانی از زن و مرد ارمنی را میدیدیم که در کنار جاده افتادهاند و مردهاند یا در حال جان دادن و نزع بودند.
بعدها شنیده شد که بعضی از ساکنان جوان آن صفحات در طریق اطفا آتش شهوات حرمت دخترانی از ارامنه را که در حال نزع بوده و یا مرده بودند نگاه نداشته بودند. خود ما که خط سیرمان در طول ساحل غربی فرات بود و روزی نمیگذشت که نعشهایی را در رودخانه نمیدیدیم که آب آنها را با خود نمیبرد.
شبی از شبها در جایی منزل کردیم که نسبتاًٌ آباد بود و توانستیم از ساکنان آن برهای بخریم و سر ببریم و کباب کنیم دل و روده بره را همان نزدیکی خالی کرده بودیم. مایع سبز رنگی بود بشکل آش مایعی ناگهان دیدیم که جمعی از ارامنه که ژاندارمها آنها را در جوار ما منزل داده بودند.
با حرص و ولع هرچه تمامتر بروی آن مایع افتادهاند و مشغول خوردن آن هستند منظرهای بود که هرگز فراموشم نشده است. باز روزی دیگر در جایی اتراق کردیم که قافله بزرگی از همین ارامنه در تحت مراقبت سوارهای پلیس عثمانی در آنجا اقامت داشتند.
یک زن ارمنی با صورت و قیافه مردگان بمن نزدیک شد و به زبان فرانسه گفت: «ترا بخدا این دو نگین الماس را از من بخر و در عوض قدری خوراکی بما بده که بچههایم از گرسنگی دارند هلاک میشوند». باور بفرمائید که الماسها را نگرفتم و قدری خوراک به او دادم خوراک خودمان هم کمکم ته کشیده بود و چون هنوز روزها مانده بود که به حلب برسیم دچار دست تنگی شده بودیم. به حلب رسیدیم.
در مهمانخانه بزرگی منزل کردیم که «مهمانخانه پرنس» نام داشت و صاحبش یک نفر ارمنی بود. هراسان نزد ما آمد که جمال پاشا وارد حلب شده و در همین مهمانخانه منزل دارد و میترسم مرا بگیرند و بقتل برسانند و مهمانخانه را ضبط نمایند. بالتماس و تضرع درخواست مینمود که ما به نزد جمال پاشا که به قساوت معروف شده بود رفته وساطت کنیم. میگفت شما اشخاص محترمی هستید و ممکن است وساطت شما بی اثر نماند. ولی بی اثر ماند و چند ساعت پس از آن معلوم شد که آن مرد ارمنی را گرفته و به بیروت و آن حوالی فرستادهاند و معروف بود که در آنجا قتلگاه بزرگی تشکیل یافته است. خلاصه آنکه روزهای عجیبی را گذراندیم. حکم یک کابوس بسیار هولناکی را برای من پیدا کرده است که گاهی بمناسبتی بر وجودم تسلط پیدا میکند و ناراحتم میسازد و آزارم میدهد.
ژنو - ۲۵ خرداد ۱۳۵۰ - سید محمد علی جمال زاده
هانری مورگنتاو:روزی طلعت درخواستی از من کرد که عجیب ترین درخواستی بود که تاکنون شنیده بودم. شرکت بیمهen:New York Life Insurance Company. دیگر شرکتهای بیمه آمریکا سالها از میان ارمنیان مشتریان زیادی داشته و بیمه گذار این شرکتها بودهاند. میزانی که این مردم زندگیشان را بیمه کردهاند گواه دیگری بر عادتهای مقتصدانهی آنهاست.
طلعت گفت: " خواهش میکنم از شرکتهای بیمه آمریکا درخواست کنید لیست کلیه بیمه گذاران ارمنی خود را برایمان بفرستند. عملاً همه آنها مرده اند و هیچ وارثی برای دریافت پولشان از خود باقی نگذاشته اند. پول آنها مطمئناً به دولت واگذار شده است. اکنون دولت بهرهور آنان میباشد. آیا این در خواست را انجام میدهید؟ "
این درخواست زیادی بود و من عصبانی شدم. گفتم: " چنین لیستی از من نخواهید گرفت "، بلند شدم و او را ترک کردم.
هانری مورگنتاو (Henry Morgenthau) (۱۸۵۶-۱۹۴۶) وکیل و دیپلمات آمریکایی، سفیر آمریکا در قسطنطنیه طی سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۶ رئیس کمیسیون رسیدگی به امور پناهندگان یونانی که در سال ۱۹۲۳ توسط اتحادیه ملل تشکیل شد.
مارتین نیپاژ:هنگامی که در باشگاه آلمانی در "حلب " بودم، کنسول آلمان که از شهر موصل میآمد، تعریف میکرد در جاده موصل تا حلب دستهای قطع شده کودکان را دیده است و تعداد آنها به قدری زیاد بود که میتوانستند جاده را با آنها فرش کنند.
دکتر مارتین نیپاژ (Dr. Martin Niepage) از کتاب " وحشتهای حلب "، بر اساس مشاهدات یک شاهد آلمانی ترجمه شده توسط مجله انتشارات نیویورک تایمز "تاریخ معاصر" - جلد پنجم - نوامبر ۱۹۱۶ صفحات ۳۳۵ تا
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#212
Posted: 15 Apr 2014 13:55
تخریب آثار فرهنگی ارمنیان
همزمان با قتلعام و اخراج ارمنیان از سرزمین آبا و اجدادی خود در منطقهٔ شرق ترکیهٔ فعلی در سال های۱۹۱۵ و۱۹۱۶ م، نه تنها اموال قربانیان به تاراج رفت، بلکه کلیهٔ کلیساها و دیرها، که غیر از بناهای مذهبی، مراکز علمی و فرهنگی ارمنیان به شمار میآمدند و در آنها آثار فرهنگی ارزشمندی وجود داشت، غارت شدند و بیش از بیست هزار نسخه کتابهای دستنویس که قدمتی چندین صدساله و گاهی بیش از هزار سال داشتند نیز از میان رفتند.
بعد از وقایع آن سالها بناهای تاریخی، همچون خانههای متروکهٔ ارمنیان برای یافتن گنجهای پنهان کندوکاو شدند، زیرا روستاییان ترک و کرد منطقه این باور را داشتند که ارمنیان با هدف بازگشت به خانهٔ خود کلیهٔ اموال قیمتی را در خانه هایشان پنهان کردهاند. لذا تخریبهای انجام شده در این دورهٔ زمانی چندان گسترده و سازمان یافته نبود که باعث محو بناها شود.
ارمنیان ساکن ارمنستان شرقی با هدف جلوگیری از این نابودسازی فرهنگی به دفتر یونسکو در مسکو شکایت کردند، اما نمایندهٔ یونسکو درشوروی سابق شکایت را نپذیرفت و خواستار طرح شکایت از طرف دولت ارمنستان گردید که آن نیز از طرف حاکمان مسکو منع شد، لذا ارمنیان ساکن در کشورهای مختلف موضوع را پیگیری کردند و مراجعات مکرر به دفاتر یونسکو در سراسر دنیا آغاز گردید که در نتیجه یونسکو به این مسئله توجه نشان داد و به بررسی ادعاهای مطرح شده پرداخت.
در همین حین توجه محققان و باستان شناسان اروپایی به این منطقه جلب شد. آنان سفرهای تحقیقاتی به شرق ترکیه را آغاز کردند و گزارشهایی در خصوص تخریب بناهای ارمنیان و ممانعت مسئولان منطقه از بازدید آنها به چاپ رساندند که باعث افزایش فشارهای افکار عمومی بر سازمان یونسکو شد و نهایتاًً در سال۱۹۷۴ م این سازمان بر مبنای مطالعات انجام داده در منطقه بیانیهای صادر کرد و طی آن اعلام داشت که طی سال های۱۹۱۵ تا۱۹۷۴م از ۹۱۳ کلیسا و دیر فعال ارمنیان در منطقهٔ شرق ترکیه، تعداد ۴۶۴ مورد کاملاً نابود گردیده و اثری از آنها نمانده است. به علاوه ۲۵۲ بنا کاملاً تخریب شدهاند و ۱۹۷ بنا نیز در وضعیت نامساعدی قرار دارند که میبایستی سریعاً مرمت شوند، ولی با مقایسهٔ این گزارش با آمار موجود در خلیفه گری ارامنه در استانبول (که در سال۱۹۱۲ م تهیه و در آن تعداد کلیساها و دیرهای فعال در منطقه با ذکر عناوین و مکانها بیش از ۲۲۰۰ بنا ذکر شده بود) عمق فاجعه مشخص میگردد، زیرا طبق این آمارها تعداد بناهای تاریخی نابود شده طی سالهای یاد شده بیش از دو هزار مورد بوده است.
در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ میلادی، در پی اعتراضات ارمنیان و جلب توجه اذهان عمومی، روند تخریب کند تر شد، ولی کار در ابعاد کوچک تر، و به بهانههای مختلف از قبیل جادهسازی، حفر کانال، بستن سد و غیره ادامه یافت که با شعلهور شدن جنگهای داخلی با کردها و اعلام منطقهٔ نظامی در تمامی استانهای شرق ترکیه در سال۱۹۸۷ م و بسته شدن این منطقه به روی مسافران به بهانهٔ نبود امنیت، ابعاد گسترده تری به خود گرفت.
کلیسای بارتقیموس مقدس واقع در نزدیکی شهر باش قلعه در شرق ترکیه برای ارمنیان، همچون قره کلیسا در ایران، اهمیت مذهبی بسیار زیادی دارد. در محراب کلیسا قبر بارتقیموس قدیس، از حواریون حضرت مسیح، واقع است که از قرن اول میلادی تا سال۱۹۱۵ م زیارتگاه مسیحیان، به خصوص ارمنیان، بوده است و بعد از قتلعام ارمنیان و آشوریان منطقه، متروکه و قسمتی از آن تخریب شد. از آنجا که این مکان برای مسیحیان اهمیت بسزایی دارد، برای جلوگیری از مرمت و زیارت آن توسط مسیحیان، به خصوص ارمنیان، درگیری با کردهای منطقه را بهانه قرار دادند و با احداث پادگان در اطراف آن، منطقه را نظامی اعلام کردند.
دیر واراگا واقع در شرق شهر وان، از قرن دهم میلادی مرکز مهم مذهبی و علمی ارمنیان جنوب شرق ترکیهٔ فعلی محسوب میشد و تا سال ۱۹۱۵ م فعالیتش ادامه داشت. در این سال بعد از کشتار راهبان آن متروکه گردید و سپس تخریب کلیساهای آن آغاز و با سنگهای تراشیده شده خانههای روستایی بنا شد. بعد از سال ۱۹۸۷ م روند تخریب سرعت بیشتری به خود گرفت تا جایی که در حال حاضر از هفت بنای اصلی این دیر، سه بنا کاملاً محو شدهاند و بقیه نیز نیمه ویران اند. یکی از دلایل مهم تخریب نشدن این کلیسا تا سالهای اخیر، کاربرد جدید آن بوده است، چرا که آن را به آغل احشام روستا تبدیل کردند. خوشبختانه در سالهای اخیر روستاییان سعی در حفظ وضعیت فعلی آن کردهاند، زیرا گردشگران بسیاری برای بازدید از نقاشیهای دیواری بسیار زیبای آن (متعلق به قرن دهم میلادی) به آن منطقه مسافرت میکنند و ویرانههای این دیر قدیمی موجب کسب درآمد شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#213
Posted: 15 Apr 2014 13:58
محاکمه مسببان قتلعام
دولت مغلوب عثمانی، که در اکتبر ۱۹۱۸ تسلیم متفقین شد، از یک سو از ترس اینکه مبادا شرایط سهمگین تر و سنگین تری از سوی دول فاتح بر امپراتوری تحمیل شود و از سوی دیگر برای فرونشاندن خشم متفقین و ایجاد وجهی مطلوبتر در دنیا اقدام به برپایی محاکمهٔ عاملان تُرک جنایات جنگی کرد.
در دسامبر ۱۹۱۸، شخص امپراتور عثمانی، فرمانی صادر کرد مبنی بر اینکه عاملان جنایتها و قتلعام علیه ارمنیان در جنگ جهانی اول در دوران عثمانی بایستی مورد پیگرد قانونی و مجازات قرار گیرند. سردمداران عثمانی با این اقدام خود سعی داشتند به جهانیان نشان دهند که مسئول این جنایتها تنها گروه کوچکی از ترکهای جوان بودند و نه کل حکومت عثمانی و از سوی دیگر اقدامی بود برای از میدان به در کردن رقبای امپراتوری؛ یعنی، حزب اتحاد و ترقی. به این ترتیب، کمیسیونی از سوی امپراتور برای جستجو و گردآوری مدارک و شواهد جنایات به کار گمارده شد. تمام مستندات و مدارک گردآوری شده برای آغاز این محاکمات مدارکی از خود منابع عثمانی هستند نه منابع خارجی و گردآورندگان آنها نیز ترک هستند.
پس از جنگ جهانی اول بسیاری از این افراد توسط خود مقامات ترک محاکمه و مجرم شناخته شدند ولی به کیفر نرسیدند (غیر از چند تن که توسط عدالت خواهان ارمنی به سزای اعمال خود رسیدند)، البته، تعدادی از آنها، نیز توسط انگلیس و به حکم دادگاه بینالمللی مالتا، به جزیرهٔ مالت تبعید شدند.
اسناد موجود درخصوص کشتار ارمنیان، اعم از تلگرافهای رمزگذاری شده، مکاتبات رسمی دولتی، دستورالعملها و شاهدان عینی، اتخاذ شد. به این منظور، ایالتهای امپراتوری عثمانی به ده ناحیهٔ بازرسی تقسیم و برای هر ناحیه دادیار، قاضی تحقیق و منشیهای لازم به کار گمارده شد. چندین نفر از وزرای دولت ترکهای جوان، رهبران حزب، مسئولان ناحیهای حزب، وکلا، فرمانداران ایالتی، مأموران دولتی و دیگر مقامات رسمی دستگیر شدند. جلسات تحقیقات در سطح دادگاههای شهرستانی در دادگاههای یک، دو و سه، در استانبول، در ۸ ژانویهٔ ۱۹۱۹م برگزار شد. طی جلسات دادرسی تحقیقاتی دربارهٔ رهبران دولت ترکهای جوان به اتهام ارتکاب جنایت صورت گرفت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#214
Posted: 15 Apr 2014 14:03
فهرست اسامی متهمان کشتار ارمنیان
طلعت پاشا
از طراحان اصلی قتلعام ارمنیان، رهبر حزب اتحاد و ترقی و وزیر کشور(۱۹۱۳ ـ ۱۹۱۷م). او طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی به اعدام محکوم شد. وی در ۱۹۲۱ به دست سوقومون تهلیریان به ضرب گلوله از پایدرآمد.
از دیگر طراحان اصلی قتلعام ارمنیان، عضو کمیتهٔ مرکزی حزب اتحاد و ترقی و وزیر جنگ در ۱۹۱۴م. طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی انورپاشا در ۱۹۱۹م به اعدام محکوم شد. او همچنین در ۱۹۲۱م در آسیای مرکزی محکوم به اعدام شناخته شد.
از طراحان اصلی قتلعام ارمنیان، عضو کمیتهٔ مرکزی حزب اتحاد و ترقی و وزیر دریاداری و فرماندهٔ ارتش چهارم عثمانی در سوریه در ۱۹۱۴م. وی طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی در ۱۹۱۹م به اعدام محکوم شد. وی در ژوئیهٔ ۱۹۲۲م به دست آرداشس گورکیان و پطرس تربوغوسیان، به ضرب گلوله از پا درآمد.
عضو تشکیلات مخصوص، عضو کمیتهٔ مرکزی حزب اتحاد و ترقی و وزیر آموزش و پرورش عمومی در ۱۹۱۸م. او طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی در ۱۹۱۹م به اعدام محکوم و در ۱۹۲۶م به دار آویخته شد.
۲۷ تن دیگر از جنایتکاران محکوم به حبس (با مدت زمان متفاوت) شدند و عدهٔ اندکی نیز به دلیل فقدان مدارک و دلایل کافی تبرئه شدند. این احکام شامل آن تعداد از مجرمان، که به دست انگلیسیها به جزیرهٔ مالتا تبعید شدند، بعدها همین تبعیدشدگان پس از بازگشت، در دوران جمهوری ترکیه، متصدی مقام و منصب در جمهوری ترکیه شدند.
محاکمهٔ مسئولان و مقامات محلی و ایالتی حزب اتحاد و ترقی در ۲۱ ،۲۳ و ۲۸ ژوئن ۱۹۱۹م صورت گرفت و حکم دادگاه در این مورد در ۸ ژانویهٔ ۱۹۲۰م صادر شد. طبق این حکم، ۳ تن از ۳۶ متهم به ده سال حبس و بقیه نیز به گذراندن دورههای متفاوتی از حبس محکوم شدند. حکم دادگاهی عاملان کشتار در ترابوزان در ۲۲ مه ۱۹۱۹م صادر شد. طبق رأی دادگاه دو تن از هشت تبهکار، غیاباً، محکوم به اعدام شدند. این دو تن عبارت بودند از: جمال عزمی بیگ، فرماندار ترابوزان و نعیم بیگ، مسئول حزب اتحاد و ترقی در ترابوزان. شش نفر دیگر به سپری کردن دورههای متفاوتی در زندان محکوم شدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#215
Posted: 15 Apr 2014 14:05
مسببان قتلعام
طلعت پاشا
اسماعیل انور
سعید حلمی پاشا
بهاء الدین شکیر پاشا
عظیم پاشا
پایان نسلکشی ارمنیها
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#216
Posted: 15 Apr 2014 14:12
کشتار حمیدیه(توضیح کامل)
کشتار ارمنیهای ارزروم، عکاس ویلیام لوئیس ساچتلبن نوامبر ۱۸۹۵
کشتار حمیدیه مقدمه کشتارهای ۱۸۹۴-۱۸۹۶ با کشتارهایی که در ساسون (شهر) صورت گرفت آغاز شد. ارمنیهای این منطقه کوهستانی به ویژه از تبهکاریها و تجاوزهای کردانی که از زمان تشکیل افواج حمیدیه سرتاپا مسلح بودند رنج میبردند. ارامنه علاوه بر مالیاتهایی که میبایست به دولت بپردازند مجبور بودند باج و خراجی غیرقانونی به روسای عشایر کرد نیز پرداخت کنند. در ۱۸۹۳ ارامنه ساسون از تن دردادن به این زورگوئیها، یعنی از پرداختن این باج و خراج غیر قانونی به کردها ورشکستشان میکرد سرباز زدند. برعکس به پرداخت بدهیهای خود به خزانه دولت عثمانی همچنان ادامه میدادند. کردها که به خشم آمده بودند به ارامنه ساسون حملهور شدند لیکن این کوه نشینان غیور آنان را پس راندند. آنگاه کردها از مقامات ترک کمک خواستند و آنان فوراً" سربازان مسلحی به منطقه اعزام داشتند. این سربازان که به فرماندهی ژنرال زکی پاشا بودند، به کردها ملحق شدند.
منطقه ساسون را اشغال کردند و دست به یک کشتار فجیع زدند (اوت ۱۸۹۴). این کشتارها که نخستین حلقه از یک زنجیر دراز جور و جنایات بود و میبایست از ۱۸۹۴ تا ۱۹۲۲ ادامه پیدا کند، شاید از نظر وحشتناک بودن از تمام کشتارهایی که بعداً" صورت گرفت بدتر بود، به طوری که از دوازده هزار نفر ساکن ارمنی ساسون ۳۵۰۰ نفر کشته شدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#217
Posted: 15 Apr 2014 14:19
کشتار ارمنیان
حاجی آقا، یکی از مسلمانانی بود که نگهبان بیمارستان آمریکائی غازی عینتاب را بر عهده داشت. برای محافظت از زخمیهای ارمنی (۱۸۹۵)، او در ورودی بیمارستان ایستاده و مانع ورود اراذل و اوباش در بیمارستان شده است.
به ابتکار دولت انگلستان که به وسیله ویس کنسول خود در وان از ماجرا با خبر شده بود قدرتهای اروپایی حاضر شدند دستور یک تحقیق محلی بدهند، و این کار به وسیله نمایندگانشان در دربار عثمانی صورت گرفت. با وجود تلاشهایی که دولت روس برای کارشکنی در راه تحقق این کار کرد، این تحقیق بعمل آمد و نتیجه آن نادرستی اظهارات دولت عثمانی را که مدعی بود کشتار ارامنه به دنبال شورشی روی داده که آنان برضد دولت بپاکرده بودند ثابت نمود. و نیز ثابت کرد که نیروهای منظم عثمانی همینکه به محل رسیدهاند بی آنکه جلو جنگ و خونریزی را بگیرند به کردها ملحق شده و در کشتار ارمنیان دستیار آنان شدند.
پل کامبن سفیر فرانسه در قسطنطنیه بعد از تحقیقات درباره حوادث ساسون نوشته است:
<<هرچه هم به حکم ضرورت، به صورت بسیار ناشیانه تنظیم شده بود باز دلیل کافی بر محکومیت اقدامات دولت عثمانی است. این نتیجه گیریها هر چند ناقص است بطور قطع و یقین ثابت میکند که شکایات ارامنه موجه است.>>
در پاسخ به درخواست قدرتهای بزرگ دایر بر تنبیه مقصران، سلطان عبدالحمید دوم به قاضی شهر موش (شهر) و به سرکرده نیروهای ترک که عملیات کشتار را رهبری کرده بودند خلعت و نشان افتخار داد. این حوادث غم انگیز لردرزبری نخست وزیر انگلیس را بر آن داشت تا یک نقشه اصلاحی به منظور اجرای مفاد ماده ۶۱ معاهده برلین پیشنهاد کند.
نمایندگان ارمنی از ۱۸۷۸ به بعد بر طبق ماده ۶۱ معاهده برلین مرتباً" اجرای اصلاحات موعود در شهرستانهای ارمنی را درخواست میکردند. خواستههای ارمنیان متضمن نکات زیر بود:
- تشکیل مجدد شش ولایت ارمنی ترکیه با مرزهای طبیعی خود.
- انتصاب حاکمی برای هر یک از آن شهرستانها که مورد قبول قدرتهای اروپایی باشد.
- اصلاح سیستم وصول مالیات که تا به آن روز چیزی بجز یک راهزنی رسمی سازمان یافته نبوده است.
- اصلاح تشکیلات قضایی
- ایجاد یک ژاندارمری مخلوط یعنی ارمنیها نیز درآن داخل باشند.
- حق داشتن نمایندگانی به تناسب جمعیت در شوراهای محلی.
همین خواستههای مشروع هیچ وقت تحقق پیدا نکرد.
این بار دولت عثمانی نقشه کشید که ارتباط شهرستانهای ارمنی را با اقداماتی از قبیل منع مسافرتها به آن سرزمین و سانسورهای پستی با سایر نقاط قطع کند و آنگاه دست به کشتارهای مورد نظر بزند. خود عمل کشتارها نیز تقریباً" با همان احتیاط کاری برنامه ریزی شد. نمایندگانی به شهرستانهای ارمنی فرستاده شدند که برای تودههای مردم مجتمع در مساجد سخنرانیها کردند و به آنان گفتند خبر موثق با دلایل موجه به سلطان رسیده است که ارمنیها درکار توطئه چینی بزرگی هستند و هدف ازآن حمله به مسلمانان و به دین اسلام است. آنگاه از مردم دعوت شد که برای خنثی کردن این توطئه ارامنه را بکشند و اموالشان را تصاحب کنند. سپس به توزیع اسلحه دربین مردم پرداختند.
این مقدمه چینی برای کشتارهای دسته جمعی به وسیله دولت و عمال محلی او با گزارشهای سیاسی و کنسولی نمایندگان مقیم ترکیه به طرز روشنی آشکار شده است.
در ماه سپتامبر ۱۸۹۵ ارمنیها در قسطنطنیه تظاهراتی به رهبری حزب هینچاک برپا کردند که به خون کشیده شد. از پی آن کشتارهای عظیمی از سپتامبر تا دسامبر ۱۸۹۵ به وقوع پیوست. کشتارها به مقیاس بسیار وسیعی در ترابزون،بایبورت،ارزروم،ارزنجان،بتلیس، دیاربکر،الازیغ، آرابگیر،ملطیه،سیواس ،ماردین و قهرمان مرعش صورت گرفت. این کشتارها در شانلی اورفه به اوج شدت خود رسید، چه در آن شهر در طول هفته اول عید میلاد مسیح، سه هزار نفر ارمنی که بیشتر زن و کودک بودند و در کلیسای جامع شهر پناه گرفته بودند در همان کلیسا زنده زنده به آتش کشیده شدند. جمع کل قربانیان کشتارهای ۱۸۹۴ تا ۱۸۹۶ (مناطق ارزروم، وان و بتلیس) ۲۰۰۰۰۰ نفر برآورد شده است. به اضافه ۱۰۰۰۰۰ نفر که در زمستانهای سخت ارمنستان به علت ویران شدن خانه و کاشانه از گرسنگی و سرما مردهاند و کودکانی که براثر از دست دادن والدین خود تلف شدند و بالغ بر ۵۰۰۰۰ کودک یتیم شدند. علاوه بر ارمنیها ۲۵۰۰۰ نفر آشوری در شهر دیاربکر کشته شدند.
زن ارمنی با همراه کودکان خود آواره شده از قتلعام، اسامی کودکان ماکارید (در پشت او)، نِوارت (ایستاده در کنار او) در شهر الازیغ
باید به این رقم عدهای را نیز که به زور از دین برگردانده شدهاند اضافه کرد و سفیر فرانسه عده آنان را به چهل هزار نفر برآورد کرده است.
بیش از یکصد هزار ارمنی ساکن ترکیه تنها در سالهای ۱۸۹۴ تا ۱۸۹۷ آن کشور را ترک کردند و به سرزمین قفقاز جنوبی و کشورهای بالکان و به ایالات متحده آمریکا پناهنده شدند.
زمامداران ترک بنا به عادت همیشگی خود نخست وجود کشتارهایی را تکذیب کردند و مدعی شدند که چیزی بجز اغتشاشات نبوده است. لیکن چندی نگذشت که ترکان و مبرزترین وکلای آنان مجبور شدند در برابر دلایل و مدارک انکارناپذیر مسلم بودن آن اعمال را تایید کنند. آنگاه ترکان درصدد برآمدند تا ازشدت فاجعه بکاهند، به این بهانه که آن کشتارها چیزی بجز پاسخ دولت به شورش عمومی ارمنیان نبوده است. گلادستن (سیاستمدار انگلیس) به این تهمت شورش ارامنه، در جلسهای که در چستر برپا بود چنین گفت:
<<اگر این حرف معنایی هم داشته باشد معنی آن به طور روشن این است که ارامنه هر چند اسلحه نداشتهاند کوشیدهاند از جان و مال و خانه و کاشانه و از زن و کودکان خود دفاع کنند.>>
در واقع ارمنیان نیز همچون بلغارها در ۱۸۷۶ هرجا که توانستند در برابر تجاوزات ترکان عثمانی دست به مقاومتی مذبوحانه زدند و بسیاری از آنان قهرمانانه کشته شدند. این مورد بویژه در جنوب وان پیش آمد که چون ساکنان ارمنی آن مسلح بودند موفق شدند حملات مشترک ترکان و کردها را دفع کنند. در زیتون، ارمنیان که به رهبری حزب هینچاک متشکل شده بودند با موفقیت مقاومت کردند و دژ زیتون را به تصرف درآوردند.
سرانجام دولت عثمانی با تبلیغات خود و با ادامه همان خط مشی که پس از کشتارهای ۱۹۱۵-۱۹۱۶ نیز در پیش گرفت کوشید تا مسئولیت مطلق این کشتارها را به گردن کردها بیندازد. در واقع کردها نقشی بجز دستیاری نداشتند و برنامه آن کشتارها همه توسط دولت عثمانی ریخته شده و به وسیله تودهها و گردوههای مسلح و نیروهای ارتش ترک که در وان و الازیغ از توپخانه نیز استفاده کردند، اجرا گردید و کردها تنها به منظور غارتگری به آنان ملحق میشدند.
ای. ج. دیلن پس از تحقیق که در محل انجام داده است از قول یکی از روسای عشایر کرد نقل میکند که:
<<ترکان از ارمنیان متنفرند، و حال آنکه ما کردها از آنان نفرتی نداریم. آنچه ما میخواهیم پول است و غارت و حال آنکه ترکها میخواهند جانشان را بگیرند.>>
لرد سالیسبوری که در خلال این اوقات بجای لرد رزبری در راس دولت انگلیس قرار گرفته بود برای مقابله با این کشتارهای دسته جمعی یه قدرتهای بزرگ پیشنهاد کرد مشترکاً" دخالت کنند تا سلطان را مجبور سازند دست از این جنایتکاریها بردارد و اصلاحات موعود را به اجرا درآورد، لیکن پیشنهاد او با بی اعتنایی و عدم تمایل روسها و آلمان برخورد کرد.شاهزاده لبانف وزیر خارجه روسیه با دخالت قدرتهای بزرگ به عقیده او نقص حاکمیت دولت عثمانی بود مخالفت کرد. و این عیناً" نظریه خود دولت عثمانی هم بود که هانری فینو محقق فرانسوی بیان کرده است:
<<دولت عثمانی که مجبور شده است به کشتارهای ارتکابی اعتراف کند ناچار برای اینکه به او اجازه دهند که به همان کشتارها ادامه بدهد به حقوق بینالملل متوسل شده است.>>
آنگاه گلادستن و اکثر آزادیخواهان انگلیسی در برابر ضعف و ناتوانی قدرتهای بزرگ خواستار دخالت مستقیم انگلستان ولو به تنهایی شدند. لیکن لردسالیسبوری نپذیرفت که تا به آنجا پیش برود، چون ازآن میترسید که دخالت انگلستان به تنهایی منجر به اتحاد قدرتهای دیگر بر ضد او شود و روسیه در سایه این حوادث بر بلغارها مسلط گردد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#218
Posted: 15 Apr 2014 14:24
تسخیر بانک عثمانی
بانک عثمانی
حزب فدراسیون انقلابی ارمنی برای اینکه قدرتهای اروپایی را مجبور به مداخله کند تصمیم گرفت تا با یک اقدام جسورانه بانک عثمانی در قسطنطنیه را که از موسسات مهم مالی بینالمللی در مشرق زمین بود به تصرف درآورد.
ویکتور برار مینویسد:
<<پس از شش ماه کشتار متوالی که اروپا تظاهر میکرد به اینکه مسئله ارمنستان را حل شده میداند ارمنیان تصمیم گرفته بودند به اروپا نشان بدهند هنوز ارمنستانی وجود دارد ولی دیگر حکومتی به نام دولت عثمانی وجود ندارد.>>
در روز چهارشنبه ۲۶ ماه اوت ۱۸۹۶ در ساعت یک بعدازظهر،۲۶ نفر ارمنی وابسته به حزب انقلابی ارمنی (داشناکتسوتیون) به فرماندهی بابکن سیونی، پس از اینکه نگهبانان بانک عثمانی در قسطنطنیه را به ضرب گلوله از پای درآوردند ساختمان بانک را اشغال کردند. بابکن سیونی درهمان در بانک به مرگی قهرمانی جان باخت و از ان پس آرمن گارو پاسدرماجیان بود که دفاع از ساختمان بانک را دربرابر نیروهای دولتی که میخواستند آن را پس بگیرند رهبری کرد.
انقلابیون در همان روز اعلامیهای خطاب به قدرتهای بزرگ اروپایی صادر کردند که درآن گفته بودند:
<<ما اینک در ساختمان بانک عثمانی هستیم و از آن بیرون نمیرویم مگر با وعده سلطان که به ما قول بدهد به درخواستهای بر حق مابرسد و حل مسئله ارامنه را به یک داور بینالمللی محول کند. در غیر این صورت ما پس از سه روز ساختمان بانک را با خودمان که در آن هستیم منفجر خواهیم کرد.>>
انقلابیون ارمنی چهارده ساعت بر ساختمان بانک مسلط بودند و با مبارزهای خاطره انگیز حملات نیروهای عثمانی را که برای مقابله با آنان فرستاده شده بودند دفع کردند. سرانجام سفیران قدرتهای اروپایی و مدیر کل بانک سِر ادگار وینست (لرد دابرنن) موفق شدند انقلابیون را به تخلیه آنجا وادارند، با وعده اینکه در مسئله ارمنستان دخالت کنند و ضمناً" سالم رفتن انقلابیون ارمنی به خانههای خود را نیز تضمین کردند.
از نتایج تسخیر بانک عثمانی مرگ شاهزاده لبانف وزیر خارجه روسیه تزاری بود. این دشمن ارمنستان و ارمنیان برای مذاکراتی با هم قطار اتریشی خود درباره مسایل سیاسی روز به وین رفته بود. وی در را بازگشت از سفر وقتی تلگراف حاکی از خبر تسخیر بانک عثمانی به وسیله انقلابیون ارمنی را خواند در دم سکته کرد و مُرد. تاثیر ناشی از خواندن این خبر که حادثهای بس مهم بود و همه سیاست او را تهدید به بطلان میکرد چنان شدید بود که به عمر مردی که از مدتها پیش بیمار بود پایان داد.
یکی دیگر از مهمترین نتیجه تسخیر بانک عثمانی تدارکات نظامی روسیه بود که دولت پس از وقوع این حادثه گمان میکرد باید به آن دست بزند. نلدیف سفیر روسیه در دربار عثمانی برخلاف وزیر خارجه کشور خود همیشه طرفدار دخالت روسیه در مسئله ارمنستان بود تا جلو این کشتارها را بگیرد. نامبرده به دولت خود گزارش داد که این واقعه حاکی از آن است که حالتی از هرج و مرج در عثمانی برقرار خواهد شد و احتمال قریب به یقین انقلابیون ارمنی در کار تدارک سوء قصدهای مشابهی هستند.
در آن اوضاع و احوال دخالت قدرتهای بزرگ اروپایی برای حمایت از ملیتهای مسیحی و برای حفظ منافع خود به نظر سفیر روسیه اجتناب ناپذیر میآمد. دخالتی به صورت ورود کشتیهای جنگی موجود در دریای مدیترانه به درون بغازها که خطر تصفیه امپراتوری عثمانی را نیز در پی داشت. به عقیده نلدیف صحبت برسر این بود که مبادا روسیه دیر برسد و درنتیجه کلید منطقه یعنی تنگه بسفر به دست قدرتهای اروپایی دیگر بیفتد.
سرانجام نلدیف موفق شد دولت متبوع خود را با نظرات خویش موافق سازد، چه روسیه کشتیها خود را در دریای سیاه را مجهز کرد و در شبه جزیره کریمه به جمعآوری سپاهی برای پیاده کردن در نقاط لازم پرداخت بدین منظور که در صورت دخالت قدرتهای بزرگ، که از آن پس تقریباً" در مدتی کوتاه اجتناب ناپذیر به نظر میرسید بتواند منافع خود را حفظ کند.
سلطان عبدالحمید دوم از این تدارکات آگاه شد، ترسید و عمل زشت کشتار ارمنیان را متوقف نمودلیکن همچنان به اجتناب از اجرای ماده ۶۱ معاهده برلین ادامه داد.
و چنین بود که این نخستین تلاش برای از بین بردن ملت ارمنی به مقیاسی وسیع و با برنامه تدوین شده، با کشتارهای ۱۸۹۴-۱۸۹۶ پایان یافت.
گلادستن در ۲۱ سپتامبر ۱۸۹۷ ترازنامه این کشتارها را در این عبارت آورده است:
<<چیزی بالغ بر ۳۰۰۰۰۰ ارمنی کشته شدند، هیچگونه تضمینی برای خودداری از تکرار این فجایع گرفته نشد، سود مادی زیادی نصیب آدمکشان گردید، و این همه به سبب هماهنگی دول اروپایی با عثمانی یعنی بیاعتمادی نسبت به هم و نفرت قدرتهای بزرگ از هم بود.>>
کارکین پاسدرماجیان معروف به آرمن گارو پدر نویسنده کتاب تاریخ ارمنستان آقای هراند پاسدرماجیان
پایان کشتار حمیدیه
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#219
Posted: 15 Apr 2014 14:37
اولین جمهوری ارمنستان(توضیح کامل)
نشان نظامی
پرچم
وسعت اولین جمهوری ارمنستان
اولین جمهوری ارمنستان(به لاتینFirst Republic of Armenia به ارمنی Հայաստանի Հանրապետութիւն) در ۲۸ مه ۱۹۱۸اولین مجلس جمهوری مستقل ارمنستان اعلام شد و در اول اوت همان سال گشایش یافت. دولتی تشکیل گردید که در دست حزب داشناکسوتیون قرار داشت. هوانس کاچازونی بعنوان نخستوزیر، آلکساندر خادیسیان بعنوان وزیر امور خارجه و آرام مانوکیان بعنوان وزیر کشور تعیین شدند، و ترکیب دولت بعدا" دچار تغییراتی گردید.
بالاخره نخستین دولت ارمنی که از دوران دودمان باگراتونی بر فلات مرتفع ارمنستان وجود پیدا میکرد در ایروان تشکیل یافته بود. بدین قرار ارمنستان با دستی جسور رشته گسسته تاریخش را دوباره به هم گره زده بود.
جمهوری ارمنستان به مساحت ده هزار کیلومتر مربع، که جمعیت آن در ۱۹۱۴ سیصد هزار نفر بود، ولی در ۱۹۱۸ به دلیل حضور صدها هزار پناهنده از یک میلیون متجاوز بود دولت ارمنستان ناگزیر بود با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم کند.
با وجود مشکلات بزرگ که در راه اداره مملکت وجود داشت دولت به همت میهن پرست بزرگی به نام آرام مانوکیان که لنگر کشتی نجات ارمنستان را در دست با کفایت خود گرفته بود شروع به کار کرد. قحطی و تیفوس قربانیان زیادی گرفت تا وقتی که نخستین محمولات گندم از آمریکا رسید و از بهار سال ۱۹۱۹ زندگی کشور کوچکی را که جمعیتش بیش از حد بود تامین کرد.
دولت با کمال جدیت شروع به کار کرد و به آرامش بخشی و سازماندهی و نوسازی کشور پرداخت. اداراتی دایر گردید، ارتش تجدید سازمان یافت، دانشگاهی افتتاح شد و نخستین پایههای گسترش اقتصادی ریخته شد.
پایتخت ایروان
زبان(ها) زبان ارمنی
دین کلیسای حواری ارمنی
دولت جمهوری پارلمانی
نخست وزیر
- Jun 1918–May 1919 هوانس کاچازونی
- May 1919–May 1920 آلکساندر خادیسیان
- May–Nov 1920 هامو اوهانجانیان
- Nov–Dec 1920 سیمون وراتسیان
تاریخچه
- تأسیس May 28 ۱۹۱۸
- انقراض December 2 ۱۹۲۰
مساحت
- 1918 ۱۱٬۰۰۰کیلومترمربع (۴٬۲۴۷مایلمربع)
- 1919 ۷۰٬۰۰۰کیلومترمربع (۲۷٬۰۲۷مایلمربع)
- معاهده سور, 1920 ۱۷۴٬۰۰۰کیلومترمربع (۶۷٬۱۸۲مایلمربع)
جمعیت
- حدود 1918 ۵۰۰٬۰۰۰
تراکم جمعیت ۴۵٫۵ /کیلومترمربع (۱۱۷٫۷ /مایلمربع)
- حدود 1919 ۱٬۳۰۰٬۰۰۰
تراکم جمعیت ۱۸٫۶ /کیلومترمربع (۴۸٫۱ /مایلمربع)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#220
Posted: 15 Apr 2014 14:39
تاریخ
به دنبال پیروزی نیروهای متفقین بر آلمان و متحدانش، ارتش جمهوری ارمنستان در آغاز ۱۹۱۹ مناطق گیومری و قارص را تصرف کرد. منطقه اخیر بویژه برای دولت جدید ارمنستان حایز اهمیت بسیار بود، زیرا زمینهای قابل کشت و زرع گندم در آنجا واقع بود و از آنجا ممکن بود آذوقه خواربار کشور را از لحاظ غلات تامین کرد.
عقب نشینی ترکان جنگ کوتاهی به دنبال داشت بین ارمنستان و گرجستان برسر مالکیت مناطق برچالو و آخلکالاک، جنگی که به شکست گرجیان انجامید. نزاعی هم با جمهوری آذربایجان بر سر تصرف منطقه قره باغ پیش آمد.
از طرفی هم ترکان ضمن تخلیه مناطق ارمنستان روسیه که اشغال کرده بودند، غافل نمانده و تودههای ترک و تاتار و کرد آن مناطق را مسلح کرده بودند. این تودهها به وسیله افسران ترک سازمان داده شدند و یک جنگ چریکی به رهبری ستاد ارتش ترکیه علیه ارمنستان راه انداختند تا آن دولت را ضعیف کنند و او را مجبور سازند که از دعاوی ارضی خود بر ارمنستان غربی (ترکیه) صرف نظر کند. ترکان بویژه از این نقطه نظر منطقه نخجوان را که اهمیت بسیاری برای آن قایل بودند برای جنگ پارتیزانی سازمان داده بودند، چون آنجا را پایگاهی مناسب برای از سرگرفتن سیاست پانتورانیسم خود در آینده میدانستند.
در ۲۸ ماه مه ۱۹۱۹ یعنی در جشن یکمین سال استقلال بازیافته، دولت ارمنستان برطبق تصمیم مجلس شورای ملی و انجمن ارامنه ترکیه الحاق ارمنستان ترکیه را به جمهوری ارمنستان اعلام کرد. در ۱۹۲۰ وضع اقتصادی کشور به سبب تلاش پیگیر دهقانان ارمنستان بهبود محسوسی پیدا کرد. از تمام مهاجر نشینان ارمنی در خارجه، از گرجستان و قسطنطنیه و کشورهای بالکان و مصر و اروپا و آمریکا هدایا و کمکهای نقدی و داوطلبان مایل به شرکت در دفاع از دولت جدید و استادکاران مصمم به شرکت در کار بازسازی کشور به ارمنستان سرازیر میشدند.
لوشسنه در تابستان ۱۹۲۰ پس از دیدار از جمهوریهای ماورای قفقاز چنین نوشته است:
<< ارمنستان میبیند که آرامش بتدریج به کشورش بازمی گردد و از مشکلاتش کاسته میشود. او امروز نسبت به تمام لحظات دو سال عمرش از همه وقت قوی تر است. تا آنجا که سرنوشتش به خودش بستگی دارد ثابت کرده است که قادر به تامین آن هست، ولی این سرنوشت به قدرتهای لگام گسیخته بیگانه نیز وابسته است. >>
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.