صفحه 4 از 66: « پیشین 1 2 3 4 5 ... 63 64 65 66 پسین »

دیالوگ های ماندگار

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#31 Posted: 14 Aug 2011 14:36

سعيد( علي دهكردي):خدايا ... من شكايت دارم . من شاكي‌ام . پس كو رحماتت ؟ پس كو رحيمت ؟ آخه چرا اينجا ؟ چرا حالا ؟ چرا اينطوري ؟ من شكايتمو پيش كي ببرم ؟ به كي بگم ؟[ از كرخه تا راين - ابراهيم حاتمي كيا ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#32 Posted: 14 Aug 2011 14:37

نوذر:... داد میزدید کربلایی هاش بسم الله .. !زیارت قبول! ... به اینام یاد بدین دست خالی جنگیدن رو ...!! حالا دیگه نه شما اونجائین، نه من. هر دومون اینجائیم. چه فرقی کرد؟! ... حالا من ريه ام رو از دست دادم ... تو پاهاتو .. آقا سعید چشماشو ...[ از کرخـه تا رایـن - ابراهيم حاتمي‌كيا ]

من عاشق سینه بزرگم

ویرایش شده توسط: Hossein27

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#33 Posted: 14 Aug 2011 14:39

مستر فرهان(علي نصيريان):يعني تو به من هم ديگه اعتماد نداري ، ناخدا ؟خورشيد(داريوش ارجمند):تو تنها كلاهبرداري هستي كه به اون اعتماد دارم ![ ناخدا خورشيد - ناصر تقوايي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#34 Posted: 14 Aug 2011 14:40

ناخدا خورشید، همون که یه دست نداره؟... - نه همون که یه دست داره![ ناخدا خورشید - ناصر تقوايي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#35 Posted: 14 Aug 2011 14:41

عمرو(سعيد نيك‌پور):مسلماني ما سه نسل است و از او هيچ .زيد(عزت الله انتظامي):آري ، اما من از اسلام او بوي تازگي مي‌شنوم و از مسلماني تو تنها بوي غرور جاهلي مي‌آيد .عمرو :ما شصت ساله مسلمانيم .زيد :اين چه تفاخري است كه به ايمان خويش مي‌كني ؟ كه تو اگر مسلماني از پدر داري ، او اين گنج به رنج خويش يافته است .[ روز واقعه - شهرام اسدي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#36 Posted: 14 Aug 2011 14:46

رفاقت صداقته نه لا پوشونی و بی صداقتی[ شب دهم - حسن فتحي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#37 Posted: 14 Aug 2011 14:46

علی اوسیوند :...به چیت می نازی؟به یه من ریش؟...به ریش نیست که.به ریشه است...[ اخراجی ها 1- مسعود ده نمکی ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#38 Posted: 14 Aug 2011 14:48

مسافر( ابراهیم حاتمی کیا ):از من بپرس ... خوش تیپ شدی ... خوشگل شدی ... ماه شدی اصغر( جعفر دهقان ):من الان باید برم پیش زنم !؟[ بوی پیراهن یوسف - ابراهیم حاتمی کیا ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#39 Posted: 14 Aug 2011 14:49

دايي غفور(علي نصيريان):من اين حرفا رو چرا بايد اينجابگم يوسف ... مني که مي‌دونم اينجا نيستي ... خودتو به من نشون بده ، تو کجايي ؟ تو شکم کوسه ؟ من با اين دل چه کنم ؟ ديگه وقتش شده که بزنم تو گوشت ! [بوي پيراهن يوسف- ابراهيم حاتمي کيا]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#40 Posted: 14 Aug 2011 14:50

علی(میر فرخ هاشمیان):آقا ما باغبون هستیم ... شاخه های درخت ها رو کوتاه می کنیم ... خاک باغچه رو درست می کنیم ... سمپاشی می کنی مپدر(رضا ناجی):ماشاء الله شما ... خیلی بلدی[ بچه های آسمان - مجید مجیدی ]

من عاشق سینه بزرگم

صفحه 4 از 66: « پیشین 1 2 3 4 5 ... 63 64 65 66 پسین »

تالار تخصصی سینما و موسیقی /

دیالوگ های ماندگار

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا