صفحه 6 از 66: « پیشین 1 ... 5 6 7 ... 65 66 پسین »

دیالوگ های ماندگار

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#51 Posted: 14 Aug 2011 17:05

سيد به اصغر دوا فروش:به خون حسين، دستم به مغرم نميرسه... اگه خمار برم خونه، فاطي اميدشو ازم ميبره... يه چيزي بهم بده... ميدونم تو دست بزن داري ولي ديگه نزن... بخدا حسابمو صاف ميكنم... آخه گناه من چيه كه ديگه نميخوام بيفتم توي جووناي مردم؟![ گوزن‌ها- مسعود كيميايي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#52 Posted: 14 Aug 2011 17:05

قدرت به سيد:پس كو اون چاقوي دسته صدفي خوشدست كارِ زنجونت؟[ گوزن‌ها- مسعود كيميايي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#53 Posted: 14 Aug 2011 17:06

سيد به صاحبخانه:اگه رضایت دادی دادی، وگرنه يه طوري ميشه ديگه! اون وقت من میمونم و تو و یه ضامن دار انقدزی... قضيه دختر گاروان زنه رو هم روو مي‌كنم. حالا خود داني... آره داداش[ گوزن ها - مسعود كيميايي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#54 Posted: 14 Aug 2011 17:07

سيد:فكر كردي چي؟ به امام حسين بالامم ميدونم، پايينمم ميدونم... غصه ورم داشته... همش شده التماس...اي گور پدر نشئگيه بعدِ التماس![ گوزن‌ها- مسعود كيميايي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#55 Posted: 15 Aug 2011 04:59

لیلا مشرقی(فقیه سلطانی):سلام خیلی خانومی که هوای شهرام رو داشتی آبرو ریزی نکردی سحر(میترا حجار):تو خیلی خانومی که نزائییده مادر شدی![ صورتی - فریدون جیرانی ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#56 Posted: 15 Aug 2011 05:02

اگه یه روز تو خیابون از کنار یه گنجشک رد شدی و نپرید، فکر نکن که ازت نترسیده، بدون که اون هم آدم حسابت نکرده...[ کیفر - حسن فتحی ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#57 Posted: 15 Aug 2011 05:03

حميد هامون(خسرو شكيبايي):اين زن ، اين زن سهم منه ،حق منه ، عشق منه ، طلاق نمي‌دم ...[ هامون - داريوش مهرجويي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#58 Posted: 15 Aug 2011 05:04

دبیری:... و نظریه ی دکتر روانکاو، سماواتی.حمید هامون:که چی؟ دبیری:... که حمید کیس سایکوتیکِ حادِ، خله... که نه تنها از نظر جسمانی، بلکه از نظر روانی هم مریضه هامون:من مریضم؟! من؟ ... بریم دادگاه![ هامون- داریوش مهرجویی ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#59 Posted: 15 Aug 2011 05:05

حمید هامون(خسرو شکیبایی):تو می‌خوای من اونی باشم که واقعن تو می‌خوای من باشم ؟ اگه من اونی باشم که تو می‌خوای ، پس دیگه من ، من نیست . یعنی من خودم نیستم .[ هامون - داريوش مهرجويي ]

من عاشق سینه بزرگم

Hossein27

کاربر

ارسالها: 1141

#60 Posted: 15 Aug 2011 05:06

دبیری:تقصیر خودته، دانشمند هوشمند... گول بورزوازیفاسدی رو خوردی، میخواستی پولدار شی خودتو فروختی.حمید هامون:نود درصدش از فرط عشق بود... مهشید با دار و دسته اش فرق داشت. من به پول باباش کار نداشتم، خودش برام مهم بود.دبیری:ولی برا باباش پولش مهم بود. واسه همینم یه پاپاسی بهتون نداد![ هامون- داریوش مهرجویی ]

من عاشق سینه بزرگم

صفحه 6 از 66: « پیشین 1 ... 5 6 7 ... 65 66 پسین »

تالار تخصصی سینما و موسیقی /

دیالوگ های ماندگار

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا