صفحه 46 از 66: « پیشین 1 ... 45 46 47 ... 65 66 پسین »

دیالوگ های ماندگار

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#451 Posted: 4 Oct 2012 23:39

زودیاک:

- از کشتن آدما لذت می برم، چون خیلی کیف میده، از کشتن حیوونات وحشی تو جنگل بیشتر حال میده، چون انسان وحشی ترین موجود روی زمینه که دست به قتل می زنه. برای من کشتن یه تجربه ی هیجان انگیزه. بهترین قسمت این کار بعد از مرگ منه. من در بهشت دوباره متولد میشم و تمام کسانی را که کشته ام در بهشت برده من خواهند بود.

********************************************************************************

لئون:

- اگه یه وقت آدم بکشی شبها مجبوری با چشم باز بخوابی !

******************************************************************************

راننده تاکسی

رابرت دنیرو : از خدا به خاطر بارون متشکرم چون آشغالای تو پیاده رو رو میشوره.

هیچ:

ویل اسمیت:مهم نيست چيه، کيه يا چه وقتيه. هر مردي ميتونه هر زني رو تور کنه. فقط تور مناسب لازم داره

********************************************************************************

صورت زخمی:

تونی مونتانا(آل پاچینو): من همیشه حقیقت رو میگم. حتی زمانی که دروغ میگم.

******************************************************************************

مارمولک:

پرویز پرستویی: فکر نکنید خداوند شما را فراموش کرده ... شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد ٫ اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ٬ اینقدر به فکر راههای دررو نباشید ٬ خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست ٬ خدا ... خدای آدمهای خلافکار هم هست ... و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد ...او عند لطافت ... عند بخشش ... عند بی خیال شدن ... عند چشم پوشی و رفاقت است ... رفیق خوب و با مرام ٫ همه چیزش را پای رفاقت میدهد... اگر آدمها مرام داشتن هیچوقت دزدی نمی کردند ...و متاسفانه بعضی آدمها تک خوری میکنند ...این بد روزگار است...بایستی ما یک فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم ...اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن ...و این تنها راه رسیدن به خداست ٫ که بسیار هم مهم است ... و البته کسی را به زور نمیتوان وارد این مسائل کرد ...
ولی در پایان با این شعر سخنانم رو به پایان میرسونم ...
تن آدمی شریف است به جان آدمیت ٫ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#452 Posted: 5 Oct 2012 19:09

دلشدگان:

با همه بلند بالایی؛ دستم به شاخسار آرزو نرسید

********************************************************************************

دلشدگان:

آيين چراغ خاموشي نيست

********************************************************************************

کمال الملک:

دامن هنر در اين ملك هميشه آلودهست، از حافظ تا من

عشق و مرگ:

ناپلئون: ملاقات شما برای من افتخار بزرگیه.
وودی آلن ( در نقش دون فرانسیسکو) : نه ملاقات شما برای من افتخار بزرگیه.
ن: نه برای من افتخار بزرگیه.
و: نه جون شما برای من افتخار بزرگیه.
ن: نه برای من افتخار بزرگیه.
و: حق با شماست.برای شما افتخار بزرگتریه.
و (رو به دیان کیتون که مثلاً خواهر دون فرانسیسکو است): شما باید خواهر دون فرانسیسکو باشید.
ک: نه شما باید خواهر دون فرانسیسکو باشید.
ن: نه شما باید خواهر دون فرانسیسکو باشید.
ک: نه شما باید خواهر دون فرانسیسکو باشید.
و: نه اون برای من افتخار بزرگیه.
ن: مهمانان اسپانیایی ما چقدر خوش مشرب هستند.
و: اوه بله خیلی شوخه.
ک: نه خودت خیلی شوخی.
و: نه تو خواهر دون فرانسیسکو هستی.
خدمتکار: شام حاضره
و: چی دارین دم پختک؟؟...

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#453 Posted: 5 Oct 2012 19:12

تشریفات ساده:

دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسند هیچ وقت . اما در انتهای ذهن شما در ناکجا آباد و بی نهایت جایی هست که دو خط همدیگر را قطع می کنند و این نقطه: نقطه ایده اله

********************************************************************************

زندگی شیرین:

وقتی یه تلفن زنگ میزنه،میتونه پایان کار دنیا رو اعلام کنه

******************************************************************************

مدار صفر درجه:

هر وقت دیدی حریف داره برنـــده میشه یه لبخند بزن تا به بردش شک کنه !

در جستجوی نمو:

بروس:ماهی ها دوست اند، نه غذا

********************************************************************************

ارباب حلقه ها:

اسمیگل: ارباب دوست ماست.

********************************************************************************
اقتباس:

نیکولاس کیج:امروز اولین روز از بقیه عمر منه

******************************************************************************

حرامزاده های لعنتی:

برد پیت:

هر فردِ تحت فرماندهی من باید پوست از سر 100 نازی بِکَنه و من این سر ها رو می خوام. و همه ی شما یا پوست از سر 100 نازی مرده می کَنید، یا در حال تلاش می میرید.

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#454 Posted: 8 Oct 2012 21:11

آملی:

آملی: من دوبار سکته قلبی کردم، یه بار سقط جنین کردم، موقعی حامله بودم...کوکائین می کشیدم. به جز این، مشکلی ندارم.

********************************************************************************

گلادیاتور:

راسل کرو:

اسم من مکسیموس دسیموس مریدیوس هست. فرمانده ارتش شمال، ژنرال ارتش فلیکس، خدمت گذار وفادار به امپراطور واقعی، مارکوس ارلیوس. پدر پسر کشته شده، شوهر زن کشته شده، و من انتقامم رو خواهم گرفت. در این دنیا یا در دنیای دیگر.

بزرگراه میلر:

پاشو ... د لعنتی میگم پاشو....
بیدارم ....
پس چرا چشات بستست؟ ....
تو حرف کدومو بیشتر قبول داری ؟ من یا چشامو ؟

********************************************************************************

THE VILLAGE :

بعضی وقتا کارهایی که دوست داریم نمیکنیم تا بقیه نفهمن اون رو دوست داریم!

******************************************************************************

حرفه ای ها:

در دنيا فقط يه انقلاب وجود داشته ، انقلاب آدم هاي خوب بر عليه آدم هاي بد، مسئله اينه که آدمهاي خوب کيا هستند...

تیتراژ سریال در برابر باد:

" و آزادی .... این درفش پاره پاره از جور ستمگران ... هنوز در اوج اهتزاز است ... چون تندر و برق ... در برابر باد "

********************************************************************************

رستگاری در شائوشانگ:

ما رو واسه زندگی کردن میارن اینجا و این دقیقا همون چیزیه که ازمون می گیرن!!!

******************************************************************************

شبهای روشن:

من همه آدمای این شهر رو دوست دارم ، چون یکیشونو میشناسم !

Anna2012

کاربر

ارسالها: 114

#455 Posted: 12 Oct 2012 18:34

وقتی کمبود زندگیتو پیدا کردی و گذاشتی کنارت باید مثل برفی که تو دستت آب میشه منتظره رفتنش باشی!
چون این درد دوا نداره!
هنوز برای این سوال جوابی نیست....!
ایزل

خطت رو که خاموش کردی من ماندم و دوستت دارمهایی که دیولر نشد

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#456 Posted: 12 Oct 2012 20:21

رئیس:

داریوش ارجمند:باباتو می شناختم! قدیما با آفتابه عرق میخورد، حالا ” ضای ” والضالین نمازشو قد اتوبانِ قم میکشه!

******************************************************************************

مخمصه:

هیچوقت وارد رابطه ای نشو که وقتی توی مخمصه قرار گرفتی نتونی ظرف ۳۰ثانیه بی خیالش بشی و فرار کنی.

******************************************************************************

راننده تاكسي:

-یه روز یه بارون واقعی میاد و کثافتای توی خیابون رو پاک می کنه

******************************************************************************

پدرخوانده: (جایی که آل پاچینو جلوی پدر دختر محبوبش می ایسته)

آل پاچینو:

اسم من مایکل کورلیونه...یه آمریکایی ام که تو سیسیل مخفی شدم...
خیلیا ممکنه واسه این اطلاعات بهت پول بدن اما بدون که دخترت بی پدر میشه ...
عوض اینکه صاحب شوهر بشه...

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#457 Posted: 12 Oct 2012 20:25

آلفا ویل:

-امتياز آدم مرده چيه؟

-اينكه ديگه نميميره

******************************************************************************

یک دو سه:

نامارا:عده ای از پلیس های آلمان شرقی بی ادب و بد گمان بودن،باقی شون بدگمان و بی ادب بودن

******************************************************************************

چهره درون:

ولی من این احساسو ندارم که همسرتم. احساس می کنم سنگریزه ته کفشتم.

*****************************************************************************

درخشش:

جک تورنس(جک نیکلسون):آقاي گريدي، من مي‌دونم که شما قبلا اينجا سرايدار بوديد. من شما رو مي‌شناسم. عکستون رو توي روزنامه‌ها ديدم. شما ... همسر و دوتا دخترتون رو تيکه تيکه کرديد و بعد مغز خودتون رو از هم پاشونديد!

درخشش:

جک تورنس: عزيزم، چراغ زندگي من. من به تو آسيب نمي‌رسونم، نذاشتي جمله‌ام رو تموم کنم.

گفتم من نمي‌خوام به تو آسيب برسونم ... فقط مي‌خوام مغزت رو از هم بپاشونم!

ویرایش شده توسط: julien

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#458 Posted: 12 Oct 2012 20:31

دو دیالوگ از بهروز وثوقی در فیلم گوزنها:

- مام بنده خدا هستيم دیگه ... مگه بنده خدا نباس نعشه باشه ... چه عيبشه ؟ ... همه نعشه ان ، مام روش ... نصف مردم ، شب كه ميشه فكر ميكنن خسته ان ... ولي همشون خمارن ... بله ...

- نمردیم و گلوله هم خوردیم ... همیشه دوس داشتم یه جور خوب کلک ام کنده بشه ... با گلوله مردن از شب زیر پل توی جوب مردن که بهتره ...

چنتا دیالوگ جالب از لورل و هاردی

احمقها در آکسفورد:

هاردی: ما این اقا رو کجا دیدیم؟

استن : تو میمون فروشی

******************************************************************************
هاردی : به نظرم شیر بز برات خوبه ...
لورل : بز ماده یا نر ؟
هاردی : آخه احمق مگه بز نر هم شیر میده !؟
لورل : آره اگه بهش فشار بیاری پنیر هم میده !

******************************************************************************

هاردی:میخوام ازدواج کنم.

لورل:باکی؟

هاردی:معلومه دیگه بایه زن مگه توکسیودیدی که بایه مرد ازدواج کنه؟

لورل:آره.

هاردی:کی؟

لورل:خواهرم

Anna2012

کاربر

ارسالها: 114

#459 Posted: 13 Oct 2012 12:36

هرکسی معشوقه اش را به طریقی میکشد
یکی با سخنان نیش دار
ترسو با یک بوسه معشوقه اش رو میکشد
آدم جسور با ضربه های شمیشیر از پای در میاورد
یکی در جوانی دیگری در پیری
یکی با دستای آلوده به شهوت یکی با دستایی از طلا
آدم دل رحم با چاقو میکشد چون کسی با چاقو کشته میشودکمتر عذاب میکشد
یکی به اندازه کافی عشق نمیورزد
یکی حد اندازه نگه نمیدارد
یکی معشوقه اش را میفروشد
یکی معشوقه را با پول میخرد
دائی رامیز
سریال ایزل

خطت رو که خاموش کردی من ماندم و دوستت دارمهایی که دیولر نشد

maryam_tanha

کاربر

ارسالها: 1784

#460 Posted: 16 Oct 2012 23:33

If you love me as I love you, nothing but death can part us two

کارتون آنه شرلی با موهای قرمز. اینو آنه و دیانا روی یجا نوشته بودن و هر موقه که یه مشکلی براشون پیش میومد یا وقتایی که خوشال بودن میخوندن.

عشقم عاشقتم

خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم * یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده

صفحه 46 از 66: « پیشین 1 ... 45 46 47 ... 65 66 پسین »

تالار تخصصی سینما و موسیقی /

دیالوگ های ماندگار

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا