انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
پارسی زبانان غیر ایرانی
  
صفحه  صفحه 3 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

اقوام افغانستان


مرد

 
پشتون‌سازی با برهم زدن ترکیب جمعیتی





انجام مهاجرت‌های اجباری برخی از گروه‌های قومی و ملیتی در افغانستان یکی از روش‌های پشتون‌سازی بوده‌است. به عنوان مثال سیاست انتقال گروه‌های قومی پشتون به سمت شمال افغانستان در دورهٔ صدارت محمد هاشم خان می‌توان ذکر کرد.

در زمان صدارت نامبرده ریاست ناقلین در چارچوب وزارت داخله ایجاد شد که محمد گل مومند به سمت وزیر داخله ایفای وظیفه می‌نمود. ریاست مذکور وظیفه و تطبیق اسکان قبایل آن طرف سرحد آزاد جنوب افغانستان را در نواحی سمت شمال به عهده داشت به آرزوی آن که بتواند گروه قومی پشتون را در افغانستان توسعه بخشد. نامبرده برای تشویق هر چه بیشتر ناقلین زمین‌های درجه‌اول نزدیک سرآب را دراختیار آنان می‌گذاشت.

همچنان در گذشته مالیاتی گزاف و کمرشکن و غیرعادلانه به نام «مالیهٔ خس‌بری» بالای زمینداران محلی سمت شمال توسط حکومت وقت توأم با انتقال ناقلین پشتون در آن مناطق تحمیل می‌شد که از عهدهٔ پرداخت آن برآمده نمی‌توانستند، و ناگزیر جایداد و اراضی خود را به قیمت ارزان فروخته و از حق ملکیت خود محروم ساخته شده و مجبور ساخته می‌شدند تا محلات آبایی و اصلی خود را ترک کرده و در دامنهٔ کوه‌های خشک و لم‌یزرع مسکن گزین شوند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
پشتون سازی با بخشنامه‌های دولتی





در سال‌های ۱۳۱۶–۱۳۱۷ خورشیدی (۱۹۳۷–۱۹۳۸ میلادی) دولت افغانستان دانشجویانی را برای آموزش دیدن در زمینه نظامی به اروپا و آمریکا فرستاد. بنا بر سیاست پشتون‌سازی، فرزندان مردم هزاره، قزلباش (ایرانی‌تبار و فارسی‌زبان) و شیعه‌ها از شرکت در این دوره‌های آموزشی محروم شدند.

در سال ۱۳۱۸/۱۹۳۹ بر پایهٔ دستور دولتی زبان تدریس در همهٔ دروس مدارس سراسر افغانستان از فارسی به پشتو تبدیل شد. کمبود منابع به زبان پشتو و عدم آشنایی بخش بزرگی از مردم افغانستان با این زبان، باعث فلج شدن نظام آموزشی و گسترش بی‌سوادی شد. پس از چندین سال و اعتراضات عمومی سرانجام در زمان وزارت نجیب‌الله خان توروایانا، وزیر معارف وقت، آن وزارت‌خانه ناچار شد تدریس به زبان فارسی را به مناطق فارسی‌زبان افغانستان بازگرداند. از آن پس مقرر شد در مناطق فارسی‌زبان کلاس‌ها و دروس به فارسی باشد و پشتو به عنوان یکی از درس‌ها آموزش داده‌شود و در مناطق پشتوزبان زبان تدریس پشتو باشد.

از سال ۱۳۱۸ خورشیدی برای کارمندان ورازت‌خانه‌ها، بانک‌ها و دیگر ادارات افغانستان به صورت اجباری دوره‌های زبان پشتو گذاشته‌شد. این دوره‌ها تا ۱۳۵۷ خورشیدی ادامه یافت ولی با ناکامی روبرو بود. کم‌تر کسی از فارسی‌زبانان که این دوره‌ها را گذارندند قادر به نوشتن و خواندن پشتو در سطح کافی بودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
پشتون سازی در بلخ





پشتون‌سازی در بلخ در زمان امان‌الله شاه یکی از افراد او به نام وزیر محمدگل مهمند نایب‌الحکومهٔ ولایت بلخ شد. وی سیاست پشتون‌سازی را در این ولایت پیشه کرد و اقدامات زیر را انجام داد:

  • غصب ۵۰ هزار جریب زمین آبی تاجیکان و ازبکان و واگذاری آن‌ها میان پشتون‌های آورده‌شده به منطقه. اختصاص مالچرها (مراتع) به پشتون‌ها.
  • نابودسازی آثار تاریخی بلخ از جمله سنگ‌نوشته‌ها و سنگ‌مزارهای زرتشتی و سغدی پیش از اسلام.
  • سوزاندن ۲۳۷ دست‌نویس کهن فارسی، عربی و ترکی.
  • مدارس منطقه تا سال ۱۳۴۵ تنها مجاز به آموزش به زبان پشتو بودند.
  • تغییر بیشتر نام‌های جغرافیایی منطقه از فارسی و ترکی به پشتو از جمله: چارباغ گلشن (شینکی)، دلبرجین (شلخی)، پلاس‌پوش (زوزان)، چهل‌ستون (غندان)، بوینه‌قره (شولگره)، آدینه‌مسجد (چاربولک)، سمرقندیان (زرغون‌کوت)، کدوخانه (باندگی)، ده‌دراز (غشی)، چقیش (استولگی)، یول‌بولدی (لیندی)، کول انبونه (مندتی) و...

در آن دوره، پس از پشتون‌سازی نام‌ها در ولایت‌های بلخ، جوزجان، سرپل و فاریاب، هر فرد بومی که نام بومی مکان‌ها را به زبان می‌آورده جریمه نقدی می‌شده‌است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
پختون‌خوا





پختونخوا یا پشتونخوا نامیست که به صورت متداول برای مردم نواحی پشتون نشین پاکستان استفاده می‌شود. در گذشته بدین مناطق افغانیه یا افغانیا نیز می‌گفتند. پختونخوا یا پشتونخوا بمعنی سرزمین پشتونهاست. پیش از تشکیل کشور پاکستان این نام برای مناطقی که بیشینگی (اکثریت) با پشتونهاست استفاده می‌شد.

پختونخوا یا پشتونخوا نامیست باستانی برای اولین سکونتگاه پشتونها. هردوت تاریخنگار یونانی، سکونتگاه نخست این قوم را پکتیا ثبت کرده ولی در چامه‌های (اشعار) پشتو در زمان شهاب الدین محمد غوری، از آن زیر نام پختونخوا یاد شده‌است. یکی دیگر از منابع تاریخی این نام، کتاب مخزن الاسلام نوشتهٔ آخوند درویزه در سالهای ۱۶۰۳ تا ۱۶۱۲ میلادی است. در یکی از چامه‌های (اشعار) آخوند دروزا آمده‌است:

پختونخوا مانند شب و پیر بابا سید علی ترمه زی مانند شمع.

دکتر آ. د. دانی، تاریخنگار و باستانشناس نامی و مدیر کنونی مرکز مطالعاتی تمدن در آسیای مرکزی در اسلام آباد، بر طبق اظهار نظر تازه خود معتقد است که پشتونستان نام سیاسی منطقه بوده نه پختونخوا. از دیدگاه فرهنگی نامیدن این منطقه به پختونخوا در ادبیات پشتو بعد از قرن ۱۵ میلادی یک واقعیت انکار ناپذیر است.

پیرو گفتهٔ قبلی، در دو بیت از چامه‌های (اشعار) احمدشاه ابدالی (۱۷۲۳-۱۷۷۳)، پدر افغانستان، به روشنی اشاره دارد بدین که پختونخوا سرزمین پختونها یا پشتونهاست. برگردان پارسی این دو بیت چنین است: "

من فراموش کردم تاخ و تخت دهلی را وقتی بیاد آوردم قلهٔ کوههای پختونخوای خود را.

پس از این شعر پشتو، این نام بارها و بارها به مناطقی که توسط بریتانیا اشغال و از افغانستان جدا و سپس به «ولایات سرحد شمال غربی» نامگذاری و پشتونها را به ۴ قسمت تقسیم کرد، اطلاق شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
پشتون‌ستیزی




پشتون ستیزی یا پشتون هراسی، احساسات دشمنانه و ستیزه‌جویانه نسبت به فرهنگ، عقاید و تمامی عناصر پشتون‌ها گفته می‌شود.

پس از آن چنین گفت با کوهزاد که ای دزد خیره سر بد نژا

کوهزاد شخصیت افغان یا پشتون بود که در میدان کشتی‌گیری با رستم شکست خورد و زال دستور داد تا سپاه کهزاد را بِکُشند.

لشکر کشی دولت هوتکیان به اصفهان و جنگ‌های نادرشاه نیز آغازی از پشتون‌ستیزی در بین ایرانیان شد. در کتاب «اشرف افغان در تختگاه اصفهان» مترجم در خصوص پشتون هایی که به رهبری اشرف افغان و محمود هوتک به اصفهان لشکرکشی کردند چنین وصف نام برده است:


  • با دار و دسته خود یا به قول نویسندگان روزنامه جمعی از «سگان گرسنه»، «دیوان هفت چشم» برای «تاراج، کلاشی و پوست کنی خلایق»؛ مانند بیماری آکله در کارست

هجوم لشکرکشی‌های پی در پی سپاهیان انگلیس به افغانستان، تبلیغات ضد پشتونی در بریتانیا و کشورهای غربی به همراه داشت.
اختلافات سیاسی بین کشور پاکستان و افغانستان در خصوص مسئله خط دیورند و اصرار پشتون‌های افغانستان به پس گیری مناطق بومی تحت نام «پشتونستان» و مخالفت دولت پاکستان، موجی از پشتون ستیزی و افغان ستیزی را به همراه د اشت. چنانچه بسیاری از مردم پنجاب در پاکستان عقاید ضد پشتونی عمیقی دارند و این مسئله گاه موجب درگیری‌های مرزی بین سربازان مرزی کشور افغانستان و پاکستان می‌شود.
مبحث پشتون‌ستیزی در داخل کشور افغانستان، در بین اقوام تاجیک، هزاره و ازبک نیز وجود دارد.
در بین هزاره‌ها، بعد از نسل‌کشی هزاره‌ها توسط عبدالرحمان خان، حاکم پشتون، موج عقاید پشتون ستیزی را در این قوم را به همراه داشته است. در بسیاری از مناطق هزاره جات حقوق و اموال آنها مورد تصاحب قرار گرفته و یا توجه هات مقامات محلی هزاره‌ها به پشتون‌ها کمرنگ است.
پشتون ستیزی در بین تاجیکان افغانستان پیشینه طولانی ندارد و نسبت قوم هزاره از پشتون ستیزی کمتری برخوردار است. اما با اختلافات داخلی بین مقامات تاجیک و پشتون بر سر مسایل تذکره هوشمند، به رسمیت شناختن خط دیورند و مسایل تاریخی افغانستان، بر سر نام کشور و زبان پشتو، این اختلافات به مردم دو قوم وارد و احساسات ستیزه جویانه دو طرفانه رشد بیشتری کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
پشتونستان





پرچم پشتونستان



پَشتونستان یا پختونستان عبارتی است که در نقشه‌های سیاسی وجود ندارد ولی در گروهی از متون به منطقه‌ای در افغانستان و پاکستان گفته شده‌است که اکثر باشنده‌های آن پشتون اند. بخش پاکستانی (قبلاً هند بریتانیایی) شامل منطقه‌ای از چترال در شمال تا سیبی در جنوب غربی می‌گردد. این منطقه در پاکستان بنام منطقه مرزی شمال غرب (صوبه سرحد شمالغرب) نامیده می‌شود. اما این منطقه همچنان مشهور به افغانیه‌است که این نام بیانگر روابط قومی باشنده‌های آن با پشتون‌های افغانستان است. زبان مردم این منطقه پشتو و زبانهای دیگر است. بسیاری پشتون‌های افغانستان بر ضد اشغال اتحاد شوروی و جمهوری دمکراتیک افغانستان جنگیدند.

رهبران پشتونستان شمالی عبارت‌اند از خان عبدالولی خان، اجمل ختک، اسفندیار، خان افضل خان، مولانا فضل الرحمان، افراسیاب ختک و رهبران پشتون‌ها در جنوب پشتونستان محمود اچکزی، نواب کاکر، مولانا شیرانی و نصیر کاکر اند.

شتون‌ها از آیین کهن بومی پشتونوالی پیروی می‌کنند. پشتونوالی دین یا مذهب نیست بلکه مجموعه اصول و قواعدیست که بر مبنای رسوم، سنت‌ها و عادات پشتون‌ها استوار است و در درازنای تاریخ کهن آنها طرز زندگی و شیوه‌های معاشرت آنها با یکدیکر را معین کرده‌است. پشتون‌ها پیرو دین اسلام اند. پشتون‌ها که پختون و پوختون و پتان نیز نامیده می‌شوند به‌وسیله خط دیورند که مرزهای بین افغانستان و پاکستان را تعین می‌کند از هم جدا گردیده‌اند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
دودمان پشتون ها





  • هوتکی
  • لودی
  • درانی

این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
هوتکیان




تمبر یادبود پست جمهوری اسلامی افغانستان برای میر ویس خان هوتک



  • پایتخت قندهار
  • اصفهان
  • زبان‌(ها) پشتو
  • فارسی
  • دین اسلام تسنن
  • ساختار سیاسی پادشاهی
  • شاه میرویس خان هوتک
  • عبد العزیز هوتک
  • محمود هوتکی
  • اشرف افغان
  • تاریخچه
  • - تأسیس ۱۷۰۹
  • - انقراض ۱۷۳۸

هوتکیان دودمان شاهنشاهی از قبیلهٔ غلجای قندهار بودند که وارث حکومت صفویان شدند. سر سلسله و نخستین فرمانروای آن‌ها میرویس خان هوتک بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
وضعیت ایران در دوران شاه سلطان حسین صفوی






پهناوری قلمروی هوتکیان


پس از دوران شاهان قدرتمندی مثل شاه تهماسب و شاه عباس اول به تدریج دربار صفوی رو به زوال می‌رفت. با تاجگذاری شاه سلطان حسین، این زوال و انحطاط تشدید گردید. رجال و افسران کاری، رانده شده و جای آنان را مردمان بیکاره و رشوه خوار و خرافاتی گرفته بود. شخص شاه به خواندن اوراد و ادعیه و تعویذ و دیدن فال و جفر و صحبت با خواجه سرایان مشغول بود. مردم ایران زیر بار کمرشکن مالیات و عوارض و مظالم عمال دولت و خانها و ملاکین به جان آمده بودند. محمد هاشم آصف در رستم التواریخ می‌نویسد: «در آن دوران، زهاد بی‌معرفت و بی کیاست به تدریج در مزاج شریفش و طبع لطیفش (مراد شاه سلطان حسین است) رسوخ نمودند و وی را از جاده جهانبانی و شاهراه خاقانی بیرون و در طریق معوج گمراهی وی را داخل و به افسانه‌های باطل و بی حاصل او را مغرور و مفتون نمودند و بازار سیاستش را بی رونق و ریاستش را ضایع مطلق کردند. از جمله، ملا محمد باقر مجلسی حکم نمود که سلسله ملوک صفوی نسلا بعد نسل بی شک به ظهور جناب قائم آل محمد خواهد رسید. [درباریان]ازین احکام قوی دل شدند و تکیه بر این قول نمودند و سر رشته مملکت مداری را از دست رها نمودند.

در دستگاه، از بی تمیزی و عدم حساب و احتساب، چنان افراط و تفریطی در امور لشکرآرایی و رعیت پروری روی داد که از تهی دستی، غلامان خاصه سرکار فیض آثار و عمله جات دیوان عظمت مدار پادشاهی همه کفش ساغری به پا و بی شلوار و تنبان بوده‌اند و زانو بر بالا نمی‌توانستند نشست که اسافل اعضایشان پیدا می‌شده و اسباب و آلات حربشان اکثراً به رهن و گرو یا شکسته و از کار افتاده بود.

از تأثیر سپهر آبنوسی، آخر الامر دولتش (منظور شاه سلطان حسین است) چنان به مغلوبیت و مقهوریت و مخذولیت و منکوبیت و ذلت و افتضاح انجامید که ذکر آنها باعث کلال و ملال و غم و هم شنوندگان خواهد شد.

لشکر از تهی دستی و عسرت و پریشان احوالی به حد تفریط بی اوضاع و آلات و اسباب شدند و از فقر و درهم شکستند مانند شیشه بر سنگ.»

از سوی دیگر کارگزاران و قدرتمندان دست تعدی به مال و ناموس مردمان دراز نموده بودند؛ اما حکومت از حقوق ملت دفاعی نمی‌نمود. به گفته محمد هاشم آصف در رستم التواریخ، خرابی کار به جایی رسید که نزدیکان دربار حتی فرستاده سلطان عثمانی- عمر آقا- را مورد بی‌احترامی و بی‌توجهی قرار داده؛ بلکه او و همراهانش را آزار داده و مالشان را ربودند. ایضاً ایلچی‌ها از جانب ملوک دیگر آمدند. هر یک را به قسمی و نوعی مفتضح نمودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
گسیل گرگین خان به ایالت قندهار



در قندهار بین سال‌های (۱۶۹۰ تا ۱۷۰۹ میلادی) دو قبیله نیرومند سکونت داشتند که این قبایل غلجای و درانی بودند. شاهان وقت برای بقای حکومت خویش کوشش می‌نمودند تا یکی از این دو قبیله را با خود در قدرت سهیم گردانند.

پس از اینکه گرگین‌خان گرجی در سال ۱۶۹۵ از سلطان حسین صفوی، شکست خورد، به عنوان حاکم قندهار منصوب گردید. گرگین از مریدان ملا محمدباقر مجلسی بود و با استصواب علما و فضلا و فقها، او را به حکومت قندهار منصوب کردند.



ایذاء و آزار مردم قندهار



گرگین و اتباعش پس از ورود به قندهار، اهل سنت را طوری مورد ایذاء و آزار قرار دادند که از حد تحریر و تقریر بیرون است. یعنی اموالشان را به زور می‌بردند و زنان و دخترانشان را مورد تجاوز به عنف قرار داده و به جور و جفا خون ایشان را می‌ریختند.

برآمد ز هر سو ز افغان فغان
ز جور قزلباش، خواهان
امان بدرید گرگین چو گرگ یله
همه اهل آن مرز را چون گله


ضمناً دولتخان-خان قبیله ابدالی- حاضر به اطاعت از گرگین خان نگردید و در برابر نماینده شاه صفوی مقاومت می‌نمود؛ به همین جهت، گرگین قلعه او را در شهر «صفا» مورد محاصره قرار داد و دولتخان و پسرش- نظر محمد خان- را دستگیر و اعدام نمود؛ اما دو پسر دیگرش - رستم خان و زمان خان- موفق به فرار شده در «ارغسان» قبیله ابدالی را پناهگاه خود قرار دادند. گرگین در ازای تحویل زمانخان، حکومت رستم را بر ایل ابدالی تأیید کرد. زمان خان به کرمان تبعید شد. مدتی بعد رستم به قندهار فراخوانده شد و فوراً اعدام گردید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
صفحه  صفحه 3 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
پارسی زبانان غیر ایرانی

اقوام افغانستان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA