ارسالها: 23330
#521
Posted: 21 May 2014 22:24
واروژان
واروژ هاخباندیان ملقب به واروژان (۱۳۱۵ - ۱۳۵۶) آهنگساز و تنظیم کننده مشهور ایرانی قبل از انقلاب بود.
«واروژ هاخباندیان» ملقب به «واروژان» در خانوادهای ارمنی در قزوین متولد شد. در دو سالگی مادرش را از دست داد. بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی، وارد مدرسه عالی موسیقی تهران شد و زیر نظر آموزگارانی چون: روبن، گریگوریان و لودویک وازل موسیقی را فرا گرفت. پس از پایان این دوره، با بورسیهای که از رادیو و تلویزیون آن سالها گرفت، راهی آمریکا شد.
«واروژان» در آمریکا مشغول به تحصیل در رشتهٔ «آرانژمان موسیقی و تنظیم آهنگ» شد و در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. بورسیهٔ رادیو و تلویزیون، تعهد خدمت در یکی از شهرهای جنوبی را برایش ارمغان داشت. بعد از گذراندن تعهدش، به تهران بازگشت. در سالهای ابتدایی دههٔ پنجاه، ذائقهٔ موسیقی روز ایران کمکم به سمت موسیقی پاپ تمایل پیدا کرد و «واروژان» فردی بیرقیب در این نوع موسیقی گردید. وی چه با ساخت ملودی و چه تنظیم آثار دیگران، صاحب شناسنامهای پربار در این حیطه شد.
در سال ۱۳۴۷ برای اولین بار برای فیلم «جهنم سفید» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان موسیقی نوشت. علاقهاش به حیطه موسیقی فیلم باعث شد که این کار را به صورت حرفهای ادامه دهد. در ادامه این تجربیات در فیلم حسن کچل ساختهٔ علی حاتمی که به عنوان اولین فیلم موزیکال سینمای ایران شناخته شده، همراه با بابک افشار، پرویز اتابکی و اسفندیار منفردزاده، موسیقی متن این اثر را خلق کرد. در این فیلم عهدیه، کوروس سرهنگزاده، مهتاب، سوسن و افشین آواز خواندند.
«واروژان» برای اولین بار روی ترانهٔ «بدرود» ایرج جنتی عطایی و صدای ویگن، ملودی ساخت و آن را تنظیم کرد.
او کار خود را با انجام تنظیم آهنگهایی برای رادیو آغاز کردو سپس برای ساخت آهنگ برای یکی از برنامههای تلویزیون «زنگولهها» (کشف صداهای تازه در تلویزیون) انتخاب شد. این آغاز کار واروژان در ترانه بود. یکی از اولین آثار او ترانه «قصه دو ماهی» از ترانههای شهیار قنبری با صدای گوگوش بود که اولین ترانه «موسیقی نوین ایران» لقب گرفت. این همکاری ادامه پیدا کرد و روز به روز بر تعداد ترانهسرایان و آواز خوانانی که می خواستند با او همکاری کنند بیشتر میشد.
آلبومی به یاد واروژان به نام بغض با خوانندگی مانی رهنما ، قاسم افشار و... با آهنگسازی داریوش تقی پور و تمام ترانه ها سروده اردلان سرفراز در سال ۱۳۷۹ منتشر شد.
ترانه ماهی دلتنگ با شعر اردلان سرفراز و موسیقی پرویز مقصدی و تنظیم واروژان ساخته شد که در دهه ۵۰ ساخته شده بود، دست نخورده باقی ماند، تا این که توسط حمیدرضا حامی در سال ۱۳۸۶ در آلبوم فقط نگاه می کنم با تنظیم علی موثقی منتشر شد.
فعالیتهای درخشان او با گوگوش و شهیار قنبری معجزه آفرید. این همکاری منجر به ساخت ترا نهٔ «حرف» گردید . ترانهای که عنوان بهترین آهنگساز سال را در سال ۱۳۵۴ برای او به ارمغان آورد. در همان سال نیز جایزهٔ پنجمین جشنوارهٔ سپاس را برای ساخت موسیقی فیلم کندو (فریدون گله) از آن خود کرد.
در جشنوارهٔ موسیقی آتن در یونان برای ترانه «دهکدهٔ کوچک من» مدال و تقدیر نامهای کسب کرد. این ترانه را شهیار قنبری سروده بود و ضیا آتابای اجرا کرده بود. همچنین جایزهٔ بهترین آهنگساز پنجمین دورهٔ جشنوارهٔ سپاس را برای آهنگ سازی فیلم صبح روز چهارم (کامران شیردل) از آن خود کرد. اما در مراسم حضور پیدا نکرد چرا که از مصاحبه و عکس انداختن بیزار بود.
واروژان با تعدادی از آوازخوانان جوان دوران پیش از انقلاب کار کرد و شاید برای بعضی از آنان بهترین آثار دوران کاریشان را خلق کرد. او به خوبی جنس، توان ونوع صدای تمام کسانی که با آنان کار میکرد را میشناخت و بهترین و زیباترین و لطیفترین آهنگ و تنظیمی را که ممکن بود برای آنها در نظر میگرفت. او همچنین سالها رهبر گروه کر ارامنه تهران بود.
واروژان در شهریورماه سال ۱۳۵۶، در حال ضبط موسیقی فیلم «بر فراز آسمانها»، سکته کرد و روز ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ بعد از ده روز بستری بودن در بیمارستان جم تهران در سن ۴۰ سالگی درگذشت و یک روز بعد در گورستان ارامنه خاوران به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#522
Posted: 21 May 2014 22:25
هلن
هلن ماتووسیان با نام هنری هلن خواننده زن ارمنی ایرانی است.
هلن در ۱۲ بهمن سال ۱۳۴۰ در تهران در یک خانواده ارمنی زاده شد. او خوانندگی را از همان دوران کودکی آغاز کرد. در سن ۱۵ سالگی تحصیلاتش را در هنرستان موسیقی به ویژه در زمینه اپرا و پیانو آغاز کرد.
هلن یکی از خوانندگانی است که فعالیت هنری خود را چند ماه پیش انقلاب شروع کرد و در این فرصت ۴ ترانه خواند که همگی در شوها و برنامههای تلویزیونی اجرا شدند و یک ترانه هم در یکی از فیلمهای صمد خواند.
او در سال ۱۳۶۴ به آلمان رفت و فعالیتش را با سازماندهی کنسرتها و اجراهای زنده در شهرهای مختلف آلمان به همراه دیگر خوانندگان مشهور ایرانی دوباره آغاز کرد.
هلن در سال ۱۳۷۴ به آمریکا رفت و خوانندگی را به صورت حرفهای ادامه داد. هلن تا به امروز ۷ آلبوم در زمینه موسیقی پاپ منتشر کرده است. وی میتواند به زبانهای فارسی، ارمنی، انگلیسی، اسپانیایی و عربی بخواند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#523
Posted: 21 May 2014 22:34
کارن همایونفر
کارن همایونفر آهنگساز ایرانی متولد سال ۱۳۴۸ در تهران است. او از شش سالگی مشغول فراگیری پیانو و تئوری موسیقی در خانواده بهبود شد. وی پس از اتمام تحصیلات دبیرستان برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی به انگلستان و سپس به ترکیه رفت. در انگلستان وارد مدرسه موسیقی بیلکنت شد و بعد از آن در کنسرواتوآر موسیقی «هاجِد تپهٔ» آنکارا ، به تحصیلات تکمیلی خود ادامه داد . طی این مدت به صورت خصوصی از محضر استادان نامدار موسیقی کلاسیک ترکیه از جمله «حیکمَت شیمشَک» ، «کمال اَروغلو» و «انور توفان» بهره برد و فراگیری اصول هارمونی ، کُنتر پوآن ، فُرم و تکمیل نوازندگی پیانو را ادامه داد . همایون فر از سال ۱۳۷۴ به آهنگسازی فیلم مشغول میباشد. او تاکنون برای بیش از هفتاد فیلم و سی سریال تلویزیونی موسیقی متن ساخته است . او در سالهای ۱۳۸۶ و ۸۷ در جشن خانهٔ سینما برای فیلمهای «ژانیگهل» (جمیل رستمی) و «خاک آشنا» (بهمن فرمانآرا) تندیس بهترین موسیقی متن را دریافت کردهاست و در سال ۱۳۸۷ برای موسیقی فیلم «زادبوم» (ابولحسن داوودی) و ۱۳۸۹ برای فیلم «جرم» (مسعود کیمیایی) سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن فیلم جشنواره فیلم فجر را از آن خود کردهاست.
در سال ۱۳۹۰ آلبومی بنام «سرانجام» شامل مجموعه آثار وی برای موسیقی متن فیلمهای جرم، خاک آشنا، زادبوم، گزارش یک جشن، سوت پایان، قصهٔ پریا، یکی از ما دو نفر و ... توسط مؤسسهٔ آوا خورشید منتشر شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#524
Posted: 21 May 2014 22:41
هایک هوْسِپیان
هایک هوْسِپیان مِهر جانباختهٔ مسیحی (زادهٔ ۶ ژانویه ۱۹۴۵ در تهران، کشتهشده در ژانویه ۱۹۹۴)، روحانی ایرانی بود که تا زمان مرگش اسقف کلیسای جماعت ربّانی بود. او همچنین سرودههایی عرفانی برای پرستش در کلیسا سروده است.
وی یکی از شخصیتهای برجسته جامعه ارمنیان ایران بود. سالها برای دفاع از حقوق اقلیتهای دینی و نجات زندانیان سیاسی و عقیدتی تلاش کرد سه روز پس از به نتیجه رسیدن تلاش هایش برای آزادی مهدی دیباج و در حالی که به فرودگاه مهرآباد میرفت در بین راه ربوده شد (۱۹ ژانویه ۱۹۹۴) .به گفته اکبر گنجی چند روز پس از آن پلیس خبر از پیدا شدن جسد وی داد . چهار سال بعد مشخص شد که وی توسط مامورین وزارت اطلاعات کشته شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#525
Posted: 21 May 2014 22:43
آرمان هوسپیان
آراماييس وارطان يوسفيانس با تلفظ صحیح تر هُوسپیان (با نام هنری: آرمان) بازیگر و کارگردان ایرانی در ۲ اسفند ۱۲۹۹ در تبریز زاده شد و در ۱۷ مرداد ۱۳۵۹ در بارسلون اسپانیا درگذشت.
در سال ۱۲۹۹ با نام آراماييس وارطان يوسفيانس در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان هایکازیان–تاماریان تبریز گذراند و سپس به علت تعطیلی مدارس ارامنه از تحصیل بازماند. در دوران مدرسه در نمایشهای دانش آموزی بازی می کرد. آرمان از سنین نوجوانی شیفته ی هنر تئاتر گردید و در شهر تبریز در نمایش های ارمنی بسیاری به روی صحنه رفت. او با نمایش ناموس به طور جدی به بازیگری پرداخت و پس از نقل مکان به تهران این مسیر را در باشگاه آرارات در کنار ژوزف واعظیان، ساموئل خاچیکیان و آرامائیس آقامالیان دنبال کرد.
او نخستین نقش سینمایش را در اولین فیلم خاچیکیان به نام بازگشت بازی کرد و سپس در بسیاری از فیلمهای خاچیکیان هم چون دختری از شیراز، چهارراه حوادث، خون و شرف، طوفان در شهر ما، فریاد نیمه شب و دلهره حضور یافت.
آرمان یکی از چند بازیگر شاخص دهههای ۴۰ و ۵۰ ایران بود. علاوه بر نقشهای متفاوت در بسیاری از این آثار نقش مردان ثروتمند شکست خورده یا دچار مشکل شده را بازی کرد.
از سال ۱۳۴۴ با کارگردانی و تهیه کنندگی عروس دریا این زمینهها را نیز تجربه کرد که حاصلش کارگردانی و تهیه پنج فیلم بوده است. دیگر فیلمی که علاوه بر بازی و تهیه کارگردانی آن را به عهده داشت مستاجر نام دارد که محصول ۱۳۵۱ است.
یاران (فرزان دلجو و امیر مجاهد، ۱۳۵۳) و شب غریبان (دلجو و مجاهد، ۱۳۵۴) از دیگر فیلمهای این بازیگر به عنوان بازیگر و تهیه کننده است.
آرمان در سال ۱۳۵۹ خورشیدی در اسپانیا چشم از جهان فروبست و در تهران به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#526
Posted: 21 May 2014 22:44
برسابه هوسپیان
برسابه هوسپیان (۱۲۸۵-۱۳۷۸ش.) یک بانوی ارمنی، دانشآموخته رشته تعلیم و تربیت از دانشگاه ژنو، مؤسس کودکستان برسابه در سال ۱۳۱۰ با امتیاز رسمی وزارت معارف و تلاش بیوقفه در جهت آموزش و پرورش کودکان پیش دبستانی تا پایان عمر.
برسابه هوسپیان-سنقچیان در سال ۱۲۸۵ ش. (۱۹۰۶ م.) در روستای ماموران استان چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد و یکساله بود که همراه خانوادهاش ساکن تهران گردید.
وی در سال ۱۳۰۳ ش. (۱۹۲۴ م.) از مدرسه هایکازیان ارامنهٔ تهران فارغالتحصیل گردید و چندی به تدریس در این مدرسه پرداخت و به مدت یکسال نیز در مدرسه ارامنه انزلی به عنوان معلم خدمت نمود وی در سال ۱۳۰۹ ش. (۱۹۳۰ م.) کودکستان شخصی خویش را تاسیس نمود این موسسه آموزشی اولین کودکستان ایرانی بود که با مجوز رسمی وزارت فرهنگ وقت تحت نام کودکستان در ایران شروع به فعالیت نمود و آموزش آن نیز به زبان فارسی بود. و در سال ۱۳۳۸ ش. (۱۹۵۹ م.) مدرسهٔ متوسطه در مجاورت این کودکستان را تاسیس نمود.
در فاصله سالهای ۳۰-۱۳۲۸ ش. (۵۱-۱۹۴۹ م.) برسابه هوسپیان جهت تکمیل تحصیلات خویش عازم ژنو گردید و در رشته علوم تربیتی و روانشناسی کودکان و نوجوانان دانشگاه ژنو تحصیل نمود.
در گنار فعالیتهایآموزشی، وی در امور اجتماعی نیز فعال بود و یکی از موسسان مدراس زنان ایران در سال ۱۳۴۷ ش. (۱۹۶۸ م.) محسوب میگردد.
بهپاس خدمات شایان توجه برسابه هوسپیان در امور آموزشی و تربیتی، وی مفتخر به دریافت نشان درجه دو "افتخار" از سوی وزارت آموزش و پرورش گریده است.
برسابه هوسپیان سالهای آخر عمر خویش را در آمریکا سپری کرد و در سال ۱۳۷۸ ش. (۱۹۹۹ م.) بدرود خیات گفت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#527
Posted: 21 May 2014 22:46
هاکوپ هوناتانیان
هاکوپ هوناتانیان (به روسی: Акоп Овнатанян) (زاده ۱۸۰۹ میلادی، تفلیس - درگذشته ۱۸۸۱ میلادی، تهران)، ملقب به رافائل تفلیس، بنیانگذار مکتب مدرن هنر نقاشی ارمنی و از استادان نگارگری، چهرهپردازی و صورتگری بود.
هاکوپ هوناتانیان پنجمین نسل از خانوادهی هنرمند هوناتانیان است. شیوه و روش کار او را میتوان ادامهی هنر خانوادگی خاندانش برشمرد که طی پنج نسل متوالی از پدر به پسر منتقل و حفظ شده بود. سرسلسلهی این خاندان، هنرمندی دورهگرد با نام مستعار ناقاش هوناتان (۱۶۶۰ - ۱۷۲۲ میلادی) بود. او که در دوره صفویه در قفقاز زندگی میکرد، علاوه بر نقاشی، غزلسرایی ماهر نیز بود.
هاکوپ نقاشی را از پدرش مگردوم هوناتانیان آموخت و در سالهای جوانی به کمک او دیوار چند کلیسا را در تفلیس و ارمنستان نقاشی کرد. در سال ۱۸۴۱ میلادی پس از اهدای یکی از نقاشیهایش به فرهنگستان هنر سن پترزبورگ از این فرهنگستان نشان طلا دریافت کرد و همین امر باعث به شهرت رسیدن وی بعنوان نقاش غیرکلاسیک ارمنی شد. پس از آن کارش مورد توجه و تمجید مطبوعات گرجی زبان آن دوره قرار گرفت و باعث شهرت و محبوبیت بیشتر او شد. از شمار نقاشیهای باقیمانده این نقاش بین سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۰ میلادی میتوان دریافت این سالها دوران شکوفایی و محبوبیت هنر او بودهاست.
موضوع نقاشیهای او را بیشتر، چهره ثروتمندان، بازرگانها، روحانیها، ارتشیان و بانوان طبقهی ممتاز تفلیس تشکیل میدهند. او نقاشیهایش را در اندازه کوچک میکشید و با دقت به جزئیات و تزئینات لباس میپرداخت و اغلب در رنگآمیزی از رنگهای روشن و درخشان استفاده میکرد. از آنجا که بیشتر آثار هاکوپ بدون امضا هستند، به سادگی قابل تشخیص از آثار سایر هنرمندان نمیباشند. این موضوع بهخصوص در مورد آثاری که در سالهای آخر اقامتش در تفلیس کشیدهاست بیشتر صدق میکند، چرا که از فن و شیوهی خاص موروثی خانوادهاش فاصله گرفتهاند. امروزه علاوه بر موزه های مختلف در سراسر دنیا، تعدادی از آثار این هنرمند در گالری ملی ارمنستان و گرجستان قرار دارد.
سرگئی پاراجانف فیلمساز نامدار ارمنی- روسی در سال ۱۹۶۷ مستند کوتاهی درباره هاکوپ هوناتانیان با همین نام ساختهاست.
هاکوپ هوناتانیان در سالهای پایانی عمر گرایش و علاقهی خاصی به نقاشیهای شرقی، به ویژه ایرانی پیدا کرد. این شیوی هنری برای او و مردم قفقاز تازگی داشت. هاکوپ پس از مواجهه با رکود اقتصادی آن روزهای تفلیس به دلایل اقتصادی و به منظور کسب تجربههای جدید در سال ۱۸۶۵ میلادی (۱۲۳۹ خورشیدی) رهسپار ایران شد و در خانه دخترش در تبریز اقامت کرد و پس از یک سال اقامت در تبریز، به تهران عزیمت نمود. در تهران نخست به نام نقاش به دربار ناصرالدین شاه قاجار معرفی شد و سپس، با تجربهی چندین سالهای که در نقاشی چهره داشت، به کشیدن تمثال ناصرالدین شاه پرداخت. با مرگ نقاشباشی دربار، میرزا ابوالحسن غفاری معروف به صنیع الملک، ناصرالدین شاه پس از بازدید از این نقاشی، لقب نقاشباشی دربار را به او اهدا و او را به دریافت نشان علمی نایل کرد.
هاکوپ هوناتانیان، در۱۸۸۱ میلادی برابر با ۱۲۹۹ خورشیدی در تهران چشم از جهان فروبست و در کلیسای گئورگ مقدس واقع در دروازه قزوین تهران به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#528
Posted: 21 May 2014 22:47
لوریس هویان
لوریس هویان (زاده ۱۳۵۲)، رهبر ارکستر سیلک، نوازنده پیانو و خواننده گروه کر است.
لوریس هویان در سال ۱۳۵۲ در آبادان متولد شد. از ۶ سالگی به عضویت گروه کر کودکان باشگاه آرارات به رهبری خانم هراچوهی ماکاریان به آموختن نوازندگی پیانو پرداخت. با عضویت در گروه کر سوان به رهبری گورگن موسسیان اصول مقدماتی رهبری را از وی آموخت.
طی دوران تحصیل در رشته موسیقی دانشگاه آزاد اسلامی نزد اساتیدی چون فرهاد فخرالدینی، کامبیز روشن روان، دکتر امیراشرف آریان پور، مصطفی کمال پورتراب، دکتر حسن ریاحی، دکتر محمد سریر، رافائل میناسکانیان، چیستا غریب و... کسب دانش کرده و در سال ۱۳۷۷ با عنوان کارشناس موسیقی فارغ التحصیل شد. در طی این مدت از کلاسهای آزاد دکتر مهران روحانی نیز بهره برد.
طی دوران تحصیل در دانشگاه در هنرستانهای موسیقی دختران تهران مشغول به تدریس شد.
در سال ۱۳۷۸ با موفقیت در امتحان ورودی کنسرواتوار دولتی «کومیتاس» ایروان در ارمنستان، نزد استاد ارشد رهبری، پروفسور یوری داوتیان، رهبری ارکستر و نزد پروفسور رومن داوتیان ارکستراسیون و پارتیتور خوانی را فرا گرفت و در سال ۱۳۸۳ با درجه ممتاز مدرک عالی رهبری ارکستر اپرا و سمفونیک را دریافت کرد.
امتحان پایان دوره کنسرواتوار را با ارکستر سمفونیک رادیو- تلویزیون دولتی ارمنستان به ریاست پروفسور ادوارد میرزویان برگزار کرد.
پس از بازگشت به ایران در گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران مشغول تدریس شد و ارکستر مجلسی و گروه کر دانشگاه تهران را تاسیس و رهبری کرد.
در سال ۱۳۸۴ در گروه موسیقی دانشکده صدا و سیما مشغول تدریس شد و با تشکیل ارکستر سمفونیک دانشکده رهبری آن را بر عهده گرفت.از مهمترین فعالیتهای این ارکستر میتوان به اجرا در بیست ویکمین جشنواره موسیقی فجر، مراسم اختتامیه دومین جشنواره فیلم دانشجویی در مرکز همایشهای صدا و سیما، شرکت در مراسم بزرگداشت شهدای دانشجو در دانشگاه تهران و جشن ملی هستهای در نظنز (دو اجرا اخیر با همکاری گروه کر دانشگاه تهران) که بصورت زنده از شبکه سراسری و شبکههای ماهوارهای پخش شد، اشاره نمود.
در بهمن ۱۳۸۵ با همراهی تعدادی از بهترین نوازندگان ارکستر سمفونیک دانشکده صدا و سیما و همیاری تنی چند از نوازندگان جوان ولی مجرب، ارکستر مجلسی «سیلک» را در جهت ارائه و اشاعه موسیقی کلاسیک ایران تاسیس کرده و رهبری آن را بر عهده گرفت و با این ارکستر در بیست و سومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر به مقام نخست دست یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#529
Posted: 21 May 2014 22:52
یپرمخان
یـِپرم داویدیان گانتاکتسی (به ارمنی: Եփրեմ Դավթի Դավթյան) (زاده ۱۲۴۷ خورشیدی گنجه - ۱۲۹۱ خورشیدی همدان) معروف به یپرم خان ارمنی (به ارمنی: Եփրեմ Խան) از انقلابیون و یکی از رهبران نظامی انقلاب مشروطه است.
وی در سال ۱۲۴۷ خورشیدی برابر با ۱۸۶۸ (میلادی) در روستای بارسوم در نزدیکی شهر گنجه زاده شد. نخست و در آغاز جوانی به رزمندگان ارمنی پیوست و برای مقابله با ظلم ستمگران عثمانی به ارمنستان غربی اعزام شد. پس از مدتها پیکار بی امان علیه عثمانی، به اتفاق چند تن از هم رزمانش به دست نیروهای مرزی روسیه تزاری دستگیر و پس از محاکمه به جزیرهٔ ساخالین روسیه تبعید شد.
او به گونهای شگفتانگیز از اردوگاه مرگبارش گریخت. نخست خود را به ژاپن رساند و پس از گذراندن راهی دراز به ایران آمد و دوباره به ارمنستان رفت و به داشناکها پیوست. در سال ۱۲۷۹ خورشیدی یپرم از طرف فرقه داشناک برای تشکیل حزب در گیلان ماموریت یافت. وی در دوره حضورش در گیلان در اداره راهسازی مشغول به کار شد و سپس در رشت کوره آجرپزی راه انداخت و به آجرپزی مشغول شد. یپرم خان در رویداد باغ مدیریه رشت نقش فعال داشت. وی فرماندهی ستون سوم حمله و محاصره دارالحکومه رشت را در این رویداد بر عهده داشت.
گروهی از قفقازیان و ارمنیان به عنوان کارگر به رشت آمده و در آنجا مشغول به کار شدند. این کارگرها بعدها فوج مجاهدین فدایی ارمنی را شکل دادند که به سرکردگی یپرم خان در سال ۱۳۲۷ ق همراه با سپهدار تنکابنی از رشت راهی تهران شدند.
یپرم که همواره مراقب اوضاع بود، از طریق مارتینوف، معاون بانک روس، مطلع شد که اگزان بلانوف، رئیس بانک، قصد دارد به دستور مقامات مرکزی در گیلان جنگ و خون ریزی به راه اندازد. یپرم با گزارش ماجرا به کمیتهٔ گیلان بی وقفه در جهت مقابله با تحرکات بلانوف به پا خاست. در همان اثنا در جنگهای کشتار ارمنی-تاتار ۱۹۰۵–۱۹۰۷، مادر یپرم به شهادت رسید. یپرم بلافاصله به گاندذاک و بورسوم رفت و پس از زیارت مزار مادرش در راه بازگشت مدتی در باکو توقف و در آنجا با تنی چند از مشروطه خواهان ایرانی ملاقاتهایی کرد و سپس به گیلان بازگشت.
یپرم در بازگشت چهار قبضه اسلحهٔ نیمه اتوماتیک ماوزر با خود به همراه آورد و در اختیار کمیتهٔ گیلان قرار داد. به درخواست کمیته یک روز پس از آن همسر یپرم، بانو آناهید، به باکو عزیمت کرد و شش قبضه تپانچهٔ ماوزر دیگر با خود به رشت آورد. به این ترتیب با کمک یپرم و همسرش انبار اسلحه و مهمات گیلان تشکیل شد و توسعه یافت.
در رویداد استبداد صغیر به تبریز آمد و دوشادوش مجاهدان با سپاه محمدعلی شاه به نبرد پرداخت در گشایش تهران همراه بود و پیروزی مشروطه خواهان را دید. سپس به ریاست نظمیه (شهربانی) گمارده شد. او کوششهای بسیاری در نبرد با مشروطه ستیزان انجام داد.
یپرمخان در یکی از نبردها در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ خورشیدی برابر با ۱۹ مه ۱۹۱۲ (میلادی) در نزدیکی قلعه شورجه در همدان کشته شد. آثار باقیمانده از وی هم اکنون در موزه کلیسای وانک در اصفهان قابل بازدید برای عموم است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#530
Posted: 21 May 2014 22:53
هوانس آبکاریان
هوانس آبکاریان(۱۲۵۴ اصفهان - ۱۳۱۰) معروف به یحیی تار ساز، سازنده ساز اهل ایران بود.
هوانس آبکاریان معروف به یحیی تار ساز فرزند خاچیک نجارباشی از ارامنه اصفهان بود. او به یحیی دوم نیز معروف است. وی ابتدا وسایل موسیقی و طرز ساخت آنها را از پدرش آموخت و کم کم پا را فراتر از الگوی پدر گذاشت و برای شروع کار از الگو و اندازههای تار استاد فرج الله تقلید کرد.
یحیی در ۲۸ بهمن ۱۳۱۰ در سن ۵۶ سالگی در جلفای اصفهان درگذشت و در قبرستان ارمنیان، در دامنهٔ کوه صفه، به خاک سپرده شد..
استاد سپنتا در کتابش سال مرگ او را ۱۳۱۲ ذکر کرده است و برخی دیگر نیز سال مرگ یحیی را ۱۳۱۱ عنوان کردهاند. یحیی در زمان مرگ چیزی در حدود ۵۶ سال سن داشته است. عدهای دلیل مرگ او را استنشاق مداوم تراشه چوب توت ذکر کردهاند. چه آن که چوب توت حاوی ماده سمی آرسنیک است و استنشاق گرد ساییده آن در طول زمان میتواند بیماریهای تنفسی یا سرطان ایجاد کند. به نوشته مرحوم سپنتا، یحیی در ساخت تار اعجاز می کرده است و تار یحیی گران ترین و مشهورترین تارهای دنیا بوده است. اتفاقاتی که تا امروز نیز تداوم یافته است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.