ارسالها: 23330
#61
Posted: 13 Apr 2014 23:30
جشن ناواسارد
نخستین ماه سال در گاهشماری ارمنستان باستان ناواسارد نام داشت که به معنی سال نو است. در نخستین روز ماه ناواسارد جشن با شکوهی برپا میشد و همه مردم در این جشن شرکت میکردند. در روز عید پیکارهای ورزشی مانند دو، اسب سواری و ارابهرانی برگزار میشد. پهلوانان زورآزمایی میکردند و نوازندگان تازهترین آهنگهای خود را مینواختند. برخی نیز به کبوترپرانی سرگرم میشدند. در روز جشن مردم با انواع چهرهپوشها روی خود را میپوشاندند چرا که ارمنیان باستان بر این باور بودند که نقاب ارواح پلید را گریزان میکند. امروزه جشن ناواسارد در جوامع ارمنی روز یازدهم اگوست برگزار میشود. در این جشن تیمهای ورزش ارمنیان در یکی از کشورها گرد هم آمده و با یکدیگر به رقابت میپردازند و برندگان مسابقات پیروزمندان ناواسارد خوانده میشوند. در چند سال اخیر مسابقات ورزش ناواسارد در جمهوری ارمنستان برگزار میشود. در پایان بایستی یادآور شد که جشن ناواسارد بر پایه بسیاری از منابع موجود دارای اصل و ریشه ایرانی است و مترادف با نوسرد است که از جمله کهنترین اعیاد ایرانی بوده که در روزگار مادها برگزار میشده ولیکن امروزه به فراموشی سپرده شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#62
Posted: 13 Apr 2014 23:33
جشن وارداوار (آب پاشان)
این جشن از قدیمیترین جشنهای ارمنیان محسوب میشود که در میان ایرانیان به عید آب پاشی ارمنیان شهرت دارد. ارمنیان در این روز به یکدیگر آب میپاشیدند، کبوترپرانی میکردند و مسابقات ورزشی ترتیب میدادند. بیشتر محققانی که در زمینه اعیاد ارمنیان پیش از مسیحیت تحقیق میکنند، این جشن را مربوط به الههٔ آستغیگ و الههٔ آناهید میدانند. به موجب افسانههای ارمنی، آستغیگ، الههٔ زیبایی، باروری و حاصلخیزی بود و برگزاری این جشن در فصل تابستان به منظور طلب باران و برکت بوده است. جشن آب پاشی از جشنهای خاص اقوام آریایی است و ارتباطی با دین خاصی ندارد ولی ارمنیان از سدهٔ چهارم میلادی پیرایههایی مذهبی برای آن فراهم کردند. اکنون جشن وارداوار به عنوان یکی از اعیاد مسیحیت، نود و هشت روز پس از عید پاک، بین بیست و هشتم ماه ژوئن تا اول ماه اگوست برگزار میشود. این جشن در ایران از زمان مادها تا پایان دورهٔ صفوی برگزار میشد.
پایان جشنهای ارمنی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#63
Posted: 13 Apr 2014 23:36
فرهنگ
بیش ترین جمعیت مردم ارمنستان را نژاد ارمنی تشکیل می دهد که حدود 98% جمعیت کشور است ارامنه از زمان قدیم در جنوب منطقه قفقاز ساکن هستند و آنان نیز همانند ایرانیان خود را آریایی می دانند مردم ارمنی از نظر فرهنگی شباهت های زیادی با ایرانیان دارند و این برگرفته از تاریخ این دو کشور است ارامنه تا سال 1990 یعنی پس از فروپاشی شوروی دائمآ بین دو کشور ایران و شوروی(روسیه) تقسیم می شدند گاهی زیر سلطه ی ایران و گاهی هم روسیه، از این رو فرهنگ و آداب روسی نیز در بین آنان دیده می شود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#64
Posted: 13 Apr 2014 23:38
موسیقی
هنر و موسیقی نزد ارامنه جایگاه ویژه ای دارد، ساز دودوک سازی است ارمنی که امروزه شهرت جهانی دارد از موسیقیدانان ارامنه می توان به سایات نوا ، آرام خاچاتریان و کمیتاس اشاره کرد.
آشپزی
رسمی ترین غذای ارمنستان انواع کباب های مختلف است تنوع و کیفیت محصولات گوشتی (سوسیس و کالباس) باعث شده تا در مهمانی ها نیز از آن استفاده کنند، در ارمنستان علاوه بر انواع کباب های متختلف غذاهای دیگر همچون شاورما، فلافل، فوتوچنی، اسباکتی، بیف استراناگوف، لحماژو و هاریسا نیز دیده می شود. نان های متنوعی نیز در ارمنستان وجود دارد از جمله: نان لواش، مادناکاش، هرازدان و باگت. ارمنستان راهی به آب های آزاد ندارد اما غذاهای دریای در ارمنستان کم طرفدار نیست ماهی ایشخان یکی از خوش خوراکترین ماهی های دریاچه سوان است که شباهت زیادی به ماهی قزل آلا دارد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#65
Posted: 13 Apr 2014 23:39
ارتش
نیروهای مسلح ارمنستان شامل نیروهای زمینی، هوایی و گارد مرزی هستند و این کشور فاقد نیروی دریایی است. مطابق با آمارهای سال ۲۰۰۸ این جمهوری دارای ۶۰ هزار نیروی نظامی و همچنین ۳۰۰ هزار نیروی ذخیرهاست تا سال ۲۰۰۲ تعداد ۳۸۹۰۰ نفر در ارتش ارمنستان خدمت میکردند که در پنج لشکر، یک تیپ تفنگدار و دو هنگ توپخانه فعال بودند. این کشور از ابتدای استقلال از اتحاد جماهیر شوروی بهمنظور نیازهای نظامی و تسلیحاتی خود قراردادهای نظامی با کشورهای روسیه، آمریکا، سازمان ناتو، یونان و حوزه بالتیک منعقد نمودهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#66
Posted: 13 Apr 2014 23:42
جاینامهای ایرانی در ارمنستان
منطقهای که هم اکنون کشور ارمنستان را در بر میگیرد زمانهای درازی جزئی از کشور ایران بودهاست و ازینرو شهرها و آبادیهای بسیاری در آنجا نامهای ایرانی داشتهاند.
رخی از این نامها که با آنها در کتابهای گوناگون تاریخ ارمنستان برخورد میکنیم به قرار زیرند:سرهنگ آباد، سردار آباد، میش خانه، کاروانسرا، پارسی (رامگردی) ، شهریار، شیرآباد، گنبد، دودانگه، جان خدا، خوش خبر، جان درویش، فرخ، آب سیاه (بابکی یا بادکی)، میرزاخان، کیاخرابه، ابراهیم آباد، گرگان، مراد آباد، زنگیان، تالش، بوزاوند، چهارباغ، دولت آباد، اشترک، لوشان، حسن آباد علی جان، پیرپالوده، صفی آباد، سما درویش، رحیم آباد، نازروان، آخوند آباد، بهبود، گوراوان، قمصر، جعفرآباد، بیبی تاق، جنت آباد، کُردعلی، آتش، سلیمان آباد، چهل، زنگزور، شفیع آباد، حسن جان، تاجر آباد، رود زنگی و غیره. در ارمنستان روستاها، کوهها و شهرهای زیادی را میبینیم که نام آنها با پسوندهای فارسی مانند -وان، -کَرد (کرت)، -کند، -آباد و غیره ساخته شدهاست. بیشتر این نامها در زمان شوروی و بعد، تغییر داده شده و بجای آنها نامهای ارمنی گذاشته شدهاست. برای نمونه روستای آلدره در مرز با ایران (دره سرخ: آل به احتمال زیاد همان آل فارسی به معنی سرخ است که در واژه آلاله (لاله سرخ) هم میبینیم) بتازگی به الوانک عوض شده، یا نو وادی به نرنادزور. برخی از آنها هم هنوز ماندهاند مانند:
کارچوان، هانکوان (هنگوان)، چکتنوان، نخجوان (در اران)، شیشکرت. از شهرهای بزرگ اطراف ایروان و غیره مثلآ شهر آرتاشات، در دورهای فتح آباد نام داشته یا نام یغگنادزور، کشیش کند بوده، رود بارکوشات، رود بازار نام داشته، واهاگنی، شاه علی بوده، سیسیان، سیسوان بوده و غیره. (در موزه شهر سیسیان یکرشته سنگنوشته قدیمی فارسی بر کتیبههایی به شکل گوسفند هست که در سیسوان پیدا شدهاست). برخی از این نامها از دوران باستان مانده، برخی هم از زمان صفویان و قاجاریان و حضور ایرانیان در آنجا ریشه میگیرد.در واقع در 2500سال پیش گروهی از اصیلترین مردان پارس(از جمله مردان بادکی و رامگرد)به ارمنستان کنونی و تاجکستان که آب وهوایی کاملاً شبیه رامگرد دارند وبسیار برای دامپروری و کشاورزی مناسب بوده فرستاده میشوند، زیرا تصمیم چنین گرفته شده بوده که در نقاط مرزی از اصیلترین و باغیرت ترین و وفادارترین افراد به امپراطوری هخامنشی استفاده شود.وباید بدانیم در آن زمان و پس از آن بیشترین خونها برای حفظ ایران در ارمنستان کنونی و پس از آن در مرز تاجکستان ریخته شده است.هر چند تا سالها حتی لهجه و خط خود را نیز حفظ کرده بودند .اما بازماندههای آنها که اکنون جمعتی میلیونی نیز شده ا ند در دوران تغییر مذهب از زرتشی به ارمنی و...ودوران کمونیسی شوروی جرم نوشتن به پارسی برای آنها و سایر نقاط اشغالی مرگ اعلام میشود هر چند هنوز در بسیار نقاطش لهجه پارسی وبادکی رواج دارد ،امیدوارم سفر کنید واز نزدیک ببیند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#67
Posted: 14 Apr 2014 12:52
تاریخ ارمنستان (کامل)
پیشاتاریخ ارمنستان
قسمت مهم عصر حجر یعنی فاصله زمانی صدهزار ساله را دوران پارینه سنگی تشکیل میدهد. این نظریه که در دوران پارینه سنگی سرزمین کوهستانی ارمنستان خالی از سکنه بوده است، با کشف آثار و ابزار مربوط به عصر دیرینه یا پارینه سنگی در مناطق فلات اکنون بطور قطع رد میشود.
در بین اینها مخصوصا" در سطح ارمنستان در حوالی کوه آرتٍنی، آرِگونی، تپههای هاراو (جنوبی) در حوالی آرزِنی و در جاهای دیگر، مجموعه ابزارهای بدست آمده حائز اهمیت میباشد. این اشیاء نشان دهنده این هستند که اولا" فلات ارمنستان در زمره مناطق قدیمی مسکونی قرار دارد. و دوما" فعالیت انسان بطور مداوم در هر سه مرحله عصر هجر یعنی پارینه سنگی و میان سنگی و عصر سنگ ادامه داشته است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#68
Posted: 14 Apr 2014 12:55
تاریخ
قدیمیترین کفش چرمی جهان یافته شده در غار آرنی ۱ که مربوط به ۵۵۰۰ سال قبل میباشد در سال ۲۰۰۸ در غار آرنی ۱ ارمنستان یافت شد.
دوران منتج از پارینه سنگی تا عصر سنگ در ارمنستان با یک سری مناطق مسکونی جلوه میکند که تاریخ آنها به دوران بین اواسط هزاره هفتم تا اواسط هزاره پنجم (پیش از میلاد) برمی گردد.
هنر کاربرد سنگ به حد تکاملی خود رسیده است. ابزارها صیقل داده میشوند. تبرهای دسته دار سنگی امکان ساختن وسایل نقلیه نظیر ارابه و قایق را میدهند.کشاورزی و دامپروری که در دوران قبل شروع شده بود دوران ترقی خود را می گذرانند. مناطق مسکونی حرفهای بوجود میآیند. اولین ظروف سفالی البته هنوز بطور زبر و زمخت ولی با پیشرفت سریع ساخته میشود. اقوام متشکل از طوایف به نوبه خود در واحدهای بیثبات قومی جمع میشدند.
دوره بعدی دوره مسسنگی که در ارمنستان تاریخ آن بین اواسط هزاره پنجم تا هزاره چهارم قبل از میلاد میباشد و با شکلهای اولیه کشاورزی و دامپروری به پایان میرسد و وسایل گوناگون برای استفاده از زمین و محصولات ساخته میشود.
بز اهلی و گوسفند،خوک، حیوانات بزرگ شاخدار (که بعنوان نیرویی برای کشیدن و حمل و نقل استفاده میگردند) پرورش داده میشوند، کتان بافی از نخهای پشمی و علفی بوجود میآید. سفالگری ترقی میکند. مهمترین پدیده این دوران استفاده از فلزات و ابتدا مس، که زود ذوب میشود و قابلیت چکش خوری دارد، به موازات کاربرد سنگ انجام میشود. بنابرین موقتا" شکلهای ابزار سنگی چند برابر میشود.
از ویژگیهای دوران عصر مس سنگی آغاز ارتباط وسیعتر بین مناطقی است. مخصوصا" جمعیت فلات ارمنستان شروع به تحت اثر قرار گرفتن از اجتماعات پیشرفته تر در سوریه شمالی و میان رودان میکند که بصورت اشکال مشابه ظروف سفالی متجلی میشود.
سپس هزاره سوم قبل از میلاد حداقل در اجتماعات پیشرفته آن زمان دوران تشکیل حکومت میباشد. حکومت مصر و سومریان و اکد، در جلگههای دجله و فرات با کتابت و تمدن عالی خود بوجود میآیند. تمدن آنها بطور وسیع در کشورهای همجوار من جمله فلات ارمنستان اثر میگذارد. در همین زمان در آنجا نظام قبیلهای حکمفرماست که دچار تحول میگردد، یعنی نظام مادرسالاری جای خود را به نظام پدرسالاری میدهد که مطابق آن اولاد آنها به شمار شجره نامه پدری در میآیند و نه مادری.
این پدیده و دگرگونی مربوط به رشد تولیدات مادی و در موازات آنها بیشتر شدن نقش مردها در کارهای اقتصادی و اجتماعی میباشد. در اواخر هزاره طبقه بندی داراییها جدا و مقتدر شدن بزرگان قوم بچشم میخورد.
هزارههای دوم و سوم قبل از میلاد در کوهستان ارمنستان دوران مفرغ میباشد که به سه مرحله قدیم (هزاره سوم)، میانی (قرون ۲۰-۲۴) و نوپا-پیشرفته (قرون ۱۰-۱۳) تقسیم میشود. در این دوران نیروهای تولیدی اجتماعات دارای روند ترقی بیشتری میشود. کشاورزی با گاوآهن انجام میگیرد، بهره جویی از امکانات اولیه آبیاری خاکها که براساس آن باغداری پیشرفت میکند رواج مییابد.
پرورش اسب و حیوانات دیگر در حیطه دامپروری قرار میگیرند. حرفهها تقسیم گردیده و تخصصی میشوند. توام با سوابق قدیمی و غنی سنگ تراشی و سفالگری، پیشرفتهای شایانی در فلزکاری انجام میشود. مفرغ یعنی آلیاز مصنوعی مس و قلع ماده اصلی آن میگردد که بعلت استحکام و برندگیش بیشتر استفاده میشود. ابزارها وسایل زندگی و زینت آلات برونزی متنوع تر میگردند و اسلحه سازی بعنوان حرفه ویژهای رواج پیدا میکند.
زرگری رونق میگیرد و زیور آلات طلائی، نقرهای و سنگهای قیمتی عرضه میکند. کاربرد چوب و پوست،پارچه بافی و حرفههای دیگر به سطح عالی میرسند. بقایای تولیدات مربوط به دوران، به وفور در مناطق کوهستان ارمنستان شنگاویت و قبرهای محتوی اشیاء فراوان (وانادزور، لچاشن)پیدا شدهاند. این ابزار و نیز تصویرهای پیدا شده بر دیواره سنگهای کوههای ارمنستان، نشانگر جریان پیشرفت اجتماعی، مذهبی میباشد که تا انحطاط نظامهای اجتماعی قبل از تاریخ سیر میکند.
بهترین زمینهای شخم، گلههای عظیم احشام و ثروتهای دیگر در دست بزرگان قوم قرار دارد. در دوران میانی و جدید عصر مفرغ قبرهای نمایندگان این قشر و مخصوصا" بزرگان قوم با شکوه و جلال بچشم میخورد و شامل اشیاء مختلف ارابههای مجلل و تزئین شده و سلاحها و تزئین آلات گرانبها و بعد اسکلتهای نوکرانشان که با اربابانشان دفن شدهاند، میباشد. اجتماع در جهت ایجاد طبقات سیر مینمود.
تجسمات ساده مذهبی در دوران قبل از تاریخ تبدیل به سیستمهای پیچیده میشوند که در آن نیروهای طبیعت و پدیدههای جوی اعتقادات نیاکان، اعتقادات شکار و میوه کاری، خدایان انسان گونه یا حیوان گونه را بوجود میآورند.
دژهای عظیم سنگی در این دوران رواج فراوانی پیدا میکنند و نشانگر برخوردهای جنگی بین اقوام میباشند. این اوضاع هم موضع بزرگان قومها را هر چه بیشتر مستحکم میکنند، دوران تشکیل حکومت فرا میرسد.
در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد استفاده از آهن شروع میشود که با خواص فوق العاده خود به پیشرفت نیروهای تولیدی شتاب جدید و محکمی داده به رونق و ترقی تمدن بشری منتج میگردد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#69
Posted: 14 Apr 2014 12:58
زوراتس کارر
زوراتس کارِر به (زبان ارمنی Զորաց Քարեր یا به نام کاراهونج "به معنی سنگهای قادر" به زبان ارمنی Քարահուջ به لاتین Karahunj هم مینامند.)
"کاراهونج" یکی از مجموعه بناهای یادبود پیشاتاریخ از دنیای باستان – در حوالی شهر سیسیان استان سیونیک واقع است. ردیفهای سنگهای مونولیتی عظیم سرخ رنگ واقع در زمینی مسطح که از جنوب به شمال امتداد مییابند از دور قابل مشاهده است. فضای داخلی احاطه شده با ردیفهای سنگی فوق دقیقاً یک دایره را شکل میدهد.
این امر به اثبات رسیده است که مجموعه "زوراتس کارر" در هزاره ششم (پیش از میلاد) بنا شده و بعنوان رصدخانه اخترشناسی مورد استفاده قرار گرفته است. در بسیاری از این بناها شکافهایی ایجاد شده است که دقیقاً با ترتیب قرارگیری ستارگان آسمان در آن دوران مطابقت دارد. دانشمندان بناهای مشابهی را نیز در اروپا کشف کردهاند. مهمترین آنها استونهنج میباشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#70
Posted: 14 Apr 2014 13:03
نامهای ارمنستان
موقعیت و پراکندگی ارمنیان در طول تاریخ
کشور ارمنستان و ارمنیان نیز از زمانهای دور با نامهای مختلفی یاد شدهاند. ارمنیان خود را های و کشورشان را هایک یا هایاستان مینامند. برخی از همسایگان، ارمنستان و ارمنیان را با نامهای دیگری نیز شناختهاند.
مردم گرجی ارمنیان را سوُمِخی و کشورشان را سوُمخِتی میگویند. ملتها و کشورهای دیگر نیز از دیر باز تا کنون ارمنیان و ارمنستان را با تلفظهای مختلف کلمهٔ آرمن شناخته و میشناسند. آنان این کشور را آرمِنیا، آرمانی، آرمینا، ارمنستان، آرمِنین، اِرمنستان و به اسامی ای دیگر نامیده و ملت ارمنی را نیز آرامان، آرمینیان، آدمیانین، آرمِنیر، اِرمَنی و اَرمنی خواندهاند.
از میان اسامی گوناگونی که از دیر باز به ارمنیان داده شده مصطلح ترین نام آرمن یا آرمان است. اولین بار در سنگ نوشتههایی که حدود چهار هزار سال از قدمت آن میگذرد به این نام بر میخوریم؛ سنگ نوشتههایی که به دستور پادشاه میان رودان، نارام - سواِن، مکتوب شده و در آن به لشکر کشیهایش به کشورهای همسایه اشاره کرده. همچنین نام کشورهایی را که با آنها به نزاع پرداخته آورده است. آرمانی (یا آرمانوم) یکی از کشورهایی است که نارام - سواِن در طی سالهای ۲۲۷۰ تا ۲۲۳۰ق م با آنها به جنگ پرداخته.
در سنگ نوشتهای دیگر همراه نام کشوری به نام اِلبا مجدداً از نام آرمانی یاد شده است. بقایای اِلبای کهن در نزدیکی شهر حلب یافت شده. در بین باستان شناسان و محققان این شک وجود داشت که آیا نارام - سواِن از ذکر نام آرمانی ارمنستان را در نظر داشته یا منظور وی شهر یا کشوری دیگر بوده که در نزدیکی سواحل دریای مدیترانه در جنوب سیلیسه قرار داشته. این شک و شبهه با پیدا شدن سنگ نوشتهای ستونی، که در ارمنستان کبیریافت شد، از بین رفت زیرا با این سند مشخص شد منظور وی از آرمانی در واقع همان ارمنستان بوده است.
در آنجا مشخص میشود که نارام - سواِن بخش جنوبی کشور ارمنستان را با نام آرمانی می شناخته. در یکی دیگر از سنگ نوشتههایی که از وی بر جای مانده مجدداً همراه با اسامی کشورهای خاتی و کانِش اسم آرمانی ذکر شده. خاتی حکومتی بوده که در غرب ارمنستان کبیر قرار داشته و همسایهٔ دیگر آن نیز کشور کانِش بوده است.
دانشمندان اولین جایی در جهان که میوهٔ زردآلو در آن پیدا شده در واقع کشور ارمنستان بوده؛ یعنی، موطن اصلی این میوه را ارمنستان می دانند. ارمنیان این میوه را دزیران مینامند. در واقع، درخت دزیران را از ارمنستان به ممالک دیگر انتقال دادهاند تا جایی که در برخی از زبانها اسم زردآلو با نام ارمنستان استفاده شده؛ برای مثال، روم باستان این میوه را آرمِنیاکوم به معنای ارمنستانی نامیدهاند. نام علمی و لاتینی این میوه برونوس آرمِنیاکا به معنای آلوی ارمنستان است. در زبان عربی نیز یکی از اسامی این میوه تفاح الأرمنی به معنای سیب ارمنستانی است. آرامیها، از ساکنان باستانی بین النهرین نیز زردآلو را خازورا آرمنیا نامیدهاند که ترجمهٔ آن سیب ارمنی است.
اکدیها نیز زردآلو را آرمانو؛ یعنی، آرماناکان به معنی ارمنستانی نامیدهاند. از آنها سنگنبشته ای مربوط به سه هزار سال قبل از میلاد بر جای مانده که در آن از کلمهٔ آرمانو برای نامیدن زردآلو استفاده شده. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در آن برهه از زمان نام آرمانی برای اکدیها آشنا بوده و پادشاه آنها، نارام - سواِن، نیز ارمنستان را به نام این میوه آرمانو؛ یعنی، کشور دارای زردآلو نامیده است.
اکدیها بز کوهی را آرمادو و در برخی سنگ نوشتههای قدیمی تر آرماندو نیز نامیدهاند. در بین النهرین، کوههای مرتفع وجود ندارد. فقط از شمال بین النهرین کوههایی مرتفع شروع میشوند که در واقع ابتدای رشته کوههای ارمنستان هستند. در کوههای ارمنستان از دیر باز تا کنون حیواناتی مختلف به حیات خود ادامه میدهند.
نام علمی نوعی بز کوهی وحشی که در علوم به کار میرود اُویس اُفیون آرمِنیانا است. از دیرباز بین ارمنیان پرستش بز کوهی معمول بوده و در کوهستانهای مناطق گِغاما و استان سیونیک ارمنستان کنونی نیز نقاشیهای دیواری بسیاری از این حیوان یافت شده که از زمانهای بسیار دور به یادگار مانده است.
امکان بسیاری وجود دارد که اکدیها از طریق کوههای ارمنستان با این حیوان آشنا شده باشند. از این رو، این حیوان را آرمادو نامیدهاند. لذا میتوان نتیجه گرفت اسمی که اکدیها برای بز کوهی به کار میبردند با کشور آرمانی ارتباط داشته است.
سنگ نوشتههایی که از نارام - سواِن بر جای مانده در واقع کهن ترین منابع نوشتاری ای هستند که در آن به ارمنستان به صورت آرمانی اشاره شده است. در سنگ نوشتههای بر جای مانده از نارام - سواِن از پادشاه آرمانی- ارمنستان ماداگینا نام برده شده است. پادشاه آرمانی ماداگینا در جنوب منطقهٔ ارمنستان کبیر با لشکریان نارام - سواِن جنگید.
از این سنگ نوشتهها میتوان دریافت که سارگون، پدر بزرگ نارام - سواِن، نیز با ارمنستان جنگهایی داشته و هم سارگون و هم نوه اش، نارام - سواِن، با مقاومت زیادی در ارمنستان رو به رو شدهاند. در این سنگ نوشتهها اشاره شده که آنها چندین لشکرکشی به ارمنستان کردهاند. شاید این بدین معنی است که سارگون و نوه اش در این جنگها مغلوب و مجبور به حملهٔ مجدد شدهاند. از دیرباز بین حکومتهای ارمنستان و بین النهرین جنگهایی در گرفته لیکن این دو کشور زمانهایی را نیز در صلح و ارتباط نزدیک گذراندهاند.
پادشاه اکد با ساکنان اِلبا نیز به جنگهایی پرداخته است. در نتیجهٔ کاوشهایی که در این مکان صورت گرفته و منجر به بیرون آمدن یک شهر کامل باستانی از زیر زمین شده باستان شناسان سنگ نوشتههایی به خط میخی یافتهاند که در آنها اشاره به ملتی به نام هایا شده. در این سنگ نوشتهها آمده است هایاها ملتی هستند که از مکانی دیگر به اِلبا آمدهاند. این مورد نیز اشارهٔ دیگری است که در نیمهٔ دوم هزارهٔ سوم قبل از میلاد به اسم های شده است.
فریتیوف نانسن در مورد ریشهٔ نام ارمنستان او مینویسد:
<<ریشهٔ نام ارمنستان معلوم نیست اما در نواحی ای که احتمالاً در گذشته به دست ارمنیان اشغال شده به نام چند مکان به اسم آرمنین یا آرمینین برمیخوریم. استرابون از شهر آرمنین، در نزدیکی دریاچهٔ بویبس، واقع در تسالی، نام میبرد.
ایلیاد از یک اورمنین در تسالی نام برده که استرابون آن را اورمینین نامیده است. در بی تی نیه، واقع در آسیای صغیر، کوهی بوده موسوم به اورمینین اوروس. در سینوپ بندرگاهی وجود داشته به نام آرمنه. نزدیک سرچشمههای هالیس (قزلایرماق فعلی)، واقع در استان سیواس امروزی، کوهی بوده به نام اورمنین. در کتیبهای از مینوا، پادشاه خالدی، که در مورد عملیات او در غرب توضیح میدهد، اسم مکانی با نام اورمنی اوبینی ذکر شده، که با اورمینین یونانی مطابقت دارد.
پسر منوآ، آرگیشتی یکم، نیز از شهر اورمنی سخن به میان آورده است. بنابراین، به نظر میرسد در اوایل سدهٔ هشتم قبل ازمیلاد ارمنیان در کشور کوهستانی نزدیک سرچشمههای هالیس، در مغرب اورارتو (خالدیا) یا آنجایی که بعدها ارمنستان بزرگ نامیده شد، اسکان یافتند. به تدریج، که قدرت خالدیان به دلیل حملات قبایل هند و اروپایی از شمال و مشرق رو به ضعف گذاشت، ارمنیان احتمالاً همراه با بقایای اقوام خویشاوند؛ یعنی، تراسی ها (تراکیه) و کیمریان به کشورشان مهاجرت کردند و اندکی آنان را بیرون راندند. خالدیان به کوهها رانده شدند یا در همان حینی که زبانشان را رواج میدادند با آنان پیوندهای خویشاوندی برقرار کردند.>>
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.