ارسالها: 1131
#614
Posted: 18 Jan 2015 19:11
W Ukrynciu
- دیشب خواب دیدم که جنگ تموم شده. همه جا جشن بود و من می دویدم و موهام توی باد می رقصید. چه رویای زیبایی بود!
- و چه قدر احمقانه!
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 14491
#618
Posted: 3 Aug 2015 19:57
عروس آتش
احلام: این دقیقن همون چیزیه که می خوام بگم. من حتا نمی تونم منظورمو به تو برسونم، چه برسه به اینکه... فرحان، تو باید حرف منو بفهمی، یه زندگی که فقط غذا و لباس و اینا که نیست. از اون مهم تر محبته، عاطفه ست، درکه، عشقه. فرحان می فهمی؟ عشقه. من که اینا رو باتو ندارم، من که عاشق تو نیستم. تو پسرعموی منی، من که نمی تونم تو رو به عنوان یه شوهر دوست داشته باشم...
فرحان: هو هو هوی. صداتو بیار پایین. حالا کی گفته مو تونو دوست دارُم؟ هان؟ کی گفته بِهِت؟ اصلن مو کودوم زنیو دوست دارُم؟ دُ دُ دُ دُ دوست دارُم یعنی چی؟ هان؟ تو فکر اینجا برای فرحان زن قحطیه یعنی، هان؟ تو فکر اگه مو لب تر کنُم همون شیخ ناصر دختر شو با سلام و صلوات و هزارتا نخل و کلی خره ریز نمی فرسته خونه مو. کی هستی تو؟ هان؟ چی فکر کردی تو؟ هان؟ کی هستی تو؟ مو کیُم؟ اینجا کجان؟ خودارُم ازت سؤال می کنم، جواب بده. هِی چی دوست دارُم، دوست ندارُم. چی؟ انگار اینجا ...ببین خانم دکتر احلام، اینجا کودکستان نیست، عشیرن. خوب گوش کن، عشیره. حالا عشیره چیه. یه خونوادن ولی بزرگ؛ قانون داره همه اطاعت می کنن؛ یکی دعوا می کنه، همه جلو می رن؛ یکی خطا کنه همه تاوون می دن . خوب حواستو جمع کن. اگه این عشیره قرار زنده بمونه، قانونش باید زنده بمونه. اگه خون عشیره تو رگمونه ما باید طابع قانونش باشیم. تو، متعلق به ای عشیره ای، خو، ناراحتی نباش، خواستی تشریف ببری یه جای دیگه به دنیا بیای.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 455
#619
Posted: 3 Aug 2015 20:28
تحت اللفظی زیاد قشنگ نیست
ترجمه قشنگ ترشو می نویسم ...
Se7en
هفت
ویلیام سامرست :
ارنست همینگوی یه جا نوشته بود « دنیا جای خوبیه و باید براش بجنگی » ، با قسمت دومش موافقم
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند