انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 3 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین »

بیوگرافی هنرمندان ایرانی


زن

Princess
 
امروز ۷ فرودین مصادف است با زادروز هنرمند محبوب ایرانی خسرو شکیبایی (روحش شاد)



تولد:۷ فروردین ۱۳۲۳خیابان مولوی، تهران، ایران
والدین:احمد شکیبایی، فریده خاتمی
مرگ:۲۸ تیر ۱۳۸۷ ساعت ۴ صبح (۶۴ ساله)بیمارستان پارسیان تهران
پیشه:بازیگر، فیلمنامه‌نویس، دوبلور، دکلمه‌خوان
سال‌های فعالیت:۱۳۴۲ تا ۱۳۸۷
همسر(ها):پروین کوشیار، تانیا جوهری (پیشین)
فرزندان:پویا شکیبایی (فرزند پروین کوشیار)، پوپک شکیبایی (فرزند تانیا جوهری)
مدرک تحصیلی:دانش‌آموختهٔ بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران

خسرو شکیبایی (زاده ۷ فروردین ۱۳۲۳ تهران - درگذشت ۲۸ تیر ۱۳۸۷ ساعت ۴ صبح در بیمارستان پارسیان تهران به دلیل سرطان کبد و نارسایی قلبی) بازیگر معروف سینمای ایران بود. او تحصیلاتش را در رشتهٔ بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد. تا پیش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعالیت داشت و فعالیت حرفه‌ای در عرصه سینما را با بازی در فیلم «خط قرمز» (مسعود کیمیایی - ۱۳۶۱) آغاز کرد. او در نزدیک به ۴۰ فیلم سینمایی بازی کرد. بازی در نقش حمید هامون در فیلم هامون ساختهٔ داریوش مهرجویی یکی از ماندگارترین نقش‌هایی است که ایفا کرده‌است.

زندگی‌نامه

دوران کودکی و نوجوانی
خسرو شکیبایی در ۷ فروردین ماه سال ۱۳۲۳ در خیابان مولوی تهران به دنیا آمد. در شناسنامه نامش «خسرو» است ولی خانواده و نزدیکان او را «محمود» صدا می‌کردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او قبل از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفه‌هایی چون خیاطی و کانال‌سازی وآسانسورسازی کار می‌کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملا حرفه‌ای بازیگر تئاتر شد. وی فارغ‌التحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد، ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد.



دوران کاری

تئاتر
شکیبایی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفه‌ای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایش‌هایی که وی در آنها ایفای نقش نموده‌است، می‌توان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی مانند فیزیکدان‌ها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد. ۵ سال پس از ورود به تئاتر، یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد و مدت کوتاهی نیز در زمینه دوبله به فعالیت پرداخت.


خسرو شکیبایی در تنفس تمرین برای تئاتر در خانه. دیگر افراد: علی رضا نوری زاده -ايرج جنتی عطایی - احمد کاميابی

سینما
شکیبایی نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی-۱۳۶۱) به سینما آمد و تا سال ۱۳۶۸ نقش آفرینی‌هایی کرد. از جمله در فیلمهای دزد و نویسنده، ترن و رابطه خوب ظاهر شد. اما از بعد از بازی در فیلم هامون (داریوش مهرجویی-۱۳۶۸) بود که نام خسرو شکیبایی بر سر زبان‌ها افتاد. او برای بازیش در همین فیلم از «هشتمین جشنواره فیلم فجر»، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت.

خسرو شکیبایی از سال ۱۳۶۸ به بعد، دیگر نتوانست از جلد حمید هامون بیرون بیاید و حمید هامون را در انواع اقسام لباس‌ها و تیپ‌های مختلف تکرار کرد. اما توانایی‌های انکار ناپذیرش را در چند فیلم به معرض نمایش گذاشت: بازی تاثیرگذار او در دو فضای کاملاً متفاوت در فیلم کیمیا و کاغذ بی خط.

او برای بازی در فیلم کیمیا (احمد رضا درویش-۱۳۷۳) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم سالاد فصل (فریدون جیرانی) گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) بود. شکیبایی آخرین جایزه‌اش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم «کاغذ بی خط» دریافت کرد.



پس از گذشت نزدیک به ۲۲ سال از اولین حضورش در فیلم کیمیایی، در فیلم حکم (۱۳۸۳) باری دیگر در فیلم وی در کنار عزت‌الله انتظامی ایفای نقش کرد.

در ۹ تیرماه ۱۳۸۷ در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت. او همچنین در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود.



تلویزیون
شکیبایی در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در فیلم کوتاه «کتیبه»، به دعوت محمدرضا اصلانی در سریال «سمک عیار» ایفای نقش کرد و پس از آن در سریال‌هایی چون لحظه، کوچک جنگلی، مدرس، روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، آواز مه، تفنگ سر پر و در کنار هم.

او در تلویزیون هم موفق بود. از همان زمان که در نقش «سید حسن مدرس» بازی کرد و آن مونولوگ طولانی معروفش را اجرا کرد. تا کارهای به یاد ماندنی ای همچون روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، تفنگ سر پر و در کنار هم.

شکیبایی در چند فیلم تلویزیونی هم به ایفای نقش پرداخت. فیلم آخرین نقش‌آفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی پیوند (سعید عالم‌زاده) و آخرین نمایش فیلمش، آشیانه‌ای برای زندگی (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.



دکلمه
او علاوه بر هنرنمایی در نقش آفرینی سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سروده‌های فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرده بود.



مرگ
شکیبایی در ساعت ۴ صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در سن ۶۴ سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان گورستان بهشت زهرا دفن شد. او مدت‌ها از عارضه سرطان کبد رنج می‌برد.

در پی این رویداد، محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران غلامعلی حداد عادل رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما پیام تسلیت صادر کردند، همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیام تسلیت محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران را در مراسم تشییع پیکر «خسرو شکیبایی» اعلام داشت.

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
خسرو شکیبایی



جوایز و انتخاب‌ها

جشنواره فیلم فجر
برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر:
  • بهترین بازیگر نقش اول مرد (هامون)، دوره ۸ (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۸
  • بهترین بازیگر نقش اول مرد (کیمیا)، دوره ۱۳ (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۳
  • بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (سالاد فصل)، دوره ۲۳ (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۳
  • دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (اتوبوس شب)، دوره ۲۵ (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۵

نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر:
  • بهترین بازیگر نقش اول مرد (یکبار برای همیشه)، دوره ۱۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۱
  • بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه به سایه)، دوره ۱۵ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۵
  • بهترین بازیگر نقش اول مرد (کاغذ بی خط)، دوره ۲۰ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۸۰

مجله فیلم
  • انتخاب به عنوان بازیگر ماندگارترین نقش تاریخ سینمای ایران برای بازی در نقش حمید هامون، شخصیت اصلی فیلم هامون (داریوش مهرجویی- ۱۳۶۹) - ۱۳۸۳

سایت ایران اکتور
  • لوح زرین بهترین بازیگر مرد وبگاه ایران اکتور (بهترین‌های سال):
  • برنده لوح زرین بهترین بازیگر مرد (کاغذ بی خط)، دوره ۳ - سال ۱۳۸۲
  • نامزد لوح زرین بهترین بازیگر مرد (سالاد فصل)، دوره ۶ - سال ۱۳۸۴
  • نامزد لوح زرین بهترین بازیگر مرد (حکم)، دوره ۶ - سال ۱۳۸۴

جشن سینمای ایران
  • نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از اولین جشن سینمای ایران (ماهنامه گزارش فیلم - ۱۳۷۰)، برای بازی در فیلم «ابلیس»
  • برنده آهوی بلورین مردم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد از سومین جشن سینمای ایران (ماهنامه گزارش فیلم - ۱۳۷۲)، به پاس بازی در فیلم «یک بار برای همیشه»
  • نامزد دریافت آهوی بلورین مردم برای بهترین بازیگر نقش دوم مرد از سومین جشن سینمای ایران (ماهنامه گزارش فیلم - ۱۳۷۲)، برای بازی در فیلم «سارا»
  • کسب رتبه دوم نظر سنجی ماهنامه گزارش فیلم (۱۳۷۳)، برای انتخاب بهترین بازیگران سینمای ایران
  • نامزد دریافت آهوی بلورین مردم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد از ششمین جشن سینمای ایران (ماهنامه گزارش فیلم - ۱۳۷۵)، برای بازی در فیلم «کیمیا»
  • برنده آهوی بلورین مردم بازیگر برگزیده سینمای دفاع مقدس از ششمین جشن سینمای ایران (ماهنامه گزارش فیلم - ۱۳۷۵)، برای بازی در فیلم «کیمیا»

سایر
  • بازیگر نقش اول مرد سال:
  • دومین بازیگر نقش اول مرد سال (کاغذ بی خط)، دوره ۱۷ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال) - سال ۱۳۸۱
  • کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد (چه کسی امیر را کشت؟)، دوره ۱۰ جشن خانه سینما (مسابقه) - سال ۱۳۸۵
  • بهترین بازیگر نقش اول مرد در اولین جشنواره سینما و زن (۱۳۷۴)، به پاس باز در فیلم «کیمیا»

کارنامهٔ بازیگری

فیلم‌های سینمایی



مجموعه‌های تلویزیونی



فیلم‌های تلویزیونی
  • آشیانه‌ای برای زندگی (حمید طالقانی) - ۱۳۸۷
  • بختک - ۱۳۸۷

نمایش‌های تئاتر
از جمله نمایش‌هایی که شکیبایی در آنها حضور داشت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • پنجهٔ عدالت
  • زیر گذر لوطی صالح
  • تراژدی کسری
  • هنگامهٔ شیرین وصال
  • بلیت تئاتر
  • پنجه به دست آوردن
  • صیادان
  • با خشم به یاد آر
  • بازرس
  • سنگ و سرنا
  • همهٔ پسران من
  • شب بیست و یکم
  • بیا تا گل برافشانیم

آلبوم‌های موسیقی



کتاب خسرو شکیبایی

در سال ۱۳۸۹ خورشیدی کتاب خسرو شکیبایی به تالیف الهام قره خانیبا نگاه به زوایای گوناگون شخصیت این هنرمند توسط انتشارات خانه فرهنگ وهنر گویا منتشر شد. این کتاب مقدمه‌ای بر اصول بازیگری خسرو شکیبایی از نگاه آیدین آغداشلو، اکبر عالمی، جمشید مشایخی، مهران مدیری و هدیه تهرانی و هفتاد نفر دیگر از سایر هنرمندان ایران می‌باشد. در این کتاب تنی چند از هنرمندان سینمای ایران از دیدگاه‌های گوناگون دربارهٔ زندگی و هنر خسرو شکیبایی سخن گفته‌اند.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
مرد

 
بیو گرافی ساره بیات

ساره بیات متولد ۱۵ فروردین ۱۳۵۱ در تهران است ، از سال ۱۳۸۰ وارد تئاتر شد و در جشنواره پلیس در اولین کارش، جایزه بهترین بازیگری را به همراه دیپلم افتخار کسب کرد. بعد از اخذ مدرک بازیگری از موسسه "کارنامه" به مجموعه یک مشت پر عقاب دعوت شد و بعد از اتمام آن با فیلم سینمایی مقلد شیطان وارد سینما شد که با بازی در این کار نیز نامزد دریافت جایزه هم شد.
فیلم شناسی ساره بیات
جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹) مهمترین فیلم ساره بیات
مقلد شیطان (۱۳۸۵)
تلویزیون
یک مشت پر عقاب (۱۳۸۶-۱۳۸۴)
بی‌گناهان
بانو
مرگ یک شاعر
ریسمان سبز
تباهی
ترانه پائیزی
شیفت شب
جایزه ها
خرس نقره‌ای بهترین بازیگر زن بطور مشترک با لیلا حاتمی و سارینا فرهادی از جشنواره فیلم برلین (۲۰۱۰) برای جدایی نادر از سیمین
دیپلم افتخار بهترین بازیگر مکمل زن از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای جدایی نادر از سیمین
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
مصاحبه با گزارشگر حاضر در مراسم خرس نقره ای برلین
درباره سوابق بازیگری‌تان و کم‌وکیف این تجربه‌ها برای خود بفرمایید.
از سال ۱۳۸۰ وارد تئاتر شدم و در جشنواره پلیس در اولین کارم، جایزه بهترین بازیگری را به همراه دیپلم افتخارکسب کردم. بعد از اخذ مدرک بازیگری از موسسه "کارنامه" به مجموعه یک مشت پر عقاب دعوت شدم و بعد از اتمام آن با فیلم سینمایی مقلد شیطان وارد سینما شدم که با بازی در این کار نیز نامزد دریافت جایزه شدم. مجموعه بی‌گناهان و سریال تاریخی بانو را قبل از جدایی نادر از سیمین تجربه کردم.
به نظر می‌رسد با مجموعه بی‌گناهان بیشتر دیده شدید. درست است؟
تا آن زمان تجربه کاری زیادی نداشتم؛ یک سریال بود و یک فیلم سینمایی که تا چهار سال بعد هم اکران نشد. منبرای تمام کارهایم و تمام عواملی که در خدمت‌شان بودم احترام ویژه‌ای قائلم. تمام تلاشم در این عرصه برایدرست بودن است. امیدوارم توانسته باشم تأثیرم را در تمام کارهایم گذاشته باشم که البته بی‌گناهان نیز جزو کارهایی است که بازی در آن را دوست داشتم و امیدوارم در اجرای آن موفق بوده باشم.
خانم ساره بیات چگونه برای نقش راضیه در جدایی نادر از سیمین انتخاب شدید؟
مثل سایر بازیگران به دفتر آقای فرهادی رفتم. ایشان تست‌های فراوانی را انجام دادند، مدت بسیاری تمرین کردیم و در نهایت به پیشنهاد خانم بخت‌آور و با لطف خدا از میان تعداد زیادی از دوستان توسط آقای فرهادی برای این نقش انتخاب شدم.
شناخت‌تان از راضیه بر پایه چه روشی بود؟
دنیای کار با آقای فرهادی دنیای شگفت‌انگیزی است و البته متفاوت. درکار با ایشان آن‌قدر تجربیات متعدد وهیجان‌انگیز وجود دارد که خود را فراموش می‌کنی. این‌که با چه روشی وارد شوی، چیزی است که ایشان قبل از فیلم‌برداری با تمرین‌هایمتعدد تو را به اندازه کافی به آن شخصیت نزدیک می‌کند و تو خودِ نقش می‌شوی. بین تو و شخصیت داستان راه زیادی وجود دارد که ایشان به تبدیل این فرآیند به تو کمک می‌کنند و تو را از خود و از هر چه تا حالا بودی جدا می‌سازند. من نیز برای این نقش مابه‌ازای بیرونی داشتم و سعی می‌کردم برای بعضی از حرکات حسی و فیزیکی از قشر مشابه راضیه استفاده کنم. از آن‌چه در جامعه بسیار دیده بودم باید به لحاظ رفتاری الگوبرداری می‌کردم.
یکی از شخصیت‌های محوری فیلم، راضیه است که در پیشبرد داستان نقش اساسی دارد. نقشی که به بازیگرش مجال می‌دهد که بازی پرنکته و پر از جزئیاتی را ایفا کند. برای درآمدن این جزئیات، چه کردید؟
قبل از شروع فیلم‌برداری برای پرداختن به شخصیت داستان خیلی کار داری و راهی که در مقابل توست، راه دشواری‌ست که اگر به آن‌چه ایشان می‌گویند توجه داشت باشی، بخش اعظمی از کارت آسان می‌شود. به عنوان مثال خواندن قرآن در مسجد یا خواندن نماز جماعت جزو تمرین‌هایی بود که توسط ایشان از من خواسته شده بود. همچنین رفتن به محله‌های پایین شهر، سوار شدن به مترو، اتوبوس و سایر وسایل نقلیه و استفاده نکردن از خودروی شخصی. من در طول این تمام تمرین‌ها با لباس و چادر و کفش راضیهحضور پیدا می‌کردم. تمام زیورآلات از جمله ساعت و دستبند و انگشتر، البته به‌جز انگشتری که برای راضیه توافق کرده بودیم از دستانم باز شد. حتی خاطرم است روزها درون کیفم را خالی از پول می‌گذاشتم تا توان خرید هیچ‌چیز را نداشته باشم. چیزهاییکه دوست داشتم باید نمی‌خریدم تا از حالِ راضیه باخبر می‌شدم.
خانم بیات متوسط برداشت پلان‌های بازی‌تان چند بود؟
در طول کار آن‌قدر مسئولیت‌های سنگین داشتم و آن‌قدر باید کارهای زیاد و مهمی انجام می‌دادم که هرگز بهتعداد برداشت‌ها توجهی نداشتم. من در فضایی که آقای فرهادی به وجود آورده بود زندگی می‌کردم. دوربین در زندگیِ من با من همراه بود. اصلاً متوجه تعدد و تکرار برداشت‌ها نبودم.
با توجه به دوربین عمدتا متحرک و روی دست، تداوم حسی پلان‌ها را چگونه حفظ کردید؟
حفظ راکوردها و تداوم حسی جزو وظایف یک بازیگر محسوب می‌شود. این تنها کاری است که می‌شود کرد. ما قبل از گرفتن پلان‌ها تمام سکانس را تمرین می‌کردیم. باید در طول تمرین همه‌چیز را به ذهن می‌سپردم،در واقع کل سکانس را. از دستیاران آقای فرهادی کمک می‌خواستم تا حرکاتم راکنترل کنند. حرکات در طول سکانس کاملاً کنترل‌شده بود. میزان تمرین‌ها آن‌قدر زیاد بود که همه‌چیز ملکه ذهنم می‌شد. در طول تمرین‌ها ایشان به نکات فراوانی اشاره می‌کردند که حفظ راکورد، کم‌ترین آن بود.
خانم ساره بیات تعریف‌تان از تکنیک در بازیگری چیست؟
بهره‌گیری از چارچوب‌های به اثبات رسیده فن بازیگری، رعایت اصول بازیگری، بدعت و نوآوری، خلاقیت، درک صحیح از شخصیت داستان، ایجاد فضای مناسب برای حل شدن در نقش و آموخته‌های ما. حتی به نظرم کار روی بدن، بیان و رفتار صحیح در طول کار، تمام این‌ها می‌توانند برای بازیگر تکنیک محسوب شود که البته تعداد این تکنیک‌ها به اندازه روزهای تجربه بازیگری‌ام هستند.
صحنه‌های پایانی دعوای حجت و راضیهدر آشپزخانه از جمله صحنه‌های پرتنش فیلم است که دیگر از قالب آرام قبلی بیرون می‌آیید. این، منافاتی با شخصیت طراحی‌شده از سوی شما نداشت؟
راضیه انسان بود، انسان هم چندبعدی است و دارای احساسات متفاوت و دارای حالت‌های متعدد. انسان همیشه یکسان نیست. او به‌شدت مدافع حق پایمال‌شده‌اش بود. او در صحنه دعوا با نادر ایستاد و مقاومت کرد تا حقش رابگیرد. زمانی که به حکم شرع نگذاشت تا دست نامحرم بنا به اعتقاداتش با او برخورد کند، فریاد کشید. زمانی که در اتوبوس از پا افتاد، خستگی‌اش را پنهان نکرد. این رفتار در تعامل با راضیه بود، نه در تقابل با او.
نظرتان درباره بازیگران مقابل‌تان در این فیلم چیست؟
شاید حتی نشود گفت بازیگران مقابل. آن‌ها در مقابل من نبودند، در کنار من بودند. متحد بودیم و وفادار به نقش. همه از همه بودیم، یک‌دست و هم‌عهد و پیمان. از تمام نکاتی که در کنارشان آموختم، سپاسگزارم.
فکر می‌کردید بازی‌تان این‌قدر مورد توجه قرار بگیرد؟
بله، به‌جرأت، چون به خلق اثر ایمانداشتم و خودم را نیز به‌درستی می‌شناختم.
نظرتان درباره جایزه خرس نقره‌ای جشنواره برلین چیست؟
من از لحظه‌ای که توسط آقای فرهادی برای این نقش انتخاب شدم، جایزه‌ام را دریافت کردم. هرگز به فکراین‌که در آینده قرار است چه اتفاقاتی بیفتد یا چه جایزه‌ای دریافت کنم نبودم. عطش آموختن از او آن‌قدر در من زیاد بود که فرصتی برای افکار دیگر نبود. متمرکز به نقش بودم و آن‌چه اومی‌گفت، اما از این‌که این رسالت را داشتم که به نمایندگی از کشورم برای خاکم هدیه‌ای به ارمغان بیاورم،از خداوند سپاسگذارم و قدردان.
استقبال مطبوعات و تماشاگران در آلمان چگونه بود؟
فوق‌العاده و غیرقابل باور. گویی در شهر هیچ اتفاقی به‌جز جدایی نادر از سیمین نیفتاده بود. مطبوعات و مخاطباندر اطراف ما از هیچ‌چیز جز عشق به این کار سخن نگفتند. عکس‌های مراسم افتتاحیه بر روی جلد اکثر نشریات چاپ شده بود و استقبال باشکوهی که از فیلم شد و همچنین تشویق‌های طولانی‌مدت آن‌ها حیرت‌آور بود. هیچ‌کس بعد از اتمامکار سر از پا نمی‌شناخت و دنیا کاررا تشویق کرد، چرا که مخاطبان و هیأت داوران از سراسر دنیا به آن‌جا آمده بودند و بزرگانی که در عرصه سینما از نام‌آوران بودند متحیر بودند. دیگر من چه بگویم؟
و حرف آخر ساره بیات؟
از خدا ممنونم، از فرهادیِ بزرگ و از اعتمادش به من ممنوم. مرا در آزمون بزرگی قرار داد. از حمایت خانواده مهربانمسپاسگزارم و از تمامی هنرمندان فرهیخته و دست‌اندرکاران این پروژه قدردانی می‌کنم. امیدوارم در آینده بتوانم منشاء خدمات مفیدتری باشم.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  ویرایش شده توسط: ellipseses   
مرد

 

زندگی نامه اصغر فرهادی
اصغر فرهادی در سال 1351 در خمینی شهر اصفهان به دنیا آمد
وی پس از گذراندن دوره لیسانس در رشته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران ، مدرک فوق لیسانس خود در همین رشته را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرد.
فرهادی فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۵ در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز کرد و نخستین حضور حرفه‌ای او درسینما در فیلم ارتفاع پست ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا در سال ۱۳۸۰ به عنوان فیلمنامه‌نویس بود.
در سال 1389با معرفی برندگان جوایزبیست و نهمین جشنواره فیلم فجر ، جوایز بهترین کارگردانی، فیلمنامه و فیلم منتخب تماشاگران به اصغر فرهادی برای ساخت فیلم جدایی نادر از سیمین تعلق گرفت.
جوایز وی
برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی در مراسم اعطاء جوایز اسکار سال 2012
*. برنده جایزه بهترین فیلم خارجی از شصت و نهمین دوره جایزه گلدن گلاب(2012)
*. برنده خرس طلایی بهترین فیلم در شصت و یکمین جشنواره فیلم برلین برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱)
*. برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم ازنگاه تماشاگران در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
*. برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
*. برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
*. برنده جایزه بهترین فیلمنامه در چهارمین دوره جوایزه اسکرین آسیا پاسیفیک برای فیلمنامه جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۰)
*. برنده تندیس بهترین کارگردانی در چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم درباره الی... (۱۳۸۹)
*. برنده تندیس بهترین فیلم در چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم درباره الی به طور مشترک با محمود رضوی (۱۳۸۹)
*. برنده جایزه بهترین فیلم‌نامه‌نویسی در سومین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک استرالیا برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
*. برنده جایزه ویژه هیئت داوران در سومین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک استرالیا برای فیلم درباره الی
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
*. برنده جایزه ویژه هیئت داوران در سومین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک استرالیا برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
*. برنده جایزه روزنامه در استاندارد در ویناله برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
*. برنده خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی در پنجاه و نهمین جشنواره فیلم برلین برای فیلم درباره الی (۱۳۸۷)
*. سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم چهارشنبه‌سوری (۱۳۸۴)
*. سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم درباره الی (۱۳۸۷)
*. برنده جایزه ویژه هیات داوران سال ۱۳۸۱ برای رقص در غبار
*. قرقاول نقره‌ای بهترین کارگردانی در یازدهمین جشنواره فیلم کرالا برای فیلم چهارشنبه‌سوری (۲۰۰۶)

آثار وی در مقام کارگردانی و فیلمنامه نویسی
*. جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
*. درباره الی (1387)
*. دایره زنگی (۱۳۸۶)
*. کنعان (۱۳۸۶)
*. چهارشنبه‌سوری (۱۳۸۴)
*. شهر زیبا (۱۳۸۲)
*. رقص در غبار (۱۳۸۱)
*. ارتفاع پست (۱۳۸۰)
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
محسن مخملباف
محسن مخملباف، (متولد ۸ خرداد ۱۳۳۶ در تهران)، نویسنده و کارگردان ایرانی است. او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و بحث برانگیر ترین نویسندگان و کارگردانان سینمای ایران شناخته می شود. او هم اکنون رییس آکادمی فیلم آسیایی است. فیلم های او در بسیاری از جشنواره های معتبر سینمایی نمایش داده شده و جوایز متعددی نیز کسب کرده است. مخملباف به موج جدید سینمای ایران تعلق دارد.

محسن مخملباف
محسن مخملباف در جنوب شهر تهران به دنیا آمد و به دلیل فقر خانوادگی از هشت تا هفده سالگی در سیزده شغل مختلف شاگردی و کارگری کرد تا مخارج خود و مادرش را تامین کند.
او از سن پانزده سالگی در گروهی چریکی که خود تشکیل داده بود،به فعالیت سیاسی و مخفی پرداخت. در سن هفده سالگی در جریان عملیات خلع سلاح یک پلیس تیر خورد و دستگیر شد و از سال ۵۳ و به مدت چهار سال و نیم به زندان افتاد. بعد از انقلاب در حوزه هنری فعالیت کرد و کارگردانی را شروع کرد. وی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۶۰ با نوشتن فیلمنامه «توجیه» آغاز کرد. و در دهه شصت یکی از پرکارترین سینماگران بعد از انقلاب بود. در بین آثار او کمتر می توان شباهتی پیدا کرد. تنوع سلیقه و دیدگاه در یک یک فیلمهای او دیده می شوند و منتقدان هیچگاه نتوانستند شخصیت سینمایی مخملباف را بشناسند. چون او در فیلم به فیلم دیدگاهش ۱۸۰ درجه تغییر کرده است.او پدر سمیرا و حنا مخملباف (کارگردان)، میثم مخملباف (عکاس) و همسر مرضیه مشکینی (کارگردان) است. مخملباف در حال حاضر به همراه همسرش، مرضیه مشکینی (همسر سابق وی فاطمه مشکینی خواهر مرضیه بر اثر آتش سوزی در گذشت)، و فرزندانش، سمیرا، حنا و میثم، در اروپا زندگی می‌کند. در طی اعتراضات و تظاهرات مردمی به تقلبات در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ ایران مخملباف که از حامیان نزدیک میر حسین موسوی و جنبش "سبز" اصلاحات در ایران بود با دیدار با پارلمان اروپا و ایفای نقشی فعال توانست صدای معترضین داخلی را به گوش اروپاییان برساند.
آثار
کارگردانی
• فریاد مورچه‌ها، ۱۳۸۶
• سکس و فلسفه، ۱۳۸۴
• سردتر از آتش، ۱۳۸۴
• دوشنبه بازار، ۱۳۸۳
• سفر قندهار، ۱۳۷۹
• داستان‌های جزیره (اپیزود دوم، تست دموکراسی)، ۱۳۷۷
• سکوت، ۱۳۷۷
• قصه‌های کیش (اپیزود سوم: در)، ۱۳۷۷
• مدرسه‌ای که باد برد، ۱۳۷۶
• گبه، ۱۳۷۴
• نون و گلدون، ۱۳۷۴
• سلام سینما، ۱۳۷۳
• هنرپیشه، ۱۳۷۱
• ناصرالدین شاه آکتور سینما، ۱۳۷۰
• شب‌های زاینده رود، ۱۳۶۹
• عروسی خوبان، ۱۳۶۷
• دستفروش، ۱۳۶۵
• بای‌سیکل ران، ۱۳۶۴
• بایکوت، ۱۳۶۴
• استعاذه، ۱۳۶۲
• دو چشم بی‌سو، ۱۳۶۲
• توبهٔ نصوح، ۱۳۶۱
نویسندگی
• حراحی روح، ۱۳۶۶
• شاعر زباله‌ها، ۱۳۸۴
• روزی که زن شدم، ۱۳۷۹
• سفر قندهار، ۱۳۷۹
• تخته سیاه، ۱۳۷۸
• سکوت، ۱۳۷۷
• قصه‌های کیش (اپیزود سوم: در)، ۱۳۷۷
• مدرسه‌ای که باد برد، ۱۳۷۶
• سیب، ۱۳۷۶
• گبه، ۱۳۷۴
• نون و گلدون، ۱۳۷۴
• سلام سینما، ۱۳۷۳
• مرد ناتمام، ۱۳۷۱
• هنرپیشه، ۱۳۷۱
• ناصرالدین شاه آکتور سینما، ۱۳۷۰
• شب‌های زاینده رود، ۱۳۶۹
• فرماندار، ۱۳۶۹
• نوبت عاشقی، ۱۳۶۹
• مدرسه رجایی، ۱۳۶۸
• عروسی خوبان، ۱۳۶۷
• دستفروش، ۱۳۶۵
• بای‌سیکل ران، ۱۳۶۴
• بایکوت، ۱۳۶۴
• زنگ‌ها، ۱۳۶۴
• استعاذه، ۱۳۶۲
• دو چشم بی‌سو، ۱۳۶۲
• توبهٔ نصوح، ۱۳۶۱
• توجیه، ۱۳۶۰
• فریاد مورچه‌ها، ۱۳۸۶

سمیرا، میثم، حنا، محسن و مرضیه مخملباف
جوایز بین‌المللی
• جایزه بهترین فیلم از جشنواره ریمینی، ایتالیا ۱۹۸۹، (بخاطر فیلم بایسیکل ران)
• جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم هاوائی، آمریکا ۱۹۹۱، (بخاطر فیلم بایسیکل ران)
• جایزه بهترین فیلم از جشنواره تائورمینا، ایتالیا ۱۹۹۲، (بخاطر فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما)
• جایزه بهترین فیلم از جشنواره کارلوویواری، جمهوری چک ۱۹۹۲، (بخاطر فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما)
• جایزه بهترین فیلم انجمن منتقدین بین المللی فیبرشی از جشنواره کارلوویواری، جمهوری چک ۱۹۹۲، (بخاطر فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما)
• جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره کارلوویواری، جمهوری چک ۱۹۹۲، (بخاطر فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما)
• جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره فیلم استانبول، ترکیه ۱۹۹۳، (بخاطر فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما)
• جایزه مطبوعات از جشنواره فیلم سائوپائولو، برزیل ۱۹۹۵، (بخاطر تمام آثار محسن مخملباف)
• جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم مونیخ، آلمان ۱۹۹۶، (بخاطر فیلم سلام سینما)
• جایزه بهترین فیلم هنری از جشنواره فیلم توکیو، ژاپن ۱۹۹۶، (بخاطر فیلم گبه)
• جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم سیتگس، اسپانیا ۱۹۹۶، (بخاطر گبه)۱۲- جایزه ویژه منتقدین از جشنواره فیلم سیتگس، اسپانیا ۱۹۹۶، (بخاطر گبه)
• یکی از ده فیلم برتر جهان در سال ۱۹۹۶، به انتخاب مجله تایمز، آمریکا ۱۹۹۶، (بخاطر فیلم گبه)
• جایزه بهترین فیلم بلند آسیائی از جشنواره فیلم سنگاپور، سنگاپور ۱۹۹۷، (بخاطر فیلم گبه)
• جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس ۱۹۹۶، (بخاطر فیلم نون و گلدون)
• جایزه طلای جوانان از جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس ۱۹۹۶، (بخاطر فیلم نون و گلدون)
• یکی از ده فیلم برتر دهه ۹۰ از طرف مدیران جشنواره‌های جهانی، ۱۹۹۹، (بخاطر فیلم نون و گلدون)
• جایزه مدال طلا از طرف پارلمان ایتالیا از جشنواره ونیز، ایتالیا ۱۹۹۷، (بخاطر فیلم سکوت)
• جایزه انسان، هنر، طبیعت از جشنواره ونیز، ایتالیا ۱۹۹۷، (بخاطر فیلم سکوت)
• جایزه شهر ایسن دوژور، فرانسه ۱۹۹۸ (به خاطر مجموعه آثار)
• جایزه سردار هنر و ادبیات (شوالیه) فرانسه ۱۹۹۸، (بخاطر مجموعه آثار ادبی و سینمایی)
• جایزه بزرگ کلیساهای جهانی از جشنواره فیلم کن، فرانسه ۲۰۰۱، (بخاطر فیلم سفر قندهار)
• مدال طلای فدریکو فلینی از یونسکو در پاریس، فرانسه ۲۰۰۱، (بخاطر فیلم سفر قندهار)
• جایزه بهترین فیلم جشنواره آژاکسو فرانسه (بخاطر فیلم سفر قندهار) ۲۰۰۱
• جایزه «بهترین فیلم تماشاگران» از جشنواره بین المللی فیلم سینمای جنوب، فرانسه ۲۰۰۱، (بخاطر فیلم سفر قندهار)
• جایزه «بهترین کارگردانی»از جشنواره بین المللی فیلم آرسنال، لاتویا ۲۰۰۲ (بخاطر فیلم سفرقندهار)
• جایزه فرانسووا تروفو، از جشنواره جیفونی، ایتالیا ۲۰۰۲ (به خاطر مجموعه آثار)
• سفر قندهار یکی از صد فیلم برتر تاریخ سینمای جهان به انتخاب مجله تایم، آمریکا، ۲۰۰۵
• جایزه منتقدین بین المللی «فیبرشی» از جشنواره بین المللی فیلم تسالونیکی، یونان ۲۰۰۱ (بخاطر فیلم سفر قندهار)
• چهارمین دوره جشنواره مستند تسالونیکا افتخار یک عمر دستاوردهای هنری و مشارکت‌های انسان دوستانه ۲۰۰۲
• جایزه «بهترین فیلم» از جشنواره بین المللی فیلم داکیومنت آرت، آلمان ۲۰۰۲ (بخاطر فیلم الفبای افغان)
• جایزه بهترین سینماگر آسیای سال ۲۰۰۳ جشنواره پوسان کره جنوبی ۲۰۰۳
بازیگری
• داستان‌های جزیره (اپیزود دوم، تست دموکراسی)، ۱۳۷۷
• نون و گلدون، ۱۳۷۴
• سلام سینما، ۱۳۷۳
• کلوزآپ

Mohsen Makhmalbaf
Mohsen Makhmalbaf (born May 29, 1957, Tehran) is an influential and controversial Iranian film director, writer, editor, and producer. He is currently the president of the Asian Film Academy. His films have been widely presented in international film festivals in the past 10 years. The multi-award-winning director, belongs to the new wave movement of Iranian cinema.


Mohsen Makhmalbaf
Biography
Makhmalbaf began to support his single mother at the age of 8 and by the time he turned 17, he had worked as bellboy, plains worker and anything else he could find in the 13 jobs he went through.
A youngster in the southern districts of Tehran, Mohsen formed an under-ground Islamic militia group since he was 15 and by the time he was 17, he was shot and arrested while attempting to disarm a policeman. Expecting to remain in prison for much longer, he was released from prison shortly after the revolution in 1979. The 4½-year incarceration helped him to educate himself in various fields and reflect on life and Iranian society. This intellectual renaissance led him to distance himself from politics and in favor of literature and the arts, especially cinema. He came to believe that Iranian society suffers more from cultural poverty than anything else.
Mohsen Makhmalbaf became a writer and filmmaker in post-revolutionary Iran. His literary activities included research into the arts, novels, short stories and screenplays, some of them translated to English, French, Italian, Arabic, Urdu, Kurdish, Turkish, Korean, Portuguese, Greek, Russian, and Japanese.
He wrote and directed 18 feature films and 6 short films, as well as writing screenplays and editing films for various other Iranian filmmakers. His films screened more than 100 times at international film festivals throughout the world, and earned many awards.
In 1996 he temporarily abandoned his filmmaking career in order to teach. He formed the Makhmalbaf Film House in which he taught film to a select group of pupils including his own three children. He is currently conducting research for his upcoming film after several years of cinematic silence.
His research for the movie Kandahar included traveling secretly to Afghanistan during the Taliban rule, where he witnessed the chaotic situation of the country, becoming so disturbed that, after the completion of the film, he took charge of executing 80 projects in a 2 year period on education and hygiene within Afghanistan as well as improving the living conditions of Afghan refugees in Iran.
Many of Mohsen Makhmalbaf’s works have been censored and neglected in Iran.
Career
Mohsen Makhmalbaf is a major figure in Iranian cinema. Time magazine selected Makhmalbaf's 2001 film, Kandahar, as one of top 100 films of all time. His films have explored the relationship between the individual and a larger social and political environment. As a result, his work serves as an extended commentary on the historical progression of the Iranian state and its people. And if Makhmalbaf's films are at times polemical, he nonetheless brings a poet's sensibility to urgent and eternal issues—faith, love, regret, suffering, injustice—of the human condition.
In 1981 he wrote the screenplay for Towjeeh directed by Manuchehr Haghaniparast. In 1982 he wrote the screenplay for Marg Deegari directed by Mohamad Reza Honarmand. He made his first film Tobeh Nosuh in 1983.
Boycott is a 1985 film by Mohsen Makhmalbaf, set in pre-revolutionary Iran. The movie tells the story of a young man named Valeh (Majid Majidi) who is sentenced to death for his communist tendencies. It is widely believed that the movie is based on Makhmalbaf’s own experiences.
Mohsen Makhmalbaf creates a spare and deeply affecting portrait of human despair, exploitation, and resilience in The Cyclist (1987). The movie is about Nasim, a poor Afghan refugee in Iran, who is in desperate need of money for his ailing wife. Finally Nasim agrees to ride a bicycle in a small circle for one week straight in return for the money he needs to pay his wife’s medical bills.
Time of Love (1991) is Mohsen Makhmalbaf’s ninth feature film and the first film of what he calls his "third period". It is a romantic trilogy that offers three variations of the same story.
Makhmalbaf directed Gabbeh in 1996. The film follows the nomadic Ghashghai people, whose bright, bold carpets tell stories. The main yarn features a young woman who loves a mysterious stranger, but is forbidden to marry him. Makhmalbaf attempts to follow the carpet idea by making his film dreamily romantic and non-realistic. Events seem to leap around in time and space, much like a dream.
He has also published 27 books, many of which have already been translated in more than ten languages.
Kandahar (2001) is a fictional odyssey inspired by a true story. It is Makhmalbaf's look at Afghanistan before Sept. 11, as the Taliban's laws strip women of civil rights and hope, and a Western-cultured Afghan woman returns to prevent her sister's suicide during the last eclipse of the 20th century.
He has also taught cinema for years in his film school. His family members who studied in his school have been very successful in their career. Marziyeh Meshkini, his wife, gained thirteen international prizes for her film, The Day I Became a Woman, and his daughter Samira received the jury's prize at the Cannes film festival in 2000. His younger daughter Hana directed her first film Joy of Madness in 2003. In 2000 Boston University awarded Makhmalbaf its Special Prize.
Makhmalbaf also founded a non-governmental organization for enabling Afghan children to go to school in Iran; by means of changes in Iranian laws due to his campaigns, he succeeded in sending tens of thousands of Afghan children to schools in Iran. He also lived for a while with his family in Kabul, where he helped build schools and hospitals. He assisted an Afghan director to produce a movie and daughter Samira directed a movie in Afghanistan, entitled At Five in the Afternoon.
He is believed to currently reside in Europe. During the 2009 Presidential election in Iran, Makhmalbaf was a supporter of Mir Hossein Mousavi the "Green" reform candidate who protested the election fraud. Makhmalbaf assumed an active role and appeared before European media and the European Parliament in Brussels to represent the "Green" protest to fraud and violence in Iranian Presidential Election 2009.
Cinematic Style
Makhmalbaf focuses on several genres, from realist films to fantasy and surrealism, from minimalism to large frescos of everyday life, with a predilection (common to Iranian directors) for the themes of childhood and cinema.
Influence of Makhmalbaf on World Cinema
Persian cinema in Afghanistan is slowly on the rise, after a long period of silence. Before the September 11 attacks, Makhmalbaf attracted global attention to Afghanistan with his celebrated movie, Kandahar. Kandahar was an attempt to tell the world about a forgotten country. Later on, Yassamin Maleknasr, Abolfazl Jalili, Samira Makhmalbaf and Siddiq Barmak made significant contributions to Persian cinema in Afghanistan. Siddiq Barmak is also director of the Afghan Children Education Movement (ACEM), an association that promotes literacy, culture and the arts, founded by Makhmalbaf. The school trains actors and directors for the emerging Afghan cinema.
In Tajikistan, Makhmalbaf is playing the same role as he played in the reconstruction of the cinema of post-Taliban Afghanistan. 1st Didar Film Festival, the first Film festival in Tajikistan, was held in 2004.
Filmography (Written and Directed by Makhmalbaf)
• Boycott (1985)
• The Street Vendor (1986)
• The Bicyclist (1987)
• The Marriage of the Blessed (1988)
• Time of Love (1990)
• The Nights of Zayande-rood (1990)
• Naser-ed-din Shah (1991)
• Actor (1993)
• Hello Cinema (1994)
• Gabbeh* (1995)
• Bread and Flower-pot (retitled Moment of Innocence for anglophone audiences) (1995)
• The Silence (1997)
• Test of Democracy (1999), with Farrokh-yar
• Kandahar (2001), brought him the Federico Fellini Prize From Unesco in Paris in 2001
• Alefbay-e afghan (2002) (The Afghan Alphabet, documentary)
• Monday Market (2004)
• Colder Than Fire (2005)
• Sex & Philosophy (2005)
• Chair (2005)
• Poet of wastes (2005)
• Scream of the ants (2006)
Film Appearances (Playing Himself)
• The Marriage of the Blessed (1988), directed by himself
• Close-up (1988), directed by Abbas Kiarostami
• Hello Cinema (1994), directed by himself
• Bread and Flower-pot (1995), directed by himself
• The Test of Democracy (1999), directed by himself and Farrokh-yar

Samira and Mohsen Makhmalbaf in CAN Film Festival
Member of Jury
• Venice film festival (2006)
Lifelong Achievement Awards
• Scythian Deer, from the President of Ukraine (2007)
• President of Asian Film Academy (2007)
• Parajanov Award for outstanding Artistic contribution to the world cinema (2006)
• Federico Fellini Gold Medal, UNESCO (2001)
Books on Makhmalbaf
• Hamid Dabashi, Close Up: Iranian Cinema, Past, Present and Future. (Chapter on Makhmalbaf). Verso, 2001.
• Hamid Dabashi, Like Light from the Heart of Darkness. Sakuhinsha, Japan, 2004.
• Hamid Dabashi, Masters & Masterpieces of Iranian Cinema: (Chapter XI: Mohsen Makhmalbaf: A Moment of Innocence. pp. 325-368). Mage Publishers, 2007. ISBN 093421185X.
• Hamid Dabashi, Makhmalbaf at Large: The Making of a Rebel Filmmaker. I. B. Tauris, 2007.
• Introducing of Mohsen Makhmalbaf and His Works.
• The films of Makhmalbaf.
• Mohsen Makhmalbaf.
• Makhmalbaf's Broken Mirrors.
Films About Makhmalbaf
• The Closed Eyes of Mohsen
• Close up, by Abbas Kiarostami, 1990
• Friendly Persuasion : Iranian Cinema After the Revolution
• Cinema Is Nation's Language
• The Dumb Man's Dream
• Who's Who?

نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
     
  
مرد

 
زندگي‌نامه رامبد جوان به طور خلاصه

نام اصلي: رامبد
نام خانوادگي اصلي: جوان
سمت: كار در بخش هاي بازيگري
فيلمنامه‌نويسي و كارگرداني
تاريخ تولد: 1350
محل تولد: تهران
مليت: ايران
تحصيلات: ديپلم
شروع بازي در تئاتر: از سال 1370
شروع بازي در تلويزيون: از سال 1373
شروع بازي در سينما: از سال 1376
رامبد جوان با بازي در نقش كوتاهي در مجموعه تلويزيوني پرطرفدار «همسران» شناخته شد و سپس با بازي در مجموعه تلويزيوني «خانه سبز» به شهرت رسيد و خيلي زود توانست نويسندگي و كارگرداني بعضي از نمايش‌ها و مجموعه‌ها را بر عهده بگيرد. بازي فيلم «موميايي3» و مجموعه تلويزيوني «ولايت عشق» چهره ديگري از او به نمايش گذاشت. اولين مجموعه تلويزيوني‌اش را در سال 1380 با نام «گمگشته» كارگرداني كرد كه اين سريال در ماه مبارك رمضان بسيار مورد توجه واقع شد و هم نظرات مثبت مردم و هم نظرات مثبت منتقدان را به همراه داشت. اما برخي كارشناسان و منتقدان معتقدند كه بهترين و كامل‌ترين بازي سينمايي‌اش را در فيلم «صورتي» ايفا كرد. او سال 1382 را با كارگرداني دومين مجموعه تلويزيوني‌اش آغاز كرد. اولين تجربه كارگرداني در سينما را با ساخت فيلم «اسپاگتي در هشت دقيقه» از 25 آبان 1383 آغاز كرد.
بخشي از فيلم‌شناسي:
1384، زن بدلي (مهرداد ميرفلاح) بازيگر
1384، سوغات فرنگ، بازيگر
1383، اسپاگتي در هشت دقيقه (كارگردان: رامبد جوان) بازيگر، كارگردان و فيلمنامه‌نويس
1382، مكس (سامان مقدم)، بازيگر
1381، صورتي (فريدون جيراني)، بازيگر
1380، سيندرلا (كارگردانان: بيژن بيرنگ و مسعود رسام)، بازيگر
1378، موميايي 3 (كارگردان: محمدرضا هنرمند)، بازيگر
1377، پشت ديوار شب (كارگردان: مهران تاييدي)، بازيگر
1376، كمكم كن (كارگردان: رسول ملاقلي‌پور)، بازيگر
1375، ماه و خورشيد (كارگردان: محمدحسين حقيقي)، بازيگر
جوايز و انتخاب‌ها و افتخارات:
كانديداي لوح زرين بهترين بازيگر مرد از جشنواره فيلم فجر براي فيلم صورتي
منتخب دوره چهار سايت ايران اكتور بهترين‌هاي سال) سال 1383
كانديداي لوح زرين بهترين بازيگر مرد براي بازي در فيلم سيندرلا
منتخب دوره سه منتخب سايت ايران اكتور (بهترين‌هاي سال) سال 1382
حرف‌هاي رامبد جوان
درباره فيلم «ورود آقايان ممنوع»
رامبد جوان درخصوص همكاري خود با پيمان قاسم‌خاني در فيلم «ورود آقايان ممنوع» گفت: «پيمان يكي از بهترين فيلمنامه‌نويسان ايران است و من با پيمان از فيلم «مكس» كه من در آن فيلم بازي مي‌كردم، همكاري داشتم و با سريال «مسافران» اين همكاري ادامه پيدا كرد تا به اين فيلم رسيد.»
جوان درخصوص كارگرداني اين فيلم گفت: «فيلمنامه اين داستان براي ساخت به دست سرتيپي و خانم حكمت رسيد و براي ساخت نيز قرعه به نام من افتاد.»
رامبد جوان در پاسخ به اين سوال كه آيا گره‌‌گشايي در داستان را گم نكرده است، پاسخ داد: «اينكه در داستان داشتم چه گره‌اي را باز مي‌كردم را قبول ندارم زيرا من گره‌گشايي نكرده و داستان و قصه‌اي را روايت كرده‌ام.»
وي درخصوص روايت نقش خانم دارابي در فيلم گفت: «به اعتقاد من، اين نقش يكي از بهترين نقش‌هاي كمدي زن پس از انقلاب در ايران بوده است و فكر مي‌كنم اين نقش به بهترين نحو نوشته و بازي شد.»
وي همچنين در مورد ساختار و مضمون فيلمش خاطر نشان كرد: «در يك داستان كمدي چه چيزي مي‌خواهيم؟! آيا جز اين است كه ما مي‌خواهيم مخاطب احساس حماقت نكند؟! يا داستان را دوست داشته باشد؟! و من بر اين اعتقاد هستم كه داستاني با اين ويژگي‌ها كمتر اتفاق مي‌افتد كه ساخته شود.»
جوان درباره روايت شوخي‌هاي ناب خود، در فيلم خودش گفته است: «يكي از فرمول‌هاي ساخت ژانر كمدي غافلگيري است و فيلمنامه پيمان همه اين موارد را داراست و البته وجود افراد كمدي كار كه كار كمدي را مي‌شناسند، نيز بي‌تاثير نبوده و شايان ذكر است كه تمام بازيگرهاي من، اولين انتخاب من براي بازي در اين فيلم بودند و از اول به همان‌ها در ذهنم فكر كرده بودم.»

نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
     
  
مرد

 
فروغ‌الزمان فرخزاد (که عموما با نام فروغ فرخزاد شناخته می‌شود ؛زاده ۸ دی ۱۳۱۳ - درگذشته ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵) شاعر معاصر ایرانی است. وی پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه‌های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل درگذشت.

فروغ با مجموعه‌های «اسیر»، «دیوار» و «عصیان» در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه «تولدی دیگر» تحسین گسترده‌ای را برانگیخت، سپس مجموعه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت نماید.

بعد از نیما یوشیج فروغ، در کنار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری از پیشگامان شعر معاصر فارسی است. نمونه‌های برجسته و اوج شعر نوی فارسی در آثار فروغ و شاملو پدیدار گردید.



فروغ در ظهر ۸ دی‌ماه در خیابان معزالسلطنه کوچه خادم آزاد در محله امیریه تهران از پدری تفرشی و مادری کاشانی‌تبار به دنیا آمد.

پوران فرخزاد خواهر بزرگتر فروغ چندی پیش اعلام کرد فروغ روز هشتم دی ماه متولد شده و از اهل تحقیق خواست تا این اشتباه را تصحیح کنند

فروغ فرزند چهارم توران وزیری‌تبار و محمد فرخزاد است. از دیگر اعضای خانواده او می‌توان برادرش، فریدون فرخزاد و خواهر بزرگترش، پوران فرخزاد را نام برد.

فروغ با مجموعه‌های اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد.

فروغ در سالهای ۱۳۳۰ در ۱۶ سالگی با پرویز شاپور طنزپرداز ایرانی که پسرخاله مادر وی بود، ازدواج کرد. این ازدواج در سال ۱۳۳۴ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج، یک پسر به نام کامیار بود.

فروغ پیش از ازدواج با شاپور، با وی نامه‌نگاری‌های عاشقانه‌ای داشت. این نامه‌ها به همراه نامه‌های فروغ در زمان ازدواج این دو و همچنین نامه‌های وی به شاپور پس از جدایی از وی بعدها توسط کامیار شاپور و عمران صلاحی در کتابی به نام "اولین تپش‌های عاشقانهٔ قلبم" منتشر گردید.


پس از جدایی از شاپور، فروغ فرخ‌زاد، برای گریز از هیاهوی روزمرگی، زندگی بسته و یکنواخت روابط شخصی و محفلی، به سفر رفت. او در این سیر و سفر، کوشید تا با فرهنگ اروپا آشنا شود. با آنکه زندگی روزانه‌اش به سختی می‌گذشت، به تئاتر و اپرا و موزه می‌رفت. وی در این دوره زبان ایتالیایی، فرانسه و آلمانی را آموخت. سفرهای فروغ به اروپا، آشنایی‌اش با فرهنگ هنری و ادبی اروپایی، ذهن او را باز کرد و زمینه‌ای برای دگرگونی فکری را در او فراهم کرد.


در سال ۱۳۳۷ سینما توجه فروغ را جلب می‌کند. و در این مسیر با ابراهیم گلستان آشنا می‌شود و این آشنایی مسیر زندگی فروغ را تغییر می‌دهد. و چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم خانه سیاه است را در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز می‌سازند. و در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده بازی چشمگیری از خود نشان می‌دهد. در زمستان همان سال خبر می‌رسد که فیلم «خانه سیاه است» برنده جایزه نخست جشنواره اوبر هاوزن شده و باز در همان سال مجموعه تولدی دیگر را با تیراژ بالای سه هزار نسخه توسط انتشارات مروارید منتشر کرد. در سال ۱۳۴۳ به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر می‌کند. سال بعد در دومین جشنواره سینمای مولف در پزارو شرکت می‌کند که تهیه کنندگان سوئدی ساختن چند فیلم را به او پیشنهاد می‌دهند و ناشران اروپایی مشتاق نشر آثارش می‌شوند. پس از این دوره، وی مجموعه تولدی دیگر را منتشر کرد. اشعار وی در این کتاب تحسین گسترده‌ای را برانگیخت؛ پس از آن مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر نمود.

آخرین مجموعه شعری که فروغ فرخزاد، خود، آن را به چاپ رساند مجموعه تولدی دیگر است. این مجموعه شامل ۳۱ قطعه شعر است که بین سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲ سروده شده‌اند. به قولی دیگر آخرین اثر او «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» است که پس از مرگ او منتشر شد. در بین سالهای ۱۳۴۲-۴۳ فروغ یکبار دست به خودکشی زد که یک جعبه قرص گاردنال را خورد ولی کلفتش در هنگام غروب متوجه شد و او را به بیمارستان البرز برد.[۵] فروغ فرخزاد در روز ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵ هنگام رانندگی با اتوموبیل جیپ شخصی‌اش، بر اثر تصادف در جاده دروس-قلهک در تهران جان باخت. جسد او، روز چهارشنبه ۲۶ بهمن با حضور نویسندگان و همکارانش در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. آرزوی فروغ ار زبان خودش: «آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن‌ها با مردان است» «من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی مردان می‌برند، کاملا واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن‌ها به کار می‌برم.آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت‌های علمی هنری و اجتماعی زنان است .»

نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
     
  
مرد

 
نام : عادل
نام خانوادگی : فردوسی پور

سال تولد : 1353
محل تولد : تهران
مکان منزل پدری : گیشا ( کوی نصر )
شغل پدر : مهندس برق
تعداد برادر و خواهر : 1 برادر و 1 خواهر ( او فرزند ارشد است )
اصلیت : کرمانی
عادل فردوسی‌پور (۱۰ مهر ۱۳۵۳ در تهران) روزنامه‌نگار، مترجم، تهیه‌کننده، مجری تلویزیونی و گزارشگر فوتبال اهل ایران است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف است. او پایه‌گذار، تهیه‌کننده و مجری برنامهٔ ۹۰ نیز هست. در سال ۲۰۰۹، هفته‌نامه نیوزویک او را در فهرست پرقدرت‌ترین افراد در ایران در رده نوزدهم جای داد. مجله ورلدساکر به او لقب «جان ماتسن ایران» داده‌است.

این پسر عاشق فوتبال در سال 1353 درغرب تهران، خیابان گیشا به دنیا آمد. پدرش مهندس برق و یك خواهر و یك برادر فرزندان پس از عادل هستند. آنها اصلیتی كرمانی دارند.
دوران دبستانش را در مدرسه ذوقی، راهنمایی را در مدرسه طالقانی و در نهایت دبیرستان را در دبیرستان معروف تهران...

... یعنی البرز گذراند.
بچه بسیار درس‌خوانی بود، تا جایی كه دیپلم خود را با معدل بالای 18 گرفت... از همان زمان كودكی علاقه‌ای وافر به فوتبال داشت. ابتدا والدینش فكر می‌كردند كه او می‌رود در كوچه و خیابان فوتبال بازی می‌كند و از درس غافل می‌ماند، اما زمانه طوری دیگری شد. او با یك رتبه خوب در دانشگاه صنعتی شریف دررشته مهندسی صنایع قبول شد و تحصیلاتش را تا پایان دوره فوق لیسانس ادامه داد... از طرفی او عاشق زبان انگلیسی بود، به‌طور حتم می‌پرسید، چه‌طور؟ برای‌تان خواهم گفت.
همان‌طور كه از دوران كودكی علاقه عجیبی به فوتبال داشت به زبان انگلیسی هم عشق می‌ورزید. شاید فكر نمی‌كرد روزی همین زبان، باعث می‌شود كه پله‌های ترقی را طی كند. از كلاس اول دبیرستان در كلاس‌های زبان نام‌نویسی كرد،
سال سوم دانشگاه بود كه تمامی كلاس‌هایش به پایان رسید. او كلاس‌های استادی‌اش را هم قبول شد... از همان دوران نوجوانی، مجلات شوت و مچ انگلیس را هر هفته از میدان انقلاب تهیه می‌كرد و می‌خواند؛ مطالبی كه در رابطه با لیگ فوتبال انگلیس بود. شاید دلایل علاقه‌مندی‌اش به فوتبال انگلیس، همان مجلاتی باشد كه شب و روزش را گرفته بود. از هر جا كه می‌توانست اطلاعات كسب می‌كرد، لیورپول را خیلی دوست داشت، این را همكارانش در ابرار ورزشی كه اولین روزنامه ورزشی كشور بود می‌گویند.
می‌گوید: از آن‌جا كه به زبانم اطمینان داشتم یك روز به سردبیر وقت ابرار ورزشی كه «اردشیر لارودی» بود، گفتم: به فوتبال علاقه دارم، می‌خواهم همكاری كنم. گفت: در چه زمینه‌ای، گفتم: ترجمه... یك متنی به من داد و خداحافظی كرد، فردا رفتم دفتر روزنامه، كارم را تحویل دادم و همین شد كه همكاری‌ام با ابرار آغاز شد. آن زمان سال سوم دانشگاه بودم..
. او دوست داشت هر چه زودتر استعدادهایش را در تلویزیون به نمایش بگذارد، مردی كه زیاد از فوتبال جهان می‌دانست چند دفعه تست داد، اما گفتند «صدات هنوز پخته نیست» و سرانجام قبول شد. مدتی فقط صدایش روی تصاویر فوتبال بود، آن هم برنامه‌های منتخب ورزشی كه فوتبال آرشیوی از شبكه سوم پخش می‌كرد، فوتبال‌های اروپایی...
اما او كم‌كم استعدادهایش را نمایان كرد تا سرانجام تصویر او هم دیده شد و برای پخش مستقیم فوتبال‌های باشگاهی، سر از ورزشگاه‌ها درآورد... و دیگر كار در دنیای مطبوعات را رها كرد.
دوستان سابقش می‌دانند كه او در نوجوانی و كودكی طرفدار چه تیمی بود؟ اما حالا او به واقع بی‌‌طرف است، می‌گوید: «شاید باورش برای خیلی‌ها مشكل باشد، اما من در حال حاضر... نه پرسپولیسی‌ام و نه استقلالی... من بی‌‌طرفم، چرا كه شغلم ایجاب می‌كند
بی‌‌طرف باشم» اگر چه خیلی‌ها او را متهم به طرفداری از تیم خاصی می‌كنند، اما به واقع این گونه نیست... داشتیم از زبان انگلیسی او می‌گفتیم. او درست مانند گزارشگری‌اش آن‌قدر پشتكار از خود نشان داد كه توانست به درجه استادی در دانشگاه برسد، حال تصور كنید كه در ابتدای كلاس، شاگردانش او را چه‌طور در رابطه با فوتبال سوال‌پیچ می‌كنند...
شاگردانش می‌گویند، عادل استاد مهربانی است، پس از پایان هر كلاس با حوصله و دقت پاسخگوی پرسش‌های شاگردانش می‌شود...

فوتبال تمام زندگی‌اش است، اما برای خانواده هم اهمیت بسیاری قائل می‌شود. با همسرش در دانشگاه آشنا می‌شود و همسرش هم پذیرفته كه عشق به فوتبال را از عادل نمی‌تواند دور كند، او هم به‌خاطر چند سال زندگی كردن با عادل، حال برای خودش یك مفسر كامل است، چرا كه در خانه آنها، هر روز حرف فوتبال است...
و اما برنامه نود! عادل، نود را خیلی دوست دارد، چرا كه این برنامه زاییده فكر اوست؛ برنامه‌ای چالشی كه توانست به خوبی در دل علاقه‌مندان به فوتبال جا خوش كند. كمتر علاقه‌مند به فوتبالی پیدا می‌كنید كه دوشنبه شب‌ها، خواب را به برنامه او ترجیح دهد...

اجرای خوب او و همچنین رك‌گویی در اجرا باعث شده كه نود بهترین برنامه ورزشی طی سال‌های اخیر نام بگیرد... برنامه‌ای كه سری جدید آن هشتمین سال حضور این برنامه موفق در تلویزیون است. برای عادل و دیگر دست‌اندركاران برنامه نود و شخص آقای «زمانی» مدیر گروه ورزش شبكه سوم سیما آرزوی موفقیت می‌كنیم. عادل می‌گوید: اگر حمایت‌های ایشان و آقای «پورمحمدی» مدیر شبكه سوم نبود، شاید نمی‌توانستیم، «نود» را به خواسته‌های خود و مردم نزدیك كنیم، از هر دوی‌شان سپاسگزارم.

نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
     
  
صفحه  صفحه 3 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

بیوگرافی هنرمندان ایرانی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA