ارسالها: 23330
#441
Posted: 18 May 2014 14:29
لئون پالانچیان
لِئون پالانچیان (درگذشته ۱۵ مرداد ۱۳۴۸) سرمایهدار و از سازندگان جاده هراز میان تهران و دریای مازندران است.
لئون پالانچیان از ارمنیان ایران بود و به واسطه داشتن امکانات مالی و تجهیزاتی ساختمانی و دارا بودن شرکتی بزرگ در دهه ۴۰، ۵۰ و در زمان ریاست ابوالحسن ابتهاج بر سازمان برنامه ساخت جاده هراز را آغاز و بعد از مدتی به پایان برد و در انتهای جاده کاخی برای اشرف پهلوی ساخت.
پالانچیان در ضیافتی که در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۴۸ در همین کاخ ترتیب داده شد شرکت داشت ولی بعد از پایان مراسم وقتی با هواپیمای شخصی تک نفره خود عازم منزل بود در دریای مازندران سقوط کرد و هرگز اثری از آن بدست نیامد.
ارتشبد حسین فردوست رییس دفتر بازرسی دربار و دوست و یار بچگی محمد رضا پهلوی در خاطرات خود میگوید:
«ماجرای دیگری که در رابطه با اشرف قابل ذکر است جریان قتل فجیع پالانچیان است. من پالانچیان را ندیدهام ولی عکس او را مشاهده کردهام. از همه رفیقهای اشرف، سر بود و راجی در مقابل او صفر بود. قد رشید و صورت زیبایی داشت و بسیار خوش تیپ و خوش هیکل بود. پالانچیان از خانوادههای بسیار متمول ارامنه ایران بود و نمیدانم که اشرف اولین بار او را در کجا دید که به شدت عاشقش شد.
زمانی که قائم مقام ساواک بودم، روزی نصیری مرا خواست. نصیری هیچگاه مرا نمیخواست و ما در کارمان مستقل بودیم. به هرحال، بر خلاف روال معمول، روزی مرا خواست و گفت: فلانی، گرفتاری عجیبی پیدا کردهام. جریان را پرسیدم. گفت: اشرف تلفن زده و میگوید پالانچیان را باید دستگیر کنید؟ آخر چرا؟ البته نصیری از این وحشت داشت که مورد اعتراض محمدرضا شاه واقع شود و لذا به من پناهنده شد. به هر روی اجازه محمدرضا کسب شد و پالانچیان توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. علت دستگیری پالانچیان چه بود؟ بررسی کردم و معلوم شد که پالانچیان به عشق اشرف جواب منفی داده و کار به جایی رسیده که اشرف به در خانهاش میرود و التماس میکند که فقط اجازه بده ۱۰ دقیقه وارد شوم و پهلویت بنشینم و پالانچیان با عصبانیت او را رد میکند که ولم کن، چه از جانم میخواهی؟ چرا اذیتم میکنی؟ اشرف که میبیند التماس فایدهای ندارد به ساواک دستور دستگیری او را میدهد که شاید بترسد و رام شود. لذا او را گرفتند و پس از یک ماه به دستور اشرف آزادش کردند. لابد تصور کرده بود که تنبیه شده و دیگر دستورش را اطاعت میکند.
پس از این جریان، اشرف به فردی به نام مجید بختیار، که فامیل ثریا بود و با پالانچیان صمیمیت داشت، دستور میدهد که من در نوشهر یک میهمانی میدهم و تو پالانچیان را به آن جا بیاور، ولی نگو که من در میهمانی هستم. پالانچیان دارای یک هواپیمای دو موتوره شخصی بود. با این هواپیما به اتفاق مجید بختیار به نوشهر میرود. در میهمانی، اشرف خودش را نشان نمیدهد و به دستور او، مجید بختیار به اتفاق عدهای دختر پالانچیان را مست میکنند و سپس او را به اتاق طبقه بالا میبرد. در اتاق، ناگهان اشرف ظاهر میشود. با دیدن او مستی از سر پالانچیان میپرد. اشرف به پای پالانچیان میافتد و التماس و گریه میکند که به من رحم کن، دارم از عشق تو از بین میروم. ولی پالانچیان او را از خود دور میکند و باز جواب رد میدهد. اشرف هم عصبانی میشود و با حالت خشم از او جدا میشود و میگوید: بسیار خوب، دیگر با تو کاری ندارم! و از اتاق خارج میگردد. او به اتاق دیگری که ۲-۳ نفر از دوستانش بودهاند میرود و در آن جا به مأمورین ساواک دستور میدهد که هواپیمای پالانچیان را دست کاری کنند.
یکی دو ساعت بعد، پالانچیان که سر درد داشته مجید بختیار را برمیدارد و برای هواخوری به کنار دریا میبرد و ناگهان هوس میکند که سوار هواپیما شود. در این موقع هواپیمای پالانچیان توسط ساواک دست کاری شده بود و مجید بختیار هم اطلاع نداشت، ولی تصور اشرف این بود که پالانچیان فردا صبح به تهران پرواز خواهد کرد و در راه با کوه تصادم خواهد نمود و مرگش طبیعی جلوه خواهد کرد. ولی پالانچیان همان شب هوس پرواز روی دریا میکند و به اتفاق مجید بختیار سوار میشوند. هواپیما پس از چند کیلومتر پرواز ناگهان سقوط میکند و هر دو کشته میشوند.»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#442
Posted: 18 May 2014 14:33
پطروس پالیان
در سال ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد پس از گذراندن دوره سینمایی شعبه دانشگاه سیراکوز در تهران به سال ۱۳۳۲ از ابتدا در دیانا فیلم و سپس در اداره کل هنرهای زیبای کشور به عنوان فیلمردار خبری و آثار مستند مشغول به کار شد از میان مهمترین فیلمهای مستندی که فیلمبردارشان بود به شقایق سوزان به کارگردانی هوشنگ شفتی و طلوع جدی به کارگردانی (احمد فاروقی قاجار در ۱۳۴۲) اشاره کرد.
شقایق سوزان یکی از آثار ماندگار مستند در زمینه مردمشناسی بر محور زندگی ایل بختیاری است و طلوع جدی اثری متفاوت که گردشی در کوچهها و محلهها و مکانهای تاریخی اصفهان همراه با پسرکی بازیگوش. این فیلم در ۱۳۴۳ جایزه بهترین فیلم برای جوانان را در جشنواره کن به دست آورد و همچنین پلاک نقره جشنواره کارتاژ تونس را نیز گرفت.
پالیان از ۱۳۳۸ با فیلم هالو ساخته هوشنگ امیرفضلی به سینمای حرفه ای روی آورد و تا ۱۳۵۷ که به خارج مهاجرت کرد بیش از ده عنوان فیلم بلند را در کارنامه اش ثبت کرد.
شب غوزی (فرخ غفاری, ۱۳۴۳) و سیاوش در تخت جمشید (فریدون رهنما, ۱۳۴۶) از مهمترین آثار سینمایی است که پالیان فیلمبرداری اش را بر عهده داشت.
- ۱ - یک اصفهانی در نیویورک (۱۳۵۱)
- ۱ - ساخت ایران (۱۳۵۷)
- ۲ - این گروه محکومین (۱۳۵۶)
- ۳ - یک اصفهانی در نیویورک (۱۳۵۱)
- ۱ - شمر (۱۳۵۹)
- ۲ - شارلوت به بازارچه می آید (۱۳۵۶)
- ۳ - علفهای هرز (۱۳۵۵)
- ۴ - هیاهو (۱۳۵۳)
- ۵ - یاران (۱۳۵۳)
- ۶ - سیاوش در تخت جمشید (۱۳۴۶)
- ۷ - شب قوزی (۱۳۴۳)
- ۸ - شد شد، نشد نشد (۱۳۳۹)
- ۹ - هالو (۱۳۳۸)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#443
Posted: 18 May 2014 14:35
ژرژ پطروسی
ژرژ پطروسی (زاده ۱۳۲۳) دوبلور ایرانی است ژرژ پطروسی در ابتدا به موسیقی بسیار علاقه مند بوده و بدلیل نبود امکانات و جو متشنج موسیقی در آن مقطع و نیز وجود برخی مخالفت ها از جانب خانواده از ورود به عرصه موسیقی صرف نظر میکند و شیفته هنر دیگری بنام سینما میشود.پطروسی در دوران تحصیل در دانشکده با پیشنهاد دوستی به استودیوی دوبلاژ معروفی درآن زمان مراجعه میکند و تست صداو دوبله میدهد و درآن تست نظرهارا به خود جلب میکند و بدین طریق به عرصه دوبلاژ فیلم ورود پیدامیکند.ژرژ پطروسی بدلیل داشتن صدایی بی نظیر و نبوغی بالا به سرعت در دوبله پیشرفت میکند و بسیار می درخشد و شهره و آوازه اش فراگیر میشود.ژرژ پطروسی از خوش صداترین و بااستعدادترین و بهترین گویندگان تاریخ دوبلاژ ایران است و البته از محبوبترینها.صدای گرم زیبا گیرا و دلنشین پطروسی و گویندگی های بی مانندش او و جایگاهش را در دوبله دست نیافتنی کرده است.در دوره ای که تقریبا همه مدعیان دوبله افول کرده اند و شاید خود از این جریان بیخبرند, ژرژ پطروسی بسان جواهری فوق العاده درخشان ارزشمند و پرفروغ در عرصه دوبله همچنان و بمانند گذشته میدرخشد و از حیثیت این هنر رو به زوال دفاع میکند.به اعتقاد بسیاری,ژرژ پطروسی از ماندگارترین صداهای دوبله است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#444
Posted: 18 May 2014 14:39
ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان (زادهٔ سیزدهم دیماه ۱۳۴۸) بازیگر سینما و تئاتر ایران است.
او از دانشکده هنرهای زیبا در رشته تئاتر فارغ التحصیل شد. با بازی در فیلم عشق و مرگ به کارگردانی مرحوم محمدرضا اعلامی پا به عرصه سینما گذاشت و با بازیگری در فیلمهای پرده آخر، دیگه چه خبر، نا بخشوده، و کمکم کن، در سینمای امروز ایران مشهور شد.
- اسب حیوان نجیبی است (۱۳۸۹) ـ عبدالرضا کاهانی
- ازدواج در وقت اضافه (۱۳۸۸) ـ سعید سهیلی
- تاکسی نارنجی (۱۳۸۷) ـ ابراهیم وحیدزاده
- خواب لیلا (۱۳۸۶) ـ مهرداد میرفلاح
- شبی در تهران (۱۳۸۶) ـ بهرام کاظمی
- زن بدلی (۱۳۸۴) ـ مهرداد میرفلاح
- پیشنهاد ۵۰ میلیونی (۱۳۸۴) ـ مهدی صباغزاده
- انتخاب (۱۳۸۳) ـ تورج منصوری
- هشت پا (۱۳۸۳) ـ علیرضا داوودنژاد
- ملاقات با طوطی (۱۳۸۲) ـ علیرضا داوودنژاد
- عروس خوش قدم (۱۳۸۱) ـ کاظم راست گفتار
- دختری بنام تندر (۱۳۷۹) ـ حمیدرضا آشتیانیپور
- هفت پرده (۱۳۷۹) ـ فرزاد موتمن
- کمکم کن (۱۳۷۷) ـ رسول ملاقلی پور
- قاصدک (۱۳۷۵) ـ قاسم جعفری
- نابخشوده (۱۳۷۵) ـ ایرج قادری
- حسرت دیدار (۱۳۷۳) ـ احمد زینال زاده
- راز گل شب بو (۱۳۷۲) ـ سعید خورشیدیان
- هنرپیشه (۱۳۷۱) ـ محسن مخملباف
- دیگه چه خبر!؟ (۱۳۷۰) ـ تهمینه میلانی
- ناصرالدین شاه آکتور سینما (۱۳۷۰) ـ محسن مخملباف
- پرده آخر (۱۳۶۹) ـ واروژ کریممسیحی
- عشق و مرگ ـ محمدرضا اعلامی
- شیخ مفید
- گلمنگلی
- باچراغهای خاموش
- ۳ کیلومتر جلوتر
- سیاه و سفید
- دختر گل فروش
- معرکه در معرکه
- عشق آباد
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#445
Posted: 18 May 2014 14:46
زویا پیرزاد
زویا پیرزاد (زاده ۱۳۳۱ در آبادان) نویسنده معاصر ارمنیتبار ایرانی است. او در سال ۱۳۸۰ با رمان چراغها را من خاموش میکنم جوایز مهمی همچون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا را به دست آورد و با مجموعه داستان کوتاه طعم گس خرمالو یکی از برندگان جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ و جایزه «کوریه انترناسیونال» در سال ۲۰۰۹ شد. وی از معدود نویسندگان ایرانی است که تمام آثارش به فرانسوی ترجمه شدهاست.
زویا پیرزاد نویسنده و داستان نویس معاصر در سال ۱۳۳۱ در آبادان از مادری ارمنی تبار و پدری روس تبار به دنیا آمد. در همان جا به مدرسه رفت و در تهران ازدواج کرد و دو پسرش ساشا و شروین را به دنیا آورد.
وی در سال ۱۳۷۰، ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷، سه مجموعه از داستانهای کوتاه خود را به چاپ رساند؛ مثل همه عصرها، طعم گس خرمالو و یک روز مانده به عید پاک مجموعه داستانهای کوتاهی بودند که به دلیل نثر متفاوت خود مورد استقبال مردم قرار گرفتند.
اولین رمان بلند زویا پیرزاد، با نام چراغها را من خاموش میکنم در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسید. داستان این رمان که با نثر ساده و روانی نوشته شدهاست، در شهر آبادان دههٔ چهل خورشیدی میگذرد و شخصیتهای داستان از خانوادههای کارمندان و مهندسان شرکت نفت هستند که در محلهٔ بریم جدا از بومیان آبادان زندگی میکنند.
زویا پیرزاد کتابهایی نیز ترجمه کردهاست، از جمله آلیس در سرزمین عجایب اثر لوئیس کارول و کتاب آوای جهیدن غوک که مجموعهای است از هایکوهای شاعران آسیایی.
- مثل همه عصرها
- طعم گس خرمالو
- یک روز مانده به عید پاک
- چراغها را من خاموش میکنم که در مورد زندگی چند خانواده ارمنی ساکن آبادان است که اغلب کارمند شرکت نفت هستند. داستان به سبک زنانه و از زبان شخصیت اصلی داستان، زنی خانهدار به نام کلاریس بیان میشود و مشکلات و گرفتاریهای همیشگی زن ها را سوژه نوشتن قرار میدهد.
- عادت میکنیم که زندگی آرزو صارم زن مطلقه و بچهداری است که دلش میخواهد بعضی وقتها خودش را دوست بدارد و کاری که مطابق میل خودش است انجام دهد نه هر کاری که دختر و مادرش میخواهند
- جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۰ پکا،
- جایزه بهترین رمان بنیاد هوشنگ گلشیری (سال ۱۳۸۰)
- کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی سال ۸۱
- و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا در سال ۱۳۸۰ اشاره کرد.
- داستان کوتاه طعم گس خرمالو برنده جایزه بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ شد.
- ترجمه فرانسوی داستان کوتاه طعم گس خرمالو برنده جایزه کوریه انترناسیونال در سال ۲۰۰۹ شد.
- داستان یک روز مانده به عید پاک هم به زبان فرانسوی ترجمه و منتشر شده. این کتاب تشویق شده در هفتمین دوره کتاب سال (1378) نیز بوده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#446
Posted: 18 May 2014 14:50
واهان ترپانچیان
در سال ۱۲۹۱ در ارض روم ترکیه به دنیا آمد پس از قتل پدرش در قتل عام ارمنیان ترکیه در سه سالگی همراه مادرش به سوریه گریخت و سپس به ایران آمد و مقیم تهران شد.
پس از این که سالها در زمینه عکاسی فعالیت کرد و تجربیات فراوانی اندوخت در ۱۳۱۷ آتلیه عکاسی فتو واهه را در خیابان نادری تاسیس کرد واهان نخستین لابراتور ظهور و چاپ عکس رنگی در ایران را دایر کرد و اولین کسی است که نگاتیو رنگی را در ایران به چاپ رساند
در ۱۳۳۰ همراه با سیمیک کنستانتین, ابوالقاسم رضایی و جانی باغداساریان استودیو البرز را بنیان گذاری کرد. ترپانچیان در نخستین محصول استودیو البرز که با نام دستکش سفید توسط پرویز خطیبی در ۱۳۳۰ ساخته شد علاوه بر تهیه کنندگی، فیلمبردار نیز بود این فیلم که به صورت ریورسال فیلمبرداری شد نخستین فیلم ناطق 16 میلی متری سینمای ایران محسوب میشود در فیلمهای زنده باد خاله و عمر دوباره از دیگر محصولات استودیو البرز نیز فیلمبردار بود و در فیلمهای دیگر این استودیو به نامهای لغزش و گناهکار به عنوان تهیه کننده همکاری داشت.
ترپانچیان فیلمبرداری حاکم یک روزه نیمه راه زندگی پنجمین ازدواج را برای سایر استودیوها انجام داد علاوه بر اینها در عنوانبندی بسیاری از فیلمها نیز نام فتو واهه (استودیوی عکاسی متعلق به واهان آمده است) در ۱۳۵۲ به آمریکا مهاجرت کرد و در ۱۳۷۷ درگذشت:
-
- ۱ - گناهکار (۱۳۳۲)
- ۲ - لغزش (۱۳۳۲)
- ۳ - زنده باد خاله (۱۳۳۱)
- ۴ - عمر دوباره (۱۳۳۱)
- ۵ - دستکش سفید (۱۳۳۰)
- ۱ - پنجمین ازدواج (۱۳۳۴)
- ۲ - حاکم یک روزه (۱۳۳۱)
- ۳ - زنده باد خاله (۱۳۳۱)
- ۴ - عمر دوباره (۱۳۳۱)
- ۵ - دستکش سفید (۱۳۳۰)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#447
Posted: 18 May 2014 14:53
لیلیت تریان
لیلیت تریان مجسمه ساز شهیر ایرانی است که در ۱۰ دی ۱۳۰۹ در محله نادری تهران و در خانوادهای هنردوست متولد شد. او به عنوان مادر مجسمه سازی ایران شناخته می شود.
پدرش کارمند عالی رتبه بانک ملی ایران بود و به زیبایی بنا و معماری اهمیت فراوان میداد و مادرش مدتی در فرانسه و در رشته هنر تحصیل کرده بود و به واسطه مشکلات تحصیل را رها کرده به ایران بازگشته بود.
از همین روی و با پیگریهای مادر با طراحی و نقاشی آشنا میشود و در پایان متوسطه در کنکور دانشکده هنرهای زیبا شرکت میکند٬در سال نخست موفقیتی بدست نمیآورد ولی در سال بعد بر سر کلاسهای نقاشی دانشکده مذکور مینشیند ولی به زودی و در سال ۱۳۳۱ انصراف داده به دانشگاه بوزار در پاریس میرود.
در مراحل آمادگی برای آزمون ورودی بوزار به مجسمه سازی علاقه مند میشود به مدت چهار سال در این دانشگاه به تحصیل مجسمهسازی میپردازد.
وی در سال ۱۳۳۹ با انبوهی از تجارت به ایران بازمیگردد و تا سال ۱۳۵۹ به تدریس در دانشکده هنرهای تزئینی پرداخت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#448
Posted: 18 May 2014 15:01
مگردیچ تومانیان
مگردیچ تومانیان متولد ۱۳۲۲( ۱ ژانویهٔ ۱۹۴۳) جلفای اصفهان است.
دکتر تومانیان در ۱۳۴۸ ش با دوشیزه آرمنوهی سرکسیانس، دانش آموختهٔ رشتهٔ شیمی از دانشگاه تهران، ازدواج کرد و ماحصل این ازدواج دو فرزند، دکتر مارینا تومانیان، متخصص رادیولوژی (از دانشگاه تهران) و دکتر آرا تومانیان، دکتر جی آی اِس (GIS) از دانشگاه لوند سوئد است.
دارای دکترای ریاضی (هندسه) از دانشگاه ساوتهمپتون Southampton انگلستان در سال ۱۳۵۴ شمسی (۱۹۷۵ میلادی)، فوق لیسانس ریاضی از دانشگاه تبریز در سال ۱۳۵۱ شمسی (۱۹۷۲ میلادی) و لیسانس ریاضی از دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۷ شمسی (۱۹۶۸ میلادی) است.
- استاد پایه ۲۹ دانشگاه علوم دانشگاه تبریز
- مدیریت گروه ریاضی به مدت ۸ سال
- عضو هیات ممیزه دانشگاه تبریز بمدت ۱۲ سال
- عضو کمیته تخصصی شورای عالی برنامه ریزی در وزارت علوم بمدت ۱۰ سال
- از بنیانگذاران المپیاد ریاضی در ایران و عضو کمیته ملی المپیاد ریاضی
- رئیس انجمن ریاضی ایران بمدت ۸ سال
- عضو و رئیس شاخه ریاضی فرهنگستان علوم
- عضو آکادمی علوم جمهوری ارمنستان * رئیس پژوهشکده ریاضی در پژوهشگاه علوم پایه در تبریز بمدت ۲ سال
- عضو هیات تحریریه مجلات ریاضی IJAMS در هندوستان و JAlgebra در ارمنستان و بولتن ریاضی در انجمن ریاضی ایران
- نماینده ایران در کمیسیون بینالمللی آموزش ریاضی بمدت ۲۰ سال
- چاپ ۳۰ مقاله علمی در مجلات ریاضی کشورهای ژاپن، چکسلواکی، انگلستان، ایران، ارمنستان
- از موسسین خانه ریاضیات پروفسور هشترودی در تبریز
- شرکت و ارائه بیش از ۴۰ مقاله علمی در کنفرانسهای داخل و خارج مخصوصا کنفرانسهای یونسکو در ترییست ایتالیا (ICTP)
- تالیف و ترجمه ۸ کتاب ریاضی
- استاد راهنمای ۷ دانشجوی دکتری و بیش از ۷۰ دانشجوی کارشناسی ارشد ریاضی
- رئیس شورای علمی اجرایی مدارس ارامنه تبریز بمدت ۳۰ سال
- رئیس مجمع نمایندگان ارامنه آذربایجان (مرکز تبریز)
- رئیس انجمن دانشگاهیان و فارغ التحصیلان ارامنه تبریز بمدت ۸ سال
- عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد کرج
- مدالها و نشانهای دریافتی:
- نشان درجه یک فرهنگی، اجتماعی ارامنه (آسپت) از طرف رهبر ارامنه جهان در بیروت (لبنان) در سال ۱۳۹۰
- نشان درجه یک علمی (آنانیا شیراکاتسی) از طرف ریاست جمهوری ارمنستان در سال ۱۳۹۱
- مقالات فارسی در مجلات و کنفرانسها:
- ناورداهای چند جملهای برای پیوندهای روی ۳- بافتهها، بیست و ششمین کنفرانس ریاضی کشور در دانشگاه کرمان، فروردین ۱۳۷۴
- تدریس ریاضیات و تلاش برای بهتر کردن آن، بیست و ششمین کنفرانس ریاضی کشور در دانشگاه کرمان، فروردین ۱۳۷۴
- ریاضی گسسته و مشتق گیری از توابع گسسته، اولین کنفرانس دبیران ریاضی کشور در دانشگاه صنعتی اصفهان، شهریور ۱۳۷۵
- خمینههای چند بعدی تماماً مرزگونه، بیست و هشتمین کنفرانس ریاضی کشور، دانشگاه تبریز، فروردین ۱۳۷۶
- خمینههای لورنتسی خاص، سی و هفتمین کنفرانس ریاضی کشور، دیماه ۱۳۸۴، دانشگاه اهواز
- انحناهای اسکالر خمینههای والکر ۴ بعدی، سی و هفتمین کنفرانس ریاضی کشور، دیماه ۱۳۸۴، دانشگاه اهواز
- روند توسعه هندسه آفین در دهه اخیر، سی و هشتمین کنفرانس ریاضی کشور، دانشگاه یزد، ۱۳۸۴
- مطالعه بارش روان آب با استفاده از نظریه کاتاسترف، مجله علمی و پژوهشی دانشگاه ارومیه (پذیرش آذر ماه ۱۳۸۴)
- وجود بردارهای همگن در فضای ریمانی، سمینار تخصصی هندسه و توپولوژی، دانشگاه ارومیه ۱۳۸۵
- روش DM برای حل عددی مسائل مقدار مرزی هشتمین سمینار معادلات دیفرانسیل و سیستمهای دینامیک، دانشگاه صتعتی اصفهان، تیر ۱۳۸۷
- کارگاه درباره گروهها و جبر لی، پنجمین سمینار تخصصی هندسه و توپولوژی در دانشگاه کردستان ۱۳۸۸
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#449
Posted: 18 May 2014 15:05
آندرانیک تیموریان
آندرانیک تیموتیان سامرانی (به ارمنی: Անդրանիկ Թէյմուրեան) (زاده ۱۵ اسفند سال ۱۳۶۱ در تهران) بازیکن فوتبال اهل ایران، که هماکنون عضو تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه فوتبال استقلال تهران میباشد.
آندرانیک تیموتیان سامرانی در سال ۱۳۶۱ در تهران از خانوادهای ارمنیتبار زاده شد. وی مشهور به آندرانیک تیموریان که به صورت مختصر آندو نامیده میشود. نام او در مسابقات بینالمللی تیموتیان درج میشود اما در رسانههای ایران با نام تیموریان شناخته میشود. وی در حال حاضر تنها بازیکن فوتبال فعال مسیحی ایرانی شاغل در تیم ملی فوتبال ایران میباشد. سرژیک تیموریان برادر بزرگتر آندو که در حال حاضر به عنوان مدیر برنامههایش فعالیت میکند، از بازیکنان سابق استقلال تهران میباشد که سابقه بازی در باشگاه فوتبال ماینس آلمان را به عنوان هافبک در کارنامه خود دارد.
آندرانیک به مانند تمامی ورزشکاران ارمنی ایران فعالیت خود را از ۱۵ سالگی در باشگاه فوتبال آرارات تهران آغاز کردهاست. پس از دو سال بازی در آرارات، در ۱۷ سالگی به تیم جوانان استقلال تهران پیوست. آندو در آن دوران به همراه مجتبی جباری و خسرو حیدری از استعدادهای پرورش یافته جوانان باشگاه استقلال تهران به شمار میرفتند.
آندو در سال ۱۳۸۵ پس از درخشش در جام جهانی آلمان به تیم فوتبال بولتون پیوست که توسط سام آلاردایس مربی سرشناس بریتانیایی اداره میشد، روز ۶ ژانویه سال ۲۰۰۶ آندرانیک در دیدار مقابل دونکستر راورز با به ثمر رساندن دو گل نخستین گلزن ایرانی جام حذفی انگلستان نام گرفت و نقشی تعیینکننده در پیروزی ۴ بر ۰ تیمش داشت. او در بازی تیم بولتون با ویگان نیز دو گل از سه گل تیمش (بولتون) را به ثمر رساند و نقش مهمی در پیروزی ۳ بر ۱ تیمش داشت. او در انتهای فصل جایزه بهترین بازیکن جوان فصل از نگاه هواداران را کسب کرد. تیموریان در مجموع دو فصل به سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۷ در بولتون ۲۰ بازی انجام داد که در نهایت توانست به عنوان هافبک دفاعی ۲ گل نیز به ثمر برساند. پس از جدایی آلاردایس از بولتون، سامی لی و بعد گری مگسون (مربیان بعدی بولتون) علاقهای به این بازیکن نشان ندادند وی پس از درخشش در چند بازی با افت شدید مواجه شد که همین امر یکی از عوامل نیمکت نشینی وی بود تا در پایان قراردادش راهی تیم فولهام لندن شود و زیر نظر روی هاجسون به فوتبال خود ادامه دهد. آندرانیک در فصل جدید ۱۳۸۷ با اتمام قراردادش، به تیم فولام پیوست که موفقیتی را در این تیم کسب نکرد و تنها یک بازی در لیگ برتر و یک بازی در کارلینگ کاپ انجام داد.و پس مصدومیت در ۲ فوریه ۲۰۰۹به عنوان بازیکن قرضی به تیم بارنزلی در لیگ دسته اول انگلیس رفت. و توانست ۱۱ بازی برای این تیم انجام دهد.
آندرانیک تیموریان برای اولین در سطح فوتبال در ابومسلم مشهد چهره شد، جایی که از همین تیم نیز به اروپا ترانسفر و به جام جهانی راه یافت، آندو پس از دوری ۴ ساله از لیگ برتر ایران به تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز پیوست که ۲۱ بازی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰–۱۳۸۹ انجام داد و موفق به زدن یک گل شد، وی در یک دیدار جام حذفی نیز برای تراکتور به میدان رفت. سپس برای سال آینده وارد تیم استقلال تهران شد، آندو از همان آغاز فصل بازیهای خوبی برای این تیم انجام داد ولی مصدومیت وی باعث شد تا مقاطعی در اواخر نیم فصل اول و اوایل نیم فصل دوم را از فوتبال دور بماند. وی در مجموع ۲۵ بازی برای استقلال انجام داد که ۲۰ بازی در لیگ، ۲ بازی در حذفی و ۳ بازی در قهرمانی آسیا انجام داد. و در انتها توانست قهرمانی جام حذفی فوتبال ایران ۹۱–۱۳۹۰ را به همراه استقلال به دستآورد. بس از دو سال بازی در لیگ ایران راهی لیگ قطر شد. آندو تیموریان در تاریخ ۲۶ تیرماه ۱۳۹۲ با عقد قراردادی ۱ ساله دوباره به استقلال تهران پیوست.
آندو بعد از دو فصل بازی در استقلال و تراکتورسازی در لیگ برتر ایران، در فصل نقل و انتقالات ۹۲−۱۳۹۱ راهی لیگ ستارگان قطر شد تا برای تیم الخریطیات بازی کند.
آندرانیک تیموریان در پست هافبک دفاعی بازی میکند، وی نخستین بار برای تیم ملی فوتبال ب ایران به میدان رفت و از سال ۱۳۸۴ تاکنون در عضویت تیم ملی فوتبال ایران میباشد، آندو پس از درخشش در تیم فوتبال ابومسلم خراسان، توسط برانکو ایوانکوویچ به تیم ملی دعوت شد، و در جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ آلمان برای تیم ملی ایران در هر سه بازی این تیم به میدان رفت. پس از ان آندو تیموریان در رویدادهای بزرگ نظیر جام ملتهای آسیا ۲۰۰۷، مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۱۰، جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱ تیم ملی فوتبال ایران را همراهی کردهاست، وی در مقدماتی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ برزیل نیز از اعضای ثابت تیم ملی فوتبال به شمار میرفت که در بازی حساس با تیم ملی فوتبال کرهجنوبی در اولسان با پاس گل وی تنها گل تیم ملی، توسط رضا قوچاننژاد به ثمر رسید. در این مسابقه آندرانیک بیش از ۶۰ دقیقه با دست شکسته به بازی ادامه داد. او در دقیقه ۲۹ این بازی با برخورد زانوی یک بازیکن کرهای از ناحیهٔ دست به شدت آسیب دید اما تا پایان بازی در زمین باقیماند. پس از پایان مسابقه مشخص شد که استخوان ساعد دست او شکسته است. پیروزی در بازی آخر و در خانهٔ حریف موجب شد تا ایران به عنوان تیم نخست گروه و بالاتر از کره جنوبی به جام جهانی برزیل راه یابد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#450
Posted: 18 May 2014 15:08
سرژیک تیموریان
زادروز:۲۹ مهٔ ۱۹۷۴ (۳۹ سال)
زادگاه:تهران، ایران
قد:۱٫۷۴ سانتیمتر
سرژیک تیموریان (زاده ۱۳۵۳ در تهران)، بازیکن سابق باشگاه استقلال تهران است.سرژیک تیموریان برادر بزرگتر آندرانیک تیموریان است.
سرژیک تیموریان در سال ۱۳۷۷ به تیم ماینس آلمان پیوست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.