انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 2 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین »

معرفی و نقد فیلمهای خارجی


زن

 
Halloween III: Season of the Witch

کارگردان: Tommy Lee Wallace
بازیگران: Tom Atkins, Stacey Nelkin, Dan O'Herlihy
محصول: 1982 - آمریکا
مدت زمان: 96 دقیقه
داستان: یک کارخانه ماسک سازی به مناسبت روز هالووین در صدد ساختن ماسک هایی ست که می تواند جان میلیون ها کودک را بگیرد.

پس از استقبال فوق العاده ای که از فیلم کلاسیک جان کارپنتر، هالووین به عمل اومد، ساختن دنباله تقریبا اجتناب ناپذیر بنظر می رسد. هالووین 3 که الان قصد معرفیش رو دارم یه تفاوت عمده و حیاتی با دیگر دنباله های فیلم اصلی (که فکر کنم 10 تایی باشن) داشت و اونم این بود که کاراکتر اصلی (که مایکل مایرز آدمکش بود) رو از داستان حذف کرد. این اتفاق مهمترین دلیل برای عدم اقبال بیننده ها نسبت به فیلم بود. اما اگه یه نگاه بی طرفانه داشته باشیم و به فیلم به چشم یه فیلم مستقل (و نه یه دنباله هالووینی) نگاه کنیم، میشه گفت که فیلم گلیم خودش رو به خوبی از آب بیرون می کشه. یعنی با یه سکانس جالب شروع میشه، قصه سر راستی داره، داستانش رو خوب تعریف می کنه و فضای سینمای دهه 70 و 80 آمریکا به خوبی به تصویر می کشه. هر چند که تو بحث ترسناک بودن به پای فیلم اول نمی رسه، اما نسبت به بقیه دنبال ها که کلیشه واقعی ژانر اسلشر هستن، داستان بهتر و متفاوت تری رو تعریف می کنه.
فیلم تک سکانس های خوبی داره، از جمله اون سکانسی که یکی از ماسک ها رو سر بچه می بینیم و بلایی که سرش میاد
البته نقد کردن این فیلم کار آسونی نیست. چون چیزی واسه نقد کردن نداره و در کل میشه گفت یه B Movie سرگرم کننده ست!
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
Prince Of Darkness
کارگردان: John Carpenter
بازیگران: Donald Pleasence, Jameson Parker, Victor Wong, Lisa Blount
محصول: 1986 - آمریکا
مدت زمان: 102 دقیقه
داستان: یه گروه تحقیقاتی دانشگاهی برای انجام تحقیق در مورد استوانه ای مرموز به کلیسایی نقل مکان می کنند. استوانه ای که اگر باز شود، می تواند به معنای انتهای دنیا باشد!

جان کارپنتر، کارگردان این فیلم رو یکی از خدایگان سینمای وحشت می دونن. لقبی که بنظر من بطور کامل برازنده ش هست. از فیلم های دیدنیِ دیگه ش می تونم به The Thing، هالووین و They Live اشاره کنم. تا اونجایی که من می دونم تنها فیلمایی از جان کارپنتر که تو اونها به تقابل بین خدا و شیطان و ارواح و ... اشاره شده، همین شاهزاده تاریکی و Village Of The Damned باشه.
فیلمای جان کارپنتر براحتی قابل تفکیک کردن از فیلمای دیگه هستن. یعنی سبک کارگردانیش، بازی گرفتن از بازیگراش، درون مایه فیلم هاش و موسیقی های متنی که خودش می سازه کاملا با کارگردان های دیگه جداست و قابل تشخیصه. این مزیت کارگردان مؤلف بودنه!
تو این فیلم تم اصلی همون تقابل بین خدا و شیطان هست. فضای فیلم، فضای ترسناکی هست. ساختمان کلیسا، موسیقی متن و ایده داستانی خوب به ترسناک شدن فضای فیلم کمک کرده.
هر نکته ای از فیلم رو بخوام توضیح بدم، لذت دیدنش خراب میشه. فقط بگم که لحظات دلهره آور تو فیلم زیاده. فیلم رو چون خیلی وقت پیش دیدم، به طور کامل یادم نیست. اما صحنه هایی هست مثل حامله شدن تدریجی یکی از دخترها که از صحنه های جالب فیلمه. یا صحنه های که سوسک ها یکی از افراد بیرون کلیسا رو می خورن!
یکی از نکته های منفی فیلم بازی سرد و بی روح بازیگرای فیلمه که باعث میشه هیچ گونه احساس همدردی با شخصیت هاشون نداشته باشیم.
این فیلم رو ده یازده ساله که بودم از ویدئو کلوپ کرایه کردم و نگاه کردم. اون موقع برام یکی از ترسناک ترین فیلم هایی بود که دیدم و البته ناقص ترین ها! چون نسخه دوبله بود و نسخه اصلی رو که دیدم، متوجه شدم بعضی جاهاشو (که هیچ مشکلی نداشتن) پخش نکرده. بهر حال شاهزاده تاریکی هنوزم می تونه بعنوان یه فیلم ترسناک خوب بیننده رو از خودش راضی نگه داره.
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
Dog Soldiers
کارگردان: Neil Marshall
بازیگران: Sean Pertwee, Kevin McKidd, Emma Cleasby, Liam Cunningham
محصول: 2002 - بریتانیا
مدت زمان: 105 دقیقه
داستان: یه جوخه نظامی به منظور انجام عملیاتی آموزشی وارد جنگل های اسکاتلند می شوند. در حین عملیات با جسدهایی تکه تکه و له شده برخورد می کنند که مربوط به سربازان عملیات دوره قبل هستند. سربازانی که توسط گرگ-انسان ها به این حال و روز درآمده اند!

ژانر وحشت از ریز ژانرهای مختلفی تشکیل شده. مثل زیر ژانر دلهره، سلاخی، روانشناسانه و .... شاید بشه یکی دیگه از این زیر ژانرها رو متعلق به فیلم های ترسناکی که روی محور گرگ نماها می چرخن، دونست. سربازان سگی می تونه بعنوان یکی از بهترین فیلم هایی که تو این سبک ساخته شده، شناخته بشه.
فیلم داستان یه گروه سرباز به همراه فرمانده شون رو روایت می کنه که واسه یه عملیات آموزشی به جنگل های اسکاتلند اومدن. میشه اینجا رو بخش اول فیلم دونست. جایی که هنوز خبری از موضوع اصلی فیلم نیست و بیشتر سکانس ها شامل دیالوگ های طولانی با لهجه غلیظ بریتانیایی بازیگراست. تا جایی که متوجه جسد های تیکه تیکه شده یه سری سرباز میشن و فرمانده گروه قبلی رو که زخمی شده، پیدا می کنن. این لحظه یکی از زیباترین و در عین حال ترسناک ترین سکانس های فیلم به نمایش در میاد. جایی که گروه در حال فرار از دست گرگ نما توی جنگل هستن و بی هدف به سمت جاده حرکت می کنن و موضوع وقتی ترسناک تر میشه که بدون تیرهای توی تفنگ هاشون مشقیه! فیلمبرداری این سکانس بنظر من خیلی جالب بود. بعد از اون یه جوری خودشون رو به یه کلبه تو دل جنگ می رسونن و از اینجا که عملیات اصلیشون که عملیات زنده موندن هست، شروع میشه.
فیلم سربازان سگی تمام آیتم های یه فیلم ترسناک خوب رو در خودش داره. فیلمش شاهکار نیست، اما فیلم بسیار خوبیه و صد در صد ارزش دیدن داره. گرگ نماهایی که تو این فیلم می بینید واقعا ترسناک هستن و براحتی و با گلوله کشته نمیشن. از نظر سر و شکل یا همون جلوه های ویژه هم خیلی خوب روشون کار شده. از اون طرف درگیری هایی گه بین سربازها و گرگ نماها پیش میاد واقعا خوب از آب دراومده. از سوراخ های فیلمنامه خبری نیست. موسیقی فوق العاده زیبایی بخصوص سکانس پایانیش داره. احساس همدردی فوق العاده با شخصیت فرمانده داشتم. از هپی اند های معمول توی سینمای هالیوود خبری نیست. خوشبختانه از سکانس ها و داستان های فرعی سانتیمانتال هم توی داستان وجود نداره. چون این فیلم یه فیلم انگلیسیه.
سربازان سگی فیلمیه که با گذاشتن خودتون بجای شخصیت های داستان، می تونید مزه واقعی یه فیلم ترسناک رو بچشید!
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
The Thing 1982
کارگردان: John Carpenter
بازیگران: Kurt Russell, Wilford Brimley, T.K. Carter
محصول: 1982 - آمریکا
مدت زمان: 109 دقیقه
داستان: یه گروه دوازده نفره از محققان که در قطب جنوب مستقر هستند، مورد هجوم یک موجود بیگانه قرار می گیرند. اگرچه برخلاف دیگر موجودات فرازمینی که براحتی قابل شناسایی هستند، این موجود به راحتی به شکل هر موجود زنده ای که با آن برخورد کند در می آید. دیری نمی گذرد که اعضای کمپ دچار تردید شوند که چه کسی تحت مالکیت این موجود در آمده است.

شاهکار بی چون و چرای جان کارپنتر. این فیلم باز سازی فیلم کلاسیک The Thing From Another World 1951 هست. اگرچه گفته شده جان کارپنتر بازسازی مو به مویی از اون فیلم کلاسیک انجام نداده. گفته میشه فیلم کلاسیک بیشتر روی وجود یه هیولای بیگانه و ترس از اون مانور داده، اما توی فیلم جان کارپنتر پارانویا بیشتر نمود داره.
شاید بشه گفت بهترین جنبه این فیلم جلوه های ویژه فوق العاده شه که با توجه به سال ساخت فیلم (1982) در نوع خودش بی نظیره و با یکی از عجیب ترین موجوداتی که تابحال توی فیلمها دیدید، مواجه می شید. جالبه بدونید مسؤل جلوه های ویژه این فیلم اون زمان فقط 22 سال سن داشته!
هیچ گونه شخصیت پردازیِ قابل توجهی تو این فیلم صورت نمی گیره. فقط اسم و شغل شخصیت ها. نه چیزی درباره گذشته شون و نه چیزی درباره ی زندگی شخصی. که اتفاقا یکی از نقاط قوت فیلم محسوب میشه.
بازی بازیگرها در نوع خودش عالیه. اونا شخصیت افرادی که در یک کمپ قطبی تنها و وحشت زده هستن رو به شکل قابل باوری به اجرا گذاشتن.
سکانس آزمایش خون برای تشخیص اینکه چه کسی به تسخیر اون موجود در اومده، یکی از جاودانه ترین سکانس ها تو سینمای وحشته. تک صحنه های زیبای دیگه هم تو فیلم پیدا میشه.
فضاسازی فیلم فوق العاده ست. بجز چند صحنه ی ابتدایی، اکثر مدت زمان فیلم توی شب فیلمبرداری شده.
بازی و شخصیت کرت راسل توی این فیلم واقعا موندگاره.
در کل دیدن این فیلم رو از دست ندید.
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
Wishmaster 1997

كارگردان:Robert Kurtzman
محصول:1997 امريكا
مدت 90دقيقه

داستان: اين فيلم تقريبا يكي از اولين فيلمهايي بود كه ديدم پس شايد نتونم تمام و كمال روايت كنم
داستان در مورد شيطاني است كه در ايران قديم يعني پرشيا بود و در ان زمان قدرت كاملي داشته و حاكم زمان به وسيله ياقوتي قرمز رنگ شيطان را طلسم و به درون ياقوت ميفرستد.... بعد از چندين هزار سال اين ياقوت به امريكا برده ميشود و شيطان به طريقي طلسم راشكسته و براي احاطه بر كل زمين با فردي كه طلسم راشكسته دست و پنجه نرم ميكند....اين فيلم تا نسخه 4 پيش رفت ولي متاسفانه من نديدم كه بخوام در موردش توضيح بدم . از حيث نام اين فيلم ارباب ارزوها نام گرفته كه اين شيطان پس از خروج 3 ارزوي فرد باز كننده طلسم رو براورده و بعد از ان كل زمين رو به نابودي ميكشه

تا اونجايي كه ذهنم ياري ميكنه كاراكترهاي فيلم خوب بودند و پايان فيلم جالب بود . متاسفانه نميشه بيشتر در موردش توضيح داد
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
Ringu 1998

کارگردان: Hideo Nakata
بازیگران: Nanako Matsushima, Miki Nakatani, Yûko Takeuchi
محصول: 1998 - ژاپن
مدت زمان: 96 دقیقه
داستان: در توکیوی ژاپن نوار ویدئویی مرموزی پیدا شده که هر کس آن را تماشا کند بعد از هفت روز می میرد.

فیلمی بسیار زیبا در خرده ژانر دلهره. انصافا با اولین سکانس فیلم می فهمی که با یه فیلم اوریجینال طرف هستی. حتی صدای زنگ تلفن هم (به اون صورت منعکس کننده ای که توی اتاق می پیچه) با بقیه زنگ هاییکه تا حالا شنیدید، تفاوت داره. البته این فیلمو یکی دو ماه پیش دیدم، اما از اون وقتی که دیدمش، مرتب توی ذهنم مرورش می کنم.
فیلمش به معنای واقعی کلمه ترسناکه، نه از این ترس هایی که بهش میگن "Cheap Horror" بلکه این داستان فیلمه که باعث میشه فکرتون مشغول فیلم بشه. شاید خود فیلم صحنه وحشتناکی به اون صورت نداشته باشه (مگه اینکه نصف شب فیلمو ببینیدو توی چند سکانس آخر یکم بترسید) اما تمام توجه تون فقط باید به داستان فیلم باشه. یادمه یه جا خوندم که از کارگردان این فیلم انتقاد کرده بودن که چرا تمام تمرکز وحشت فیلم رو روی داستان گذاشته و خود صحنه ها اون جور که باید و شاید تماشاگر رو نمی ترسونه، کارگردان هم برای قسمت دوم فیلم از این روش استفاده کرد و علیرغم اینکه صحنه های ترسناکش نسبت به فیلم شماره 1 بیشتر بود، اما از نظر هنری نسبت به فیلم اول اثر ضعیف تری از کار در اومد. فیلم حلقه 2 رو شاید یه بار نگاه کنی و دیگه سراغش نری، اما حلقه اصلی قابلیت چندین بار تماشا کردن رو داره.
داستانش واقعا بکر هستش، اینکه دختری با نگاه کردن به کسی می تونه درجا نابودش کنه. اینکه بخاطر شوم بودنش، ناپدریش می اندازش توی چاه، مادرش (که جریان رو پیش بینی می کرده) خودش رو توی آتشفشان می اندازه
چرا دختر (ساداکو) 7 روز به قربانی ها مهلت میده؟ چون تا قبل از مرگش هفت روز توی چاه زجر می کشیده و سعی می کرده بالا بیاد. چرا هر کس که نوار رو کپی می کنه می تونه از این طلسم فرار کنه؟ چون ساداکو می خواد که افراد بیشتری از راز مرگش باخبر بشن
و خیلی چیزای دیگه که هر چی توی داستان متمرکز بشی به نکته های جالب تری می رسی.
اصلا وقت عزیز و محترم و ... تون رو با دیدن نسخه هالیوودی حلقه هدر ندید، اما اگه کفگیرتون به ته دیگ رسیده بود (دیگه فیلم نداشتید) اشکال نداره نگاهش کنید
این دو فیلم رو مقایسه کنید تا بفهمید سینمای هالیوود توی هر رشته ای استعداد داشته باشه توی خراب کردن فیلم های دلهره شرق آسیا واقعا رو دست نداره!
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
The Texas Chainsaw Massacre

کارگردان: Marcus Nispel
بازیگران: Andrew Bryniarski, Ed Gein, Jessica Biel, John K. Russell, Jonathan Tucker
محصول: 2003 امریکا
مدت زمان: 98دقیقه

داستان: فیلمی در اعماق جنگل و روستایی دور افتاده....... و داستان از زمانی اغاز میگردد که چندتا پسر و دختر به قصد سفر و پیک نیک راه را به ناکجا اباد میبرند

شروع فیلم به طریق بسیار جالبی شروع می شود هنگامی که دختر ها و پسرها در ماشین ون شروع به سفر میکنند در بین راه به یک غربیه بر میخورند ........!! ترس را میتوان از لحاظ امدن دختر در فیلم احساس کرد ترسی که دختر از فردی خارجی داشته و به همراه خود به دیگر سرنشینان می دهد.... هنگامی که دختر غریبه سوار خودرو میگردد گویان نفس راحتی میکشد ولی ترس دوباره او را فرا میگیرد!!

زیرا گروه دخترها و پسرها در مسیر مخالف دختر در حرکت بودند ...دختر غریبه با دیدن این وضعیت و برگشتن به ان محل ترس را در ماشین و به سرنشینان منتقل میکن و پس از اسرار از منصرف کردن گروه و برگشتن در حالی که میبیند گروه به مسیر خود ادامه میدهند دست به خودکشی میزند.....!!

حال گروه به روستا یی میرسند و ماجرا را باید تنها دید.......


شروع داستان و فیلم بسیار عالی میباشد به نحوی که به بینند این حس را منتقل میکند مگر چه واقعه ایی رخ داده که این گونه دختر غریبه در وحشت فرو رفته و حاضر است خودکشی کند ولی به ان محل برنگردد.... این داستان طبق شواهد موجود بر اساس واقعیت ساخته شده و طی چندید دهه در امریکا به وقوع پی وسطه
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
Christine

کارگردان: John Carpenter
بازیگران: Keith Gordon, John Stockwell, Alexandra Paul, Robert Prosky
محصول: 1983 - آمریکا
مدت زمان: 110 دقیقه

داستان: آرنی کانینگهام بچه درسخونی که همه دستش میندازن، یه ماشین قدیمی به اسم کریستین می خره که دارای نیروی شیطانیه و باعث میشه که شخصیت آرنی هم کم کم تغییر کنه!
جان کارپنتر این فیلم رو که اقتباسی از رمان کریستین اثر استفن کینگ هست، بعد از پروژه تاریخ ساز The Thing کارگردانی کرد. فضای فیلم و لوکشین هایی که توش فیلمبرداری شده خیلی خوب با بیننده ارتباط برقرار می کنن و فضایی که سینمای دهه 80 آمریکا داشت رو بخوبی به تصویر می کشن.
معمولا تو ژانر ترسناک انتظار بازی خوب از بازیگرها نباید داشت، اما استثنائا تو این فیلم بازیگرها کارشون رو بخوبی انجام دادن. مخصوصا بازیگر نقش آرنی کانینگهام. جان کارپنتر ابتدا در نظر داشت که از بازیگرای معروفی تو نقش های اصلی استفاده کنه، اما در آخر تصمیم گرفت که از بازیگرای گمنام بازی بگیره. شخصیت دارنل (صاحب گاراژ) هم بامزه از آب در اومده.
ایده داستانی فیلم که از روی رمان اقتباس شده ایده خوبیه و در نتیجه ش یه فیلم سرگرم کننده و عامه پسند (که لزوما تماشاگر رو نمی ترسونه) ساخته شده. شاید اشکالاتی که بشه از داستان گرفت اینه که مشخص نمیشه این نیروی شیطانی ماشین از کجا اومده. یا اینکه مثلا دوره گذار شخصیت آرنی که یه بچه درسخون به یه انسان پلید که ماشینش رو از همه چیز بیشتر دوست داره، چرا انقدر سریع صورت گرفته. یعنی ما آرنی رو می بینیم که یه پسر عینکیه که هیچ اراده ای از خودش نداره، اما تو سکانس بعد دیگه عینک به چشماش نمی زنه و شخصیتش کاملا عوض شده. بهرحال اینا ایراداتی هست که میشه به فیلم گرفت، اما جان کارپنتر این هنر رو داره که علیرغم یه اقتباس نه چندان خوب از داستان، نتیجه کارش سرگرم کننده از آب در اومده.

موسیقی های راک اند رول کلاسیکی هم که تو فیلم نواخته میشه، واقعا زیبا هستن و چند تا از سکانس های فیلم رو (از جمله اونجا که آرنی با ماشینش تنهاست) به یاد موندنی کردن. اولین ترانه ای که توی فیلم شنیده میشه (Bad To The Bone) توی فیلم Terminator 2 هم قرار داده شده.
سکانس های انتقام گرفتن کریستین و اون جاهایی که بعد از خراب شدن دوباره مثل روز اولش میشه هم خوب در اومده. پایان بندی فیلم هم معقول بود.
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
28Days Later


کارگردان: Danny Boyle
بازیگران: Cillian Murphy, Naomie Harris, Brendan Gleeson, Megan Burns
محصول: 2002 - بریتانیا
مدت زمان: 113 دقیقه

خلاصه داستان: داستان از جایی آغاز می شود که گروهی از حامیان حقوق حیوانات به یک آزمایشگاه حمله کرده و قصد آزاد کردن میمون هایی را دارند که جهت آزمایش درون قفس قرار داده شده اند. پزشکی که در آنجا حضور دارد، ان ها را از اینکار منع می کند، اما در نهایت در قفس ها باز شده و میمون ها که ناقل یک بیماری خطرناک هستند، به آن ها حمله ور می شوند. پس از این سکانس مردی را می بینیم که روی تخت بیمارستان دراز کشیده و بیدار می شود و بی خبر از همه جا سفر خود را در لندن خالی از سکنه آغاز می کند ...

یکی از ویژگی های این فیلم که اونو از بقیه فیلم های ژانر زامبی متمایز می کنه اینه که حجم خیلی کوچیکی از تمرکز فیلم روی زامبی ها و گریم زامبی و ... قرار گرفته. بطوریکه تعداد زامبی هایی که توی فیلم می بینیم به انگشتان دو دست هم نمی رسه. حتی شاید نشه به معنای رایج فیلم های زامبی و آدمخواری اسم این موجودات رو زامبی گذاشت و بیشتر میشه گفت دچار مرض هاری شدن. مثل زامبی ها ادا و اطوار در نمیارن و آروم راه نمیرن. بلکه با سرعت طعمه خودشون رو دنبال می کنن و یه جورایی ایده فیلم Dawn Of The Dead 2004 که زامبی های دونده تو فیلم وجود داره، از این فیلم گرفته شده.
سکانس های لندن خالی از سکنه و سوت و کور واقعا بی نظیر کار شده. سکانس های فرار از دست زامبی ها هر چند کم هستن، اما واقعا نفس گیر از آب دراومدن. مثلا اونجایی که در حال عوض کردن لاستیک پنچر شده ماشین هستن، در حالیکه زامبی ها در یکی قدمیشون قرار دارن. یا سکانس گشت و گذار توی سوپر مارکت.
یکی دیگه از ویژگی های بارز فیلم داشتن داستان (اونم نه از نوع آبکیش) بود. فیلم واقعا یه داستان برای تعریف کردن داشت و ساخته نشده بود که فقط 4 تا زامبی رو در حال خوردن انسان ها نشون بده. سیر داستان جوری بود که نزدیکای آخر فیلم دیگه نگران حمله زامبی ها نبودی و نقش منفی داستان بیشتر انسان ها بودن. پایان بندی فیلم هم معقولانه بود.
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
نقد و بررسی فیلم نقد و بررسی فیلم رزیدنت اویل:مجازات ( Resident Evil: Retribution )



رزیدنت اویل : مجازاتResident Evil: Retribution
کارگردان : Paul W.S. Anderson
نویسنده : Paul W.S. Anderson
بازیگران :
Milla Jovovich ... Alice
Sienna Guillory ... Jill Valentine
Michelle Rodriguez ... Rain
Aryana Engineer ... Becky

و...
ژانر : اکشن
رده سنی : R( مناسب برای افراد بالای 17 سال)
زمان : 95دقیقه



وقتی اسم « رزیدنت اویل » شنیده می شود، همه به یاد بازی کامپیوتری معروفی می افتند که بیش از ده سال از ورودش به دنیای بازی ها می گذرد. این عنوان به اندازه کافی در دنیای گیمرها معروف و محبوب بود که تصور ساخته شدن فیلمی براساس آن راحت باشد و این اتفاق هم در سال 2002 به وقوع پیوست و حالا در سال 2012 ، پنجمین قسمت از سری فیلمهای « رزیدنت اویل » با نام « مجازات » روانه سینماها شده. متاسفانه علی رغم پتانسیل بالایی که این سری از فیلمها برای تبدیل شدن به یک اثر در خور توجه داشتند، مجموعه « رزیدنت اویل » هرگز نتوانست به محبوبیت قابل توجهی دست پیدا کند. در سالهای اخیر سازندگان روند این فیلم را تبدیل به یک اکشن تمام عیار کردند که در آن فقدان فیلمنامه به خوبی احساس می شود.
داستان « رزیدنت اویل : مجازات » درست از جایی آغاز می شود که قسمت قبل، در آن شلوغی به پایان رسیده بود. حالا در یک چرخش 180 درجه ، ما آلیس ( میلا جوویچ ) را می بینیم که به جای حمل اسلحه و زامبی کشی، یک خانم خانه دار مهربان و یک همسر خوب برای همسرش کارلوس هست. آلیس همچنین دختری هم به نام بکی دارد که به آن عشق می ورزد و در کل می توان گفت که او سرانجام یک زندگی بی نقص خانوادگی را شروع کرده است. اما درست در همین لحظات شیرین زندگی، یک زامبی بی محل وارد خانه این خانواده شده و شروع به میل کردن شوهر آلیس می شود و آلیس هم با دخترش پا به فرار می گذارد اما در میانه راه با یک کامیون تصادف می کنند و سپس یک زامبی از آنها استقبال می کند! حال آلیس از خواب بلند شده و خود را در اسارت کمپانی آمبرلا می بیند .در این محل ، آلیس توسط جیل ( سینا گیلوری ) که به نظر می رسد ذهنش توسط کمپانی در حال کنترل هست، تحت بازجویی قرار می گیرد اما بزودی آلیس موفق می شود از محل نگهداری اش بگریزد و در مسیرش هم کلی آدم بکشد. آلیس پس از فرار با آدا وانگ ( لی بینگ بینگ ) روبرو می شود. آدا فردی است که برای دشمن قدیمی آلیس به نام آلبرت وسکر ( شاون رابرتز ) کار می کند و بزودی متوجه می شود کسی که او را از زندانش فراری داده، وسکر بوده و ...
« مجازات » نکات مثبتی در خود دارد که می توانست این اثر را بعد از مدتها به یک فیلم اکشن قابل قبول تبدیل کند اما استفاده ناصحیح از این امتیازات باعث شده تا « مجازات » تا حد زیادی غیرقابل تحمل باشد.
اولین مشکل « مجازات » که در قسمت های قبل قابت تحمل تر بود، فیلمنامه به شدت آزار دهنده و غیرمنطقی اش است که مخاطب سرسخت فیلم را نا امید خواهد کرد. اینکه شما در قسمت های قبلی شخصیت هایی را دنبال می کردید و شاهد مرگ آنها بودید اما به یکباره بیشتر آنها در « مجازات » بار دیگر ظاهر شوند، یکی از بدترین روش های سورپرایز کردن مخاطب است! اما با اینحال ما مدتی خود را گول می زنیم که شاید اتفاقی در قسمت های قبل افتاده که ما خبر نداشتیم و به همین جهت نویسندگان، تیزهوشی به خرج دادند و با استفاده از همین نکات ریز، این شخصیت ها را از قبر به فیلم بازگردانده اند ، اما زمانی که « مجازات » دلایل زنده ماندن این افراد را برای ما مشخص می کند، تازه متوجه می شویم که نویسنده فیلم ( شخص کارگردان یعنی آقای پُل دبلیو اس اندرسون ) تا حدودی زیادی شعور مخاطب را دست کم گرفته و برای آن ارزشی قائل نشده است. علاوه بر این، « مجازات » بار دیگر از مشکل شخصیت پردازی رنج می برد که این مشکل در « مجازات» آزاردهنده تر از هر زمان دیگری می باشد. در « مجازات » ما شاهد جضور شخصیت های مکمل بسیاری هستیم ( آدا، جیل، وسکر و... ) اما باز هم تمرکز فیلم بر روی آلیس است و آنها را به حال خود رها کرده. البته این موضوع تا زمانی که بدانیم آلیس به تنهایی می تواند جور فیلم را بکشد و اینقدر کشش داشته باشد تا فیلم را به انتها برساند اشکالی ندارد، اما مشکل اینجاست که تمام اتفاقات مهم فیلم در همان 20 دقیقه اول رخ می دهد و باقی داستان چیزی شبیه به بازی های رایانه ای است، به اینصورت که به آلیس گفته می شود از منطقه A به منطفه B برود تا ببیند آنجا چه خبر است و او هم در این میان چندتایی زامبی و هیولا از بین می برد ( لوکیشن های فیلم هم در نوع خودش جالب هستند! ) تا ما هیجان زده شویم! اما زمانی که وی ظاهراً به مقصد می رسد، باز هم فیلم هیچ نکته جدیدی برای تماشاگر رو نمی کند و فقط چند سورپرایز و هیولای بی مزه و تکراری ( طرفداران بازی وضعشان از مخاطبین سینما بدتر خواهد بود! ) به همراه چند گره گشایی احمقانه و سطحی را شاهد هستیم که ارزش فیلم را تا حد یک اثر ویدئویی کاهش داده است.
اما برای آن دسته از تماشاگرانی که احتمالاً خواهند گفت به دلیل علاقه به اکشن، به سراغ فیلم خواهند رفت باید عرض کنم که مطابق انتظاری که از پُل اندرسون داشتم، اکشن فیلم بی مهابا و کاملاً بی برنامه پیش می رود. سری « رزیدنت اویل » که از قسمت اول به بعد، تبدیل به یک اثر اکشن شده بود، در قسمت آخر بیش از هر زمان دیگری شلوغ است. سکانس های اکشن فیلم تنوع چندانی ندارند و اکثر آنها در اسلومیشن های متعدد و فرار آلیس از دست چند ده زامبی که از پشت سر در حال تعقیب او هستند خلاصه می شود. در این میان یکی دوتایی هم مبارزه تن به تن وجود دارد که دیدنش خالی از لطف نیست. خوشبختانه کیفیت جلوه های ویژه فیلم راضی کننده است اما ضعف اندرسون در رهبری این جلوه های ویژه چشم نواز سبب شده تا ارزش کار تا حدود زیادی کاهش پیدا کند، بطوریکه در اواخر فیلم این اکشن ها به سبب تکرار متعدد، جذابیت خود را تا حدود زیادی از دست می دهند و مخاطب را سرخورده می کند.
با اینحال باید بگویم که بخش سه بعدی « مجازات » بسیار تماشایی و جذاب است و حداقل خوبی اش این است که به این بهانه می توان از سکانس های اکشن فیلم لذت فراوانی برد. البته این را هم اضافه می کنم که در « مجازات » صحنه های عظیمی وجود ندارد که بخواهید بخاطر سه بعدی دیدن آن، سر و دست بشکنید ( به جز سکانس های محدودی نظیر حمله هواپیماهای جنگی به کشتی ) اما در مچموع برای کسانی که می خواهند این فیلم را بصورت سه بعدی ببینند توصیه می کنم که حتما اینکار را انجام دهید؛ « مجازات » به خوبی تبدیل به سه بعدی شده و خوشبختانه چشمهای شما را هم اذیت نخواهد کرد!
میلا جوویچ در پنجمین قسمت از « رزیدنت اویل » کماکان پر انرژی است. بازی او در سکانس های اکشن فیلم مانند قسمت های قبل، به خوبی و راحتی انجام شده و در کل یکی از معدود مواردی هست که هنوز طرفداران بخاطرش به تماشای این فیلم می نشینند. البته من خیلی سعی کردم تفاوتی میان جوویچ در قسمت قبل « رزیدنت اویل » با « مجازات » پیدا کنم اما حتی استایل ها و مبارزات جوویچ دقیقاً شبیه به قسمت قبل هست و تفاوت چندانی ( حتی لوکیشن های فیلم که اکثرا با تفاوت کمی از قسمت قبل، در اینجا دوباره به تصویر کشیده شده اند! ) با قسمت قبل ندارد. میشل رودریگز هم که دوباره به سری رزیدنت اویل بازگشته، بازی قابل قبول همیشگی اش را به نمایش گذاشته است. در مورد دیگر بازیگران فیلم بهتر هست بگویم که فیلمنامه ضعیف به آنها اجازه خودنمایی نداده و بعضاً حتی در مواردی مشاهده می شود که آنها حتی در گفتن دیالوگ هم مشکلاتی دارند!
« مجازات » پنجمین قسمت از سری فیلمهای « رزیدنت اویل » است که اکران می شود. اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم که این مجموعه از فیلمها همانطور که تعدادشان رو به افزایش است، به همان نسبت کیفیت هر قسمت نیز بطور مستمر در حال کاهش یافتن است و به نظرم سری « رزیدنت اویل » احتیاج به یک بازنگری اساسی در عالم سینما دارد. مطمئنم که طرفداران این فیلم که بسیاری از آنها بالطع از طرفداران بازی کامپیوتری هستند، از داستان محبوب و پرکشش این مجموعه انتظاری بیشتر از یک اکشن بی منطق و بی سر و ته دارند! « مجازات » بیش از هر قسمت دیگری شخصیت های مکمل داستان ( که در بازی، نقش پررنگ تری داشتند ) را به حاشیه رانده و سکان هدایت فیلم را به دست آلیسی سپرده که تنها حُسن مثبت اش ، تماشای پرش ها و تیراندازی های میلا جوویچ است! به نظرم بهتر هست طرفداران این مجموعه ، به انتظار بازی « رزیدنت اویل 6 » بنشینند که بزودی منتشر خواهد شد، چون « مجازات » تا حدود زیادی آنها را ناامید خواهد کرد.


منتقد:میثم کریمی
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  
صفحه  صفحه 2 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

معرفی و نقد فیلمهای خارجی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA