انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
پارسی زبانان غیر ایرانی
  
صفحه  صفحه 6 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

اقوام افغانستان


مرد

 
استقلال افغانستان و رسمیت خط دیورند





جنگ سوم افغان-انگلیس با "پیمان صلح راولپندی" در تاریخ ۸ اگست ۱۹۱۹ به پایان رسید. دولت بریتانیا در این پیمان استقلال افغانستان و نیز حدود مرزی این کشور را به رسمیت شناخت و تمام توافقات پیشین با امیران افغانستان، از جمله مقرری سالیانه ۱.۸ میلیون روپیه هندی و حق ترانزیت اسلحه از خاک هند را باطل اعلام کرد. با این‌حال در رابطه با خط دیورند، ماده پنجم پیمان صلح راولپندی به صراحت می‌گوید "دولت افغانستان سرحد هند و افغانستان را به همان شکلی که امیر حبیب الله خان پذیرفته بود، می‌پذیرد."
پیمان صلح راولپندی از این جهت حائز اهمیت است که برای اولین بار خط دیورند به عنوان مرز بین المللی میان افغانستان و هند بریتانیایی، از سوی "دولت کشور مستقل افغانستان" به رسمیت شناخته شد.
گذشته از آن، اصل معاهده دیورند، به آن شکلی که در سال ۱۸۹۳ امیرعبدالرحمان خان آن را امضا کرد، دیگر اعتبار ندارد. بلکه نکته اصلی آن معاهده، یعنی مشروعیت خط دیورند به عنوان مرز میان افغانستان و قلمرو هند بریتانیایی، به متن تفاهمات و توافقات بعدی با حکومت مستقل افغانستان انتقال یافت.
به عبارتی، اساس مشروعیت خط دیورند نمی تواند مبتنی بر معاهده دیورند باشد، چرا که این معاهده و دیگر توافقات میان امیران افغانستان با دولت هند بریتانیایی، در هنگام به رسمیت شناخته شدن استقلال افغانستان از سوی بریتانیا، تماما باطل اعلام شدند.

همین اصل، یعنی مشروعیت خط دیورند به عنوان مرز افغانستان با سرزمین‌های شرقی، چند بار مورد تائید حکومت‌های پیشین افغانستان قرار گرفت؛ از جمله در سال ۱۹۲۱، در توافقنامه موسوم به "آغاز روابط دوستانه و تجاری میان بریتانیای کبیر و افغانستان" که خط دیورند را به عنوان مرز بین المللی افغانستان به رسمیت شناخت.
سپس در تاریخ ۶ جولای مفاد همین توافقنامه دوستی و تجارت، به شمول رسمیت خط دیورند به عنوان مرز بین المللی، از طریق تبادله یادداشتی دیپلماتیک میان شاه‌ولی خان، وزیر مختار محمدنادرخان پادشاه افغانستان در لندن و آرتور هندرسن، وزیر خارجه بریتانیا، در تاریخ ۶ جولای ۱۹۳۱ بار دیگر تایید شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
استقلال پاکستان و آغاز جنجال دیورند





در سپتامبر ۱۹۴۷، هنگامی که پاکستان برای عضویت سازمان ملل متحد اقدام کرد، افغانستان تنها کشوری بود که به بهانه به رسمیت نشناختن سرزمین‌های آن‌سوی دیورند، به عضویت پاکستان در سازمان ملل رای مخالف داد.
درهمان حال، شاه محمود خان، صدراعظم وقت افغانستان، در تاریخ ۳۱ جولای ۱۹۴۷ در لندن اعلام کرد که معاهدات پیشین در رابطه با مرز هند_افغانستان با هند بریتانیایی به امضاء رسیده و با استقلال پاکستان این معاهدات باطل می‌شود.
با همه اینها، موضع حکومت‌های افغانستان در قبال دیورند، تقریبا هیچگاه از سخن‌سرایی‌های اغلب احساسی و نامستدل، یا هزینه های هنگفت تحریک بی نتیجه رهبران قبایلی در آن‌سوی مرز بالا نرفته است.
در عمل اما، حکومت‌های افغانستان، همواره خط دیورند را مرز بین المللی میان این کشور و پاکستان به رسمیت شناخته اند؛ مثلا پشتون‌های ساکن نواحی مرزی پاکستان، برای گذر از خط دیورند و ورود به قلمرو افغانستان، حداقل براساس قوانین و مقررات رسمی این کشور، نیازمند دریافت ویزا بوده اند.
همچنین در کنفرانس سوم منطقه ای همکاری‌های اقتصادی در رابطه با افغانستان، در سال ۲۰۰۹، هیات افغانی توافق کرد که بر روی یک میکانیسم مدیریت مدرن مرز دیورند به منظور ارتقاء امنیت و توسعه کار کند. در ارتباط با جنجالهای مرتبط با مرز و عبور شورشیان از مرز، موضع و اقدامات افغانستان به طور ضمنی همواره خط دیورند را به عنوان مرز بین المللی میان افغانستان و پاکستان تایید کرده است.
از نظر حقوق بین المللی نیز، قاعده ای وجود دارد مبنی بر اینکه وقتی مرزی میان دو قلمرو به رضایت دو طرف تعیین می‌شود، نمی‌توان آن را بدون رضایت هر دو طرف تغییر داد یا لغو کرد. به جز این، ماده یازدهم "کنوانسیون وین در مورد جابه‌جایی حکومت‌ها و تاثیر آن بر پیمان‌ها" صریحا اعلام می‌کند که تغییر دولت‌ها، بر "مرزهای بین المللی که با معاهدات تعیین شده" و "مسئولیت‌ها و حقوق مندرج در معاهدات مرتبط با امور مرزی" تاثیر نمی گذارد.
این کنوانسیون در سال ۱۹۷۸ تدوین شد، اما در سال ۱۹۹۶ پس از تکمیل تعداد حد نصاب امضاء کنندگان آن انفاذ شد. افغانستان عضو این کنوانسیون نیست، اما این مسئله تاثیری بر اجرای آن نمی‌گذارد.
این را نیز باید یادآوری کرد که تاکنون هیچ یک از کشورهای جهان از موضع افغانستان در قبال مسئله دیورند حمایت نکرده و بعید به نظر می‌رسد که افغانستان بتواند از راه‌های قانونی حمایت بین‌المللی برای تغییر مرز را کسب کند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
مسئله اقوام دو سوی دیورند





خط دیورند تنها مرز افغانستان است که حاکمان افغانستان در تعیین آن نقش داشته اند. مرزهای شمالی و نیز مرز با چین، در نتیجه مذاکرات بریتانیا با روسیه تزاری و چین و در غیاب حاکمان افغان تعیین شده است.

اگر فروپاشی هند بریتانیایی و ایجاد کشور مستقل پاکستان دلیلی قانونی برای افغانستان برای به رسمیت نشناختن مرز دیورند به حساب آید، فروپاشی شوروی سابق و ایجاد جمهوریهای آسیای مرکزی نیز باید به همان صورت دلیلی برای به رسمیت نشناختن مرزهای شمالی افغانستان محسوب شود. با این‌حال، حکومت‌های افغانستان هرگز ادعایی در رابطه با اقوام ازبک، تاجیک و ترکمن در مناطق شمالی افغانستان نداشته اند.
جداسازی اقوام توسط مرزها موضوع تازه ای در جهان نیست و کشورهای زیادی در جهان هستند که ساکنان مرزی آنها مشترکات زبانی و فرهنگی با آنسوی مرزهای تعیین شده دارند.
علاوه بر اینها، برخلاف حکومت افغانستان و هواداران داعیه "پشتونستان بزرگ"، پشتون‌های شهروند پاکستان در مناطق مرزی تاکنون تمایلی به پیوستن به افغانستان نشان نداده اند.
آنها همواره خود را شهروند پاکستان دانسته اند و در مجموع از نظر فرصتهای شغلی، تحصیلی، دسترسی به امکانات دولتی و عضویت در ارتش و دیگر نهادهای دولتی حقوقی کم و بیش مساوی با دیگر اقوام ساکن پاکستان داشته اند.
به همین ترتیب، اغلب شهرها و روستاهای واقع در سمت پاکستانی دیورند وضعیتی بهتر از شهرک‌ها و روستاهای واقع در طرف افغانستانی این خط دارند و مهمتر از همه آنکه مناطق قبایلی پاکستان از نوعی نیمه خودمختاری بهره مند هستند که بعید به نظر می‌رسد بخواهند آن را در مقابل پیوستن به افغانستان از دست بدهند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
دیورند و پاکستان




برخلاف نظر غالب، پاکستان نگرانی حقوقی از بابت خط دیورند ندارد اما جنجال‌های حکومت‌های افغانستان بر سر این موضوع، زمینه لازم برای دخالت پاکستان در افغانستان را فراهم کرده است. به رسمیت شناخته شدن خط دیورند می‌تواند افغانستان را در موضعی قویتر و روشنتر در برابر سیاستهای پاکستان قرار داده و این ظرفیت را پیدا کند که معادلات منطقه‌ای را به نفع ثبات در افغانستان تغییر دهد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
افغانستان کشوری چند قومیتی است و گروهای قومی مانند: تاجیک‌ها، افغان‌ها، هزاره‌ها، اوزبیک‌ها، ترکمن‌ها، ایماق‌ها، بلوچ‌ها، نورستانی‌ها، پشه‌ای‌ها، قزلباش‌ها، براهویی‌ها، پامیری‌ها و برخی دیگر اقوام می‌باشند. بزرگ‌ترین گروه‌های قومیتی پشتون‌ها، تاجیک‌ها، هزاره‌ها و اوزبیک‌ها هستند.
     
  
مرد

 
معرفی ولایت نورستان




نورستان یا کالاشستان یا کافرستان یکی از ۳۴ ولایت افغانستان است و در خاور این کشور قرار گرفته‌است. مرکز این ولایت شهر پارون است.

نورستان یا کالاشستان پیشین در تمام تاریخ خود تا سال ۱۸۹۶ که سپاهیان امیر عبدالرحمن فرماندهٔ افغانستان آن را با کشتار تاریخی تصرف کردند منطقهٔ مستقلی بود و به‌دلیل آن که مردم آن پیرو مذاهب باستانی نیاهندوایرانی دین ودائی بودند میان مسلمانان به اشتباه به کافرستان معروف بودند در حالی که به خدای یکتا به نام دیزاو ایمان داشتند، سرانجام اهالی یا کوچ کردند یا به اسلام گرویدند و این منطقه نورستان نام گرفت.

قسمت‌های شمالی نورستان از غرب به شرق شامل مناطق رمگل، دره پیج، وایگل و باشگل می‌شود. نورستان از شمار زیادی درهٔ دالان مانند و کم‌پهنا تشکیل شده که شیب همه این دره‌ها از شمال به جنوب است. دره پیچ یا نورستان مرکزی از نظر ارتباط با دیگر نقاط نورستان اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا توسط دره‌های فرعی با قسمت‌های باختری و خاوری نورستان ارتباط دارد.[۴] مناطق پردرخت نورستان تا ارتفاعات ۴۰۰۰ متری ادامه دارد و بالاتر از آن تنها درخت‌زارهای بید و بته‌زارها دیده می‌شوند. این ولایت دارای هشت ولسوالی/شهرستان بنام‌های نورگرام، دوآب، مندول، وایگل، واما، کامدیش، برگمتال و پارون (مرکز نورستان) است. در تقسیمات اداری نورستان، چندین دره مردم پشه‌ای چون ملیل و مشپه، وده وو، شاما، ژونیا، پیار و ننگراج جا داده شده‌است که از نگاه فرهنگی و تاریخی روابط بسیار نزدیکی با هم دارند. مردم نورستان توسط میرویس خان هوتک به اسلام دعوت شدند و لبيك حق گفتند. نورستان مجموعاً ۷۵ هزار هکتار علف‌چر و ۲۵۱٬۵۰۴ هکتار جنگل دارد که یک پنجم تمام جنگلات افغانستان را تشکیل می‌دهد که با درختان ارچه، جلغوزه، نشتر، بلوط، اوبخت، سیروب و درختان کوهی باثمری چون بادام، تاک، انجیر و زیتون کوهی پوشیده شده‌است. نورستان سه دریای بزرگ؛ باشگل، وایگل (پارون) و رمگل و ده‌ها دریاچه کوچک دارد که تمام سال آب دارند. گوشه‌ای از نورستان نیست که آب زلال چشمه در آن روان نباشد و هوای معتدل و پاکیزه دارد.

در نورستان شش قبیله به‌نام‌های کته، کام، کلشه، پرسون، اشکون و گوَر زندگی دارند و به پنج زبان مختلف یعنی (کته ویری، واسیو ویری، کلشه الا، تریگامی و اشکونی) گپ می‌زنند. زبان مادری ۹۰٪ مردم نورستان نورستانی است. زبان پشه‌ای نیز توسط ۱۰٪ از مردم سخن گفته می‌شود. زبان پشتو زبان مکتب‌ها، مدرسه‌ها و اداری این ولایت بوده و به حیث زبان دوم توسط بیشتر مردم این ولایت گفته و شنیده می‌شود.

نفوس این ولایت مشتمل بر ۱۳۴٬۱۰۰ نفر است که ۹۹٫۳٪ از آن‌ها نورستانی، ۰٫۶٪ گجری و ۰٫۱٪ تاجیک هستند.پنج قبیله در نورستان که به گویش کاتی سخن می‌گویند به نام سیاه‌پوش معروفند و به مردم قبیله‌های پرَسون‌گِلی، وَنگِلی، وامایس و اَشکون اصطلاح سفیدپوش را به‌کار می‌برند.

مردم نورستانی از نظر جمجمه‌شناسی بیشتر سر دراز و موهای پرپشتِ سیاه دارند. چشمان آبی نیز در این منطقه زیاد دیده می‌شود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
مردمان نورستانی




نورستانی‌ها یک گروه قومی هستند که در ارتفاعات هندوکش در شرق افغانستان زندگی می‌کنند. جمعیت آنان حدود ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر برآورد می‌شود که بیشتر در استان‌های نورستان و لغمان افغانستان زندگی می‌کنند. تعداد قابل توجهی از آنان نیز به استان همسایه چترال در پاکستان مهاجرت کرده‌اند.

نورستانی‌ها در گذشته تابع حکومت اعلی چترال بودند و به آن خراج می‌پرداختند. چترال تا سال ۱۸۹۵ یک حکومت محلی قبایل آزاد بود و در این سال تحت‌الحمایه دولت هند بریتانیا شد. جامعهٔ چند قومی و چند مذهبی چترال، که شامل اقوام گوناگون سنی و اسماعیلی مذهب می‌شود، به آن‌ها اجازه داده بود تا در صلح و امنیت زندگی کرده و مذهب و فرهنگ خود را حفظ کنند. اما با قرارداد دیورند بین دولت هند بریتانیا و پادشاهی افغانستان، منطقه محل زندگی نورستانی‌ها (که آن هنگام کافرستان نامیده می‌شد) در خاک افغانستان قرار گرفت. امیر عبدالرحمن خان پادشاه وقت افغانستان با یک لشکرکشی گسترده موفق به تصرف این منطقه شد و نورستانی‌ها به قیمت جان خود اسلام آوردند.

نورستانی‌ها گاه کالاشا نیز نامیده می‌شوند که نباید آن‌ها را با قوم کالاش که در همسایگی آنان در چیترال پاکستان زندگی می‌کنند، اشتباه گرفت. کالاش‌ها همچنان به کیش کهن آریایی پایبند مانده‌اند اما نورستانی‌ها در ابتدای قرن بیستم مسلمان شدند.


  • این قوم تا اواخر سده نوزدهم اسلام نیاورده و به کیش کهن آریایی (چندخداباوری، طبیعت‌گرایی، قداست آتش و ...) پایبند مانده بودند، به همین جهت نزد اقوام همسایه به کافر معروف بوده و سرزمین آن‌ها نیز کافرستان نامیده می‌شد. اما در سال ۱۸۹۵ با یورش امیر عبدالرحمان خان و تصرف این منطقه، به اسلام گرویده و نام سرزمین خود را به نورستان تغییر دادند، تنها سه دره که در آن‌سوی خط دیورند (مرز افغانستان و هند بریتانیا) قرار داشت، اشغال نشد و مردم ساکن در آنجا که اکنون کالاش نامیده می‌شوند همچنان به اعتقادات قدیمی خود پایبند ماندند.اعتقادات و رسوم قدیمی نورستانی‌ها هنوز هم در برخی از سنت‌های آن‌ها مشاهده می‌شود، اما به‌طور کلی این قوم مسلمانان متعصبی هستند و اولین مردمی بودند که علیه حکومت وابسته به شوروی جمهوری دمکراتیک افغانستان قیام کردند.

نورستانی‌ها به زبان‌ها یا گویش‌های مختلفی صحبت می‌کنند که همگی آن‌ها زبان نورستانی نامیده می‌شوند. این زبان‌ها در خانواده هندواروپایی، شاخهٔ هندوایرانی قرار می‌گیرد. در گذشته زبان‌شناسان آن را در شاخه زبان‌های داردی تقسیم‌بندی می‌کردند که یکی از شاخه‌های زبان‌های هندوآریایی (زبانهای خانوادهٔ هندی) است اما تحقیقات گئورگ مورگنشتیرنه نشان داده که نورستانی یک شاخهٔ مستقل در کنار دو شاخه بسیار بزرگتر هندوآریایی و ایرانی است. فارسی و پشتو نیز به عنوان زبان دوم رایج است.

  • ویژگی‌های فیزیکی اروپایی، مانند مو و پوست روشن و چشمان آبی در بین این مردم زیاد دیده می‌شود. این خصوصیات ممکن است از ذخیرهٔ ژنتیکی مهاجران اولیه هندواروپایی یا آن‌چنان‌که بسیاری معتقدند، ناشی از باقی ماندن سربازان یونانی ارتش اسکندر در این منطقه باشد. یا حتی رسیدن نسل نورستانی‌ها به مردمان موسوم به کوشانی که در حدود دو هزار سال پیش در این منطقه می‌زیستند.مارگین استرن در زمان امیر امان‌الله خان به نورستان رفت و پس از پژوهش بر روی زبان و مردم آن منطقه، به این نتیجه رسید که نورستانی‌ها شاخه‌ای از تبار آریایی‌ها است و در همان زمانی که شاخه هندی‌ها از آریایی‌ها جدا شدند نورستانی‌ها نیز هم‌زمان از این شاخه جدا شدند ولی آنان به هندوستان نرفتند.

گروه‌های مختلف این مردم در گذشته به نامهایی همچون کافران سیاه‌پوش، کافران سفیدپوش و کافران لعل پوش (لعل در زبان مردم این منطقه معنی سرخ می‌دهد) شناخته می‌شدند، معروف است که بابر از رویارویی با این مردمان گریخت، تیمور در جنگ با کافران سیاه پوش شکست خورد و چنگیزخان نیز قادر به تصرف آن نشد. ارتش شوروی نیز هیچگاه قادر به تصرف نورستان نشد و پیروزی مجاهدین افغان در بسیاری از مناطق دیگر از جمله ننگرهار، پنجشیر و بدخشان با کمک حیاتی آنان ممکن شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
مستند هزاره های پنجشیر


این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
sepanta_7:
مردم پشتون یا پختون (به پشتو: پښتانه، (به اردو: پٹھان، )) (در گذشته: افغان) به زبان پشتو سخن می‌گویند و بیشترشان سنی حنفی هستند. این قوم در شمال پاکستان، اکثراً شرق و جنوب افغانستان وبه طور پراکنده در تمام افغانستان زندگی می‌کنند. در گذشته به پشتون‌ها، «افغان» می‌گفتند اما پس از استقلال افغانستان، دولت این کشور واژهٔ افغان را به همهٔ مردم افغانستان اطلاق کرد و پس از آن بیشتر به این قومیّت، پشتون گفته شد.

آیا اطلاعاتی در مورد حضور قوم پشتون در بین ساکنان کنونی ایران وجود دارد؟ البته منظورم مهاجران و پناهندگانی که در دهه های اخیر و پس از تهاجم شوروی و جنگ داخلی افغانستان و ... به ایران آمده اند نیست. خیلی بعید است که بعد از حمله محمود افغان و سرنگونی سلسله صفوی، اعضای قوم پشتون که همراه سپاه محمود به ایران آمده بودند بطور کامل کشور را ترک کرده باشند. اما در کتب و منابع مربوط به تبارشناسی اقوام ساکن در ایران هیچ اشاره ای به پشتونها نشده است.
ببین چــه آسون زدی قلبمو شکستی
     
  
مرد

 
HMazloom:
آیا اطلاعاتی در مورد حضور قوم پشتون در بین ساکنان کنونی ایران وجود دارد؟

تا اوتجایی که من مطالعه کردم چنین چیزی ندیدم.

HMazloom:
خیلی بعید است که بعد از حمله محمود افغان و سرنگونی سلسله صفوی، اعضای قوم پشتون که همراه سپاه محمود به ایران آمده بودند بطور کامل کشور را ترک کرده باشند. اما در کتب و منابع مربوط به تبارشناسی اقوام ساکن در ایران هیچ اشاره ای به پشتونها نشده است.

خوب علت داره.کل زمانی که پشتون ها تونستند داخل ایران حضور داشته باشند 7 سال بوده و در ادامه هم که نادر شاه تمام بازمانده های پشتون ها رو یا کشت و یا فرار کردند به سمت هند اگر هم اگر پشتونی از اون زمان مونده باشه با توجه به تعداد اندک پشتون ها در بافت جمعیتی ایران حل شدند و زبونشون تغییر کرده.مثل اتفاقی که برای مردم چرکس که در زمان حکومت صفویه به خصوص زمان شاه عباس اتفاق افتاد.زمان شاه عباس چند ده هزار نفر از قوم چرکس که در قفقاز حضور داشتند به داخل فلات ایران کوچ داده شدند که به مرور زمان با توجه به اندک بودن تعدادشون زبونشون از بین رفته.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
صفحه  صفحه 6 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
پارسی زبانان غیر ایرانی

اقوام افغانستان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA