ارسالها: 7673
#341
Posted: 11 Aug 2012 01:47
قيصر- مسعود كيميايي
قيصر: بدتون نياد، اما شماها ديگه عمرتون رو كردين.منم ديگه توي اين دنيا كاري ندارم، الا يه كار... يعني سه كار. خودم تكتكشون رو ميفرسم اون دنيا كه رستگاربشن و ملائكهها بادشون بزنن
.
بعضی ها داغشو دوست دارن :
جری به آزگود : (( تو انگار حالیت نیست؟ ... من یه مردم))
آزگود : (( مرد؟ خب هیچکس کامل نیست!))
.
پدرخوانده :
مایکل به کی : (( لوکا براتسی تفنگ رو طرف پیشونی اش گرفت و پدرم بهش گفت یا امضات پایاین برگه است ... یا مغزت ))
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#342
Posted: 11 Aug 2012 01:48
Lion In Winter :
تو مي دوني كه من ميدونم. من ميدونم كه تو ميدونستي كه من ميدونم . ما ميدونيم كه هنري (henry) ميدونه. هنري ميدونه كه ما ميدونيم . ما خانواده ي دانايي هستيم مادر.
.
مردی برای تمام فصول
من برای حقانیت خودم ، اجازه می دم شیطان از قانون بهره مند بشه!
.
فیلم اسپارتاکوس
یکی از مشکلات نجیب زاده بودن اینه که وقت و بی وقت مجبور می شی مث آدم رفتار کنی!
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#343
Posted: 11 Aug 2012 01:48
مادر:
سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهرنکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف.آبروداری کنین بچه ها،نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می شه،نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمدابراهیم،خیلی ریز نکنمادر،اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ
.
رضا کیانیان به عزت ا... انتظامی ( پدرش در فیلم ) در فیلم " خانه ای روی آب ":
عزت ا... انتظامی: مادرت زن نجیبی بود .
رضا کیانیان: نجابت وقتی معنا پیدا میکنه که راه دومیهم وجود داشته باشه
.
مارکولک (کمال تبریزی)
رضا (پرویز پرستویی) : تو عزیز دلمی دل انگیز ... اگر اسلام دست و بال ما را نبسته بود .
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#344
Posted: 11 Aug 2012 01:49
از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمی کیا)
سعید ( علی دهکردی) : خدایا ... من شکایت دارم . من شاکیام . پس کو رحمانت ؟ پس کو رحیمت ؟ آخه چرا اینجا ؟ چرا حالا ؟ چرا اینطوری ؟ من شکایتمو پیش کی ببرم ؟ به کی بگم ؟
.
دیوانه ای از قفس پرید (احمدرضا معتمدی)
منشی (رضا سعیدی) : جناب قاضی ، این بدبخت بچهاش کجا بود ؟! وقت جنگ که خودش هنوز بچه بود ، وقتیام برگشت که دیگه بازنشسته شده بود
.
سوته دلان (علی حاتمی)
مجید (بهروز وثوقی) : آخ که چقدر دشمن داری خدا ، دوستتاتم که ماییم ، یه مشت عاجز علیل ناقص عقل که در حقشون دشمنی کردی .
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#345
Posted: 11 Aug 2012 01:50
قیصر : تو چرا این ریختی شدی؟ کی زدتت؟
میتی: قصه اش درازه.
قیصر : کجا؟
میتی : هیجی بابا، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامون هم بود.
قیصر : کریم؟! کدوم کریم؟
میتی : کریم آبمنگل، میشناسیش؟ آره؟ از ما نه, ازاونا آره، که بریمدواخوری. تو نمیری به موت قسم اصن ما تو نخش نبودیم، آره نه گاز دنده دمهتل کوهپایهٔ دربند اومدیم پایین، یکی چپ یکی راست یکی بالا یکی پایین عرقو آبجو جوش رو تخت نشسته بودیم داشتیم میخوردیم.
اولی رو رفتیم بالا، به سلامتی رفقا، لولِ لول شدیم، دومی رو رفتیم بالابه سلامتی جمع، پاتیل پاتیل شدیم؛ سومی رو اومدیم بریم بالا آشیخ علینامرد ساقی شد.
گفت بریم بالا، مام رفتیم بالا. گفت به سلامتی میتی؛تو نمیری به موت قسمخیلی تو لب شدم؛ این جیب نه اون جیب نه تو جیب ساعتی ضامندار اومد بیرونرفتم اومدم دیدم کسی نیست همه خوابیدن، پریدم تو هتل اومدم دمه کوچه مهراناومدم پایین دیدم یه سره هیکل میزونیه,این جوریه, زد بهم افتادم تو جوب،گفتم هته ته! گفت اه! باز یکی گذاشت تو گوشم، گفتم نامرداش؛ دومی رو ازاولی قایمتر زد، دستمو کردم تو جیبم که برمو بیام دیدم کتکو رو خوردمحالا ما به همه گفتیم زدیم، شمام بگین زده، آره، خوبیت نداره. واردی که
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#346
Posted: 11 Aug 2012 01:51
--
سوته دلان (علی حاتمی)
مجید (بهروز وثوقی) : خوش به سعادتتون که میرین روضه ، جاتون وسط بهشته ، ما که دنیامون شده آخرت یزید . کیه ما رو ببره روضه ؟ آقا مجید تو رو چه به روضه ، روضه خودتی ، گریه کن نداری ، وگرنه خودت مصیبتی ، دلت کربلاس !
.
سوته دلان
«اینو همیشه بابام میگفت، نور به قبرش بباره
رفت و به یادمون نموند، خاک سردی میاره
نه شب جمعه حلوایی، نه حمد و قل هو اللهی...»
زن که طلاشو بده خیلی حرفه! دلمون برات تنگ میشه. بهت عادت کرده بودیم. به اخم و تخمات، الدرم بلدرمات، سگ خلقیات، ولی گور پدر دل ما، دل تو شاد.
«امام نطلبید، گفت برو شیرازی که حبیبت همون حبیباللهه.»
«داداش حبیب! من و تو از یه خمیریم ولی تنورمون علیالحده است. تنور تو عقدی بود، تنور من صیغهای تیغهای!»
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 8967
#347
Posted: 16 Aug 2012 09:07
بــه مــن بــگــو اون چــطــوری مـُـرد؟،
مــن بــهــت خــواهم گــفــت کــه اون چــطــوری زنــدگــی کـــرد...
آخرین سامورایی The Last Samurai-2003
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 8967
#348
Posted: 16 Aug 2012 09:07
تــری مالوی (مــارلــون بـــراندو):مــیــتــونــســتــم بــرای
خــودم یــه قــهــرمــان بــاشــم واســه ی خـــودم
کــســی بـــاشـــم بــه جــای احــمــقِ
هــالــویــی کــه الــان هــســتــم!
در بارنداز On the Waterfront-1954
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 8967
#349
Posted: 16 Aug 2012 09:08
عزت الله انتظامی:تــو ایــن کــشــور بــخــل و حــســد و
آدم فــروشـــی شـــده شــغــل دوم هـــمــــه..
خانه ای روی اب 1380
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 8967
#350
Posted: 16 Aug 2012 09:08
مـایـکــل کــورلــئــونــه (آل پــاچــیــنــو ) :اگــه تــاریــخ یــه چــیــزو
بــه مــا یــاد داده بــاشــه,اونــم ایــنــه کــه تــو مــی تــونــی
هــر کـــی رو بــخـــوای بــکــشـــی
1974- The Godfather II (پدرخوانده2)
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم