ارسالها: 24568
#381
Posted: 2 Aug 2014 18:21
واکنش صریح اصغر فرهادی به فجایع غزه
اصغر فرهادی پس از حضور در پایگاه مرکزی انتقال خون تهران با تاکید بر لزوم همدردی با مردم مظلوم غزه بیان کرد: اهدای خون به مردم بیگناه غزه یک همدردی با مردم غزه، در مقابل جنایات رژیم اشغالگر قدس است.
این کارگردان ایرانی برگزیده اسکار تصریح کرد: در واقع، اهدای خون یک حرکت نمادین است که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.
وی همچنین گفت: هر کسی امروز فارغ از نگاه سیاسی باید به شکلی احساسات خود را درباره وقایع غزه بروز بدهد و باید از مردم بی گناه غزه حمایت کند.
کارگردان «گذشته» درباره ایده اهدای خون به نفع مردم غزه مطرح کرد: حمایت از مردم غزه توسط اهالی سینما مطرح شد و دلم میخواست همراه این حرکت باشم زیرا سینمای ایران در حرکتهای انسان دوستانه همیشه پیشقدم و مدافع بودهاند.
اصغر فرهادی سپس در پاسخ به پرسشی درباره رژیم صهیونیستی و جنایتهای این رژیم بیان کرد: رفتار رژیم صهیونیستی دیکتاتور مابانه است و فکر میکنند که به جز خودشان دیگران حق زندگی ندارند و باید از بین بروند.
وی ادامه داد: اینگونه رفتارهای حمایتی از جانب سینماگران در دنیا واکنشها و انعکاسهای زیادی به دنبال داشته است و دیگر امروز مانند گذشته، دنیا در قبال جنایات علیه مردم غزه سکوت نمیکنند.
اصغر فرهادی پیش از اهدای خونش گفت: امیدوارم که این جنایت و کشتار مردم غزه زودتر متوقف شود.
اصغر فرهادی چندی پیش کمپینی را با عنوان "کشتار همنوعان خود را متوقف کنید" در فیسبوک با همراهی نسرین ستوده به راه انداخت که فیلمسازان مختلف دنیا از جمله خاویر باردم، هانی ابوسعد به این کمپین پیوستند.
این کمپین در ایران از سوی برخی رسانهها با انتقاد مواجه شد که چرا صراحتا از مردم غزه حمایت نشده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 12930
#382
Posted: 7 Aug 2014 09:57
بازیگر زن سینمای ایران در آستانه خیابان نشینی
http://postimage.org/app.php
ایسنا - ثریا حکمت با بیان اینکه در وضعیت مالی خیلی بدی به سر میبرم، گفت: بعد از 35 سال کار و 61 سال سن، من را بهعنوان پیشکسوت قبول ندارند. درنتیجه از چندی دیگر در چادر زندگی میکنم.
او ادامه داد: صاحبخانه ودیعه اجاره را بالا برده که از توان من خارج است و تصمیم دارم اثاثهایی که برایم باقی مانده را بفروشم و با پول آن دخترم را به خوابگاه بفرستم و خودم هم در خیابان چادر بزنم. این ها واقعیات زندگی بازیگر زن سینمای ایران است.
وی با بیان اینکه در سال گذشته هم سه روز در چادر زندگی کرده است، گفت: آن موقع هم بهدلیل اینکه اجاره خانهام عقب افتاده بود، صاحبخانه از پول ودیعهام کم کرده بود که دیگر پولی برای خانه گرفتن نداشتم. بعد از کمک پنج میلیونی ارشاد توانستم جایی را اجاره کنم.
این بازیگر با بیان اینکه با مشکلات زیادی زندگی را میگذراند، ادامه داد: سال گذشته تصمیم گرفتم دو بار خودم را از بین ببرم و اقدام به این کار هم کردم اما موفق نشدم. الان کل دندانهایم را کشیدهام و هزینه درمان آنها را ندارم. برای گرفتن بودجه به همهجا رفتهام. حتی چندی پیش بهسراغ همسر آقای انصاری که مالک بازار مبل هستند، رفتم اما باز هم اتفاقی نیفتاد و نمیدانم این همه بودجه در مملکت جابهجا میشود، چرا من بعد از این همه سال فعالیت هنری نباید سهمی از آن داشته باشم؟
وی افزود: به خانه سینما رفتم، آنجا هم گفتند خودمان 500 میلیون تومان بدهی داریم و نمیتوانیم کمک کنیم. خانه پیشکسوتان هنر هم میگوید چون بهعنوان هنرمند درجه دو معرفی شدهام، نمیتوانند کمک کند. در صورتی که در فیلمهای زیادی نقش اول بازی کردهام. البته با صحبتهایی که با آنجا شده قرار است 150 هزار تومان به من بدهند.
ثریا حکمت ادامه داد: به وزارت ارشاد نامه نوشتم و درخواست کمک کردهام. زمانی آقای انتظامی (عزتالله) به ما کمک میکرد اما دیگر خسته شد و الان دیگر جواب تلفن را هم نمیدهد. اخیرا آقای ایوبی ماهی 350 هزار تومان ماهیانه تعیین کردهاند و 180 هزار تومان هم از طرح تکریم میگیرم اما این مبلغ حتی نصف اجاره خانهام هم نمیشود.
«آواز قو» آخرین فعالیت سینمایی حکمت محسوب میشود.
این بازیگر که بیش از 10 سال است فعالیت بازیگری ندارد در آثار دیگری چون «نقطه ضعف»، «تصویر آخر»، «خواستگاری»، «نیش» و فیلم بهیاد ماندنی «ای ایران» ناصر تقوایی به ایفای نقش پرداخته است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#383
Posted: 8 Aug 2014 13:36
قولها به ثریا حکمت برای حل مشکلاش
ثریا حکمت که 13 مرداد ماه اعلام کرده بود که در وضعیت مالی بدی بسر میبرد و از چندی دیگر در چادر زندگی خواهد کرد، از قول مساعد رئیس سازمان سینمایی برای حل مشکلاتش خبر داد.
این بازیگر در گفتوگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،گفت: بعد از انتشار مصاحبهام با ایسنا عزتالله انتظامی اولین نفری بود که با من تماس گرفت و برخلاف تصورم، ضمن اینکه ایرادی از من به خاطر حرفهایم نگرفت کاملا حمایت کرد و گفت هرکاری از دستش بربیاید، انجام میدهد.
وی افزود: خانم وافری هم از خانه سینما تماس گرفت و آدرس خانهام را گرفت تا وضعیت را بررسی کنند تا درصورت امکان در زمینه ودیعه خانهام کمک کنند.
حکمت ادامه داد: طبق برنامهای که قبل از مصاحبه داشتم به وزارت ارشاد رفتم و توسط آقای منفرد دستور وزیر را در پای نامه درخواستم گرفتم و بعد پیش آقای ایوبی رییس سازمان سینمایی رفتم. برای اولینبار بود که یک مدیر سینمایی مرا داخل اتاقش راه داد و با احترام زیادی با من برخورد کردند.
وی افزود: ایشان مشکلات من را پرسیدند و سه چهار روز برای حل آنها فرصت خواستند. حتی برای معالجه دندانهایم هم گفتند اقدام کنم و هزینه را آنها حساب میکنند.
این بازیگر با اشاره به واکنش مردم بعد از انتشار این مصاحبه گفت: آدمی که در حال غرق شدن است، به هر جا پناه میبرد. من هم به همه جا رفتم حتی خواستم اگر قرار است بعد از مرگم قبری در قطعه هنرمندان به من بدهند در زمان زنده بودنم آن را بفروشم که گفتند، نمیشود. اما مردم محبت بسیاری دارند و نشان دادند اگر مسئولان هنرمندان را فراموش بکنند آنها فراموش نمیکنند. افراد بسیاری در زیر مصاحبه ابراز محبت کردند و خواستار شماره حساب برای کمک کردن شدند که از همه آنها سپاسگزارم.
حکمت با قدردانی از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی برای کمک به او اظهار کرد: این عزیزان نهایت لطف را داشتند و امیدوارم قولهایی که دادند، عملی شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#384
Posted: 9 Aug 2014 12:22
درخواست بهاره رهنما: روسریهایتان را بر سر بگذارید!
به گزارش ایسنا، نویسنده و کارگردان نمایش «دورهمی زنان شکسپیر» که در این تئاتر ایفا نقش هم میکند، پنجشنبه 16 مرداد ماه، در حالی که میان صحنه، کنار بازیگران دیگر نمایش، بازی میکرد، چهار بانو تماشاگر که در ردیف اول سالن، در کنارهم نشسته بودند و از دقایق اول اجرا، روسریهایشان بر گردن افتاده بود ، بهاره رهنما بدون شکستن فضای نمایش، در لحظه بداههگویی کرده و با ریتمی دوستانه و طنزگویانه آن چهار بانو را خطاب قرارداد و گویی که دارد بخشی از دیالوگ نمایش را میگوید، گفت:
«بله دوستان! البته اول از این خانم های زیبا و محترم تقاضا می کنم، روسریهای خود را بر سر بگذارند تا دورهمی ما برهم نخورد »
این سخن بهاره رهنما با کف زدنهای تمامی تماشاگران در سالن مواجه شد، درهمان حال با رعایت حجاب آن چهار بانو، نمایش اجرای خود را ادامه داد.
از سوی تماشاخانه ایرانشهر همچنین اعلام شده است که «رکورد فروش سالن ایرانشهر از بدو تاسیس با نمایش «دورهمی زنان شکسپر» شکسته شد»
نمایش «دورهمی زنان شکسیپیر» به نویسندگی و کارگردانی بهاره رهنما با بازیگری مهناز افشار، نسیم ادبی ، سحر دولتشاهی ، بهنوش بختیاری ، کمند امیر سلیمانی و بهاره رهنما از 13 مرداد ماه در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اجرای عمومی خود را آغاز کرده وتا 17 شهریور ساعت 19 هرشب برصحنه خواهد بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#385
Posted: 12 Aug 2014 08:57
اعلام طلاق فرزاد حسنی از آزاده نامداری
پارسینه می نویسد : "آزاده نامداری" بالأخره ماجرای طلاق از "فرزاد حسنی" را پس از حدود سه ماه رسانهای کرد و در گفتگویی این موضوع را رسماً تأیید کرد.
از حدود سه ماه پیش خبری دهان به دهان در میان اهالی رسانهای می چرخید. خبر مربوط بود به پرسر و صداترین ازدواج سال 92، ازدواجی که سید حسن خمینی عاقد آن بود و دو تن از مجریان مطرح کشور، زوج و زوجه آن. «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» با هم ازدواج کردند و این موضوع را رسماً و با حضور در کنسرت یکی از خوانندگان کشور اعلام کردند.
اتفاقا همین زوج مجری بودند که برای اولین بار به طور مشترک، اجرای برنامه سال تحویل شبکه دو سیما را به عهده گرفتند. اجرایی که اصلاً نتوانست مطابق انتظار بدرخشد و پر حاشیه شد و انتقادات بسیاری را هم برانگیخت؛ درست مثل خود این دو مجری، پر سر و صدا شد و پر حاشیه.
خبر طلاق نامداری و حسنی را مدت ها بود شنیده بودیم، ولی به جهت رعایت حریم شخصی این دو هنرمند، خبر آن را منعکس نکردیم تا حریم شخصی آن ها را فدای یک خبر پرکلیک نکرده باشیم. تا دیروز که آزاده نامداری در گفتگوی خود را با روزنامه صبا برای نخستین بار در یک تریبون رسمی این خبر را اعلام کرد...
آزاده نامداری در گفتگو با روزنامه صبا گفت: آزاده نامداری قطعاً زندگیش آبستن اتفاقاتی بوده و هر جوری هم که مدیریت کرده نتواسته جلوی رخداد بیرونی آن را بگیرد. اما من اصلا سعی نمی کنم که بگویم این اتفاق نیفتاده یا مقصرش کس دیگری بوده است. من می خواهم بگویم که این اتفاق می تواند در زندگی هر کسی بیافتد...
گفتنی است خبر طلاق آزاده نامداری و فرزاد حسنی پیش از این در محافل غیر رسمی نقل شده بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#386
Posted: 12 Aug 2014 09:01
یادی از محمود جوهری، بازیگر نقش رئیسعلی دلواری
http://postimage.org/
زندهیاد محمود جوهری بازیگر جوانی بود که چهره و بازی او با تکسریال مشهور و دیدهشدهاش، در چهار دهه اخیر، بهخوبی در ذهن بینندگان تلویزیون به ثبت رسید.
بهعلاوه، منتقدان و کارشناسان نیز همواره از بازی او بهنیکی یاد میکنند. جوهری با دلیران تنگستان ساخته همایون شهنواز بر خاطرهها نشست.
نخستین پخش این سریال از اسفندماه سال ۱۳۵۳ آغاز شد و تا بهار سال بعد ادامه یافت. نقش «رئیسعلی دلواری» از ابتدا بستر خوبی برای جوهری فراهم کرد و او هم قدر این موقعیت را دانست.
او پیشتر، بازیگر حرفهای تئاتر بود و انگیزهی شهنواز در بهکارگیری هنرپیشگان کمتر دیدهشده (در کنار چند بازیگر حرفهای و شناختهشده مانند منوچهر فرید، اسماعیل داورفر، ولی شیراندامی، نعمت گرجی،...) و حتی برخی نابازیگران (که خود در گفتههایش به نقشهای برخی از آنها اشاره میکند)، باعث شد تا محمود جوهری در نخستین گامی که بیرون از صحنهی نمایش و در گسترهای بزرگتر همچون تلویزیون برداشت، نقش اصلی این سریال تاریخی و مهم را بر عهده بگیرد و از پس آن بهخوبی برآید؛ هرچند که آن تقدیر شوم، اولین گام بزرگ این بازیگر را آخرین گام او نیز قرار داد...
مرگ زودهنگام محمود جوهری سبب شد که امروز کمتر دربارهی زندگی شخصی، هنری و در کل، آنچه بر او گذشت بدانیم. اطلاعات معدود و محدودی هم که از این بازیگر در - مثلاً - صفحهای که دانشنامهی ویکیپدیا برایش ترتیب داده قید شده، عموماً به نقل از مصاحبهی پنج سال پیش نگارنده با همایون شهنواز است. این نکته از آن روی عجیب مینماید که نام و چهرهی جوهری بهواسطهی پخش مکرر و - تقریباً - هر دوسه سال یکبار دلیران تنگستان در سالهای پس از انقلاب همواره در نظر بوده و هیچگونه بایکوتی هم در خصوص او (از آنگونه که دربارهی بعضی بازیگران «زمانِ شاهی» اعمال میشود) در میان نبوده است...
به هر صورت از روی تعدادی عکس بهیادگارمانده از آلبوم شخصی و فعالیتهای تئاتری جوهری که تازگیها به دست نگارنده رسید و انگیزهی نگارش این یادنامه شد، میتوان تخمین زد که او در زمان درگذشت، در مرز سی سالگی یا حتی یکیدو سال بالاتر قرار داشته و مثلاً متولد نیمهی نخست دههی ۱۳۲۰ خورشیدی بوده است، هرچند که در همین نوشته خواهیم دید که همین تخمین نیز محل تردید است و ممکن است جوهری متولد چند سال قبلتر از آن بوده باشد.
شهنواز دربارهی چگونگی یافتن جوهری و سایر انتخابهایش برای بازیگری گفته است: «بازیگران را غالباً از میان کسانی انتخاب کردم که قبل از آن خیلی کم جلوی دوربین رفته بودند. چون فکر میکردم بازیگری که در یک شمایل تاریخی قرار میگیرد، چهره و بازیاش باید بدیع باشد؛ مثل "مسترچیک" که هایگاز استپانیان نقش او را بازی کرد. کاظم افرندنیا هم جایی گفته است که اولین کاری که در آن ظاهر شده همین سریال بود. نقشهای پدر و مادر سیدمهدی بهبهانی [با بازی حمید طاعتی] را پیرمرد و پیرزنی بوشهری بازی کردند. بازیگر نقش مادر خالوحسین دشتی هم بوشهری بود. نقش خورشید را هم یک بوشهری بازی کرد. من از کار این آدمها بیشتر لذت میبردم... به همین طریق، سر کلاسهای مهدی فروغ در دانشکدهی تئاتر، چشمم به محمود جوهری افتاد و از فرم چهره و نجابتِ نگاهش خوشم آمد. خیلی شبیه به عکس واقعی رئیسعلی بود. وقتی به او پیشنهاد بازی دادم گفت تا به حال جلو دوربین نرفته است.
پرسیدم تا به حال کار نمایش انجام دادهای؟ گفت: "با عباس جوانمرد کار کرده و پهلوان اکبر میمیرد را بازی کردهام، اما تا حالا جلوی دوربین بازی نکردهام و این کار از من برنمیآید." در ادامه، زنده یاد دکتر فروغ به من کمکهای زیادی کرد و توانستم از دانشکدهی تئاتر بهجز محمود حدود چهارده بازیگر انتخاب کنم. موقع بازی گرفتن به آنها میگفتم که من خودم را به شما توضیح میدهم و با این توضیح شما میفهمید که چه میخواهم، یک خواهش هم دارم و آن اینکه اگر متوجه نمی شوید، بگویید تا باز هم برای شما توضیح بدهم.
به نظرم این روش بهتر بود از اینکه مثلاً بگوییم آقای جوهری! اینجا به طرف پنجره برو، سرت را از پنجره بیرون کن و بعد برگرد و دوباره روی صندلی بنشین. در یک موقعیت، به او میگفتم که فرض کن مثلاً کسی آمده تا به تو و به نهضت کمک کند، برو از پنجره ببین آمده است یا نه. در اینجا باید با گشادهرویی و صمیمیت از او پذیرایی کنی. با این روش، به نظرم شخص، بهراحتی میتواند با دیگران کار کند...»
شهن٣y
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#387
Posted: 24 Aug 2014 10:37
واکنش بیسابقه کیمیایی درباره اتهام همکاریاش با سعید امامی در آنتن زنده
به گزارش پارسینه به نقل از تابناک، مسعود کیمیایی در اتفاقی بیسابقه بر روی آنتن زنده تلویزیون به انتقاد از همراه ساختن سایه همیشگی اتهام همکاری او با سعید امامی برای ساخت پروژههای سینمایی پرداخت و ضمن تشریح بخشی از جزئیات دیدارهایش با معاون سالهای دور امنیت داخلی وزارت اطلاعات تاکید کرد تنها دو بار سعید امامی ملاقات کرده و پروژه سینمایی مطرح شده در این دیدارها هیچ گاه ساخته نشده است.
به گزارش «تابناک»، برنامه این هفته میزبان مسعود کیمیایی بود؛ اتفاقی غیرمنتظره برای برنامهای تلویزیونی چرا که این کارگردان علاقه چندانی به حضور در تلویزیون ندارد و معمولاً به گفت و گوهای محدود در مجلات اکتفا میکند اما ظاهراً کیمیایی بیدلیل تصمیم نگرفته بود به برنامه هفت بیاید و درصدد رفع برخی اتهامهایی بود که همواره متوجهش بود.
اتهامها در این دو دهه متوجه دو فیلم «ضیافت» (1374) و «سلطان» (1375) بود که گفته میشد این این دو فیلم با هدایت و سرمایه گذاری سعید امامی ساخته شده اما کیمیایی در آن سالها هیچگاه به صراحت این موضوع را تکذیب نمیکرد.
او تیرماه 79 در گفت وگویی، عنوان کرده بود: «این حیطه در آتش است و شما از هر طرف به این حیطه نزدیک شوید آن آتش دامان شما را می گیرد و کسی که در آن تاریخ آن آتش را روشن کرد خیلی آگاهانه این کار را کرد. خیلی دانسته این کار را کرد. بعدها فهمیدم که من در این ماجرا تنها نبودم بلکه خیلی های دیگر هم بودند؛ خیلی از هنرمندان سینما، از تئاتر، از نقاشی و ادبیات... بله، من تنها نبودم. خیلی ها را برای آن ماجرای سعید امامی آماده کرده بود... عرض کردم که آن حیطه، حیطه آتش است. اجازه بدهید ما از کنارش رد شویم.»
با این حال این گفتهها باعث نشد تا پیکان اتهامات از کیمیایی روی بگردانند و او با گذشت این سالها و نیش و کنایههای غیرمنصفانهای که به او زده شده، کیمیایی تصمیم گرفت صریح سخن بگوید، به خصوص پس از اتهاماتی که به تازگی از سوی برخی رسانهها متوجه او شد و صریحتر در این باره به او اتهام زده شده بود و همزمانی این نیش و کنایه و اتهامات با نقدهای آتشین نسبت به آخرین ساختهاش «متروپل»، آقای کارگردان را واداشت تا واکنشی بیسابقه داشته باشد.
کیمیایی به تازگی در گفت و گویی تاکید کرده بود: «میگویند فیلم "سلطان" را فلان مقام امنیتی ساخته و در انتهای فیلم اسمش هست و از او تشکر و تجلیل شده. میگویم آقا بروید و از بقالی سر کوچه تان بخرید و ببینید و اگر دیدید که بود بگویید. هر چه میگویی آقا نیست...نیست اما هیچ کس حوصله نیست تو را ندارد... حوصله هست خودش را دارد اما تو میگویی نیست و نمی دانی باید به کجا شکایت کرد. به هر چیز و هر کس قسم که هرگز کسی از امنیتیها یا دستگاه امنیت به من پول نداده تا هر فیلمی یا حتی یک فیلم بسازم. من همیشه تهیه کننده داشته ام و اصلا هیچ وقت مشکلی به اسم تهیه کننده یا سرمایه گذار نداشته ام. لزومی ندارد از جایی پول بگیرم.»
با این حال صریحترین اظهاراتش را در برنامه هفت بیان کرد. از هیچ نهاد امنیتی پول دریافت نکرده اما صریحترین گفتارش را در برنامه هفت بیان کرد. او در این برنامه به برخی نقدها پاسخ داد اما مهمترین مطلبی که بیان کرد درباره اتهام اصلی بود که در این سالها متوجهش میشد.
کیمیایی در این برنامه تاکید کرد به ماجرایی میپردازد که در این سالها برایش حاشیههای فراوانی داشته است. آقای کارگردان با اشاره به اینکه در سال 1372 توسط یک مامور امنیتی احضار شده، گفت: «شما یا هر کس دیگری را در هرجای دنیا، یک مامور امنیتی، یا پلیس سیاسی بخواهد، کسی نیست که نرود، اصلا امکان ندارد، اینفانته، چگوارا، پابلو نرودا و یا حتی رژی دبره را هم که بخواهند، میرود.»
کارگردان گوزنها تاکید کرد: «من به وسیله یکی از مدیران سینما در آن دوران مطلع شدم و این مدیر گفت که اطلاعات تو را کار دارد و باید بروی، خودش هم گفت که من با تو میآیم، من هم رفتم، چند نفر دیگر را هم همان زمان خواستند. در آن دیدار به من پیشنهاد ساخت یک فیلم شده و من هم داستانی را بازگو کردم اما این فیلم هیچگاه ساخته نشد.»
او ادامه داد: «این فضیلت نیست، فضیلت از جای دیگری است، این که من هیچگاه از قدرت پول نگرفتهام تا فیلم بسازم، این که من هیچگاه در کنار قدرت نایستادم و همیشه هزینه فیلمهایم از باجه فروش فیلم تامین شده و باپولی که مردم برای دیدن فیلم من دادهاند، من فیلم ساختهام. این مساله بود و من هم آرام از کنار آن گذشتم، اما در تمام این سالها مدام درباره این مساله حرف زده شده، هر کس که پیش من آمده، در مورد این ماجرا حرف زدهاست. آن مامور اسمش سعید امامی بود و بعد از آن مدام از من میپرسیدند که این فیلم را به سفارش او ساخته ای یا..»
مجری «هفت» از کیمیایی درباره این موضوع همیشه جنجالی بپرسد که «آیا صحت دارد شما در تیتراژ پایانی یکی از فیلمهایتان از سعید امامی تشکر کردهاید؟» و کیمیایی در پاسخ به این اتهام گفت: «این حرف را درباره من زیاد زدهاند، اما واقعیت این است که سعید امامی یک پیشنهادی به من داد، من این کار را نکردم. در مورد این مساله هم باید بگویم که اگر شما در تیتراژ پایانی فیلمهای من اسم این مامور را دیدی، یا اسمی شبیه اسم او را من را کاملا انکار کنید.»
کیمیایی در آخر نیز ضمن انتقاد شدید نسبت به یکی از شاگردانش بدون ذکر نام، تاکید کرد: «من ازجایی پول نگرفتم، مثل یک هنرمند پاک این را میگویم، من سعید امامی را دوبار دیدم، او یک مامور بود، و هر وقت آن ها کسی مثل من را بخواهند، باید برود، چه من و چه شما باشیم، فرقی نمی کند، پس این حرف را، تمام کنید برای من.»
گفتههای کیمیایی در تلویزیون، جزو معدود ذکر نامهایی است که در طول دو دهه اخیر از سعید امامی معاون سابق امنیت داخلی وزارت اطلاعات بیان شده و این اتفاق نیز طبیعتاً به واسطه عصبانیتی رخ داد که این کارگردان پرسابقه از نیشهای گزنده همکارانش در این سالها متحمل شده بود و ترجیح داد با صدای بلند پاسخ همه این بیمهریها را بدهد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#388
Posted: 24 Aug 2014 10:39
اکبر خواجویی، کارگردان 'پدرسالار' درگذشت
http://postimage.org/
اکبر خواجویی، کارگردان و فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون، به دنبال عارضه قلبی در تهران درگذشت.
آقای خواجویی از هفته گذشته در بیمارستان بستری بود. او در سالهای اخیر مشکلات جسمی جدی داشت.
برادر او به خبرگزاری ایسنا گفته است که مراسم تشییع جنازه آقایی خواجویی از مقابل 'خانه سینما' انجام میشود.
اکبر خواجویی در سال ۱۳۲۶ و در اصفهان متولد شد و در دهه ۴۰ به عنوان بازیگر پا به حوزه سینما و تلویزیون گذاشت.
او پیش و پس از انقلاب ایران چند سریال را برای تلویزیون ایران کارگردانی کرد. سریال 'پدرسالار' یکی از پرمخاطبترین کارهای اکبر خواجویی بود.
این سریال در دهه ٧٠ از شبکه دوم تلویزیون ایران پخش میشد و داستان یک پدر سنتی و مواجهههای او با فرزندانش را روایت میکرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 24568
#389
Posted: 25 Aug 2014 20:38
جدول فروش فيلم هاي روي پرده سينماها در تهران
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#390
Posted: 25 Aug 2014 20:42
«امپراطور جهنم» تکفيريها را زير ذره بين مي برد
پرويز شيخ طادي معتقد است تصميم گيري مديران سينما در همه نهادهاي فرهنگي و نه فقط وزارت ارشاد، درباره مسائل برون مرزي و يا ساخت فيلم در حوزه جنگ نرم و ديپلماسي فرهنگي ديرهنگام است و مديران مربوطه منفعل عمل ميکنند.
پرويز شيخ طادي کارگردان سينما درباره تصميم گيري مديران سينما براي ساخت فيلم در حوزه مسائل برون مرزي و سياست خارجي کشورمان به مهر گفت: ايران از جهت موقعيت جغرافيايي در منطقه شرايط ويژه اي دارد و از آنجا که ما از معدود کشورهاي منطقه هستيم که صنعت سينماي پيشرفته داريم در نتيجه ميتوانيم شرايط و اتفاقات منطقه را در قاب سينما به تصوير بکشيم اما متاسفانه همين سينماي ارزشمند از مسائلي چون غزه و گروهکهاي تکفيري غافل مانده و منفعلانه عمل ميکند.
وي افزود: براي رسيدن به نقطه مطلوب در طرح مسائل فرهنگي در درجه نخست بايد همه مديران سينمايي در همه نهادها و سازمانها از حالت انفعال در آيند تا بتوانيم درباره مسائل منطقه فيلم بسازيم و متاسفانه بايد متذکر شوم به دليل نداشتن استراتژي مشخصي و مناسب در اين حوزه نه فيلمنامه خوب نوشته مي شود و نه حمايت هاي لازم صورت مي گيرد.
کارگردان فيلم سينمايي «روزهاي زندگي» در پاسخ به اين که آيا فيلمنامه اي در اين حوزه نوشته است؟ توضيح داد: پرداختن به مسائلي از اين دست که از دغدغههاي نظام جمهوري اسلامي است، از جمله علاقمنديهاي من هم هست بر همين اساس فيلمنامه «امپراطور جهنم» را نوشته ام و خوشبختانه رئيس سازمان سينمايي هم در جريان است و قول همکاري براي توليد را داده است.
وي درباره محتواي فيلمنامه «امپراطور جهنم» عنوان کرد: فيلمنامه «امپراطور جهنم» درباره برخي «مفتيها» و چگونگي و چرايي صدور فتواهايي است که به نام اسلام و اسلامگرايي صادر ميکنند. در واقع بررسي اين نکته که کدام نقطه از جهان اسلام بيمار شده که به اين نقطه رسيده ايم از نکات مهم اين فيلمنامه است. وقتي در خلوت خود به مسائل تکفيريها و سلفيها و فعل آنها که به نام اسلام گذاشته ميشود، فکر مي کنم به اين نتيجه مي رسم که کشتار مردم دردناک و غم انگيز است اما جريان تکفيري که با حميت مفتيها و رژيم سعودي ايجاد و فربه شده نيز يک جنايت است که زيرساخت هاي دين را نشانه گرفته است.
شيخ طادي ادامه داد: بر همين اساس در «امپراطور جهنم» انديشه بيمار يک مفتي را به تصوير کشيده و در نهايت به اين جمع بندي رسيده ام که انديشه هاي مخرب مفتي هايي از اين دست تا چه اندازه مي تواند زيرساخت هاي جهان اسلام را به خطر اندازد.
کارگردان فيلم «شکارچي شنبه» با اشاره به اين که تحقيقات اين پروژه سينمايي يک سال به طول انجاميده است، گفت: براي نگارش فيلمنامه «امپراطور جهنم» يک سال تحقيق کردم و 6 ماه نگارش فيلمنامه طول کشيد. براي جذب سرمايه فيلمنامه را به بسيج هنرمندان داده ام و هريک نظرات خاصي دارند و ارائه نظرات اين اعضا در حالي مطرح مي شود که به اعتقاد من به هيچ عنوان ريشه اي و عميق روي اين مساله نظر ندارند.
وي درباره همکاري سازمان سينمايي بيان کرد: حجت ا... ايوبي رئيس سازمان سينمايي در جريان فيلمنامه «امپراطور جهنم» است و براي ساخت اين فيلمنامه اعلام آمادگي کرده است منتها ساخت اين فيلم 4 ميليارد هزينه دارد و اين مدير سينمايي تاکيد کرده که بحث تامين هزينه ها مطرح است و سازمان به تنهايي همه هزينه ها را متحمل نمي شود و به صورت مشارکتي وارد عمل خواهد شد.
شيخ طادي متذکر شد: يکي از مشکلات سينماي ايران به ويژه در حوزه فيلمنامه و کارگرداني، قانع کردن سرمايه گذاران است و متاسفانه بيشتر وقت و انرژي صاحبان فيلم صرف قانع سازي سرمايه گذاران در بخش دولتي و خصوصي مي شود.
اين کارگردان سينما درباره ديگر فعاليتهايش تشريح کرد: در حال حاضر مشغول نگارش يک مجموعه داستاني و تاريخي به نام «آتش در نيستان» هستم. فيلمنامه اين سريال به زمان خوارزمشاهي برميگردد و اوضاع سياسي، اجتماعي و نظامي آن دوران و دلايل شکست ايران در حمله مغول را مورد بررسي قرار مي دهد.
وي در پايان گفت: نگارش 40 قسمت از اين مجموعه به پايان رسيده و تنها 20 قسمت آن باقي مانده است. اين سريال تلويزيوني از جهت توليد کار بزرگي است و جلوه هاي ويژه کامپيوتري نقش بزرگي در به ثمر رسيدن اين طرح دارد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند