ارسالها: 23330
#41
Posted: 17 Mar 2021 14:06
مسیر حرکت و یورش کیمریان
کیمریان، تصویری بر تابوتی از کلازومن اواسط قرن ششم پ.م.
در سال ۶۷۹/۶۷۸ پ.م. بنا به تاریخ بابلی، کیمریان وارد خاک آشور شدند ولی تئوشپا پادشاه کیمری مغلوب اسرحدون پادشاه آشور گشت و ظاهراً این شکست در آسیای صغیر به تئوشپا وارد آمد؛ ولی در همان سال به کیمریانی برمیخوریم که در لشکر آشور به سِمت سپاهی مزدور خدمت میکردهاند. در حدود سالهای ۶۷۴/۶۷۶ پ.م. بنا به مدارک باستانی که به مدد منابع اورارتویی مکشوف گردیده کیمریان دولت فریجیه را که در مرکز آسیای صغیر قرار داشت تارومار کردند.
اتحاد میان روسای دوم پادشاه اورارتو و کیمریان و فرمانفرمایان دیگر چندی بعد از وقایع بالا نیز بر جا بود و موجب نگرانی آشور گشت. آشوریان بیم داشتند که اورارتوییان و کیمریان از قرارگاه خویش به ناحیهٔ شوباریو در کوههای ساسون - در بخش غربی تاور ارمنستان - که در سال ۶۷۳ پ.م. بدست آشوریان افتاده بود حمله کنند.
در حدود سال ۶۶۰ پ.م. لیدی و تابال در مقابل خطر کیمریان به کمک آشور متوسل شدند، نزدیک سال ۶۵۴ پ.م. گوگو (گیگ) پادشاه لیدی در پیکار با کیمریان کشته شد.
بطوریکه مشاهده میشود حرکت کیمریان از مشرق به طرف مغرب - بر خلاف گفتهٔ استرابون که معتقد بود از مغرب به مشرق رفتهاند - میتواند تا حدودی مورد بررسی قرار گیرد. ظاهراً قرارگاه بدوی کیمریان در آسیا، مشرق آسیای صغیر بودهاست و بعد به بخشهای شمال غربی آن رفتند. گمان میرود که کیمریان مدتی نیز در آسیای صغیر فرمانروایی کردند و فقط پس از سقوط ایشان که در سال ۶۴۵ پ.م. وقوع یافت حکومت آسیای صغیر بدست لیدی افتاد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#42
Posted: 17 Mar 2021 14:07
اقامت کیمریان در آذربایجان
اگر فرضی که مکرراً اظهار شده - دایر بر اینکه کیمریان از طریق داریال و آلاگیر به قفقاز رفتند - درست باشد به احتمال قوی قبل از اقامت در مشرق آسیای صغیر در قفقاز مرکزی سُکنا گزیده بودهاند. اکنون این سؤال پیش میآید؛ آیا کیمریان به نواحی شرقیتر و از آنجمله به آذربایجان وارد شدند یا نه؟
یک گواه مشکوک وجود دارد که کیمریان در قرن هشتم پ.م. در آذربایجان اقامت داشتهاند. این نامهای است از طرف شخصی بنام آراد سین به عنوان منادی دولتی (سخنگوی دولت) و ظاهراً مربوط است به زمان جنگ کیمریان با اورارتو در فاصلهٔ سالهای ۷۲۰ تا ۷۱۴ پ.م. در این نامه نویسنده گزارش میدهد که پیشوای کیمریان از طریق سرزمین ماننا وارد خاک اورارتو شدهاست. اگر فرض کنیم که کیمریان در آن زمان هنوز در قفقاز مرکزی استوار بودهاند چنین حملهای کاملاً ممکن بودهاست؛ ولی در عین حال قسمت ستردهٔ این نامهٔ ناقص را - که لفظ ماننا به جای آن گذاشته شده - به نحو دیگری هم میتوان استنباط کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#43
Posted: 17 Mar 2021 14:08
یاد کرد کیمریان در منابع میخی
در تمام مواردی که متون باستانی شرقی از گامیر، گومر، گیمیری و گیمیرای سخن میگویند آیا کمیریان را در نظر دارند یا نه؟ قبلاً میتوان گفت، احتمال اینکه آشوریان امکان تشخیص یا تمایل به تمیز فلان یا بهمان قبیلهٔ مهاجم را داشته بودند، اندک است. بنابراین دلیلی نداریم که بگوییم آشوریان در تشخیص منشأ قومی و لسانی قبایل دقیقتر بودهاند؛ و اگر چه در زبان اکدی برای وحشیان شمالی به لفظ فصیح یک کلمه و تعریف عمومی و کلی یعنی اومن مندا وجود داشت ولی در گفتگوی عادی کلمهٔ کیمریان نیز همان مفهوم عمومی را میرسانده. به هر حال در لهجهٔ بابِلی وضع چنین بودهاست. گواه در این مورد روایت بابلی سنگ نبشتههای هخامنشی است که اصطلاح گیمیری در آنها بهطور کلی برای همهٔ صحرانشینان و از آنجمله اسکیتها و سکایان آسیای میانه بکار رفتهاست. بدین سبب هیچ تضمینی وجود ندارد که متون آشوری و بابلی تحت عنوان «کیمریان»، گاهی ترریان و اسکیتها را نام نبرده و ایشان را به اسمی که برای آشوریان و بابلیان آشناتر بودهاست نخوانده باشند. همچنانکه پارسیان تمام صحرانشینان را بنام سکایان که به گوش ایشان آشناتر بود میخواندند و یونانیان بر روی هم قبایل چادرنشین را اسکیت مینامیدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#44
Posted: 17 Mar 2021 14:09
کیمریان از دید آشوریان و بابلیان
با اینکه آشوریان و بابلیان مفهوم و محتوای لفظ «کیمّری» را بسط دادند، در آغاز «کیمّریان» واقعاً قبیلهای بودهاند و حتی این نامی بود که قبیلهٔ مهاجم به آسیا، خود خویشتن را بدان میخوانده. زیرا که چون این قبیله قبلاً بر آشوریان بالکل مجهول بودهاست ممکن نیست بنام دیگری جزء آنکه خود خویشتن را بدان میخواندند به اسم دیگری خوانده باشند. بدین سبب اصطلاح «کیمّریان» از لحاظ منشأ نام یک قبیله یا گروه کوچکی از قبایل است که واقعاً وجود داشتهاند و صحرانشین بودهاند و در قرن هشتم پ.م. به آسیای مقدم هجوم کردند و به ظن غالب مبدأ حرکتشان شبه جزیره تامان یا نواحی غربی قفقاز شمالی بودهاست. بنابراین اگر این اصطلاح را در مورد تمام ساکنان دوران ماقبل اسکیت سرزمینهای ساحلی دریای سیاه، بکار ببریم صحیح نیست، به ویژه که اسکیتهایی که متعاقب کیمریان به آسیا هجوم کردند از نظرگاه باستانشناسی قبیلهای «ما قبل اسکیت» بودند.
گرچه بهطوریکه حدس زده میشود اسکیتها یک یا دو نسل بعد از کیمریان در آسیا پدید آمدند، ولی با این حال ممکن است آنان را معاصر یکدیگر بحساب آورد. اگر از لحاظ باستانشناسی اسکیتها را «ماقبل اسکیت» بدانیم، این گفته در مورد کیمریان نیز صادق خواهد بود. اگر اسکیتهایی که به آسیا هجوم کردند از نظرگاه باستانشناسی نیز «اسکیت» بشماریم، پس باید کیمریان را هم از آن طایفه محسوب داریم. باید در نظر داشت که کیمریان دیری در میان اقوام آسیایی نزیستند و بزودی ناپدید شدند و در محیط آسیایی جذب گردیدند ولی ظهور ناگهانی ایشان و عواقب شومی که اقامت کوتاه آن قبیله دربرداشت در ذهن مردم اثر عمیقی باقی گذاشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#45
Posted: 17 Mar 2021 14:10
اختلاف یا تشابه قومی کیمریان و اسکیتها
از لحاظ حل مشکل اختلاف یا تشابه قومی کیمریان و اسکیتها موضوع زبان ایشان اهمیت شایان دارد، زیرا که دربارهٔ زبان اسکیتها نظر روشنی هست؛ ولی متأسفانه برای داوری در زبان کیمریان تنها منبع اطلاع، نام سه پیشوا و رهبر ایشان است که در متون میخی آشور باقی مانده: تئوشپا، توگدامی و سانداک شاترو.
اگر نظرهای فوق را قبول کنیم میتوان کیمریان قرن هفتم پ.م. را قبیلهای ایرانی زبان دانست که از لحاظ فرهنگ و تمدن و شاید زبان و غیره نیز با اقوام آسیای صغیر سخت مخلوط بودند. این خود بهطور ضمنی میتواند اندیشهٔ ما را مبنی بر اینکه کیمریان واقعاً نام یکی از گروههای بزرگ قبایل بوده تأیید کند و معلوم سازد که لفظ کیمریان معرف ساکنان غیر اسکیتی و «ماقبل اسکیتهای» ناحیهٔ ساحل شمال دریای سیاه نبودهاست. به هر تقدیر دلیلی نداریم که کیمریان آسیای مقدم را از لحاظ منشأ و تبار به فراکیان منتسب نماییم. گرچه ظاهراً زمانی عهد اتحادی با ترریان فراکیه بسته بودند و بدین سبب در ذهن اقوام مجاور با فراکیان مخلوط و مشتبه شدند.
متأسفانه باید اذعان نمود که استنتاجهای یاد شده از حدود فرضیههای کمابیش محتمل تجاوز نمیکند. زیرا مدارک زبانی ناچیزی که در اختیار هست ممکن است به نحو دیگر نیز تعبیر شود. با این حال بر روی هم مجموع مدارک و مطالب موجود استنتاجهای فوق را از دیگر فرضیههای مربوط به قومیّت و مسکن بدوی و مسیر حرکت کیمریان محتملتر جلوهگر میسازد.
این استنتاج که غرض متون اکدی از الفاظ «گیمیری» و «گامیّرا» و «گیمیرای» همیشه و حتماً و منحصراً کیمریان - به معنی محدود کلمه - نبوده، بلکه شاید گاهی بهطور کُلی اسکیتها و دیگر قبایل صحرانشین چون ترریان و سکایان را در نظر داشتهاند... این استنتاج واجد اهمیت خاص است و از لحاظ ارزیابی وقایع پیرامون دههٔ هفتم پ.م. در سرزمین ماد مهم است. عجالتاً کافی است که گفته شود مهاجمان کیمری در قرن هشتم پ.م. از کنار خاک ماد گذشتند. گرچه منقول است که ایشان موقتاً بر سر راه اورارتو و هنگام هجوم به آن مُلک وارد خاک ماننا شدند؛ ولی این امر مشکوک به نظر میرسد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#46
Posted: 17 Mar 2021 14:12
کاوشهای باستانشناسی
یورشهای کیمریان به کولخیس، اورارتو و آشور در زمان پادشاهی روساس یکم
قبور مکشوف از ناحیه کوریجان استان همدان یا همان کشور باستانی ماد. حدس زده میشود قبرها متعلق به کیمریان باشد .
بر پایه کاوشهای باستانشناسی و نوشتههای یونانیان آنها پیش از اسکیتها به آسیا رسیدهاند و اسکیتها در آینده جای ایشان را در سرزمینشان گرفتهاند.
امروزه کاوشهای باستانشناسی در شمال دریای سیاه و قفقاز انجام گرفتهاست، در اوکراین چیزهایی را مربوط به کیمریان یافتهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#47
Posted: 17 Mar 2021 14:20
یاسیها
مجسمه وِزِر لِهِل در میدان اصلی یاسبرنی، با شاخ لهل (نماد مشترک یاسیها) در دست.
یاسیها (مجاری: Jász) گروهی از مردمان ایرانی از تیره سکاها هستند که در قرن سیزدهم به دنبال حمله مغول از سرزمینهای شرقیتر و قفقاز به همراه کومانها راهی دشت مجارستان شدند. یاسیها از دیرباز در ناحیه یاسبرنی زندگی میکنند و تا سده پانزدهم به گویش یاسی از زبان آسی سخن میگفتند. امروزه این زبان فراموش شده ولی یاسیها ویژگیهای فرهنگی-نژادی خود را هنوز نگاه داشتهاند.
امروزه جمعیت یاسیهای مجارستان در حدود ۲۰۰٬۰۰۰ است.
تا کنون تنها نمونه یافت شده از زبان یاسی یک صفحه از لغات با ترجمهٔ لاتین آنها است که در سال ۱۹۵۷ در پشت یک سند قدیمی در سازمان اسناد ملی مجارستان دیده شد. تاریخ این متن که مربوط به سیزدهم ژانویهٔ ۱۴۲۲ است، با عبارت: «روز به خیر صاحب[مزرعه]» شروع میشود و فهرستی از مواد غذایی به همراه معادل لاتین دارد. صاحب نامه احتمالاً برای تهیهٔ مواد به روستای یاسفالو رفتهبودهاست. ترکشناس مجار دیولا نِمِت با کمک زبان آسی به گویش دیگورون متن را رمزگشایی کرده و یک واژهنامه کوچک از اسمها، تعارفات و فرمول ضمائر ملکی تهیه کردهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#48
Posted: 17 Mar 2021 14:22
یاس-نادیکون-سولنوک
یاس-نادْیْکون-سولنوک (به مجاری: Jász-Nagykun-Szolnok megye) یک شهرستان مجارستان است. یاسیها، گروهی از مردمان ایرانی از تیره سکاها در این شهرستان ساکن هستند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#49
Posted: 17 Mar 2021 14:26
گویش یاسی
تنها نمونه از زبان یاسی (نسخهٔ چاپی از موزهٔ یاسبرنی)
گویش یاسی (به مجاری: jász)(به انگلیسی: Jassic) گویشی از زبان ایرانی آسی است و توسط قومی کوچگرد که در سده سیزدهم میلادی در مجارستان ساکن شدند صحبت میشد. یاسیها از اقوام ایرانیتبار سکا بودند که به خاطر حملات پیدرپی مغولها و تاتارها به همراه کومانها به سوی مجارستان کوچیدند.
شاه مجارستان، بلای چهارم یاسیها را پذیرفت تا به او در برابر یورشهای مغول و تاتار یاری برسانند، اما پس از ورود آنها به مجارستان، روابط میان اشرافیان مجار و قبایل یاسی-کومان رو به تیرگی نهاد و این قبایل سرزمین مجار را ترک کردند. پس از پایان اشغال این نواحی از سوی مغول و تاتارها، یاسیها و کومانها هم به این سرزمین بازگشتند و در دشتهای مرکزی مجارستان نشیمن گزیدند و پیشه اصلی آنها در آغاز دامپروری بود. در خلال دو سده پس از آن، یاسیها و کومانها کاملاً در میان مردم مجار حل شدند و زبانشان نیز از میان رفت اما یک هویت یاسی در میان آنها زنده ماند و تا سال ۱۸۷۶ نیز منطقه خودمختار خود را داشتند. دهها سکونتگاه در مجارستان مرکزی هنوز هم نام یاس را بر خود دارد برای نمونه: یاسبرنی، یاسآرُکسالاش، یاسفِنیسارو ویاسآلشوسنتدیوردی و شهر یاش در رومانی.
تنها سند از گویش یاسی در دهه ۱۹۵۰ در سازمان اسناد ملی مجارستان یافت شد که یک صفحه شامل ۳۴ واژه از فراوردههای کشاورزی و دامها داست و احتمالاً برای مقاصد مالی و بازرگانی تهیه شدهبودهاست. واژهنامهٔ کوچکی از گویش یاسی توسط تطبیق با واژگان همریشه در گویش دیگورون زبان آسی بازسازی شدهاست.
در هشتم آذرماه سال ۱۳۸۶ رئیس و اعضای شورای شهر یاسبرنی در دیداری که از مجتمع علوم دانشگاه یزد داشتند، درخواست خواهرخواندگی این دو شهر را دادند که این امر انجام شد و این دو شهر هماینک خواهرخوانده هستند. این دو شهر رابطهٔ تاریخی مستقیمی با هم ندارند، اما ریشههای باستانی، مردمانش را به یکدیگر ارتباط میدهد و از طرفی تلفظ آنها نیز شبیه است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#50
Posted: 17 Mar 2021 14:32
درگوس
برجهای درگوس که از سدههای میانه بهجا ماندهاست.
دَرگَوْس (به زبان آسی: Дæргъæвс، به روسی: Даргавс) نام یک شهر مردگان در جمهوری اوستیای شمالی-آلانیا در روسیه است.
درگَوس در شهرستان پریگورودنی در میان دره بلند گیزِل و در کنار روز گیزِلْدون ساخته شدهاست. بازمانده مردگان در خانههای این محل هنوز جامهبرتن دیده میشوند.
در جریان طاعون بزرگ سدهٔ هیجدهم در اوستیا، مردم برای بیماران و مردگان این محل را به عنوان قرنطینه ساختند تا آنها را از سکونتگاهها جدا کنند. در پی این طاعون، جمعیت اوستیا از ۲۰۰ هزار نفر به ۱۶ هزار نفر در میانههای سدهٔ نوزده میلادی کاهش یافت.
خاندانهای اوستی برای بیماران خود این خانهها را ساختند و ساکنان آن حق بیرون آمدن از این روستا را نداشتند. امروزه ۹۷ مقبره در درگوس موجود است.
محل درگوس از دوران برنز مسکونی بودهاست و بناهای باستانی قوم ایرانیتبار آلان نیز در این محل موجود است. معنای نام درگوس را «دروازهٔ دره» و برخی «چمنزار دور و طولانی» (درگ، همریشه با دیر و دور فارسی) دانستهاند.
در جزیان خیزش در اوستیای جنوبی و با یورش آبخازها به منطقه، شمار زیادی از مردم منطقه درگوس کشته شدند و شماری از برجهای آن نیز ویران شد. رهبران این شورش نیز بعداً در سال ۱۸۳۰ به سیبری تبعید شدند.
یخچال طبیعی کولکا در سپتامبر ۲۰۰۲ جاده درگوس را فروپوشاند و پیوند آن با جهان بیرون را گست.
زمینلرزه سال ۱۹۲۳ به برجهای این محل آسیب فراوانی زد. امروزه یک برج ۱۶ متری سنگی با پلکان چوبی از دیدنیهای درگوس است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.