ارسالها: 23330
#431
Posted: 18 Apr 2014 10:57
اعتراض به انحلال تئاترسعدی
در سال ۱۳۳۰ که جلوی فعالیت تئاتر سعدی توسط دولت وقت به بهانهٔ اجرای تئاترهای کمونیستی و چپ گرایانه گرفته شد، ایرن زازیانس از جمله هنرمندانی بود که طی یک اقدام هماهنگ جمعی، در مجلس شورای ملی آن زمان، متحصن شدند، تا اینکه سرانجام پس از ۲۸ روز، که سه روز آن به اعتصاب غذا گذشت، موفق گردیدند که مجدداً پروانهٔ فعالیت تئاتر سعدی را از دولت وقت بگیرند. گواینکه فعالیت تئاتر سعدی بعد از این واقعه چندان به طول نینجامیدو این تئاتر به خاطر عقاید چپ عبدالحسین نوشین همواره در معرض حملات مخالفین حزب توده بود و سرانجام نیز در وقایع مربوط به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به آتش کشیده شد.
اما پس از به آتش کشیده شدن تئاتر سعدی در نا آرامیهای پس از ۲۸ مرداد ۳۲ و بعد از اینکه عبدالحسین نوشین ناگزیر از فرار به اتحاد جماهیر شوروی گردید، گروه تئاتری وی متفرق شد و فعالیت هنری ایرن برای مدت قابل توجهی متوقف گردید.
اما بعد به ناچار به گروه محمدعلی جعفری در تئاتر فرهنگ پیوست. البته تئاتر فرهنگ هم جایی بود که نوشین در شکل گیری آن نقش مهم ایفا کرده بود و حتی در دوران آزادی خود شخصاً این تئاتر را اداره میکرد. در تئاتر فرهنگ ایرن زازیانس زیرنظر محمدعلی جعفری و عطاءالله زاهد به فعالیت هنری خود ادامه میدهد و از جمله در کنار توران مهرزاد و شهلا ریاحی در چند نمایش بازی میکند.
ایرن زازیانس در سال ۱۳۳۱ به همراه یک هیئت ۸ نفری به منظور شناساندن هنر ایران به اتحاد جماهیر شوروی مسافرت نمود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#432
Posted: 18 Apr 2014 10:58
فعالیت در سینما
پس از چند سال فعالیت ایرن زازیانس در تئاتر فرهنگ و زیرنظر محمدعلی جعفری و عطاالله زاهد، وقتی که این هنرمندان تصمیم به ساخت فیلم سینمایی گرفتند، از ایرن نیز برای حضور در سینما دعوت به عمل آوردند و بدین ترتیب ایرن فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم «مردی که رنج میبرد» (ساخته: محمدعلی جعفری) در سال ۱۳۳۶ آغاز نمود و سپس در اوایل سال ۱۳۳۷ با بازی در فیلم «چشم به راه» ساخته عطاالله زاهد فعالیت سینمایی خود را ادامه داد.
ایرن زازیانس بعد از این فیلم و در همان سال ۱۳۳۷ در فیلم «قاصد بهشت» ساخته ساموئل خاچیکیان نیز ظاهر شد که جنجال زیادی را به همراه داشت. در این فیلم ایرن در سن ۳۱ سالگی، و برای نخستین بار به عنوان یک زن ایرانی با لباس شنای دو تکه روی پرده سینما ظاهر شد، اقدامی که نه فقط تماشاگران سینمای ایران در دهه سی، بلکه حتی خود ساموئل خاچیکیان، کارگردان فیلم را نیز شوکه کرد. چرا که تا آن زمان ظهور ستارههای خارجی زن با لباس شنای دو تکه بر پرده سینماهای آن روز تهران بارها تجربه شده بود، امّا هیچکس تا آن روز ستارههای ایرانی را با این هیئت در سینما ندیده بود.
ایرن میگوید آن زمان سینماها در تسخیر فیلمهای ایتالیایی بود و مردم برای دیدن فیلمهای سیلوانا منگانو و سوفیا لورن سر و دست میشکستند. با نمایش فیلم قاصد بهشت، برای مدتی فیلمهای ایتالیایی از رونق افتاد. استقبال از فیلم به حدی بود که اکثر سینماها به اجبار دو نوبت بیشتر فیلم را نمایش میدادند.
اما گرچه فیلم قاصد بهشت به خاطر پوشش خاص ایرن جنجال آفرید و حتی بنا به روایتی توقیف شد، اما این مسئله نام ایرن را هر چه بیشتر بر سر زبانها انداخت و بخصوص محافل سینمایی و مطبوعاتی آن روزگار با نام بردن مکرر از ایرن و چاپ پی درپی تصاویر او، باعث افزایش شهرت او گردیدند. بعد از آن ایرن در فیلمهای دیگری نیز ظاهر شد و موقعیت خود را به عنوان یک زن موفق در سینمای ایران تثبیت نمود. فیلمهایی همچون «چشمه آب حیات» (ساخته سیامک یاسمی محصول ۱۳۳۸) «دلهره» (ساخته ساموئل خاچیکیان محصول ۱۳۴۱) و «کشتی نوح» (ساخته خسرو پرویزی محصول۱۳۴۱) نمونهای از دیگر فیلمهایی هستند که ایرن بازیگر آنها بودهاست.
اما با این همه، محبوبیت ایرن دیری نپایید و با شیوع فیلمهای گنج قارونی، او به کنارهگیری موقت از سینما ناگزیر شد، چرا که در این دوران اغلب بازیگران زن فیلمفارسی ناگزیر بودند برقصند و با صدای خوانندگان معروف لب بزنند و این کار از ایرن بر نمیآمد.
با این وجود از ابتدای دههٔ پنجاه، ایرن بار دیگر به سینما بازگشت و با بازی در فیلمهایی چون محلل (نصرت کریمی، ۱۳۵۰)، بلوچ (مسعود کیمیایی، ۱۳۵۱) و حکیم باشی (پرویز نوری، ۱۳۵۱) تا حدودی مورد توجه تماشاگران و فیلمسازان قرار گرفت و بدین ترتیب به تقریب تا واپسین سالهای حکومت رژیم پهلوی در ایران به کار هنری خویش ادامه داد.
امّا یکی از پر سر و صداترین فیلمهای ایرن زازیانس در این سالها فیلم محلل است. فیلمی که پیوستن ایرن به جمع بازیگران آن و ایفای نقش او به عنوان هنرپیشهٔ زن نقش اول این فیلم (شمسی) ماجرایی داشت: نصرتالله کریمی، کارگردان فیلم، از تمام بازیگرانی که ممکن بود به نقش شمسی در فیلم هویت ببخشند، امتحان گرفت، اما علیرغم تلاش و جستجوی بسیار کسی را در حد ایفای چنین نقشی پیدا نکرد. از طرفی او نمیخواست نقش این زن سنتی مذهبی را به یک بازیگر مسیحی همچون ایرن بدهد. اما نهایتاً وقتی کریمی از همه ناامید شد به ناچار به سراغ ایرن آمد و با او شرط کرد که تا یک هفتهٔ تمام با یک خانوادهٔ سنتی و مذهبی که در خیابان مولوی تهران سکونت داشتند (و قرار بود فیلم در خانهٔ آنها فیلمبرداری شود)، زندگی کند، تا آداب و روش زندگی آنها را بیاموزد. بدین ترتیب فیلم محلل با تهیه کنندگی مهدی میثاقیه و کارگردانی نصرت کریمی در همین خانه فیلمبرداری شد و ایرن موفق گردید که با شرکت در این فیلم نقطهٔ عطفی در کارنامهٔ سینمایی خود ایجاد کند. نصرتالله کریمی که همان کسی است که نخستین بار از سوی گروه نوشین مامور شد تا بازی ایرن در تئاتر فردوسی را زیر نظر بگیرد و در صورت تائید قدرت بازیگریاش، از او برای عضویت در گروه نوشین دعوت به عمل آورد، بعدها بارها اعلام کرد که به عنوان کارگردان این فیلم هرگز از انتخاب ایرن برای ایفای این نقش پشیمان نشدهاست.
اما ساخته شدن فیلم محلل در آن زمان (سال ۱۳۵۰)، علیرغم توقیف و لغو اکران آن تنها پس از سه روز یک حادثه بزرگ در سینمای ایران تلقی شد و گرچه عدهٔ زیادی زبان به اعتراض و انتقاد از مضمون این فیلم گشودند و مثلاً مرتضی مطهری در روزنامه کیهان مقالهای تند علیه این فیلم نوشت اما در مقابل عدهای هم از فیلم و بویژه نحوهٔ نقش آفرینی ایرن در آن تجلیل نمودند و از جمله شماری از منتقدین وقت سینمای ایران همچون هوشنگ حسامیان از بازی ایرن در فیلم محلل دفاع و ستایش به عمل آوردند. در هر حال این فیلم در زندگی حرفهای ایرن به یک فراز قابل توجه مبدل گردید و کار او را تا آنجا پیش برد که حتی او را نامزد دریافت جایزه سپاس نیز کرد.
اما ایرن به جز سینما و تئاتر، در تلویزیون نیز یادگارهای با ارزشی از خود بر جای گذاشتهاست که از آن میان میتوان به بازی او در مجموعهٔ «تخت ابونصر» (که بر اساس نوشته صادق هدایت در تلویزیون ملی ایران ساخته شده و در ارگ بم واقع در استان کرمان فیلمبرداری شده بود)، و همینطور نقش آفرینی او به نقش مهد علیا در سریال تاریخی «سلطان صاحبقران» به کارگردانی علی حاتمی و نیز بازیش در یک قسمت از مجموعه «دوستت دارم، دوستت دارم» از ساختههای حمید میر مطهری اشاره کرد.
وی که قبلاً از همسر نخست خود «محمدعاصمی» جدا شده بود، در همین دوران فعالیتهای سینماییاش، با دکتر شاهرخ رفیع (تهیه کنندهٔ سینما) آشنا شد که این آشنایی به ازدواج انجامید. هرچند که این ازدواج هم به سرانجام نرسید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#433
Posted: 18 Apr 2014 11:00
پس از انقلاب
ایرن زازیانس پس از انقلاب نیز برای مدت چند سال در ایران ماند و حتی در دو فیلم سینمایی یعنی خط قرمز (ساختهٔ مسعود کیمیایی ، ۱۳۵۹) و جایزه (ساختهٔ علیرضا داوودنژاد) بازی کرد. اما هر دو فیلم توقیف شد. اما با این وجود ایرن تا سال ۱۳۶۲ اجازه بازی در فیلم و سریالها را داشت. به نحوی که حتی در سریال هزاردستان اثر معروف علی حاتمی نیز نقش آفرینی کرد، اما این بار هم تمامی صحنههای مربوط به بازی او از این سریال حذف گردیدند و در نهایت در سال ۱۳۶۲ و در پی موجی که منتهی به ممنوعیت کار بسیاری از هنرپیشگان سینمای قبل از انقلاب شد، ایرن نیز از سینما برای همیشه کنار گذاشته شد و پس از آن برای همیشه اجازهٔ بازی از او گرفته شد.
در سال ۱۳۶۲ و بعد از قطع امید کردن ایرن از بازیگری، وی برای دیدن خواهرش به آلمان رفت و به مدت دو سال در آلمان ماند. چرا که با توجه به مسدود شدن تنها راه امرار معاش او، یعنی دستمزدی که از بازیگری دریافت میکرد و نیز با توجه به اینکه شوهر و فرزندی نداشت، ناچار به آموختن کسب دیگری بود و به همین دلیل برای مدت چهارده ماه در فرانکفورت یک کلاس فشرده زبان و یک دوره تخصصی بهداشت و زیبایی پوست را گذراند. تخصصی که به او کمک کرد تا پس از بازگشت به ایران از طریق آن امرار معاش نماید. بدین ترتیب وی به رغم اصرار خواهرش، ترجیح داد تا به ایران برگردد و در کنار مردمی باشد که فیلمهای او را میدیدند. پس در سال ۶۴ در بحبوبه بمبارانهای تهران، به این شهر برگشت و بلافاصله کارش را در زمینهٔ پوست و زیبایی شروع کرد. در اواخر دههٔ هفتاد ایرن به مدت دو سال با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کرد ولی پس از چند سال درمان و انجام دو جراحی سخت که او را بنا به توصیهٔ پزشکان معالجش وادار به کمتر کار کردن و بیشتر قناعت کردن نمودند، از دام این بیماری مهلک رست.
درگذشت
ایرن بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری سرطان در بیمارستانی در تهران به تاریخ ۷ مرداد سال ۱۳۹۱ دار فانی را وداع گفت.
پایان ایرن زازیانس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#434
Posted: 18 Apr 2014 11:04
آراکل باباخانیان
متولد ۱۳۱۰ در اراک. فعالیت سینمایی را از سال ۱۳۳۲ با فیلم بازگشت به عضو گروه فیلمبرداری آغاز کرد و پس از آن با فعالیتهای فنی در زمینه چاپ لابراتوار برق و ... در استودیوهای مختلفی از جمله آژیر فیلم ادامه داد. در اوایل دههٔ ۱۳۶۰ درگذشت.
فیلمبردار
- - پاداش یک مرد (۱۳۵۵)
- - شبگرد (۱۳۵۴)
- - پاداشد بزرگ (۱۳۵۴)
- - چیچو و فرانکو وطنی (۱۳۴۸)
- - دنیای کوچک آنها (۱۳۴۴)
- - سه تفنگدار (۱۳۴۳)
دستیار فیلمبردار
- - دلهره (۱۳۴۱)
- - فریاد نیمه شب (۱۳۴۰)
- - پیمان (۱۳۳۸)
- - تپه عشق (۱۳۳۷)
- - طوفان در شهر ما (۱۳۳۶)
- - خواب و خیال (۱۳۳۴)
- - چهارراه حوادث (۱۳۳۳)
- - دختری از شیراز (۱۳۳۲)
عضو گروه فیلمبرداری
- - جهنم سفید (۱۳۴۷)
- - سرسام (۱۳۴۳)
- - قاصد بهشت (۱۳۳۷)
- - شب نشینی در جهنم (۱۳۳۶)
- - خون و شرف (۱۳۳۴)
بازیگر
مسئول امور فنی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#435
Posted: 18 May 2014 14:12
پاتریک بابومیان
پاتریک بابومیان (متولد ۱ ژوئیه ۱۹۷۹ در آبادان، ایران) قوی ترین مردان، روانشناس و بدنساز سابق است. وی از سال ۲۰۱۵، گیاهخوار بوده و همینک به عنوان چهره فعال جدید بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی در برابر حیوانات در تبلیغ گیاهخواری شناخته می شود.
پدرش اهل آبادان و مادرش اهل اصفهان است. پدر و مادر او جزء ارامنه ایران هستند. او در هفت سالگی به همراه مادر و مادربزرگش به هاتنهف، آلمان مهاجرت کرد. او در سال ۱۹۹۹ برنده اولین جایزه خود جایزه زیبایی اندام در بین جوانان آلمانی شدو در سال ۲۰۰۱ توانستد جایزه قوی ترین مرد آلمان را کسب کند. او که از سال ۲۰۰۵ گیاهخوار بود در ۲۰۱۱ وگان شد. او دارای لقب قوی ترین مرد آلمان است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#436
Posted: 18 May 2014 14:14
ادموند بزیک
اِدموند بِزیک (به ارمنی: Էդմունդ Բազիկյան) متولد ۲۱ مرداد ۱۳۵۴، فوتبالیست ایرانی است. وی با ۸۴ گل چهارمین گلزن برتر تاریخ لیگ فوتبال ایران است که بیشتر این گلها را با پیراهن تیم پرسپولیس به ثمر رسانده است.
بزیک در دو شهرآورد پرسپولیس و استقلال دو گل برای تیم پرسپولیس به ثمر رساندهاست و به یکی از بازیکنان محبوب پرسپولیس تبدیل شد.
- چهارمین گلزن تاریخ لیگ برتر ایران
- آقای گل جوانان تهران
- آقای گل امید تهران
- قهرمان جوانان با آرارات تهران
- قهرمان امید با آرارات تهران
- آقای گل دوره دوم لیگ برتر
- مقام سوم جام باشگاههای آسیا (۲ بار)
- قهرمانی لیگ آزادگان با پرسپولیس تهران در سال ۱۳۷۶
- قهرمانی لیگ آزادگان با پرسپولیس تهران در سال ۱۳۷۸
- قهرمانی لیگ آزادگان با پرسپولیس تهران در سال ۱۳۷۹
- قهرمانی جام حذفی ایران با پرسپولیس تهران در سال ۱۳۷۸
- قهرمانی جام حذفی ایران با سپاهان اصفهان در سال ۱۳۸۵
- قهرمانی لیگ برتر ایران با سپاهان در دوره دوم لیگ برتر
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#437
Posted: 18 May 2014 14:19
آرکادی بغوسیان
آرکادی بغوسیان (به انگلیسی: Arkadi Boghosian) (زاده ۱۳۱۱ در ارومیه)، دوبلور و صداگذار ایرانی
- دوبلاژ و صداگذاری در سریال و فیلم :
- خانه کوچک
- چاپارل
- پلنگ صوتی
- تن تن
- دکتر کیلدر
- دکتر بن کسی
- وضع اضطراری
- بایکوت
- عروسی خوبان
- دو چشم بی سو
- تکیه بر باد
- شور عشق
- شب بارانی
- رقص شیطان
- دوستان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#438
Posted: 18 May 2014 14:21
جرج بورنوتیان
جرج بورنوتیان (زاده ۲۵ سپتامبر ۱۹۴۳ در اصفهان) استاد ارشد تاریخ در دانشگاه لونا است. او نویسنده بیش از ۲۸ کتاب است که بیشتر آنها در مورد تاریخ ارمنیان هستند و او همچنین تاریخ ارمنیان را در دانشگاه کلمبیا، دانشگاه تافتز، دانشگاه راتگرز، دانشگاه راماپو، و دانشگاه کنتیکت تدریس کرده است.. او دست کم به هشت زبان دنیا مسلط است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#439
Posted: 18 May 2014 14:24
روبرت بگلریان
روبرت بگلریان (زاده ۱۳۴۰ در تهران)، کارشناس اقتصادی و نماینده ادوار هفتم، هشتم و کنونی حوزه انتخابیه نمایندگان اقلیت دینی ارامنه اصفهان و جنوب کشور در مجلس شورای اسلامی میباشد.
تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در تهران گذراند. سپس به دلیل وابستگیهای خانوادگی و انتقال شغلی پدرش، به همراه خانواده به اصفهان نقل مکان کرد. دوران دبیرستان را در اصفهان سپری کرد و در رشتهٔ ریاضی فیزیک فارغ التحصیل شد.
بگلریان تحصیلات عالیهٔ خود را از سال ۱۳۶۸ در دانشگاه اصفهان شروع کرد و دورهٔ کارشناسی را در رشتهٔ اقتصاد نظری با موفقیت به اتمام رسانید.
در سال ۱۳۷۲ در مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم اقتصادی همان دانشگاه پذیرفته شد و به ادامهٔ تحصیل پرداخت.
از سال ۱۳۷۲ و هم زمان با شروع تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در وزارت امور اقتصاد و دارایی استخدام و در ادارهٔ کل استان اصفهان در سمت ممیز مالیاتی مشغول به کار شد. او پس از دو سال کار فعالیتش را در سمت ممیز مالیاتی در ردهٔ کارشناس اقتصادی ادامه داد و در مقام مسئول دفتر تحقیقات مالیاتی ادارهٔ کل به انجام وظیفه پرداخت.
در سال ۱۳۷۵ موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد و تا سال ۱۳۷۹ در کنار فعالیت در ادارهٔ کل دارایی اصفهان و انجام پژوهشهای علمی در خارج از سازمان نیز به فعالیت میپرداخت. در کنار فعالیت اداری و پژوهشی دو سال نیز با سازمان مدیریت صنعتی (واحد اصفهان) همکاری داشت و در آنجا به تدریس بازاریابی مشغول بود.
از آبان ۱۳۷۹ به تهران منتقل شد و در معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی خدمت خود را آغاز کرد که تا ورود به مجلس هفتم (۷خرداد۱۳۸۳) ادامه داشت. همچنین از سال ۱۳۸۱ تا ورود به مجلس عضو هیئت تحریریهٔ فصلنامه فرهنگی پیمان بود.
روبرت بگلریان پس از انتخاب شدن به نمایندگی مجلس، به علت داشتن تجربه و مهارت در زمینهٔ اقتصاد عضو کمیسیون مشترک بررسی لایحهٔ مبارزه با پول شویی شد.
او همچنین عضو هیئت رییسهٔ گروه دوستی پارلمانی ایران و ارمنستان است.
- خلاصه متن نطق قبل از دستور آقای روبرت بگلریان، در مجلس شورای اسلامی، ۱۵ تیرماه ۱۳۸۴ :
<<اقلیتهای دینی ایران در کنار دیگر اقلیتهای قومی بخشی از تنوع فرهنگی زیبای کشور را تشکیل داده و در زندگی اجتماعی ایران نقش ویژه خود را حک کردهاند. حضور آنها قسمتی از سرمایه فرهنگی ایرانیان و جهانیان محسوب میشود. آنان که حضور اقلیتها و اساساً گروههای مختلف فرهنگی را همچون حواشی جدای از متن میبینند یا اهدافی آنچنانی دنبال میکنند و یا چشم را از تنوع هستی بشری و خلقت خداوندی پوشانیدهاند>>.
<<دوستان عزیز! تاریخ ایران که مشحون از تعامل فرهنگها و تحمل پذیری افکار و آرا بوده از دوران مبارزات انقلابی تا پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی و تمامی تحولات بعدی حضور اقلیتها و ارامنه را نیز شاهد بوده است. گواه آن صدها شهید و آزادهٔ جنگ تحمیلی اند. ما در کنار برادران و خواهران مسلمان این مرز و بوم هم طعم پیروزیها و شادکامیها را چشیده و از مواهب آن برخوردار گشتهایم و هم تلخ کامی ناملایمات روزگار و دشمنیها را حس کردهایم>>.
<<ما ارامنه که امسال یادبود نودمین سالگرد نسل کشی ارامنه را برگزار کردهایم، نسل کشی ای که محکومیت آن نمیتواند و نباید صرفاً جنبهای سیاسی داشته باشد بلکه جلوهای از عدالت جویی و احترام به حقوق انسانی را بازتاب میدهد، به خوبی هم قدر دوستی و الفت و تساهل را درک میکنیم و هم رنج و آلم تعصبات کوردلانه و مردم کش را به فرخنای جان احساس کردهایم>>.
<<در سنوات اخیر مشارکت بسیاری در امور فرهنگی و آموزشی و حقوقی حل شدهاند. نا برابری دیه مسلمان و غیر مسلمان به ابتکار مسئولان و تدبیر مقام معظم رهبری حل شده است که بسیار جای تشکر و سپاسگزاری دارد. همچنین گامی نو در جهت استخدام معلمان و دبیران برای مدارس اقلیتها برداشته شده است. در بودجهٔ سال جاری هم برای اولین بار در ردیفی به اقلیتهای دینی و هزینههای روبه افزایش آنان پرداخته شده که شایان قدردانی جدی از دولت و مساعدت مجلس محترم است>>.
- خدمات و فعالیتهای او در جامعهٔ ارامنه:
- فعالیت گسترده فرهنگی و ادبی در باشگاه فرهنگی - ورزشی آرارات اصفهان
- عضو هیئت مدیرهٔ باشگاه فرهنگی - ورزشی آرارات اصفهان
- عضویت در هیئتها و کمیتههای اجرایی مراسم و برنامههای فرهنگی و سیاسی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#440
Posted: 18 May 2014 14:27
آرداشس پادماگریان
در سال ۱۲۴۲ به دنیا آمد از ارامنه تبریز بود و به وثوق التجار شهرت داشت کارش تجارت پارچه بود و به همین سبب به کشورهای همسایه ایران سفر می کرد پادماگریان که با نام اردشیرخان نیز شناخته می شد
نخستین بار در ۱۲۷۹ به فرانسه سفر کرد و تصاویر متحرک بر پرده را دید سوغات او از این سفر یک دوچرخه یک گرامافون یک دستگاه نمایش فیلم بود اردشیرخان به عنوان یکی از نخستین پیشگامان تاریخ سینمای ایران در زمینه سینماداری در ۱۲۹۱ سالن خود را با نام تجدد در خیابان علاء الدوله روبروی بانک ایران و روس (فردوسی کنونی روبه روی بانک پس انداز ملی ایران) راه اندازی کرد. به دلایلی ناروشن این سال یک سال بعد تعطیل شد و بادماگریان سالن جدیدی را در ۱۲۹۴ با نام مدرن سینما افتتاح کرد اما این سالن نیز مجددا تعطیل شد و دو سال بعد در ۱۲۹۶ اردشیرخان سالن دیگری را با نام سینما خورشید افتتاح کرد
اردشیرخان معمولاً فیلم هایش را خود از اروپا وارد می کرد و از آنجایی که خورشید نیز مجددا تعطیل شد یک بار دیگر نیز در ۱۲۹۹ اقدام به تاسیس سینمایی در هوای آزاد کرد که واقع در باغی در خیابان امیریه بود از آنجایی که در خیابان امیریه چراغ برق نصب شده بود هر بار به محض راه اندازی دستگاه نمایش برق خیابان دچار اختلال می شد و به همین دلیل نظمیه دستور تعطیلی سینما را صادر کرد.
در ۱۳۰۷ پادماگریان برای معالجه به پاریس رفت و پس از یک عمل جراحی ناموفق درگذشت
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.