ارسالها: 12930
#521
Posted: 6 Jul 2015 23:46
«بهرام رادان» و روزهای آشفته
بهرام رادان این روزها نقش کیسه بوکس را در جامعه هنری و سیاسی دارد. هر کسی رد میشود مشتی به سمتش پرتاب میکند، کسی هم جرأت حمایت از وی را ندارد!
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#522
Posted: 7 Jul 2015 13:42
ماجرای یک ماه پر حاشیه
«من این برنامه را برای مردم اجرا میکنم و هرچه دارم، از تلویزیون و نگاه مردم است.»
ایران وایر : این بخشی از بیانیه بلند و پر از بغضی بود که «احسان علیخانی» روز جمعه 12تیر ماه، درست در نیمه ماه رمضان خطاب به منتقدان خود صادر کرد.
او در این نطق پنج دقیقهای که در مقابل جانبازان دفاع مقدس ایراد کرد، به خیلی از انتقادها، از جمله میزان دستمزدش پاسخ داد.
اما برخلاف آنچه علیخانی سعی داشت نشان دهد و کسانی که در فضای مجازی به او حمله کرده اند را مورد خطاب قرار می داد، مرجع این بیانیه، مدیران سازمان صداوسیما و در راس آنها معاون سیمای جمهوری اسلامی ایران، «اصغر پورمحمدی» بود. او در اقدامی بی سابقه، روز پنج شنبه درنامهای سرگشاده خطاب به مدیر شبکه سوم سیما، عوامل برنامه «ماه عسل» را توبیخ کرد.
این اولین باری بود که اخطاری چنین جدی توسط مدیران تلویزیون به یک برنامه در اختیار رسانهها قرار میگرفت. پورمحمدی که حالا مدیریت تلویزیون ملی ایران را برعهده دارد، در سالهای مدیریتش در شبکه 3، بنیان برنامههای انتقادی چون «90» و «ماه عسل» را گذاشته بود و تا قبل از اختلاف شدیدش با «عزتالله ضرغامی» که باعث برکناری او شد، از مدیران پرحاشیهای به شمار می رفت که به خاطر طرفداری از برنامههایی که تحت مدیریتش ساخته میشدند، بارها اخطار گرفته بود.
اما حالا او در نامهای شدید به یکی از برنامههای خودش چنین اخطار داده است:« برنامه ماه عسل از برنامههای معنوی، تاثیرگذار و پرمخاطب رسانه ملی در ماه مبارک رمضان محسوب میشود که دستاندرکاران آن توانستهاند با تلاش چندساله اوقات خوبی را برای مردم عزیز ایران، بهخصوص روزهداران مومن فراهم کنند. اما امسال علیرغم جدیت جنابعالی و گروه برنامهساز برای افزایش کیفیت و محتوای این برنامه و توجه ویژه به انتخاب بهتر سوژهها و میهمانان مناسب که نسبت به سالهای گذشته از جذابیت و تاثیر بیشتری برخوردارند، متاسفانه دو برنامه و دو انتخاب غلط در ماه عسل امسال از شیرینی و شهد این زحمات کاسته و موضوعات و مفاهیمی مطرح شده است که نه در ماه عسل که در هیچیک از برنامههای دیگر سیما نیز جایی ندارند.از آنجا که تکرار اینگونه اشتباهات قابل اغماض نیست، با تذکر به جنابعالی، لازم است ضمن توبیخ عوامل آن انتخاب غلط، به نظارت موثر بر تصحیح، ارتقا و ادامه مسیر خوشسابقه این برنامه اهتمام کنید.»
اشاره پورمحمدی به برنامه روز اول ماه عسل است که یکی از میهمان های آن، مرد جوانی بود که برای ابراز عشق به همسرش، خود را از طبقه دوم پرت کرده بود. میهمان دیگر این برنامه، «الهام عرب» به عنوان برنامهریز عروسی بود که عکسهای مدلینگ لباس عروسش در فضای اینترنتی پخش شده است.
اما انتقاد بی سابقه مدیر تلویزیون، بخشی از حاشیه های ماه عسل بود.
ظهور و سقوط یک ماه
11 سال پیش، زمانی که ماه رمضان در فصل خنکتری به آنتن میرفت، به یک باره سر و کله یک مجری جوان چشم روشن پیش از افطار پیدا شد. او بلد بود خوب بغض کند، بدون توجه به سن و سال فرد مورد نظرش، حرفش را بزند و بدون آن که به دنبال چهرههای شناخته شده باشد، در پی سوژههایی میرفت که کمی از عرف محافظهکارانه رسانه ملی فاصله داشت و به نوعی ساختارشکنی میکرد. این ساختار شکنیها باعث شدند از همان روزهای نخست ماه عسل، چه احسان علیخانی باشد چه نباشد، بعد از برنامه 90 «عادل فردوسیپور»، به عنوان پرحاشیهترین «تالکشو» ایران شناخته شود.
علیخانی با مجریان همطراز خود تفاوتهای زیادی داشت؛ مانند «سیدمحمد حسینی» و «محمود شهریاری»، شوخی را از حد بیرون نمیبرد و با آن که سواد عادل فردوسیپور را نداشت، به اندازه او حاضر جواب بود و چالش کردن را به خوبی می دانست. اما این حاضر جوابی و بی رودربایستی بودنش باعث نشد تا مانند «فرزاد حسنی»، مجری یک دوره از ماه عسل، از حدود ادب خارج شود. با این همه، به اندازه «علی ضیا»، مجری دیگری که قرار بود جایگزین علیخانی شود، محجوب نبود و مانند «کاظم احمدزاده»، با ادای مظلومنمایی خود را محبوب کند.
او در این 11 سال رفته رفته با تغییراتی، چهرهاش را تغییر داد و توانست از یک جوان ساده، به یکی از مجریهای صاحب نام تبدیل شود که برای اجرای برنامههایش رقمهای بالایی درخواست میکرد. کافی است تا نام احسان علیخانی و ماهعسل را گوگل کنید تا کمی از حاشیههای مهمترین برنامه ماه رمضان تلویزیون ایران را ببینید.
بیشترین حاشیهها هم البته به نوع اجرای احسان علیخانی و واکنشهای او به سوژههای منتخبش باز میگشت که بیش تر از سوی مردم بود. به گفته منتقدان این برنامه، سوژههای ماه عسل که بهترین زمان، یعنی پیش از اذان مغرب را به برنامه خود اختصاص داده است، با تحت تاثیر قرار دادن احساسات مردم، سعی در جذب مخاطب میکند. بیشترین مخاطبان ماه عسل هم در این سالها زنان خانهدار بودند که در آن زمان، مقدمات افطار را آماده میکردند. دزدان تنبیه شده، زورگیران، معتادان ترک کرده، اعدامیهای نجات یافته، زنان آسیبدیده و کودکان خیابانی بخشی از موضوعاتی بود که در این سالها در ماه عسل به تصویر کشیده شد.
سال 93 یکی از دورانهای موفق این برنامه بود. حضور «مرتضی پاشایی» که در آن زمان داشت با سرطان میجنگید، به عنوان خواننده تیتراژ، به محبوبیت برنامه و پاشایی افزود. دعوت از زن و مرد جوانی که بعد از تصادف و فلج شدن زن، همچنان عاشقانه با هم ازدواج میکنند، از آنها اسطوره عشق ساخت. در این برنامه همچنین زنی میهمان شد که پنج روز در چاهی در نزدیک سمنان با جنازه شوهرش افتاده و تا نزدیکی مرگ پیش رفته بود.
اما این موفقیت و مقبولیت باعث نشد تا منتقدان مشکلات ماه عسل را نبینند. مهمترین انتقاد به علیخانی، اسپانسرهایی بودند که در برنامه حضور پیدا کردند و حتی سوژه آن شدند. این انتقادها باعث شدند علیخانی در نخستین برنامه ماه عسل در سال 94 اعلام کند از جنگیدن خسته شده است و خواهش کرد که دست از سر او و ماه عسل بردارند.
اما این درخواست باعث نشد تا هنوز اذان مغرب نخستین روز ماه رمضان به پایان نرسیده، جوکهایی مربوط به ماه عسل دست به دست نچرخد؛ منتقدان درباره این دوره از ماه عسل دست به کار شدند و علیخانی را میانه میدان جنگ خود آوردند. او هر شب کمی قبل از حضور میهمانهایش، به انتقادهایی که به او و برنامهاش شده بود، پاسخ میداد تا روز نیمه ماه رمضان که با توبیخ کتبی مدیرانی رو به رو شد که همه این سالها از او حمایت کرده بودند.
دستمزد یک میلیاردی
موضوع دستمزد یک میلیارد و 200 میلیون تومانی احسان علیخانی یکی از موضوعاتی بود که در شبکههای اجتماعی و ارتباطی دست به دست می چرخید و علیخانی آن را تکذیب کرد.
او گفت که در طول سال فقط برنامه ماهعسل را اجرا میکند و کار دیگری ندارد. برای این برنامه هم رقم دریافتی او 45 میلیون تومان است.
البته به نظر میرسد که علیخانی از یاد برده بود که ماه عسل تنها برنامهای نیست که در شبکه سوم مجری آن است و برنامههای دیگری را نیز در سال اجرا میکند. با این همه، گفت که رقم یک میلیارد و 200 میلیون تومانی بههیچوجه صحت ندارد: «یکی اینکه سازمان ما بهشدت مشکل مالی دارد و ما این را بارها گفتهایم. دوم اینکه در این سازمان کارشناسان زیادی هستند و کارها را ارزیابی میکنند؛ مثلاً حتی در مورد قیمت دکور ما هم نظر میدهند و مثلاً میگویند این دکور فلان بخشش زیادی است و پرهزینه و ما هم میپذیریم.»
علیخانی افزود:«اصلاً امکان ندارد که یک مجری مثل من به مقامات سازمان ("سرافراز" رییس سازمان، "پورمحمدی" معاون سیما و مدیر شبکه 3) بگوید که من یک میلیارد و 200 میلیون تومان برای اجرای این برنامه میگیرم.»
او که به گفته خودش، نمیخواسته در مورد این ماجراها حرف بزند، بازهم از میهمانانش عذرخواهی کرد تا در مورد حواشی این برنامه و توبیخ عوامل آنهم حرف بزند.
مجری ماهعسل که اجرای برنامههای تحویل سال را هم به عهده دارد، گفت: «برخی این حرفها را میشنوند و باور میکنند و به یک لشکر میلیونی تبدیل میشوند تا تو را به لجن بکشند. درصورتیکه اینگونه نیست و من این برنامه را برای مردم اجرا میکنم و هرچه دارم، از تلویزیون و نگاه مردم است.»
او ادامه داد: «اگر میهمانی را به برنامه دعوت کنیم و با او بگوییم و بخندیم، فردا میگویند چرا به مشکلات جامعه توجه نمیکنی؛ اگر از درد و آسیبها حرف بزنیم، چیز دیگری میگویند.»
او گفت هیچ مدیری نیست که بگوید احسان علیخانی پشت در اتاق من نشسته بود تا از من کار و برنامه بگیرد: «من میدانم که در چه زمانی دارم برنامه اجرا می کنم. این زمان، زمانی است که میتوانست در اختیار یک مرجع عالیقدر قرار بگیرد. ما هم حواسمان به این مساله هست اما خب، ما هم آدم هستیم و اشتباه هم میکنیم.»
او از تذکری که به برنامه داده شده، بهعنوان تذکر درست و به جا نام برد و گفت:«ما و بچههای برنامه سهواً یک اشتباهی کردیم و در واقع، میخواستیم تضاد و تبعیض بین شغلها را نشان دهیم.»
او از مردم و مدیران سازمان صداوسیما عذرخواهی کرد و گفت که اگر زمانی بداند که مردم خاطرشان از بابت این برنامه مکدر است، امکان ندارد در این برنامه بماند.
علیخانی با اشاره به نوشتهای فیس بوکی که این روزها دست به دست میچرخد، گفت:«کسی نوشته بود که دست کثیفت را از روی سر آن پسربچه بردار. چشم، من دست کثیفم را برمیدارم اما شما که دستتان تمیز است، یک کاری بکنید.»
علیخانی با اشاره به صحبتهای «محسن تنابنده» درباره فیلم «پایتخت» گفت: «تنابنده میگفت مگر مادر من پایتخت را ساخته که به او فحش میدهید؟ حالا من با عذرخواهی از همه بچههای برنامه میگویم، مگر مادران ما این برنامه را میسازند که فحش میدهید.»
طرح چنین حرفهایی از سوی علیخانی هر چند نوعی پاسخ به مدیران رسانه ملی بود اما از سوی مخالفان و موافقانش با واکنشهای زیادی رو به رو شد؛ مخالفانی که همان انتقادهای قبلی را پررنگ تر تکرار و او را متهم به عوامفریبی میکردند و موافقانی که البته چهرههای شناخته شدهای هم در میان آنها بود. شاید در این میان، «رضا رشید پور» که زمانی همکار علیخانی بود، نخستین کسی است که در حمایت از او در صفحه اینستاگرامش مطلبی نوشت. رشیدپور که البته یک بار دیگر هم در زمان علنی شدن دعوای «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» سعی کرده بود میانه دعوای آن ها را بگیرد، این بار نیز علیخانی را به آرامش دعوت کرد.
«مهراب قاسمخانی» نیز چهره شناخته شده دیگری بود که در دو پست پیدر پی در اینستاگرام به منتقدان علیخانی تاخت.
اما با وجود این واکنشها، برنامه ماه عسل و اجرای احسان علیخانی با همه منتقدان و هوادارانشان تا عصر عید فطر ادامه دارد .
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#523
Posted: 8 Jul 2015 08:29
حسن جوهرچی: "اتفاقات ۱۱ سپتامبر آه مردم ایران بود"
جوهرچی بیان داشت: ما در آن زمان در جنگ بودیم و اگر واقعا آمریکا مرد بود در مقابل ما میایستاد نه اینکه به هواپیمای مسافربری ایرانی حمله کند.
به گزارش پارسینه به نقل از ستاد خبری سفرههای همدلی، حسن جوهرچی در برنامه سفرههای همدلی در خصوص سرنگونی هواپیما مسافربری ایران توسط آمریکا در سال 1367 اظهار کرد: این اقدام آمریکا نهایت نامردی این کشور بود و متاسفانه بسیاری از اجساد این حادثه هیچگاه کشف نشد.
وی افزود: من عکسها و فیلمهایی در این ارتباط دیدم که تا زمانی که عمر دارم فراموش نخواهم کرد و مظلومیت آنها را به یاد خواهم سپرد.
جوهرچی بیان داشت: ما در آن زمان در جنگ بودیم و اگر واقعا آمریکا مرد بود در مقابل ما میایستاد نه اینکه به هواپیمای مسافربری ایرانی حمله کند.
بازیگر سینما و تلوزیون تصریح کرد: به نظر من مدالی که به فرمانده ناو آمریکایی داده شد، مدال ننگ بود زیرا یک هواپیمای غیر نظامی را مورد هدف قرار داد و به نظر من اتفاقات 11 سپتامبر آه مردم ایران از آن حادثه تلخ بود.
جوهرچی تاکید کرد: نکته جالب این است که آمریکا ما را در خصوص حقوق بشر تحریم میکند در حالی که خود نقض کننده حقوق بشر است و ایران نیز خود قربانی ترور است و به نظر من این موضوع واقعا مضحکه است و سرنگونی هواپیما ایرباس ایرانی در سال 1367 توسط آمریکا درهیچ قشر و گروهی مورد تایید نبوده و نخواهد بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#524
Posted: 9 Jul 2015 18:37
خواستگاری از بهنوش بختیاری در اینستاگرام
باشگاه خبرنگاران: بهنوش بختیاری در آخرین پست اینستاگرام خود با منتشر کردن تصویری تعداد زیادی از مخاطبان و کاربران را حیرت زده کرده است. یکی از کاربران در پستی عجیب خود را سیفعلی معرفی می کند و در کمال بی شرمی از این هنرمند کشورمان که خود نیز متاهل می باشد خواستگاری می کند.
این عمل کاربر به حدی ناراحت کننده می باشد که این هنرمند مجبور به انتشار این پست شده است و همچنین در پست خود نوشته است:
کامنتایی که میخونم نشان کامل از این داره که در چه وانفسایی داریم زندگی میکنیم و اینهمه بی نزاکتی و بی فرهنگی و صد دستگی از کجا امده. به خاطر همین قضاوتای زود و کی چی گفت مام همونو بگیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#525
Posted: 11 Jul 2015 23:00
تلویزیون ایران موظف شد همکاری با 'هنرمندان هنجارشکن در شبکههای اجتماعی' را قطع کند
تلویزیون ایران موظف شده همکاریاش را با "هنرمندانی که شئونات اخلاقی و رسانهای را در شبکههای اجتماعی رعایت نمیکنند" قطع کند.
در پایگاه اطلاع رسانی شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما آمده است: "متاسفانه تعداد قلیلی از هنرمندان با حضور هنجارشکنانه خود در این شبکهها و با انتشار تصاویر نامناسبی از خود، شئونات اخلاقی و ضوابط سازمانی را رعایت نکردهاند و موجبات دلخوری خیل عظیم هنرمندان متعهد و اهالی فرهنگ و هنر را فراهم آوردهاند."
"از این رو و بر اساس این مصوبه سازمان صدا و سیما موظف شد تا با هنرمندانی که در این شبکه ها خلاف شئونات حاضر شده اند قطع همکاری کند."
این پایگاه توضیح بیشتری درباره "شئونات" ارائه نکرده است.
انتشار برخی عکسها و نوشتهها از سوی شماری از چهرههای مشهور در ایران بارها جنجالبرانگیز شده است. در یکی از تازهترین موارد، توییت بهرام رادان، بازیگر ایرانی، که در آن قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در آمریکا را رخدادی تاریخی دانسته بود، با واکنش های تندی از سوی محافظه کاران در ایران روبه رو شد.
شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما استفاده و حضور در شبکه های اجتماعی را "فرصت تعامل هرچه بهتر هنرمندان با مردم و مخاطبان" دانسته و نوشته است: "صرفاً حضور نامناسب و انتشار تصاویری که باعث نادیده انگاشته شدن ارزش ها می شود را خلاف ضوابط و مقررات می داند."
روابط عمومی تلویزیون ایران به تازگی خبر "ممنوعیت حضور هنرمندان و مجریان این سازمان در شبکههای اجتماعی" را تکذیب کرده و گفته بود که این سازمان "هیچ تصمیمی مبنی بر اعمال محدودیت بر حضور هنرمندان و مجریان صدا و سیما در شبکه های اجتماعی نگرفته است."
فوتبال و عکسهای یادگاری
اعمال محدودیت برای شخصیت های معروف، به چهرههای تلویزیونی محدود نمی شود. در موردی مشابه، هفته گذشته خبرگزاری خبرآنلاین گزارش داد که حمید استیلی، مهدی هاشمی نسب، حسین عبدی و چند فوتبالیست دیگر، به دلیل عکس گرفتن با اندی، خواننده ایرانی مقیم لس آنجلس، پس از بازگشت از کانادا به ایران باید به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال بروند.
بنا بر گزارش ها حسین آبانگاه، عضو کمیته اخلاق گفته است که آنها "باید بابت کار خود توضیح بدهند."
به گزارش خبرآنلاین، مهدی هاشمی نسب، در گفتوگویی با مجله دنیای ورزش تورنتو گفته است: "کمیته ای که باید به مسائل مهمی مثل مبارزه با فساد در فوتبال رسیدگی کند اما بیشتر زمانشان به مسائلی چون خالکوبی یا عکس سلفی میگذرد."
با وجود عضویت میلیونها ایرانی در شبکههای اجتماعی، فیسبوک و توییتر که از مهمترین شبکههای اجتماعی به شمار می روند، در ایران فیلترند و به گفته مقامهای دولتی، اینستاگرام، اپلیکیشین اشتراکگذاری عکس، نیز "به صورت هوشمند" فیلتر می شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#526
Posted: 12 Jul 2015 22:37
نامه تند مجری صداوسیما به سرافراز: احساس خفت میکنیم
"رویا صنعتی" از کارمندان سازمان صداوسیما در اعتراض به تعدیل نیروهای کارآمد. متن نامه سرگشادهای خطاب به محمد سرافراز، ریاست این سازمان منتشر کرد.
به گزارش پارسینه، این نامه در پی انتشار گزارشی که بخشی از آن به تعدیل یا حذف تدریجی بعضی کارکنان سازمان صداوسیما اختصاص داشت در اختیار ما قرار گرفت.
جناب آقای دکتر سرافراز
رئیس محترم سازمان صداوسیما
با سلام و آرزوی قبولی طاعات- اینجانب رویا صنعتی؛ چهارده سال از زمانی که با هزار امید و آرزو به عنوان مجری، گزارشگر و گوینده قدم به صداوسیما مرکز کرمانشاه گذاشتم؛ میگذرد. به سبب پیشینه هنری که به جهت رشد در خانوادهای هنرمند و سرشناس در غرب کشور داشتم به سرعت پلههای ترقی را به عنوان گوینده مطرح استان طی نمودم به طوری که همواره از بهترین و برترین گویندگان نه تنها مرکز کرمانشاه بلکه در سطح کشور بوده و هستم.
مردم کوچه و بازار هر بار که از جایی میگذرم مرا به اسم میشناسند و به من ابراز محبت میکنند اما هرگاه میپرسند وضعیت شغلی شما در صداوسیما چگونه است؛ نمیدانم چه پاسخی باید بدهم.
در سفر مقام معظم رهبری، ریاست جمهوری و برنامههای مهمی از این دست و نیز مناسبتهای ملی و مذهی همواره به عنوان یکی از گویندگان و نویسندگان برگزیده به انجام وظیفه پرداختهام.
به یاد میآورم روزهایی که پسر کوچکم را در سرمای زمستان و آفتاب داغ تابستان به خاطر اجرای برنامههای زنده در ساعات مختلف شبانهروز با خود به اداره میبردم. چقدر از اوقات فراغت و تعطیلات خود میزدم تا مخاطبان رادیو و تلویزیون ساعتی از وقتشان را در کنار رسانه استانی و محلی به خوبی سپری کنند.
در این مدت سه بار شرایط استخدام برایم مهیا شد اما هر بار با وضع قوانین جدید از سوی سازمان حقم ضایع شد.
بار سوم یعنی سال گذشته که پس از اتمام مراحل ازجمله کمیته تخصصی گزینش، استعلام حراست، معاینات پزشکی، تشخیص هویت و مالی به امضای مدیران تایید مدارک و تکمیل پرونده ساماندهی به دستور شما امضای احکام، به تعویق افتاد تا اعلام ساختار جدید... ماههاست انتظار میکشیم. حدود 600، 700 نفری که در مراحل مختلف استخدامی بودیم و البته 218 نفری که فقط حکممان منتظر امضایی پشت در اتاق معاونت شما بود. همکارانی که میدانم این روزها حال و روزی بهتر از من ندارند... آبرویمان بماند حق و حقوق پایمال شدهمان هم که هیچ، ایکاش کمی برای آسیب روحی و روانی که ما و خانوادههایمان متحمل شدند؛ چارهای اندیشه میکردید.
همین چند روز پیش بود که از طریق امور اداری و نیز مصاحبه آقای حیدری (مدیرکل سرمایه انسانی سازمان) در هفتهنامه مورخ شنبه 30/30/94 شماره 1001 مطلع شدیم که احکام ما دیگر امضا میشوند و الباقی که در مراحل مختلف استخدامی ماههاست بلاتکلیف هستند هم ادامه پروندهشان لغو و متوقف شده؛ چرا؟ چون صدور مجوز ساماندهی و امضای آن به دست مدیران قبلی سازمان بوده.
بعد از ماهها انتظار که احکام بعد از اعلام ساختار جدید امضا خواهند شد تازه فهمیدیم هیچکدام از این مراحل و مدارک نه برای شما اعتبار و نه برای ما امتیازی دارد و ما نیز باید جزو ده هزار نفری باشیم که در سامانه خرید خدمت قرار میگیریم با قراردادی که نشان میدهد سازمان هیچگونه تعهدی نه به سوابق گذشته، نه حال و نه آینده شغلی ما نخواهد داشت و البته از نظر محتوایی فرقی با قرارداد ترکمانچای ندارد.
شنبه ششم تیر ماه همراه چند نفر از همکاران با وضعیتی مشابه به تهران آمدیم و خدمت آقای حیدری (مدیرکل سرمایه انسانی) رسیدیم. ایشان بدون توجه به سوابق و کارآمدی ما عنوان کردند که شما نیز جزو این ده هزار نفر قراردادی خواهید بود. البته این طرح هنوز در مرحله آزمون خطاست. چهار سال آینده آزمونی برگزار میکنیم با شرایطی که تعیین خواهیم کرد و امتیازاتی که در نظر خواهیم گرفت. در این آزمون شرکت کنید تا قراردادی شوید. واضحتر توضیح دهم؛ اگر بنده چهار سال دیگر در این آزمون شرکت کنم و قبول شوم؛ به جایگاه شغلی که باید سال گذشته میرسیدم؛ خواهم رسید.
تاسفآور است که مدیرکل سرمایه انسانی؛ سازمان بالاترین سرمایه زندگی ما که چندین سال از عمرمان است که صرف خدمت به سازمان شده را نمیبیند و ما را همطراز یک تازهوارد مینگرد.
جناب دکتر سرافراز به فرموده رهبر معظم انقلاب در زمانی که مملکت ما مورد تهاجم فرهنگی است پس ما به عنوان سربازان خط مقدم مبارزه با این تهاجم جای آنکه مورد توجه قرار گیریم و از دغدغههایمان کاسته شود؛ باید روز به روز احساس خواری و خفت کنیم؟
به خاطر آنکه نه جایگاهی در خور و شایسته در سازمان داریم و نه درآمدی که کفاف ابتداییترین نیازهای مادی زندگیمان را بدهد.
چگونه است که سازمان بهطور یکجانبه هر طور که میخواهد با پرسنلش برخورد میکند و به هیچ وجهی هم پاسخگو نیست.
چه کسی باید پاسخگوی جوانی و عمر از دست رفته ما باشد؟
آیا گمان نمیکنید که این طرز برخورد یا به قول خودتان سرمایههای انسانی سازمان باعث دلزدگی مرگ انگیزه و عدم امنیت روانی در محیط کار میشود؟ باور کنید این روزها دیدن چهرههای مضطرب همکاران حقالزحمهای و تکرار این سوال که بعد از این قراردادها چه بر سرمان میآید؛ سخت عذابم میدهد.
جناب آقای سزاوار پشت درهای بسته و در جلسات مدیران شما که به عنوان تعیین دستمزد قراردادهای مدت معین تشکیل میشود؛ قیمت جوانی از دست رفته ما در این سازمان به هیچ وجه تعیین نخواهد شد چه برسد به کرم چند صد هزار تومانی شما!
برادر بزرگوار! اگر شما امروز به عنوان سکاندار بزرگترین و فراگیرترین رسانه کشور شناخته میشوید به خاطر زحمات شبانهروزی امثال ماست که سالها بیتوقع و با علاقه و تعهد در این رسانه پویا و مردمی فعالیت میکنیم.
جناب آقای سرافراز! اگر اولویت شما ساماندهی نیروهای انسانی و کاهش دغدغههای کارکنان است پس به فرموده قرآن مجید: «یا ایها الذین آمنو لم تقولون ما«تفعلون». (صف آیه 2)
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#527
Posted: 12 Jul 2015 22:39
احتمال رفتن فریبرز عرب نیا از ایران
این روزها زمزمهی مهاجرت فریبرز عربنیا و خداحافظیاش از سینما شنیده میشود، موضوعی که توجه مخاطبان و علاقهمندان سینما را جلب کرده است.
خبرگزاری ایسنا: این روزها زمزمهی مهاجرت فریبرز عربنیا و خداحافظیاش از سینما شنیده میشود، موضوعی که توجه مخاطبان و علاقهمندان سینما را جلب کرده است.
او که به تازگی در نمایش «عاشقانههای ناآرام» حضور داشت، گویا قراردادش با این گروه به پایان رسیده و این روزها مشغول جابهجایی و فراهم کردن مقدمات سفر به خارج از کشور است.
عربنیا درلابهلای دغدغههای این روزهای خود به این شایعه بسیار شفاف پاسخ داده است.
شما از یادگاری صحبت میکنید و خاطرهای که مردم بخواهند با شما آن را در ذهنشان ثبت کنند و شنیدن این جملات از زبان شما این مفهوم را به ذهن متبادر میکند که شما قصد مهاجرت از ایران دارید. البته مدتی هم هست که این شایعه شنیده میشود که شما قرار است از سینما خداحافظی کنید و برای همیشه از ایران بروید. این موضوع چقدر صحت دارد؟
به هیچ عنوان صحت ندارد. سینما و از آن مهمتر فرهنگ کشورم از زندگی من نه تنها حذفشدنی نیست، که حتی تضعیف هم نمیشود. خوشایندتر برایم این است که روز به روز این حس میهندوستی و علاقه به فرهنگ کشورم در من تقویت میشود. هرچه سنم بیشتر می شود به مکاشفه در فرهنگ و غوطهور شدن در آن فکر میکنم و طالب فراگیری هستم.
هموطنانم را با تمام ضعفها، قوتها و کشورم را با تمام اوجها و فرودها و حتی پلشتیهایی که در دوره هایی به آن تحمیل میشود دوست دارم. موجها و حماسهها، بالا و پایین رفتنهای وطنم در تمام سالهایی که زندگی کردم حالا دیگر بیشتر شناخته شده و هیچوقت نمیتوانم آن را فراموش کنم یا بگذارمش اینجا و بروم کشوری دیگر.
قاطعانه میگویم، هرگز قصد مهاجرت دائمی از ایران را ندارم و دلیل من از سفر طولانیمدت، شرایط زندگی شخصیام است و اینکه میخواهم در کنار پسرم باشم که قرار است تحصیلش را در کشور دیگری ادامه بدهد.
چندسالی را مجبور میشوم زمان کار کردن و استراحتم را تغییر بدهم. پیش از این تابستانها استراحت میکردم و در طول سال کار، اما حالا باید همزمان با تحصیل جانیار کنار او باشم، آشپزی کنم و در کشوری که فقط من را دارد، مثل یک رفیق برای پسرم باشم و در طول تابستان کار کنم.
پس فعالیتهای سینماییتان در طول این مدت چه میشود؟
این به معنای این نیست که فعالیتهای سنیمایی، ادبیاتی و تصویریام در طول سال متوقف میشود. نه در آن زمانها بیشتر ذهنم را درگیر نوشتن میکنم و برای رسیدن به آن پروژههایی که در ذهنم هست تصویربرداریهای تجربی و مستند خواهم داشت. می خواهم برنامههایی را که عقب ماندند، به سرانجام برسانم و هم آنهایی که قرار است به نتیجه برسند را با یک چارچوب و طرح مشخصی آمادهاش کنم. اینها یعنی در طول سال خیلی شاغل خواهم بود، اما تصویری از من دیده نخواهد شد مگر در تابستانها.
اهالی سینما و همکاران شما در طول این مدت برای ارائه پیشنهادات همکاری چطور میتوانند با شما ارتباط برقرار کنند؟
چندسالی است که با بعضی از دوستان یکسری قرارهایی داریم که به خاطر لطفی که به من دارند و قواره سینماییام طرحهای مشترکی وجود دارد که در حد قول و همکاری است و در بعضی از موارد حتی تا سیناپس هم پیش رفتهایم. این کارها را باید موکول به تابستان آینده کنم، اما به طور کل ارتباط من با همکارانم از طریق آدرس ایمیلم خواهد بود که دوستان میتوانند در صورت نیاز از انجمن بازیگران خانه سینمای ایران بگیرند.
آیا بنا ندارید که در خارج از ایران فعالیتتان را ادامه بدهید؟ آیا برای همکاری با آنها پیشنهاد یا طرحی دارید؟
هم پیشنهاد دارم و هم به آن فکر کرده و میکنم. بحث گستردهای است، اما ترجیحم این است که در پاسخ به سوالتان بگویم فعلاً در عرصه بازیگری و کارگردانی حرفهای خارج از ایران به جهت اینکه در طول سال امکانش را ندارم، متوقف خواهد بود، اما در طول تابستان به پیشنهاداتم چه در آمریکا و چه در اروپا فکر میکنم.
از اروپا هم پیشنهاد دارید؟
بله من از یکی دو کشور اروپایی چند پیشنهاد ساخت فیلم در زمینه مهاجرت دارم که باید به آن بیشتر فکر کنم و احتمال دارد این همکاری اتفاق بیفتد. اما همه چیز الان برای من در سایه پسرم هست و تمام ذهنم را معطوف به او کردهام و نمیتوانم درباره برنامههای آینده کاملاً شفاف صحبت کنم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#528
Posted: 14 Jul 2015 08:18
دو مداح و یک «پایتخت»؛ از «ملعون» تا «سرمایه ملی»
رادیو فردا , مهدی طاهباز : طی روزهای گذشته مداحان معروفی چون منصور ارضی و سعید حدادیان در منبرهای روضهخوانی و یا در گفتوگو با رسانهها به اظهارنظر در مورد برخی سریالها و فیلمهای سینمایی پرداختهاند.
این اظهارنظرها البته تاحدود زیادی متناقض بایکدیگر بوده است به خصوص در مورد سریال پرمخاطب و پرسر و صدای «پایتخت»؛ در حالیکه سعید حدادیان، محسن تنابنده بازیگر نقش «نقی» در این سریال را «سرمایه ملی» خطاب کرده، دیگر همکار او یعنی منصور ارضی، تنابنده و عوامل این سریال را «ملعون» خوانده است.
ماجرا از جایی آغاز شد که منصور ارضی در مراسم ویژه ماه رمضان در مسجد ارک تهران، به سراغ تلویزیون و سریال «پایتخت» رفت و از آن انتقاد شدیدی کرد.
این مداح مشهور تهران، با اشاره به سکانس مرده شورخانه در قسمت دوم این سریال آن را «تمسخر مرگ» نامید و گفت: «با این کارها معارف دینی را زیر سئوال میبرند و دین را به تمسخر گرفتهاند؛ یواش یواش به مبانی دین رخنه میکنند این ملعونین. مردم حواسشان باشد. به این فیلمها نخندید.»
در قسمت دوم این سریال، کاراکتر نقی به خاطر شرطی که با یک نفر بسته است، به غسالخانه میرود و از غسال تقاضا میکند که او را روی تخت غسالخانه شستوشو دهد.
پس از این انتقادِ منصور ارضی، محسن تنابنده در گفتوگویی تصویری با شبکه اینترنتی تیویپلاس به سخنان این مداح واکنش نشان داد.
بازیگر نقش نقی در این سریال گفت که به همه مخالفان احترام میگذارد ولی «پاسخ دادن به حاج منصور کار بیمعنی است.»
اما پس از گذشت چند روز از این ماجرا، صفحه اینستاگرامی که منتسب به منصور ارضی است دست به تصحیح نقل قول منتشر شده از سوی این مداح زد و در پستی نوشت که او از عبارت «ملعونین» استفاده نکرده است.
با این حال اگر سری به سخنرانیها و نقل قولهای منتشر شده از منصور ارضی بزنید، متوجه خواهید شد که این مداح از واژه «ملعون» یا «ملعونین» بارها استفاده کرده و این واژه از تکیه کلامهای او در خطاب کردن مخالفانش محسوب میشود.
به عنوان نمونه او در یکی از سخنرانیهایش در عاشورای سال ۹۰، در مورد اسفندیار رحیم مشایی گفته بود که «این ملعون یهودی صفت برای کاندیدا شدن پول خرج میکند».
حاج منصور، البته یکبار دیگر و در جریان سخنرانیهای شبهای قدر هم، رحیم مشایی را ملعون خطاب کرده بود.
این «ملعون» خواندنهای رحیم مشایی توسط حاج منصور، به شکایت دفتر ریاست جمهوری در زمان محمود احمدینژاد از این مداح هم کشیده شد که البته نتیجهای دربر نداشت.
پرخاشگریهای تند حاج منصور تنها به «نقی معمولیِ» سریال پایتخت و یا اسفندیار رحیم مشایی محدود نمیشود.
او پیش از آن، ضمن آرزوی مرگ برای اکبر هاشمی رفسنجانی، او را «پیرِ کفتار» نامیده و یا انوشه انصاری، فضانورد ایرانی را «زنازاده» خوانده بود.
البته این مداح از اینگونه سخن گفتن خود، دفاع هم کرده است. او یکبار دربرابر برخی انتقادات از نحوه گفتارش، گفته بود: «میگویند مگر مداح فحش میدهد؟ بله. مداح این کار را میکند، ولی کجا؟ آنجایی که باید بگوید، میگوید.»
با اینکه حاج منصور چندان از سریال پایتخت، خوشش نیامده، اما او گویا همیشه نظرش درباره برنامههای تلویزیونی، آنهم از نوع شادش، اینگونه نبوده است.
اخیرا، سعید حدادیان، یکی دیگر از مداحان مشهور و صاحب نفوذ در ایران، در یکی از سخنرانیهای تازهاش به ذکر خاطرهای از گریه منصور ارضی برای یک بازیگر تلویزیون پرداخته است.
سعید حدادیان چهارشنبه شب، ۱۶ تیرماه اینگونه درباره گریه منصور ارضی برای یک بازیگر توضیح داده است: «خیلی سال پیش برنامهای بود در برنامه کودک به نام مهرنگ و اورنگ. آن وقتها یک روز من بر حاج منصور وارد شدم و دیدم ایشان گریه میکند. آنهم چون یکی از بازیگران آن برنامه از دنیا رفته بود. من گفتم که فکر کردم آیتاللهی از دنیا رفته. گفت نگو سعید! بالاخره بچههای مملکت ما او را دوست داشتند. به عنوان یک دوست مهربان، یک معلم مهربان، یک هنرمند مهربان، بچهها را واقعا نصیحت میکرد و برایشان نمایش هم اجرا میکرد. این آدم، آدم خوبی بود».
اما برنامه و بازیگرانی که حاج منصور آنها را دوست داشته است، به پیش از انقلاب و سالهای دهه پنجاه مربوط میشود.
برنامهای در آن سالها به نام «بچهها بچهها» از تلویزیون ملی ایران پخش میشده که یکی از آیتمهای آن در سالهای ۵۵ تا ۵۷، نمایشی بوده به نام «مهرنگ و اورنگ».
در این نمایشها نقش اورنگ را حسین واعظی بازی میکرده و مهرنگ را هم فرهنگ مهرپرور. بازیگر مورد اشاره حاج منصور هم به احتمال فراوان مرحوم فرهنگ مهرپرور است که در سال ۷۳ و در سن ۴۹ سالگی از دنیا میرود.
اما «پایتخت» و نظر متفاوت سعید حدادیان؛ این مداح برخلاف پیشکسوت خود، معتقد است که محسن تنابنده نه تنها «ملعون» نیست، بلکه «سرمایه ملی» ایران محسوب میشود.
سخنرانی ۱۶ تیر سعید حدادیان، اظهارنظرهای فرهنگی فراوانی داشت و این مداح با رویکرد نسبتا مثبت به برنامههای پرطرفدار و مورد توجه مردم، سعی داشت تا خود را در جبهه مردمی قرار دهد که عموما سلیقه آنها از دید این قشر، نامقبول خوانده میشود.
حدادیان در مورد سریال پایتخت اینگونه اظهار نظر کرده است: «معتقدم این آقا [محسن تنابنده] که نویسنده و قهرمان این برنامه است یک سرمایه بزرگ است برای این مملکت و به نظرم دلش هم فوقالعاده پاک است.»
البته گویا سعید حدادیان هم ماجرای شوخی با غسل میت را زیاد نپسندیده، ولی برخوردش با این مسئله نرمتر از منصور ارضی است: «شک نکنید اشتباه بود که شبهای اول ماه رمضان، این غسل را نشان دادند ولی من عاشق بازیگرش [محسن تنابنده] هستم.»
البته حدادیان هم همانند حاج منصور، اظهارنظرهای جنجالی و توهینآمیز کم ندارد؛ مشهورترین آنها هم تشبیه کردن اسفندیار رحیم مشایی به «عورتِ محمود احمدینژاد» است که در دولت دوم رئیس جمهور سابق صورت گرفت.
اما سعید حدادیان در سخنرانی اخیر خود، به چهرههای معروف دیگری هم اشاره کرده و به آنها پرداخته است. او با تعریف از برنامه «خندوانه» رامبد جوان را «مجاهد در راه خدا» نامیده، اکبر عبدی را از «اولین امام حسینیها» دانسته و احسان علیخانی و برخی دیگر از مجریان تلویزیون را هم «توانمند و هنرمند» نامیده است.
یکی دیگر از مداحانی که او هم اخیرا در یکی از مجالس خود به سراغ فکت آوردن از سینما رفته، محمود کریمی است. این مداح که به واسطه استفاده از اسلحه در یک درگیری باعث به وجود آمدن حاشیههای زیادی شده بود، از فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمیکیا مثال آورده و از آن تعریف کرده است.
این روزها مداحان بعد از موضوعاتی نظیر مسائل هستهای، انتخابات و اقتصاد، به اظهارنظر پیرامون فضای سینما و تلویزیون هم ورود پیدا کردهاند و پای هنرمندان هم به سخنرانیهای مجالس مداحی باز شده است.
ورودی که میتواند یک بازیگر را از سویی «سرمایه ملی» بداند و از سوی دیگر «یک ملعون».
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#529
Posted: 15 Jul 2015 14:07
شباهت جالب پسر نسرین مقانلو با کریستیانو رونالدو!
بازیگر سینما و تلویزیون خودش هم از اینکه پسرش شبیه به ستاره رئال مادرید است تعجب کرده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛نسرین مقانلو بازیگر سینما و تلویزیون ایران عکسی از پسرش را در صفحه شخصی اش در اینستاگرام منتشر کرده و زیر آن نوشته است:«اینم پسرم ارشیا.میگن خیلی شبیه رونالدوست.شباهت داره،خودم هم جا خوردم.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#530
Posted: 16 Jul 2015 18:02
تجمع اعتراضی علیه فیلم رستاخیز در برابر وزارت ارشاد
همزمان با اکران فیلم «رستاخیز» در سینماهای کشور، عصر روز چهارشنبه عدهای در برابر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تجمع و نسبت به اکران این فیلم اعتراض کردند.
بهگزارش سینماپرس، تجمعکنندگان به نمایش چهره حضرت «ابوالفضل» و آنچه مغایرت روایتهای فیلم با اسناد تاریخی نامیدهاند، اعتراض داشتند و خواستار قطع اکران فیلم شدند.
گزارشها حاکی از آن بودند که معترضان تجمعات مشابهی را در شهرهای دیگر کشور تدارک دیده و از طریق شبکههای اجتماعی در حال تبلیغات و فراخوان برای آن ها هستند. این اعتراضات در حالی بود که سازندگان فیلم و هم چنین «مومنی شریف»، رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بارها عنوان کردهاند که بسیاری از موارد مطرحشده توسط معترضان در نسخه اکرانشده حذف و تعدیل شده است.
براساس این گزارش، با وجود اکران فیلم از صبح چهارشنبه، برخی مراجع تقلید و علما از جمله «وحید خراسانی»، «مکارم شیرازی»، «علوی گرگانی» و...نسبت به نمایش رستاخیز واکنش منفی نشادن دادند و تلاش برای قطع نمایش آن در سینماها ادامه داشت تا این که ایسنا ساعت 20 و 11 دقیقه شب اعلام کرد سازمان سینمایی در اطلاعیه ای از به تعویق افتادن اکران این فیلم تا تامین نظر برخی مراجع تقلید خبر داده است.
به نوشته مردم سالاری، آیتالله «ناصر مکارم شیرازی» از جمله مراجعی بود که در نامهای به «حجتالله ایوبی»، رییس سازمان سینمایی اعتراض خود را به این فیلم نشان داد.
در این نامه آمده است: «عده قابل توجهی به دفتر ما شکایت کردهاند که چرا در فیلم رستاخیز چهره حضرت قمر بنیهاشم و جمعی دیگر از شهدای کربلا به طور مشخص نشان داده شده و میدانیم این کار آثار نامطلوبی دارد و نیز به بعضی از وقایع تاریخی آن ایراد کردهاند. آیا بنا بر این است که سازمان سینمایی قداست مقدسات را بشکند و از خطوط قرمز بگذرد؟!»
آیتالله «وحید خراسانی» نیز ضمن ابراز ناراحتی از نشان دادن تمثال و تصاویر مربوط به چهره حضرت عباس و تکرار آن، دیدن این فیلم را توسط مقلدان خود جایز ندانسته است. دفتر آیتالله وحید از احتمال واکنش گسترده این مرجع تقلید در روزهای آینده به این فیلم سینمایی خبر داده است.
خراسانی از کسانی بود که پیشاز این نیز در زمان پخش سریال «مختارنامه» واکنش تندی نسبت به نمایش چهره حضرت ابوالفضل نشان داده بود و همین واکنش نیز منجر به عدم نمایش قسمتهایی از سریال مختارنامه شد.
او در آن زمان در اعتراض به سریال مختارنامه گفته بود: « شنیدهام میخواهند قمر بنیهاشم را به نقش هنرپیشهها درآورند. قمر بنیهاشم کسی است که حجت خدا مقابل قبر او میایستد و میگوید: «سلام خدا، سلام تمام انبیا، سلام تمام اوصیا، سلام تمام شهدا بر تو یابن امیرالمومنین. قمر بنیهاشم کسی است که 124 هزار پیغمبر، هر صبح و شب به او سلام میکنند. حال این شخصیت را میخواهند به نقش هنرپیشهها درآورند... خدا نکند که چنین کاری را انجام دهند، که اگر بکنند، آن وقت هر چه پیش آید و هر چه ما بگوییم، معذوریم.»
بنابراین گزارش، مداحان اهل بیت نیز در مراسمهای خود لب به اعتراض به این ماجرا گشودند. از جمله معترضان مداحان به این فیلم، «عبدالرضا هلالی» بود که انتقادات تندی را به این فیلم و سازندگان آن وارد کرد و گفت: «شما میخواهید مثال بزنید و از تخیل تان استفاده کنید؛ خب این همه سوژه تاریخی! اما شما حق ندارید در مورد مبدا تاریخی و تعامل و تعالی بشر نظر بدهید. سر سلسه انقلابهای عالم امامحسین است. حتی کسانی که منش امامحسین را قبول ندارند، رهبر انقلابهای خودشان را امامحسین میدانند؛ همچون گاندی! برای این جریان به این مهمیخیلی بی جا میکنید به بهانه کار هنری انحراف ایجاد میکنید. چرا گیر دادید به امامحسین؟ آن قدر قشنگ به این مسایل وارد میشوند و تحریف میکنند. آقای درویش! مبنای تاریخی ساخت این فیلم کجا است و از کجا در آمده است؟ شما اگر یک سند آوردی که پسر حر در شام و کوفه بوده، من دست شما را میبوسم.»
اما پیش از آن حاج«منصور ارضی» و «مجید بنیفاطمه»، از مداحان اهل بیت به اشتباهات فراوان تاریخی «رستاخیز» و هم چنین نمایش چهره حضرت ابوالفضل در آن اعتراض کرده بودند.
ارشاد به دنبال تامین نظر مراجع/ اکران رستاخیز متوقف شد
سازمان سینمایی در اطلاعیه ای اعلام کرد که اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» تا تامین نظر برخی از مراجع تقلید به تعویق میافتد.
فیلم رستاخیز که درباره حوادث عاشورا و به کارگردانی «احمدرضا درویش»ساخته شده، چهره حضرت «ابوالفضل» را نشان می دهد و همین منجر به انتقاد و اعتراض محافل مذهبی محافظه کار و تندرو علیه آن شده است.
به گزارش ایسنا، سازمان سینمایی در اطلاعیه خود که روز چهارشنبه، اولین روز اکران این فیلم صادر شد، با اشاره به سیاست رعایت شان و جایگاه جامعه مرجعیت و روحانیت از سوی مدیران و فعالان عرصه سینما در تصمیم گیری ها، اعلام کرد همین روال در خصوص اکران عمومی فیلم رستاخیز نیز اعمال خواهد شد.
در این اطلاعیه آمده است:«فیلم رستاخیز که با نیت تقویت تولید فیلم دینی و استفاده از هنر سینما برای جاودانه کردن حادثه عاشورا تولید شد، از بدو امر تاکنون در محافل مختلف فرهنگی و دینی در معرض آرا و دیدگاههای صاحبان درک و درد دین قرار گرفته و با استقبال کارگردان محترم فیلم از منظر تاریخی و روایی با اصلاحات چندی مواجه شد که اصلاحات اعمال شده نیز مورد تایید بسیاری از صاحب نظران قرار گرفت. اما نظر به رعایت جایگاه و شان مراجع عظام تقلید و عالمان شاخص دینی، یادآوری میکنیم که اکران فیلم رستاخیز تا تامین نظر برخی از مراجع بزرگوار تقلید به تعویق میافتد.»
بنا بر این گزارش، در حالی نمایش رستاخیز در اولین روز اکرانش در سینماهای کشور به تعویق میافتد که از چند هفته گذشته مخالفتهای غیر رسمی برخی گروهها برای اکران این فیلم اغاز شده است تا جایی که عصر روز چهارشنبه 24 تیر ماه گروهی با مراجعه به سینما «شکوفه» واقع در میدان شهدا، مانع نمایش و اکران فیلم شدند.
«علی سرتیپی»، مسوول و مالک سینما شکوفه با تایید این خبر به ایسنا گفت:« گروهی با مراجعه به سینما خواستار شدن ما پزتیو رستاخیز را همانجا از بین ببریم در حالی که ما این کار را از لحاظ قانونی نمیتوانیم انجام بدهیم.هم چنین در سیستم جدید، پزتیوی وجود ندارد و این روند باعث شد که نیروی انتظامی مداخله بکند و از ما بخواهد که فعلا سینما را تعطیل کنیم.»
به گفته او، فعلا نمایش فیلمهای دیگر هم چون «عصریخبندان»، «گینس» و «نهنگ عنبر» هم در این سینما متوقف شده است.
این سینمادار اظهار امیدواری کرد که به زودی این مشکل برطرف شود.
رستاخیز در سال ۱۳۸۹ ساخته شد که درجشنواره فیلم فجر ۱۳۹۲ در ۱۱ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود و در نهایت در ۸ بخش، از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برنده شد.
هزینه ساخت این فیلم را به گفته کارگردان آن، گروهی از شیعیان در ایران، کشورهای عربی و کشورهای حوزه خلیج فارس تامین کرده اند.
گفته می شود بخشی از هزینههای این فیلم پرخرج با حمایت مالی «موسسه اهل بیت»، نزدیک به آیتالله سیستانی تامین شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟