ارسالها: 12930
#441
Posted: 8 Feb 2015 13:03
فیلم "ایران برگر" به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی یک فیلم طنز است که در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
داستان اين فيلم درباره فتحالله خان و امرالله خان است که برای پیروز شدن در انتخابات شوراها در يک روستا با يکديگر رقابت میکنند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#442
Posted: 8 Feb 2015 13:06
فیلم سینمایی بهمن به کارگردانی مرتضی فرشباف در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر حضور دارد. فیلم «بهمن» روایت پرستاری مجرب به نام هما با بازی فاطمه معتمد آریا است. هما به خاطر کار در بیمارستان مجبور می شود به مدت ۱۵ شب پرستاری از پیرزنی را در شیفت شب برعهده بگیرد، در این مدت او دچار بیخوابی شده و این بیخوابی آغاز ماجراها و مشکلاتی است که کار و خانوادهاش را تهدید میکند و تا آستانه فروپاشی پیش میبرد.»
نمایی از فیلم شکاف به کارگردانی کیارش اسدیزاده. این فیلم روایت زوج جوانی است که ناخواسته برای مدت کوتاهی از فرزند دوست خود نگهداری میکنند اما حادثه ای برای کودک باعث می شود که زندگی این زوج به بحران کشیده شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#443
Posted: 8 Feb 2015 13:08
نیکی کریمی که امسال به عنوان کارگردان فیلم شیفت شب در جشنواره فیلم فجر حضور دارد گفته: «گویا امسال بستر مناسبتری برای فیلمسازان فیلم اولی فراهم شده که نظر من نیز در این خصوص مثبت است. ما نسل جدید فیلمسازی هستیم که همگی هم سن و سال همدیگر هستیم وهرکدام ۳ الی ۴ فیلم ساختهایم. این تغییر نسل فیلمسازی که بوجود آمده، اتفاق بسیار بسیار خوبی است.»
مهتاب کرامتی از جمله بازیگران فیلم عصر یخبندان است که امسال در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم ساخته مصطفی کیایی است. مهتاب کرامتی درباره این فیلم گفته: «اساسا قرار نبوده که "عصر یخبندان" فیلم شیرینی باشد و حال تماشاچی را خوب کند. قرار بوده است با تلخی فیلم تماشاچی به فکر واداشته شود.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#444
Posted: 8 Feb 2015 13:10
فیلم "خانه دختر" به کارگردانی شهرام شاهحسینی نیز در سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. باران کوثری، پگاه آهنگرانی و حامد بهداد از جمله بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم داستان دختر دانشجویی در آستانه ازدواج است که درست در روز عقد اتفاقی برایش رخ می دهد. کارگردان این فیلم گفته است: «خانه دختر از جامعهای حرف میزند که دیگر توان فریاد زدن ندارد.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#445
Posted: 8 Feb 2015 13:12
کمال تبریزی کارگردان امسال با فیلم طعم شیرین خیال در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
در این فیلم دختری به نام شیرین به معرفی داستان خواستگار خود که استاد او نیز است می پردازد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#446
Posted: 8 Feb 2015 13:15
فیلم "من دیهگو مارادونا هستم" به کارگردانی بهرام توکلی
در خلاصه این فیلم آمده: «تو میدونی من از چی مارادونا خوشم میآد؟ از اینکه تو زندگیش هیچوقت واقعیت و رویا براش مرز نداشت، وقتی بازی میکرد با همه وجودش بازی میکرد، پرواز میکرد، بازی نمیکرد، وقتی معتاد شد یه کوه کوکائین میریخت جلوش د بکش همه چیزو تا تهش میرفت، خودشو لوس نمیکرد... همهاش برای این بود که واقعیت و رویا براش مرز نداشت، اگه هم داشت اون نمیتونست مرزشونو تشخیص بده.»
فیلم کوچه بینام به کارگردانی هاتف علیمردانی از جمله فیلمهای حاضر در جشنواره فیلم فجر است. این فیلم داستان دو خانواده است که در یکی از محلههای جنوب شهر تهران زندگی میکنند و درگیر اتفاقاتی میشوند.
پانتهآ بهرام از جمله بازیگران فیلم مرگ ماهی به کارگردانی روحالله حجازی است که امسال در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. پانتهآ بهرام گفته تصمیم گرفته فعلا صحبتی درباره نقش خود در این فیلم نکند تا کار برای اولینبار در جشنواره فجر رونمایی شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#447
Posted: 19 Feb 2015 08:47
اکبر عبدی: درآمد تدریس بازیگری حرام است!
اکبر عبدی، درآمد حاصل از تدریس بازیگری را حرام دانست!
به گزارش ایسنا به نقل از «سینما ژورنال»، این بازیگر که اخیرا به دلیل عوارض ناشی از بیماری دیابت در بیمارستان بستری شده بود، در تازهترین گفتوگوی خود که با «نوآوران» انجام شده است، نکات جالبی را درباره موضوعات مختلف بیان کرده است؛ از دردسرهایش برای گرفتن جایزه جشنواره تا حرام بودن پول حاصل از تدریس در آموزشگاههای بازیگری:
سیمرغ، یک تکه سنگ است
اکبر عبدی با اشاره به بیارزش بودن جوایز جشنواره فجر میگوید: سیمرغی که به بازیگر میدهند یک تکه سنگ است که آن را روی چوب گذاشتهاند و هیچ ارزش مادی ندارد. در حالیکه این سیمرغ باید آنقدر ارزش داشته باشد که اگر آن را به جایی عرضه میکنیم حداقل برای گرو نگه داشتن به ارزش ۲ میلیون تومان بیرزد.
برای گرفتن تیبای «خوابم میاد» ۵ ماه دویدم
عبدی ادامه میدهد: برای «خوابم میاد» بنا بود یک خودروی تیبا به ما بدهند اما برای گرفتن آن ۵ ماه دوندگی کردم. البته هر سال همین است که تعدادی خودرو را ردیف میکنند و برای تحویل دادن کاری میکنند که از برنده شدن پشیمان شوی.
در فروش «مذاکرات مستقیم» با سرمایهگذار شریکیم اما فیلم فقط ۱۰ میلیون فروخته!
عبدی درباره تازهترین فیلمی که روی پرده داشته یعنی «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» اظهار میکند: من و علی شاهحاتمی تهیهکننده فیلم در فروش با سرمایهگذار که رایتل باشد شریک هستیم و دستمزدی نگرفتهایم و حالا این فیلم ظاهرا ۱۰ میلیون هم نفروخته و بدیهی است که چقدر بناست گیر ما بیاید.
وی میافزاید: این فیلم کار نویی است و البته رایتل قول همکاری داده بود و شریک تولید بود ولی حتی یک بیلبورد هم در خیابان نزد.
«خوابزدهها» نه به لحاظ مادی و نه به لحاظ معنوی فیلم خوبی نبود
اکبر عبدی در توجیه کیفیت پایین «خواب زدهها»ی جیرانی میگوید: فیلم از نظر قصه بسیار ضعیف بود و حیف شد که نقش پیرزن را برای آن خرج کردم. متاسفانه نه به لحاظ مادی و نه به لحاظ معنوی فیلم خوبی نبود.
«معراجیها ۲» بهار ۹۴ کلید میخورد
این بازیگر درباره همکاری سالهای اخیرش با مسعود دهنمکی میگوید: ده نمکی آدم بااعتماد به نفسی است و وقتی از من درخواست بازی در کارهایش را میکند من هم چون میدانم کارش را با اعتماد پیش میبرد قبول میکنم. این نوید را میدهم که قسمت دوم «معراجیها» اواخر بهار ۹۴ کلید میخورد.
درآمد حاصل از تدریس بازیگری حرام است!
عبدی درباره پرهیزش از حضور در آموزشگاههای بازیگری به عنوان مدرس، توجیه جالبی دارد. وی دستمزد آموزش بازیگری را حرام میداند و میگوید: من درآمد حاصل از شغل آموزش بازیگری را حلال نمیدانم، به این دلیل که نمیتوان در کار خدا دست برد. من میخواهم ظرف ۶ ماه یک خانم یا آقا را تبدیل به یک هنرپیشه معروف کنم. این دست بردن در سرنوشت است. خدواند باید در ذات انسان بازیگری را گذاشته باشد.
وی ادامه میدهد: ما وام هم داشتیم که با عبدالله اسکندری استادم کلاس بازیگری بزنیم اما من درآمدش را صحیح نمیدانستم.
عبدی میافزاید: الان میبینیم که جوان نمیتواند درس بخواند و تبدیل به معضل محل شده است. خانواده با این استدلال که جوک میگوید و میخنداند، این شخص را به کلاس بازیگری میفرستند. خودشان هم میگویند عبدی هم که نشود، فلانی که میشود.
بارها شده که والدین پیشنهاد رشوه دادهاند تا فرزندشان را بازیگر کنم
عبدی با اشاره به انتظارات نامعقول برخی خانوادهها از وی اظهار میکند: بارها شده که به من گفتهاند فلان مبلغ را میدهیم که فرزندمان را بازیگر کنید. به وفور این اتفاق افتاده و من هم مرتب گفتهام چنین کاری نمیکنم.
بازی در کنار عبدی فروخته میشود
این بازیگر پیرامون معضل نقشفروشی در سینمای ایران میگوید: بارها دیدهام که بازی در کنار اکبر عبدی فروخته میشود. نقشها به ازای کوتاهی و بلندی قیمتهای متفاوتی دارند. شما میبینید فیلمی را با ۵۰۰ میلیون بودجه ساختهاند و فقط با فروش نقشها ۷۰۰ میلیون درآمد داشته است.
پیشنهاد دادهاند که کاندیدای مجلس شوم
عبدی با اشاره به پیشنهاداتی که برای حضور در فعالیتهای سیاسی داشته است، بیان میکند: بارها پیشنهاد فعالیتهای سیاسی داشتهام، حتی پیشنهاد شده که برای شورای شهر و مجلس شورای اسلامی کاندیدا شوم اما من فقط متعلق به قاب تصویر هستم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#448
Posted: 21 Feb 2015 23:34
تفسیر عشق از معصومانه ترین نگاه
روزنامه ایران : احساس پاک مادرانهاش باعث شد تا بعد از 22 سال سابقه کار و فعالیت در عرصههای هنری ، عشق به فرزند را به بازیگری ترجیح دهد او تمام عشق و لحظههای ناب زندگیاش را تقدیم فرشته مهربانی کرد که هدیهای از سوی خدا است.
لادن طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون شهریور ماه 1391 در برنامه هفت، اعلام کرد از دنیای بازیگری خداحافظی میکند. او در توضیح دلایل تصمیم خود عنوان داشت با اینکه عاشق بازیگری است، اما ترجیح میدهد انرژیاش را صرف زندگی با سها دختر 9 سالهاش که در طیف اختلالات اوتیسم قرار دارد، کند چون فقط زندگی با سها است که انگیزه و عشق بیشتری به او میبخشد. طی چند ماه اخیر وی تلاش زیادی برای شناساندن اوتیسم به هم میهنان و جلب توجه مسئولان داشته است. او همواره برای آگاهی جامعه تلاش میکند و بزرگ ترین دغدغهاش این است تا زمینههای آموزشی و... برای این فرشتههای همیشه زلال مهیا شود.
میگوید: دخترم سها اردیبهشت سال 84 متولد شد. من به لحاظ فیزیکی و روحی، دوران بارداری سختی را گذراندم. تا ماه هشتم بارداری، حساسیت شدیدی به بوها و طعمها داشتم و تقریباً قادر به غذا خوردن نبودم. در طول این دوران خواهرم که در تورنتو زندگی میکرد، سخت بیمار شد و مادرم هم به همین دلیل بسیار به هم ریخته بود. طبعاً من به عنوان یک عضو خانواده سنگ صبور آنها شده بودم. سها زمانی که متولد شد قد و وزن و شرایطی کاملاً طبیعی داشت و به اندازهای هشیار بود که 33 ساعت از تولدش بیشتر نگذشته بود که کاملاً توانست گردن بگیرد. یک سال و نیم گذشت و متوجه شدم دخترم نسبت به اسم خود واکنشی نشان نمیدهد و با توجه به اینکه سها فرزند دوم خانواده بود و تجربه بزرگ کردن یک کودک را داشتم، احساس کردم با کودکان دیگر فرق دارد با اینکه نسبت به همسن و سالان خود زودتر راه افتاد اما نمیتوانست بخوبی آن کلمات را ادا کند.
طباطبایی در ادامه میگوید: همان زمان روی دست سها یک جراحی کوچک صورت گرفت که بعد از آن چند جلسه فیزیوتراپی نیاز داشت نخستین بار فیزیوتراپ سها متوجه شد که او تماس چشمی برقرار نمیکند و نشانههای اوتیسم دارد. از آنجایی که آشنایی زیادی با این مقوله نداشتم تحقیقات زیادی در خصوص این بیماری انجام دادم و بعد از مراجعه به متخصص در دو سالگی تشخیص قطعی دادند که سها اوتیسم دارد. از همان زمان، کاردرمانی و گفتار درمانیاشآغاز شد. به مرور پیشرفت کرد و بعد از دو سال تماس چشمی برقرار کرد. اما بزرگ ترین مشکلی که با او داشتیم بیکلام بودن سها بود. به مرور زمان متوجه شدم علاوه بر نشانههای اوتیسم حالت سکوت انتخابی نیز دارد به طوری که گاهی اوقات دیده میشد موسیقی و آهنگ مورد علاقهاش را گوش میکند و به طور کامل در تنهایی با خود میخواند و زمانی که متوجه نگاه اطرافیان میشد، دوباره سکوت میکرد. نسبت به کودکان اوتیسمی دیگر سها تفاوتهایی داشت و در مواردی دیده میشد به ظاهر خود اهمیت میدهد در حالی که کودکان اوتیسمی این حالت را زیاد تجربه نمیکنند، اما دختر من برایش مهم بود که قرار است چه لباسی بپوشد. بعد از بررسی متخصصان مختلف متوجه شدیم بیماریاش چند مقولهای است و بخشی از رفتارهای او مربوط به تیپ شخصیتیاش است با توجه به اینکه اغلب کودکان اوتیستیک خود محور هستند و این ویژگی در سها بارز بود اما خودمحوری او کاملاً آگاهانه به نظر میرسید.
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه میدهد: کودکان اوتیسمی مراقبت ویژهتری نسبت به همسالان خود دارند و اغلب به دلیل هوش زیادی که دارند، رسیدگی و کنترل آنها سختتر است زیرا این توانایی را دارند که براحتی فرد مقابل را تحت کنترل خود درآورند از این رو هیچ راهی برایم وجود نداشت جز اینکه کاملاً در اختیارش باشم بنابراین ترجیح دادم تمام مدت پیش دخترم بمانم خدا را شکر میکنم که در حال حاضر دخترم وضعیت بهتری دارد.
قبل از اینکه خود را یک بازیگر سینما و تلویزیون معرفی کند در درجه نخست خود را مادر فرزندی معرفی میکند که به حمایت او نیاز دارد. او معتقد است بزرگ ترین هدف در زندگی را دنبال میکند و آن رسیدن دخترش به یک زندگی عادی و مستقل است. او میخواهد در کنار سها همیشه شاد باشد و لبخند را بر لبهای دختر 9 سالهاش بنشاند برای او مهم این است سها یک روز بتواند روی پای خود بایستد، استوارانه قدم بردارد و بتواند در جامعه چرخ زندگیاش را بدون اتکا به دیگران بچرخاند.
طباطبایی میافزاید: بزرگترین دغدغهام این است یک روز سها برای ساختن زندگیاش گام بردارد. دوست دارم فرزندم فردی از این جامعه باشد که نیاز به کمک دیگران نداشته و به هر شکلی که هست مفید زندگی کند.
اما متأسفانه هیچ معیار و اصول درستی برای این کودکان در جامعه تعریف نشده است تا حدی که در برخی خانوادهها دیده میشود این کودکان را دارای نقص جسمی یا روحی تلقی میکنند و متأسفانه کودکان اوتیسمی را پنهان میکنند. حتی در خانوادههای سطح بالا که در کلانشهری مانند تهران زندگی میکنند بعضاً مشاهده میشود که به هیچ عنوان فرزندان اوتیسمی خود را بیرون نمیآورند در حالی که این کودکان هوش بالایی دارند و در مجموعه کودکان عقب مانده ذهنی به حساب نمیآیند و بیشتر به علت بازخوردهای منفی که از اطراف دریافت میکنند و از جامعه پس زده میشوند دچار مشکلات روحی میشوند.
او بهترین انتخابش را در زندگی داشته است، تلاش میکند تا جامعه را بیدار کند، با لحنی مهربان و مادرانه میگوید: دوست دارم با صدایی رسا و بلند اعلام کنم «من به داشتن یک فرزند مبتلا به اوتیسم افتخار میکنم چون این کودکان فرشته هستند. افتخار میکنم یک فرشته در خانه دارم.»
این فرشتهها هدیهای از سوی خداوند هستند هیچ گاه دروغ گفتن را یاد نمیگیرند چون کودکان اوتیسمی در لحظه حال زندگی میکنند و اهل پز دادن و تجملات زندگی امروزی نیستند. از نظر من این کودکان آمدهاند تا به ما انسان بودن را یادآوری کنند. برخلاف خانوادههایی که این کودکان را در خانه پنهان میکنند با سها به همه جا میروم و او را به مردم جامعه نشان میدهم از این رو اگر برای شناخت این طیف از اختلالات قرار است کاری انجام شود و در دستور کار قرار گیرد باید مسئولان بدانند این یک درخواست همگانی است و مسأله مهم بحث شناخت اوتیسم و تعریف درست از آن است. اگر من به عنوان یک بازیگر با انجمن اوتیسم ایرانیان یا هر مرکز یا انجمن دیگری همکاری میکنم، میخواهم بگویم عضوی از مادران دردمندی هستم که فرزند اوتیسمی دارند و نگران و مستأصل هستند. هزینه کلاسها بالا و مراکز مخصوص اوتیسم بسیار اندک است.
دلم میخواهد مسئولان حرف این مادران را بشنوند. امروزه اوتیسم یک مسأله جهانی است و اگر حتی فقط یک بیلبورد در سطح شهر وجود داشته باشد که روی آن بنویسند «کودک من دارای اوتیسم است» و گوش مردم با این واژه آشنا شود تعریف درستی در جامعه مطرح میشود.»
طباطبایی بیان میکند: «هیچ ارگان و مسئولی مسأله اوتیسم را جدی نمیگیرد و به همین دلیل من آمدهام تا آنجا که توان دارم برای شناساندن این طیف از اختلالات به جامعه کمک کنم. 22 سال سابقه کاری و فعالیتهای سینمایی و تلویزیونیام را کنار گذاشتهام تا به فرزندم رسیدگی بیشتری داشته باشم و با بیان کردن مشکلاتی که در این سالها لمس کردهام به خانوادههایی که مثل من هستند بگویم از داشتن یک فرزند اوتیسمی ترس و هراس نداشته باشند و این موضوع را یک انگ یا عیب تلقی نکنند، بلکه با همکاری یکدیگر راهی را آغاز کنیم که بتوانیم هوش و استعداد این کودکان را هدفمند کرده تا در خدمت جامعه باشند. ولی متأسفانه دیده میشود اغلب خانوادهها کودکان خود را پس زده و در پستوی خانه نگهداری میکنند، دلم نمیخواهد کودکانی که مثل سها هستند به دلیل ماندن در خانه و برقرار نکردن تعاملات اجتماعی به دلیل مشکلات روحی و روانی از بین بروند.»
زندگی در کنار یک کودک مبتلا به اوتیسم درسهای زیادی به او آموخته است گاه چنان غرق نگاههای عمیق فرزند میشود که مطمئن است راهی که دختر 9 سالهاش پیش روی او قرار داده درست است. زندگی در کنار سها از او یک عاشق واقعی ساخته است وقتی عشق بدون نیرنگ، دروغ و... را در چشمان کودک 9 سالهاش میبیند به مفهوم واقعی مادری رسیده است.
میگوید: پشت نگاههای عمیق سها انگار یک فکر نهفته است که بسیار هوشمندانه برنامهریزی میکند و زمانی که با او هستم انگار بازی شطرنج را اداره میکند. رفتار و برخورد با این کودکان مثل این است که روی یک لبه باریک در حرکت باشی گاهی اوقات از درک مفاهیمی که در ذهن دارد عاجز میشوم زیرا این کودکان مستقل و متکی به خود هستند در حالی که نیاز دارند از محبت سیراب شوند. من از سها و بودن در کنار او درس صبور بودن را آموختم. وقتی یک مادر فرزند سالم داشته باشد هر روز با بزرگ شدن کودکش و پیشرفت او به یک نشاط و امیدواری میرسد اما کار با کودک اوتیسمی به حدی سخت است که خیلی زمان میبرد تا به نقطهای برسد که فرزندش به گردن مادر دست بیندازد و به او بگوید «دوستت دارم». زندگی در کنار سها درس سادگی و دور شدن از ظواهر حواشیها را به من یاد داد. در کنار دخترم احساس رضایت بیشتری از زندگی دارم و از او هیچ چیز ارزشمندتری در زندگی برایم نیست. گاهی اوقات دلتنگ میشوم اما اجازه نمیدهم در این غم غرق شوم زیرا غم خاصیتی دارد که اگر به آن بها دهی زمینگیر میشوی. درست است که این راه، بسیار دشوار است اما نباید ناامید بود زیرا این کودکان هدیههایی از سوی خداوند هستند.
از این رو این صرفاً یک شعار نیست چون این کودکان ویژگیهایی انسانی دارند که هر فردی را تحت تأثیر قرار میدهد. این کودکان نیاز به ترحم ندارند و فقط نیاز است احساسات پاک کودکانهشان را لمس و درک کرد. در تعریفی ساده باید بگویم عشق واقعی را لحظه به لحظه از بودن در کنار فرزندانم احساس کردهام و زندگیام در دو فرزندم بخصوص در سها خلاصه شده است و با کمال میل و رغبت سعی کردهام لحظههای عمرم را در کنار سها باشم با وجود اینکه هنوز عاشق بازیگری هستم اما رضایت سها برایم بالاترین ارزش را دارد. از این رو تلاش میکنم تا در خدمت این کودکان و خانوادههایشان باشم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#449
Posted: 26 Feb 2015 00:04
باران کوثری: در۲سال ممنوع الکاری،حامد بهداد خرجم را میداد
باران کوثری بازیگر زن سینمای ایران که امسال موفق شد بخاطر بازی در "کوچه بی نام" سیمرغ بلورین بهترین بازیگری زن را از آن خود کند در تازه ترین گفتگوی خود نکات جالب و خواندنی را درباره وضعیت سینمای ایران در سالهای اخیر، جشنواره سی و سوم و دوره ممنوع الکاریش بیان کرده است.
کوثری در این گفتگو که با "صدا" انجام شده به صراحت از به هم ریختن اوضاع مالی زندگیش بواسطه ممنوع الکاری حرف زده و اینکه در آن دوره مجبور شده از حامد بهداد پول قرض کند.
باران کوثری در گفته هایش گلایه های فراوانی را از مدیریت سابق سینمایی و البته شخص علیرضا سجادپور رییس وقت اداره نظارت بیان کرده اما کمترین گلایه ای را از سیستم سینمایی فعلی ارائه نکرده! آن هم در شرایطی که سیستم سینمایی دولت یازدهم علیرغم اختصاص مجوز نمایش به یکی از بهترین فیلمهای باران کوثری یعنی "عصبانی نیستم" شرایط اکران این فیلم را فراهم نکرد.
سینماژورنال بخشهای خواندنی گفته های کوثری را ارائه می کند:
در سالهای اخیر فیلمهای خنثی رواج پیدا کردند
باران کوثری با اشاره به کیفیت پایین فیلمهای سالهای اخیر بیان می دارد: {در سالهای اخیر} فیلم های خنثی رواج پیدا کردند. حتی بعضی از فیلمسازانی که در سینمای اجتماعی کار میکردند فیلمهای خنثی ساختند که فیلم های بدی هم نیستند اما قلابشان به هیچ جا گیر نمی کند و به جایی ضربه نمیزنند. فکر می کنم این خیلی هدفمند اتفاق می افتد.
یکی از مدیران میگفت اصراری نداریم غیر ابوالقاسم طالبی بقیه فیلم بسازند
باران کوثری با اشاره به یکی از مدیران بیان می دارد: همزمان با جشنواره سال گذشته که بحث اکران "من عصبانی نیستم" و "قصه ها" مطرح بود یکی از مدیران می گفت ما اصلا اصراری نداریم غیر از عده معدودی بقیه فیلم بسازند. مسئول که می گویم منظورم مسئولان سینمایی نیست. از این هایی که مثل قارچ در می آیند و همیشه هم سر یک پست هایی هستند.این مسئول حتی اسم برد که ما به غیر آقای ابوالقاسم طالبی و فلان و فلان اصراری نداریم بقیه فیلم بسازند.
قرار نیست کار هنری کنیم، قرار است وارد جنگ شویم
بازیگر "گیلانه" درباره این برخوردها نظر مثبتی داشته و ادامه می دهد: این برخوردها اتفاقا خوب است، چون تکلیف آدم را روشن میکند. قرار نیست کار هنری بکنیم، قرار است وارد جنگی بشویم که همه امکانات برای طرف مقابل در نظر گرفته شده و ما فقط باید از خودمان دفاع کنیم و این سینما را سرپا نگه داریم.
جشنواره سی و سوم جشنواره ای خنثی بود
باران کوثری در توصیف جشنواره امسال می گوید: هر فیلمی که ممکن بود ذره ای تنش ایجاد کند کنارگذاشته شد. جشنواره ای آرام، آن هم نه در معنی خوبش برگزار شد. جشنواره ای بی تنش بود و جشنواره بی تنش یعنی جشنواره خنثی.
تا زمانی که تهدید میشویم وضعیت همین است
وی می افزاید: این جشنواره جشنواره ای است که باعث اتفاق هم نمی شود. تا زمانی که ما از جاهای غیر سینمایی تهدید می شویم که معمولا هم نمی بینیم چه کسی تهدید می کند و فقط صدای آن را می شنویم وضعیت همین خواهد بود و سینما، فیلم ها و جشنواره خنثی میشود.
یک سالی میشود که فیسبوک و اینستاگرام ام را بسته ام
برنده سیمرغ بهترین بازیگری برای "خون بازی" درباره بی علاقگی اش به فضای شبکه های اجتماعی می گوید: من یک سالی می شود که صفحه فیسبوک و اینستاگرامم را بسته ام برای اینکه اتفاقاتی می افتد که ظرفیتش را نداشتم. به قول یکی از همکاران شما نوعی اوباش گری در حوزه رسانه اتفاق افتاده است. بد دهنی ها و هتاکی هایی اتفاق می افتد که خواندنشان آزارم می داد. از سر بی ظرفیتی یا هر چی یک سالی می شود در فضای مجازی حضور ندارم.
تا ۴۸ ساعت مانده به انتخابات تصمیم به رأی دادن نداشتم
باران کوثری که در سالهای اخیر بلحاظ سیاسی بیشتر به طیف اصلاح طلب تماییل داشته درباره انتخابات ۹۲ اظهار می دارد: دو سال پیش من تا ۴۸ ساعت مانده به انتخابات هنوز تصمیم به رای دادن نداشتم.حتی از ستاد آقای روحانی هم که تماس گرفتند،گفتم هنوز تصمیم نگرفته ام که رای بدهم یا نه. به این رسیدم که اگر رای ندهم چه می شود؛ اگر رای ندهم و به جای آن چه کنم. دو روز مانده به انتخابات تصمیم به رای دادن گرفتم و در آن ۲۴ ساعت هم هر چقدر می توانستم فعالیت کردم.
مسئول حراست گفت ممنوع الکاری اما من گفتم نامه اش را نشانم بده!
این بازیگر که چند سالی قبل دچار ممنوع الکاری شده بود در توصیف آن ماجرا روایت جالبی دارد. کوثری بیان می دارد: وسط اجرای نمایش هومن سیدی بودیم که من فهمیدم تهدید هایی وجود دارد. مثلا یکی دو تا از دوستان من که در حراست تئاتر شهر بودند بعد از پایان اجرا من را اسکورت می کردندبه پشت صحنه. گویا تهدید های شدیدی شده بود. تا اینکه از حراست مرکز هنرهای نمایش من را خواستند آقایی نشستند و گفتند من که شما را نمی شناسم . گفتم چه بد که شما مسئول جایی هستید که کسانی را که باید با آنها برخورد داشته باشید ، نمی شناسید. گفتند نامه ای آمده که شما نمی توانید روی صحنه بروید.گفتم می شود نامه را ببینم که گفتند من که به شما نامه نشان نمی دهم.من هم گفتم پس من هم می روم روی صحنه.
از من اصرار کردند که بازیگری دیگر را جایگزین کنم
کوثری می افزاید: نامه را هم هیچوقت ندیدم ولی از من خواستند که از گروه بخواهم که یک بازیگر جایگزین من کنند که گروه قبول نکردند باز من را صدا کردند و با لحن تهدید آمیز گفتند حتما راضی شان کنید ، که اجرا متوقف نشود و حاشیه ای پیش نیاید. که من هم گفتم کاری از دست من بر نمی آید. ماجرا از اینجا شروع شد.
سخت است واژه "آقا" را قبل از سجادپور استفاده کنم
باران کوثری درباره ممنوع الکاریش در سینما ادامه می دهد: در سینما می شنیدم که آدم ها می خواهند با من کار کنند ولی بعد زنگ می زدنند به من که به ما گفته اند نه. من هم زنگ میزدم آقای سجاد پور که سخت می توانم اسم آقا را قبل از اسم ایشان استفاده کنم و او می گفت : " نه خانم این حرف ها چیست و کی گفته" ولی باز یک کارگردان دیگر می گفت ما رفته ایم ارشاد و به ما گفته اند این کار را نکنید. بازی بدی با من راه انداختند...
در دو سال ممنوع الکاری، حامد بهداد خرجم را می داد
گویا کوثری در دو سالی که ممنوع الکار بوده وضعیت مالی نامساعی را هم تجربه کرده. خودش درباره آن دوره می گوید: دو سال سخت را به لحاظ اقتصادی پشت سر گذاشتیم . دیگر از دوستانم پول قرض می گرفتم .مثلا حامد بهداد تقریبا خرج مرا می داد و هی تماس می گرفتم که حامد من پول ندارم. سال ها بود که از پدر مادر پول نگرفته بودم و برایم سخت بود که دوباره استقلال مالی ام را از دست بدهم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#450
Posted: 6 Mar 2015 09:42
اشاره به زن و شوهر بودن بازیگران در تیتراژ؛ «استراحت مطلق» مجاز شد
رضا عطاران و ترانه علیدوستی در فیلم «استراحت مطلق»
در حالی که از نمایش فیلم «استراحت مطلق» ساخته عبدالرضا کاهانی در جشنواره فیلم فجر جلوگیری به عمل آمده بود، این فیلم سرانجام با اعمال برخی اصلاحات، پروانه نمایش گرفت تا یکی از فیلمهای نوروز ۹۴ باشد.
گفته میشود در اولین نوبت بازبینی فیلم «استراحت مطلق» توسط سازمان سینمایی که چند ماه پیش صورت گرفت، ۱۶ مورد اصلاحیه به فیلم داده شد اما بعد از مذاکرات کارگردان با اعضای شورای بازبینی، از تعداد اصلاحیهها کاسته شده است.
آنگونه که خبرگزاری ایلنا گزارش داده است، شورای بازبینی با وارد دانستن اصلاحیه حذف سه دیالوگ در فیلم و نیز اشاره در تیتراژ فیلم به «زن وشوهر بودنِ» رضا عطاران و فریده فرامرزی، از حذف دیگر صحنههای «استراحت مطلق» خودداری کرده و آنها را قابل اغماض ارزیابی کرده است.
دلیل اصرار وزارت ارشاد بر اشاره به زن و شوهر بودن دو بازیگر اصلی این فیلم، تماسهای متعدد این دو نفر در طول ماجرای فیلم عبدالرضا کاهانی است.
«استراحت مطلق» با بازی رضا عطاران، ترانه علیدوستی، مجید صالحی و بابک حمیدیان، چند ماه قبل از جشنواره فجر، آماده نمایش شد و دستاندرکاران فیلم، اواخر مهرماه نسخهای از آن را برای دریافت پروانه به سازمان سینمایی ارسال کردند اما با صادر نشدن پروانه نمایش، در همان مقطع زمزمههایی مبنی بر مشکلات ممیزی فیلم به میان آمد.
در چنین شرایط کاهانی چارهای جز فرستادن فیلمش به جشنواره نداشت. بنا بر گزارش روزنامه «بانی فیلم»، قبل از بازبینی «استراحت مطلق» توسط هیات انتخاب جشنواره، عنوان شده بود اصلاحیههای زیادی به فیلم وارد شده است اما رایزنیهای کاهانی و مذاکرات او با اداره نظارت و ارزشیابی، تعداد اصلاحیهها را کاهش داد. اصلاحیههایی که البته به دلیل در پیش بودن جشنواره سی و سوم هیچگاه اعمال نشدند تا موعد بازبینی فیلمها توسط هیات انتخاب جشنواره فرا برسد.
اعمال اصلاحات اولیه که زمانی نسبتا طولانی داشت، باعث میشد «استراحت مطلق» از استاندارد یک فیلم بلند سینمایی خارج شود. اما اصلاحات دوم که کوتاهتر بود و لطمهای هم به فیلم نمیزد، آنهایی بود که خود کاهانی پذیرفته بود و دستاندرکاران جشنواره نیز در جریان آن بودند.
اما طبق نوشته روزنامه بانی فیلم، برخی از اعضای هیات انتخاب جشنواره زیر بار حضور این فیلم در فهرست نهایی سودای سیمرغ نرفتند. ظاهرا دلیل اصلی آنها اطمینان نداشتن به کاهانی بوده که شاید بعد از اعلام نام فیلمش در فهرست نهایی، زیر بار اصلاحیههایی که پذیرفته نرود.
چند فیلم قبلی کاهانی مانند «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است» و «بیخود و بیجهت» هم برای دریافت پروانه نمایش با مشکلاتی مواجه بودند ولی سرانجام موفق به حضور در جشنواره فجر و سپس اکران عمومی شدند.
دیگر فیلمهای اکران نوروز ۹۴
«رخ دیوانه» به کارگردانی ابوالحسن داوودی، «طعم شیرین خیال» به کارگردانی کمال تبریزی، «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی و «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی، دیگر فیلمهای اکران نوروزی سال ۹۴ را تشکیل میدهند.
نمایی از فیلم «ایران برگر»
«ایران برگر» جدیدترین ساخته مسعود جعفری جوزانی، پس از ۱۶ دوری از سینما، قرار است یکی از فیلمهای آغازین سال ۹۴ باشد. جوزانی که در کارنامهاش سابقه ساخت فیلمهای سینمایی «جادههای سرد»، «شیر سنگی»، «در مسیر تندباد»، «یک مرد یک خرس»، «دل و دشنه» و «بلوغ» را دارد، در فیلم جدیدش به سراغ یک کمدی روستایی رفته و با زبان و زادگاه مادریش، لرستان هم شوخی کرده است.
این فیلم حکایت امرالله خان و فتحالله خان است که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا با هم رقابت میکنند.
علی نصیریان، سحر جعفری جوزانی، نیوشا ضیغمی، حمید گودرزی، گوهر خیراندیش، هادی کاظمی، محمدرضا هدایتی به همراه زوج محبوب سریال «پایتخت»، محسن تنابنده و احمد مهران فر، بازیگران فیلم «ایران برگر» را تشکیل میدهند.
طناز طباطبایی در فیلم «رخ دیوانه»
«رخ دیوانه» بهترین فیلم جشنواره سی و سوم فجر از دید داوران و همچنین مردم، دیگر فیلم اکران نوروزی سینماهای ایران است.
این فیلم را ابوالحسن داوودی کارگردانی کرده که در کارنامهاش آثاری مانند «سفر جادویی»، «جیببرها به بهشت نمیروند»، «مرد بارانی»، «نان و عشق و موتور هزار» و «تقاطع» به چشم میخورد. ضمنا فیلم قبلی داوودی، «زادبوم» هم حدود شش سال است که در توقیف به سر میبرد. طناز طباطبایی، امیر جدیدی، ساعد سهیلی، صابر ابر، نازنین بیاتی، گوهر خیراندیش و بیژن امکانیان بازیگران «رخ دیوانه» هستند. این فیلم درباره چند جوان است که در یک قرار اینترنتی درگیر یک شرطبندی شده و در مسیری دشوار و خطرناک کشیده میشوند.
شهاب حسینی و نازنین بیانی در فیلم «طعم شیرین خیال»
از سوی دیگر، «طعم شیرین خیال» جدیدترین فیلم کمال تبریزی هم قرار است یکی از آثار نوروزی سینماها باشد. فیلمی که همانند اکثر آثار کارگردانش، قرار نیست تماشاگران را بخنداند و بیشتر از آنکه یک کمدی باشد، ملودرامی با پس زمینه حفظ محیط زیست به شمار میرود.
این فیلم درباره شخصیتی بهنام شیرین است که ماجرای آشنایی خود و خانوادهاش با کسی که قرار است به خواستگاری او بیاید را روایت میکند.
شهاب حسینی، نازنین بیاتی، نادر فلاح، نازنین فراهانی و پریوش نظریه بازیگران این فیلم هستند.
«طعم شیرین خیال»، در حالی قرار است روی پرده برود که دو فیلم «پاداش» و «خیابانهای آرام» هر دو از ساختههای کمال تبریزی چند سالی میشود که اجازه اکران ندارند و توقیف شدهاند.
نمایی از فیلم «روباه»
اما «روباه» ساخته بهروز افخمی نیز پنجمین فیلم اکران نوروزی سینماهای ایران است. افخمی که در کارنامهاش فیلمهایی چون «عروس»، «روز فرشته»، «روز شیطان»، «شوکران» و «گاوخونی» را دارد، این بار به سراغی موضوعی مرتبط با ترور دانشمندان هستهای ایران رفته است.
«روباه» با بازی حمید گودرزی، بابک حمیدیان، مرجان شیرمحمدی و جلال فاطمی درباره یک مامور اسرائیلی است که برای ترور دانشمندان اتمی به ایران فرستاده میشود. این مامور ورزیده، تنها کار میکند و از همکاری آدمهای فریب خورده و یکبار مصرف استفاده میکند که تا آخرین لحظه از ماموریت خود خبر ندارند. یک موتور سوار مسافرکش در دام او میافتد و نادانسته برای ترور تعلیم میبیند.
اکران نوروزی قرار است از ۲۰ اسفندماه امسال در سینماهای تهران و شهرستانها آغاز شود. این فصل اکران، یکی از پرمخاطبترین زمانهای نمایش در ایران به شمار میرود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟