ارسالها: 23330
#51
Posted: 21 Jan 2015 23:05
شرایط تحصیل و اقامت تابعین افغان
تحصیل کودک تبعه افغان در هیچ یک از مقاطع تحصیلی رایگان نیست. در مدارس دولتی شهریه آموزش پرداخت میکنند و در مواردی از تحصیل در مدارس روزانه محروم هستند و ناچارند در مدارس شبانه تحصیل کنند.
بر پایه جدولی که سازمان سنجش آموزش ایران وابسته به وزارت علوم در ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ منتشر کرد، برای اتباع غیر ایرانی در کنکور کارشناسی ارشد سال ۹۱ انتخاب رشتههای تحصیلی مانند فیزیک اتمی، فیزیک (گرایش هستهای)، مهندسی هستهای، مهندسی تسلیحات، مهندسی فناوری اطلاعات (گرایش امنیت اطلاعات، امنیت شبکه، مخابرات امن)، مهندسی هوافضا(کلیه گرایشها)، مهندسی شیمی(گرایش صنایع پالایش، پتروشیمی، شیمیایی، معدنی، گاز، عملیات پتروشیمی)، مهندسی نگهداری هواپیما(هوانوردی، خلبانی، مراقبت پرواز، نمایش و نگهداری هواپیما)، الکترونیک هواپیمایی، مهندسی فرماندهی و کنترل هوایی، تکنیک حوزههای نظامی، علوم و فنون هوانوردی، خلبانی هلیکوپتر، مهندسی تعمیر و نگهداری بالگرد، اطلاعات نظامی، اویونیک هواپیما، علوم نظامی، ناوبری و فرماندهی کشتی، مدیریت و کمیسر دریایی ممنوع است.
تابعین افغان در افتتاح حساب و اعمال بانکی نیز مشکلات بسیاری را متحمل میشوند و با محدودیت فراوانی رو به رویند. اجازه دریافت گواهی نامه و بهدنبال آن اجازه خرید و فروش وسایط نقلیه را ندارند. حال آنکه عدم اجازه خرید اموال غیرمنقول توجیه ملی دارد. اما اجازه رانندگی و خرید موتورسیکلت یا ماشین تهدیدی برای جامعه ایجاد نمیکند.
در سال 91 مناطق ممنوعه برای اقامت اتباع غیرایرانی، بهویژه شهروندان افغان اعلام شد. اقامت شهروندان افغان در ۱۴ استان ایران بهطور کامل ممنوع است. این استانها عبارتند از آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، مازندران، سیستانوبلوچستان، هرمزگان و همدان.
ممنوعیت حضور افغانها در مازندران از 10 تیر سال گذشته اجرایی شد و در پی تصمیم مسئولان استان مازندران برای اخراج مهاجران افغان از این استان، گروهی از سینماگران و بازیگران ایرانی از جمله «داریوش مهرجویی»، «مانی حقیقی»، «لیلا حاتمی»، «نیکی کریمی»، «علی مصفا» و جمع دیگری از هنرمندان اعلام کردند در اقدامی حمایتی و برای همدلی با مهاجران افغان به استان مازندران سفر میکنند.
بنابراین ممنوعیت اقامت شهروندان افغان فقط در سه استان تهران به جز منطقه «خُجیر» در منطقه ۱۳ شهرداری، البرز و قم مجاز است.
اصفهان، بوشهر، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خوزستان، سمنان، فارس، قزوین، کرمان، گلستان، مرکزی و یزد نیز استانهایی هستند که بخشهایی از آنها برای اقامت شهروندان افغان ممنوع است.
تاکید میشود موضوع این نوشتار مهاجرانی اند که به صورت قانونی حدود 3 دهه است در ایران سکونت دارند و بعضا شهروند ایران تلقی میشوند. اگر چه بیتردید ورود غیرقانونی که پدیدهای معمول در همه کشورهاست نیز دلیل کافی برای هتک حرمت و بی احترامی و تحقیر مهاجران نیست. اخراج دسته جمعی 25هزار زن و مرد و کودک مهاجر افغان در صفهای طویل از مرزهای زرنج به صورت راهپیمایی با معیارهای پذیرفته شده سازگار نیست و برای کشورمان هم کارنامه خوشایندی به حساب نمی آید.
رعایت شأن و حرمت انسان حتی اگر مرتکب جرم شده باشد در تعالیم دینی و رفتاری ما سفارش شده است. اما به هر رو ضرورت اصلاح قوانین مهاجرت در زمان کنونی به شدت احساس میشود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#52
Posted: 21 Jan 2015 23:06
هزینه اقامت در ایران
هر فرد تبعه افغان اعم از کودک و بزرگسال متناسب با نوع تابعیتی که دارد، موظف است سالانه مبلغی در ازای اقامت خود پرداخت کند. به عنوان مثال از مهاجرانی که کارت اقامت دارند در خرداد ماه هر سال برای تمدید کارت مبلغی دریافت میشود. این در شرایطی است که سازمان ملل سالانه مبلغی را به عنوان کمک هزینه اسکان مهاجران افغان به دولت ایران پرداخت میکند.
از سوی دیگر در سالهای اخیر با اجرایی شدن طرح هدفمندی یارانهها و سیل عظیم تورم، فشار بر خانوادههای مهاجر بسیار زیاد شده است. زیرا به این خانوادها یارانه تعلق نمیگیرد و افزایش افسار گسیخته قیمتها زندگی را دشوار کرده است. همه این مسائل در کنار رفتار بیاعتماد و تحقیرآمیز با تابعان افغان در کشور گسترده و پهناوری چون ایران با آن پیشینه تمدنی برای افغانهای ساکن سرزمینمان تصویری تلخ ساخته است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#53
Posted: 21 Jan 2015 23:07
مهاجران و اشغال فضای کسب و کار در ایران
با این همه بزرگترین دلیل مخالفت با حضور افغانها در ایران و به دنبال آن پاره ای بدرفتاری در جامعه با ایشان اشغال فضای کسب و کار عنوان می شود. برداشتی که به این شدت و حدت درست نیست. طبق فهرست اعلامی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشاغل چهارگانهای که افغانهای مجاز میتوانند در آن اشتغال داشته باشند به این ترتیب است:
1- مشاغل سنگبری و سنگتراشی
2- کارگری در کارگاههای کشاورزی مانند بیلزنی، سمپاشی، علوفه جمع کنی و امثال آن
3- مشاغل راهسازی و معدن از جمله تعمیر و نگهداری تونل، استخراج و حفاری معدن
4- مشاغل کشتارگاه مانند چوپانی، متصدی مرغداری و سلاخ دام و طیور و برخی مشاغل پراکنده مانند سوزاندن و امحاء زباله، بازیافت مواد شیمیایی، کمپوست سازی، تخلیه و نظافت مخازن، استخرهای فاضلاب یا کارگر کوره های ریخته گری.
نیازی به توضیح نیست که در مشاغل تعیین شده از سوی این وزارتخانه رقابت و تقاضای بالایی وجود ندارد و عمدتاً جزو مشاغل سخت محسوب میشوند. نمیتوان مدعی شد حضور مهاجران افغان در این مشاغل فرصت شغلی هموطنان را گرفته است. از طرف دیگر مهاجران موضوع این نوشتار از آنجا که سالهاست در ایران ساکن هستند و سودای بازگشت ندارند و وجه دریافتی حاصل از کارشان را از کشور خارج نمیکنند.
اشاره به این نمونه هم به جاست که هماکنون 130هزار شهروند ایرانی ساکن کشور سوئیس هستند، کشوری که فقط 9میلیون جمعیت دارد.
بی شک همگی نگاهی انسان دوستانه به حقوق ایرانیان در کشورهای دیگر داریم و به آن از دید حقوق بشری نگاه می کنیم و باور داریم که تن و روح انسان با هر تابعیتی شریف است. اما آیا همین قضاوت در مورد مردم افغان ساکن کشورمان نیز وجود دارد؟ لحاظ حقوق برابر و قانونگذاری در این زمینه مربوط به دولت هاست اما لازم است نگرش مردم نیز در ایران درباره حضور افغان ها تغییر کند. نگرشی که رنگ و بوی نژاد پرستی به خود گرفته است.
پایان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#55
Posted: 26 Jan 2015 06:36
از جنايتهاي افاغنه در ايران
دو روزنامهنگار افغان در سخناني بيپايه مدعي شدند كه حكومت ايران در تيرماه 87 پنج هزار افغاني را زنده به گور كرده است اين درحالي است كه تجاوز، كشتن ، دزدي و سرقت، به يكي از عاديترين اخبار در زمينه جنايتهاي برخي افاغنه در ايران تبديل شده است.
برخي سياستهاي منفعلانه وزارت خارجه در برخورد با همسايگان و عدم برقراري رابطه ديپلماتيك قدرتمند با آنها، سبب شده تا كشور ضعيف و تازه به دوران رسيدهاي چون افغانستان نيز به جوسازي رسانهاي عليه ايران روي آورد.
به گزارش خبرنگار «تابناك»، در همين زمينه عليرغم تحمل و مهماننوازي كه ايرانيها در چند دهه گذشته نسبت به افاغنه مقيم ايران از خود نشان دادهاند و در مقابل بعضا اعمال بسيار خبيثانه و مجرمانهاي برخي از اين مهمانان ناخوانده از خود نشان دادهاند، از چندي پيش به اين سو، چند رسانه نيمه دولتي و حكومتي افغان اقدام به پخش برنامههايي عليه ايران كرده و در آن دولت جمهوري اسلامي را به آزار و اذيت افغانه مقيم ايران و حتي كشتن آنها متهم كرده است.
از جمله اين برنامهها، مصاحبه هايي بود كه در تلويزيون «امروز» وابسته به نماينده كابل در مجلس افغانستان پخش شده و در آن دو روزنامهنگار افغان در سخناني بيپايه، مدعي شدند كه حكومت ايران در تيرماه 87 پنج هزار افغاني را زنده به گور كرده است! و جزئيات اين ادعا نيز در كتابي نوشته و منتشر ميشود.
بنا بر اين گزارش، جرياني ديگر نيز با وقاحت تمام، تحميل خود به مردم و جامعه ايران را اقامت تلقي كرده و طي سلسله برنامههاي بسيار مدعي شدهاند كه در اسلام كسي كه پنج سال در كشوري اقامت! داشته باشد تابعيت آن كشور را دريافت ميكند، ولي با گذشت سي سال هنوز ايران به افغانيهاي مهاجر (مهاجم) تابعيت نداده است.
اين در حالي است كه به نسبت برخي كشورها مانند پاكستان، مردم و حكومت ايران برخورد بسيار صميمانه و انسان دوستانهاي با اين مهمانان ناخوانده داشته و علي رغم مشكلات بسيار آنان را تحمل كرده است.
گفتني است، تنها مراجعه ساده و سطحي به صفحه حوادث روزنامههاي كشور نشان از فجايع اخلاقي و جنايي تأسفباري كه توسط اين مهمانان ناخوانده بر سر دختران و پسران ايراني آمده داده و گواه خوبي بر تحمل ستودني جكومت و ملت ايران است. به گونهاي كه تجاوز به دختر بچهها و پسران خردسال، كشتن سبعانه صاحبكاران پير و جوان و دزدي و سرقت به يكي از عاديترين اخبار در زمينه جنايتهاي برخي افاغنه در ايران تبديل شده است.
از سوي ديگر بلاي خانمانسوز ترياك و مواد مخدر كه بنا بر گزارش نهادهاي رسمي 75 درصد ترياك جهان در افغانستان توليد ميشود، يكي از گذرگاههاي اصلي عبور آن مرزهاي مخفي و صعبالعبور ايران است كه روزانه و ماهانه چندين كشته و زخمي بر دستان ماموران جان بر كف ايراني ميگذارد.
و نكته جالب اينكه بسياري از مقامات ارشد افغان، خود از دلالان بزرگ و مطرح مواد مخدر در منطقه هستند و اين روزها عقدههاي فروخورده از مسائل ديگر را با بهانه قرار دادن افاغنه مقيم ايران در رسانههاي خود مبدل به آتش كرده و به سمت ايران نشانه رفتهاند.
ناگفته پيداست كه در حال حاضر از ميان 1200000 هزار افغاني قانوني مقيم در ايران و 1500000 افغاني غير قانوني مقيم ايران بسياري نيز بي خطر و حتي از رويه و زندگي خوب و مسلامت آميزي برخوردار بوده اند اما چنين برخورد ها و هجوم رسانه اي افغان ها به ايران، موجب آن مي شود تا بر برشمردن لكه هاي سياه چنين مجاورتي بر ادامه اين قبيل پررويي ها پايان داده شود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#56
Posted: 26 Jan 2015 06:44
مطلب البرز تیوز:حکایت افغانی هایی که شهروند ایرانی میشوند
آنها كابل را با تهران ميشناسند، لباس بلند و شلوار گشاد محلي را در آوردهاند و اينجا در تهران تيشرت ماركدار و شلوار جين ميپوشند. آدامس ميجوند و گاهي كه پول توي جيبشان باشد خرجهاي آن چناني ميكنند!
رويت را كه بر ميگرداني، كم نيستند دختران جوان افغان كه شالها، روسريها و مانتوهاي رنگارنگ مد روز تهرانيها را بر سر و تن دارند و ديگر چادرهاي بور چيني را از سر برداشتهاند و فقط زنهاي قديميتر افغان در مناطق محرومتر اين سر و وضع را دارند. اينها دختران نسل جديد افغانهاي تهراني هستند كه چشمهاي بادامي و تنگشان را آرايش ميكنند و خيابانهاي شمالي تهران را خوب ميشناسند!
اينها هم نسل سومي هستند، مثل ما تهرانيها كه نسل سومي داريم،اما با تفاوت اينكه نسل سوم آنها در بهترين شرايط تاريخي آب و اجداديشان به سر ميبرند، دوراني كه پدرانشان در خواب هم نديدهاند!
هرچند تهرانيها هنوز وقتي واژه «افغاني» را ميشنوند ياد چيزهاي خوبي نميافتند و هنوز اين واژه براي افغانها نوعي تحقير شمرده ميشود، هرچند كه هنوز افغانهاي ـ البته مجازـ همچون ساير مهاجران و پناهندگان دركشورهاي دنيا موقعيت اجتماعي و شهروندي ندارند، اما به نظر ميرسد همين شرايط ترديد و گريز و بيتفاوتي دولت ايران نسبت به اخراج آنها برايشان شرايط مطلوبي را فراهم كرده باشد.
در عين حال نبايد ساير امكاناتي كه برايشان فراهم شده را در نظر نگرفت، چه اينكه همين شرايط مهمان نوازي ايرانيان بيش از حد متصور و لازم بوده و تاكنون هم صدمات جبران ناپذير اجتماعي، اقتصادي و حتي امنيتي را براي ايرانيها و دولت فراهم كرده است.
افغانيهايي كه هر روز بيش از دو دلار خرج يارانههايشان براي زندگي در شهر ميشود؛ ديگر به هيچ قيمتي حاضر به رفتن به شهر و ديار خود نيستند. چرا كه اينجا هم كار دارند،هم زن، هم درس دارند و هم تفريح و امنيت و آسايش و ... يعني به اصطلاحي هم دين دارند، هم دنيا!
بيست سال پيش وقتي يك افغان را توي خيابانهاي تهران ميديديم در موقعيتهايي نظير حفر كانالهاي آب و فاضلاب، چاهها، زمينهاي كشاورزي، كارگر شهرداري و ... بود اما حالا افغانها همه جا هستند، در هر كار ردپايي دارند، پير و جوانشان را ميتوانيد در همه جا پيدا كنيد.
اگر حوزوي باشيد و اگر دانشگاهي، اگر تجارت كنيد و خريد و فروش، اگر در كار فرهنگ باشيد و آموزش و يا اگر در كارهاي خلاف و قاچاق و ... باشيد حتما يك افغان هم آنجاست و آنقدر در برخي از شغلها و صنوف جاي خود را محكم كردهاند كه در جريان برنامه دولت ايران براي اخراج آنها، اين كارفرمايان ايراني و برخي از مسؤولان صنوف بودند كه مخالفتهاي جدي را مطرح كرده و جلوي اخراج را ميگرفتند.
از سوي ديگر نميتوان اين نكته را از نظر دور داشت كه متاسفانه جمعيت مهاجران مجاز و غيرمجاز افغانها در زمان ارتكاب جرم چندان مشخص نيست و در نگاه مشاهده كننده بيروني بين اين افراد تفكيكي وجود ندارد و عموما ارتكاب جرم افغانهايي كه چند ماه بيشتر درايران نيستند ، شرايط زندگي وامنيت كار افغانهاي مجاز را هم بر هم ميزند.
نسل اول - جنگ زدههايي كه مهماني را شروع كردند
بخشي از آنها همان پيرمردهاي افغان هستند كه در روزهاي پس از پيروزي احمد شاه مسعود ـ فرمانده قهرمان جهاد و پايداري ـ به كشورشان برگشتند تا در همان خاك هم به خاك سپرده شوند.
اما پيرمردهاي افغاني كه در تهران ماندهاند در هر سن و سالي كه هستند با شرط سلامت بايد در كنار ساير اعضاي خانواده كار كنند، در ايران كه باشند براي آنكه زندگي روي غلتكش بچرخد بايد كار كنند، اين قانون اين شهر است و افغانهايي هم در اين سه دهه حضور در اين پايتخت عريض و طويل اين موضوع را خوب فهميدهاند.
اين نسل اما و اگر و حقي هم به گردن نسلهاي بعدي دارد، نقشي كه بسيار مهم است و باعث ثبات تقريبا نسبي افغانها در تهران و البته ايران شده است.
بدون شك اگر سه دهه پيش، نه ! اما تا همين ده- پانزده سال قبل افغانها دست از اصرارشان براي ماندن در ايران برمي داشتند و ايران مثل قديمترها برايشان فقط همسايه ميماند، در اين صورت نسلهاي بعدي كه ديگر چهرههايشان هم به افغانها نميرود، در خاك آباواجداديشان بزرگ ميشدند و به راستي اگر در همان زمان حضور نيروهاي ائتلاف شمال(نيروهاي همراه احمد شاه مسعود) همه افغانهايي كه به ايران و ساير نقاط دنيا مهاجرت كرده بودند برميگشتند آيا اين كشور باز هم به كام نيروهاي طالبان شيرين ميشد !؟
به هر روي داستان افغانهاي كارپيشه و قانع در ايران با همين نسل اول افغانهاي مهاجر شروع شد و تا امروز ابعاد و شكلهاي جديد، منحصر به فرد و تا حدودي خطرناك به خود گرفته است و حالا اين نسل يا ديگر زنده نيستند، يا از كار افتاده شدهاند و جايشان را به نسلي دادهاند كه سه دهه پيش در كنار پدر و مادرشان نميدانستند كشورشان را به كدام مقصد ترك ميكنند و آيا باز هم برميگردند.
نسل دوم - بنيانگذاران كار زياد با مزد كم ! ازدواج ايراني و مقاومت براي نرفتن
وقتي مردان افغان دست زن و بچههاي خود را گرفتند و راهي ايران كه نزديكترين، بازترين و راحتترين مرز را داشت شدند، فرزندانشان هيچ وقت به اين سرزمين جديد، دور شدن از وطن يا حتي وضعيت زندگيشان فكر هم نمي كردند، در آن روزهايي كه كودكان افغان گرسنه بودند، حتما فكركردن به اسباببازي و يا حتي خود بازي برايشان بي معنا بود و گرسنگي نمي گذاشت كه به جايي كه ميروي فكر كني ! نسل دوم ، همين كارگران امروز و چند سال پيش ما در ايران هستند، پدران همين كودكاني كه ديگر كشورشان ايران شده و زبانشان هم برگشته !
مردان افغاني كه بدون خانواده و براي كار به ايران مي آمدند، به دليل حفظ ارتباط با خانواده و كشورشان احتمال و انگيزه بيشتري براي بازگشت داشتند اما بخش قابل توجهي از افغانهاي مجاز و غير مجازي كه با خانواده آمدند ديگر حتي با اجبار هم از ايران بيرون نرفتند و امروز حدود دو دهه است كه ايراني! تهراني، شيرازي، مشهدي و ... هستند!
نسل دوم افغانهاي تهراني اما نسبت به نسل قبلي فرصت بيشتري آموزش، بهداشت، كار و در نهايت زندگي داشتند و توانستند با گرفتن دختران فقير از خانوادههاي محروم ايراني خود را به ايرانيها آنچنان وصل كنند كه تا چند نسل ديگر هم جدايي امكانپذير نباشد.
اين نسل همان گروهي بودند كه طي حداقل يك دهه گذشته در مقابل انواع برنامههاي دولت ايران براي بازگشت مهاجران مقابله كردند!
شايد بتوان گفت كه اين نسل از افغانها بيشترين آسيب را ديدهاند، چرا كه دوران كودكي و نوجواني آنها با سالهاي سخت پس از جنگ در ايران همراه بود، دوراني كه كار و زندگي بسيار سخت بود و هنوز مردم و بسياري از مسئولان ايران حضور تعداد قابل توجهي از افغانها را در پايتخت برنميتافتند و هنوز اجاره دادن خانه، ازدواج با دختران ايراني، كار كردن در محيط كاري و ... تابويي خطرناك بود كه مردم از آن اجتناب ميكردند!
البته ناگفته نيست كه در همين سالها همين نسل از افغانها به دليل خاصيت كلي دوري از وطن و نداشتن نگراني از بابت بيآبرويي، فقر و نداشتن كار، دستمزدهاي كم در مقابل كار زياد كه كارفرمايان ايراني را بد عادت كرد و همچنين برخي اخبار درمورد تخلفات و بعضا جنايات افغانها به مردم ايران باعث شد اين نسل در اذهان ايرانيها نسلي خطرناك و غير قابل ترحم تا امروز بماند.
در عين حال پدران كودكان افغان امروز تهران ما، در دهه هفتاد و اواخر دهه شصت فرصتهايي را هم براي درس خواندن پيدا كردند، به طوري كه در سه دهه گذشته بيش از 602 هزار نفر از بزرگسالان افغان در دورههاي سوادآموزي شركت كرده و با سواد شدهاند.
همچنين مدير كل اتباع و مهاجرين خارجي وزارت كشور چند ماه پيش با تاكيد بر اينكه آمار دقيقي از مجموع فارغالتحصيلان افغان در مراكز آموزش عالي وجود ندارد گفت: حدود 12 هزار نفر در سي سال گذشته در رشتههاي مختلف آموزش عالي در نقاط مختلف كشور فارغالتحصيل شدهاند.
نسل سوم - افغانيهاي تهراني ، كودكاني كه كابل را با تهران ميشناسند!
آنها كمتر به فكر رفتن و بيشتر آماده ماندن در تهران به هر طريق ممكن هستند.
دختر بچهها و پسر بچهها، به بلوغ رسيدهها و يا نوزاداني را ميگويم كه هنوز از آب و گل بيرون نيامده بايد با زبان فارسي و با گويش ايراني حرف بزنند، مدرسه ايراني بروند و آداب و رسوم ايراني را ياد بگيرند، با دوستان ايراني درس بخوانند و بازي كنند، كنكور بدهند و بعدترها به راه برخي از همكيشانشان، شايد زن ايراني هم بگيرند!
اينها براي آنهايي است كه مجاز هستند و كارت اقامت دارند، اما كودكان نسلي كه افغان غيرمجازند، كجاي تهران ما هستند!؟
نسل سوم - افغانيهاي تهراني ، كودكاني كه كابل را با تهران ميشناسند!آنها كمتر به فكر رفتن و بيشتر آماده ماندن در تهران به هر طريق ممكن هستند.
دختر بچهها و پسر بچهها، به بلوغ رسيدهها و يا نوزاداني را ميگويم كه هنوز از آب و گل بيرون نيامده بايد با زبان فارسي و با گويش ايراني حرف بزنند، مدرسه ايراني بروند و آداب و رسوم ايراني را ياد بگيرند، با دوستان ايراني درس بخوانند و بازي كنند، كنكور بدهند و بعدترها به راه برخي از همكيشانشان، شايد زن ايراني هم بگيرند!
اينها براي آنهايي است كه مجاز هستند و كارت اقامت دارند، اما كودكان نسلي كه افغان غيرمجازند، كجاي تهران ما هستند!؟
نبايد خيلي دور رفت و فكرهاي زيادي داشت!
آنها هم در كنار ما و هم جلوي ديد مسؤولان دولتي و نيروي انتظامي هستند! در معرض ديد آنها بزرگ ميشوند، گاهي درس هم ميخوانند اما تقريبا هميشه كار ميكنند و انگار ديده نميشوند!
تهران ما در شرايط فعلي با دو جور نسل سومي افغان مواجه است، كودكان افغان مجازي كه سر و لباس و زندگي مناسبي دارند و در شرايط نسبتا مناسب و ثابتي درس ميخوانند و بزرگ ميشوند و كسي به بزرگ شدن آنها در تهران ما توجهي ندارد و در سوي ديگر كودكان افغان غيرمجازي كه رنگ حمام و تميزي را كمتر به خود ميبينند، پدر و مادر مشخص و درست و حسابي ندارند و از كل 24 ساعت شبانهروز 18-19 ساعت آن را در خيابانها براي كار، آشغال جمع كردن و دورهگردي به سر ميبرند.
اگرچه دولت ايران مدارس اختصاصي را براي كودكان افغان نگذاشته اما كودكان افغان مجازي كه خانواده آنها توان مالي داشته باشند در همين مدارس ايراني هم درس خوانده و ميخوانند، چه اينكه طبق آمار آموزش و پرورش در سال تحصيلي 86-85، 119هزار و 346 كودك افغان در حال تحصيل بودهاند كه اين آمار نسبت به سال تحصيلي 70-71، 75 درصد رشد را نشان ميدهد.
با اين وجود ميل به درس خواندن در بين كودكان افغان مجاز و غيرمجاز بسيار بالاست و به خصوص دختران افغان علاقه زيادي به ادامه تحصيل دارند و براي رسيدن به اين هدف خود توانستهاند در مدارسي تحت عنوان مدارس كودكان كار و خيابان كه زيرمجموعه انجمن حمايت از كودكان كاروخيابان است درس بخوانند در حالي كه شناسنامه ندارند.
از سوي ديگر دختران و پسران 6-7 ساله يا 15-16 ساله افغان مجاز يا غيرمجاز، ما بخواهيم يا نه، ديگر تهراني شدهاند! تهران به عنوان شهري كه شهرستانيهاي خودمان به دنبال پولدار شدن در آن ميگردند، افغانها را هم در خود نگه ميدارد و در فاصله كوتاهي راه درست يا غلط پولدار شدن را به آنها ميآموزد و در اين ميان يا به جايي ميرسند و يا مجرم و بزهكاري حرفهاي ميشوند! يكي گوني به دست ميگيرد و از ميان آشغالهاي پشت در خانههاي ما سرمايه جمع ميكند ! يكي كارگر كارگاه پوست و قارچ و مرغداري و آجرپزي و ... است، يكي سر چهارراهها دركنار اسفند مواد مخدر ميفروشد و يكي ديگر سالهاست كه در يكي از گرانقيمتترين و مجلل ترين خانههاي شمال تهران سرايدار فيكس است!
نسل سوميهاي افغانها به خصوص بخشي كه با داشتن كارت اقامت پدر و مادرانشان آينده روشنتري را براي خود ميبيند، ديگر به دنبال اين شغلهاي نازل نيست. نسل سوم افغانها، مي خواهد در اين آشفته بازار كلانشهر ما سري بالاتر از سرهاي پدران خود داشته باشد، اين نسل علاوه بر دانشگاه و مدرسه و درمانگاه و امكاناتي كه تا به حال داشته به دنبال داشتن شغلهايي رسميتر در دستگاه دولتي ايران، مدارج علمي بالاترو امنيت بيشتر براي زندگي و كار است و در حالي كه هنوز تهران ساكنان خود را تبديل به شهرونداني داراي حقوق مدني محقق شده نكرده است آنها به دنبال تبديل شدن به يك شهروند حداقل درجه دوم هستند!
كودكان افغان كه امروز در دامان و بغلهاي مادرانشان بزرگ ميشوند چند سال ديگر تهرانيهايي هستند كه به جز امكانات زندگي، حقوق مدني خود را هم طلب ميكنند !
به هر روي نبايد اين حقيقت را از نظر دور داشت كه جمعيت بيش از يك ميليوني افغانها غير مجاز در ايران و چندين صد هزار نفري آنها در پايتخت روي نوع زندگي ، كيفيت ، آموزش و مهمتر از همه كار و معيشت افغانهاي مجاز اثر نامطلوب گذاشته است و حالا ديگر به چشم مردم تهران و ايران، افغانها يك جور بيشتر نيستند و فرقي بين افغان مجاز كه كارت اقامت دارد، سه دوره در طرح آمايش دولت ايران شركت كرده، گاهي پولي به جاي ماليات ميدهد و ... با افغانهايي كه هنوز يك ماه نيست قاچاقي به ايران و تهران آمدهاند، نمي گذارند.
شواهد و نتايج عملكرد مسؤولان دولت ايران در سالهاي گذشته براي انسداد مرزهاي شرقي، مقابله با ورود افغانهاي جديد و برنامههاي منسجم براي بازگشت داوطلبانه افغانهاي مجاز و اخراج افغانهاي غيرمجاز گوياي اين امر است كه اهتمام جدي براي خروج افغانها وجود ندارد و هنوز معلوم نيست كه ايران ميخواهد جمعيت قابل توجه و نگرانكننده مهاجران خود را برگرداند يا نه !؟ وقتي هنوز انسداد مرزها شرقي با انجام نرسيده و قاچاق افغانها با كمترين قيمت توسط برخي ايرانيها صورت ميگيرد و طرحهاي اخراج و بازگشت داوطلبانه به دلايلي چون سرماي هوا متوقف ميشوند، ديگر نميتوان گفت كه اين مهمانان رفتني هستند و اين مهماننوازان قصد ديگري جز مهماننوازي بيش از سه دهه دارند.
گويي ميخواهيم علاوه بر نسلهاي اول و دوم افغانهاي جنگزده، نسلهاي سوم و چهارم تهراني و اصفهاني و مشهدي و شيرازي شده آنها را هم در دامان پرمهر خود بزرگ كنيم!
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#57
Posted: 26 Jan 2015 06:50
واکنش یک افغان به مطلب البرز تیوز:امیدوارم مملکتتان بدتر از افغانستان و فلسطین و عراق شود!
یک دختر افغانی با ارسال پیامی به پایگاه خبری البرز ضمن واکنش به انتشار مطلبی با عنوان " حکایت افغانی هایی که شهروند ایرانی میشوند" علیرغم میزبانی وی وبسیاری از هموطنانش در کشورمان آرزو کرد روزی ایران بدتر از عراق و فلسطین و افغانستان شود.
وی که خود را "تمنا" معرفی کرده است در بخشی از نامه خود می نویسد: باید بدونین مهاجرین افغان مجانی اینجا نیستن ما بابت تک تک کارهایی که انجام میدیم پول هم بابتش میدیم.حالا خوبه باعث تمام رونق ایران همین افغانیان تمام خونه های ایرانو تمام ساختموناتونو افغانیا ساختن فکر میکنین خودتون عرضه دارین؟!
به گزارش البرز در متن این نامه می خوانیم: سلام من یه دختر افغانی هستم و به خودم افتخار میکنم....نویسنده ی این وبلاگ(سایت) با نوشتن چنین مطالبی شان و منزلت خودشو نشون داده حرفاش خیلی بی معنی و بی ربطه باید بدونین مهاجرین افغان مجانی اینجا نیستن ما بابت تک تک کارهایی که انجام میدیم پول هم بابتش میدیم.حالا خوبه باعث تمام رونق ایران همین افغانیان تمام خونه های ایرانو تمام ساختموناتونو افغانیا ساختن فکر میکنین خودتون عرضه دارین؟.
وی سپس ادامه میدهد: اگه بلد بودین که میدادین ایرانیای خودتون بسازن نه افغانیا.فکر می کنین ما افغانی دوست داریم تو این ایران در پیت که هیچی نداره زندگی کنیم نه به خدا ماهم دوست نداریم همه ی اینا از سر اجباره.حالا تازه ما کشورمون اشغال شده شما ایرانیا چی که نصف مردمتون تو اروپا و آمریکان اگه یه سفر به اروپا و آمریکا داشته باشین ببینین اونا در مورد یه ایرانی چی میگن از خودتون خجالت میکشین .....
این دختر عصبی افغان در ادامه با ارسال مشخصه اینترنتی خود می نویسد: حرف برای گفتن خیلی زیاده اما وقت کمه نویسنده ی شما یا بقیه دوستان اگه خواستین با من در ارتباط باشین...
به امید اون روزی که ایران بدتر از افغانستان فلسطین و تمام کشورهایی که در حال جنگ هستن و وقتی ایرانیا میان کشور افغانستان و ما رفتارمون از این بدتر با شما باشه!!!!
پایگاه خبری - تحلیلی البرز ضمن احترام به گروهی از مهاجران افغان که در سایه احترام متقابل و با رعایت قانون در ایران امن اسلامی سکنی گزیده اند به این دختر افغانی برای بیان عقیده خود نیز احترام می گذارد اما از مسئولان وزارت کشور می خواهد همانطور که وزیر محترم کشور در ابتدای امسال نیز اعلام کرده است برخورد جدی و قانونی با مهاجران غیرقانونی بویژه اتباع افغانی که از عوامل اصلی قتل، غارت و تجاوز در مناطق مختلف کشور هستند بعمل اورد. این پایگاه خبری حق هموطنان و بازدیدکنندگان را برای بیان عقیده و نظر در این باره محفوظ می داند و آنها را در چارچوب اخلاق منتشر خواهد کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 22
#58
Posted: 26 Nov 2016 07:09
امیدوارم هر چه سریعتر آرامش به این کشور بیاد
من چندتا دوست دارم از ولایت بلخ و یک دوست دیگری دارم که در حزب وحدت فعالیت داره بسیار انسانهای شریف و با کمالاتی هستند و همیشه در نزدیکی فرهنگهای ما به هم در اتفاق نظر هستیم. بیایید از ته قلب آرزو کنیم که آرامش به این کشور برگرده تمام مهاجرین برگردن و در سرزمین مادریشان زندگی کنند
زنده باد افغانستان و مردم آن
به دنبال تولدی دیگر نیستم
من به نیروانا نخواهم رفت
من در ”آنجا بودن”نیستم
من از اشراق سخنی ندارم
ابرمرد خود را به دار آویختم
من از هستندگی نیست گشتم
من از "ترکیب" پندی نگرفتم
””آوا””