انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
فرهنگ و هنر
  
صفحه  صفحه 28 از 49:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  48  49  پسین »

روزنگار تاریخ جهان


مرد

 
زادروز «توماس هابز» فيلسوف بزرگي كه انسان را موجودي ذاتا خودخواه، سلطه گر و استثمارگر خواند و راه حل ارائه داد



پنجم آوريل زادروز توماس هابز Thomas Hobbes فيلسوف و نويسنده انگليسي است كه انسان را موجودي ذاتا خودخواه، قدرت طلب، خواهان سلطه بر همنوع و استثمار ديگران دانسته است. وي در 1588 به دنيا آمد، 91 سال عمر كرد و چهارم دسامبر 1679 درگذشت. نظرات هابز در دهه های اخیر و بویژه در جریان بحران مالی سال 2009 که آزمندی چند آمریکایی آن را بوجود آورده و همه جهان را در آن غرق و گرفتار ساخته است بیش از هر زمان دیگر نقل و یادآوری می شود زیرا که وی راه حل مسئله را هم به دست داده است.
هابز كه واقعيت عقايد و فرضيه هاي او هر روز آشگارتر از روز پيش مي شود، طبيعت بشر را در ارتباط با نفس خود و جامعه تعريف كرده و گفته است كه رفتار يك انسان تابع خودخواهي ذاتي اوست و سه عامل باعث منازعه انسان ها مي شود: رقابت بر سر منابع محدود براي تملك، بي اعتمادي نسبت به يكديگر و بالاخره عشق و علاقه وافر به جلال و شكوه (قدرت). وي تصريح مي كند كه تا اين عوامل وجود داشته باشد نزاع (جنگ) و در نتيجه «ترس» از ميان نخواهد رفت و در چنين محيطي همه چيز نامطمئن است.
به اظهار هابز، تا بي اعتمادي نسبت به ديگران در زندگاني روزمره وجود داشته باشد بيم و خطر نزاع و جنگ هم ادامه خواهد داشت. هابز گفته است: پيشرفت هاي مادي و ساختن شهرهاي قشنگ، طبيعت انسان را تغيير نمي دهد. متمدن ترين كشور اگر بر كشور ديگر پيروز شود نسبت به مغلوب رفتاري وحشيانه خواهد داشت.
هابز نوشته است كه در غياب يك قانون بين المللي داراي ضمانت اجرايي استوار و اطمينان بخش، كشورهاي ضعيف شكار قوي ترها مي شوند، و به همين گونه انسان ها در چنگال انسان دارای نیرو و اختیارات. هابز می گوید که براي تحت كنترل درآوردن اين وضعيت نامطلوب در يك جامعه ملي و بر طرف كردن احساس ترس و نیز تامين آسايش و جلوگيري از تجاوز افراد به حقوق و آزادي يكديگر و ... نياز به وجود يك دولت نيرومند در آن جامعه است كه بتواند بر خودخواهي افراد فائق آيد. چنين دولتي بايد توانمندي همه جانبه و قدرت تمام عيار داشته باشد و اين «حاكم تمام عیار» بايد متناسب با نياز روز وارد عمل شود و از قدرت و اختیارات خود استفاده كند. هابز گويد كه «قدرت حاكم» باید بگونه ای به چشم خورد و مسلط برکار خود باشد که حس استثمار و زورگويي در یک فرد از افراد را براي حصول به برتري و زندگاني فردی بهتر برای شخص خود مهار كند تا آرامش برقرار باشد و در جامعه ای که کینه افراد نسبت به فرد وجود نداشته باشد آرامش برقرار خواهد بود و نبود کینه و احساس ستم؛ آرامش خیال بوجود می آورد که لازمه خوشبخت زیستن است.
هابز درباره شرايط دولت گويد: دولت ـ فرد يا گروه ـ وقتي مشروعيت حكومت كردن خواهد داشت و مردم بايد اختيار و سرنوشت خود را به آن بسپارند كه همه اتباع را به يك چشم بنگرد و تبعيض قائل نشود. يك دولت نبايد كاري كند كه به اتباعش آسيب و زيان وارد آيد. انجام دقیق تکالیف و وظایف؛ میزان شایستگی یک دولت را به دست می دهد. دربرابر، اتباع هم بايد وفادار باشند و از انجام تكاليف شانه خالي نكنند.
هابز تاكيد بريافتن راهي جهت پايان دادن به احساس تنفر آشگار و پنهان ميان انسان ها و جوامع دارد و هنر دولت را در تحقق اين امر مي داند. بزعم هابز، دولت بايد مانع تنازع مردم بر سر منافع و ربودن آن توسط قويتر ها و زرنگتر ها شود. هدف يك دولت از مجازات افراد نه تنها بايد اصلاح مقصر، بلکه " تنبّه " ديگران باشد، نه چشم در برابر چشم. بی طرفی و بلوغ دستگاه قضایی یک کشور بیش از هر عامل دیگر باعث کنترل دولت و اتباع و محافظت از حقوق هر دو می شود و وای به حال کشوری که از یک دستگاه قضایی واجد شرایط برخوردار نباشد و در این مورد، شرط اصلی یافتن قاضی عادل دارای توان تشخیص و قضاوت و رعایت بی طرفی و انصاف است و انتصاب و حمایت همگانی از او.
هابز قانون طبيعي و طبقه بندي آن را به تفصيل شرح داده و آن را به قانون عمومي و مصوبات پارلماني را قانون موضوعه تعبير كرده كه افراد را از انجام كارهايي منع و به انجام اموري تشويق مي كند و همه تاكيد او بر اين است كه اگر در جامعه (ملي و بين المللي) كنترل خودخواهي افراد از دست حاكم و مجري قانون (قانون طبيعي ـ قوانین موضوعه) خارج شود صلح و آرامش، آزادي و امنيت، سعادت و آسودگي خيال رخت بر خواهد بست و برقراركردن مجدد نظم، كاري آسان نخواهد بود. به اين ترتيب، هابز اهميت ويژه براي دستگاه قضايي يك جامعه قائل است و بر عادل و بي نظر و عالم بودن قاضي تاكيد مي كند و قاضی واجد شرایط را موجودي كمياب و در نتيجه گرانبها مي داند.
هابز در جاي ديگري از نوشته هايش 15 اصل براي كنترل خودخواهي افراد بيان داشته كه مهمترين اصل آن نفي و تقبيح «نخوت» است.
تاليفات مهم عبارتند از: «لوي ياتان (فريت دريايي)»، پيشنويس فلسفي رابطه حكومت و جامعه، مسائل مربوط به آزادي و ضرورتها و فرصتها، بحث فيلسوف و دانشجو، علل جنگ داخلي انگلستان، و «ايلياد و اديسه».
فرضيه هابز درباره حكومت، وي را به صورت يكي از پدران علوم سياسي در آورده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
نوشته هاي كازانووا ـ روزهاي زندگي


Casanova

امروز زادروز جياكوما كازانووا Giacomo Casanova نويسنده ايتاليايي قرن هجدهم است كه در جهان به مردي زن باره و همه فن حريف شهرت يافته است. وي 5 آوريل 1725 در ونيز تولد يافت و در 1798 در گذشت. مهمترين تاليف او «روزهاي زندگي» است كه در قالب آن و شرح کارها و تفکرات روزانه خود اوضاع اجتماعي قرن 18 اروپا را به طرزي ماهرانه و بدون تكلّف و پرده پوشي ترسيم كرده است. وي تاليفات و ترجمه هاي ديگري دارد ازجمله ترجمه سرودهاي زرتشت كه به صورت Opera تنظيم كرده، و نيز ترجمه عقايد ولتر، تاريخ ناآرامي هاي لهستان و ....
بررسي كتاب روزهاي زندگي كازانووا نشان مي دهد كه وي با 122 زن از خانواده هاي معروف اروپا رفت و آمد داشته، و دائما ميان كشورهاي اروپاي غربي و جنوبي و مركزي در رفت و آمد بوده و در اين كشورها هر كاري را از سپاهيگري تا جاسوسي و سفارت (كار ديپلماتيك) انجام داده است. ابداع «لاتاري» را هم به نام او ثبت كرده اند. كازانووا به زبان هاي فرانسوي، آلماني و اسپانيايي كاملا مسلط بود. مهارت او در كار نوشتن بمانند عشقبازي هايش چشمگير بوده است. پدر و مادر او هردو در تئاتر كار مي كردند.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
گردن دانتون هم زير گيوتين رفت ، ولي ... ـ گيوتين و استدلال سازنده آن


دانتون

پنجم آوريل 1794 ژرژ ژاك دانتون از رهبران انقلاب فرانسه با جمعي از يارانش از جمله كاميل دو مولن در ملاء عام با گيوتين گردن زده شدند. دادگاه انقلاب پاريس به اشاره روبسپير ـ رهبر افراطيون چپ و گرداننده كميته امنيت ملي ـ دانتون و يارانش را در يك محاكمه بسيار كوتاه به جرم مماشات، تجديد نظر طلبي در اهداف انقلاب، و گرفتن پاره اي از اختياران كميته انقلاب و استرداد آن ها به سازمان هاي دولتي به اعدام محكوم كرد كه همان روز حكم به اجراء درآمد. با اعدام دانتون و همفكران ميانه رو او، دوران وحشت در فرانسه به اوج خود رسيد و فرانسويان را به خود آورد؛ به گونه اي كه 3 ماه و 23 روز بعد روبسپير و 21 تن از همفكرانش به همان صورت با گيوتين گردن زده شدند و دوران اعدام و وحشت پايان يافت. دوران اقتدار «روبسپير» يك سال طول كشيده بود و در اين مدت، عوامل و همفکران او به هركس كه ظنين مي شدند برچسب تجديد نظر طلب، برگشته از انقلاب، سازشكار و ... مي زدند، به دادگاه انقلاب مي سپردند و اعدام مي كردند. بعدا معلوم شد كه اتهامات وارده به افراد عموما ادعا و واهي بود. بررسي هاي بعدي نشان داد كه ادعاي کميته برضد دانتون نيز بي پايه بود و وي به اساس انقلاب و هدف هاي آن وفادار مانده بود.
گيوتين Guillotine كه شنيدن نام آن ــ از آغاز انقلاب تا پايان دوران وحشت ــ رعشه بر اندام فرانسويان مي انداخت در 1789 توسط دكتر ژوزف گيوتين اختراع شده بود تا مرگ محكوم بدون احساس درد باشد و اعدام جنبه انساني داشته باشد. دكتر گيوتين در يك جلسه مجلس ملي فرانسه هنگام تشريح طرز كار اين دستگاه گفته بود: از آن جا كه در اين برهه هدف از مجازات اعدام، حذف دائم فرد به دليل خطرش براي جامعه و اصلاح نشدني بودن اوست زجركش كردن مغاير شئون انسان است، و دستگاهي كه ساخته براي مرگ فوري و بدون احساس درد و رنج است.
قبلا گردن محكوم به اعدام با تبر زده مي شد و در موارد بسيار، جلاد بايد چند بار ضربه مي زد و .... تيغه تيز و سنگين گيوتين و سرعت فرود آن و قرار گرفتن گردن در شكاف دستگاه از مرگ زجرآور جلو گيري مي كرد و به همين دليل مجلس فرانسه راي به استفاده از آن داده بود كه در كمتر از سه سال با آن متجاوز از 25 هزار گردن زده شد از جمله گردن پادشاه فرانسه و زن او و بسياري از مقامات ، انقلابيون و حتي دانشمنداني چون لاوازيه. از گيوتين تا نيمه دوم قرن بيستم در فرانسه استفاده مي شد.



دكتر گيوتين Dr. Josef Guillotin (پزشک) كه به ملاحظات انساني، وسيله گردن زدن بدون درد (گيوتين) را اختراع كرد
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
مسابقه هاي المپيك پس از 15 قرن از سرگرفته شد، اما تنها در قلمرو ورزش!


بازي هاي المپيك 1896 به اين صورت با مسابقه دو صدمتر آغاز شد

پنجم آوريل 1896 مسابقه هاي جهاني ورزشي (المپيک) پس از 15 قرن كه از توقف آن ها مي گذشت در يونان، زادگاه اين مسابقه ها، از سرگرفته شدند و از آن پس هر چهار سال يك بار در يك كشور انجام مي شوند.
مسابقه هاي المپيك در سال 776 پيش از ميلاد در جلگه المپ در يونان به خاطر شادي «زئوس» يكي از خدايان يونانيان آغاز شده بودند. در آن زمان اين مسابقه ها، مواردي ديگر از رقابت هاي مسالمت آميز از جمله شعر خواني و رقص را هم شامل مي شد كه پس از تجديد حيات، تنها در قلمرو ورزش بدني صورت مي گيرد.
اين مسابقه ها از سال 333 ميلادي به تصميم امپراتور وقت روم كه آن ها را به دليل برپا داشته شدن به خاطر زئوس، غير مذهبي و کفر اعلام داشت برچيده شده بودند.
ابتكار تجديد حيات اين مسابقه ها از يك بارون فرانسوي به نام «پير دو كوبرتين Pierre de Coubertin» است كه براي راه اندازي مجدد آن ها تلاش بسيار كرد. مراسم برپايي اين بازي ها بمانند عهد باستان با مشعل فروزان و رژه ورزشكاران و... همراه است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
نام سركوب كننده قيام هنديان بر هشت شهر در چهار کشور!



هنري هاولاك Henry Havelock ژنرال انگليسي كه در جريان قيام ضد انگليسي هنديان در سال 1857 كشته شد پنجم آوريل 1795 به دنيا آمده بود و امروز زادروز اوست. او كه در سال 1823 ماموريت هندوستان يافت نيروهاي انگليسي را در جنگ اول انگلستان با افغانها (1838 ــ 1839) و نيز در جنگ با سيكهاي هند فرماندهي كرد تا پايه استعمار انگلستان بر شبه قاره هند را استوار سازد. هنديان كه از استعمار انگلستان به ستوه آمده بودند در سال 1857 بر ضد آنان دست به يك قيام مسلحانه خونين زدند و ژنرال هاولاك مامور سركوبي قيام در شهرهاي «كاونپور» و «لوكنو» شد. قيام يك شهر را با خشونت تمام سركوب كرد و در شهر ديگر به دست قيام كنندگان كشته شد. با اين كه سركوب قيام مردمي كه نمي خواستند نوكر و استثمار شوند كار چشمگيري نبوده است، معذلك نام اين ژنرال را در چهار كشور بر هشت شهرگذارده اند: سه شهر در ايالات متحده، دوشهر دركانادا، دوشهر در نيوزيلند و يك شهر در سوازيلند (جنوب آفريقا).
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
برخي ديگر از رويدادهاي 5 آوريل

طبق نظر يك گروه باستانشناسي، كشتي نوح پس از فروكش كردن توفان در كوه آرارات به زمين نشسته است!.

1531:«ريچارد روز» كه در صدد مسموم كردن يك اسقف مسيحيان بر آمده بود باقرار داده شدن در ديك پر از آب و جوشاندن آن اعدام شد!.

1762:انگليسي ها جزيره گرانادا دركارائيب را از چنگ فرانسويان خارج كردند و صاحب آن شدند.

1955:در اين روز وينستون چرچيل كه پس از ملي شدن نفت ايران نخست وزير انگلستان شده بود و همه تلاش خود را بكار برده بود تا حكومت دكتر مصدق را براندازد و براي اين منظور ديدارهاي طولاني از آمريكا بعمل آورده بود دو سال پس از برکناري مصدق در کودتاي انگليسي - آمريکايي 28 امرداد، چون خطر ديگري انگلستان را تهديد نمي کرد كناره گيري كرد و جاي خود را به «انتوني ايدن» داد.

2004:دولت سعودي با توجه به وضعيت تازه جهان تصميم به نزديك شدن به قدرت شرق (چين) گرفت و در جريان تلاش خود براي عضويت در سازمان بين المللي تجارت، با اين دولت چند قرارداد اقتصادي امضاء كرد كه رويداد تحول تازه اي بشمار آورده شده است.

2004:چين در يك قدرت نمايي تازه دستور داد كه با اتباع آمريكا عمل متقابل به مثل شود و از آنان هنگام ورود به قلمرو چين انگشت نگاري، عكسبرداري و احيانا مصاحبه بعمل آيد و اين تصميم شامل ديپلماتهاي آمريكا كه سفر غير سياسي به چين مي كنند نيز خواهد بود.

2004:پارلمان صربستان در يك اقدام ملّي گرايانه كم سابقه با اكثريت 141 راي در برابر 35 راي تصويب كرد كه به ميلوشويچ و 20 صرب ديگر كه در بازداشت دادگاه بين المللي در لاهه هستند حقوق و مزايا داده شود و هزينه دفاع قضايي از آنان را دولت برعهده بگيرد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
نويسنده اي كه نگران نابرابري و جدايي انسان ها بود


Flora Tristan

هفتم اپريل زادروز «فلورا تريستان» نويسنده سوسياليست فرانسوي است كه در سال 1803 به دنيا آمده بود. پدر بانو فلورا يك سرهنگ نيروي دريايي اسپانيا و متولد كشور «پرو» بود. در آن زمان «پرو» متعلق به اسپانيا بود و دولت فرانسه (ناپلئون) بر اسپانيا حكومت مي كرد. فلورا با اين كه در ناز و نعمت بزرگ شده بود، داراي افكار سوسياليستي و خواهان برابري اقتصادي ـ اجتماعي انسان ها بود و مي گفت كه با شكم گرسنه، برابري سياسي و آزادی فردی (ليبراليسم) مفهوم ندارد. او در كتابهايش ـ داستاني و غيرداستاني ـ به بهترين وضعيتي ضرورت تساوي اقتصادي ـ اجتماعي انسان ها، ولو به گونه اي نسبي و محدود را منعكس ساخته كه بر تمامي وجود مخاطب تاثير مي گذارد. مهمترين كتاب هاي فلورا، «گشت و گذري در لندن»، «خشم بي پايان»، «آواره بي آشنا»، «نعمتي به نام اتحاديه»، «چه كسي مورد تنفر است»، «بي پول بي احترام مي شود»، «درد بي اطميناني»، «ما همه، هنوز انسان هستيم»، « در دو زمان برابر هستيم: پيش از تولد و پس از مرگ» و ....
فلورا در كتاب «آواره بي آشنا» شرح سفر خود به سرزمين «پرو» جهت به دست آوردن ميراث پدري را دقيقا بيان داشته و ضعف و فساد دستگاه قضايي آن سرزمين را منعكس كرده و نتيجه گرفته است كه خرابي يك كشور از دستگاه قضائي آن آغاز مي شود، و عقب ماندگي، سرگرداني، «مشكلدار» و «دغدغه دار» بودن يك ملت را بايد در خرابي چرخ هاي قضايي آن جستجو كرد. كتاب فلورا نشان مي دهد كه او نتوانست ارث پدري را كه حق مسلم او بود و ديگران بالا كشيده بودند به دست آورد.
در كتاب در دو زمان برابر هستيم، ثابت مي كند كه با ادامه وضعيت موجود، در اين دنيا (در طول زنده بودن) برابري وجود نخواهد داشت زيرا كه آزمندي و خودخواهي همزاد انسان است و تنها نظام حكومتي است كه آزمندي و زيادت طلبي آدم را مي تواند كنترل كند. فلورا در كتاب نعمتي به نام اتحاديه نوشته است كه هر فرد به تنهايي نمي تواند احقاق حق كند و حرفش شنونده داشته باشد، ولي افراد؛ بله و «افراد» يعني اتحاديه، وقتي كه باهم باشند و از منافع مشترك پاسداري و دفاع كنند. مفسران بر پايه اين كتاب، فلورا را يكي از مادران پيدايش «سنديكا» در جهان خوانده اند.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
انديشه هاي «گوستاو لاندائوور» و سوسياليسم با هدف هاي مادي و معنوي


گوستاو

«گوستاو لاندائوور» فيلسوف و نويسنده چپگراي آلمان در اين روز در سال 1870 به دنيا آمد. وي بر افكار «كروپتكين» و «باكونين» با كمي پالايش تعريف نوشت و به صورت اصول درآورد. او دركتاب خود تعريف تازه اي از سوسياليسم به دست داده و نوشته است كه سوسياليسم، تنها برآورده ساز عادلانه نيازهاي مادي افراد و به عبارت ديگر «عدالت مادي (اقتصادي)» نيست، بلكه بايد عدالت معنوي ميان مردم را هم برقرار سازد تا روح و روان آنان ارضاء و اقناع شود. «آرزوي زندگاني کردن در يک محيط برخوردار از عدالت عمومي» طبيعت مشترك بشر است و براي رسيدن به آن آمادگي لازم، اتحاد و بستن پيمان و بذل مساعي دارد، و اين دولت ها و حاكمان هستند كه به خاطر باقي ماندن در قدرت - قدرتي كه به داشتن آن عادت كرده اند و طبيعت ثانوي شان شده است با توسل به دستاويزهاي گوناگون مانع از اين اتحاد و مساعي مي شوند و سنگ اندازي مي كنند؛ بنابراين قدرت دولت بايد به شوراها كه شرط عضويت در آن ها انساندوستي و معنويت باشد سپرده شود.
«لاندائوور» نوشته است: هرجا كه طبقه زحمتكش (وركينگ كلاس) احساس استثمار شدن كند، وقوع انقلاب قابل پيش بيني است و نمي توان با توسل به زور براي مدتي طولاني مانع از وقوع آن شد. بشر كارگر مي داند كه چه كساني از دسترنج او برخوردار مي شوند و كينه استثمار شده نسبت به استثمارگر روز افزون است، پايان ناپذير و روزي به انتقام تبديل مي شود. در نظر كارگر، سرمايه با زحمتي كه او تحمل مي كند قابل مقايسه نيست.
اين انديشمند که توصيف يک انقلابي راه تعميم عدالت را به «آنارشيست» يک جعل قدرت طلبان و اسثتمارگران مي داند تا بتوانند به نام مبارزه با آنارشيست (در قرن 21 «تروريست») هر کار که بخواهند بکنند همچنين نوشته است كه خواست تامين عدالت عمومي (به زعم لاندا ئوور؛ سوسياليسم مادي و معنوي) واقعيتي است در نهاد هر انسان، و تنها گروهي كم ولي با سرمايه و نيروي زياد هستند كه نمي گذارند بشر براي رسيدن به آن آرزو با هم متحد شود. اين گروه كوچك دست به هر اقدامي مي زند تا اين قدرت هايش (از جمله حكومت) را از دست ندهد.
«لاندائوور» كه افكار فلسفي خود را به صورت داستان هاي كوتاه هم براي درك مردم عادي مي نوشت دوم مه 1919 در مونيخ آلمان در پي يك تظاهرات خياباني به دست نظاميان كشته شد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
مهاجرت اسلاوها به جنوب و استقرار آنان در بالكان - فروپاشي دو کنفدراسيون اسلاونشين (شوروي و يوگوسلاوي) ـ پيشنهادي که به برژنف داده شده بود


تيتو

اسلاوهاي مهاجر كه از روسيه و اوكراين به حركت در آمده و وارد بالکان شده بودند و قصد تصرف قسطنطنيه را داشتند هفتم اپريل 690 در شرق مقدونيه (مكدونيا) از ارتش حكومت روم شرقي شكست خوردند و موقتا به عقب رانده شدند. مرور زمان نشان داد كه اين شكست مانع استقرار اسلاوها در بالكان نشد.
اسلاوها كه پس از استقرار در اراضي شمال شرقي آدرياتيك (از جمله اسلونياي امروز) با ايتاليا همسايه شده بودند از طريق اسلواكي خط اتصال خود را با مناطق اسلاو نشين (لهستان، اوكراين، روسيه و بلاروس) امروز قطع نكردند و به پيشروي خود در اروپاي جنوبي ادامه دادند كه صربستان اينك بزرگترين سرزمين اسلاو نشين در اين منطقه است.
اسلاوهاي جنوبي در پايان جنگ جهاني اول كشور واحدي در جنوب اروپا براي خود تاسيس كردند كه در سال 1929 نام يوگوسلاوي (سرزمين اسلاوهاي جنوبي) برخود نهاد. تيتو پس از جنگ جهاني دوم يوگوسلاوي را به صورت يك كنفدراسيون سوسياليستي در آورد كه در دهه دوم پس از مرگ او به تدريج تجزيه شد و قدرت هاي بزرگ غرب كه منافعشان در تقسيم كشورها به قطعات كوچكتر است به اين فروپاشي كمك كردند. جاه طلبان محلي كه با تقسيم كشورها به مقام و منزلت مي رسند، با كمك خارجي، عامل عمده تجزيه كشورها هستند. تيتو در ايجاد کنفدراسيون يوگوسلاوي همان اشتباهي را مرتکب شد که لنين در جماهيريه کردن امپراتوري روسيه و هر دو اتحاديه هم فروپاشيدند. تجربه اين دو فروپاشي، تفکر کنفدراسيون سازي را تضعيف و به هواداري از اين انديشه عملا پايان داده است. در دوران حکومت برژنف، به او پيشنهاد شده بود که اتحاد جماهير شوروي را به صورت قبل از انقلاب (امپراتوري روسيه) بازگرداند و نام «فدراسيون سوسياليستي روسيه» بر آن بگذارد و همزمان يک جامعه مشترک المنافع کنفدراسيون مانند بوجودآورد و اعضاي پيمان ورشو را وارد آن کند و درهايش را به روي عضويت ساير کشورها باز بگذارد و با سازش با تيتو، روسيه را تضمين کننده بقاء کنفدراسيون يوگوسلاوي قراردهد که امروز و فردا کرده بود و پيشنهاد معلق مانده بود که به باور مورخان، اگر پذيرفته و عملي شده بود نه تنها دو فروپاشي بزرگ اواخر قرن 20 صورت نمي گرفت بلکه جهان امروز چهره ديگري داشت.
همچنين گسترش «ناتو» پس از آن دو فروپاشي و عضويت چند دولت اسلاو در آن، اين آرزوي قديمي برخي از اسلاوها به ويژه روس ها را که ميان خود يك جامعه مشترک المنافع بزرگ بوجودآورند فعلا به بايگاني سپرده است. احتمالا تلاش غرب و به ويژه دولت واشنگتن در گسترش ناتو [پس از فروپاشي شوروي] که در معرض تهديد نظامي هم نيست، جلوگيري از تحقق آرزوي اتحاد اسلاوها به رياست روسيه باشد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
برخي ديگر از رويدادهاي 7 آوريل

1341:نخستين دانشگاه اروپاي مركزي به معني واقعي كلمه، هفتم مارس سال 1341 در شهر پراگ آغاز بكار كرد.

1652:هلندي هاي مهاجر در جنوب آفريقا در«كيپ تاون» مستقر شدند كه بعدا اقليت سفيد آفريقاي جنوبي را به وجود آوردند.

1770:فرانسيس لاول نخستين كارخانه نساجي كه پنبه خام را تبديل به پارچه مي كرد به وجود آورد.

1788:نخستين دسته اروپائيان مهاجر وارد «اهايو» شدند و در محلي كه آن را مارييتا نامگذاري كردند مستقر گرديدند.

1942:سازمان انتشارات و تبليغات 18 فروردين 1321 از وزارت فرهنگ مجزا و به نخست وزيري وابسته شد كه اينك قسمتي از وظايف وزارت ارشاد را تشكيل مي دهد.

1948:سازمان جهاني بهداشت WHO تاسيس شد.

1990:يک دادگاه فدرال آمريکا درياسالار «جان پويندكستر» رئيس شوراي امنيت ملي آمريكا را در جريان مسئله «ايران ــ كنترا» مقصر تشخيص داد و محكوم كرد. كنگره آمريكا دولت اين كشور را از دادن كمك مالي به مخالفان مسلح دولت چپگراي نيكاراگوئه منع كرده بود كه پاره اي از مقامات دولت آمريكا با يك عمل غير مستقيم پول حاصله از فروش اسلحه به ايران را به كنترا ها (مخالفان دولت نيكاراگوئه) مي دادند كه قضيه افشاء شد و پاي محاكمه به ميان امد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
صفحه  صفحه 28 از 49:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  48  49  پسین » 
فرهنگ و هنر

روزنگار تاریخ جهان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA