ارسالها: 23330
#501
Posted: 21 May 2014 21:01
زوریک مرادیان
زوریک مرادیان (۱۹ مهر ۱۳۵۹-۷ تیر ۱۳۳۹) اولین کشته ارمنی جنگ ایران و عراق محسوب میشود.
زوریک مرادیان تنها فرزند «واهان» و «کاتاری» در هفتم تیرماه ۱۳۳۹ در محله «حشمتیه» (سردارآباد) تهران متولد شد.
در سالهای تحصیل دوران ابتدایی در دبستان «ساهاکیان»، با این که به اتفاق والدین و چهار خواهر خویش: «دیانا»، «اُفیک»، «ژانت» و «روبینا» در یک اتاق زندگی میکرد.
تحصیلات دوره راهنمایی و متوسطه را در دبیرستان ارامنه «کوشش داوتیان» ادامه داد، اما با وجود قبولی در امتحانات اعزام به خارج، سال آخر دبیرستان را ناتمام گذارده و داوطلبانه چند ماه پیش از شروع جنگ به خدمت سربازی رفت.
پس از طی سه ماه دوره آموزشی در شاهرود به لشکر ۶۴ ارومیه منتقل شد.
وی بر اثر اصابت ترکش خمپاره و جراحت شدید، تقریباً ۱۹ روز بعد از شروع جنگ کشته شد. او از جمله کشتهشدگان دوران جنگ هشت ساله ایران است که ۱۹ مهر ماه ۱۳۵۹ در پیرانشهر است.
پیکر وی پس از انجام مراسم مذهبی در روز بیست و چهارم مهر ۱۳۵۹ در گورستان ارامنه (در جاده خراسان) به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#502
Posted: 21 May 2014 21:04
میرزا ملکمخان
میرزا مَلْکَم خان (زاده ۱۲۴۹ قمری - درگذشته ۱۳۲۶ قمری) سرشناس به ناظمالدوله، روشنفکر، روزنامهنگار، دیپلمات و سیاستمدار دوره قاجار و بنیانگذار فراموشخانه در ایران.
ملکم در سال ۱۲۴۹ هجری قمری در قصبه جلفا (که اکنون از محلههای اصفهان است) در خانوادهای متوسط زاده شد. پدرش میرزا یعقوب سنگتراشی از ارامنه جلفای اصفهان بود که اسلام آورده بود.
ملکم برای تحصیل به فرانسه رفت و پس از بازگشت بارها به ماموریتهای سیاسی به اروپا سفر کرد.
کارنامه فعالیتهای سیاسی وی مجموعه متضادی از ترویج افکار آزادیخواهانه و سوءاستفاده مالی و زدوبندهای سیاسی را شامل میشود. از مهمترین فعالیتهای وی میتوان به انتشار روزنامه قانون، تاسیس اولین فراموشخانه در ایران و مشارکت در اجرای قرارداد رویتر با بارون ژولیوس رویتر بریتانیائی، اشاره کرد.
در طول دوران حیاتش ناصرالدین شاه دو بار وی را به دلیل تاسیس فراموش خانه و دریافت رشوه مورد خشم قرار داد. در مورد نخست دستگیر و به عراق تبعید گردید ولی با پادرمیانی میرزا حسینخان مشیرالدوله (سپهسالار) مورد عفو قرار گرفت و سفیر ایران در مصر شد. پس از انتصاب میرزا حسینخان مشیرالدوله (سپهسالار) به سمت وزرات امورخارجه و سپس صدارت عظمی، ملکم خان نخست به عنوان مشاور وی و سپس به سمت سفیر ایران در انگلیس منصوب شد. در دوران سفارت در انگلستان، میزرا ملکم خان به دلیل دریافت چهل هزار لیره رشوه به تهران احضار شد که از آمدن امتناع کرد و این بار نیز با پادرمیانی دوستانش به مدت پنج سال دیگر سمت خود را حفظ کرد. در همین دوران وی مقدمات اعطای امتیاز رویتر را فراهم کرد و همچنین به شاه پیشنهاد داد که برای تامین مخارج سفر سوم خود به اروپا قرارداد لاتاری را به یک شرکت انگلیسی بدهد که به دلیل مخالفتهایی در داخل ایران این امتیاز داده نشد و موجب آبروریزی برای شاه شد و میرزا ملکم خان نیز برای همیشه از چشم شاه افتاد.
پس از مرگ ناصرالدین شاه و در دوران مظفرالدین شاه، میرزا ملکم خان به عنوان سفیر به رم فرستاده شد و تا پایان عمر در سال ۱۹۰۸ در این سمت باقیماند و در همانجا در گذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#503
Posted: 21 May 2014 21:06
امانوئل ملیک اصلانیان
امانوئل ملیک اصلانیان (۱۲۹۴،روستوف - ۲۳ تیر ۱۳۸۲، تهران) از آهنگسازان و پیانیستهای بزرگ ارمنی - ایرانی بود.
اصلانیان در شهر روستوف روسیه به دنیا آمد ولی پدر و مادر او اهل تبریز بودند. او در سال ۱۳۰۴ به تبریز نقل مکان میکند. ولی اصلانیان به علت موقعیت کاری پدرش که در تجارت خشکبار اشتغال داشت در سال ۱۳۰۸ به هامبورگ نقل مکان میکند و در آنجا مشغول تحصیل و آموزش موسیقی میشود، سپس وارد کنسرواتوار میشود و در سال ۱۳۱۷ فارغالتحصیل شده و موفق میشود در بحبوحه جنگ جهانی دوم اولین کنسرتش را در سال ۱۳۱۹. در برلین برگزار کند.
وی در سال ۱۳۳۲ به ایران باز میگردد و به آموزش موسیقی در دانشگاه تهران و هنرستان عالی موسیقی میپردازد.[۱] آثار ساختهشده توسط امانوئل ملیک اصلانیان بارها توسط ارکسترهای بزرگ جهان و ارکستر سمفونیک تهران به رهبری فرهاد مشکات، حشمت سنجری و علی رهبری اجرا شدهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#504
Posted: 21 May 2014 21:09
روبیک منصوری
روبیک منصوری (۱۳۷۹-۱۳۱۶) از صداگذاران در صنعت فیلم ایران است.
روبیک (علی) منصوری دانشآموخته هنرستان عالی موسیقی و ساز تخصصیاش فلوت بود اما وقتی وارد کار سینما شد به رغم اینکه نامش به عنوان سازنده یا انتخاب کننده موسیقی متن ثبت میشد رشته تخصصی اش را دنبال نکرد.
منصوری از سال ۱۳۳۴ به پیشنهاد حسن مصیبی به استودیو برنا که توسط استفان نایمن اداره میشد، رفت و صداگذاری فیلم فرنگی شیطان فراری را انجام داد. نخستین فیلمی که نام منصوری در عنوان بندی آن ثبت شدهاست طوفان در شهرما نام دارد. او در این فیلم دستیار سوریک خاچیکیان و هنریک آودیسیان در صداگذاری فیلم بود و در قاصد بهشت (۱۳۳۷) فیلم بعدی خاچیکیان در کنار سوریک و هاکوپ گیورگیز به مقام صدابردار ارتقا یافت. از آن پس در صدها فیلم نام روبیک منصوری به عنوان صداگذار، میکساژ، افکت، سینکرون، انتخاب موسیقی متن و... ثبت شدهاست و فعالیت بی وقفه او تا واپسین لحظههای مرگش در ۶۲ سالگی ادامه یافت.
منصوری پس از آژیر فیلم فعالیت خود را در استودیوهای ایران فیلم, پارس فیلم, استدیو میثاقیه, شاهین فیلم و فیلمکار گسترش داد و در صداگذاری فیلمهای فریاد نیمه شب (ساموئل خاچیکیان ۱۳۴۰) آقای قرن بیستم (سیامک یاسمی ۱۳۴۳) مومیایی (حمید مجتهدی ۱۳۴۵) یوسف و زلیخا (مهدی رئیس فیروز ۱۳۴۷) دنیای آبی (صابر رهبر ۱۳۴۸) قیصر (مسعود کیمیایی ۱۳۴۸) حسن کچل (علی حاتمی ۱۳۴۹) فرار از تله (جلال مقدم ۱۳۵۰) خداحافظ رفیق (امیر نادری ۱۳۵۰) صادق کرده (ناصر تقوایی ۱۳۵۱) پستچی (داریوش مهرجویی ۱۳۵۱) خاک (مسعود کیمیایی ۱۳۵۲) حاجی واشنگتن (علی حاتمی ۱۳۶۱) بایکوت (محسن مخملباف ۱۳۶۵) کال (ابوالفضل جلیلی ۱۳۶۸) و نرگس (رخشان بنی اعتماد ۱۳۷۱) مشارکت کرد.
مهارت، خلاقیت، حسن خلق و سابقه طولانی روبیک منصوری در سینما موجب شده بود که بسیاری از کارگردانان هم دوره اش و نسل متأخر جایگاه کارشناس و مشاور برای او قائل شوند و موقع همکاری با او اختیار کامل به وی بدهند.
گرنیک مهرابیان
گرنیک مهرابیان (انگلیسی: Garnik Mehrabian ) یک بازیکن فوتبال اهل ایران است.
وی همچنین در تیم ملی فوتبال ایران بازی کرده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#505
Posted: 21 May 2014 21:16
ژانت میخائیلی
ژانت میخائیلی (زاده ۱۳۱۵ تهران – درگذشته ۱۱ شهریور ۱۳۸۵ تهران)، هنرمند ایرانی تصویرگر مشهور کتابهای آموزشی کودکان، نوجوانان و دانشآموزان، برنده چندین جایزه ایرانی و بینالمللی و نامزد دریافت جایزه ادبی آسترید لیندگرن بود. سیسال تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان، طراحی مجلات رشد طراحی کتب درسی و پیکهای نوروزی و تصویرگری بیش از ده جلد کتاب شعر و داستان بخشی از فعالیتهای ژانت میخائیلی تصویرگر است. ژانت در ۱۱ شهریور ۱۳۸۵ پس از یک دوره سخت بیماری درگذشت.
ژانت میخائیلی در سال ۱۳۱۵ در خانوادهای ارمنیتبار در تهران متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان فردوسی و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان انوشیروان به پایان برد. ژانت از کودکی به نقاشی علاقمند بود و با راهنماییهای مادر و تشویقهای مستمر پدرش که خود معماری تجربی و ماهر بود، برای تحصیل در رشته هنر در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد و از شاگردان علی محمد حیدریان و تحت تأثیر مکتب هنری واقعگرایانه وی بود.
آثار ژانت میخائیلی به دلایل گوناگون مورد توجه کودکان و نویسندگان است، سادگی طرحها، نشاط رنگها و ترکیببندیهای آسان و مناسب، دوری از تکلف و نیز بهکار نبردن عناصر زائد از ویژگیهای نقاشیهای این هنرمند بود. وی معتقد بود فعّالان این رشته باید با عشق و علاقه شدید کار را دنبال کنند و علاقه و پشتکار مهمترین عامل برای موفقیت در این کار است و یک تصویرگر باید به هنرهای دیگر نیز علاقهمند باشد.
ژانت از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۷۴ به مدت ۲۷ سال طراحی مجلات رشد را بر عهده داشت و در پنجمین نمایشگاه ادواری تصویرگران کتاب کودک، آثار او شامل تصویرگری ده جلد کتاب شعر و داستان نمایش داده شد. سه قدم دورتر از مادر، صد دانه یاقوت، زیباتر از بهار، صدای ساز میآید و جشن جوانهها از جمله این کتابها هستند.
براساس گفتههای میخائیلی در کتاب ششمین جشنواره مطبوعات کودک، او نقاشی را از کودکی دوست داشته و از همان ابتدا کارش را در مجلههای پیک شروع کرده که تا سال ۱۳۷۳ نیز ادامه داشت، تا سرانجام در آن زمان به خاطر بیماری مادرش خود را بازنشسته کرد.
خود ژانت میگفت: «زمانی که کوچک بودم با فرزندان خردسال فامیل خیلی بازی میکردم و دوست داشتم کودکان شیرخوار را تر و خشک کنم و برای آنها لباس بدوزم.»
روابط خانوادگی در آثار میخائیلی بسیار خوشایند و توأم با احساس و عاطفه تصویر شده، چرا که او به همینگونه زندگی کرده و در واقع زندگی خود را به تصویر کشیدهاست.
در سال ۱۳۸۵ میخائیلی نامزد دریافت جایزه معتبر آسترید لیندگرن برای ادبیات کودک از کشور سوئد شد. هیات انتخاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ژانت میخائیلی را به عنوان تصویرگر به هیات برگزاری این مسابقه معرفی کرده بود. این جایزه از معتبرترین جوایز ادبی در حوزه کتاب کودک و نوجوان است از سال ۲۰۰۲ به بعد و پس از مرگ آسترید لیندگرن نویسنده محبوب کتابهای کودک و خالق اثر «پیپی جوراب بلند»، هر ساله جایزهای پنج میلیون کرونی به برترین افراد یا برنامهها در زمینه ادبیات کودک و نوجوان اهدا میشود.
میخائیلی همچنین بهعنوان تصویرگر منتخب دوسالانه تصویرگری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شد.
کتاب سه قدم دورتر شد از مادر او برنده دیپلم افتخار از سوی جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد و در سال ۱۳۷۴ برای همه کارهایش لوح تقدیر گرفت.
پیش از مرگ به علت گرفتگی عروق و لخته شدن خون در شریانها چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
از مصطفی رحمان دوست، که ژانت میخائیلی تصویرگر چهار کتاب او بوده، نقل است که:
این هنرمند تنها زندگی میکرد و همین نکته سبب شد تا دیر متوجه بیماری او شویم. او تحت هیچ بیمهای نبودهاست. و برای تأمین هزینههای بیمارستان با مشکل زیادی مواجه شدیم. وقتی بالای سر این هنرمند هفتاد ساله بودم حس کردم، احساس دلتنگی میکند. دلخوریاش این بود که چرا وضعیت یک هنرمند بعد از سیسال باید چنین باشد. واقعاً حق او نیست که بعد از کسب این موفقیت بینالمللی در چنین وضعیتی باشد. بر اساس گفتههای نظری مسئول انجمن تصویرگران کتاب کودک، میخائیلی حتی در مجلات رشد هم کهسالها فعالیت میکرد نیز، تحت هیچ بیمهای نبودهاست.
پس از اطلاع حسین صفار هرندی وزیر ارشاد از بیماری روماتیسم و بیماری قند او که موجب قطع شدن پای او شده بود، کمک مالی جهت مخارج درمان وی در اختیار او قرار گرفت.
ژانت میخائیلی سرانجام در ۱۱ شهریور سال ۱۳۸۵ بر اثر سکته مغزی درگذشت و دو روز بعد طی مراسمی در گورستان کاتولیکهای تهران به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#506
Posted: 21 May 2014 21:19
نوریک میساکیان
نوریک میساکیان زاده ۱۰ دی ۱۳۴۹ خورشیدی در تهران آهنگساز و نوازندهٔ گیتار اهل ایران است. او از سریعترین نوازندگان گیتار الکتریک در ایران است و عده ای او را مالمستین ایران می خوانند.
نوریک از کودکی علاقهاش به موسیقی را نشان میداد و اولین تجربهاش در نوازندگی با یک ست درامز بسیار مبتدی بود. در سالهای بعد او به سبکهای جز و لاتین علاقهمند شد و در یک دوره به نوازندگی همراه با یک گروه گمنام که موسیقی فولکوریک ارمنی را با سازهای کلاسیک و سنتی همراه با کُر اجرا میکردند روی آورد. در سالهای آغازین دهه ۱۹۸۰ به همکاری با گروه موسیقی آرارات و اوراردو[۲] مشغول شد. همکاری با آندره آرزومانیان و ژورا میناسیان در این دو گروه، تجربیات ارزشمندی در زمینه موسیقی فولکوریک را در اختیار نوریک قرار داد. در همان سالها توسط یکی از دوستان گیتاری آکوستیکی به او هدیه شد که فقط سه سیم داشت و نوریک با همان سه سیم شروع به نواختن ملودیهای کلاسیک و موزیک متن فیلمها کرد. پس از اجراهای مختلف با گروه اوراردو که تقریبآ مدت هفت سال ادامه یافت، تحقیق و تمرینهای گیتار را پیگیری کرد و در سال ۱۹۹۶ به فراگیری سبکهای کلاسیک و فلامینکوی مدرن پرداخت.
در طی این سالها، تمرینات فشرده گیتار در سبک کلاسیک که بیشتر به اجراهای مختلف فواصل دوران باروک خلاصه میشد انگشتهای نوریک را برای اجرای موسیقی راک دهه ۶۰ و ۷۰ آماده کرد. اما چون او دانش موسیقی خود را در این زمینه محدود و خلاصه میدانست به تحقیق در این موارد پرداخت. ابتدا به تفحص در مورد فواصل سبکهای مختلف موسیقی راک مشغول شد و توسط کتابهایی چون فرهنگ موسیقیایی هاروارد به شناخت دقیق فواصل موسیقی راک، فیزیک و نحوه اجرای این سبک نزدیکتر شد. در زمینه تکنیک و سرعت نوازندگی نیز از متدهای نوازندگان چیره دستی چون جورج لینچ، ادی ون هیلن، جک اندلی و مالمستین استفاده کرد. در زمینه اجرا بیشتر به طرز نواختن مالمستین و نوازندههای سرعتی دیگر رجوع میکرد و از آنها الگو میگرفت. با این تفاوت که شیوه بیانی نوریک در نوازندگی اجرای فواصل راک بود و نه کلاسیک.
در سال ۱۹۹۸ نوریک بههمراه گروهی متشکل از دوستان و عدهای از هنرجویانش، کارهای گروه کمل و سپس پینک فلوید را در باشگاه ارامنه اجرا کردند. پس از آن و برای آشنایی بیشتر با موسیقی هوی متال به مدهای کلیسایی رو آورد. چون در مجموع ریشه ساختاری کل سبک راک و هوی متال و یا شاخههای دیگر این سبکها به مدها مربوط میشدند. پس از تمرینات طولانی بالاخره در سال ۲۰۰۱ اقدام به اجرای کنسرتی بر حسب فواصل مدهای کلیسایی نمود. آهنگهای ارائه شده در این کنسرت که همگی از ساختههای خودش بود ترکیبی بود از مدها و قطعات مبنی بر ردیفهای هارد راک به همراه ملودیهای سرعتی. نام این گروه، ژاراگایت به معنای پرتو بود.
نوریک برای نوازندگی از یک گیتار فندر رلیک کاستِم(۱۹۶۲) استفاده میکند. او همچنین از آمپلیفایر مارشال سری AVT150 و یونیتهای دیستروشن اوبرمتال Line6، کرانچ Line6، اکولایزر ETU-7 باس و پدال کُرگ در اجرای آثارش بهره میگیرد. فندر و دنلوپ، پیکهای مورد علاقهٔ نوریک هستند.
در شهریور ۱۳۸۹ اولین آلبوم استودیویی نوریک با نام Trails of the soul روانهٔ بازار شد. سبک این آلبوم از آثار قبلی نوریک متفاوت است و قطعات تنظیم ارکسترال دارند. Trails of the soul یک آلبوم بدون کلام است. ۸ قطعهٔ موجود در این آلبوم به شرح زیر هستند:
۱) «Ashes With The Wind»
۲) «Blast Off»
۳) "Destiny"
۴) «Gaziing At the Moon»
۵) «Wake up Call»
۶) «Genocide Part I»
۷) «Genocide Part II»
۸) «Trails Of The Soul»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#507
Posted: 21 May 2014 21:22
رافائل میناسکانیان
رافائل میناسکانیان (۲۸ آذر ۱۳۲۰، تهران) نوازنده و مدرس پیانو است.
فراگیری موسیقی را در سن ۶ سالگی آغاز کرد و در ۱۰ سالگی اولین کنسرت خود را برگزار نمود.وی اولین هنرمندی است که رسیتال پیانو کلاسیکش از تلویزیون ایران پخش شده است. او تا زمانی که در ایران بود نزد امانوئل ملیک اصلانیان به فراگیری پیانو پرداخت. بعد از دورهٔ دبیرستان برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ پزشکی به آمریکا رفت . در آنجا بود که ایوب زرکو استاد موسیقی یو سی ال ای استعداد او را در موسیقی و نوازندگی پیانو شناسایی و او را به ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ موسیقی تشویق کرد. وی نزد اساتید شناخته شدهٔ بینالمللی چون : ایوب زرکو (لوس آنجلس)، کارل اولریش اشنابل(ایتالیا)، ایلونا کابوس (لندن) به تکمیل و فراگیری دانش موسیقی و نوازندگی پیانو پرداخت و همچنین در مدرسه جولیارد در نیویورک تحصیل کرد. وی هم اکنون علاوه بر اجرای کنسرت، به تدریس پیانو در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده موسیقی دانشگاه هنر مشغول است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#508
Posted: 21 May 2014 21:25
سلیمان میناسیان
سلیمان میناسیان متولد سال ۱۳۱۰ در رشت میباشد. وی فعالیت سینمائی خود را از سال ۱۳۳۷ به عنوان فیلمبردار فیلم های کوتاه مستند در استودیو فیلم گلستان شروع کرد. فیلمبرداری تعدادی از فیلم های مستند مهم تاریخ سينمای مستند ايران را برعهده داشت.
وی برادر هراند میناسیان می باشد.
- موج
- مرجان و خارا
- تپه های مارلیک
- جواهرات سلطنتی (از ساخته های ابراهيم گلستان)
- قره کليسا (آربی اوانسيان)
- خشت و آینه (۱۳۴۴، ابراهيم گلستان)
- طلوع (۱۳۴۹، کارگردان و نویسنده)
- فرياد ( ۱۳۵۰، کارگردان و نویسنده)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#509
Posted: 21 May 2014 21:28
لئون میناسیان
لئون میناسیان در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در روستای ارمنینشین "خویگان علیا" در شهرستان فریدونشهر در خانوادهای نسبتا فرهنگی به دنیا آمد.
پدرش زارع و معلم بود تحصیلات ابتدایی را در خویگان و دوران دبیرستان را در مدارس ملی ارامنه جلفا و کالج اصفهان که امروز دبیرستان ادب نامیده میشود ادامه داد.
پس از آن به مدت ۱۰ سال در خویگان تدریس کرد و همزمان چند سال مدیریت سیار دبیرستانهای روستاهای ارامنه فریدن را به عهده داشت. علاوه بر این فعالیتهایی در هیئت مدارس و نمازخانه و انجمنهای دیگر خویگان داشت.
در ۱۳۲۴/ ۱۹۴۵ به کمک چند تن از روشنفکران آن منطقه کتابخانه ملی ابوویان را تأسیس نمود. از سال ۱۳۳۰/ ۱۹۵۱ تا ۱۳۶۰/ ۱۹۸۱ به مدت ۳۰ سال در مدارس ملی ارامنه جلفا تدریس کرد و بعداً بازنشسته شد.
میناسیان مدت سی سال در مدارس ملی ارامنه جلفا به تدریس پرداخت، او مدتی سرپرست افتخاری موزه ارامنه جلفا بود و مدیریت چاپخانه جلفا را نیز بر عهده داشت و پس از بازنشستگی از سال ۱۳۵۹ مسئولیت کتابخانه کلیسای وانک نیز به او واگذار شد.
پیر جلفا، تاریخ نگار یک قوم"شاخص ترین اثر میناسیان در زمینه تاریخ نگاری، کتاب "تاریخ سیصد و پنجاه ساله ارامنه فریدن" است که در سال ۱۳۶۲ از طرف انجمن ادبی گروگ ملید در بیروت به چاپ رسید."
میناسیان در دوران جوانی نوازنده زبردست ویولن بود و دستی نیز در نقاشی داشت، اما سالهای میانسالی و کهنسالی او بیشتر صرف تحقیق و نوشتن شد.
او سالهای زیادی از عمر خود را به گردآوری و تدوین آثاری متعدد درباره فرهنگ و ادبیات ارامنه اختصاص داد. او در حدود ۹۰ کتاب درباره ارامنه و جلفا به زبان ارمنی و ۲۰ کتاب به زبان فارسی نوشت.
شاخص ترین اثر میناسیان در زمینه تاریخ نگاری، کتاب " تاریخ سیصد و پنجاه ساله ارامنه فریدن " است که در سال ۱۳۶۲ از طرف انجمن ادبی گروگ ملید در بیروت به چاپ رسید، او در این کتاب که نگارش آن ده سال به طول انجامید، موفق شد اسناد و مدارک بایگانی شده سیصد و پنجاه ساله کلیسای وانک را گردآوری و تنظیم کند.
از دیگر تالیفها و ترجمههای میناسیان میتوان به چهار کتاب از سرایندگان و نوازندگان ارامنه فریدن، صومعههای ارامنه ایران، تاریخ ارمنیان جلفای اصفهان در یکصد و چهل سال اخیر (۱۹۹۶- ۱۸۵۶)، نظر مختصری به آیین مذهبی ارامنه ارتدوکس، ارمنیان ایران، فهرست کتابهای خطی موزه ارامنه جلفا، سفری به بیت المقدس و اسرائیل و چندین کتاب دیگر اشاره کرد.
اگر چه او از هیچ یک از مدارک آکادمیک بهرهای نبرده بود، اما آنچه باعث ماندگاری و پررنگ شدن نقش او در تاریخ ارامنه ایران شد، تلاش شبانه روزی او برای ثبت و ضبط تاریخ قومی است که سالها در ایران زندگی کردند و به گفته خودش، بعد از ارمنستان، اصفهان را وطن دوم خود میدانند.
بیش از هزار مقاله و رساله از او در نیم قرن گذشته در نشریات و مجلات مختلف به چاپ رسیدهاست و در ایران، ارمنستان و آمریکا به پاس خدمات فرهنگی و علمی او بزرگداشتهای مختلفی در طول این سالها برگزار شده است.
او در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ از سوی مرکزبیوگرافی بین المللی کمبریج انگلستان و مرکز بیوگرافی کارولینای جنوبی آمریکا به عنوان مرد سال شناخته شد. همچنین دو مدال سورپ مسروپ و یک مدال سلطنتی از کاتولیکس خانه سیلیسی لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی دریافت کردهاست.
میناسیان تا آخرین روزهای زندگی خود نیز دست از تحقیق و نگارش بر نداشت و در موزه- خانه خود در محله جلفای اصفهان با ماشین تایپ قدیمیاش که تنها همدم و همراهش بود، روزگار گذراند.
لئون میناسیان تا پایان عمر در محله جلفای اصفهان زندگی میکرد و سرانجام بامداد روز سه شنبه ۱۲ دی ماه ۱۳۹۱ (اول ژانویه ۲۰۱۳) در سن ۹۲ سالگی در اصفهان درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#510
Posted: 21 May 2014 21:37
لوریک میناسیان
لوریک میناسیانی هوسپیان (زاده ۱۳۲۲ تبریز - ۲۱ خرداد ۱۳۸۳ تهران) بازیگر سینما و تلویزیون و فرزند آرمان بازیگر نامدار سینمای ایران بود.
لوریک به دلیل حرفهٔ پدرش خیلی زود با تئاتر و سینما آشنا شد و از سال ۱۳۳۸ خورشیدی در نمایشنامهٔ «خداوندگان کهن» با گروه تئاتر «گاسپار ایپگیان» بیروت، به صورت جدی وارد عرصهٔ تئاتر شد و پس از آن در نمایشنامهٔ «طعمهٔ دریا» نوشتهٔ علی نصیریان و به کارگردانی جعفر والی ایفای نقش نمود. سپس از سال ۱۳۴۰ خورشیدی با گروه تئاتر تازه تأسیس «آرمن» در باشگاه ارامنهٔ آرارات تهران، شروع به همکاری کرد که در آن زمان سرپرستی اش را هنرمند فقید شاهین سرکیسیان بعهده داشت و بدین ترتیب، کار هنری خود را با او و آربی آوانسیان ادامه داد. این گروه نمایشی پرکار در سه سال سیزده نمایش از نمایشنامه نویسنان بزرگ را به صحنه برد. به گفته دوستانش او بهترین بازیهایش را در نمایشی از آرتور شنیتسلر و نمایش «صید لال وار» نوشته «واهان میراکیان» ارائه داد.
لوریک علاوه بر هنر بازیگری، سالها معلم بود و در دههٔ ۱۳۴۰ خورشیدی درسهای «زبان» و «علم الاشیا» را تدریس میکرد. وی در سال ۱۳۴۸ خورشیدی با «مهندس رازمیک میناسیان» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای «آرمن» و «آرگ» است. همسر لوریک با دیدن عشق و علاقهٔ وی به هنر، همواره مشوق او در کارهایش بود.]
از سال ۱۳۵۴ خورشیدی کار تئاتر کودکان را در مدارس ارمنیان تهران آغاز کرد که در ادامه منجر به تأسیس گروه تئاتر کودکان «آرگ» در "انجمن فرهنگی ارامنهٔ چهارمحال" در سال ۱۳۶۸ خورشیدی و تئاتر کودکان «نارک» در "انجمن فرهنگی ارامنهٔ نائیری" گردید که فعالیت این گروه تا سال۱۳۷۸ خورشیدی ادامه داشت. حاصل این دوره فعالیت ۲۵ ساله اجرای بیش از پنجاه نمایش کودکان، و تربیت چندصد تن هنرآموز خردسال تا نوجوان بود. گفتنی است در مواقعی اعضای این گروهها برای بازی در فیلمهای سینمایی نیز دعوت شدهاند که به عنوان نمونه میتوان به فیلم سینمایی «مریم و میتیل» به کارگردانی فتحعلی اویسی اشاره کرد.
لوریک در سال ۱۳۶۵ خورشیدی با دعوت «گروه شاهد» صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در فیلم «یاد باد» که دربارهٔ نقش ارمنیان در دفاع مقدس، بود شرکت کرد. او فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۹ با فیلم به یاد ماندنی «پرده آخر» ساخته واروژ کریممسیحی آغاز و در طول فعالیتش در ۲۰ فیلم سینمایی بلند و ۳ فیلم کوتاه بازی کرد که بعضی از آنها مانند «پرده آخر»، «بوی پیراهن یوسف»، «دختری با کفشهای کتانی»، «بودن یا نبودن» و «بوی کافور، عطر یاس» از فیلمهای مطرح سینمای ایران هستند.
او برای بازی در فیلم «بودن یا نبودن» ساخته کیانوش عیاری نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم در جشنواره فجر شد. در تلویزیون نیز در سریال «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام» ساخته مرضیه برومند در نقش «مادام» بازی به یاد ماندنی ارائه کرد.
لوریک میناسیان در ۲۱ خرداد ۱۳۸۳، در سن ۶۱ سالگی بر اثر عارضه قلبی در «بیمارستان دادگستری» تهران درگذشت.
روز ۲۶ خرداد ماه مراسم مذهبی و تشییع جنازه لوریک میناسیان بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با حضور جمع کثیری از دوستداران او در کلیسای مریم مقدس تهران انجام شد. در مراسم تشییع او پس از انجام مراسم مذهبی «میشا هایراپتیان» بنیانگذار گروه نمایش آرمن از طرف گروه آرارات این ضایعه دردآور را به جامعه هنردوستان ایران تسلیت گفت و چند دقیقهای در باره شخصیت و خصوصیات و کارهای هنری او صحبت کرد. در این مراسم تعدادی از هنرمندان سینما و تلویزیون از جمله مرضیه برومند، پری امیرحمزه، سروش صحت و بهمن مفید بازیگر قدیمی سینمای ایران حضور داشتند. عزتالله ضرغامی رئیس صدا و سیما نیز در کلیسا حضور یافت و به بازماندگان لوریک میناسیان تسلیت گفت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.