انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 20 از 58:  « پیشین  1  ...  19  20  21  ...  57  58  پسین »

Iranian Cinema News | اخبار سینمای ایران


مرد

 
شکست سنگین نیکی کریمی در فوتبال !

درحالي كه حدود دو ماه از توزيع سري اول مجموعه روزي روزگاري فوتبال مي گذرد پخش كننده اين مجموعه از چگونگي ادامه توزيع آن اظهار بي اطلاعي مي كند و برنامه ريز اين مجموعه خبر از تغيير موسسه پخش كننده و توزيع سري دوم آن آن در روزهاي آينده مي دهد
حدود دو ماه قبل و طي يك نشست رسانه اي نيكي كريمي از مجموعه «روزي روزگاري فوتبال» كه تهيه كنندگي و كارگرداني اش را به عهده داشت رونمايي كرد. مجموعه اي كه به سفارش فدراسيون فوتبال توليد شد و قرار بود به عنوان مجله هفتگي فوتبال ايران وارد شبكه نمايش خانگي شود. همان زمان تيتر و عكس اكثر روزنامه هاي ورزشي به حضور نيكي كريمي سر تمرين تيم هايي چون استقلال، سپاهان و راه آهن خلاصه مي شد. از آن جايي كه در اين سال ها نيكي كريمي در مصاحبه ها و مناسبت هاي گوناگون از علاقه زيادش به فوتبال خبر داده بود در ابتدا به نظر مي رسيد كه اتفاق خوبي قرار است رخ دهد.
مجموعه اول «روزي روزگاري فوتبال» با محوريت معرفي باشگاه سپاهان و مصاحبه با منصور ابراهيم زاده، مهدي مهدوي كيا و احسان حدادي(برنده مدال نقره المپيك لندن در رشته پرتاب ديسك) به عنوان ميهمان ويژه عرضه شد اما در حالي كه هفته بعد همه منتظر قسمت دوم اين مجموعه بودند، خبري از آن نشد، هفته بعدترش هم خبري نشد تا عملا اين پروژه به دست فراموشي سپرده شود. همه اين ها بهانه خوبي بود تا به سراغ افراد دست اندركار مجموعه برويم و علت اين مسئله و سرنوشت نهايي مجموعه را از آن ها بپرسيم. علي اسدزاده، مدير عامل شركت تصوير گستر پاسارگاد كه وظيفه پخش اين مجموعه را به عهده دارند و امير حسين آرمان برنامه ريز «روزي روزگاري فوتبال» به سوالات هفت صبح در اين خصوص پاسخ دادند. پاسخ هايي كه در نوع خودش جالب توجه است.
نيكي كريمي قول پخش هفتگي نداد

نيكي كريمي تهيه كننده و كارگردن اين مجموعه قبل از توزيع قسمت اول در گفت وگو با خبرآنلاين گفته بود كه از ابتدا هدف او از ساخت چنين مجموعه اي توزيع در شبكه نمايش خانگي نبوده است:«هدف ما نمایش خانگی نبود. من به همراه دستیارانم وفیلم بردارم جمع شدیم وفکرکردیم امسال می خواهیم چه کارکنیم وتمرکزمان را بگذاریم روی فیلم یاسریال یا چیز دیگری، ضمن این که من پروانه نمایش جدیدم را می خواستم بگیرم.
به این فکر کردیم که وقت مان را بگذاریم روی چیزی که خیلی دوست داریم و برای آن زمان زیادی می گذاریم. آن هم تماشای فوتبال و دنبال کردن اخبار فوتبال است. این ایده را به فدراسیون فوتبال دادیم. آن ها به ما این پیشنهاد رادادند که مردم هم آنرا ببینند و ماهم استقبال کردیم.» اين مجموعه قرار بوده به معرفي باشگاه هاي فوتبال ايران، مدارس فوتبال و گفت وگو با فوتباليست ها و مربيان داخلي بپردازد و يكسري بخش هاي جذاب و حاشيه اي مرتبط با فوتبال هم در آن گنجانده شود كه البته به گفته كريمي يکسری از آپشن های این مجموعه ثابت است. مثل خاطرات کاپیتان، معرفي باشگاه ومربی ومابقي آيتم ها مثل پیشکسوتان ومطبوعات متغير . حتي قرار بوده كه اين مجموعه در سطح وسيع تر در خصوص باشگاه هاي خارجي هم ساخته شود.
البته نيكي كريمي در همان ابتدا هم گفته بود كه قرار نيست اين مجموعه به صورت هفتگي توزيع شود ولي نهايتا قولي كه كريمي داده بود اين بود كه حداكثر هر دو، سه هفته يك بار قسمت هاي مختلف اين مجموعه توزيع شود اما از 11 آبان ماه تا الان حدود دو ماه مي گذرد و هيچ خبري از اين مجموعه نشده است.
روزي روزگاري فوتبال پروانه ساخت دارد يا ندارد؟

اولين سوالي كه مطرح مي شود اين است كه چرا روزي روزگاري فوتبال پس از پخش قسمت اول توزيع اش متوقف شد. اسد زاده در اين خصوص مي گويد: «تا جايي كه من اطلاع دارم قسمت هاي ديگر اين مجموعه مجوز ساخت ندارند، عوامل توليد در پي گرفتن مجوز توليد هستند.
خب تا زماني كه مجوز ساخت وجود نداشته باشد قطعا پروانه نمايش هم صادر نمي شود كه ما بتوانيم قسمت هاي مختلف مجموعه را توزيع كنيم.» البته اسد زاده از اين موضوع بي اطلاع است كه تاكنون چند قسمت ساخته شده كه هنوز مجوز ساخت نگرفته و تهيه كننده كار را مطلع ترين فرد در اين زمينه مي داند. به همين دليل ما هم سراغ نيكي كريمي رفتيم تا اطلاعات تكميلي در اين خصوص را از او كسب كنيم كه گويا كريمي در حال حاضر در ايران نيست و به مسافرت خارج از كشور رفته است ، بر همين اساس سراغ امير حسين آرمان، برنامه ريز اين مجموعه رفتيم كه جواب او كاملا در تناقض با آن چيزي بود كه اسد زاده عنوان كرده بود.

به گفته آرمان گروه توليد مجموعه از پخش كننده سري اول كه موسسه «تصوير گستر پاسارگاد» بود ناراضي هستند و به همين علت هم در پي پخش كننده جديدي مي گردند. به گفته آرمان مرحله تغيير پخش كننده مراحل قانوني طولاني و وقت گيري دارد به همين علت هم تا كنون پخش سري هاي بعدي اين مجموعه عملي نشده است. اين در حالي است كه كريمي در نشست خبري اين مجموعه كه چند روز قبل از توزيع سري اول برگزار شده بود اعلام كرده بود: «روزي روزگاري فوتبال» با سرمایه شخصی و تحت نظارت و حمایت فدراسیون فوتبال ساخته شده و عوامل سعی کرده اند برای منتشر کردن فیلم برنامه خوبی داشته باشند و طوری منتشر شود که از برنامه ای که دارند جلوتر باشند، خب اگر سازندگان مجموعه به فكر توزيع درست نباشند آن وقت همان سرمايه شخصي هم امكان بازگشت برايش به وجود نمي آيد و اين مي تواند ضربه بزرگي براي ادامه احتمالي كار آن ها باشد.

پخش مجموعه منظم مي شود

نكته دومي كه با اسدزاده در ميان مي گذاريم اين است خب چرا از همان ابتدا مجوز تمام قسمت هاي اين مجموعه گرفته نشده كه براي پخش آن به صورت هفتگي مشكلي پيش نيايد. مديرعامل تصوير گستر پاسارگاد باز هم براي گرفتن جواب اين سوال تهيه كننده كار را مطلع تر مي داند. به گفته اسد زاده قرارداد اين مجموعه به صورت سريالي با اين موسسه بسته نشده و گويا براي هر قسمت قرارداد جداگانه اي بسته مي شود.

اما به گفته امير حسين آرمان مجوز ساخت و پخش مجموعه دوم آماده شده و به زودي جزئيات توزيع آن در رسانه ها اعلام خواهد شد. ضمن اينكه آرمان مسئله نداشتن مجوز ساخت را كاملا رد مي كند و تاكيد مي كند كه تمام قسمت هاي اين مجموعه مجوز دارند. آرمان حتي اين نكته را هم به صحبت هايش اضافه مي كند كه احتمالا پس از عوض شدن پخش كننده اين مجموعه توزيع قسمت هاي بعدي روزي روزگاري فوتبال به صورت روتين و منظم پي گرفته خواهد شد.

البته آرمان از محتويات سري دوم چيزي نمي گويد ولي اگر به همان بخش كه در قسمت دوم خواهيد ديد در سري اول استناد كنيم معرفي باشگاه استقلال و گفت وگو با محمد مايلي كهن و محرم نويدكيا بخش هاي اصلي سري دوم خواهند بود.

استقبال خوب از قسمت اول

اما يكي از شايعاتي كه در خصوص عدم پخش قسمت هاي بعدي اين مجموعه وجود داشت اين بود كه عدم استقبال مخاطبان از اين مجموعه باعث شده كه قسمت هاي بعدي يا ساخته نشوند يا براي توزيع شان ترديد هايي به وجود بيايد كه اسد زاده خيلي دوپهلو به اين مسئله پاسخ مي دهد: «توزيع نشدن سري جديد ربطي به عدم فروش سري اول ندارد. اتفاقا استقبال از اين مجموعه در سري اول خوب بوده فقط يك مقدار بايد برايش بيشتر تبليغات انجام شود تا مخاطبان بيشتر با فضاي آن آشنا شوند".»
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
کارگردان - بازیگرهای طلایی در سینمای ایران

هیچ کس نمی تواند نقش کارگردان در خلق ماندگاری بازی درخشان را انکار کند و هیچ کس هم نمی تواند از نقش بازیگر در درخشش اثری سینمایی بگذرد. چه کسی می تواند سوسن تسلیمی را بدون بهرام بیضایی به یاد بیاورد و برعکس؟ چه کسی می تواند بهروز وثوقی را بدون مسعود کیمیایی تصور کند و برعکس؟

در این گزارش نگاهی به 10 همکاری برجسته کارگردان – بازیگر در سینمای پس از انقلاب انداخته ایم. همکاری هایی که محدود به یک اثر نیستند. با این گزارش که شاید به نوعی خاطره بازی شیرینی هم باشد، همراه باشید:

بهرام بیضایی – سوسن تسلیمی


همکاری این دو پیش از انقلاب شروع شد و بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد. سوسن تسلیمی که بسیاری او را یکی از بهترین بازیگران زن تاریخ سینمای ایران می دانند، حضور در سینما را با «چریکه تارا»ی بهرام بیضایی شروع کرد. پس از آن او ماندگارترین بازی های خود را در دیگر فیلم های این کارگردان نامدار تجربه کرد.


«مرگ یزدگرد»، «باشو غریبه کوچک» و «شاید وقتی دیگر» درخشانترین نتایج همکاری سینمایی این دو هستند. تسلیمی در سینما در دو فیلم «طلسم» به کارگردانی همسرش، داریوش فرهنگ و «مادیان» به کارگردانی علی ژکان هم بازی کرد اما هیچ کدام نتوانستند با همکاری های درخشان او با بهرام بیضایی برگزار کنند.

بیضایی هم بعد از تسلیمی نتوانست با بازیگر دیگری به اوج برسد. او هر چند بعدها همسرش، مژده شمسایی را بازیگر نقش اول آثار سینمایی اش کرد اما این همکاری در هیچ کدام از 3 فیلم «مسافران»، «سگ کشی» و «وقتی همه خوابیم» نتوانست خاطره همکاری زوج بیضایی و تسلیمی را تکرار کند.



مسعود کیمیایی – محمدرضا فروتن

قطعا بعد از ساخت 28 فیلم وقتی پای مسعود کیمیایی و فیلم هایش وسط می آید، خاطره لیست طولانی از همکاری های درخشان او با بسیاری بازیگران نامدار سینما زنده می شود که البته هیچ کدام با خاطره همکاری او با بهروز وثوقی برابری نمی کند.




کمتر ستاره نامداری در سینمای بعد از انقلاب است که در مقابل دوربین کیمیایی حاضر نشده باشد اما به نظر می آید شاخص ترین این همکاری ها، همکاری کیمیایی با محمدرضا فروتن بوده است هر چند در این انتخاب به سختی می توان از فریبرز عرب نیا در «ضیافت» و «سلطان» گذشت.



همکاری کیمیایی و فروتن از سال 76 با «مرسدس» شروع شد. سال بعد نوبت «فریاد» شد و به فاصله یک سال «اعتراض» از راه رسید. فیلمی که نقطه اوج همکاری این دو است. «اعتراض» صدای زمانه خودش بود و از این جهت یکی از آثار قابل توجه کیمیایی پس از انقلاب است. این همکاری بعدها در «سربازهای جمعه» و «محاکمه در خیابان» ادامه پیدا کرد.



میلانی – کریمی


نیکی کریمی را می توان اولین ستاره زن سینمای پس از انقلاب دانست. او با «عروس» بهروز افخمی درخشید و با حضور در فیلم های داریوش مهرجویی و ابراهیم حاتمی کیا تبدیل به بازیگری شناخته شده و معتبر شد اما یکی از نقاط عطف کارنامه کاری این ستاره را باید سال 77 و حضور در فیلم «دو زن» دانست.

در سال هایی که بحث احقاق حقوق زنان داغ بود او توانست در «دو زن» قهرمان یکه تاز زنان نسل خود باشد. «دو زن» نقطه عطف کارنامه میلانی هم هست. میلانی توانست در همکاری موفقیت آمیز با این ستاره جوان سینما بهترین فیلم هایش را جلوی دوربین ببرد.

همکاری درخشان این دو زن بعدها در فیلم های «نیمه پنهان» و «واکنش پنجم» ادامه پیدا کرد. بعدها شایعات و شنیده ها حکایت از آن داشت که کدورت و دلخوری میانه آنها را شکراب کرد و پایان همکاری شان را رقم زده است.



مهرجویی – انتظامی

داریوش مهرجویی و عزت الله انتظامی از نام های بحق بزرگ سینمای ایران هستند. تجربه اولین همکاری این دو، «گاو»، ناجی سینمای ایران شد. در روزهای اوج انقلاب وقتی تندروها سینماها را آتش می زدند و از امام (ره) می خواستند سینما را به عنوان مظهر فساد تعطیل کند، امام (ره) با تکیه بر فیلم «گاو» اجازه ادامه حیات سینمای ایران را دادند.

درخشش این فیلم که هنوز هم به زعم بسیاری بهترین فیلم روستایی سینمای ایران است، قطعا مدیون همکاری دو طرفه انتظامی و مهرجویی است. همکاری که با این حضور سینمایی انتظامی در «گاو» شروع شد و با «آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا»، «مدرسه ای که می رفتیم»، «اجاره نشین ها»، «هامون»، «بانو» و «میکس» ادامه پیدا کرد.



حاتمی – کشاورز


بسیاری از بازیگران سرشناس نسل های مختلف سینما با بازی های متفاوت از جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی و داود رشیدی گرفته تا اکبر عبدی، حمید جبلی و جمشید هاشم پور در آثار علی حاتمی درخشیدن و تجربه همکاری های برجسته ای با این فیلمساز نامدار داشتند اما محمد علی کشاورز با حضوری ماندگار در فیلم «مادر» و سریال «هزار دستان» جایگاهی بلندمرتبه در این میان دارد.

نه کشاورز را بدون حاتمی می توان تصور کرد و نه برعکس. چه کسی می تواند نگاهی به کارنامه پربار کشاورز بیندازد و شعبان استخوانی در «هزار دستان» و محمد ابراهیم در «مادر» را نقطه عطف آن نداند. همکاری آنها در آثار دیگری مانند «کمال الملک»، «دلشدگان»، «کمیته مجازات» هم تکرار شد.



بهمن فرمان آرا – رضا کیانیان

بهمن فرمان آرا بعد از انقلاب تنها 4 فیلم مقابل دوربین برده است که تقریبا بازیگران آنها ثابت هستند. رضا کیانیان پای ثابت هر 4 اثر بعد از انقلابی فرمان آراست. حضوری که به سختی می توان بازیگر دیگری را جای او فرض کرد. «بوی کافور، عطر یاس» اولین همکاری این دو بود. همکاری که با «خانه ای روی آب» به اوج رسید اغراق نیست اگر دکتر رضا سپیدبخت را ماندگارترین نقش این بازیگر قدر قدرت بدانیم.

کیانیان از آن دست بازیگرانی است که قوت در بازی او است و به قول معروف بازی اش استخوان دار است و در هیچ نقشی ضعیف ظاهر نمی شود. حتی اگر همه اجزای فیلم ضعیف باشند اما همکاری تنگاتنگ او با فرمان آرا نقطه عطف کارنامه کاری او و فرمان آراست. همکاری که در «یک بوس کوچولو» و «خاک آشنا» تکرار شد.



رخشان بنی اعتماد – فاطمه معتمد آریا

بنی اعتماد از کارگردانان نامدار سینمای اجتماعی سال های پس از انقلاب است. ستاره های سرشناسی بعضی از به یادماندنی ترین نقش هایشان را دز فیلم های او تجربه کردند. چهره هایی مانند گلاب آدینه، عزت الله انتظامی، محمدرضا فروتن و ... اما در این میان فاطمه معتمد آریا جایگاهی خاص در آثار بنی اعتماد دارد.

هر دو همکاری این دو هنرمند هم از آثار ماندگار سینمای ایران و هم کارنامه کاری آنهاست. امروز دیگر تصور «روسری آبی» و «گیلاته» بدون معتمد آریا، تصوری غیرممکن است و نمی توان قضاوت کرد نقش معتمد آریا در این درخشش بیشتر است یا نقش بنی اعتماد. این هر دو به یک اندازه بار درخشش این دو فیلم ارزشمند را به دوش دارند.



داریوش مهرجویی – خسرو شکیبایی


مهرجویی را باید از کارگردانان پرکار سینما به حساب آورد. بی تردید در این سال ها تجربه همکاری با ستاره های مشهور بسیاری را داشته است اما در این میان اغراق نیست. اگر ماندگارترین آنها را همکاری او و خسرو شکیبایی بدانیم.

اولین همکاری این دو در «هامون» شکل گرفت. اثری ماندگار، محبوب و خاطره انگیز که توانست به سرعت جای خود را در میان بهترین های سینمای ایران باز کند. «هامون» چه از شکیبایی و چه از مهرجویی جدانشدنی است و درباره هیچ کدام از این دو هنرمند بدون «هامون» نمی توان گفت.

هر چند هر دو آثار برجسته و ماندگار کم ندارند اما «هامون» چیز دیگری است و گواه آن تمامی هامون بازهای این سال ها هستند. شکیبایی نه تنها سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای ایفای این نقش به خانه برد بلکه توانست به عنوان «بازیگر ماندگارترین نقش تاریخ سینمای ایران» برای بازی در نقش «حمید هامون»، توسط مجله «فیلم» دست پیدا کند، انتخابی که به نظر منصفانه می آید.

اما همکاری این دو به «هامون» محدود نشد و شکیبایی در سه فیلم بعدی مهرجویی یعنی «بانو»، »سارا» و «پری» حاضر شد. بعد از «میکس»، «دختر دایی گمشده» آخرین همکاری های آنهاست.



ابراهیم حاتمی کیا - پرویز پرستویی

این دو پیش از اینکه در «آژانس شیشه ای» به هم برسند اسم و رسمی به هم زده بودند. پرستویی پیش از آن با «آدم برفی» و «لیلی با من است» توانایی اش بر همگان ثابت شده بود اما حاج کاظم «آژانس شیشه ای» با او همان کرد که قیصر با بهروز وثوقی و حمید هامون با خسرو شکیبایی.

در سینمای بی قهرمان ایران حاج کاظم از معدود قهرمانان ما شد. اگر صد بار کارنامه حاتمی کیا را بالا و پایین کنید باز هم «آژانس شیشه ای» چیز دیگری است. سیل طرفداران بی شمار این فیلم نمی توانند بر نام یکی از این دو نفر، حاتمی کیا و پرستویی، در درخشش این اثر اولویت بدهند.

حاتمی کیا می گوید از وقتی فیلمنامه را می نوشته به پرستویی برای این نقش فکر می کرده است و به محض اینکه نگارش فیلمنامه تمام شده او را به خانه اش دعوت کرده و فیلمنامه را دستش داده. پرستویی ساعتی بعد از خروج از خانه حاتمی کیا با او تماس می گیرد و می گوید فیلمنامه را در طول راه خوانده و با آن سخت گریسته است. «آژانس شیشه ای» نقطه شروع و البته تکرار نشدنی همکاری این دو هنرمند است. همکاری که در «روبان قرمز»، «موج مرده» و «به نام پدر» ادامه پیدا کرد.



فرهادی – معادی

شاید در نگاه اول انتخاب عجیبی به نظر بیاید آن هم در حالی که فرهادی استاد گرفتن بهترین بازی از هر بازیگری است. همینطور باز هم شاید خیلی ها مهمترین همکاری فرهادی و بازیگرانش را همکاری با ترانه علیدوستی و شهاب حسینی بدانند به خصوص اینکه علیدوستی کم کار تا پیش از «جدایی نادر از سیمین» پای ثابت آثار سینمایی فرهادی (جز رقص در غبار) بوده است اما اغراق نیست اگر موفقیت آمیزترین همکاری فرهادی را با پیمان معادی بدانیم.



بازیگری که تنها در 2 فیلم بازی کرده است، «درباره الی ...» و «جدایی نادر از سیمین». دو اثری که تصور آنها بدون معادی غیرممکن به نظر می رسد. معادی با نادر فیلم «جدایی نادر از سیمین» به اوج قله بازیگری ایران رسید و در کنار نام هایی که سال های سال با ده ها فیلم در این عرصه حضور دارند، قرار گرفت.
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
دل نوشته ای دردناک فرهاد اصلانی بازیگر سینما

فرهاد اصلانی بازیگر تئاتر،سینما و تلویزیون در یادداشتی به تشریح اتفاقات این روزهای سینما پرداخت



ساعت ۲ بعدازظهر بود اس ام اسی برای من رسید که امشب فیلم «من مادر هستم» ساعت هشت در سینما آفریقا اکران میشود، فیلمی که من در آن بازی کرده بودم. باور نمیشد با دوستی که در دفتر آقای موسوی، تهیهکننده کار میشناختم تماس گرفتم و گفتم باورم نمیشه یعنی بعد از یک سال و نیم فیلم اکران میشه؟ گفت آره. اکران این سانسش هم به نفع یک موسسه خیریه است. ولی البته ممکنه برادران انصار بریزند و فیلم را پایین بکشند، درست مثل فیلم «خصوصی» به شوخی گفت ممکنه کتک هم بخوری. گفت بلیت برای همسر و دخترت هم کنار بذارم؟ گفتم نه اگر قراره کتک بخورمبذار تنها باشم. گفتم پس اگر خبر جدیدی شد بهم بگو. ساعت پنج شد زنگ زدم، گفت اوضاع روبه راهه. گفت بیانیه انصار رو بخون رو سایتها اومده.

خوندم دیدم به وزیر ارشاد تا ساعت ۷ فرصت دادن که فیلم رو بیاره پایین. ساعت هفت زنگ زدم گفت فیلم را دادستانی خواسته. کمی بعد ناامیدانه رفتم به سمت سینما، توی راه به این کلمات فکر کردم. دادستانی، انصار حزبالله، کتک خوردن، بستن، گرفتن، مگر من کیام؟

رسیدم دم سینما جمعیت آدمهای آشنا، خبرنگارا، همکارام، مردم. کمکم یادم اومد من بازیگرم از دست وزیر ارشاد، رئیس تلویزیون، رئیس هنرهای نمایشی جایزه گرفتم، الان هم فیلمم داره اکران میشه. بودن تو اون نبود. مردم در سکوت فیلم رو دیدن بعد دست زدن اشک رو تو صورت خیلیها دیدم، اومدیم بیرون جیرانی رو دیدم چقدر پیر شده بود، وسط برادران حزبالله داشت تندوتند مثل همیشه حرف میزد. برگشتم خونه حسین فرحبخش برام پیغام داد که شنبه برادران حزبالله ساعت ۱۱ دم در ارشاد به نشانه اعتراض جمع میشن.

ما هم در حمایت سینما باید بریم دم در وزارت. دوباره افکار عجیب وغریب سراغم اومد و شب طولانیتر از همیشه شد.

شنبه ساعت ۱۱ رفتم جمهوری پشت یه موتور نشستم. موتوری تو هیاهوی ماشینا فهمید من هنر پیشهام ازم پرسید گلشیفته فراهانی واقعا دیگه برنمیگرده؟ گفتم بعید میدونم، گفت حیف، هنرپیشه خوبی بود. رسیدم دموزارت چند تا تهیهکننده سینما که احساس کردم همشون چقدر پیر شدن و خبرنگارهای جوون و برادران انصار البته با فاصله با قیافههای عصبانی و شعارهای مرگ بر … مرگ بر … از همه این لحظات فقط چهره دختر جوونی رو که یک پلاکارد دستش بود و روش نوشته شده بود بگذارید سینما زنده بماند با چهرهای بغض کرده، فقط یادم مونده. توی خیابون جمهوری اسلامی پیاده داشتم قدم میزدم. نمیدونستم کجا باید برم. بعد دیدم نمیدونم کی هستم.

صدای شعارهای دم وزارت توی سرم میپیچید: مرگ بر … مرگ بر… مرگ بر سینمای … یه آقایی زد رو شونهام برگشتم باخنده گفت با من عکس میگیری؟ بیاختیار گفتم باشه. گفتم میشه به من بگی اینجا کجاست؟ گفت خیابان جمهوری اسلامی. گفت کجا میخوای بری گفتم نمیدونم. گفتم من کیام؟ گفت مارو مسخره کردی؟ گفتم نه، گفت بازیگر روسری آبی هستی. ۱۷، ۱۸ سال پیش اون کارگره رو بازی میکردم توی فیلم روسری آبی. وقتی نوبر رفت بغض کردی منم با بغض تو بغض کردم. آخه من عاشق بودم. گفتم نمیدونم چرا امروز فکر میکنم تبهکارم، شایدم اختلاس کردم، گفت نه تو بازیگری، فیلم «من مادر هستم» رو بازی کردی یهو همه چی یادم اومد.

یادم اومد برای دیدن فیلم «سرب» از پادگان لشکرک پیاده تا تهران اومدم چون پول نداشتم، فقط پول بلیت سینما رو داشتم.

یادم اومد از بچگی از سگ میترسیدم و اولین بار جلوی دوربین رفتم با یک سگ توی سریال «امام علی» در نقش یزید بازی کردم. از ترس اینکه اخراج بشم ترسم رو از همه قایم کردم. یادم اومد وقتی از اسب افتادم پایین مربی سوارکاری مجبورم کرد رو همون اسب سوارشم تا ترسم بریزه.

یادم اومد در سریال «پلیس جوان» در نقش افسر مهبادی قرار بود گلوله بخوره تو صورتم و برای اینکه یاد بگیرم چطور بازیش کنم رفتم پیش یه دکتر گفتار درمانی اونم نوار مریضش سعید حجاریان رو به من داد گوش کنم آخه اونم گلوله خورده بود تو صورتش.

یادم اومد برای سریال «خانه در تاریکی» بیست کیلو چاق شدم و هنوز گرفتارشم.

یادم اومد برای بازی کردن توی فیلم «شاخ به شاخ» برای اینکه بدبختی یه معتاد رو نشون بدیم توی جوب کثیف خیابان جهانآرا با دست دنبال مواد میگشتم، یادم اومد بعد از پخشش یه آقایی تو خیابون منو بغل کرد و گفت ممنونم من بعد از دیدن این کار اعتیادم رو ترک کردم.

یادم اومد در فیلم «سفر به چیزابه» قصه شهدای جنگ رو بازگو میکردیم و کارمون گریه بود.

یاد عزیز هنرآموز افتادم که توی سریال «امام علی» یه گونی مار واقعی ریختن سرش سر صحنه خواب عقیل و پلک هم نزد چون نور میرفت و باید توی یه برداشت میگرفتند.

یاد آقای میرباقری افتادم که سکته کرده بود و دوربینی داشت اما باز پشت مانیتور مینشست و یک چشمشو میبست با یه چشم پلان میگرفت.

یاد احمد آقالو افتادم که سرطانش عود کرده بود ولی توی فیلم «یه تکه نان» نگران تموم شدن نقشش بود.

یاد بهجت محمدی افتادم که سر سریال «پری» کار شاپور قریب نصف کار رو بازی کرد و به رحمت خدا رفت و رضا خندان نصف بقیشو با چشم گریون بازی کرد.

یاد خسرو شکیبایی افتادم که گفته بود فیلم مستند «ملاقات با بهروز وثوقی» رو در آمریکا بعد از مرگش نشون بدن.

یاد مریلا زارعی تو فیلم «خرس» افتادم که قرار بود که توی سرمای نمیدونم چند درجه زیر صفر بره تو قبر بخوابه و من خاک بریزم روی سرش، نتونستم. کارگردان خودش یه بیل خاک فشرده گلی رو ریخت رو سرش. مریلا آخ نگفت. کات دادن مریلا یه ساعت گریه کرد، فکر کردم فکش شکسته فقط پرسید تو ریختی، گفتم نه.

الان دوباره ساعت ۲ نصفه شبه. هوا وارونه شده، پلیس از مردم خواسته نیان بیرون. یه گوشه خونه نشستم و به هوای تاریک بیرون نگاه میکنم و به اون دختری که پلاکارد دستش بود و نگران تعطیلی سینما بود، فکر میکنم، براش دعا میکنم و به خودم میگم زنده باد سینما
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
حمله ارازل و اوباش به حمید فرخ نژاد
یکی از روزهای هفته گذشته حمید فرخ نژاد هنگامی که در اتومبیل شخصی خودبود، از سوی دو موتور سوار با قمه مورد حمله قرار گرفت.
موتورسواران ناشناس با قمه به یکی از چهره های معروف سینما و تلویزیون حمله کردند.
دو موتورسوار ناشناس در محدوده جردن تهران، به حمید فرخ نژاد ، بازیگر معروف سینما و تلویزیون حمله کردند.
به گزارش خبرنگار ما، یکی از روزهای هفته گذشته حمید فرخ نژاد هنگامی که در اتومبیل شخصی خود بود، از سوی دو موتور سوار با قمه مورد حمله قرار گرفت.
موتورسواران پس از حمله به وی وسایل شخصی او را به سرقت بردند.فرخ نژاد در این حادثه زخمی سطحی برداشت.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
گلشیفته فراهانی در فیلم جدید خود، قرار است با آدرین برودی، بازیگر برنده اسکار فیلم پیانیست رومن پولانسکی همبازی شود.

در شرایطی که هیچ کدام از پروژه های اخیر گل شیفته فراهانی با موفقیت چندانی رو به رو نشده اند، حالا اخبار رسیده از حضور او در پروژه ای حکایت می کنند که چشم انداز امیدبخشی دارد. او قرار است با آدرین برودی، بازیگر برنده ی اسکار فیلم پیانیست رومن پولانسکی همبازی شود.
کریستوفر تامپسون، کارگردان و فیلمنامه نویس فرانسوی، سرگرم اماده سازی فیلمی به نام "کن"، با نقش آفرینی آدرین برودی است. برودی در فیلم کن، نقش کارگردانی گرفتار را بازی می کند که همراه همسرش، فیلم تازه اش را به فستیوال کن می آورد.همسرش بازیگر فیلم است و با وجود این که مقابل چشم رسانه ها، این دو طوری رفتار می کنند که خوشبخت ترین زوج عالم اند، ولی در حقیقت، در حریم شخصی شان، زندگی زناشویی آن ها در آستانه ی انفجار است. گل شیفته فراهانی، پیر ناینی و آنی ژیراردو بازیگران دیگر فیلم هستند.
فراهانی در ماه های اخیر به عنوان مدل با چند نشریه همکاری کرده و اظهارات و گفته های اخیرش درباره ی ایران و سینمای ایران، با واکنش های اغلب منفی علاقه مندان سینما، مواجه شده است.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
فروردين ۱۳۹۲
فیلم سینمائی من «من مادر هستم» با بازی باران کوثری از مرز یک میلیارد در تهران گذشت




فیلم سینمایی «من مادر هستم» به کارگردانی «فریدون جیرانی» در تهران پس از ۲۹ روز اکران عمومی توانست از مرز یک میلیارد تومان گذر کند.

این فیلم نخستین بار در سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر به نمایش درآمد و با جنجالی فرآوان هنگام اکران روبرو شد و توانست پس از ۴ هفته نمایش در ۱۵ سالن سینمایی از مرز یک میلیارد تومان گذر کند.

در این فیلم بازیگرانی چون باران کوثری، امیر حسین آرمان، پانته آ بهرام، به ایفای نقش پرداخته اند.

گرچه این روز سالن های سینمایی نتوانسته اند در این هوای زمستانی مخاطبان چندانی را جذب کنند، اما "من مادر هستم" توانست از جنجال ها به نفع خود استفاده کند.

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

حکیم عمر خیام


*******

مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
     
  
مرد

SexyBoy
 
عسل بدیعی درگذشت/ پیوند اعضای بازیگر جوان

عسل بدیعی بازیگر سینمای ایران که از روز گذشته در کما بود، ظهر امروز 12 فروردین‌ماه درگذشت.
به گزارش خبرنگار مهر، عسل بدیعی بازیگر سینمای ایران که از دیروز به دلیل مسمومیت دارویی در بیمارستان لقمان تهران بستری بود، ظهر امروز دار فانی را وداع گفت. وی در نهایت به دلیل ایست قلبی و مشکلات تنفسی درگذشت.

وی دو روز گذشته را به دلیل مسمومیت شدید دارویی در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شده بود. با درگذشت این هنرمند و به دلیل خواسته وی که به کرات به خانواده و اطرافیانش اعلام کرده بود، اعضای بدن وی اهدا خواهد شد.

عسل بدیعی متولد سال 1356 بود و تاکنون در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی بازی کرده بود.
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

 
بازیگر جوان سینما روی در نقاب خاک کشید

بازیگری که با فیلمی درباره پیوند اعضا معروف شد، اعضایش را اهدا کرد

این یعنی عاقبت به خیری. بازیگری که با فیلم زیبای کیانوش عیاری «بودن و نبودن» و با موضوع پیوند اعضا، به شهرت رسید؛ پیش از مرگ، دست به این عمل زیبا زد و با اهدای اعضایش، به بیماران دیگر، زندگی بخشید.

عسل بدیعی در زمان حیات خود اعضای بدنش را اهدا کرده بود.



او سال 1375 به سینما راه یافت و با فیلم «بودن یا نبودن» به کارگردانی کیانوش عیاری فعالیت حرفه‌یی خود را آغاز کرد. وی در رشته‌ی علوم تغذیه تحصیل کرده است.

از دیگر کارهای او می‌توان به این فیلم‌های سینمایی اشاره کرد: (۱۳۷۸) دست‌های آلوده (سیروس الوند)، (۱۳۷۹) هفت پرده (فرزاد مؤتمن)، (۱۳۷۹) از صمیم قلب (بهرام کاظمی)، (۱۳۸۲) شمعی در باد (پوران درخشنده)، (۱۳۸۴) پروانه‌ای در مه (محمدجواد کاسه‌ساز)، (۱۳۸۵) سربلند (سعید تهرانی) و (۱۳۸۷) روز هشتم.


زنده‌یاد عسل بدیعی سال 1377 با بازی در فیلم «بودن یا نبودن» به کارگردانی کیانوش عیاری وارد دنیای سینما شد


فیلم سینمایی «هفت پرده» ساخته فرزاد موتمن تولید 1379 از دیگر تجربه‌های این بازیگر در عرصه سینما بود



سریال «ششمین نفر»، «زمین انسان‌ها» و «مستانه» از جمله آثار تلویزیونی او است



«تا صبح» از دیگر آثار این بازیگر در تلویزیون بود


«دست‌های آلوده» ساخته سیروس الوند، «از صمیم قلب» به کارگردانی بهرام کاظمی، «شمعی در باد» به کارگردانی پوران درخشنده، «پروانه‌ای در مه» ساخته محمد‌جواد کاسه‌ساز و «سربلند» به کارگردانی سعید تهرانی از دیگر آثار سینمایی او است. مرحوم بدیعی طی سال های گذشته حضور کمرنگی در سینما داشت




احمد اسفندیاری (نقاش)، امیر هوشنگ کاووسی (منتقد سینما)، سید محمد حسین رحمتی (عکاس)، ابوالفضل فیاضی (کارگردان و بازیگر تئا‌تر)، عسل بدیعی (بازیگر سینما) و محمود عبادیان (مترجم و استاد فلسفه) شش هنرمند و نویسنده‌ای هستند که پیش از این خبر درگذشت آنان از 30 اسفند 91 تا 12 فروردین 92 منتشر شده است.

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

حکیم عمر خیام


*******

مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
     
  
مرد

 
علت مرگ مغزی عسل بدیعی



فارس نوشت:

هماهنگ‌کننده پیوند اعضاء در بیمارستان مسیح دانشوری گفت: مراحل قانونی و تائید نهایی مرگ مغزی «عسل بدیعی» بازیگر سینما امروز انجام شده و به احتمال زیاد برداشت اعضای وی برای پیوند فردا آغاز می‌شود.

مجید درگاهی در مورد علت اصلی مرگ مغزی شدن «عسل بدیعی» بازیگر سینما اظهارداشت: نامبرده روز دهم فروردین دچار سردردهای شدید شده که با بررسی‌های ما مشخص شد این سردردها به دنبال پارگی عروق مغز بوده است که به تدریج روند تخریب مغز ادامه یافته تا اینکه روز یادهم فروردین سطح هوشیاری این بازیگر سینما به حدی پایین می‌آید که نامبرده به کما می‌رود.

وی با تاکید بر اینکه برخی علت مرگ مغزی شدن «عسل بدیعی» را مسمومیت یا اوردوز دارویی عنوان می‌کنند، افزود: طبق آزمایشهای ما و سنجش سطح سرمی داروها اصلاً مسمومیت دارویی یا اوردوز صحت ندارد.


وی ادامه داد: نامبرده روز یازدهم به بخش آی‌سی‌یو بیمارستان لقمان منتقل شد و با تائید شدن اولیه مرگ مغزی او، شب گذشته به بیمارستان مسیح دانشوری برای شروع مراحل قانونی پیوند اعضاء انتقال داده شد.

به گفته هماهنگ‌کننده پیوند اعضاء در بیمارستان مسیح دانشوری، کلیه‌ها، کبد و نسوج نرم مانند قرنیه تاکنون قابل برداشت هستند و قلب و ریه هم تا این لحظه طبق آزمایشات برای پیوند مناسب است اما تا لحظه آخر قابل پیش‌بینی نیست.

درگاهی خاطرنشان کرد: به احتمال زیاد برداشت اعضای این بازیگر سینما برای پیوند از فردا در این بیمارستان آغاز می‌شود.

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

حکیم عمر خیام


*******

مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
     
  
مرد

 
حسام نواب صفوی
خبر ازدواج «شریفی نیا» کذب محض است

شب گذشته در برنامه "سین مثل سریال" حسام نواب صفوی بازیگر سینما و تلویزیون گفت: یک موسسه حقوقی را با نام "نواب صفوی" به همراه چند تن از وکلا برای دفاع از حقوق بازیگران بی پناه و در کل افراد دارای تشخص و به نام مثل خوانندگان و فوتبالیست ها تاسیس کردم.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، وی ادامه داد: تاسیس این موسسه برای ریشه کن ساختن نشر اکاذیب و برخورد با این مسئله طبق موازین قانونی است و برای خود من نیز تاکنون با پیش آمدن چندین مسئله نمونه این موارد به دادگاه مطبوعات رفته ام.

این بازیگر عنوان کرد: در تلویزیون اساس کار را بازی در آثار تاریخی گذشته ام در کارهای دیگر استفاده از تخیل امکان پذیر است اما کارهای تاریخی بدلیل متفاوت بودن و داشتن تصویر ذهنی از افراد نباید حتی یک ذره جا به جا شود در "معمای شاه" نقش شهید نواب صفوی را به عنوان یک شخصیت مهم و سخت برعهده گرفته ام زیرا شهید نواب صفوی زوایای پنهانی را در تاریخ دارد.



نواب صفوی اظهار داشت: این نقش و شخصیت های تاریخی دیگر از اساس به من شباهتی ندارند اما در این اثر حدود 4 ساعت گریم انجام می شود و علت پذیرفتن فقط کار تاریخی در تلویزیون سرعت گرفتن برخی از کارهاست.

وی اظهار داشت: شاید پول به طور کلی فردی را به جلوی دوربین ببرد اما به طور حتم بعد از 2 یا 3 دیگر فرد توان ماندن در این عرصه رانخواهد داشت.

این بازیگر بیان کرد: انتقاد در چارچوب نقد باید صورت بگیرد زیرا در غیر این حالت از لحاظ معنوی به فرد ضرر و زیان وارد می‌کند در نقد در واقع باید اثر و بازی مورد انتقاد قرار گیرد به هیچ وجه نقد نشر اکاذیب توهین و افترا به یک فرد نیست.

نواب صفوی در پایان با اشاره به چند نکته گفت: برای ایجاد همذات پنداری در مخاطب فرد باید تحصیلات آکادمیک این رشته را گذرانده باشد در "اخراجی ها 2" رسول از لحاظ لوتی منش بودن و مردانگی شبیه خودم بود هنر یعنی خلاقیت و همین این عرصه را زیبا می کند لازم به ذکر است که خبر ازدواج محمدرضا شریفی نیا کذب محض است و این مسئله را براساس تنظیم شکوائیه ای در حال پیگیری هستیم.

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

حکیم عمر خیام


*******

مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
     
  
صفحه  صفحه 20 از 58:  « پیشین  1  ...  19  20  21  ...  57  58  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

Iranian Cinema News | اخبار سینمای ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA