ارسالها: 23330
#1
Posted: 20 Jul 2017 01:17
تالار پارسی زبانان غیر ایرانی
نام تاپیک : اقوام افغانستان
تعداد صفحه : ۶
کلمات کلیدی : افغانستان + اقوام افغانستان + پشتو (پشتون) + تاجیک + هزاره + ازبک و ...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2
Posted: 20 Jul 2017 01:24
فـــــهـــــرســـــتـــــ
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#3
Posted: 20 Jul 2017 01:25
اقوام افغانستان
افغانستان کشوری چند قومیتی است و گروهای قومی مانند پشتونها، تاجیکها، هزارهها، ازبکها، ترکمنها، ایماقها، بلوچها، نورستانیها، پشهایها، قزلباشها، براهوییها، پامیریها و دیگر اقوام در این کشور بود و باش دارند. قوم پشتون بزرگترین گروه قومی در افغانستان است و پس از آن تاجیکها و هزارهها قرار دارند.
واژه افغان در طول تاریخ مترادف با قوم پشتون بوده است ولی امروز به عنوان هویت ملی برای تمام اقوام بکار میرود.در طی پژوهشی در سال ۲۰۰۹، ۷۲٪ از مردم هویت افغان را پیش از هویت قومی خود عنوان کردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#4
Posted: 20 Jul 2017 07:51
پشتونها
مردم پشتون یا پختون (به پشتو: پښتانه، (به اردو: پٹھان، )) (در گذشته: افغان) به زبان پشتو سخن میگویند و بیشترشان سنی حنفی هستند. این قوم در شمال پاکستان، اکثراً شرق و جنوب افغانستان وبه طور پراکنده در تمام افغانستان زندگی میکنند. در گذشته به پشتونها، «افغان» میگفتند اما پس از استقلال افغانستان، دولت این کشور واژهٔ افغان را به همهٔ مردم افغانستان اطلاق کرد و پس از آن بیشتر به این قومیّت، پشتون گفته شد.
مورخ معروف یونانی (هیرودتس) پکتهای ریگودی را (پاکتیوس) خوانده واهالی منطقهٔ پکتیا تا قندهار و مسکونین دوطرف کوههای سلیمان را پاکتیاها نامیده است. از نوشته او معلوم میشود تا قرن چهارم قبل از میلاد مردم قندهار و پکتیا و ننگرهار و خیبر (پاکتیاها) نامیده میشدهاند. بطلمیوس هم آنرا پکتین نوشتهاست؛ بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ میشود. در ریگوید مذکور آمده است که قوم پکهت در محاربه بین ده پادشاه آریایی که به کنار دریای (راوی) بوقوع پیوسته بود شرکت کرده بودند. هیلی برانت مورخ و محقق در زبان وفرهنگ سانسکریت:در (ریگوید) مذکور است که در اراکوشیا (قندهار) قبیلهای سکونت داشت که شاه (واسودیوا: دیوه در پشتو به نام نور و روشنایی و آس به منای اسب میباشد) فرمانروای ان بود و این قبیله تحت قیادت خلف او (سوداس: در پشتو سور به معنای سرخ و آس به منای اسب میباشد دامنه فتوحات را تا وادی (اندس) وسیع ساخت و کارنامههای جنگی (واسودیوا) بطور افسانه یاد میشد. مورخین موجودیت پکتها را در منطقهای کنونی که افغانستان نامیده میشود. قبل از ظهور سلطنت سلیمان پیامبر در حدود ۱۰۰۰سال قبل از میلاد تخمین زدهاند (تاریخ مختصر افغانها. تألیف مولوی یعقوب حسن خان سال ۱۳۱۲). پشتو ظاهراً از لفظ پشتون یا پختون آمدهاست که نام قبیلهای از نژاد آریایی است. زبان پشتو اصلاً جزء زبانهای ایرانی است. قواعد آواشناسی نشان میدهد که واژه پشتو شکل دیگرگونشدهای از همان واژه پَرْسَوا (به معنی پارسی) است. بطلمیوس هم آنرا پکتین نوشتهاست؛ بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ میشود.
خاستگاه اصلی پشتونها کوههای سلیمان، جنوب و شرق افغانستان میباشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#5
Posted: 20 Jul 2017 07:54
تعریف واژه پشتون
افغان واژهای است که به اقوام پشتون زبان در قدیم گفته میشد. اما قانون اساسی افغانستان هر یک از شهروندان افغانستان را صرفنظر از قومی که بدان تعلق دارد «افغان» اطلاق میکند.
مشهورترین شاخه از اقوام افغانستان بوده که به زبان پشتو تکلم میکند، دارای خصوصیات و عنعنات مخصوص به خود بوده و علاوه بر زبان مشترک دارای ریشه و شجره خونی یا عرقی مشترک نیز میباشند. با این تعریف اشتراک خونی شرط اخص و اول برای پشتون بودن میباشد و آن عده از گویندگان پشتو را که هم ریشه (تبار) نیستند دربرنمیگیرد.
به هر آنکس که با زبان پشتو، عادات و سنن پشتون بزرگ شده باشد و زبان اولش پشتو باشد، پشتون اطلاق میگردد، صرفنظر از علایق عشیروی، خونی و تبار.
تعریف معاصر واژه پشتون
جامعه کنونی پشتون را یک کتله زبانی (جمع شده زیر چتر زبان پشتو) تشکیل میدهد، نه یک گروه خونی، تباری، قومی، عشیرهای یا قبیلوی، که بر مبنای این اصل واژه پشتون معنی «پشتو زبان» را افاده میکند نه «پشتون تبار» را که شامل تاجیک، ترک، مغول و... پشتو زبان نیز میگردد.
جامعه پشتون یا (پشتو زبان) به دو بخش و هفت شاخه عمده و بخشهای کوچک دیگر تقسیم گردیده است که به استثنای سربن، غرغشت، و بیتن بقیه از نظر شجره، عشیره، روابط خونی ویا تباری هیچ پیوندی باهم نداشته و فقط زبان مشترک سبب ایجاد هویت مشترک پشتون گردیده که روی این اصل همه خودرا پشتون میخوانند. اما در داخل نظام قبیلهای مسئله فرق میکند و آنجا نظام شجره، عشیره، روابط خونی، بزرگ و کوچک بودن، قوی و ضعیف بودن قبیله، و درجهبندی طبقاتی، اصالت و عدم اصالت اتنیکی به نوعی مشهود است.
بخش پاکستانی شامل منطقهای از چترال در شمال تا سیبی در جنوب غربی میگردد. این منطقه در پاکستان بنام منطقه مرزی شمال غرب (صوبه سرحد شمالغرب) نامیده میشود. اما این منطقه همچنان مشهور به افغانیه است که این نام بیانگر روابط قومی باشندههای آن با پشتونهای افغانستان است.
اکثر پشتونها مسلمان بیشتر و پیرو مذهب سنی حنفی و اقلیتی کوچکی شیعه دوازده امامی هستند و علاوه بر زبان پشتو که از شاخه زبانهای (یا آریایی) است به زبانها فارسی اورمری هندوکوهی (شامل پشتونهای خیبر) و اقلیتی ناچیزی به اردو (در پاکستان و هند) صحبت میکنند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#6
Posted: 20 Jul 2017 07:58
طایفههای پشتون
پشتونهای افغانستان به دو طائفه بزرگ تقسیم میشوند:
غلزایی یا غلجایی که از جمله قدیمترین اقوام بوده که تواریخ مختلف در از آنها یادآوری شده و سلسلههای پادشاهی هوتکیان مربوط همین قوم میباشد.
دیگر طایفهها شامل زدران، منگل، غلزی، درانی، هوتک، اندر، کاکر، احمدزی، سربنی، پوپل، سوری، گدون، لودی، احمدزی، ستانکزی، محمدزی، یوسفزی، بنوچی، خروطی، سواتی، سهاک، شینوار، ابدالی، بارکزی وغیره هستند که از جمله گروهها و ایلهای مهم قوم پشتون هستند.
طایفههای «وزیر» و «محسود» از مهمترین طوایف مناطق غربی پاکستان هستند. وزیرستان شمالی توسط طایفه «وزیر» اداره میشود. این طایفه در وزیرستان جنوبی هم حضور دارد و یک سوم جمعیت آن را تشکیل میدهد. دو سوم باقیمانده جمعیت وزیرستان جنوبی از طایفه «محسود» هستند.
پشتونها (پشتو زبانان) به دوبخش و هفت شاخه تقسیم میگردد:
- اول :
- ۱-سربن
- ۲-غرغشت
- ۳-بیتن
- این سه با هم برادر اند (طبق روایات سنتی)
- دوم :
- ۱-کرلانی
- ۲-اورمر
- ۳-متی (بی بی متو)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#7
Posted: 20 Jul 2017 08:05
پشتونوالی
پَشتونوالی (به پشتو: پښتونوالی و نیز: پختونوالی) نظام و سنت رفتاری قبیلهای در میان پشتونها است. پشتونها اصالتاً افغان و ساکن افغانستان و پاکستان هستند.
پشتونوالی (به معنای پشتونگری) حکم قانون اساسی پشتونتباران را دارد و موضوع آن بیشتر مربوط به پاسداری از خانواده، طایفه، ملت و آبرو است.
قوانین پشتونوالی بسیار قدیمی هستند و از سنتهای کهن قبیلهای پیش از اسلام ریشه میگیرند. قوانین آن بهویژه کینخواهی و خونخواهی از جمله قوانین باستانی جوامع ایلی باستان است.
قواعد پشتونوالی برای پشتونها حکم میکند که چه رفتاری «آبرومندانه» و «شرافتمندانه» است و چه رفتاری چنین نیست. این احکام تقریباً همهٔ زندگی پشتونها را تحت نفوذ خود دارد و پیروی از پشتونوالی به عنوان شناسهٔ قومی حتی از گویشور بودن به زبان پشتو اهمیت بیشتری دارد.
پشتونوالی قانونی بودهاست که رهبران و جامعه پشتون افغانستان از زمان تشکیل این کشور کوشش داشتهاند به آن محوریت بدهند. هر فرد که پشتونگری را زیر پا بگذارد دیگر به چشم همتباران خود به عنوان پشتون بهشمار نمیآید و از پشتیبانی و حمایت جامعه پشتون محروم میشود.
بنیادهای پشتونوالی در هزاره دوم پس از میلاد شکل گرفته و تأکید آن بر کینخواهی (بدل)، مهماننوازی و بخشش است. مستقل بودن، برابری و مردانگی از آرمانهای این نظام قبیلهای هستند.
مفهوم کلیدی و اساسی در نظام پشتونوالی مفهوم ننگ است. ننگ در زبان پشتو در معنی قدیم خود در زبانهای ایرانی یعنی در معنای شرف بهکار میرود. فردی که «شرف و آبرو» برای گروه خود بیاورد باننگ و ستودنی است و فردی که با عدم رعایت قوانین سخت پشتونوالی شرافت گروه خود را لکهدار کند «بیننگ» نامیده میشود که این بدترین توهین برای یک پشتون بهشمار میآید.
مفهوم «ناموس» نیز جزئی از مفهوم ننگ بهشمار میرود و هر مرد پشتون وظیفه دارد بهویژه زنان جوان ازدواجنکردهٔ خانواده را تحت کنترل شدید بگیرد تا از ارتباط جنسی او با دیگران جلوگیری بشود. هراس از غیبت و «حرف مردم» نیز باعث میشود تا بسیاری از مردان ترجیح بدهند زنان و دختران خویش را برای اطمینان خانهنشین کنند. به این مفهوم در میان پشتونها اصطلاحاً «پرده» گفته میشود. اندرونی خانهها برای غیرمحرمها منطقه ممنوعه هستند و گسترهٔ اندرونی در میان گروههای گوناگون پشتون مانند کوهنشینان، دشتنشینان و کوچگردان تفاوتهایی دارد.
غیرت، ننگ، ناموس، مهمانپذیری و شورا (جرگه) کلیدواژههای مفهوم پشتونگری هستند. از مردان جوان انتظار میرود تا همیشه دستبهاسلحه باشند و با کوچکترین توهینی آماده جنگ و ستیز باشند. به این مفهوم توره (شمشیر) گفته میشود. از مردان سالمندتر انتظار میرود تا معقولانه عمل کنند و جوانان را آرام سازند. به این مفهوم در پشتو «عقل» گفته میشود. هر مرد پشتون باید مردانگی و دلاوری خود را به صورتی انفرادی نشان داده و به اثبات برساند. این امر باعث شده تا نیروهای پشتون (و طالبان) روش جنگی شدیداً انفرادی داشته باشند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#8
Posted: 20 Jul 2017 08:06
کینخواهی
قانون کینخواهی (به پشتو: بَدَل) قانون قصاص است. این قانون برای نمونه حکم میکند که پسر باید قاتل پدر خود را بکشد. در بسیاری حالات مادر پافشاری میکند که پسرش باید انتقام پدر خود را بگیرد. در غیر اینصورت او (مادر) پسر خود را طرد (عاق) خواهد کرد و او سرافگنده خواهد شد. اگر قاتل به مرگ طبیعی بمیرد، به جای او پسر یا برادر یا عموی وی باید کشته شود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#9
Posted: 20 Jul 2017 08:08
پناه
مهماننوازی و اعطای پناهندگی بالاترین ارزش در پشتونگری بهشمار میرود. هر فرد پشتون موظف است که به کسی که به او و خانهاش پناه آورده سرپناه بدهد و از پناهگزین با تمام نیرو مهماننوازی کند حتی اگر فرد پناهآورده بدترین دشمن او باشد. در لحظهای که واژهٔ پناه از سوی پناهنده ادا شد صاحب خانه مکلف به دادن سرپناه و امنیت به اوست. هر شخصی که نتواند به پناهجو پناه بدهد «بیغیرت» نامیده میشود مایه سرافکندگی جمع خود میشود.
گاه پیش میآید که فردی که بنا بر اصل کینخواهی ریختن خون او واجب شده به خانهٔ کینخواه خود پناه میآورد و با این کار فرد خونخواه را بر سر دوراهی قرار میدهد. چنین وضعیتهایی دستمایه شماری از داستانهای بومی ادبیات پشتو است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#10
Posted: 20 Jul 2017 08:08
پشتونوالی و اسلام
بیشتر مردم پشتون قوانین پشتونوالی و شریعت اسلامی را یگانه یا همسو میپندارند ولی روحانیان اسلامی تفاوتهای زیادی میان این دو میبینند. این بدان مفهوم است که قوانین شریعت و قوانین پشتون والی را مساوی وبرابر می بینند. بسیار از مردمان پشتو زبان گویند که در زمان فتوحات اسلام پشتونها نصف قوانین شریعی را قبول نموده نصف به قوانین خود مراعات می نمایند. در ولایت پکتیا و کنرهار تمام مردم قریه باهم خواهر وبرادر خوانده میشوند کسی حق ندارد از قریه خود زن گیرد. اگر کسی چنین نماید پس از جزا از قریه اخراج میشود. کسی که از جنگ فرار کرده باشد حق دوباره برگشتن را در خانه ندارد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.