ارسالها: 12930
#361
Posted: 7 Apr 2014 02:14
آیا "نقی معمولی" کشتیگیر است؟
«بهرام مشتاقی» عضو شورای فنی کشتی فرنگی که در مجموعه «پایتخت 3» نقش سرمربی تیم کشتی پیشکسوتان را برعهده داشت، در گفتوگو با فارس گفت:خیلی اتفاقی به پروژه «پایتخت 3» پیوستم. روز 27 اسفندماه مشغول خرید بودم که آقای نجفزاده دستیار آقای سیروس مقدم با من تماس گرفت و گفت که سری به آنها بزنم.
وی ادامه داد: آن روز بحث بازی کردن من مساله نبود و فقط قرار بود به آنها در بحث مسائل تکنیکی کمک کنم. گفتند خودت را به خانه کشتی برسان تا با هم صحبت کنیم. در حقیقت جامعه هنری از جامعه ورزشی یاری خواست و چون مردم هم این گروه را پسندیدهاند و دوست دارند، من هم به آنها پیوستم. در حقیقت من وظیفه خودم دانستم که از طرف جامعه ورزشی به آنها کمک کنم. بعد پیشنهاد شد که نقش سرمربی را هم خودم ایفا کنم. ابتدا تستهایی انجام شد و تمرین کردیم. دفعه دوم و سوم آقای مقدم رضایت خود را اعلام کردند.
مشتاقی اظهار داشت: من از قبل و سالهای پیش با آقای خمسه دوست بودم و البته نقشهایی که آقای تنابنده ایفا کرده بودند را هم دوست داشتم. در نهایت قسمت این بود که با آنها همکاری کنم و تا 8 و 9 فروردین ماه هم به طول انجامید.
وی درباره صحنههای مربوط به کشتیگیری نقی (محسن تنابنده) نیز توضیح داد: آقای تنابنده از قبل بوکس کار میکردند و بدن آمادهای داشتند. او خیلی هم خوب یاد میگرفت و در هر کشتی حدود 80 درصد یعنی 3 دقیقه و نیم کشتی میگرفت. من فکر نمیکردم که صحنههای مربوط به کشتی تا این حد طبیعی از کار دربیاید و آقای تنابنده به انداره یک قهرمان واقعا زحمت کشید.
وی افزود: من درود به تنابنده فرستادم که این همه فشار را تحمل کرد آن هم با آن هیجان و با آن کفشهای لژدار. صحنهای که نقی متوجه شد به کشتی جهانی راه یافته و تا خانه کشتی دوید تا خود را به تمرینات برساند و از فنسها بالا پرید و روی تشک ملق زد، همه نتیجه آمادگی بدنی بالایی بود که داشت. او خیلی ورزیده است و فکر کنم اگر کمی کار کند بتواند واقعا مدال بگیرد. او در این سریال از جان مایه گذاشت.
مشتاقی درباره بازخوردهایی که از این سریال گرفته نیز گفت: خوشبختانه صحنهها خیلی خوب و طبیعی از کار درآمده که مرهون زحمات و خونسردی و دقت آقای مقدم است. وقتی صحنههای مربوط به پیروزی نقی و اهتزاز پرچم کشورمان را میدیدم اشک در چشمانم حلقه زده بود و فکر میکنم دل چندین میلیون ایرانی شاد شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 24568
#362
Posted: 20 Apr 2014 21:16
زنان در فیلمهای اکران ۹۳
«شیار ۱۴۳ »،«انارهای نارس»، «دلتنگیهای عاشقانه»،«شیفتگی»، «فصل فراموشی فریبا»، «گنجشکک اشیمشی»، «متروپل»، «تمشک» و «خانوم» از جمله فیلمهای اکران سال جاری هستند که زنان حضور پررنگی در آنها دارند.
به گزارش ایسنا، در بین این آثار مریلا زارعی پررنگترین نقش را در «شیار ۱۴۳ » بازی میکند.
او در نقش مادری که سالها در انتظار فرزند مفقودالاثرش است، توجه زیادی را به خود جلب کرد و باعث تحسین مخاطبان این فیلم شد.
در «انارهای نارس» هم آنا نعمتی در نقش یک زن جوان کارگری که از یک پیرزن پرستاری میکند، بازی کرده که بعد از اتفاقی که برای همسرش میافتد عشق و علاقه زن به مرد بستری شدهاش و پیرزن آلزایمری او را با چالشهای جدیدی روبرو میکند.
در «دلتنگیهای عاشقانه» نقش زن را میترا حجار بازی میکند که در این فیلم شاهد تبعات جنگ تحمیلی بر زندگی این زن و فداکاریهای او هستیم.
در «شیفتگی» رویا تیموریان در نقش «حاجی شاه»، نقش زنی را با هیبت مردانه بازی میکند که سرپرستی خواهر و خانواده او را بر عهده دارد.
رویا تیموریان همچنین در فیلم «برف» هم در نقش مادری ظاهر شده که گرفتار مشکلات فرزندانش میشود.
در «فصل فراموشی فریبا» ساره بیات در نقش زنی بازی میکند که همسرش تصادف کرده و در بیمارستان بستری است و مجبور میشود برای امرار معاش و تأمین هزینههای بیمارستان با وانت کار کند.
در فیلم سه اپیزودی «گنجشکک اشیمشی» هم به مسائل زنان در جامعه پرداخته میشود که در پررنگترین آنها به نام «نفس» شاهد حضور یکتا ناصر و لیلا زارع هستیم که هر کدام به طریقی عشقشان را به فرزندشان ابراز میکنند.
در «متروپل» هم مسعود کیمیایی برای اولینبار شخصیت اصلی فیلماش را یک زن قرار داده که نقش آن را مهناز افشار بازی میکند. او زن جوان بیوهای است که برای فرار از دست عواملی که برای آزارش اجیر شدهاند به سینمای متروکهای که دو جوان آن را اداره میکنند، پناه میبرد.
در فیلم «تمشک» هم شاهد حضور زن جوانی به نام رضوان با بازی سمیرا حسنپور هستیم که مجبور است از همسر بیمارش پرستاری کند و از طریق رحم اجارهای سعی در حل مشکلاتش دارد.
اما فیلم «خانوم» در سه اپیزود مرتبط به هم روایت سه روز در تهران است و سه زن با سه طبقه اجتماعی که درگیر زندگی شده و پای مشکلات میایستند.
این فیلم با بازی اندیشه فولادوند، شقایق فراهانی و فهیمه رحیمنیا براساس فداکاریها و مشکلات این زنان ساخته شده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#363
Posted: 20 Apr 2014 21:26
هر کس باید سرجای خودش باشد
یادی از جمیله شیخی به بهانه روز مادر
فیلمهای سینمایی ایران مادران زیادی را به خود دیده است که بسیاری از آنها امروز در میان ما نیستند.
اگر بخواهیم فقط اسامی برخی از آنها را نام ببریم باید از ایران دفتری، رقیه چهرهآزاد ،حمیده خیرآبادی ،جمیله شیخی، مهری ودادیان،مهین شهابی،پروین سلیمانی،مهری مهرنیا، فرخلقاء هوشمند و ... یاد کنیم.
ایسنا، در آستانه روز مادر به بازخوانی بخشهایی از گفتوگو با یکی از این مادران که فروردین سال 71 در ماهنامه «گزارش فیلم» چاپ شد، میپردازد.
جمیله شیخی متولد 1309 در تبریز آخرین فرزند خانواده ابتدا به یادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخته و سپس وارد تئاتر و سینما شده است. «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
جمیله شیخی از گذشته و عشق به تئاتر شروع میکند عشقی که سبب شد از دو سال تعلیم آواز و اپرا چشم بپوشد.
آخرین آموزگار آوازش آن زمان تازه از فرانسه آمده بود و به او گفته بود: «انتخاب کن با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» و جمیله شیخی هم انتخابش را انجام داد: «من هم به گروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، مرحوم بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم. مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و به صحنه نرفت. در همان موقع دیوید سون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد. چهار ماه در آنجا تمرین کردم ولی دیوید سون به زودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به تعلیم تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
دختر جوان و علاقهمند به تمرینات همچنان ادامه داد و در سال 1335 ازدواج کرد و در سال 1336 با نمایشنامه «پدر» برای اولینبار در صحنه ظاهر شد.
او شب اولین اجرا را هنوز به یاد دارد:«بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
بعد از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، فوت کرد و او با آتیلای یکساله(آتیلا پسیانی) تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی به وجود میآمد به هیچ وجه قابل اصلاح نبود. حتی یک بار دکور درخت در حین بازی افتاد و همه هول شده بودند اما دوربین بلافاصله صحنه دیگر را گرفت و در این فرصت دوباره دکور را درست کردند»
جمیله شیخی همزمان با کار در تلویزیون در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانهایی چون حمید سمندریان، علی نصیریان، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد:« اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود به نام «مادر» به کارگردانی حمید سمندریان. در آن زمان 29 سال داشتم و اکثر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و با کمال میل این نقش را پذیرفتم.»
این بازیگر نقش کوچک و بزرگ برایش تفاوتی نداشت:«دکتر مهدی فروغ ما را طوری تعلیم داده بود که به نقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه به محض اینکه یک نقش کوچک به بازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند من هیچ وقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی 250 تومان دستمزد میگرفتیم.
یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک به عنوان خدمتکار منزل به من کرد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان 250 تومان را به من پرداخت کرد.»
جمیله شیخی دو نمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرده است:«قلب سرگشته» در سال 1343 و «محکوم به اعدام » در سال 1350.
او معتقد بود:«هر کس باید سرجای خودش باشد، کار نباید مقطعی باشد یک هنرپیشه خوب چرا نباید یک هنرپیشه خوب باقی بماند؟ متاسفانه کم هستند، هنرمندانی که جای خودشان را پیدا کرده باشند. من بازیگرم نه کارگردان»
جمیله شیخی پس از سالها کار در صحنه تئاتر در سال 1354 با فیلم «خانه خراب» وارد سینما شد، «طنز و نقش متفاوت این فیلم توجه مرا جلب کرد قبل از آن هم پیشنهاداتی از سوی ایرج قادری برای بازی در «بیقرار» و توسط مسعود کیمیایی برای ایفای نقش در «بلوچ» و «خاک» شده بود که به علت همزمانی با کارهای تئاتر آن را نپذیرفتم. معیارم برای پذیرفتن یک نقش علاقه به شخصیت و حس آن است و من در تمام نقشهایم اعم از کوچک و بزرگ یا مثبت و منفی صداقت و صمیمیت داشتم.»
جمیله شیخی بعد از انقلاب در سال 1359 در نمایشنامه «فیزیکدانها» با اجرای رضا کرمرضایی بازی کرد و در چند سریال از جمله «پاییز صحرا» مقابل دوربین رفت.
«من نقشهای مثبت زیادی بازی کردهام ولی نمیدانم چرا همه مرا بیشتر به خاطر نقشهای منفی میشناسند خوب شاید نقش منفی بیشتر در ذهن مردم باقی میماند. اصلا برایم مهم نیست.»
او درباره نقشهایی که دوست دارد بازی کند، گفته بود:«من تمام نقشهایی را که بازی کردهام دوست داشتهام اما دوست دارم نقش یک معلول را بازی کنم. »
آخرین فیلم جمیله شیخی (تا سال 71) «مسافران» ساخته بهرام بیضایی است که در یک نقش مثبت ظاهر شده که بسیار از آن راضی است:«مگر میشود با بهرام بیضایی کار کرد و راضی نبود. این اولین تجربه مشترک ماست.»
این بازیگر همچنین گفته بود:«سینماگران جوان را باید حمایت کرد و از کار با کارگردانهای زن بسیار لذت میبریم فعالیتهای اجتماعی زنان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و باید شخصیت زن در نقشهای مثبتتر و مهمتر اجتماعی و شغلی نیز مطرح شود. چه اشکالی دارد که مشکلات و مسائل زنان از طریق سینما بازگو شود؟»
جمیله شیخی که در پنجم خردادماه ۱۳۸۰ درگذشت و تا آخرین روزهای زندگیاش فعالیت هنری داشت، در پایان این مصاحبه گفته بود:«تا روزی که زنده باشم به کار تلویزیون و تئاتر سینما ادامه خواهم داد. سینما جذابیت بسیاری برایم دارد. ولی عشق اول من تئاتر است.»
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 12930
#364
Posted: 27 Apr 2014 07:14
خانم بازیگر ایرانی که خودش از همسرش خواستگاری کرد!
مجله تندرستی: "ویشکا آسایش" (متولد ۱۶ آبان ۱۳۵۱ در تهران ) بازیگر و طراح صحنه و لباس می باشد. شاید باورتان نشود بازیگر فیلم "ورود آقایان ممنوع" حسابی رمانتیک است.
"ویشکا آسایش" گفته: «رضا (همسرم), در مورد احساس من چیزی نمی دانست. فقط من او را دوست داشتم. در آخر هم خودم رفتم و بهش اعتراف کردم. این ماجرا بعدها تبدیل به یک شوخی شد تا هر از گاهی بگوید آس تهران را زدی اما به نظر من آدم نباید بترسد. من فکر می کردم فوقش می گوید نه. چه اشکالی دارد. اگر نمی رفتم و نمی گفتم ممکن بود زندگی ام را با اگرهایی ادامه دهم؛ اگر می گفتم، اگر قبول می کرد، اگر می رفتم و دیگر اگرها.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#365
Posted: 29 Apr 2014 10:06
مهناز افشار، مهتاب کرامتی، رضا عطاران و ... برای نجات اعدامی ها دست به جیب شدند
این روزها اخبار بخشش اولیای دم از خطای گناهکاران زیاد شنیده میشود، اتفاقی که روحیه رأفت اسلامی و اخلاق ایرانی را به نمایش عمومی میگذارد. از سوی دیگر بسیاری از چهرههای شناخته شده هنری و اجتماعی در تکاپوی ترویج روحیه بخشش و بازگشت زندانیان به زندگی، تلاشهای زیادی از خود نشان دادهاند.
به گزارش ایران، در آخرین اقدام اهالی فرهنگ و هنر، عوامل فیلم سینمایی «طبقه حساس» گرد هم آمدند تا به واسطه برگزاری اکران خیریه آخرین فیلم کمال تبریزی هزینه دیه سه جوان محکوم به اعدام را جمعآوری کنند. در این مراسم نهایتاً 700 میلیون تومان جمع شد که در نوع خود اتفاق باارزشی است.
در این مراسم خیریه که در سینما عصر جدید برگزار شد، جدا از عوامل سازنده فیلم، تعدادی از بازیگران سینما و تلویزیون در کنار مردم حضور داشتند.
در ابتدای این گردهمایی احسان کرمی مجری برنامه در حالی که یک دستگاه کارتخوان الکترونیکی را به حاضران نشان میداد، گفت: «همانطور که در قرآن نیز آمده است قصاص حق است، اما نباید فراموش کنیم که این سه جوان درست در زمانی مرتکب قتل شدند که حتی به سن قانونی هم نرسیده بودند.»
وی افزود: «تصویر غلطی در خصوص سوپر استارها وجود دارد که هنرمندان بسیار ثروتمند هستند، اما باید گفت که این طور نیست، با این حال مهناز افشار و مهتاب کرامتی با هم مبلغ 100 میلیون تومان را پرداخت کردهاند.»
در ادامه این مراسم، رضا عطاران، بهاره رهنما و حبیب رضایی به روی صحنه آمدند. رهنما به عنوان سفیر انجمن حمایت از کودکان از برگزارکنندگان این مراسم تشکر کرد و گفت با دوستانش مبلغ 11 میلیون تومان به این مراسم اهدا کردهاند.
همچنین رضا عطاران و محمدرضا هدایتی در مجموع 100 میلیون تومان، دستاندرکاران طرح «طبقه حساس» 20 میلیون تومان و پول فروش گیشه (مبلغ بیش از 8 میلیون تومان)، طرح سینمایی «شهر موش ها» مبلغ 10 میلیون تومان، مصطفی انصاری 100 میلیون تومان، الهه کولایی 500 هزار تومان و هومن بهمنش 5 میلیون تومان پرداخت کردند. همچنین بسیاری از حاضران در سینما با پرداخت مبالغ مختلف از طریق دستگاه کارتخوان در این امر انسانی شرکت کردند.
در بخش دیگری از این برنامه خسرو احمدی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون روی صحنه آمد و گفت: « زمانی که علی ضیاء گفت میخواهد ردیف به ردیف پول جمع کند من ترسیدم، چرا که من و تعداد بسیاری از افراد حاضر در این جمع در سطحی از وضعیت اقتصادی نیستیم که کمکهای میلیونی کنیم، به همین دلیل خجالت کشیدم، اما بعد دیدم که نفس کار مهم است، مهم این است که کمک کنیم، مبلغ آن اصلاً مهم نیست.»
گفتنی است، در پایان این مراسم خیریه، در حالی که هنوز 100 میلیون تومان برای نجات جان سه جوان کم آمده بود، ستارگان سینمای ایران در کنار صحنه قرار گرفتند تا عکس و یا امضای خود را به نفع نجات جان این سه جوان به فروش بگذارند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#366
Posted: 29 Apr 2014 10:08
لیلا حاتمی عضو هیئت داوران جشنواره فیلم کن شد
به گزارش وبسایت نشریه «ورایتی»، جین کمپیون، فیلمساز نیوزلندی که ریاست هیئت داوران جشنواره امسال را برعهده دارد، همراه با هشت نام دیگر از کشورهای مکزیک، چین، کره جنوبی، دانمارک، ایران، آمریکا و فرانسه کار قضاوت بر فیلمهای بخش اصلی مسابقه را برعهده خواهد داشت.
کارول بوکه (از فرانسه)، جیا ژانگکه (از چین)، جئون د ییون (از کره جنوبی) و نیکولاس ویندینگ رفن (از دانمارک)، گائل گارسیا برنال (از مکزیک)، سوفیا کاپولا (از آمریکا) و ویلیام دافو (از آمریکا) از دیگر اعضای هیئت داوران جشنواره امسال هستند که در کنار خانم حاتمی داوری فیلمهای بخش مسابقه را برعهده خواهند داشت.
در بیانیه جشنواره کن که در وبسایت رسمی این جشنواره منتشر شده آمده «کن همواره سعی داشته است که یک جهتگیری بینالمللی و جهانی داشته باشد و بر اساس همین سنت، خانم کمیپیون در کنار هشت ستاره جهان سینما از کشورهای چین، کره جنوبی، دانمارک، ایران، آمریکا، فرانسه و مکزیک قرار گرفته است.»
خانم حاتمی، با بازی در فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی توانست به شهرتی جهانی دست یابد. این فیلم در سال ۸۹ برنده جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین شد و در سال ۹۰ توانست اسکار بهترین فیلم خارجی سال و جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی سال را نیز از آن خود کند.
۶۷مین جشنواره فیلم کن از ۱۴ تا ۲۵ ماه مه در شهر کن در جنوب فرانسه برگزار خواهد شد و برندگان روز ۲۴ ماه مه مشخص خواهند شد.
ژیل ژاکوب ۸۳ ساله، ریاست این جشنواره و تییری فرمو مدیریت این جشنواره را برعهده دارند. امسال سال آخر ریاست آقای ژاکوب خواهد بود و او تصمیم دارد پس از ۳۶ سال از این سمت کناره بگیرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 24568
#367
Posted: 29 Apr 2014 19:25
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با عزتالله انتظامی دیدار کرد.
به گزارش روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،علی مرادخانی در این دیدار که در منزل شخصی عزتالله انتظامی و با حضور مجید انتظامی انجام شد، درباره برنامههای خود برای کاهش کمبود سالنهای نمایش و در کل پیشبرد هنر کشور سخن گفت.
عزتالله انتظامی نیز در این دیدار دوستانه به مراحل باقیمانده از پروژه موزه انتظامی اشاره کرد و از علاقه خود به راهاندازی هرچه سریعتر سالن نمایش این موزه برای بهرهبرداری علاقهمندان سخن گفت.
این بازیگر پیشکسوت از معاون امور هنری خواست که با توجه به سابقه خوبش در سامان دادن به مسائل حوزه موسیقی، فکری برای برطرف شدن کمبودها در حوزه هنرهای نمایشی بکند.
انتظامی در ادامه صحبتهای خود از وضعیت نابهسامان عدهای از هنرمندان پیشکسوت عرصههای گوناگون گفت که مدتهاست خانهنشین شدهاند و باید به آنها رسیدگی شود. او همچنین به فهرستی اشاره کرد که در گذشته تهیه کرده بود تا بتواند منابعی را برای کمک به این افراد جمعآوری کند: «یکی از کارهای مهم مسئولان خانه هنرمندان و خانه تئاتر این است که به هنرمندان سر بزنند. ما نباید ببینیم هنرمند زمین خورده، استخوانش شکسته و نتوانسته صدای خود را به مردم برساند تا نجاتش بدهند.»
آقای بازیگر ادامه داد: «به یاد دارم آقای قالیباف زمانی 15 میلیون تومان به خانه تئاتر بن داد. من هم به آقای راد گفتم این متعلق به افراد از کار افتاده است. چون آنها که میتوانند سر کار بروند و فعال باشند به این بنها نیاز ندارند، ما باید به فکر افراد نیازمند باشیم.»
علی مرادخانی نیز نیازهای جاری بخش تئاتر را یکی از عمده مسائلی دانست که طی سالیان گذشته همواره موجب شده مدیران نتوانند برای آینده و گسترش زیرساختها برنامهریزی کنند، اما در عین حال تاکید کرد که معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای همکاری با بخش خصوصی به ویژه برای تامین زیرساختهای مورد نیاز مناطق مختلف کشور برنامههایی دارد که تحت عنوان «هزار سرای هنر» و با سرمایهگذاری اندک در سراسر استانها قابل فعالسازی است.
معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن ابراز امیدواری برای افزایش امکانات زیرساختی، خطاب به عزتالله انتظامی گفت: «کاری که با تبدیل منزل خود به موزه انجام دادید برای همیشه ماندگار است. شما هر کار دیگری میکردید به این اندازه ماندگار نمیشد، چون موزه انتظامی برای همیشه باقی میماند. فعالیتهای اینچنین با انجام امور گذری تفاوت زیادی دارد اما صبر و حوصله میخواهد.»
مرادخانی همچنین گفت که کل بودجه معاونت هنری برای بخش هنر کم است و تاکید کرد که قصد دارد بودجهای اختصاصی برای ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی تامین کند تا اعضا با خاطری آسوده به فعالیتهای خود ادامه دهند و از سویی معاونت امور هنری نیز بتواند با فشار کمتری برنامههای خود را برای آینده سامان بدهد.
عزتالله انتظامی نیز عنوان کرد علاقه دارد سالن نمایش موزه انتظامی را به صورت رایگان در اختیار گروههای نمایشی قرار دهد و تنها 15 درصد از مبلغ فروش بلیت صرف هزینههای نگهداری سالن شود.
همچنین علی مرادخانی و عزتالله انتظامی بر تاثیر مثبت تاسیس شبکه تلویزیونی اختصاصی برای اطلاعرسانی رویدادهای هنری تاکید کردند.
در پایان دیدار علی مرادخانی به رسم یادبود یک تابلو عکس از حرم مطهر امام رضا (ع) به عزتالله انتظامی اهدا کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#368
Posted: 29 Apr 2014 19:27
فیلمهای سینمایی «پریناز» و «صد سال به این سالها» امسال اکران عمومی میشوند.
مرتضی شایسته مدیر موسسه هدایت فیلم که این روزها فیلم سینمایی «خط ویژه» مصطفی کیایی را روی پرده دارد به سوره سینما گفت: این فیلم همچنان مخاطبان زیادی دارد و ما افت فروش نداشتیم. به همین خاطر تا زمانی که فیلم فروش قابل قبول خود را حفظ کند قصد نداریم آن را از روی پرده برداریم.
وی در رابطه با فیلم هایی که قرار است در سال ۹۳ از دفتر هدایت فیلم پخش و اکران شود افزود: فیلمهای سینمایی «اشباح» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری، «آتش بس ۲» به کارگردانی تهمینه میلانی، «آتیش بازی» ساخته بهمن گودرزی، «همه چیز برای فروش» به کارگردانی امیرحسین ثقفی،«پریناز» ساخته بهرام بهرامیان و «صدسال به این سالها» به کارگردانی سامان مقدم قرار است امسال اکران شوند.
شایسته گفت: «اشباح» در نوبت بعدی اکران قرار دارد و قصد داریم یکی از فیلم های «آتش بس ۲» و «آتیش بازی» را برای نمایش عید فطر آماده کنیم. همچنین فیلمهای سینمایی «پرویز» ساخته مجید برزگر، «ملاقات با لیلا» به کارگردانی عادل یراقی و «روایت ناپدید شدن مریم» ساخته محمدرضا لطفی نیز در گروه سینمایی فرهنگ و تجربه روی پرده خواهند رفت.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#369
Posted: 29 Apr 2014 19:30
لیلا حاتمی:اينکه در سالي عضو داوران کن هستم که فيلمهاي بزرگان هستند،هيجانانگيز است!
سینمای ایران اگرچه در بخشهای مختلف شصتوهفتمین دوره جشنواره کن نمایندهای ندارد اما در داوری حضوری پررنگ دارد. بعد از اعلام نام عباس کیارستمی بهعنوان رییس هیات داوران سینه فونداسیون، جین کمپیون نام لیلا حاتمی را بهعنوان یکی از داوران بخش اصلی و رقابت برای نخل طلای شصتوهفتمين جشنواره بينالمللي فيلم کن معرفي کرد. ليلا حاتمي، يکي از بهترين بازيگران سينماي ايران است که در هر فيلم حضور قابلتامل و چشمگير دارد. بازي او در فيلم «جدايي نادر از سيمين» درکنار موفقيتهاي جهاني اين فيلم، ليلا حاتمي را در عرصه سينماي جهان بيشتر شناساند.البته او پيش از اينها هم سابقه حضور داوري در جشنوارههاي جهاني داشته؛ جشنوارههايي همچون فيلم کوتاه دوبي (2001)، کارلوواري (2006)، دوويل (2011)، مراکش (2011)، کاستندورف (2012)، رم (2012) و پرتقال طلايي ترکيه (2013).ليلا حاتمي به چند زبان خارجي ازجمله زبان فرانسوي آشنايي کامل دارد و تاکنون جايزههايي همچون جايزه فيبرشي جشنواره پالماسپرينگز براي «جدايي نادر از سيمين»، گوي بلورين جشنواره کارلو وي واري براي بازي در فيلم «پله آخر»، خرس نقرهاي جشنواره برلين براي «جدايي نادر از سيمين» و بهترين بازيگر جشنواره مونترال براي «ايستگاه متروک» را دريافت کرده است
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 12930
#370
Posted: 3 May 2014 11:15
خاطره دهنمکی از سریال «اوشین»
مسعود دهنمکی در وبلاگ شخصی خود آورده است: گردان که از نیرو خالی شد به تهران آمدیم تا چند روزی استراحت و دوستان را ترغیب به جبهه رفتن کنیم؛ آن هم زمانی که خبر رسیدن ستونهای زرهی دشمن مثل روزهای اوّل جنگ به جاده اهواز خرمشهر به گوش رسید.
هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایران و جنگ با ناوهای آمریکایی و ورود آمریکاییها به جنگ آخرین نشانههای تمام عیار شدن جنگ و مداخله مستقیم آمریکا در جنگ بود؛ اما در تهران و شهرهای بزرگ زندگی همچنان جاری بود. ماشین ما که به تهران رسید شب بود و شهر بهطور عجیبی خلوت شده بود، دلیلش را از راننده تاکسی پرسیدم و گفت «از دنیا بیخبری مثل اینکه، امشب قسمت صدم سریال سالهای دور از خانه است».
فکر کردم این سریال درباره رزمندههایی است که این روزها دور از خانه هستند اما در ادامه حرفش متوجه شدم که این سریال همان سریال اوشین معروف است! همین «اوشینی» که خیابانهای تهران رو خلوت کرده بود و مردم برای دیدن سریالش شهر را خلوت میکردند حالا دیگر در، جبههها هم محل بحث شده بود!
پادگان دوکوهه که بودیم بعضی نیروهای وظیفه، اصرار میکردند که تلویزیون تبلیغات گردان را در راهرو بگذاریم تا آنها هم سریال اوشین را تماشا کنند.
یک دستگاه تلویزیون متعلق به واحد تبلیغات برای پخش برنامههای معارفی مثل سخنرانیهای آیتالله مظاهری یا سایر علما را با ویدئو برای رزمندهها به کار گرفته میشد اما این، بار ترکیب جدید نیروهای گردان، یعنی اختلاط بسیجیها با پاسدار وظیفهها که به خاطر کمبود نیروهای داوطلب اجتناب ناپذیر شده بود نوبر بود و شرایط جدیدی در گردان ایجاد کرده بود.
اختلاف نظر در مورد اینکه آیا پخش اینجور فیلمها در پادگان مناسب هستند یا نه زیاد بود، اما فرمانده گروهان اجازه داد تا تلویزیون برای نیروها روشن بشود تا هرکس دوست دارد (سریال رو) ببیند.
نکته جالبش اینجا بود که تلویزیون قدیمی گردان بهطور خودکار گزینشی عمل میکرد و صحنههایی که زن در آن بود را سیاه و سفید پخش میکرد، اولش همه فکر کردند کسی آنتن تلویزیون را دستکاری میکند اما در واقع نقص فنی تلویزیون باعث این اتفاق میشد و بعضی وقتها خود به خود رنگ تصویر میرفت.
بعدها شنیدم درتهران هم خیلی از آقایان به پخش سریال اوشین از تلویزیون اشکال گرفته بودند اما امام فرموده بود دیدن این سریال اشکالی ندارد، حتی یکی از مسئولان عالیرتبه کشور بعدها در خاطراتش نوشته که امام همه قسمتهای سریال اوشین را میدیدند.
در بدو ورود به شهر که برای مرخصی آمده بودیم وقتی خیابانهای خلوت تهران را دیدم تازه به آن پاسدار وظیفهها حق دادم که چرا اینقدر اصرار میکردند برایشان تلویزیون را روشن کنیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟