ارسالها: 24568
#82
Posted: 30 Jul 2013 22:31
ناصر ملک مطیعی / بازیگر
ناصر ملکمطیعی (زادهٔ ۱۳۰۹ هـ.ش تهران) بازیگر سینما و تلویزیون و کارگردان ایرانی است. ناصر ملک مطیعی از بهترین و محبوبترین بازیگران تاریخ سینمای ایران محسوب می شود.
ناصر ملک مطیعی فارغالتحصیل رشتهٔ تربیت بدنی دانشسرای عالی تهران است و قبل از آن که به سینما راه یابد، معلم ورزش دبیرستانهای تهران بود. او پس از ورود به سینما و کسب محبوبیت، به فعالیت در تئاتر (از ۱۳۳۵) و دوبلهٔ فیلم (۱۳۳۸) نیز پرداخت.
فعالیت هنری
ناصر ملکمطیعی و نیکول پرشو در فیلم ابرام در پاریس (۱۳۴۳)
فعالیت وی در سینما با بازی در صحنه کوتاهی از فیلم «واریته بهار» (پرویز خطیبی ، ۱۳۲۸) آغاز شد. بازی ملک مطیعی در دومین فیلمش («شکار خانگی» و «علی دریابیگی » ـ ۱۳۳۰) در حد بیان یک جملهٔ کوتاه در صحنهٔ یک میهمانی بود. اما بازی ملک مطیعی در «ولگرد» (مهدی رییس فیروز، ۱۳۳۱) او را به اوج محبوبیت رساند و برای بازی در آن نخستین دستمزد فعالیت حرفهای خود را گرفت. با موفقیت «ولگرد» بلافاصله در فیلمهای «گرداب» (حسن خردمند، ۱۳۳۲) ـ که نخستین فیلم رنگی سینمای ایران بود ـ و سپس در فیلم «غفلت» (علی کسمایی، ۱۳۳۲) بازی کرد. ملک مطیعی پس از بازی در «غفلت»، از «پارس فیلم» به «دیانا فیلم» رفت، تا در ازای بازی در دو فیلم در سال، ماهانه هزار تومان دستمزد دریافت کند، اما پس از ایفای نقش در «چهارراه حوادث» (ساموئل خاچیکیان، ۱۳۳۳) که متفاوت از سایر نقشهای او بود، به خدمت نظام احضار شد. او پس از بازگشت، در فیلم «اتهام» (شاپور یاسمی ، ۱۳۳۵) بازی کرد. ملکمطیعی در فاصلهٔ سالهای (۴۰-۱۳۳۶) در فیلمهای: «بازگشت به زندگی» (عطاالله زاهد، ۱۳۳۶)، «عروس فراری» (اسماعیل کوشان، ۱۳۳۷)، «طلسم شکسته» (سیامک یاسمی، ۱۳۳۷)، «دشمن زن» (پرویز خطیبی، ۱۳۳۷)، «دو قلوها» (سیامک یاسمی، ۱۳۳۸)، «اول هیکل» (سیامک یاسمی، ۱۳۳۹)، عمو نوروز (سیامک یاسمی، ۱۳۴۰)، آرامش قبل از طوفان (خسرو پرویزی، ۱۳۴۰)، عسل تلخ (حسین مدنی، ۱۳۴۰)، سایهٔ سرنوشت (اسماعیل کوشان، ۱۳۴۰) و آس و پاس (سیامک یاسمی، ۱۳۴۰) بازی کرد. پس از دههٔ ۴۰ شمسی، با حضور محمدعلی فردین به عنوان «جوان اول» فیلمها، به تدریج از محبوبیت او کاسته شد.
ملکمطیعی از سال ۱۳۴۱ با پوشیدن لباس جاهلها و کلاه مخملیها، که پیش از او عباس مصدق و مجید محسنی به تن کرده بودند،
در نقشهایی ظاهر شد که فردین جز دو بار در فیلمهای: «زنها فرشتهاند» (اسماعیل پورسعید، ۱۳۴۲) و «ایوب» (فریدون ژورک، ۱۳۵۰) حاضر به پوشیدن آن لباسها و ایفای آن نقشها نشد. ملک مطیعی در فیلمهای: «کلاه مخملی» (اسماعیل کوشان، ۱۳۴۱)، «با معرفتها» (حسین مدنی، ۱۳۴۲)، «مردها و جادهها» (ناصر ملک مطیعی، ۱۳۴۲)، «ابرام در پاریس» (اسماعیل کوشان، ۱۳۴۳)، «سالار مردان» (نظام فاطمی، ۱۳۴۷) و «مردان روزگار» (مازیار پرتو، ۱۳۴۸) با کت و شلوار مشکی، پیراهن سفید و کفش چرمی نوک تیز، کلاه مخملی و دستمال ابریشم یزدی و تسبیح شاه مقصود، اگرچه مصداق زندهای از نمونه اجتماعی سنخ «جاهل» نبود، اما مجموعهٔ اجرای نقش، بهویژه حرکات دستها و بالا انداختن ابرو، تکیه کلامها و نقلهایش، عامهٔ بیندگان را مجذوب خود کرد.
ملک مطیعی تا قبل از «قیصر» (مسعود کیمیایی، ۱۳۴۸) و ایفای نقش «داش فرمان» با کلاه مخملی، در نقشهای دیگری همچون مرد روستایی (عروس دهکده)، افسر نیروی دریایی (پاسداران دریا)، شاه عباس کبیر (حسین کرد)، رییس دزدها (هاشم خان)، پزشک (فرار از حقیقت) و مانند اینها نیز ظاهر میشد؛ اما پس از موفقیت فیلم «قیصر» ـ که نقش کوتاهی هم در آن داشت ـ یکسر به ایفای نقشهای کلاه مخملی دعوت شد. «علی بی غم» (عباس کسایی، ۱۳۴۹)، «رقاصهٔ شهر» (شاپور قریب، ۱۳۴۹)، «طوقی» (علی حاتمی، ۱۳۴۹)، «مرید حق» (نظام فاطمی، ۱۳۴۹)، «سه قاب» (زکریا هاشمی، ۱۳۵۰) و «کاکو» (شاپور قریب، ۱۳۵۰) شماری از این فیلمها است.«مرد»، «غلام ژاندارم»، «نقره داغ»، «ابرمرد»، «قلندر»، «آقامهدی وارد می شود»، «دشمن»، «صلات ظهر» از جمله آثار تحسین بر انگیز وی محسوب می شود. ملک مطیعی اگرچه در فیلمهای بعدیاش کوشید تا از کاراکتر جاهلی فاصله بگیرد، اما تلاش او همواره توام با توفیق نبود. او در فیلم «بت» (به کارگردانی ایرج قادری، ۱۳۵۵) در نقش یک استوار ژاندارمری ظاهر شد.
کارگردان فیلم(ایرج قادری) نقل کردهاست:
مشکل میشود با بازیگری جا افتاده طرف شد. من سعی میکردم حرکت ابرو را از ملک مطیعی بگیرم، میدیدم این بار غبغب میگیرد. مواظب غبغبش بودم، دستش حرکت اضافی میکرد. خب تا چه اندازه میتوان مواظب بود؟ این است که در بت، ناصر همانی است که بوده.»
فیلمشناسی
بازیگر
(فیلمهایی که ناصر ملکمطیعی کارگردانی کرده با حروف درشت مشخص شده)
نام فیلم نام کارگردان سال
واریته بهاری پرویز خطیبی ۱۳۲۸
شکار خانگی علی دریابیگی ۱۳۳۰
ولگرد مهدی رییس فیروز ۱۳۳۱
گرداب حسن خردمند ۱۳۳۲
افسونگر اسماعیل کوشان ۱۳۳۲
غفلت علی کسمایی ۱۳۳۲
چهارراه حوادث ساموئل خاچیکیان ۱۳۳۴
اتهام شاپور یاسمی ۱۳۳۵
هفده روز به اعدام هوشنگ کاووسی ۱۳۳۵
بازگشت به زندگی عطاءالله زاهد ۱۳۳۶
عروس فراری اسماعیل کوشان ۱۳۳۷
طلسم شکسته سیامک یاسمی ۱۳۳۷
دشمن زن پرویز خطیبی ۱۳۳۷
دو قلوها شاپور یاسمی ۱۳۳۸
ستارگان میدرخشند محمدعلی زرندی ۱۳۳۹
اول هیکل سیامک یاسمی ۱۳۳۹
آرامش قبل از طوفان خسرو پرویزی ۱۳۳۹
عمو نوروز سیامک یاسمی ۱۳۴۰
عسل تلخ حسین مدنی ۱۳۴۰
سایه سرنوشت اسماعیل کوشان ۱۳۴۰
آس و پاس سیامک یاسمی ۱۳۴۰
کلاه مخملی اسماعیل کوشان ۱۳۴۱
عروس دهکده ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۱
سوداگران مرگ ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۱
زنها فرشتهاند اسماعیل پورسعید ۱۳۴۲
با معرفتها حسین مدنی ۱۳۴۲
آراس خان ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۲
مردها و جادهها ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۲
لذت گناه سیامک یاسمی ۱۳۴۳
ابرام در پاریس اسماعیل کوشان ۱۳۴۳
یک پارچه آقا ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۴
پاسداران دریا رضا صفایی ۱۳۴۴
هاشم خان محمد زریندست ۱۳۴۵
میلیونر فراری ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۵
قهرمان دهکده ابراهیم باقری ۱۳۴۵
قفس طلایی رضا صفایی ۱۳۴۵
فرار از حقیقت ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۵
حسین کرد اسماعیل کوشان ۱۳۴۵
گوهر شب چراغ اسماعیل کوشان ۱۳۴۶
گذشت بزرگ ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۶
طوفان نوح سیامک یاسمی ۱۳۴۶
جاده زرین سمرقند ناصر ملکمطیعی ۱۳۴۶
سالار مردان نظام فاطمی ۱۳۴۷
مردان روزگار مازیار پرتو ۱۳۴۸
گرفتار محمود کوشان ۱۳۴۸
قیصر مسعود کیمیایی ۱۳۴۸
قصه دلها حمید مجتهدی ۱۳۴۸
قصر زرین محمدعلی فردین ۱۳۴۸
جیببر خوشگله توکرانیان اوغلو ۱۳۴۸
مرید حق نظام فاطمی ۱۳۴۹
علی بیغم عباس کسایی ۱۳۴۹
طوقی علی حاتمی ۱۳۴۹
سوگولی فریدون ژورک ۱۳۴۹
سکه شانس ایرج قادری ۱۳۴۹
رقاصه شهر شاپور قریب ۱۳۴۹
نقره داغ ایرج قادری ۱۳۵۰
لوطی خسرو پرویزی ۱۳۵۰
کلبهای آنسوی رودخانه احمد شیرازی ۱۳۵۰
ایوب فریدون ژورک ۱۳۵۰
سه قاپ زکریا هاشمی ۱۳۵۰
کاکو شاپور قریب ۱۳۵۰
قصاص نظام فاطمی ۱۳۵۰
غلام ژاندارم امان منطقی ۱۳۵۰
پهلوان مفرد امان منطقی ۱۳۵۰
پل خسرو پرویزی ۱۳۵۰
باباشمل علی حاتمی ۱۳۵۰
میهن
مهدی مشکی و شلوارک داغ نظام فاطمی ۱۳۵۱
مرد فریدون ژورک ۱۳۵۱
قلندر علی حاتمی ۱۳۵۱
سرگروهبان سعید مطلبی ۱۳۵۱
خاطرخواه امیر شروان ۱۳۵۱
مردان خلیج نظام فاطمی ۱۳۵۱
عروس استانبول عثمان سلان ۱۳۵۱
ناخدا امیر شروان ۱۳۵۲
شیخ صالح امان منطقی ۱۳۵۲
شورش رضا میرلوحی ۱۳۵۲
سراب فریدون ژورک ۱۳۵۲
دشمن خسرو پرویزی ۱۳۵۲
صلات ظهر سعید مطلبی ۱۳۵۳
ترکمن امیر شروان ۱۳۵۳
اوستا کریم نوکرتیم محمود کوشان ۱۳۵۳
ابرمرد داوود اسماعیلی ۱۳۵۳
آقا مهدی وارد میشود فریدون ژورک ۱۳۵۳
به خاطر دخترم
ده بومی کوچک پیتر کالینسون ۱۳۵۳
همت خسرو پرویزی ۱۳۵۴
عبور از مرز زندگی رضا صفایی ۱۳۵۴
پاشنه طلا نظام فاطمی ۱۳۵۴
اخم نکن سرکار امیر شروان ۱۳۵۴
میهمان کامران قدکچیان ۱۳۵۵
کلک نزن خوشگله سعید مطلبی ۱۳۵۵
شادیهای زندگی محمود کوشان ۱۳۵۵
سینهچاک ایرج قادری ۱۳۵۵
چلچراغ خسرو پرویزی ۱۳۵۵
بت ایرج قادری ۱۳۵۵
بابا گلی به جمالت امیر شروان ۱۳۵۵
آتش جنوب آلن برونت ۱۳۵۵
سرباز محمدرضا فاضلی ۱۳۵۶
دو مرد خشن حاتم گرجی ۱۳۵۷
تا آخرین نفس کامران قدکچیان ۱۳۵۷
برزخیها ایرج قادری ۱۳۶۱
سریالها
نام سریال نام کارگردان سال
سلطان صاحبقران (مجموعه تلویزیونی) علی حاتمی ۱۳۵۴
نویسنده
نام فیلم سال
جاده زرین سمرقند ۱۳۴۶
میلیونر فراری ۱۳۴۵
یک پارچه آقا ۱۳۴۴
مردها و جادهها ۱۳۴۲
تهیهکننده
میلیونر فراری (۱۳۴۵)
جوایز
جشنواره فیلم سپاس تهران
برنده جایزه مجسمه سپاس بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهارمین دوره در سال ۱۳۵۰ برای بازی در فیلم سه قاپ .
برنده جایزه مجسمه سپاس بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین دوره در سال ۱۳۴۹ برای بازی در فیلم رقاصه شهر.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#83
Posted: 31 Jul 2013 20:00
بیوگرافی گوگوش / خواننده و بازیگر
فائقهٔ آتشین معروف به گوگوش (متولد ۱۳۲۹ خورشیدی در تهران)خواننده و هنرپیشهٔ مشهور ایرانی است. وی از محبوبترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران به شمار رفته و در سایر کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه نیز هواخواهان بسیاری دارد.
در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاهماهی موسیقی ایران» مینامیدند. این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبانها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد.
تولد
فائقه آتشین در تهران زاده شد.خانوادهٔ وی اصالتاً از آذربایجانیهایی بودند که از اتحاد شوروی به ایران مهاجرت کردهبودند. پدر و مادر گوگوش هنگامی که وی ۲ سال داشت از یکدیگر جدا شدند.
نامگذاری
گوگوش نامی ارمنی برای پسران است، در کودکی دایه ارمنیاش او را با این نام صدا میکرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنریاش برگزید. اما عده ای می گویند این نام را از پسرهمسایه ارمنی خود گرفته است البته عشق کودکی وی نیز در این امر بی دخیل نبوده است .
اما آن طور که گوگوش در مصاحبهٔ مفصل خود با خانم هما احسان توضیح داده٬این اسم را پدرش برای وی انتخاب نموده اما ادارهٔ ثبت احوال به علت عجیب بودن این اسم از ثبت آن در شناسنامهٔ نوزاد خودداری می کند و از پدر وی می خواهد که یک اسم ایرانی یا عربی برای وی انتخاب نماید که در نهایت پدر وی نام فائقه را برای نوزاد بر می گزیند.اما در خانه و به طور کلی مکان های غیر رسمی از همان کودکی وی را گوگوش صدا می زنند.
قبل از انقلاب
او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» (۱۹۶۳ میلادی)، «شیطون بلا» (۱۹۶۵) و «پنجره» (۱۹۷۰) ظاهر شد. ترانههای او که توسط آهنگسازانی چون واروژان و حسن شماعیزاده نوشتهشده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که بهجز گوش سپردن به ترانههای او، از سبک پوشیدن جامه، مینیژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید مینمودند.و در حال حاضر نیز اکثر مدلهای قدیمی به نام وی ثبت شده است .
پس از انقلاب
با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آنکه اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر میبرد، به ایران بازگشت. او مدت کوتاهی زندانی شد و سپس زندگی منزویانهای را پیش گرفت.
با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانهها و موزیکویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت میشد و گوگوش همچنان طرفداران بیشتری را جذب میکرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیسجمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیتهای پیشین برداشتهشد. به برخی از زنان (گوگوش میان آنان نبود) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ همچنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نمیداشت.
شروع دوباره
گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و زندگی منزویانه در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، از سر گرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بی نظیر ایرانیان و فارسی زبانان خارج از ایران مواجه شد.
وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم «آخرین خبر» و در سال ۱۳۸۵ آلبوم «مانفیست» را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لسآنجلس اجرا شد.
اجراهای زنده
کنسرتهای دوبی
گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار میکند. قیمت بلیط کنسرتهای او از ۳۵۰ تا ۲،۰۰۰ درهم (از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان) است که باعث شده که کنسرتهایش از گرانترین کنسرتهای اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسیزبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر میکنند. تعداد تماشاچیان برخی از کنسرتهای او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بودهاست.
فینال آکادمی موسیقی گوگوش
گوگوش در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، به اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»همراه با حاضرین پرداخت.
گوگوش و حکومت پهلوی
گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه زنده داشت. همچنین وی در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی برنامه اجرا کرد.
اطلاعات کلی
دختر صابر آتشین (بازیگر)
۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ - همسر سابق محمود قربانی (صاحب هتل کاباره میامی و پدر کامبیز)
۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ - همسر سابق بهروز وثوقی (بازیگر)
۱۳۵۶ تا ۱۳۶۸ - همسر سابق همایون مصداقی (بیزنس بیمه)
۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ - همسر سابق مسعود کیمیایی (کارگردان)
مادر کامبیز (خواننده)
دارای مدرک تحصیلی زیر سیکل
۱۳۳۴ - آغاز فعالیت هنری با عملیات آکروباسی
۱۳۳۸ - ادامه فعالیت هنری با خوانندگی
۱۳۳۹ - شروع فعالیت در سینما با بازی در فیلم بیم و امید
۱۳۷۹ - شروع مجدد خوانندگی پس از وقفهای طولانی در (کانادا)
آلبومها
(آلبومهای قبل انقلاب)
مسبب (همراه با داریوش)
نیمهٔ گمشدهٔ من
فصل تازه
همسفر
جاده
مرداب
کویر
کوه
اگه بمونی، اگه نمونی
پل
ستاره آی ستاره
من و گنجشکای خونه
لحظهٔ بیداری
در امتداد شب
دو ماهی
دو پنجره
داریوش ای:آهوی عشق-دلکوک-اتاق من و...
۱۳۸۵ - مانیفست -شامل ترانههای:آی مردم مردم-نجاتم بده و...
۱۳۸۷ - شب سپید-شامل ترانههای:اینترنشنال مدلی-شب سپید-مدلی همصدا-شک میکنم-طلاق و...
۱۳۸۹ - حجم سبز -شامل ترانههای:آبی-باران-باغ بی برگی-دلم خواست-سزاوار-شب بی من-صدای سبز عشق-گریه کنم یا نکنم-من و گنجیشکا-من همون ایرانم
آلبوم کیو کیو بنگ بنگ (شامل یک ترانه)
۱۳۹۱ - اعجاز - شامل آهنگهای نازنین بیقرار، اعجاز، برای من، حس مبهم، نمی دونی، نگوبدرود، بهشت، بی من و تو، نقطهٔ پایان، هیاهو (۱۳۹۱-۲۰۱۲)
فیلمها
گوگوش در ۹ سالگی، صحنهای از فیلم فرشته فراری از اولین فیلمهای گوگوش
۱۳۵۷ - امشب اشکی میریزد
۱۳۵۶ - در امتداد شب -کارگردان:پرویز صیاد.
۱۳۵۵ - نازنین
۱۳۵۵ - ماه عسل
۱۳۵۴ - همسفر
۱۳۵۴ - شب غریبان
۱۳۵۳ - ممل آمریکایی چ
۱۳۵۱ - بیتا
۱۳۵۰ - احساس داغ
۱۳۵۰ - قصاص
۱۳۵۰ - آسمون بی ستاره
۱۳۴۹ - پنجره
۱۳۴۹ - جنجال عروسی
۱۳۴۹ - طلوع
۱۳۴۸ - گناه زیبایی
۱۳۴۷ - شب فرشتگان
۱۳۴۷ - سه دیوانه
۱۳۴۷ - ستاره هفت آسمون
۱۳۴۶ - دروازه تقدیر
۱۳۴۶ - چهارخواهر
۱۳۴۶ - گنج ورنج
۱۳۴۶ - در جستجوی تبهکاران
۱۳۴۵ - گدایان تهران
۱۳۴۵ - حسین کرد
۱۳۴۵ - فیل وفنجان
۱۳۴۴ - شیطون بلا
۱۳۴۲ - پرتگاه مخوف
۱۳۳۹ - بیم و امید
۱۳۳۹ - فرشته فراری
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#84
Posted: 12 Aug 2013 21:34
بیوگرافی کتایون ریاحی / بازیگر
کتایون ریاحی زاده (۱۰ دی ۱۳۴۰، تهران)،بازیگر سینما و تلویزیون است.
پدر و مادر وی شیرازی -گیلانی تبار هستند. پدر وی اردشیر ریاحی پزشک ارتوپد در بیمارستان چمران شیراز و مادرش گیتی ریاحی و همسرش نیز یکی از سهام داران اصلی شرکت اویل ورد آمریکا است.
کتایون ریاحی کارشناس ادبیات و مردمشناسی است. او خواهر علیرضا ریاحی از دیگر بازیگران سینما در ایران است.
ریاحی با نویسندگی برای کودکان آغاز و با فیلم «خبرچین» به سینما آمد. اما فیلم در نیمه راه متوقف شد و او برای بازی در فیلم «پاییزان» انتخاب شد. در آن زمان در سینما چندان موفق نبود اما با بازی در مجموعه «پدرسالار» توانست خود را مطرح کند و حضور او در مجموعههای «روزهای زندگی» و بهویژه مجموعهٔ تلویزیونی «پس از باران» از او چهرهای شناختهشده ساخت. بازی ریاحی در مجموعههای «پس از باران» و «شب دهم» نیز چشمگیر بود.
او پس از پنج سال دوری از سینما با بازی در «شام آخر» مهمترین بازی دوران بازیگری خود را به معرض نمایش گذاشت و برای بازی در همین فیلم نامزد جایزهٔ بهترین بازی نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر شد.
«این زن حرف نمیزند» دیگر فیلمی بود که تواناییهای کتایون ریاحی را نشان داد. ریاحی برای بازی در این فیلم هم نامزد جایزهٔ از هفتمین جشن خانه سینما شد.
کنارهگیری از بازیگری
آخرین بازی او در سریال یوسف پیامبر در نقش زلیخا بود. کتایون ریاحی در خرداد ۱۳۸۸ طی یاداشتی به سایت سیمافیلم، کنارهگیری خود از دنیای بازیگری را اعلام کرد.
فرج الله سلحشور کارگردان سریال یوسف پیامبر در گفتگویی در این مورد گفت: خانم ریاحی پس از سریال یوسف پیامبر گفت دیگر نمیتوانم فضاهای موجود سینما را تحمل کنم و از حرفه بازیگری کناره گیری کرد. چون در فیلم حضرت یوسف مسائل معنوی، آرامش، احترام، حیا و حجاب مطرح بود و وی نمیتوانست صحنههای دیگر را تحمل کند، گفت: دیگر نمیخواهم کار کنم و میخواهم شیرینی سریال یوسف پیامبر در ذائقه من بماند.
شایعه حضور بدون حجاب اسلامی در کنسرت ابراهیم حامدی
در فروردین ۹۲ تصاویری از کنسرت ابراهیم حامدی (ابی) در شهر لس آنجلس منتشر شد که نشان دهنده حضور بدون حجاب خانمی در کنار ابی بود که شباهت زیادی با کتایون ریاحی داشت. انتشار این تصاویر با حاشیههایی از سوی سایتهای خبری، معاون اجتماعی پلیس و فرجالله سلحشور همراه بود.سلحشور پیش از تکذیب یا تایید کتایون ریاحی، در مصاحبه با رسانهها گفت: «این اتفاق مطلب ما را تایید میکند که در شرایط فعلی و با این جریان، عوامل سینمای ما نمیتوانند درست رفتار کنند و این سینماست که معمولا سینماگرانش را در آلودگی و فساد خودش غرق میکند. حال فرقی ندارد که آن بازیگر «یوسف» باشد یا فرد دیگری». همزمان سردار منتظرالمهدی، معاون اجتماعی نیروی انتظامی از برخورد با مساله پوشش بازیگران سینما در خارج از کشور از طریق اینترپل گفت: «بدحجابی هنرمندان در فستیوالهای خارجی را از طریق پلیس بین الملل (اینترپل) پیگیری کرده و به آن رسیدگی میکنیم.»
در واکنش به این بحثها کتایون ریاحی انتساب این عکسها به خود را تکذیب کرد.همچنین برخی رسانهها مدعی شدند که این تصاویر متعلق به مهشید برومند ، همسر دوم ابی است.
فیلمشناسی
فیلمهای سینمایی
۱۳۸۷ - دعوت (ابراهیم حاتمی کیا)
۱۳۸۲ - تارا و تب توت فرنگی (سعید سهیلی)
۱۳۸۱ - این زن حرف نمیزند (احمد امینی)
۱۳۸۱ - بانوی من (یدالله صمدی)
۱۳۸۱ - جایی دیگر (مهدی کرم پور)
۱۳۸۰ - شام آخر (فریدون جیرانی)
۱۳۷۵ - لاک پشت (علی شاه حاتمی)
۱۳۷۴ - ماه مهربان (قاسم جعفری)
۱۳۷۱ - قافله (مجید جوانمرد)
۱۳۷۱ - تماس شیطانی (حسن قلی زاده)
۱۳۶۹ - حکایت آن مرد خوشبخت (رضا حیدرنژاد)
۱۳۶۹ - آپارتمان شماره ۱۳ (یدالله صمدی)
۱۳۶۷ - کشتی آنجلیکا (محمدرضا بزرگ نیا)
۱۳۶۷ - آخرین لحظه (فرخ انصاری بصیر)
۱۳۶۶ - غریبه (رحمان رضایی)
۱۳۶۶ - خبرچین (نصرت الله زمردیان، مازیار پرتو)
۱۳۶۶ - پاییزان (رسول صدرعاملی)
مجموعههای تلویزیونی
۱۳۸۷/ ۱۳۸۶ - یوسف پیامبر (فرج الله سلحشور)
۱۳۸۰ - شب دهم (حسن فتحی)
۱۳۸۱/۱۳۷۸ - روشنتر از خاموشی (حسن فتحی)
۱۳۷۹/۱۳۷۸ - پس از باران (سعید سلطانی)
۱۳۷۸/۱۳۷۷ - روزهای زندگی (سیروس مقدم)
۱۳۷۵ - پهلوانان نمیمیرند (حسن فتحی)
۱۳۷۳ - پدر سالار (اکبر خواجویی)
۱۳۷۲ - همسایهها (مجموعه، یک قسمت)
جایزهها
۲۰۰۲: جایزه بهترین بازیگر از جشنواره فیلم قاهره برای فیلم شام آخر (فریدون جیرانی)
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#85
Posted: 25 Aug 2013 19:45
محمد رضا فروتن / بازیگر
محمدرضا فروتن (زاده ۱۳۴۷، تهران) بازیگر سینما است که در آثار کارگردانان معروف و بزرگی چون مسعود کیمیایی، رخشان بنی اعتماد، کیومرث پور احمد و... بازی کرده هست .او چندین بار از جشنوارههای مختلف ایرانی موفق به دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر مرد شده است.
محمدرضا فروتن فارغالتحصیل رشتهٔ روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد است. بازی او در یکی از قسمتهای سریال سرنخ (قسمت تماشاخانه) به قدری تأثیرگذار بود که چند دقیقه بعد از پخش از تلویزیون، پیشنهاد بازی در فیلمی به کارگردانی مسعود کیمیایی به او میشود.∗ فروتن با بازی در فیلمهای مرسدس و اعتراض به شهرت رسید و سپس فیلمهای قرمز، دو زن، متولد ماه مهر، زیر پوست شهر و شب یلدا او را به یک بازیگر مطرح در سینمای ایران تبدیل کردند. او برای بازی در قرمز از هفدهمین جشنواره فیلم فجر و برای بازی در شب یلدا از پنجمین جشن خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد. زوج هنری فروتن و هدیه تهرانی در فیلم قرمز پس از زوج خسرو شکیبایی و بیتا فرهی در هامون دومین زوج سینمایی تاریخ سینمای ایران بوده اند که برنده سیمرغ بلورین نقش اول مرد و زن سال شده اند. در سال ۱۳۷۷ دو فیلم پرفروش اول سال، فیلمهای قرمز و دو زن با بازی فروتن میبودند که هر دو فیلم از آثار پر سر و صدا و جریان ساز دهه نام گرفته اند.
بعد از اکران مرسدس در سال ۱۳۷۶ تا پایان دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ او سوپراستاری سینمای ایران را نیز توامان با مورد توجه بودن از سوی مردم و البته منتقدین تجربه کرد و عنوان موفقترین بازیگر مرد اواخر این دهه بدون شک در اختیار محمد رضا فروتن بود که مجموعه از بهترین و مطرح ترین فیلمهای آن سالها را به عنوان جوان اول سینما خصوصا در نقشهای عاشق عصیانگر بازی میکرد. اما با آغاز دهه ۸۰ و پس از بازی سراسر ستایش شده اش در جاودان فیلم شب یلدا او کمی فعالیتهای خودش را تغییر داد و پس از یکی دو انتخاب ضعیف سعی در بازی کردن در نقشهای متفاوت با سیمای جدیدی بر آمد که البته با آن فروتن شناخته شده اواخر دهه ۷۰ متفاوت بود.
او امروزه سالهای نه چندان موفق و شاید سخت آغازین دهه ۸۰ را گذرانده و توانسته هست که در طی سالهای اخیر دوباره چند فیلم و نقش ماندگار قابل تحسین را به نمایش بگذارد و مورد تشویق جشنواره ها و جوایز نیز مجددا قرار بگیرد و با وجود اینکه دیگر سوپراستار سینمای ایران نیست و خودش هم از سالها قبل در مصاحبه هایی به آن اذعان داشته که علاقه ای به آن جایگاه دیگر ندارد و آن را تجربه کرده هست اما همچنان خودش را با وجود نزدیک شدن به سومین دهه فعالیتش در سینما به عنوان یکی از ستارگان مطرح سینمای ایران با کارنامه ای از بازیهای خوب و قابل توجه که میتواند همچنان بدرخشد نگه داشته هست. او نیز در سال ۱۳۹۰ در اولین سریال تلوزیونی خود به نام از یاد رفته سه نقش متفاوت را ایجاد کرد و توانست این سریال بینندگانی را به خود جلب کند.
سینمایی
سال فیلم کارگردان
۱۳۸۴ وقتی همه خواب بودند فریدون حسنپور
۱۳۸۴ خاک سرد رضا سبحانی
۱۳۸۵ اتوبوس شب کیوم
۱۳۷۳ هدف بهرام کاظمی
۱۳۷۳ آخرین بندر حسن هدایت
۱۳۷۴ فاتح بهرام ریپور
۱۳۷۴ ماه و خورشید محمدحسین حقیقی
۱۳۷۶ مرسدس مسعود کیمیایی
۱۳۷۷ فریاد مسعود کیمیایی
۱۳۷۷ دو زن تهمینه میلانی
۱۳۷۷ قرمز فریدون جیرانی
۱۳۷۸ زیر پوست شهر رخشان بنیاعتماد
۱۳۷۸ اعتراض مسعود کیمیایی
۱۳۷۸ متولد ماه مهر احمدرضا درویش
۱۳۷۹ شب یلدا کیومرث پوراحمد
۱۳۸۰ رقص با رویا محمود کلاری
۱۳۸۱ ملاقات با طوطی علیرضا داوودنژاد
۱۳۸۱ بر باد رفته صدرا عبدالهی
۱۳۸۲ سربازهای جمعه مسعود کیمیایی
۱۳۸۳ هشتپا علیرضا داوودنژاد
۱۳۸۳ مجردها اصغر هاشمی
۱۳۸۳ باغهای کندلوس ایرج کریمی
۱۳۸۳ بازنده قاسم جعفری
۱۳۸۴ بهآهستگی مازیار میری
۱۳۸۴ نوک برج کیومرث پوراحمد
۱۳۸۵ حس پنهان مصطفی رزاقکریمی
۱۳۸۶ کنعان مانی حقیقی
۱۳۸۶ زن دوم سیروس الوند
۱۳۸۷ پای پیاده فریدون حسنپور
۱۳۸۷ محاکمه در خیابان مسعود کیمیایی
۱۳۸۷ پستچی سه بار در نمیزند حسن فتحی
۱۳۸۷ شبانهروز امید بنکدار ٬ کیوان علیمحمدی
۱۳۸۷ میزاک حسینعلی لیالستانی
۱۳۸۷ عیار ۱۴ پرویز شهبازی
۱۳۸۷ دعوت ابراهیم حاتمیکیا
۱۳۸۸ چهل سالگی علیرضا رئیسیان
۱۳۸۸ دیگری مهدی رحمانی
۱۳۸۸ دموکراسی تو روز روشن علی عطشانی
۱۳۸۹ زمان معکوس انور ابلوچ (محصول جمهوری آذربایجان)
۱۳۸۹ خیابانهای آرام کمال تبریزی
۱۳۹۰ بی خداحافظی احمد امینی
۱۳۹۰ چارسو فرهاد نجفی
۱۳۹۰ هیچ کجا هیچکس ابراهیم شیبانی
۱۳۹۱ دلتنگی های عاشقانه رضا اعظمیان
۱۳۹۱ کبریت فرهاد نجفی
تلویزیونی
سال فیلم کارگردان
۱۳۸۹ چشم آفتاب حسن لفافیان پخش از شبکه سه سیما
۱۳۸۸ ذهن برتر بهروز مفید پخش از شبکه تهران
۱۳۸۷ ۵:۲۸ علیرضا بذرافشان پخش از شبکه یک سیما
۱۳۸۷ خرده جنایتهای زن و شوهری فرهاد آییش پخش از شبکه چهار سیما
سریال ها
سال تولید نام مجموعه کارگردان پخش
۱۳۹۱ فیلم مسابقه رالی ایرانی آرش معیریان ۱۳۹۰
۱۳۸۹ سرزمین کهن کمال تبریزی ۱۳۹۰
۱۳۸۹-۱۳۸۸ از یاد رفته فریدون حسنپور ۱۳۹۰[/font]
جوایز
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « مرسدس » - ۱۳۷۶
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « قرمز » - ۱۳۷۷
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از بخش بین الملل بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « به آهستگی » - ۱۳۸۴
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «کنعان» - ۱۳۸۶
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «عیار ۱۴» - ۱۳۸۷
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم "چهل سالگی" -۱۳۸۸
برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از سومین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « قرمز » - ۱۳۷۸
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از چهارمین دوره جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « زیر پوست شهر » - ۱۳۷۹
برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « شب یلدا » - ۱۳۸۰
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « به آهستگی » - ۱۳۸۵
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در یازدهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم "اتوبوس شب" - ۱۳۸۶
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم "دیگری" - ۱۳۸۹
بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « قرمز » - ۱۳۷۸
سومین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « زیر پوست شهر » - ۱۳۷۹
بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « شب یلدا » - ۱۳۸۰
کاندید بهترین بازیگر نقش اول مرد در دومین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی برای بازی در فیلم "کنعان" - ۱۳۸۷
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از سومین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی برای بازی در فیلم "عیار ۱۴" - ۱۳۸۸
برنده جایزه حافظ بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشن دنیای تصویر برای بازی در فیلم « شب یلدا »
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#86
Posted: 28 Aug 2013 00:54
اصغر فرهادی ( کارگردان و فیلنامه نویس)
اصغر فرهادی (زادهٔ ۱۳۵۱ در خمینیشهر) کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی است. وی یگانه کارگردان ایرانی است که موفق به کسب جایزه اسکار شدهاست. او این جایزه را برای کارگردانی فیلم جدایی نادر از سیمین در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان دریافت کرد؛ او همچنین نامزد دریافت همین جایزه برای فیلم نامه غیراقتباسی برای فیلم خود بود. پیشتر وی برنده سه جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ شدهاست.خرس نقرهای جشنواره فیلم برلین به عنوان بهترین کارگردان برای فیلم درباره الی و خرس طلایی جشنواره برلین به خاطر فیلم جدایی نادر از سیمین از دیگر افتخارات اوست. وی همچنین برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره گلدن گلوب سال ۲۰۱۲ میلادی به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین شد. او اولین فیلمساز ایرانی است که توانستهاست این جایزه را به خود اختصاص دهد.
در یک نظرسنجی مجله تایم، وی رتبه چهارمین شخصیت تاثیرگذار در میان ۱۰۰ شخصیت برتر سال ۲۰۱۲ را کسب کرد؛ و در نهایت به عنوان یکی از ۱۰۰ چهرهٔ تأثیرگذار سال ۲۰۱۲ از سوی این مجله معرفی شد.
زندگینامه
فرهادی پس از گذراندن دوره لیسانس در رشته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، مدرک فوق لیسانس خود در همین رشته را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرد. او فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۵ در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز کردنخستین حضور حرفهای او در سینما در فیلم ارتفاع پست ساخته ابراهیم حاتمیکیا در سال ۱۳۸۰ به عنوان فیلمنامهنویس بود.
فعالیت سینمایی
بیشتر منتقدین و اهالی سینما مهمترین ساختههای فرهادی را فیلمهای درباره الی و جدایی نادر از سیمین میدانند. دربارهٔ الی پیش از آغاز بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر به دلیل بازی گلشیفته فراهانی در آن توسط مقامات وزارت ارشاد از جشنواره کنار گذاشته شد. سرانجام دستور حضور فیلم در جشنواره پس از رایزنیهای نهادهای غیردولتی سینما و برخی داوران جشنواره و در پی درخواست مشاور امور هنری رئیسجمهور وقت به وزیر ارشاد صادر شد. پس از آن هم در حالی که فیلم از وزارت ارشاد پروانهٔ نمایش داشت و در برنامهٔ اکران نوروز قرار داشت، به دلایل نامعلومی از اکران آن جلوگیری شد که البته پس از گذشت نزدیک به چهارماه توقیف بیدلیل سرانجام اکران شد.
اصغر فرهادی در چهاردهمین جشن خانه سینما در سال ۱۳۸۹ و پس از دریافت جایزه بهترین کارگردانی برای فیلم دربارهٔ الی گفت: «ای کاش وضع مملکت طوری شود که گلشیفته (فراهانی) بتواند برگردد، امیدوارم که بهرام بیضایی برگردد، امیر نادری بتواند در ایران فیلم بسازد و امیدوارم که جعفر پناهی هم بتواند در ایران فیلم بسازد.» بهدنبال انتشار این سخنان، بیدرنگ رسانههای خبری وابسته یا نزدیک به اصولگرایان و تندروها واکنشهای تندی از خود نشان دادند. وبگاه جهاننیوز از لغو پروانه ساخت فیلم جدید اصغر فرهادی با عنوان جدایی نادر از سیمین به دلیل «اظهارات ساختارشکنانه»اش خبر داد، و وبگاه هنرنیوز متعلق به هیات اسلامی هنرمندان نیز خبر داد که مجوز فیلم او با دستور مستقیم سیدعلیرضا سجادپور، مدیرکل اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای وزارت ارشاد، لغو شدهاست. خبرگزاری فارس در یادداشتی ادعا کرد که اصغر فرهادی در جشن خانه سینما «خواستار تغییر هر چه زودتر وضعیت مملکت شد» و روزنامه کیهان این کارگردان را «هتاک» خواند و اعلام کرد که اصغر فرهادی «در موضعگیریهای اخیر خود با محافل جریان برانداز همنوایی میکند». کیهان در رابطه با اصغر فرهادی اظهار داشت او «در تلاش است با ژست اپوزیسیون و بیان سخنان ساختارشکنانه حمایت جشنوارههای غربی و رسانههای ضدایرانی را نیز جلب نماید». در نهایت در اوایل مهرماه سال ۱۳۸۹ درحالیکه فیلمبرداری جدایی نادر از سیمین به پیشرفت ۲۰ درصدی رسیده بود، جواد شمقدری، معاون سینمایی وزارت ارشاد در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا اعلام کرد اصغر فرهادی به دلیل حرفهایش که «حرفهای جالبی نبودند» مجوز ساخت فیلم خود را از دست دادهاست و افزود که به آقای فرهادی یک هفته مهلت داده شده تا «حرفهایشان را اصلاح کنند»، اما ایشان نظرات خود را پس نگرفتهاست.پس از توضیحات اصغر فرهادی درباره سخنانش در جشن سینما که اعلام کرده بود «داستان شکل دیگری به خود گرفته که من مایل و معتقد به آن نبودهام.» حمیدرضا دیبایی مدیر روابط عمومی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد که منعی برای ادامه تولید فیلم اصغرفرهادی وجود ندارد.
آثار
کارگردان
گذشته (۱۳۹۱/۲۰۱۳)
جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
درباره الی (۱۳۸۷)
چهارشنبهسوری (۱۳۸۴)
شهر زیبا (۱۳۸۲)
رقص در غبار (۱۳۸۱)
داستان یک شهر ۲ (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۰) «شبکهٔ تهران»
داستان یک شهر (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۷۸) «شبکهٔ تهران»
چشم به راه (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۷۷) «شبکه تهران»
فیلمنامهنویس
گذشته (۱۳۹۱/۲۰۱۳)
جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
درباره الی (۱۳۸۷)
محاکمه در خیابان (مشاور) (۱۳۸۷)
دایره زنگی (۱۳۸۶)
کنعان (۱۳۸۶)
چهارشنبهسوری (۱۳۸۴)
شهر زیبا (۱۳۸۲)
رقص در غبار (۱۳۸۱)
ارتفاع پست (۱۳۸۰)
داستان یک شهر ۲ (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۰)
داستان یک شهر (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۷۸)
روزگار جوانی (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۷۷)
پزشکان (مجموعه تلویزیونی)[۱۰] (۱۳۷۷)
جوایز
جایزه جهانی هیئت داوران برای گذشته از جشنواره کن ۲۰۱۳
برنده هشتاد و چهارمین جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی به خاطر کارگردانی فیلم جدایی نادر از سیمین (سال ۲۰۱۲)
برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره گلدن گلوب سال ۲۰۱۲ به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۲).
برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره سزار فرانسه سال ۲۰۱۲ به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۲).
برنده جایزه بهترین فیلم ازششمین دوره جوایز سالیانه انجمن منتقدان فیلم استرالیادرسال ۲۰۱۲ برای فیلم جدایی نادر از سیمین
برنده جایزه ویژه هیأت داوران (جایزه بزرگ و تندیس مروارید سیاه) پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ابوظبی
انتخاب به عنوان بهترین فیلمساز سال خاورمیانه از طرف مجله آمریکایی «ورایتی» Variety[۱۳
برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم سیدنی جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱)
برنده خرس طلایی بهترین فیلم در شصت و یکمین جشنواره فیلم برلین برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱)
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
برنده جایزه بهترین فیلمنامه در چهارمین دوره جوایزه اسکرین آسیا پاسیفیک برای فیلمنامه جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۰)
برنده تندیس بهترین کارگردانی در چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم درباره الی... (۱۳۸۹)
برنده تندیس بهترین فیلم در چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم درباره الی به طور مشترک با محمود رضوی (۱۳۸۹)
برنده جایزه بهترین فیلمنامهنویسی در سومین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک استرالیا برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
برنده جایزه ویژه هیات داوران در سومین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک استرالیا برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
برنده جایزه روزنامه در استاندارد در ویناله برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
برنده خرس نقرهای بهترین کارگردانی در پنجاه و نهمین جشنواره فیلم برلین برای فیلم درباره الی (۱۳۸۷)
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم چهارشنبهسوری (۱۳۸۴)
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم درباره الی (۱۳۸۷)
برنده جایزه ویژه هیات داوران سال ۱۳۸۱ برای رقص در غبار
قرقاول نقرهای بهترین کارگردانی در یازدهمین جشنواره فیلم کرالا برای فیلم چهارشنبهسوری (۲۰۰۶)
برنده جایزه بهترین فیلم داستانی هشتمین دوره جشنواره فیلم ترایبکا در سال ۲۰۰۹ به خاطر فیلم درباره الی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#87
Posted: 31 Aug 2013 14:54
ابراهیم حاتمیکیا /کارگردان
ابراهیم حاتَمیکیا متولد ۱۳۴۰ در تهران با اصالت آذربایجانی از کارگردانان ایرانی است. او دانشآموختهٔ رشته فیلمنامهنویسی از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر استوی فعالیتهای سینمایی خود را با ساخت فیلمهای کوتاه و مستند در رابطه با سینمای جنگ آغاز کرد. وی به غیر از کارگرانی به فیلمنامهنویسی و تدوین فیلمهای سینمایی نیز پرداختهاست. او برای ساخت فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی را از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
او تا کنون موفق شده برای فیلمهای دیدهبان، مهاجر، آژانس شیشهای، از کرخه تا راین، به نام پدر و به رنگ ارغوان برندهٔ جایزه از جشنواره فیلم فجر گردد.
فیلمهای سینمایی
هویت (۱۳۶۵)
دیدهبان (۱۳۶۷)
مهاجر (۱۳۶۸)
وصل نیکان (۱۳۷۰)
از کرخه تا راین (۱۳۷۱)
خاکستر سبز (۱۳۷۲)
بوی پیراهن یوسف (۷۴/۱۳۷۳)
برج مینو (۱۳۷۴)
آژانس شیشهای (۱۳۷۶)
روبان قرمز (۱۳۷۷)
موج مرده (۱۳۷۹)
ارتفاع پست (۱۳۸۰)
به رنگ ارغوان (۱۳۸۳)
به نام پدر (۱۳۸۴)
دعوت (۱۳۸۷)
گزارش یک جشن (۱۳۸۹)
چ (۱۳۹۱)
سریالهای تلویزیونی
سرخ (۱۳۸۱)
حلقه سبز (۱۳۸۵)
بازیگر
دیدهبان (۱۳۶۷)
بوی پیراهن یوسف (۷۴/۱۳۷۳)
دعوت (۱۳۸۷)
کلاه قرمزی ۸۸(۱۳۸۷)
زندگی خصوصی آقا و خانم میم(۱۳۹۰)
جوایز
جایزه ویژه هیئت داوران هفتمین جشنواره فیلم فجر؛ دیدهبان
دیپلم افتخار در هشتمین جشنواره فیلم فجر؛ مهاجر
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی برای فیلم آژانس شیشهای در جشنواره فجر شانزدهم
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم روبان قرمز در بخش سینمای بینالملل جشنواره فجر هفدهم
سیمرغ بلورین بهترین فیلم و دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه برای فیلم به نام پدر در جشنواره فجر
بیست و چهارم
سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بخش سینمای آسیای جشنواره فجر برای فیلم به نام پدر
تندیس جشن خانه سینما، دوره دوم، در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم آژانس شیشهای
تندیس جشن خانه سینما، دوره ششم، در رشته بهترین کارگردانی برای فیلم ارتفاع پست
«به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمیکیا سیمرغ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و سیمرغ مردمی بیستو هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#88
Posted: 2 Sep 2013 23:53
سید حسام الدین سراج ( خواننده و نوازنده)
در سال ۱۳۳۷ در شهر اصفهان در خانواده ای صاحب ذوق دیده به جهان گشود. بزرگترین مشوق وی در تحصیل علم و هنر مرحوم پدرش بود . ایشان بر علوم قدیمه و ادبیات احاطه داشت و از صدای خوش آهنگی برخوردار بود و با اساتید ادب و هنر نظیر استاد جلال الدین همائی , استاد تاج اصفهانی , استاد حسن کسائی و ..... حشر و نشر داشت , به همین جهت فضائی مستعد برای تربیت فرزندانش فراهم آورده بود. در چنین محیطی جوانه های عشق و علاقه به شعر و موسیقی در جان و دل وی شکوفا شد .
سراج موسیقی را با آموختن تنبک از سیزده سالگی آغاز کرده , سپس سنتور را در اصفهان نزد استاد ساغری آموخته و برای تکمیل آن از اساتیدی چون فرامرز پایور , رضا شفیعیان و پشنگ کامکار بهره جسته است . در زمینه آواز از محضر مرحوم استاد محمود کریمی و استاد محمدرضا شجریان استفاده کرده است . در حال حاضر هم به اغتنام فرصت از محضر ایشان اساتید موسیقی و تحقیق در شیوه قدما بهره می برد. شاگردی و تعلم را بالاترین توفیق زندگی خود می داند و به همین لحاظ به موازات آموزش موسیقی تحصلات خود را در رشته معماری و شهر سازی در دانشگاه شهید بهشتی ادامه داده و موفق به اخذ فوق لیسانس معماری شده است .
در برخی از آثار که باصدای او شنیده ایم مانند (باغ ارغوان , شرح فراق , بی نشان , آئینه رو , نرگس مست , ماه نو و ..... ) آهنگسازی را نیز به عهده داشته است .
تحقیقاتی در باب زیبائی شناسی هنر و معماری و تطبیقث وجوه اشتراک هنرها دارد که بصورت رساله نهائی دانشگاهی ارائه شده و بعضا" به صورت مقاله در مجلات فرهنگی , هنری به چاپ رسیده است .
آثار موسیقی که تاکنون از او منتشر شده است عبارتند از :
نینوا , باغ ارغوان , وصل مستان , شمس الضحی , یاد یار , آفاق عشق ( خسرو شیرین , لیلی مجنون ) , طریقت عشق , شرح فراق , آئینه رو , دل آرا , بی نشان , نگاه آسمانی , نرگس مست , بوی بهشت , شهر آشنائی , رویای وصل , وداع , عشق و مستی , نازنین یار , ماه نو و آئینه و آه و .......
تا کنون کنسرت های موسیقی موفقی در کشورهای فرانسه , انگلستان , سوئیس , هلند , آلمان , یونان , اسپانیا , چین , ترکیه , کره , کانادا , آمریکا , و روسیه داشته است .
در فرازی از یکی از مصاحبه های هنری چنین اظهار میدارد : من خود را شاگرد کوچک مدارج نخستین آستان هنر می دانم و امیدوارم تا آخر عمر خاک پای اساتید عارف و عاشق این دیار سرمه چشم من باشد.
آثار منتشر شده
نینوا
باغ ارغوان
وصل مستان
شمس الضحی
یاد یار
آفاق عشق (خسرو شیرین، لیلی مجنون)
طریقت عشق
شرح فراق
آئینه رو
دل آرا
بی نشان
نگاه آسمانی
نرگس مست
بوی بهشت
شهر آشنائی
رویای وصل
وداع
عشق و مستی
نازنین یار
ماه نو
آئینه و آه
قصه گیسو
خوشا سرو
راه بی نهایت
مسیحا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#89
Posted: 8 Sep 2013 18:14
مسعود کیمیایی ( کارگردان)
مسعود کیمیایی (۷ مرداد ۱۳۲۰، تهران) کارگردان و فیلمنامهنویس سرشناس ایرانی است. کیمیایی از چهرههای بحثانگیز و جنجالی سینمایی ایران است. او با ساخت فیلم قیصر در سال ۱۳۴۸، برای نخستین بار دو قطب هنری و تجاری سینما را به هم پیوند داد و از آغازگران موج نو در سینمای ایران بود. اغلب آثار کیمیایی در ژانر اجتماعی-سیاسی است. او علاوه بر فعالیتهای سینمایی، نوشتن رمان و شعر را نیز تجربه کردهاست. او همچنین برای نخستین بار در سال ۸۲ در فیلم مستند "هشتصد قدم در لاله زار" ساخته امید شریف موسوی، مقابل دوربین قرار گرفت و راوی اصلی این فیلم درباره خیابان مشهور طهران قدیم یعنی "لاله زار" شد که همواره در اغلب فیلمهای ساخته خودش و حتی رمانش نیز دلبستگی بسیار خود را به آن ابراز کرده است . کیمیایی بعد از انقلاب کارگاه آزاد فیلم را بنیان نهاد. وی در سال ۱۳۸۹ برای فیلم جرم اولین جایزه سینمایی خود را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
زندگی نامه
مسعود کیمیایی در روز ۷ مرداد ۱۳۲۰ در کوچه سید ابراهیم خیابان ری تهران زاده شد. پس از آن به ترتیب در کوچه دردار، آصفالدوله، سقاباشی، عینالدوله و سرانجام در خیابان بهار ساکن شد. او دو خواهر و یک برادر دارد. دیپلم متوسطه را از دبیرستان بدر گرفت. بعد از پایان دبیرستان کمکم وارد عوالم روشنفکری شد و همراه چند تن از دوستان علاقهمند، گروه انتشارات طرفه را بنیاد نهاد. از همان دوره به موسیقی هم علاقهمند شد و چند ساز مانند پیانو و گیتار را در حد غیر حرفهای مینوازد. اما بیشترین کشش و علاقه او به سینما بود. او تاکنون دوبار ازدواج کرده؛ نخست با گیتی پاشایی (آهنگساز و خواننده۱۳۷۰-۱۳۴۸)، که حاصل آن پولاد کیمیایی (بازیگر) بود و پس از آن با گوگوش، خواننده سرشناس (۱۳۸۲-۱۳۷۰).
کیمیایی تحصیلات آکادمیک کارگردانی ندارد. تمام آموختههای تکنیکی و فنی او از سینما به حضور در گروه دستیاران فیلم قهرمانان به کارگردانی ژان نگولسکو و دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران محدود میشود. فیلمهایی که کارگردانی نموده:قیصر.رضاموتوری.داش آکل.بلوچ.خاک. گوزن ها.غزل.سفرسنگ.خط قرمز.دندان مار.سلطان. جرم
کارنامه سینمایی
مسعود کیمیایی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۵ با دستیاری مرحوم ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز میکند. اولین فیلمش بیگانه بیا را در سال ١٣۴٧ و با تم جوان هوسباز و دختر فریب خورده در خانوادهای مرفه میسازد، که از ساختار مستحکمی برخوردار نیست و اقبال چندانی نیز در گیشه پیدا نمیکند. یک سال بعد قیصر وضع را تغییر میدهد. قیصر که بر اساس فیلم وسترن نوادا اسمیت (کارگردان: هنری هاتاوی) ساخته میشود، گرچه در نمایش اول خود در میان عامه مردم مورد پسند واقع نمیشود، اما در اکران دوم رکورد فروش را میشکند. قیصر به یک سمبل تبدیل میشود و داستانش هم به یک ژانر(انتقام شخصی). اتفاقی که تا آن زمان در سینمای ایران کمتر رخ داده بود، اما کیمیایی با استفاده از همان فرمولهای آشنای فیلمفارسی فیلمی غیر عادی میسازد که هم مخاطب را جذب میکند وهم به منتقدان نوید یک سینمای نوین را میدهد. بدینسان، قهرمان فیلم با بازی بهروز وثوقی به مردم معرفی میشود که ریشه در تاریخ و جغرافیای ایران دارد و مُبَلّغ نوعی انتقام فردی است که به مذاق ایرانیان ناموس پرست آن سالها (هر چند از قهرمانی فرنگی گرتهبرداری شده بود) خوشایند مینماید.
سال ١٣۴٨ به دلیل نمایش دو فیلم گاو (داریوش مهرجویی) و قیصر از نگاه مورّخین، نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران محسوب میشود. هر دو فیلم به سهم خود شالودهٔ موج نوی سینمای ایران را -البته در رویکردهایی متفاوت- تشکیل میدهند. کیمیایی در فیلمهای بعدیش مانند رضا موتوری و داشآکل با تکرارِ مایههای عصیان فردی در برابر ارزشهای اجتماعی رویهی گذشته را ادامه میدهد. رویکردی که علیرغم تبلیغ خصلتهای انسانی و جوانمردی از دیدگاه بسیاری به مسیر دیگری افتاده و مُبَلّغ قانونستیزی و ضد ارزشها میشود. در فیلم بعدیاش بلوچ به استفاده از سکس و پردهدری، محکوم میشود و سال بعد با بهرهبرداری از جایگاه ادبی کتاب آوسنه بابا سبحان از محمود دولتآبادی، دست به ساختن خاک میزند.
گوزنها که به زعم بسیاری سیاسیترین فیلم کیمیایی است در سال ۱۳۵۴ ساخته میشود و دو تیپ مختلف از قهرمان را در کنار هم قرار میدهد که در نهایت مکمل شخصیت هم میشوند. به باور بسیاری، این فیلم بههمراه قیصر مهمترین آثار کیمیایی پیش از انقلاب را شامل میشوند. غزل فیلم بعدی او که اقتباسی از کتابی از نویسندهی معتبر خورخه لوئیس بورخس است، شاید متفاوتترین و عجیبترین فیلم کارنامه او باشد. پس از آن سفر سنگ را میسازد که بهنوعی جنبهای پیشگویانه دربارهٔ انقلاب ایران به خود میگیرد. در سال ۱۳۶۱ فیلم خط قرمز را با بازی سعید راد کارگردانی میکند. این فیلم توقیف میشود و به جز یک بار نمایشش در جشنوارهٔ فجر دیگر هرگز نمایش داده نمیشود.
بیشتر اهالی سینما منسجمترین ساختهی بعد از انقلاب کیمیایی را دندان مار (۱۳۶۸) میدانند که برای دریافت جایزه خرس طلایی برلیناله نامزد میشود و نهایتاً جایزه ویژه همان جشنواره را دریافت میدارد. پس از آن استفادهی کیمیایی از چهرههای جوان، او را بهعنوان تصویرگر زندگی جوانان دههی هفتاد معرفی میکند. با فیلم سلطان پسرش پولاد کیمیایی را به عنوان بازیگر به سینما معرفی میکند. کیمیایی فیلمنامهی تمامی آثارش را خودش نوشته و همچنین تدوین و طراحی صحنه و لباس تعدادی از فیلمهایش، مانند گروهبان، ردپای گرگ، مرسدس و فریاد، را نیز خود به عهده داشتهاست.
فیلم جرم در سال ۱۳۸۹ برای کیمیایی اولین جایزه سینمایی از جشنواره فیلم فجر را به ارمغان آورد. او در مراسم افتتاحیه واختتامیه با سخنانی کنایهآمیز از اینکه پس از ۳۰ سال به یاد او افتادهاند گلایه کرد و در مراسم اختتامیه درحالی که با پسرش برای دریافت جایزهی بهترین فیلم به روی صحنه رفته بود تأکید کرد که فیلم سازی مستقل است وبه جایی وابسته نیست.
ویژگیهای سینمای کیمیایی
تِم اغلب فیلمهای کیمیایی را باورها و ارزشهایی میسازد که یا از بین رفته و یا کمرنگ شدهاند. کیمیایی از جوانمردی، غیرت و رفاقت تا سر حد مرگ قصه میگوید و قهرمانانش را با این صفات در بستر جامعهی امروزی با مشکلات سیاسی-اجتماعی درگیر میکند تا از ارزشهای خود دفاع کنند. ارزشهایی که مردم عامهپسند ممکن است دوستشان داشته باشند ولی با زندگی مدرن در تناقض میباشند. نقد اینگونه داد ستاندن که حتی گاهی به قیمت گذشت از هنجارها میباشد، موضوع مهمترین چالش منتقدان کیمیایی را تشکیل میدهد. آنها بر این باوراند که این روایتگری چیزی جز پافشاری لجوجانهی کیمیایی بر پنداری غلط نمیباشد.
اسطوره سازی و بیان تناقض ها
بخش مهمی از جذابیت فیلمهای کیمیایی مربوط به خلق شخصیتی اسطورهوار دارد. قهرمانی که در قلب اجتماع مبارزه میکند و از بین میرود، تا جهانِ خواستهی خود را بسازد و در این رهگذار است که تبدیل به یک اسطوره میشود.
دیالوگ نویسی
بارزترین توانایی کیمیایی در فیلمنامههایش دیالوگها و مونولوگهای خاص اوست. کیمیایی زبان عامیانه (کوچه و بازار) را به خوبی میشناسد و در ایجاد ضرباهنگ مناسب برای ادای آنها مهارت زیادی دارد. بههمراه علی حاتمی، کیمیایی را نیز باید خالق بخش عمدهای از مشهورترین دیالوگهای تاریخ سینمای ایران دانست. از آن جملهاند گفتارهای ناصر ملک مطیعی در فیلم قیصر و قریبیان و وثوقی در فیلم گوزنها. میتوان گفت پیام قهرمانان فیلمهای کیمیایی در چند دیالوگ مهم و منحصر به فرد در لابلای فیلم آشکار میشود. پیامی که آرمانهای ناب ایرانی را به تصویر میکشد.
کتاب هایی درباره مسعود کیمیایی
مسعود کیمیایی و جهان رمان / نقدی از آرش سنجابی و منصور یاقوتی/نشر افراز
هستی شناسی فهم / نقد ادبی از آرش سنجابی و منصور یاقوتی/ کتاب آمه
همکاری با کیمیایی
یکی از تواناییهای بالای کیمیایی بازی گرفتن از بازیگران خود است. به همین دلیل بسیاری از بازیگران بهترین بازیشان را در فیلمهای او ایفا کردهاند. امین تارخ بازیگر برجسته ایران دراین باره اینچنین گفتهاست: «بازیگران برنده اصلی فیلمهای کیمیایی اند». تعداد زیادی از بازیگران برجستهی سینمای ایران را کیمیایی مطرح کردهاست: فرامرز قریبیان، فریبرز عرب نیا، بهرام رادان، بهمن مفید، سعید کنگرانی، هدیه تهرانی، فریماه فرجامی، محمدرضا فروتن، فرامرز صدیقی، احمد نجفی، میترا حجار ،شیلا خداداد ، پولاد کیمیایی و... . کارگردانان مطرحی همانند امیر نادری، تهمینه میلانی، سامان مقدم و... نیز کار خود را ابتدا با سینمای کیمیایی شروع کردهاند. همچنین چهرههای مطرحی چون عباس کیارستمی، جعفر پناهی و اصغر فرهادی و ... نیز سابقه همکاری با کیمیایی را دارند.
حاشیه و جنجالها
کیمیایی پیش از انقلاب به عنوان یک فیلمساز مردمی (و گاهی سیاسی) شناخته شد. او پس از انقلاب هم سعی در نشان دادن مشکلات سیاسی-اجتماعی ایران داشت که هیچگاه به توفیق پیش از انقلاب خود دست نیافت. ولی در تمام این سالها، از جنجال موج نو در سینما با فیلم قیصر، سر وصدای فیلم گوزنها و آتش گرفتن سینما رکس آبادان گرفته تا توقیف فیلم خط قرمز، جنجال ازدواج با گوگوش و... همواره موضوع بحث بودهاست، به ویژه پس از انقلاب که انتقاد از فیلمهایش فزونی یافتهاست. البته کیمیایی معتقد است منتقدان به جای فیلمهایش خود او را نقد میکنند و مشکل اصلی آنها با زندگی شخصی اوست. روزنامه کیهان در سال ۱۳۵۴ گفتوگویی با مسعود کیمیایی منتشر میکند. کیمیایی دراین مصاحبه که در سایت پارس توریسم پس از سال ها منتشر شده میگوید:
«شغل من فیلمسازی نیست. بلکه من گاهی مشغول فیلم ساختن میشوم. زیرا سینما کوچک تر و بی حیاتر از آنست که همهی زندگی من باشد. اصولا هنر کوچکتر از آنست که همهی زندگی آدم باشد. این حرف را به حساب روشفکربازی نگذارید، چون من روشنفکر نیستم. فقط یک انسانم. این را به قشنگترین چیزهای زندگیم و به خون بچهام قسم میخورم که من روشنفکر نیستم!»
ترانه سرایی
گفته میشود کیمیایی با نام مستعار نصرت فرزانه برای اولین آلبوم گوگوش بعد از خروج از ایران، یعنی آلبوم «زرتشت»، ترانهسرایی کرد. خروج گوگوش از کشور و به دنبال آن تور کنسرتهای گوگوش، جنجالهای زیادی را به دنبال داشت. ولی آنچه که همگان بر آن اتفاق نظر دارند نقش کیمیایی در خارج شدن گوگوش از کشور و شکستن سکوت ۲۰ سالهی اوست.
فیلمشناسی
- بیگانه بیا (۱۳۴۷)
- قیصر (۱۳۴۸)
- رضا موتوری (۱۳۴۹)
- داشآکل (۱۳۵۰)
- بلوچ (۱۳۵۱)
- خاک (۱۳۵۲)
- گوزنها (۱۳۵۴)
- پسر شرقی (کوتاه، ۱۳۵۴)
- غزل (۱۳۵۵)
- اسب (کوتاه، ۱۳۵۵)
- سفر سنگ (۱۳۵۶)
- خط قرمز (۱۳۶۱)
- تیغ و ابریشم (۱۳۶۴)
- سرب (۱۳۶۷)
- دندان مار (۱۳۶۸)
- گروهبان (۱۳۶۹)
- ردپای گرگ (۷۱-۱۳۷۰)
- تجارت (۱۳۷۳)
- ضیافت (۱۳۷۴)
- سلطان (۱۳۷۵)
- مرسدس (۱۳۷۶)
- فریاد (۱۳۷۷)
- اعتراض (۱۳۷۸)
- سربازهای جمعه (۱۳۸۲)
- حکم (۱۳۸۳)
- رئیس (۱۳۸۵)
- محاکمه در خیابان (۱۳۸۷)
- جرم (۱۳۸۹) صدابرداری گفتار در استودیو موسسه فرهنگ و هنر رها فیلم
آثار مکتوب
- جسدهای شیشهای، رمان، ۱۳۸۰، انتشارات آتیه
- زخم عقل، دفتر شعر، دی ماه ۱۳۸۲، نشر ورجاوند
- حسد (بر زندگی عین القضات)
جوایز
برنده جایزه بهترین کارگردانی در دومین جشنواره سینمایی سپاس تهران (۱۳۴۸) برای فیلم قیصر
نامزد شرکت در جشنواره بینالمللی فیلم برلین برای فیلم قیصر
نامزد جایزهی خرس طلایی جشنوارهٔ فیلم برلین برای فیلم دندان مار (۱۹۹۱)
برندهی جایزهی تقدیر ویژه جشنوارهٔ فیلم برلین برای فیلم دندان مار (۱۹۹۱)
نامزد جایزهی شیر طلایی جشنوارهٔ فیلم ونیز برای فیلم گروهبان (۱۹۹۲)
کاندید تندیس زرین بهترین طراحی صحنه و لباس از اولین دوره جشن خانه سینما برای فیلم سلطان
جایزه ویژه منتقدان برای فیلم جرم در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر
نامزد جایزه بهترین آنونس بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلمها از هشتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سراب
برندهی جایزهی سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جرم (۱۳۸۹)
نامزد تندیس حافظ برای فیلم محاکمه در خیابان (۱۳۹۰)
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 23330
#90
Posted: 1 Nov 2013 17:39
پوریا پور سرخ
متولد ساعت 4 صبح روز چهارم تیرماه 1356 است.او در محله جردن تهران متولد شده و بزرگ شده همانجاست و فرزند اول خانواده است.دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خود دارد که هر سه نفر انها دانشجو هستند.مادرش معلم زبان است و پدرش بازنشسته شرکت نفت می باشد.مجرد است و به این زودیها هم قصد ازدواج ندارد.بسیار به کانون گرم خانواده اش می بالد و به خوبی از خانواده اش یاد می کند.در خانواده پورسرخ همه دارای تحصیلات عالیه هستند.خواهرها و برادر پورسرخ مثل خوداو مجرد هستند.
پوریا در کودکی بسیار شروشیطان بوده.البته با همه این تفاسیر درسهایش عالی بوده.از بس که درسهایش خوب بود به سادگی وارد دانشگاه شد.او بر خلاف عقیده والدینش رشته تحصیلی اش را خودش انتخاب کرد.علاقه زیاد او نسبت به رشته تحصیلی اش انقدر بود که بعد از گذراندن چند ترم وارد بازار کار شد.حتی بعد ازاخذ مدرک کارشناسی ارشد مدتی را برای کار به خارج از کشور رفت و همزمان به تحصیل هم ادامه داد.از انجا که پدرش در شرکت نفت بوده دوران دبستان را در شهرهای مختلف به خصوص شهرهای جنوبی بوده است.در دوران راهنمایی در مدرسه شهید باهنر تهران و دوران دبیرستان را در مدرسه رازی گذرانده است.دوران لیسانسش را در رشته اصلاح نباتات دانشگاه شیراز که در اخرین سال تحصیلی رتبه سوم را به دست اورده است.دوران فوق لیسانس را در تهران و رشته فیزیولوژی گیاهی گذراند که باز هم با رتبه سوم,فارغ التحصیل شد.
پشتکار در کار
او قبل از ان که در سریال وفا بازی کند,همزمان با ورودش به مقطع دکترا پیشنهاد بازی در سریال تلویزیونی فرار بزرگ را پذیرفت و با این کار وارد حرفه بازیگری شد.پوریا به خاطر این که هم درس می خواند و هم کارش را که به رشته تحصیلی اش مربوط بوده را انجام می داد و ازسوی دیگر وارد عرصه بازیگری شده بود شبانه روز وقت گذاشت تا بتواند به خوبی از عهده کارهایش براید.به قول خودش حتی در 24 ساعت وقت کم می اورد اما پشتکارش واقعا عالی و مثال زدنی بود.
در اواخر سال1384 پیشنهاد بازی در سریال((وفا)) را به سفارش اقای لطیفی پذیرفت.شخصیت ژوبین پناهی انقدر برای او جذاب بود که نتواند نه بگوید.به نظر پوریا سپردن نقش ژوبین به او یکی از شانس های بزرگ زندگی اش بود.به خاطر بازی در سریال وفا چندین ماه درگیر این پروژه بود.حتی دو ماه را در لبنان سپری کرد.با پخش سریال وفا زندگی او وارد مرحله تازه ای شد.خیلی زود عکسها و پوسترهای او در همه جا پخش شد.اسم او یک شبه بر سر زبانها افتاد و به اوج رسید.البته این اتفاق فرخنده باعث شد تمام فعالیت های قبل از عیدش مثل تحصیل و کارش مختل شود.البته باید گفت هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.
بی انضباط ترین
پوریا شاگرد بسیار درسخوان و زرنگی بوده در سال 1374 یک بار در کنکور تجربی شرکت کرده و قبول شد اما حرف و حدیث ها تازه شروع شد.با این که پوریا فوق العاده درسخوان بوده خیلی ها شرکت در کنکور تجربی او را به خاطر ضعف در درس های ریاضی و فیزیک می دانستند.پوریا به اصرار خانواده و به خاطر ثابت کردن ادعاهای دروغ اطرافیان در کنکور ریاضی هم شرکت کرد و در رشته مهندسی عمران هم قبول شد.پوریا حتی در کنکور پزشکی دوبار شرکت کرد و برای اثبات شایستگی هایش با امتیاز بالاتر از رشته تحصیلی اش قبول شد.با وجود مخالفت خانواده با رشته تحصیلی اش توانست انها را مجاب کند که با ادامه رشته تحصیلی مورد علاقه اش موافقت کنند.پدر و مادر پوریا به شدت مخالف ادامه تحصیل او در رشته مهندسی کشاورزی بودند.
با وجود درسخوان بودن پوریا به هیچ عنوان بچه ارام و سربه زیری نبوده تا انجا که عالم و ادم را از دست خود عاصی کرده بود اما درسخوان بودن او مانع از برخورد اولیای مدرسه با او می شد.به جز جغرافیا انضباط همه درسهایش در حد عالی بود.پوریا در تمام دوران تحصیلش از جغرافیا گریزان بود به حدی که یک بار مجبور شد با تک ماده قبول شود.با وجود ان که همیشه در درسهایی مثل فیزیک و ریاضی و شیمی و مثلثات و هندسه 20 می گرفت در دوران دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کرد.او در تمام دوران تحصیلی اش از شاگردان ممتاز به شمار می رفت و کمترین نمره های کارنامه اش همان نمره های انضباط بوده که با ارفاق اولیا مدرسه و به خاطر کم نشدن معدلش 17 و 18 می شده است.
تلاش شبانه روزی
با وجود همزمانی تحصیل و کار و بازیگری پوریا هرگز شانه خالی نکرد.حتی به خاطر ادامه تحصیل دو سال را خارج از کشور و با شرایط مدرن امروزی گذراند.در سال 1382 به تهران بازگشت با وجود کار و تحصیل و موفقیت در مقطع کارشناسی ارشد و پرداختن به شغل بازیگری و فشار کار و تحصیل مردانه ایستاد وبا پشتکار شخصی اش زیر فشار درس و هنر مقاومت کرد و توانست از عهده همه موارد به خوبی براید.او هیچ وقت حاضر نشد یکی از کار و هنر و تحصیل را کنار بگذارد و به خاطر موفقیت در همه موارد شبانه روز وقت گذاشت.
قطار شایعه
با وجود این که زمان زیادی از مطرح شدن پورسرخ در جامعه هنری نمی گذرد شایعات فراوانی از سوی افراد و نشریات مختلف به دنبال اوراه افتاده است.او همواره با خونسردی و متانت خاصی با این شایعات برخورد کرد و توانست دهان همه منتقدان و شایعه سازان را ببندد.پورسرخ معتقد است که به دنبال هر کسی که کمی به چشم می اید و مطرح می شود شایعه هست و خواهد بود خواه و ناخواه مردم به این شایعات دامن می زنند.این موضوع هم به نحوه برخورد کسی که شایعه در مورد او ساخته شده بر می گردد,البته من کاری با حواشی ندارم اما هر وقت به مطلب یا تیتری برمیخورم که خیلی غلو کرده حتما با ان نشریه تماس می گیرم و با سردبیرش صحبت می کنم. اما باور کنید اصلا اهل شکایت نیستم مطمئنا اکثر نشریات این شایعات را برای فروش بیشتر تیتر یک می کنند.
و دیگر
از دید او سینما و تلویزیون واقعا بی رحم است.خیلی ها مدتی جزو سوپراستارهای سینما بوده اند و بار سینما را به دوش کشیده اند اما حالا با بی مهری مواجه شدند و خدا می داند اخروعاقبت من چه خواهد شد اما من هرلحظه خودم را برای خداحافظی با سینما و تلویزیون اماده کرده ام و همیشه و هرلحظه که بخواهم می توانم این کار را بکنم.من به این حرفه به عنوان یک شغل درامد زا نگاه نمی کنم و دلبستگی ام به خاطر علاقه به هنر است نه چیز دیگر.اما به هر حال من برای بهتر شدن کارم در هر زمان تلاش لازم را انجام می دهم.
از دوستان صمیمی اش که نقش به سزایی در زندگی اش ایفا کرده غلامحسین لطیفی است که در سریال فرار بزرگ و به پیشنهاد او ایفاگر نقش فرهاد بود که این اشنایی در سریالهای وفا و صاحبدلان انجامید.این دوستی انقدر پیش رفته که حتی در رابطه با مسائل خصوصی زندگی اش پیش از خانواده اش با اقای لطیفی مشورت می کند.
در میان فوتبالیست های تاریخ ایران«ناصر حجازی»اسطوره پوریا پورسرخ است که از نظر او«زمین تا اسمان» با بقیه فرق دارد و بی رقیب در صدر لیست محبوب ترین و بهترین های تاریخ فوتبال ایران ایستاده است.«علی پروین»هم به خاطر خدماتی که به عنوان بازیکن,کاپیتان و مربی به فوتبال ایران کرده مورد احترام شدید پوریاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7