ارسالها: 12930
#461
Posted: 8 Apr 2015 10:40
مهراب قاسمخانی اعتراف کرد؛ من و پیمان به مهران مدیری دروغ گفتیم
مهراب قاسمخانی نویسنده فیلمنامه پس از مدتها ماجرایی را بازگو کرده که به تولید سریال «شبهای برره» به کارگردانی مهران مدیری انجامیده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او این ماجرا را در صفحه اینستاگرامش نوشته و اسم آن را هم «اعتراف» گذاشته است. بهانه این نویسنده برای روایت ماجرا، روز تولد مهران مدیری(18 فروردین) است.
متن کامل نوشته قاسمخانی بدین شرح است:
مهراب قاسمخانی:فکر کنم اوایل سال هشتادوچهار بود که مهران مدیری،محسن چگینی و برادران گلیان پیشنهاد دادن که یک سریال جدید شروع کنیم .پیمان هم طبق معمول به خاطر حساسیت و اهمیت کار موفق شد برامون دو ماه وقت بگیره که بتونیم در زمان کافی، با دقت و وسواس سریال جدیدی را طراحی کنیم .این شد که ما رفتیم خونه و دو ماه تمام خوردیم و خوابیدیم و هیچ کاری نکردیم روز قرارمون برای تحویل طرح،پیمان اومد دنبالم و توی مسیر دفتر گلیان تازه شروع کردیم به پیدا کردن یه طرح و کلی با هم هماهنگ کردیم که اونجا بهشون چیا بگیم وسر جلسه هم با وقاحت تمام نشستیم جلوی مهران و محسن و گلیان ها و قصه ای رو که توی ماشین با هم هماهنگ کرده بودیم با آب و تاب واسه شون تعریف کردیم. وسطش هم بداهه بهش شاخ و برگ میدادیم.
منم برای این که همهچیز طبیعیتر باشه یه صفحه کاغذ بیربط توی دستم بود و وانمود میکردم که از روی نوشته دارم میخونم.خلاصه که طرح مورد استقبال قرار گرفت و همه کلی خوششون اومد. همه چی به خوبی داشت پیش میرفت تا اینکه یهو پیمان گفت ما به یه طرح دیگه هم فکر کردیم که اونم شاید بد نباشه و شروع کرد به این که ما فکر کردیم میتونیم یه برگشت داشته باشیم به نسل قبلی شخصیت های پاورچین و بریم توی برره و با زندگی و فرهنگشون از نزدیک آشنا بشیم.این وسط من گیح شده بودم که این چرا یهو داره چرت و پرت میگه و قرارمون اصلا این نبود. ولی خوب نمیشد کم آورد.این شد که دوتایی یه ربع هرچی به فکرمون رسید رو همونجا از خودمون در آوردیم گفتیم. نتیجهاش این شد که بچهها خیلی طرح رو پسندیدن و قرار شد، همون رو کار رو بکنیم. از دفتر که بیرون اومدم به پیمان گفتم اینو یهو از کجا در آوردی؟ گفت یه جا که تو داشتی حرف میزدی چشمم افتاد به یه مجله که روی میز بود و روش راجع به فیلم جنگ ستارگان نوشته شده بود و یهو به ذهنم رسید بد نیست ما هم یه همچین کاری بکنیم(توی جنگ ستارگان بعد از اکران فیلم های اولش در فیلم هار بعدی به داستان زندگی نسل قبلی شخصیت های اصلی پرداخت شده است) خلاصه اینجوری شد که سریال شب های برره شکل گرفت. البته چند هفته طول کشید که موفق شدیم یه کمی اون پرت و پلاهایی که تو جلسه گفتیم رو به هم ربط بدیم عوضش کلی بهمون خوش گذشت اون سال.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#462
Posted: 12 Apr 2015 19:54
گفتگوی آزاده نامداری در مورد پناهندگی اش به یکی از کشورهای غربی!
پاسخ آزاده نامداری به سوالی درباره انتشار شایعه پناهندگی اش به یکی از کشورهای غربی!...
به گزارش پارسینه ، آزاده نامداری مجری سال های متمادی در رسانه ملی؛ حالا مدتی است که بدنبال وقوع برخی حاشیه ها از آنتن رسانه ملی بدور مانده و در این مجال هر ازچندگاهی شایعات عجیب و غریب دامن گیر این چهره رسانه ای شده است.
از این رو نامداری نسبت به شایعه تلاش هایش برای دریافت پناهندگی یکی از کشورهای غربی، واکنش نشان داد و گفت: از شنیدن و دیدن چنین اکاذیبی در فضای مجازی متحیر می شوم و در اینجا به صراحت می گویم به هیچ کشوری پناهنده نخواهم شد و ایران اسلامی تنها پناه من است.
آزاده نامداری ادامه داد: مگر در کشورهای غربی چه چیزی وجود دارد که در ایران از آن محروم هستم؟ و لذا تاکید می کنم یک وجب از خاک ایران را با سراسر دنیا عوض نخواهم کرد و مثل عده ای دچار خود کم بینی نیستم که وطنم را به لبخند بیگانگان بفروشم.
این مجری سابق رسانه ملی در واکنش به این سوال که چرا مدتی است در تلویزیون حضور ندارید؛ به خبرنگار ناطقان گفت: تصمیم گیری در رابطه با حضور در رسانه ملی با مسئولان آن سازمان است و ما از انقلاب هیچ طلبی نداریم که بخواهم در قبال عدم حضورم در تلویریون مدعی باشم و اطمینان دارم که معاونت سیما در صورت مصلحت مقدمات بازگشتم را فراهم خواهد کرد و در غیر این صورت هم زندگی ادامه دارد . . .
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#463
Posted: 12 Apr 2015 20:21
واکنش بازیگر خانم سینما به اتفاقات فرودگاه جده: دیگر به حج نمیروم
تجاوز به دو نوجوان ،آن هم در جایی که اعتقاد داریم خدا از هر جای دیگر به ما نزدیکتر است.
دولت ما باید جواب دندان شکنی به این اعراب به ظاهر مسلمان بدهد،تا که فکر نکنند میتوانند به نجابت ایرانی دست درازی کنند،باید رو درویشان ایستاد.
من یکی دیگر اگر تا به حال آرزو داشتم که به کعبه بروم نخواهم رفت کعبه من ایران زمین من است و خدایم را در قلبم ودر بالای سرم هر روز طواف میکنم ,مکه من ایران زمین من است وکعبه من خدایم میباشد .ا
دولت مردان ایران زمین نگدارید که حق ایرانی پایمال شود،ایرانی وایران زمین همیشه محکم واستوار ایستاده ودر مقابل ظلم این گونه کشورهای به ظاهر خداپرست ابستادگی میکند.به امید روزی که دیگر هیچ کس به حریم وحقوق دیگری تجاوز نکند.
زنده واستوار باد ایران آریایی.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#464
Posted: 13 Apr 2015 19:04
بعد از پزشکان، وکلا نیز معترض سریال "در حاشیه" شدند
تقاطع: سریال طنز "در حاشیه"، تازهترین ساختهی مهران مدیری که از روزهای نخست سال جاری پخش آن از شبکه سه تلویزیون جمهوری اسلامی آغاز شده، با اعتراض مهمترین نهاد صنفی وکلای دادگستری مواجه شده است.
به گزارش خبرگزاری "ایرنا"، علی نجفی توانا، "رییس کانون وکلای دادگستری مرکز" در نامهای به محمد سرفراز، "رییس سازمان صداوسیما" نوشته است: «سریال "در حاشیه"، با لودگی و ایجاد اتهام، خواسته یا ناخواسته هجمه فرهنگی گستردهای را به حرفه مقدس وکالت وارد نموده و این قشر فرهیخته را که در نهادینه کردن قانونگرایی و عدالتگستری و تأمین امنیت قضایی نقش عمدهای به عهده دارد، مورد تمسخر و تحقیر قرار داده است.»
آقای نجفی در ادامهی نامهی خود از سرفراز خواسته تا وارد عمل بشود و «از ادامه هتک حرمت و حیثیت جامعه وکالت» و «تداوم القاء شبهه نسبت به این قشر خدوم» جلوگیری کند.
ادعای اهانت به وکلا در سریال "در حاشیه" در حالی مطرح میشود که پیش از این، وزیر بهداشت و رییس "سازمان نظام پزشکی" نیز در نامههایی سرگشاده به رییس "صداوسیما" ادعاهای مشابهی را در خصوص توهینآمیز بودن این سریال نسبت به پزشکان عنوان کرده بودند.
پیش از آغاز پخش "در حاشیه" و در آخرین روزهای سال گذشته، حسن قاضیزاده هاشمی، "وزیر بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی" در دولت حسن روحانی در نامهای به سرفراز نسبت به تبعات پخش این سریال ابراز نگرانی کرده و نوشته بود "نگرانی عمده"اش این است که «تصویر کلی حاصل از این سریال از بیمارستان، پزشک، پرستار و سایر اجزای نظام سلامت در ذهن مخاطب، نمایی غیرقابل اعتماد، ناامیدکننده و آکنده با انواع ناهنجاریها و فسادها باشد».
یک هفته پس از شروع پخش "در حاشیه" نیز، علیرضا زالی، "رییس کل سازمان نظام پزشکی" نیز در نامهی مشابهی نوشت که در این سریال، «پزشکان به نحوی به سخره گرفته میشوند که تصویری غیرمنصفانه و همراه با لودگی از آنها نمایش داده میشود که نه فایدهای در اصلاح امور دارد و نه سببساز شادی است».
در سریال «در حاشیه» علاوه بر مهران مدیری، بازیگرانی چون سیامک انصاری، فلامک جنیدی، جواد رضویان، نصرالله رادش، رامین ناصرنصیر، سحر ولدبیگی، محمدرضا هدایتی، ساعد هدایتی به ایفای نقش میپردازند و سرپرستی نویسندگان آن را نیز امیرمهدی ژوله بر عهده دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#465
Posted: 15 Apr 2015 09:29
توجه ویژه رسانه های ترکیه به تصمیم اکبر عبدی
تصمیم اکبر عبدی هنرمند سرشناس ایرانی بازتاب گسترده در رسانه های ترکیه داشته است.
به گزارش ایرنا رسانه های ترکیه روز دوشنبه گزارش دادند که اکبر عبدی با خرید خانه ای در آلانیا تصمیم گرفته است که مابقی عمر خود را در این شهر بگذراند.
خبرگزاری آناتولی گزارش داد که عبدی که نقش اول را در بیش از 90 فیلم در ایران بازی کرده است با برگزاری کنفرانس خبری در یک بنگاه معاملات املاک در آلانیا گفت: به خاطر برخی مشکلات سلامتی تصمیم گرفته است که در این شهر به زندگی ادامه دهد.
ادعا شده که اکبر عبدی بازیگر سرشناس سینما، تئاتر و تلویزیون ایران دارای بیماری دیابت بوده و اخیرا نیز به بیماری کلیوی دچار شده است.
او گفته است که به توصیه دوست قدیمی خود منصور پیری، به آلانیای ترکیه آمده و در این شهر منزلی خریداری کرده تا عمر خود را در این شهر بگذراند.
عبدی نقل مکان به ترکیه را برای رهایی از کارهای فشرده و استرس زندگی برگزیده و در کوتاه مدت دیده خود را از گروی داروهای فشار خون و بیماری قندی که در ایران به آن وابسته بود، آزاد کرده است.
شبکه خبری ان.تی.وی با انتشار خبر گفت و گوی رسانه ای اکبر عبدی در آلانیا، گزارش داد که عبدی هنرمندی است که 35 سال در سینمای ایران به عنوان مرد چهره های متفاوت مطرح بوده است.
به گزارش این شبکه خبری، عبدی گفته است که می خواهد از این به بعد در ترکیه به زندگی و فعالیت های هنری خود ادامه دهد.
عبدی 55 ساله گفته است که پروژه هایی در خصوص تهیه فیلم و سریال تلویزیونی در ترکیه داشته و در ماههای آینده فیلم آذری مشهدی عباد را شروع خواهد کرد.
اکبر عبدی در سال 1368 برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر شد.
وی همچنین برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سی امین جشنواره بین المللی فجر برای نقش آفرینی در فیلم «خوابم می آد» ساخته رضا عطاران می باشد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#466
Posted: 20 Apr 2015 10:07
پوستر متفاوتی از رضا عطاران و محسن تنابنده
به گزارش ایسنا، اولین ساخته سینمایی محسن تنابنده احتمالا به عنوان فیلم دوم اکران سال جاری از اردیبهشت ماه به روی پرده برود.
در این فیلم رضا عطاران، محسن تنابنده و حسین اسکندری به ایفای نقش میپردازند.
پوستر «گینس» به تازگی در مراسمی توسط عبدالله اسکندری رونمایی شد.
در خلاصه داستان «گینس» آمده است: «فردین: گینس سیخی چنده؟! پول کجاست اینو بگو؟
غنچه: خاک بر سرت که نافتو از پول بریدن. بدبخت همش اعتباره... میدونی کیا اسمشون تو گینسه... علی دایی... رضا زاده... جنیفر لوپز»
فهرست عوامل اصلی این فیلم عبارتند از: کارگردان: محسن تنابنده، نویسنده: محسن تنابنده ، احمد رفیع زاده، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، طراح گریم: سعید ملکان، صدابردار: حسن زاهدی، مدیر تولید: حسن مصطفوی، طراح صحنه: مجید شهبازی، طراح لباس: سحر شهامت، دستیار اول کارگردان: مصطفی تنابنده، برنامهریز: مجیدرضا فاضلی، مدیر تدارکات: امیر اسکندری، منشی صحنه: فائزه گرکانی، عکاس: مریم تخت کشیان بازیگران: رضا عطاران، محسن تنابنده و حسین اسکندری.مجری طرح: علی اسدزاده، تهیهکننده: شرکت تصویر گستر پاسارگاد-سعید ملکان.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#467
Posted: 20 Apr 2015 11:20
توقف پخش مجموعه مهران مدیری؛ «در حاشیه» به حاشیه رفت
پخش مجموعه تلویزیونی «در حاشیه» کار جدید مهران مدیری که پیش از این قرار بود یک سریال نود شبی باشد و تا ماه رمضان ادامه پیدا کند، زودتر از موعد از پیش گفته شده، متوقف خواهد شد.
به نوشته خبرگزاریهای ایران، قسمتهای پایانی مجموعه «در حاشیه» این هفته روی آنتن میرود تا فاز اول این سریال در ۲۷ قسمت به پایان برسد.
گفته میشود فاز بعدی این مجموعه پس از ماه رمضان پخش خواهد شد، در حالی که مسئولان صدا و سیما و همچنین عوامل سازنده این سریال طنز، پیش از این صحبتی در مورد فازهای مختلف این مجموعه نکرده بودند و قرار بود «در حاشیه» به مدت سه ماه به صورت متوالی روی آنتن شبکه سوم باشد.
بنابر نوشته برخی خبرگزاریها، فاز بعدی این سریال به گونهای طراحی خواهد شد که اتفاقات مجموعه کمتر در محیط بیمارستان رخ دهد و شخصیتها به گونهای دیگر قصه را پیش ببرند که اعتراضات کمتری را از سوی پزشکان در پی داشته باشد.
پیشتر و قبل از شروع پخش مجموعه طنز مهران مدیری در مورد قشر پزشک در جامعه ایران، تصویربرداری این سریال برای مدتی متوقف شده بود.
تصویربرداری این مجموعه با نام اولیه «اتاق عمل» در ماههای پایانی سال ۹۳ آغاز شد اما پس از مدتی به خاطر بروز برخی حاشیهها، متوقف و با تغییر در متن، دوباره از سر گرفته شد.
جالب این که این توقف و تغییرات هم باعث نشد تا از حساسیتها نسبت به این سریال کاسته شود و در روزهای پایانی سال ۹۳، وزیر بهداشت و درمان، با نوشتن نامهای خطاب به رئیس سازمان صدا و سیمای ایران، پیشاپیش نسبت به پخش این مجموعه ابراز نگرانی کرد.
در نامه حسن هاشمی، وزیر بهداشت به محمد سرافراز، رئیس سازمان صدا و سیما آمده بود: «نگرانی عمده اینجانب این است که تصویر کلی حاصل از این سریال از بیمارستان، پزشک، پرستار و سایر اجزای نظام سلامت در ذهن مخاطب، نمایی غیرقابل اعتماد، ناامیدکننده و آکنده با انواع ناهنجاریها و فسادها باشد. این در حالی است که علیرغم همه اشکالات موجود، بدون شک نظام سلامت و جامعه پزشکی ایران یکی از موفقترین نظامهای سلامت در منطقه و حتی جهان است که بیان مقام معظم رهبری، مهر تأییدی بر آن است.»
نامه وزیر بهداشت، واکنش مدیر شبکه سوم تلویزیون ایران را در پی داشت. غلامرضا میرحسینی، مدیر این شبکه در گفتوگویی با خبرگزاری مهر، اعلام کرد: «دوستان و عزیزان اجازه دهند تا سریال به پخش برسد و بعد مردم خود بهترین قضاوت را خواهند داشت... مخاطبان خود بهترین نظارتکنندگان هستند... مخاطب به کارهایی از این دست که در راستای طنز قرار دارد با همین بینش، نگاه خواهد کرد.»
اما پس از پخش مجموعه «در حاشیه» از ششم فروردین ماه ،نه تنها از میزان اعتراضات کاسته نشد، بلکه برخی از اعضا و گروههای مرتبط و متعلق به جامعه پزشکی ایران با نگارش نامههای مختلف و تهدید به اعتراض و راهپیمایی، مخالفت خود را نسبت به چگونگی نمایش قشر پزشکان در این مجموعه طنز نشان دادند.
«در حاشیه» به نوعی بازگشت مهران مدیری به تلویزیون ایران پس از ۶ سال محسوب میشد. مدیری در این سالها به شبکه نمایش خانگی روی آورده بود و سه مجموعه «قهوه تلخ»، «ویلای من» و «شوخی کردم» را برای شبکه ویدئویی کارگردانی کرده بود.
پیشتر هم در سال ۹۲، سریالی طنز با نام «ساختمان پزشکان» به کارگردانی سروش صحت، از شبکه سوم پخش شد که محور اصلی آن، شوخی با روانشناسان بود. در آن زمان حاشیه خاصی در مورد این مجموعه به وجود نیامد.
قرار است مجموعه طنز دیگری از سروش صحت با نام «شمعدانی» جایگزین مجموعه «در حاشیه» در شبکه سوم شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#468
Posted: 22 Apr 2015 18:08
اکبر عبدی و آینده فرزندان ما در آلانیای ترکیه!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- به بهانه تایید خبر مهاجرت اکبر عبدی بازیگر مشهور سینما و تلویزیون ایران به ترکیه - احتمالا به منظور تبلیغ برای بنگاه معاملات املاک که مردم را به سرمایه گذاری در آلانیا و به قول بعضی ها آنالیا دعوت می کند- چند نکته را می توان یادآور شد.
اما ابتدا لازم است تصریح شود که انتخاب شغل و محل زندگی حق هر شهروند - اعم از عادی و مشهور- است و قوانین کشور نیز منعی در این باره ندارد مگر آن که در این مورد خاص همکاری با شبکه های ماهواره ای تفسیر و بعدتر محدودیت هایی برای آقای عبدی قایل شوند هر چند که به نظر می رسد او خود را تنها از فعالیت بازیگری و نه تهیه کنندگی و پشت دوربین بازنشسته کرده باشد و از این حیث نگرانی ندارد.
نکته دیگری نیز که باید مورد توجه قرار گیرد همان توضیح یا توجیه خود اوست که گفته این تصمیم را به خاطر سلامتی اش گرفته چون با بیماری دیابت و اخیرا ناراحتی از ناحیه کلیه دست به گریبان است.
هر چند در مورد اخیر شاید برخی بگویند می توانست در لواسان یا شمال ایران یا هر نقطه خوش آب و هوای دیگر نیز اقامت گزیند و از خدمات پزشکی بهره برد و این دلیل را کافی ندانند و بگویند نمی توان پذیرفت سطح پزشکی آن منطقه از ترکیه و نه استانبول و آنکارا از تهران بالاتر باشد.
بنا بر این می توان حدس زد انگیزه غالب، قرار و مداری با همان بنگاه معاملات ملکی ترکیه ای بوده که یا ابتدای کار ملک و املاکی به اکبر خان عبدی داده و در هفته های اخیر به تبلیغات خود در یک شبکه ماهواره ای پربیننده فارسی زبان شدت بخشیده و کار را به جایی رسانده اند که کودکی از والدین خود می پرسد:
«آیا به فکر آینده فرزند خود هستند؟» و به بیننده القا می کند که با خرید ملک در آلانیای ترکیه یا همان آنالیا به قول برخی و بر وزن آنتالیا آینده فرزندشان را تامین و تضمین می کنند!
خود او البته شایعه اهدای خانه از جانب آن بنگاه را رد کرده و از توصیه یک دوست قدیمی سخن گفته و این که ملک راخریداری کرده است.
این که این تب نیز چندی بعد مانند تبلیغات سال های گذشته دوبی فرو می نشیند و عده ای احساس رضایت و برخی از خسارت شکوه می کنند و چه بسا در این میانه بعضی نیز مبادرت به کلاه برداری کنند موضوع این گفتار نیست و تنها با تاکید بر اکبر آقای عبدی همان چند نکته ای را که مد نظر بود یادآور می شوم:
1- بعید به نظر می رسد اکبر عبدی در آن سامان تنها استراحت کند و از پیشنهاد کار وسوسه نشود هر چند شاید بازیگری را ادامه ندهد. همین حالا هم شنیده شده قصد دارد وارد عرصه تهیه فیلم و سریال شود و شاید با پروژه «مشهدی عباد» شروع کند.
این اتفاق البته سبب خواهد شد سایت ها و شبکه هایی که در حال حاضر لحن محترمانه ای درباره او اتخاذ کرده اند الفاظ تازه ای را به استخدام گیرند و از کشف ابعاد تازه ای از یک توطئه رسانه ای خبر دهند و شاید برای بازگرداندن او بکوشند.
2 - در سال های قبل هر گاه بازیگری مشهور کوچ می کرد و زندگی از نوعی دیگر را برمی گزید تلویزیون از پخش مجدد فیلم هایی که او در آنها بازی کرده بود خودداری می ورزید یا آن صحنه ها را کوتاه می کردند. مشهورترین مثال در این باره فیلم های بهرام بیضایی است که به خاطر بازی سوسن تسلیمی گرفتار همین وضع شد.
یا فیلم های پیش از انقلاب مسعود کیمیایی به سبب حساسیتی که بر روی بهروز وثوقی وجود داشت. حالا این سوال مطرح است که با ده ها فیلم که اکبر عبدی در آن ها بازی کرده چه خواهند کرد؟ خصوصا با نقش هایی که در فیلم های کارگردان مورد علاقه و تبلیغ تلویزیون – اخراجی ها- ایفا کرده است؟ آیا این فیلم ها دیگر پخش نمی شود یا به روی خودشان نمی آورند و پخش می کنند؟
3- وزیر محترم ارشاد در مصاحبه ای با روزنامه آفتاب یزد در اواخر سال گذشته (یکشنبه 24 اسفند 93) درباره پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و در مقام نوعی توجیه یا دلیل آوری گفته بود: «برخی از اعضای این انجمن در خارج از ایران فعالیت می کنند».
این در حالی است که به موجب اساسنامه این نهاد صنفی نه تنها فعالیت در خارج از کشور که اقامت طولانی مدت نیز عضویت را منتفی می کند چرا که هدف از فعالیت انجمن های صنفی کارگری دفاع از حقوق صنفی افراد در مقابل کارفرمایان است و طبعا روزنامه نگاری که در خارج از کشور زندگی می کند از چارچوب قانون کار ایران خارج شده و دیگر عضو به حساب نمی آید. فارغ از این که فعالیت رسانه ای داشته باشد یا نداشته باشد.
اکنون آیا با همین منطق نمی توان پرسید آیا با توجه به اقامت اکبر عبدی در خارج از کشور- که تنها اقامت هم نخواهد بود و به زودی شاهد فعالیت های تبلیغی وی نیز احتمالا خواهیم بود- خانه سینما نیز باید پلمب شود؟!
پرسشی که البته هیچ کس مطرح نخواهد کرد زیرا مشخص است تصمیم یک عضو یا چند عضو یک سندیکا یا نهاد را به سرنوشت آن نهاد تعمیم نمی دهند یا شاید از این رو بر روی روزنامه نگاران حساسیت وجود دارد که با افکار عمومی سر و کار دارند و می توانند تولید فکر کنند حال آن که بازیگر ازخود چیزی ندارد و تنها آنچه کارگردان خواسته را به اجرا در می آورد و فکری را تولید نمی کند.
4- یک فیلم متعلق به کارگردان آن است ولاغیر. تهیه کننده هم البته به لحاظ مادی صاحب آن است اما فیلم را با کارگردان می شناسند و باید شناخت نه با بازیگر. یک بار مسعود کیمیایی به طعنه گفته بود بهروز وثوقی در آمریکا چنان از فیلم هایی که در آنها بازی کرده صحبت می کند و هیچ اشاره ای به من نمی کند که انگار کارگردان آنها خودش بوده و نه بازیگرشان و همه را به اسم خود سند زده در حالی که هر فیلمی متعلق به کارگردان و سازنده آن است.
با این منطق فیلم هایی که اکبر عبدی بازی کرده نباید با مشکل و مانع پخش مجدد رو به رو شود زیرا او تنها بازیگر آنها بوده ولو نقش اول و ولو مردم فیلم را با نام بازیگر بشناسند. کما این که آنتونی کویین هم نقش عموی پیامبر را بازی کرده و هم نقش عمر مختار را و هم در ده ها فیلم دیگر بازی کرده و قضاوت درباره بازی او محدود به همان فیلم است.ضمن این که مگر اقامت در کشوری دیگر به لحاظ قانونی جرم است که بخواهیم بچه ها را از «بازم مدرسه م دیر شد» محروم کنیم؟
5- در برنامه های تلویزیونی به جای دعوت از متفکران و شاعران و نویسندگان از بازیگران دعوت می کنند. مثل شبکه های ماهواره ای که هنرمند را در خواننده موسیقی پاپ محدود کرده اند شبکه های داخلی هم وقتی می گویند هنرمند منظورشان بازیگر سریال است و انگار نه انگار این مملکت شاعر و نویسنده و کارگردان هم دارد.
اکبر عبدی نیز در بسیاری از این برنامه ها شرکت می کرد و حالا ممکن است همان استفاده ای که در داخل صورت می پذیرفت در شبکه خارجی انجام شود. این اتفاق باید سبب شود که تلویزیون ایران دایره را باز کند و خیال نکند دیگران همه مساله دارند چون ممکن است یک روز چشم باز کنند و با خبر مهاجرت بازیگر سریال های مورد علاقه شان یا با تصویر خانم مجری خود در حالی که تصویر صورت مشت خورده را با ادعای اصابت از جانب مجری – همسر سابق در شبکه های اجتماعی منتشر کرده رو به رو شوند. به جای آن که تنها بازیگران میهمان باشند پای شاعران و نویسندگان و فیلسوفان را هم باز کنید تا در مواقعی این گونه دچار مشکل نشوید.
6- هنگام تحریر این متن خبر آمد که میلاد بیگی تکواندوکار ایرانی که سال پیش به عضویت تیم ملی بزرگسالان در آمده بود با تغییر تابعیت به عضویت تیم ملی تکواندوی جمهوری آذربایجان درآمده است.در کارنامه او عضویت در تیم ارتش ایران هم دیده می شود.
اگر در صحنه ورزش شاهد تغییر تابعیت هم هستیم در سینما و هنر خوش بختانه این اتفاق نمی افتد. با این حال نمی توان گفت اکبر عبدی آخرین بازیگری خواهد بود که می کوچد و شاید دیگران نیز همین راه را ادامه دهند. دلایل متفاوتی می توان برای این تصمیم بر شمرد: آنها که از بیکاری های پیاپی خسته می شوند و شغل دیگری هم ندارند، یا دوست دارند بیشتر دیده شوند و احساس می کنند در شبکه های ماهواره ای این اتفاق می افتد، یا کار می کنند و کار می کنند تا پولی گرد آورند و فکری برای دوران گمنامی و بازنشستگی کنند و پیشنهاد ملک و اقامت، برخی را و البته تنها معدودی را وسوسه می کند.
7- به تصمیم گیرانی که از مهاجرت یک هنرمند به کشور همسایه آزرده خاطر شده اند و می گویند چرا پیش خودمان نیامد تا ببینیم چه مشکلی دارد یا انگیزه اش چه بوده می توان یادآور شد همین حالا هم مشهورترین چهره موسیقی دستگاهی ایران در دهه هشتم عمر خود امکان برگزاری کنسرت در داخل کشور را ندارد و ناگزیر است در ترکیه برنامه برگزار کند و در تهران بلیت می فروشند.
آیا همان گونه که از اقامت دایمی هنرمند بازیگر در ترکیه ناخرسند می شوند از این که محمد رضا شجریان به رغم میل خود ناگزیر است در ان سامان برنامه اجرا کند نیز ناخرسند می شوند تا تدبیری بیندیشند و موانع داخلی را بر چینند؟
8- قضیه اما فراتر از این است که اکبر عبدی مهاجرت کرده و رفته است. خیلی های دیگر مانند بازیکنان مشهور فوتبال نیز رفته اند یا می روند. دغدغه نویسنده این سطور و خیلی های دیگر همان پرسش است که در تبلیغات آن بنگاه معاملات املاکی و در لابه لای سریال های پر بیننده ترکیه ای می شنویم که فرزندی می پرسد: آیا آینده من برای شما مهم است؟!
آیا واقعا آینده را باید در یکی از شهرهای کشورهای همسایه جست و جو کرد؟! این همه اصرار برای بها دادن به همه اندیشه ها و توسعه و مردم سالاری و فعالیت آزادانه نهادهای مدنی و صنفی برای همین است که با چنین پرسش هایی رو به رو نشویم یا وقتی شدیم با صدای بلند پاسخ دهیم: بله! مهم است و آینده را در همین سرزمین رقم می زنیم و البته از جاهای دیگر دنیا برای سیر و سفر و تماشا لذت می بریم. یعنی امیدواریم که بتوانیم چنین پاسخی بدهیم و خودمان و شنونده هم قانع شویم.
اینها همه به کنار. تصور کنید تلویزیون ایران در حال پخش یکی از سه گانه های اخراجی های ده نمکی باشد که اکبر عبدی هم در آنها بازی می کند و هم زمان یک شبکه ماهواره ای با اشاره به این بازیگر و در قالب تبلیغ یک بنگاه معاملات ملکی به ما می گوید آینده فرزندان مان را در یکی از شهرستان های ترکیه تامین کنیم. چه احساسی به ما دست می دهد و به آنها که فضای هنری را تنگ و تنگ تر می پسندند چه احساسی؟
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#469
Posted: 24 Apr 2015 00:47
شباهت بازیگر سریال "در حاشیه" به فردین اتفاقی نیست
تقاطع: سام نوری، یکی از بازیگران مجموعهی تلویزیونی "در حاشیه"، فاش کرد که خواهرزاده محمدعلی فردین، بازیگر فقید سینمای ایران است.
این بازیگر ۴۳ ساله در گفتگویی با "بانیفیلم" که روز سهشنبه (۱ اردیبهشت-۲۱ اپریل) منتشر شده، گفته: «من تا به حال به این نسبت فامیلی اشارهای نکردهام، آن هم فقط به خاطر آن که ذهنیت پیش نیاید که من خدای ناکرده قصد سوءاستفاده از نام مرحوم فردین را دارم و بیشتر تلاش میکنم از قابلیتهای خودم بهره ببرم. با این حال اما گویا شباهت من با داییام چنان زیاد شده که آرام آرام همه متوجه آن شدهاند و این مسأله از یک منظر باعث افتخار من است و از طرف دیگر شاید توقعی را ایجاد کند که من قدرت پاسخگویی به آن را نداشته باشم، چون مرحوم فردین، یگانه بود و نظیری نخواهد داشت و حتی اشاره و محبت مردم در این زمینه، مرا شرمنده میکند.»
نوری که پیش از این نیز در کارهای مهران مدیری حاضر بوده، در خصوص چگونگی ورودش به حرفه بازیگری میگوید: ««من و علیرضا عصار از دوستان قدیمی هستیم و از طریق وی با آقای مدیری آشنا شدم تا اینکه به پیشنهاد ایشان در "مرد دو هزار چهره" برای نخستین بار جلوی دوربین رفتم. البته من حدود ۲۱ سال در ایران نبودم و در بازگشت به کشور، این آشنایی صورت گرفت. هر چند مادرم خانم فاطمه نوری هم در زمینه بازیگری فعالیت دارند و در کل از کودکی در خانوادهای هنرمند پرورش یافتهام. مرحوم داییام زمانی که بازی میکردند من کودک بودم و از تماشای کارهای او لذت میبردم. گرچه به دلیل سن کم، خاطره چندانی از آن مرحوم ندارم.»
محمدعلی فردین که یکی از محبوبترین بازیگران تاریخ سینمای ایران به شمار میرود، ۱۵ سال قبل، در فروردینماه سال ۱۳۷۹ و در سن ۷۰ سالگی درگذشت.
آخرین فیلمی که از فردین به روی پردهی سینماهای ایران رفت، فیلم "برزخیها" ساختهی ایرج قادری در سال ۱۳۶۱ بود که پس از آنکه با فروش هشت میلیون تومانی، رکورد فروش فیلم در ایران را شکست، توقیف شد و به دنبال آن، ایرج قادری، محمدعلی فردین، سعید راد و ناصر ملکمطیعی، ممنوع از فعالیت شدند.
از این جمع، قادری، راد و به تازگی ملکمطیعی توانستند به عرصهی سینما بازگردند اما ممنوعیت حضور فردین در سینما تا زمان مرگش ادامه پیدا کرد.
فردین که بارها احضار و بخشی از اموالش نیز مصادره شده بود، تمام آن سالها را در فرشفروشی معروفش در میدان ونک تهران سپری کرد و سرانجام پس از مدتها سکوت خبری دربارهی او، در روز ۱۶ فروردین ۱۳۷۹، خبر درگذشتش در اثر ایست قلبی منتشر شد و دو روز پس از آن با حضور بیش از صد هزار نفر از علاقهمندانش به خاک سپرده شد.
او در مصاحبهای ویدئویی که در سالهای گوشهنشینی انجام داده بود، خطاب به مقامات جمهوری اسلامی گفت: «همیشه این سوال بود که چرا باید بالهای ما قیچی بشود؟ کار ما کار هنری است کار ذوقی است، یک کسی که بیست و هشت سال، سی سال در این قسمت کار هنری و ذوقی کار کرده یک مرتبه بالهایش را بچینند و یا دست و پایش را قطع کنند؛ آن هم در جمهوری اسلامی؛ به نظر من انصاف نیست. ماها هرکدام، آن تعداد انگشتشماری که در این سینما بودیم، درواقع تاریخ سینما هستیم. هیچکس نمیتواند اسم ما را پاک بکند چون در قلب یک یک این مردم نوشته شده اسامی ما و به هر صورت حق داریم که بگوییم در این سینما سهمی داشتهایم.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#470
Posted: 26 Apr 2015 22:25
اکبر عبدی: ده نمکی با این جثه نمیتواند عضو گروه فشار باشد
اکبر عبدی گفت: طرف حاضر است که برود در فرانسه ظرف بشورد ولی در خانه خودش حاضر نیست ظرف بشورد. چرا؟ چون در خانهاش مجبور نیست ولی در خارج مجبور میشود. آن وقت حتی عدهای حاضر میشوند در ژاپن مرده هم بشورند ولی چرا همین آدم نمیآید در ایران گچکار بشود و یا بنا بشود.
به گزارش پارسینه، اکبر عبدی نه اپوزوسیون شده است و نه پناهنده و نه ضد انقلاب؛ فقط تصمیم گرفته در گوشه دیگری از جهان به فعالیت هنری و زندگی شخصی خود ادامه دهد و البته قطعا برای برخی آثار سینمائی در ایران حضور خواهد داشت. از جمله رسوایی 2 که در این مصاحبه می گوید نقش حاج یوسف را خواهم داشت. مصاحبه ای در بهمن ماه سال گذشته با ایشان داشتم و انتقادات تندی به کسانی که به هر قیمتی وطن فروشی می کنند کرد و انتقادی هم از نسل هفتادی ها داشت و کسانی که حاضر نیستند کارهای عادی مثل گچ کاری و بنائی کنند ولی حاضرند در کشورهای دیگر مرده شور شوند.
حقیقتا همان زمان قصد داشتم هیچ گاه مصاحبه را منتشر نکنم چرا که می دانستم بعد از انتشار هجمه های سنگینی علیه این هنرمند کم نظیر وارد می شود. ولی خب بعد از اینکه اتهام هایی در خصوص وی در این ایام اخیر مبنی بر وطن فروشی و یا مباحث دیگر را داشت تصمیم بر آن شد که منتشر شود تا نظرات و آراء اکبر عبدی در خصوص وطن فروشی مطرح شود. چیزی که منتقد شدید آن است و تاکید داشت که مصاحبه منتشر شود ولی الان متهم به آن شده است.
ابتدا میخواهم از یک حاشیه شروع کنم که در فیلم رسوایی برای تان به وجود آمد. عده ای منتقد این مسئله بودند چرا اکبر عبدی که نقش زن را در برخی فیلم ها بازی کرده لباس روحانیت در فیلم رسوایی را باید بپوشد. نظر خودتان در این خصوص چیست؟
شما فیلم آدم برفی را دیدهاید؟
بله دیدهام.
در فیلم آدم برفی من به داریوش ارجمند میگویم ارزش ندارد آدم وطن و مملکت و خودش و ماهیتش را عوض کند تا مثلا به امریکا یا مملکت دیگری برود. در آخر هم که دلارها را میدهم به آقای ارجمند میگویم من پولت را میدهم ولی سیبیلم را که میتوانی برگردانی! پول را میدهم ولی آبرویم را دیگر بردی.
این دیالوگها، حرفهای بزرگ و معنا داری را با خود حمل می کنند. اگر ما صرفا نقش زن را برا این ایفاء می کردیم که ادا واطوار در بیاوریم برا اینکه مردم بخندند یک بحثی بود، ولی در آن فیلم ما حرف بزرگی را می زنیم. متاسفانه به معانی و مفهوم آن کسی فکر نمی کند. به ظاهر فقط نگاه می کنند. حرف مان این بود که امریکا و کشورهای دیگر ارزش این را ندارند که ما خودمان را تبدیل به زن کنیم تا از کشور خارج شویم. برای من فیلم معنا داری است. به همان اندازه ای که آن نقش من در فیلم آدم برفی ارزشمند بود به همان میزان نقش حاج یوسف در فیلم رسوایی برای من ارزشمند است. در کل اگر به ساحت مقدس انسانیت اگر توهینی کردهام عذر خواهی می کنم.
کار هنری کار سلیقهای ست. ممکن است من اینگونه بپذیرم و شما عکس آن را. شما هم مجازید و ما هم مجازیم. من نمیخواستم معرفت را زیر سئوال ببرم. ما با پوشیدن لباس روحانی در رسوایی هم همین انگیزه را داشتیم و میخواستیم در رسوایی معرفت را به نمایش بکشیم.
آیا درست هست هر بازیگری با هر سابقهای که با نقشهایش در ذهن مردم دارد هر نقشی را ایفاء کند؟
برای بازیگر هیچ تفاوتی ندارد. هر نقشی را در هر جای این کره خاکی دوست دارد تجربه کند. ما چیزی حدود هفت میلیارد انسان داریم و هر بازیگری دوست دارد اگر بشود نقش تک تک انسان های روی زمین را بازی کند.
بازیگران دوست دارند هر نقشی را بازی کنند. و اصلا فرقی ندارد. بازیگر عشق دارد همه آدم ها را بازی کند. ما دوست داریم از تیپ در بیائیم و نقش متفاوت و کاراکتر جدید و قابل باور بازی کند. من در بعضی از فیلمها کاشانی یا شمالی حرف می زنم و بعضی ها با هم شرط می بندند که اکبر عبدی با این لهجه در این فیلم اصالتا شمالی ست یا مثلا کاشانی ست و بعد وقتی میفهمند که من ترک هستم جا می خورند که این قدر متفاوت بازی کرده ام و لهجه و بازی را خوب در آورده ام. که البته پدرم آذری است و من تهران بزرگ شدهام.
مثلا وقتی نقش زن فیلم «خوابم می آد» میشوم و میآیم خیابان و تاکسی میگیرم و هیچ کس نمیفهمد که من بازیگر هستم و زن نیستم لذت بخش است. بازیگران از درون تغییری نمی کنند و گریم و لباس فقط نقش ماکس برای شان را دارد. البته نمی خواهم از خودم تعریف کنم ولی جواب سئوال تان این اقتضاء را داشت و درست این است که دیگران تعریف کنند، اگر تعریفی باشد.
الگوی تان برای بازی در نقش روحانی رسوایی آیا یکی از بزرگان و علما بود یا خیر؟
برای نقش حاج یوسف «رسوایی» لهجه اصفهانی گرفتم و دیدم که خوب از آب در نمیآید، بعد لحجه کاشانی گرفتم دیدم باز خوب از آب در نمیآید و در آخر الگوی نقش حاج یوسف را از رفتار پدرم وام گرفتم. پدرم مثلا هر از گاهی میگویددر اینجا لهجه آرام پدرش را بازی میکند برای ما و صدای خودش را به سبک صدای پدرش و روحانی رسوایی در می آورد) اکبر آقا را اگر دیدین بگین بیاد یه کاری ش دارم.
در زندگی پدرم به جرات میگویم نه دروغ گفته و نه دزدی کرده. یک کارگر معمولی بوده و بازنشسته است و الان در دوران استراحت به سر میبرد. ایشان به خاطر اینکه دو پسرجوانش شهید شد خیلی شکسته شد.
البته از آقای دولابی هم الهام گرفتم برای این نقش. احساس می کردم برای این نقش باید به آقای دولابی نزدیک بشوم. من هراز گاهی پای منبر ایشان حضور می یافتم.
در «رسوایی» اصل احترام به روحانیت بود. ما اصلا به دلیل روحانیت انقلاب کردیم. ما به پشتوانه روحانیت آمدیم در خیابان ها و انقلاب کردیم. ما شنیده ایم که بزرگان و علمائی چون آیت الله بروجرودی و آیت الله گلپایگانی مقام معنوی شان آنقدر بالا بود که کفش های شان مقابل پای شان جفت میشدند. ما به این دلیل عشق به روحانیت دارند. بر اساس همین اصل این نقش را بازی کردیم که اگر چهار نفر با روحانیت بد هم باشند میخواهیم بگوئیم به این دلیل قابل احترام است.
که البته خبرش را بدهم که در فیلم رسوایی 2 هم نقش حاج یوسف را دارم.
تا به حال کسی به خاطر بازیتان در نقش روحانی خرده به شما نگرفته است؟
هیچ کس به خاطر بازی در رسوایی به من خرده نگرفت و بازخورد خوبی داشت. برخی جوانان که با روحانیت مشکلی هم داشتند با دیدن این فیلم فهمیدند که بله تصورشان نسبت به روحانیت اشتباه بوده.
اجازه بدهید نکته دیگری را هم دراینجا عرض کنم قبل از سئوال تان، متاسفانه بعضیها در ذهن شان رفته است که ده نمکی جز گروه فشار بوده و حرفهای نادرست میزنند. کسی نیست به اینها بگوید شما بیائید یک کشتی با او بگیرید ببینید اصلا می تواند با شما کشتی بگیرد، اصلا زورش را ببینید دارد؟ این بنده خدا کجا میتواند جز گروه فشار باشد؟ چطور می تواند جوان 80 کیلویی را از بالای پشت بام پرت کند پائین؟ از هر کس میپرسم آیا شما با چشم خودت دیدی که ده نمکی چنین کاری کرده یا میگوید نه، و یا میگوید ما شنیدهایم. میگویم خب بروید تحقیق کنید و بر اساس شایعات کسی را محکوم نکنید.
متاسفانه ما ملتی هستیم که یک شایعه را بهتر باور می کنیم و خودمان هم به آن شاخ و برگ می دهیم تا دیگران بهتر باور کنند.
برگردیم به «آدم برفی». خیلیها در صدد ترک مملکت هستند به هر بهانهای و هر قیمتی. در سینما هم آثاری در این خصوص مشهود است. خیلی جالب است که شما از حدود بیست سال پیش در فیلم «آدم برفی» منتقد این بوده اید که نباید به هر قیمتی انسان مملکت خود را بفروشد. ممنون می شوم مطلب را کمی باز کنید.
خیلی بد است. طرف حاضر است که برود در فرانسه ظرف بشورد ولی در خانه خودش حاضر نیست ظرف بشورد. چرا؟ چون در خانهاش مجبور نیست ولی در خارج مجبور می شود. آن وقت حتی عدهای حاضر می شوند در ژاپن مرده هم بشورند ولی چرا همین آدم نمی آید در ایران گچ کار بشود و یا بنا بشود. ما مدیری داشتیم در تابستان که برای کمک خرج خودش در تابستان بنائی میکرد. یادم هست یک ماه هم خودم رفتم و آجر میانداختم و بنائی میکردم. مدیرمان میگفت من دستمزد سه ماه بنائی ام بیشتر از نه ماه حقوق معلمی ست.
من چند تا از اقوامم بودند که بیکار بودند. گفتم بیائید میوه فروشی کنیم و دو نفرمان چهارصبح برویم و میوه از بازار بخریم و دو نفر هم میوهها را بفروشیم. الان مغازه بزرگی در افسریه زدهاند و هر کدام صاحب خانهای شدهاند. ولی الان شما به یک آدمی که فوق دیپلم است بگوئید بیا برو برای گذران زندگی میوه فروشی یا سبزی فروشی بکن. با ناراحتی به تو می گوید من بروم میوه فروش بشوم؟ خب اگر این کار را نکند مجبور می شود برای گذران زندگی ش برود کار های نادرستی انجام دهد، دلال شود و یا کلاهبرداری و یا دزدی کند. همه شان هم دوست دارند یک شبه میلیونر شوند. به جوان های دهه هفتادی الان شما اگر بگوئید بیا یک کاری بکن و کاسبی راه بنداز. می گوید شما 300 میلیون به من بده با یک ماشین و موبایل ببینید من چه کار می کنم. من در جواب می گویم شما وقتی نمی توانی هزار تومان در بیاوری با آن چند صد میلیون هم نمی توانی کاری راه بیندازی. اگر تونستی مبلغی پس انداز کنی می توانی آن سیصد تومان را هم مدیریت کنی.
بعضی از نسل هفتاد بد چیزی هستند مثل سرطان. چه دختر و چه پسر. حتی مسئولیت خودشان را گاهی عرضه ندارند داشته باشند؟ تا چه برسد به اینکه بخواهند مثل ما مسئولیت پذیر باشد. البته بعضیهایشان.
و سخن پایانی...
در آخر می خواهم برای پدرم مردم دعا کنند که چند وقت پیش بستری بودند.( این مصاحبه در زمانی گرفته شد که پدر آقای عبدی در بیمارستان بستری بودند).
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟