انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 33 از 58:  « پیشین  1  ...  32  33  34  ...  57  58  پسین »

Iranian Cinema News | اخبار سینمای ایران


مرد

 
تماشاگران متروپل را هو کردند: واکنش مهناز افشار به اعتراض تماشاگران به فیلم کیمیایی

پارسینه: مهناز افشار بازیگر فیلم "متروپل" ساخته مسعود کیمیایی در پی اعتراض و خروج تماشاگران حین اکران این فیلم در جشنواره فجر در مطلبی با عنوان"بی ادبی را از که آموختی،از به ظاهربا ادبان امروزی و روشنفکرنماهای امروزی " نوشت:
ابتدا خسته نباشید میگویم به تمامی عزیزان در فیلم متروپل ، بسیار خوشحالم که باز این فرصت برایم ایجاد شد که در فیلم کارگردان عزیز آقای کیمیایی ایفای نقش کنم و بیاموزم ...
خاطره ای بسیار جالب و هشدار دهنده ای دارم :
امروز صبح در سالن نمایش برج میلاد فیلم متروپل ساخت آقای مسعود کیمیایی نشستم ، با توجه به بعضی نقدهای کاملا درست از زبان محترمان واقعی فرهنگ و هنر ، اتفاق جالب و غم انگیزی را شاهد بودم ......
در سالن تعدادی معلوم الحال در هنگام نمایش فیلم به نشانه مثلا اعتراض یا نقد ، شروع کردن به دست و سوت زدن و الفاظ عجیبی را از حنجره خود خارج کردن ...
این نقد است ؟ اعتراض است ؟ نه نیست!! میتوانید قلم به دست بگیرید و انتقاد کنید .
اما .....
((شماها بی شک من را یاد بنده خدایی انداختین که روزی در سخن جدی و رسمی خود گفت : اون ممه را لولو برد ))
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
واکنش فرمان‌آرا به "ممنوع‌الکار" بودن محمدرضا گلزار.

فرمان‌آرا می‌گوید چون مطابق گفته‌ی رئیس جمهور "هنرمند ممنوع‌الکار" نداریم تقاضای لغو قرارداد گلزار را نمی‌پذیرد. یکی از "ممنوع‌الکار"ها جعفر پناهی است که روحانی را به "پی‌ريزی سانسور جديد" متهم می‌کند.
بهمن فرمان‌آرا، کارگردان نام‌آشنای سینمای ایران در واکنش به اعتراض‌هایی که به حضور محمدرضا گلزار در فیلم تازه‌اش شده گفت: «از سازمان سینمایی با ما تماس گرفتند و گفتند به‌دلیل "ممنوع‌الکار" بودن محمدرضا گلزار شما باید قرارداد ایشان را لغو کنید.»
روزنامه شرق سه شنبه (۱۵ بهمن/ ۴ ژانویه) از قول فرمان‌آرا نوشت: «طبق سخنان آقای روحانی رئیس‌جمهوری، ما هنرمند ممنوع‌الکار نداریم. بنابراین من این قرارداد را لغو نمی‌کنم.»
ممنوعیت پخش تصویر گلزار از سال ۱۳۸۷ مطرح شده و در مورد علت آن خبرهای ضد و نقیضی در رسانه‌ها و سایت‌های اینترنتی انتشار یافته است.
آبان‌ماه سال گذشته نیز برخی از سایت‌های اصولگرایان با انتشار عکس‌هایی از گلزار در کنار برخی از هنرندان ایرانی ساکن آمریکا علت ممنوع‌التصویر بودن او را ملاقات با کسانی چون گوگوش و ابی عنوان کردند.


هنرمند ممنوع‌الکار داریم

برخلاف نقل قول فرمان‌آرا از حسن روحانی مبنی بر این که "ما هنرمند ممنوع‌الکار نداریم" چنین هنرمندانی در ایران وجود دارند و برخی از آنها مانند جعفر پناهی، فیلم‌ساز معروف، به حکم دادگاه به زندان و محرویت‌های طولانی از فعالیت‌های هنری محکوم شده‌اند.
پناهی تابستان ۱۳۸۹ به اتهام "اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" به ۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی، فیلم‌نامه‌نویسی، سفر به خارج از کشور ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانه‌ها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شد.
جعفر پناهی اخیرا در واکنش به پیام حسن روحانی به مراسم گشایش جشنواره فیلم فجر، رئیس دولت یازدهم را متهم می‌کند که "با شعور و آگاهی سعی در پی‌ريزی سانسور جديد دارد."
روحانی در پیام خود "بازگرداندن تماشاگر قهرکرده از سينما" را ضروری‌ترين مسئوليت امروز مديران و سينماگران خواند و به فیلم‌سازان توصیه کرد "در کنارِ تيرگی‌های واقعيت، نقطه‌هايی روشن از حقيقت را هم به تماشاگران" نشان دهند.


انتقاد از توهین به شعور مخاطبان

پناهی در متنی که در اختیار سایت خبرآنلاین قرار داده نوشت، روحانی خوب می‌داند که سالانه بيش از صد فيلم در ايران ساخته می‌شود که ۹۵ درصد فيلم‌هايی است که تماما اختصاص به همان نقطه‌های روشنی که ايشان می‌گويند دارد و فقط پنج درصد و يا کمتر است که تلاش می‌کنند به مردم دروغ نگويد و نقاط را آنگونه که هستند به تصوير کشند، که ۹۰ درصد از اين پنج درصد هم هرگز اجازه نمايش نمی‌يابند.
برنده خرس نقره‌ای جشنواره فیلم برلین سال ۲۰۰۶ می‌پرسد: «چرا اين دستورالعمل‌ها فقط برای آن پنج درصد است و هرگز به آن ۹۵ درصد گفته نمی‌شود که کنار نقاط فرمايشی از حقيقت واقعيت هم سخن بگويند. اصلا چرا بايد هنرمند مجبور باشد نقاط فرمايشی و سفارشی ايشان يا هر سفارش‌دهنده ديگر را به تصوير کشد.»
جعفر پناهی اين "تحقير و توهين به شعور مخاطبان" را عامل بی‌اعتتمادی و گریزان شدن آنها از سینما عنوان کرده و می‌افزاید: «قهر مردم با سينما دقيقا از همين جا آغاز شد که حاکمان‌شان به آنها امر فرمودند که چه ببيند يا نبينند.»


«روحانی قول بدهد به قول‌های انتخاباتی عمل کند»

حسن روحانی در بخشی از پیام خود به جشنواره سی و دوم فجر از هنرمندان خواست که "قول بدهند جايزه اول‌شان را از مردم سرزمين خودشان بگيرند."
پناهی که هیچ‌یک از ساخته‌های اخیرش در ایران اجازه اکران عمومی نداشته این سخنان را شبیه شوخی خواند و نوشت: «وقتی اجازه نمی‌دهند يک فيلم حتی در يک سينما در ايران به نمايش در آيد، چگونه درباره آن می‌توان از مردم، منتقدان و دست‌اندرکاران سينما درخواست قضاوت کرد.»
جعفر پناهی سخنان روحانی را مانند پیام‌های تکراری مسئولان قبلی می‌داند که نه تنها راه‌گشا نبوده که در قهر مخاطب با سینما بسیار موثر بوده است.
این فیلم‌ساز منتقد در پایان از روحانی می‌خواهد "به مردم قول بدهد که يک درصد به قول‌های زمان انتخابات وفادار بوده و با تدبير دور از اميد، نمی‌خواهد سانسوری تازه بنا کند!"
پناهی همراه با نسرین ستوده در سال ۲۰۱۲ به عنوان برگزیدگان جایزه ساخاروف پارلمان اروپا برای فعالان حقوق بشر و مدافعان آزادی بیان معرفی شدند که به دلیل ممنوع‌الخروج بودن در مراسم اعطای جایزه حضور نداشتند.
یک هیئت پارلمان اروپا آذر ماه امسال در جریان سفر به تهران این جایزه را در سفارت یونان به برندگان ایرانی آن تحویل داد. این اقدام با خشم و اعتراض شدید اصولگرایان روبرو شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
بهمن فرزانه، مترجم 'صد سال تنهایی' درگذشت

image upload
بهمن فرزانه، نویسنده و مترجم رمان 'صد سال تنهایی' درگذشت.
او بعد از یک دوره طولانی بیماری امروز، ۱۷ بهمن، در بیمارستان طالقانی تهران از دنیا رفت.

ستاره فرزانه، خواهر آقای فرزانه علت مرگ او را عفونت، فشار پایین و بیماری قند خون عنوان کرده است.
آقای فرزانه بهار امسال بعد از سال‌ها زندگی در ایتالیا به ایران بازگشت.
او به ایسنا گفته بود برگشته تا استراحت کند و دیگر قصد ترجمه ندارد. اما به دلیل بیماری دیابت و عفونت، بیشتر روزهایش را در بستر بیماری گذراند.
آقای فرزانه به نیت تحصیل به ایتالیا رفت و آنجا ماندگار شد تا بهار امسال.
او در طول ۵۰ سال، بیش از ۸۰ اثر را ترجمه و تالیف کرد. از جمله کتاب‌های گابریل گارسیا مارکز، گراتزیا دلدا، آلبا دسس پدس، اینیاتسیو سیلونه، لوئیجی پیراندللو، تنسی ویلیامز و دینو بوتزاتی.
از بهمن فرزانه مجموعه داستان 'سوزن‌های گمشده' و دو رمان 'چرکنویس' و 'سرباز دل' به فارسی چاپ شده است.

رمان صد سال تنهایی، نوشته گابریل گارسیا مارکز سال ۱۳۵۳ با ترجمه روان بهمن فرزانه وارد بازار کتاب ایران شد و از آن زمان بارها منتشر شده است.
بهمن فرزانه را بیشتر به خاطر ترجمه این اثر مشهور مارکز می‌شناسند، اما او نوشتن را به اندازه ترجمه دوست داشت.
بهمن فرزانه در مصاحبه‌ای به روزنامه سرمایه گفته بود: "هیچ مترجمی نیست که آرزوی نوشتن در سر نداشته باشد، هیچ چیز به اندازه خلق یک اثر لذت بخش نیست. از نوجوانی عاشق نوشتن بودم هر چند که ترجمه فرصتی برایم باقی نگذاشت. وقتی که کتاب چرکنویس‌ام منتشر شد لذتی برایم داشت که قابل وصف نیست."
او درباره این‌که چرا داستان‌های فارسی از جمله داستان‎‌های خودش را به ایتالیایی ترجمه نمی‌کند، کلیک به بی‌بی‌سی فارسی گفته بود: "نویسندگان ایرانی از جمله خود من خیلی بومی‌نویس هستند؛ در نتیجه بخش عمده‌‎ای از آثارشان غیرقابل ترجمه است. چون در صورت ترجمه ، مترجم مجبور است مدام برای کلمه‌ها و اصطلاحات کتاب پانویس بگذارد که خب، این مساله باعث سر رفتن حوصله خواننده می‌شود. مثلا در همین کتاب چرکنویس من مدام از اشعار و رباعیات مولوی استفاده کرده‌ام که اکثر قابل ترجمه نیستند. به همین خاطر ترجمه این آثار کار اشتباهی است."
پزشکان اول بهمن امسال پای چپ بهمن فرزانه را از زانو قطع کردند.
به گفته اعضای خانواده، سال‌ها سیگار کشیدن، ناراحتی تنفسی و عفونت ریه را هم به دردهای او افزوده بود.
او در یک سال گذشته که در ایران بود، مدتی را هم در خانه سالمندان گذراند.
زندگی‌نامه آقای فرزانه را کلیک اینجا بخوانید.
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
حسین پاکدل: برای وزارت ارشاد متاسفم که زیرمجموعه‌ تلویزیون شده است

حسین پاکدل، از مجریان و مدیران سابق صدا و سیما می‌گوید که به او گفته شده اجازه ندارد امسال مجری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر باشد.
آقای پاکدل که چند دوره مجری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر بوده به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت: "از ۱۰ روز پیش برای اجرای اختتامیه جشنواره فیلم با من صحبت شد و من تمام برنامه‌هایم را تغییر دادم تا بتوانم در خدمت دوستان باشم؛ اما یک‌باره گفتند تلویزیون با شما مشکل دارد و به همین دلیل، موضوع منتفی شد."
آقای پاکدل با انتقاد از نحوه برخورد صدا و سیما و عملکرد وزارت ارشاد گفت: "برای وزارت ارشاد متأسفم که زیرمجموعه‌ تلویزیون شده است و در این شرایط، تلویزیون برای جشنواره فیلم فجر تعیین تکلیف می‌کند."
جشنواره فیلم فجر که مهمترین رویداد سینمایی سال در ایران است از سال ۱۳۶۱ زیر نظر وزارت ارشاد برگزار می‌شود و به همین دلیل در سال‌های گذشته بسیاری از سینماگران و کارشناسان آن را "دولتی" می‌خوانند.
آقای پاکدل ضمن تائید "ممنوع الکار" بودن خود در تلویزیون ایران به صحبت‌های چندی پیش عزت‌الله ضرغامی اشاره کرد و گفت: "تصورم این است که آقای ضرغامی به‌عنوان رئیس سازمان صداوسیما یا معاونان او، از زیرمجموعه‌ خود بی‌خبرند که می‌گویند 'ممنوع‌الکار نداریم' یا این‌که گزارش‌های درستی به آن‌ها داده نمی‌شود، چون هنرمندان زیادی در تلویزیون ممنوع‌الکار هستند."
او افزود: "من در 'فهرست سیاه' تلویزیون هستم و سال‌هاست کارتم را گرفته‌اند و به هیچ عنوان در هیچ برنامه‌ای حق حضور ندارم. هربار دوستان از من کمک خواسته‌اند، تلویزیون اجازه‌ همکاری نداده است. به همین دلیل، در بسیاری از مواقع ناچار شده‌ام با نام دیگری با دوستانم همکاری کنم و به آن‌ها مشاوره بدهم."
حسین پاکدل، در سال‌های دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ از مجریان اصلی شبکه یک سیما و مدتی نیز از مدیران ارشد سازمان صدا و سیما بود.
با روی کار آمدن محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ آقای پاکدل مدیریت تئاتر شهر را بر عهده گرفت. او دو دوره نیز مدیر جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بود.
گفته می‌شود که احتمالا قرار است محمدرضا شهیدی فر، مجری برنامه پارک ملت و از مجریان سرشناس تلویزیون مجری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر باشد.
سی و دومین جشنواره فیلم فجر که از ۱۲ بهمن آغاز شده تا ۲۲ بهمن ادامه خواهد داشت و در روز آخر آن جوایز بهترین‌های سینمای ایران اهدا خواهد شد.
فیلم "رستاخیز" که ماجرای روز عاشورا و کشته شدن امام سوم شیعیان را به تصویر کشیده، در یازده بخش نامزد دریافت جایزه است واز این رو در صدر جدول نامزدهای سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر قرار گرفته است.
پس از آن فیلم "چ" درباره مصطفی چمران، یکی از فرماندهان نظامی ایران که در جنگ با عراق کشته شد، با هشت نامزدی در رده دوم فهرست نامزدهای "سودای سیمرغ" (مسابقه سینمای ایران) قرار دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
زن

andishmand
 
برگزيدگان سوداي سيمرغ





سيمرغ بلورين بهترين فيلم (به تهيه‌کننده): آذر، شهدخت، پرويز و ديگران (به تهيه‌کنندگي بهروز افخمي و سيدجمال ساداتيان)، رستاخيز (به تهيه‌کنندگي تقي عليقلي‌زاده)
ديگر نامزدها:
چ (به تهيه‌کنندگي بنياد سينمايي فارابي)
شيار 143 (به تهيه‌کنندگي ابوذر پورمحمدي و محمدحسين قاسمي)
قصه‌ها (به تهيه‌کنندگي رخشان بني‌اعتماد»

سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني: احمدرضا درويش براي فيلم «رستاخيز»
ديگر نامزدها:
بهروز افخمي براي فيلم «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران»
ابراهيم حاتمي‌کيا براي فيلم «چ»
محمدمهدي عسگرپور براي فيلم «ميهمان داريم»
حميد نعمت‌ا... براي فيلم «آرايش غليظ»

جايزه ويژه هيات داوران : نرگس آبيار (شيار 143)
جايزه ويژه هيات داوران : حميد نعمت‌ا... براي فيلم (آرايش غليظ)

سيمرغ بلورين بهترين فيلم از نگاه ملي : «چ»
سيمرغ بلورين بهترين فيلم از نگاه مردم: «خط ويژه» ساخته مصطفي کيايي
«شيار 143» ساخته نرگس آبيار

سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه: بهروز افخمي براي فيلم «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران»
ديگر نامزدها:
سامان سالور براي فيلم «تمشک»
پيمان قاسم‌خاني براي فيلم «طبقه حساس»
مصطفي کيايي براي فيلم «خط ويژه»
حسين مهکام براي فيلم «برف»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن: مريلا زارعي براي فيلم «شيار 143»
ديگر نامزدها:
حسيبا ابراهيمي براي فيلم «چند متر مکعب عشق»
ساره بيات براي فيلم «فصل فراموشي فريبا»
رويا تيموريان براي فيلم «شيفتگي»
سميرا حسن‌پور براي فيلم «تمشک»
باران کوثري براي فيلم «عصباني نيستم!»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد: رضا عطاران براي فيلم «طبقه حساس»
ديگر نامزدها:
آرش آصفي براي فيلم «رستاخيز»
حامد بهداد براي فيلم «آرايش غليظ»
پرويز پرستويي براي فيلم «امروز»
مهدي فخيم‌زاده براي فيلم «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران»
نويد محمدزاده براي فيلم «عصباني نيستم!»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل زن: شبنم مقدمي براي فيلم «امروز»
ديپلم افتخار: هنگامه حميدزاده براي فيلم «اشباح»
ديپلم افتخار: مليکا شريفي‌نيا براي فيلم «اشباح»
ديگر نامزدها:
سهيلا گلستاني براي فيلم «ميهمان داريم»
نعيمه نظام‌دوست براي فيلم «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران»

سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد: بابک حميديان براي فيلم هاي «چ» و «رستاخيز»
ديگر نامزدها:
فرهاد اصلاني براي فيلم «قصه‌ها»
اکبر عبدي براي فيلم «خواب‌زده‌ها»
ميلاد کي‌مرام براي فيلم «خط ويژه»
صبا گرگين‌پور براي فيلم «مردن به وقت شهريور»

سيمرغ بلورين بهترين فيلم‌برداري: حسين جعفريان براي فيلم «رستاخيز»
ديگر نامزدها:
محمد آلادپوش براي فيلم «ميهمان داريم»
هومن بهمنش براي فيلم «امروز»
مرتضي غفوري براي فيلم «چند متر مکعب عشق»
علي‌محمد قاسمي براي فيلم «همه چيز براي فروش»

سيمرغ بلورين بهترين تدوين: مهدي حسيني‌وند براي فيلم «چ»
ديگر نامزدها:
نيما جعفري جوزاني براي فيلم «خط ويژه»
حسن حسندوست براي فيلم «برف»
مصطفي خرقه‌پوش براي فيلم «متروپل»
هايده صفي‌ياري براي فيلم «عصباني نيستم!»
خشايار موحديان و سودابه سعيدنيا براي فيلم «آرايش غليظ»

سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن: استفان واربک براي فيلم «رستاخيز»
ديپلم افتخار : کارن همايونفر براي فيلم «همه چيز براي فروش»
ديگر نامزدها:
سهراب پورناظري براي فيلم «آرايش غليظ»
فريد سعادتمند براي فيلم «شيار 143»
عليرضا کهن‌ديري براي فيلم «ميهمان داريم»
پيمان يزدانيان براي فيلم «طبقه حساس»

سيمرغ بلورين بهترين صداي فيلم: براي فيلم «چ» صدابردار: بهمن اردلان / صداگذار: سيدعليرضا علويان
ديگر نامزدها:
براي فيلم «چندمتر مکعب عشق» صدابردار: مهدي صالح‌کرماني/ صداگذار: اميرحسين قاسمي
براي فيلم «رستاخيز» صدابردار: يداله نجفي/ صداگذاران: جرمي‌پرايز، دن جانسون، ريچارد کانوي
براي فيلم «شيار 143» صدابردار: کامران کيان‌ارثي/ صداگذار: آرش قاسمي
براي فيلم «عصباني نيستم!» صدابردار: نظام‌الدين کيايي/ صداگذار: محمدرضا دلپاک
براي فيلم «همه چيز براي فروش» صدابردار: محمد حبيبي/ صداگذار: حسين ابوالصدق

سيمرغ بلورين بهترين طراحي صحنه و لباس: مجيد ميرفخرايي براي فيلم «رستاخيز»، شراره سروش براي فيلم «همه چيز براي فروش»
ديگر نامزدها:
آبتين برقي براي فيلم «چند متر مکعب عشق»
عباس بُلوندي براي فيلم «چ»
حسن روح‌پروري براي فيلم «انارهاي نارس»
مرجان شيرمحمدي براي فيلم «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران»

سيمرغ بلورين بهترين چهره‌پردازي: محسن موسوي براي فيلم «رستاخيز»
ديگر نامزدها:
سودابه خسروي براي فيلم «شيار 143»
محسن دارسنج براي فيلم «همه چيز براي فروش»
سيدرسول سيدعربي براي فيلم «انارهاي نارس»
مهرداد ميرکياني براي فيلم «قصه‌ها»
مهرداد ميرکياني براي فيلم «ميهمان داريم»

سيمرغ بلورين بهترين جلوه‌هاي ويژه بصري: سيدهادي اسلامي براي فيلم «چ»
ديگر نامزدها:
بهنام خاکسار براي فيلم «طبقه حساس»
امير سحرخيز و کامران سحرخيز براي فيلم «عصباني نيستم!»
سايمون فريم براي فيلم «رستاخيز»

نامزدهاي دريافت سيمرغ بلورين بهترين جلوه‌هاي ويژه ميداني: حميدرضا سليماني براي فيلم هاي «چ» و «رستاخيز»
رضا ترکمان براي فيلم «پنجاه قدم آخر»
زنده‌ياد محمدجواد شريفي‌راد و محسن روزبهاني براي فيلم «معراجي‌ها»

برگزيدگان نگاه نو
هيات داوران مسابقه نگاه نو سي و دومين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر، برگزيدگان خود را در رشته‌هاي مختلف به شرح زير اعلام کردند.

سيمرغ بلورين بهترين فيلم: چند متر مکعب عشق (به تهيه‌کنندگي نويد محمودي)
ديگر نامزدها:
تراژدي (به تهيه‌کنندگي محمدحسن نجم)
حقِ سکوت (به تهيه‌کنندگي سيدرضا ميرکريمي)
خانه‌اي کنار ابرها (به تهيه‌کنندگي روح‌اله برادري)
سيزده (به تهيه‌کنندگي سعيد سعدي)
ملبورن (به تهيه‌کنندگي جواد نوروزبيگي)

سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني: جمشيد محمودي براي فيلم «چند متر مکعب عشق»
جايزه ويژه هيات داوران : هومن سيدي براي فيلم «سيزده»
ديگر نامزدها:
نيما جاويدي براي فيلم «ملبورن»
آزيتا موگويي براي فيلم «تراژدي»
محمدهادي نائيجي براي فيلم «حقِ سکوت»
برزو نيک‌نژاد براي فيلم «ناخواسته»

سيمرغ بلورين بهترين فيلم‌نامه: سيدجلال دهقاني اشکذري براي فيلم «خانه‌اي کنار ابرها»
ديپلم افتخار: محمدهادي نائيجي براي فيلم «حقِ سکوت»
ديگر نامزدها:
بهروز افخمي براي فيلم «پايان خدمت»
هومن سيدي براي فيلم «سيزده»
رضا کريمي براي فيلم «تراژدي»
جمشيد محمودي براي فيلم «چند متر مکعب عشق»
ديپلم افتخار بازيگري : امير جديدي براي پايان خدمت و سيزده
ديپلم افتخار بازيگري : پانته آ پناهي براي «خانوم»
ديپلم افتخار بازيگري : مسعود سلامي براي «سيزده»

برگزيدگان سينما حقيقت
هيات داوران سينما حقيقت (آثار مستند بلند) برگزيدگان دريافت جوايز را در بخش هاي مختلف به شرح زير اعلام کرد:
سيمرغ بلورين بهترين فيلم: خاطراتي براي تمام فصول (به تهيه‌کنندگي مرتضي رزاق‌کريمي)
ديگر نامزدها:
جايي براي زندگي (به تهيه‌کنندگي محسن استادعلي و نسرين عبدي)
حيات در رگ‌هاي سرد (به تهيه‌کنندگي فتح‌اله اميري)

سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني: محسن استادعلي براي فيلم «جايي براي زندگي»
جايزه ويژه هيات داوران: مصطفي رزاق‌کريمي براي فيلم «خاطراتي براي تمام فصول»
ديگر نامزدها:
لقمان خالدي براي فيلم «کمي بالاتر»
مهدي نورمحمدي براي فيلم «در پناه بلوط»

سيمرغ بلورين بهترين پژوهش و تحقيق: سيدغلامرضا نعمت‌پور و لاله روزگرد براي فيلم «براي گونگادين بهشت نيست»
ديگر نامزدها:
مصطفي رزاق‌کريمي و سام کلانتري براي فيلم «خاطراتي براي تمام فصول»
بهزاد فتحي‌نيا براي فيلم «حيات در رگ‌هاي سرد»
سيمرغ بلورين بهترين دستاورد فني- هنري: مهدي نورمحمدي براي فيلم «در پناه بلوط»
ديگر نامزدها:
وحيد بتوته براي فيلم «لطفاً بوق بزنيد»
ماکان عاشوري براي فيلم «نيمروز مَکُران»
علي لقماني براي فيلم «باد بر باغ نظر»
مهدي نورمحمدي و محمود منصوري براي فيلم «حيات در رگ‌هاي سرد»
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
پرستویی:چه خوب شد که من آن جا نبودم!




پرویز پرستویی که امسال با سه فیلم در در جشنواره فیلم فجر حاضر بود یادداشتی را به مناسبت این رویداد سینمایی منتشر کرده است.
پرویز پرستویی که در جشنواره سی‌و دوم با سه فیلم «میهمان داریم»،«امروز» و «بیداری برای سه روز» حاضر بود و برای فیلم «امروز» رشا میرکریمی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شده بود به مناسبت پایان جشنواره یادداشتی را منتشر کرده است.
متن کامل یادداشت پرستویی به شرح زیر است:«امروز، روز آخر بود... خدا را شکر که تمام شد...
خدا را شکر که آسمان، زمین‌گیرمان کرد و در محاصره برف ماندیم و نتوانستیم بیاییم و نیامدیم... با خودم می‌اندیشم که اگر من هم در آن سالن و سالن‌های کذایی بودم و عکس‌العمل‌ها را می‌دیدم و می‌شنیدم، چه می‌کردم؟! چه می‌توانستم بکنم؟! پاسخی که جز «هیچ» نمی‌توانم به خودم بدهم، خدا را شکر می‌کنم که نبودم ....
به خدا که این گونه برخورد در شان و شئون فرهنگی ما نیست...
به خدا که مردم، آدم‌های عادی، آنهایی که به عشق شان کار مِی‌کنیم و دغدغه‌ شان را داریم، خیلی راحت‌تر و بی‌بغض‌تر فیلم‌هایمان را تماشا می‌کنند...
به خدا که این حب و بغض‌ها قشنگ نیستند....
چرا ما نمی‌توانیم مثل تمام جشنواره‌های تمام دنیا فیلم ببینیم و ارزیابی و انتقاد سازنده و اساسی‌مان را بکنیم و بگذاریم که سینمایمان ارتقا پیدا کند و در سراشیبی تمسخر و «تو افتضاح بودی» و «من بهترم» و ... نیفتیم؟!
به خدا که ما، لااقل خودمان، نباید با خودمان چنین رفتاری بکنیم... آخر فکر نمی‌کنید که مردم چه مِ‌گویند؟ مخاطبینمان را می‌گویم...
همیشه گفته‌ام و می‌گویم که این 10 روز، نوروز سینماست و ما هر سال در این روزهای سرد بهمن، با مهر به یکدیگر و با عشق به مردم، داغ می‌شویم و برای یک سال آینده، گرما ذخیره می‌کنیم... همه‌مان در کنار هم...
ولی دریغا از امسال...
دوستان و همکاران، به نظرتان بد نشد که پیشکسوت‌ها را حرمت ننهادید و نقد و استهزا را اشتباه گرفتید و به جای تفکر و تلاش بر رفع مشکلات خودتان و خودمان، انگشت بر ایراد دیگران فشردید و در این راه، حتی از مردود شمردن نظر داوران نیز دریغ نورزیدید؟!... به نظرتان کارتان بد نبود؟ ناجور نشد؟! مردم چه گفتند؟ چه می‌گویند؟...
بگذریم که گذشت...
کاش می‌شد دردهایی که در سه فیلم حاضر در جشنواره، در سکوت و نگاه فرو خوردم، بیرون بریزم...
چه خوب شد که من آن جا نبودم...».
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
اکران نوروزی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»



تهیه‌کننده فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که توانست دو جایزه از جشنواره سی و دوم فیلم فجر به دست بیاورد از اکران نوروزی این فیلم خبر داد.
سیدجمال ساداتیان به فارس گفت داشت: با توجه به استقبالی که از «آذر،شهدخت،پرویز و دیگران» شد برنامه ریزی را برای اکران نوروزی آغاز کردیم و این فیلم عید نوروز اکران خوهیم کرد. پخش «آذر،شهدخت،پرویز و دیگران» بر عهده بشرا فیلم خواهد بود و به زودی با روشن شدن تکلیف شورای صنفی نمایش قرار داد اکران را برای نوروز 93 امضاء خواهیم کرد.
مهدی فیخم زاده، رامبد جوان، گوهر خیراندیش، علیرضا خمسه، آزاده اسماعیل‌خانی، امیرعلی دانایی، شهین تسلیمی، نغمه نظام‌دوست و صدف نورمحمد در جدیدترین فیلم سینمایی بهروز افخمی به ایفای نقش پرداخته اند.در خلاصه داستان «آذر،شهدخت،پرویز و دیگران» آمده است:همسر خانه‌دار یک بازیگر مشهور سینما در آخرین فیلم او با وی همبازی می‌شود و آنچنان مورد توجه منتقدان قرار می‌گیرد که منجر به حسادت او می‌شود. روابط صمیمانه آنها تیره شده، زن قهر می‌کند و به باغچه خانوادگی دماوند می‌رود. با بازگشت دخترشان به ایران روابط آنها دستخوش تحولاتی می‌شود.
سایر عوامل این فیلم عبارتند از:تهیه‌کننده: بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان فیلم‌نامه‌نویس: بهروز افخمی مدیر فیلمبرداری: ماکان آشوری صدابردار: سعید احمدی چهره‌پرداز: الهام صالحی طراح صحنه و لباس: مرجان شیرمحمدی تدوین: آیدین افخمی صداگذاری:مجید یوسفی موسیقی: آرمان موسی‌پور عکاس: محمدحسین ساداتیان.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
مرد

 
صدا و سیما جشنواره فجر را سانسور کرد

مراسم اختتامیه سی‌ و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در حالی به پایان رسید که پخش زنده این مراسم توسط صدا و سیما چندین بار قطع شد و در عین حال این جشنواره خود نیز با حواشی گوناگونی٬ از جمله حذف فیلم «عصبانی‌ نیستم» از جشنواره همراه بود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران٬ ایسنا٬ صدا و سیمای جمهوری اسلامی هنگام پخش مستقیم مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر٬ زمانی که یکی از برندگان روی سن از محسن امیر‌یوسفی و فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» نام برد٬ پخش این مراسم را قطع کرد.
به گزارش ایسنا٬ زمانی که محسن دارسنج برای دریافت دیپلم افتخار بهترین چهره‌پردازی برای فیلم «همه چیز برای فروش» به روی سن رفت٬ این دیپلم را به فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» تقدیم کرد که در همین زمان پخش مستقیم جشنواره از تلویزیون قطع شد.
«آشغال‌های دوست‌داشتنی» به کارگردانی٬ نویسندگی و تهیه‌کنندگی محسن امیریوسفی٬ موفق به دریافت مجوز نشد و همچنین نتوانست پروانه نمایش در جشنواره فجر را دریافت کند و از این جشنواره کنار گذاشته شد.
در عین حال پخش زنده این مراسم چند بار دیگر نیز قطع شد و هربار که در این جشنواره هنرمندان سخنان انتقادی‌ای را مطرح می‌کردند٬ صدا و سیما تصاویر استودیوی خود را پخش می‌کرد.
در این مراسم مجتبی میرطهماسب پس از دریافت جایزه ویژه هیئت داوران، اشاره‌ای تلویحی به جعفر پناهی همکار سابق خود کرد.
او که پیشتر تجربه همکاری با جعفری پناهی را در «این یک فیلم نیست» داشت٬ زمانی که روی سن رفت٬ گفت: «سلام می‌کنم خدمت همه همکاران و دوستانی که در سالن هستند و همه دوستان فیلم‌سازی که هنوز در این سالن‌ها نیستند.»
به گزارش ایسنا نیز هنگامی که جمال ساداتیان٬ تهیه کننده فیلم «آذر٬ شهدخت٬ پرویز و دیگران» برای دریافت یکی از دو سیمرغ بلورین بهترین فیلم روی سن اظهار کرد که «امیدوارم به جایی برسیم که همه سلیقه‌ها را بتوانیم تحمل کنیم»٬ پخش زنده مراسم اختتامیه قطع شد.
از دیگر نکات قابل توجه این مراسم،‌ تقدیم جایزه سیمرغ بلورین از سوی هومن سیدی به حسن روحانی بود. سیدی که جایزه ویژه هیئت داوران در بخش نگاه نو را دریافت کرده بود، اعلام کرد که هرچند رئیس جمهور به این جایزه نیازی ندارد اما این جایزه را به او اهدا می‌کند.
از سوی دیگر،‌ علاوه بر قطع مکرر پخش زنده٬ مراسم جشنواره نیز خالی از حاشیه نبود.
در این مراسم فیلم «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان از جشنواره حذف شد. طبق گزارش‌ها٬ مدیران جشنواره فیلم فجر از رضا درمیشیان خواسته بودند تا نامه‌ای به دبیر جشنواره بنویسد و در این نامه از رقابت در جشنواره انصراف بدهد که در همین زمینه به گزارش ایرنا٬ آقای درمیشیان در نامه‌ای به دبیر جشنواره نوشت: «به منظور حفظ آرامش سینما و دوری از حاشیه‌ها٬ جلوی ارزیابی این فیلم در مرحله نهایی گرفته شود.»
در عین حال تینا پاکروان٬ کارگردان «خانوم» که برای دریافت جایزه بازیگر فیلمش روی صحنه رفته بود٬ گفت: «فیلمی در تکریم بانوان ساختم که به مذاق داوران خوش نیامد و قول نمی‌دهم سال بعد فیلم «آقا» را بسازم.»
همچنین در حالی که ابتدا قرار بود حسین پاکدل مجری اختتامیه جشنواره فیلم فجر باشد٬ یک روز مانده به برگزاری مراسم٬ ایسنا گزارش کرد که حضور آقای پاکدل در این مراسم به دلیل آن‌چه «ممنوع‌الکار بودن» او در تلویزیون اعلام شده٬ منتفی شده است.
مراسم اختتامیه فیلم فجر با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی٬ رئیس دفتر رئیس جمهوری و شماری از مسئولان و هنرمندان در برج میلاد تهران برگزار شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
'ایرانی'؛ مجادله جنجالی با چند روحانی

فیلمساز طبیعتا از ابتدا می داند که دست گذاشتن بر چنین سوژه ای در داخل ایران مشکلات خاص خود را خواهد داشت.
"ایرانی" عنوان فیلمی است از مهران تمدن، مستندساز ایرانی ای که بیشتر عمرش را در فرانسه گذرانده و حالا پس از تجربه بحث انگیز قبلی اش با عنوان "بسیجی"، بار دیگر سوژه پرسرو صدایی را دستمایه فیلم تازه اش قرار داده است؛ فیلمی که در جشنواره برلین در بخش "فوروم" به نمایش درآمد.
فیلم ساختار مستند ساده ای دارد؛ با نماهای عمدتا داخلی با دوربین های ثابتی که ناظر یک بحث هستند. حتی فیلمساز ابایی ندارد که از صحنه ای استفاده کند که صدابردارش از گوشه کادر رد می شود. در واقع فیلم ماهیتش را بر سوژه جذاب اش بنا می کند: جمع کردن چند "ملا" در یک خانه و تلاش برای همزیستی مسالمت آمیز تفکرهای متضاد و بحث و مجادله یک فیلمساز فلسفه خوانده که خود را آته ئیست می خواند با این چند روحانی درباره مفهوم مذهب و ساختار حکومت اسلامی.
فیلمساز طبیعتا از ابتدا می داند که دست گذاشتن بر چنین سوژه ای در داخل ایران مشکلات خاص خود را خواهد داشت؛ در ابتدای فیلم اعلام می کند که در مراحل ساخت این فیلم سه بار بازجویی شده و در انتهای فیلم هم تاکید دارد که از او خواسته اند که دیگر به ایران بازنگردد.
در نریشن ابتدای فیلم از مشکل راضی کردن چند روحانی برای حضور در این فیلم هم می گوید:او سه سال تلاش می کند تا چند روحانی را راضی کند تا در این فیلم شرکت کنند، اما غالب آنها راضی نمی شوند یا اگر قبول می کنند، در لحظه آخر از شرکت در این فیلم پشیمان می شوند.
تمدن می گوید که سرانجام با عوض کردن راه روبرو شدن با آنها، این سه نفر روحانی را راضی می کند که در این طرح شرکت کنند و یکی از آنها یک طلبه را هم با خود می آورد.
نتیجه، حضور این سه روحانی و این طلبه در خانه ویلایی فیلمساز در جایی خارج از شهر است که این اقامت کوتاه آنها با بحث و جدل درباره مسائل ممنوع همراه است.
بحث با حجاب و ضرورت آن آغاز می شود و به صحبت درباره مشروعیت مردمی حکومت ایران می رسد. در عین حال در میانه کار با شوخی ها و صحنه های صمیمی ای روبرو هستیم که ضمن آماده کردن جوجه کباب درباره ذات زن و مرد و نیروی جنسی متفاوت آنها حرف می زنند.
طرح "همزیستی مسالمت آمیز" با طراحی یک راهرویی که قرار است برای همه آنها باشد، ادامه می یابد. هر کدام عکسی از کتابخانه هایشان را در این اتاق عمومی فرضی نصب می کنند تا آستانه تحمل یکدیگر را اندازه بگیرند و هر کدام عکس های اشخاص مورد علاقه شان را برای نصب روی دیوار عمومی می آورند: از عکس های آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای از سوی روحانیون تا عکس های مصدق و فروغ فرخزاد از سوی فیلمساز.
فیلمساز با تصاویر مذهبی مخالفت می کند و طلبه جوان با عکس مصدق و فروغ. قرار است فیلم به نقطه مشترکی برسد؛ که در نهایت نمی رسد.
مهمترین مشکل فیلم از جایی آغاز می شود که فیلمساز- که خود بخود به نماینده جامعه آزاد جهانی در برابر یک تفکر بسته مذهبی بدل می شود- نمی تواند به اندازه کافی به نظرات و حرف های این چند روحانی پاسخ دهد. تمدن در بسیاری از قسمت های فیلم در برابر حرف های سنتی آنها کم می آورد و نمی تواند جواب قانع کننده ای بدهد؛ به شکلی فیلم به آنها اجازه می دهد تا حدی برنده این بحث باشند.
این چند روحانی همسران خود را هم به این خانه می آورند، اما بجز یک صحنه، آنها هیچ حضوری در فیلم ندارند؛ در اتاق های خود هستند و درخواست اولیه فیلمساز برای دعوت از آنها برای حضور در بحث به جایی نمی رسد. همین نقطه- نحوه رفتار این چند روحانی با همسرانشان که به آنها اجازه حضور در جلوی دوربین را نمی دهند- می توانست نقطه آغاز بحث درخشانی از سوی فیلمساز درباره حق و حقوق زنان به عنوان یک انسان باشد که فیلمساز توجهی به آن نمی کند.
از طرفی تمدن در برخی صحنه ها در جواب حملات آنها سکوت می کند، گویی که قانع شده یا جوابی برای حرف های آنها ندارد؛ ضمن این که صحنه قبول کردن نماز خواندن با آنها، هر چند بیشتر به شوخی می ماند، اما می تواند برداشت های متفاوتی را هم رقم بزند.
هرچند فیلمساز می گوید که قصد ندارد "رینگ بوکس" به راه بیندازد، اما این سوژه با این مختصات - و اصلاً شکل گرفتن این فیلم- بر مبنای همین رینگ بوکسی است که فیلمساز از آن ابا دارد. این چند روحانی از هر فرصتی برای حمله در این رینگ بوکس استفاده می کنند و فیلمساز فلسفه خوانده که زندگی آزاد را در فرانسه تجربه کرده به دلایلی- شاید مهمانداری، شاید ترس، یا شاید عدم تسلط کامل و سخنوری در زبان فارسی- از این رینگ سالم بیرون نمی آید.
در نهایت فیلم به همین دلیل با یک تناقض روبرو می شود: بجای اثبات حق زندگی و احترام به بشری که میلیون ها نفر در جهان بر اساس آن زندگی سالمی دارند، گهگاه به تریبونی برای دفاع از نوع زندگی بسته مذهبی بدل می شود، تا آنجا که یکی از روحانیون هم حرف جالبی می زند:«چرا نباید بیائیم جلوی دوربین؟ ما از خدامونه که یکی حرف های ما رو ببره به غرب!"
نقطه قوت فیلم اما زمانی است که آنها در لابلای صحنه ها، از بحث فارغ می شوند و زندگی می کنند. تلاش فیلمساز برای ثبت لحظه های عادی زندگی آنها در کنار هم، بسیار موفق تر و انسانی تر از صحنه های بحث است. یعنی فیلم اساساً بر محور بحث شکل گرفته اما در یک تناقض عجیب زمانی موفق است که بحثی در کار نیست و تنها زندگی است که جریان دارد؛ از غذا پختن تا نشان دادن عکس بچه ها در مهدکودک تا شوخی درباره مادر فیلمساز.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
جواد رضویان: به کودکان کار کمک نمی‌کنم

روزنامه شرق : با اینکه هرچند وقت یک بار خبرخوشی در بهبود اوضاع می‌رسد اما انگار نمی‌توان به این چیزها امیدوار بود. این‌بار در «ذره بین» به سراغ جواد رضویان رفته‌ایم تا از او درباره وظایف وعلایق شهروندی بپرسیم.

‌این‌روزها همه‌جا بحث آلودگی است، آلودگی هوا، آب و... فکر می‌کنید شما در آلودگی محیط‌زیست چقدر سهیم هستید؟
در خیلی از بخش‌ها، حتی همان زباله‌ای که شبانه تولید می‌کنیم و ساعت9 می‌گذاریم در سطل زباله داخل محله. شاید خیلی‌های آن قابل بازیافت نباشد و قسمتی از طبیعت شود و اگر قابل بازیافت هم باشد تجزیه‌شدنش سال‌ها طول می‌کشد و به عمر ما قد نمی‌دهد. علاوه بر این زباله‌های شبانه که به دامان طبیعت اضافه می‌کنیم.

بین همه اینها از نگاه شما کدام آلودگی محیط‌زیست بیشترین ضربه را وارد می‌کند؟
شاید دیدن لیوان‌های یک‌بارمصرف و بطری و آب و نوشابه و هر نوع زباله دیگر در طبیعت آزا‌ردهنده باشد اما کشنده نیست، با دیدن آنها ما دلمان می‌سوزد. اما این دود و هوای آلوده تهران که ما هرروز استنشاق می‌کنیم موجب مرگ و بیماری می‌شود و قاعدتا نباید سالم بمانیم. به‌نظر من با این آلودگی هوا این سرانه عمری که در ایران تخمین می‌زنند هم برایمان زیاد است.

فکر می‌کنید فرهنگ‌سازی برای ترویج جلوگیری از آلودگی‌های محیط‌زیست، تاثیری هم دارد؟
من همیشه فکر می‌کنم باید فرهنگ‌سازی درست و حسابی‌ای در این زمینه انجام شود. مردم ما مردم بسیار فرهنگ‌پذیری هستند. همان‌طور که قبل‌تر دیدیم با یک انیمیشن و چند تا شخصیت این اتفاق افتاد و رعایت ایمنی جزیی از فرهنگ شده است. مسوولان برای فرهنگ‌سازی مردم وظیفه دارند، به‌خصوص برای حفظ محیط‌زیست لازم است محصولاتی را فراهم کنند. پس از آن قطعا مردم هم بیشتر رعایت خواهند کرد. تکنولوژی در جامعه ما هم مثل همه دنیا خیلی سریع آمد اما فرهنگ استفاده صحیح از خیلی چیزها به‌درستی تعریف نشد. بعضی موارد را باید به جامعه و مردم مکرر یادآور شد؛ مواردی مثل استفاده از حمل‌ونقل عمومی و جلوگیری از آلودگی بیشتر هوا.

حالا که مثال زدید خودتان هم از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنید؟
من برای استفاده از ناوگان عمومی کمی محدودیت دارم، اما اغلب زمانی که اعلام می‌کنند هوا آلوده است سعی می‌کنم با آژانس جابه‌جا شوم یا با سرویس محل کار بروم. لااقل امسال که هوا به‌شدت آلوده بود کسی من را با ماشین شخصی در محل کارم ندیده است. برای ما استفاده از وسیله حمل‌ونقل عمومی کمی سخت است.

چه صحنه‌هایی جزو صحنه‌های تلخ دوروبرتان محسوب می‌شود؟
دیدن کودکان کار، فقط صحنه‌هایی است که درد ما را بیشتر می‌کند. گاهی پیش می‌آید که با انرژی در حال رفتن به محل کارم هستم و قرار است یک روز سخت کاری داشته باشم، یکدفعه با این کودکان روبه‌رو می‌شوم. دیدن این منظره‌های تلخ که مثلا کودکی یک مرتبه سر چهارراه به پاک‌کردن شیشه ماشینم مشغول می‌شود، معمولا به‌شدت ناراحتم می‌کند. من هیچ‌وقت به کودکان کار کمک نمی‌کنم. چون می‌دانم پولی که به آنها می‌دهم مصرف خودشان نمی‌شود. گاهی من رشد این بچه‌ها را در منطقه‌ای که زندگی می‌کنم شاهد بوده‌ام که مثلا سال‌هاست این کودک در این خیابان در حال دستفروشی است.

گاهی شده که وقتی دیروقت از محل کارم برمی‌گردم دیده‌ام که این بچه‌ها را با ماشین می‌برند و صبح‌ها می‌آورند، بنابراین فکر می‌کنم صلاح این است که به آنها کمک نکنیم. گاهی چهره شهر ما خیلی زیباست، گاهی زحمت‌هایی که شهرداری طی این سال‌ها داشته یکباره به‌چشم می‌آید، روزهای بارانی پایتخت زیباست، اما دیدن بچه‌های کار روزمان را نابود می‌کند؛ بچه‌هایی که هرکدام به شکلی ناراحت‌کننده در شهر کار می‌کنند، یکی اسپند دود می‌کند، دیگری شیشه ماشین را پاک می‌کند و گاهی هم تکدی‌گری می‌کنند. به‌تازگی هم مد شده که ماشین آدم را بوس می‌کنند، برای من دیدن این تصاویر تلخ است.

فکر می‌کنید چطوری باید از آنها مراقبت کرد؟
ما یکدفعه که می‌رسیم به ایام ماه مبارک رمضان متوجه می‌شویم که باید به این مراکز و امور خیریه کمک کرد و توسعه‌اش داد. اما در دیگر اوقات سال کاملا فراموش می‌شود. من فکر می‌کنم رسانه‌ها باید در این زمینه بیشتر کار کنند که کسانی که توان مالی بیشتری دارند را در این زمینه دخیلشان کنند. من همین‌که چنین مراکزی در تهران هست احساس غرور دارم و خدا را شکر می‌کنم چون در خیلی از شهر‌ها وجود ندارد. بودن این مراکز خیلی خوب است اما چگونه اداره‌شدنش هم مهم است و حالا با دولت جدید امیدواریم که اتفاقات خوش‌تری در این زمینه صورت گیرد.

اهل قضاوت‌کردن هستید؟
به‌طورکلی آدمیزاد در حال قضاوت‌کردن دیگران است. حالا این قضاوت‌ها ممکن است عجولانه باشد، طوری که دلایل مناسبی برایش نباشد و احساسی باشد. خیلی‌وقت‌ها هم ممکن است که درست و بجا باشد. من ترجیح می‌دهم بیشتر قضاوت شوم تا قضاوت کنم. این حس را به‌واسطه کارم دارم که مردم ببینند، بپسندند یا رد کنند.

چقدر حقوق شهروندی را رعایت می‌کنید؟
در حد توانم این مورد را رعایت می‌کنم.

و حالا اگر کسی حقوقتان را پایمال کند چکار می‌کنید؟
قطعا هرکسی باید قایل به حق‌وحقوق خود باشد. وقتی حق خودم را بدانم اگر کسی در مقابلم ناعدالتی کند قطعا من برای گرفتن حقم بلند خواهم شد. حالا ممکن است این اعتراض در حد یک نگاه یا تذکر و در حد کلمه یا برخورد باشد که آقا شما دارید حق من را پایمال می‌کنید. به‌طورکلی اگر ما حد خودمان را بدانیم ممکن است هیچ‌وقت پایمان را از گلیم‌مان درازتر نکنیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
صفحه  صفحه 33 از 58:  « پیشین  1  ...  32  33  34  ...  57  58  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

Iranian Cinema News | اخبار سینمای ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA