انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 5 از 12:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  12  پسین »

نقد هفتگی فیلمهای سینمای ایران


مرد

 
در واقع می خواهم بگویم که خانم کشاورز در این فیلم انتقادی برخلاف رویه معمول،نتوانسته نگاهی منتقدانه به جامعه ایرانداشته باشد و به جای آن ترجیح داده تا دیدگاه شخصی اش را در مورد ایران به معرض نمایش قرار دهد . حتی دیالوگهای سیاسی بازیگران فیلم هم بسیار خام و ابتدایی از زبان شخصیت هاخارج می شود. مطمئن هستم که ایرانیهای داخل ایران به خوبی می توانند تشخیص دهند که جنس دیالوگ گویی های فیلم کاملا یک طرفه و بهدور از نقد منصفانه صورت گرفته است.

لوکیشن فیلم یکی دیگر از دلائلی است که مخاطب ایرانی با « شرایط» ارتباط برقرار نمی کند. « شرایط »با توجه به عدم امکان فیلمبرداری در ایران، در لبنان فیلمبرداری شده است.در ابتدای فیلم گفته می شود که محل وقوع اتفاقات فیلم شهر تهران است اما شما می توانید در این فیلم انواع دکورهای عربی را در شهر بیابید. مردم در این شهر با ماشین های اروپایی رفت و آمد می کنند و حتی یک پیکانهم در خیابان پیدا نمی شود!.مشکل اینجاست که حتی شکل لباس پوشیدن شخصیت های فیلم هم چندان به ایرانی ها شبیه نیست.
تنها نکته قابل توجه در « شرایط » روابط بین عاطفه و شیرین است. البته این را هم باید اضافه کنم که جنس رابطه این دو چندان ایرانی نیست، به همین دلیل اتفاقاتی هم که در بین آنها رخ می دهد چندان برای تماشاگر ایرانی قابل لمس نیست. اینکه عاطفهو شیرین به دلیل مشکلات جامعه به همجنسگرایی رو بیاورند ، چیزی است که فقط از تفکرات یک کارگردان که هرگز در ایران زندگی نکرده خارج می شود!. با این حال همانطور که گفتم این بخش از فیلم حداقل قابلیت تماشا دارد.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
یکی از اتفاقات تازه در فیلمسازی ایرانی که به نظر می رسد در آینده هم پررنگ تر شود، بحث استفاده از زبان تند و نمایش صحنه های جنسی است . من فیلمهای زیادی که در وصف ایران ساخته شده دیده ام که همگی آنها در اینفرهنگ مشترک بودند که شخصیت هایشان با زبان رکیک با یکدیگر صحبت نمی کردند. این حقیقتی است که در جامعه ما مردم در یک جمع یا هنگام صحبت با جنس مخالف هرگز اززبان رکیک استفاده نمی کنند اما در « شرایط » به هیچ عنوان این شرایط حاکم نیست. در این فیلم شخصیت ها به شکل کاملا خجالت آوری با الفاظ رکیک تکلم می کنند. مشکل دیگر « شرایط » ، نمایش بی پروای صحنههای جنسی است که حداقل من اولین بار است با چنین غلظتی در یک فیلمایرانی شاهد بوده ام. خیلی نمی خواهم به این موضوع بپردازم اما آیا مابه مرحله ایی رسیده ایم که باید همسو با سینمای جهان از صحنه های جنسی در فیلمهایمان استفاده کنیم؟ خدا بخیرکند!.
بیشتر بازیگران فیلم « شرایط » برای اولین بار است که در جلوی دوربینقرار گرفته اند. نیکول بوشهری و سارا کاظمی دو بازیگر جوان این فیلم هستند که کاملاً مشخص است هرگز در عمرشان ایران را ندیده اند. تنها بازیگری که در «شرایط » کارش نسبت به بقیه قابل قبول تر است ، رضا سیسکو صفائی است ( این کلمه سیسکو بدجوری عجیب و غریب هست! ).
شاید اگر یک ایرانی نبودم می توانستم از این فیلم لذت ببرم و برای ایرانیهای بیچاره تاسف بخورم ، اما من یک ایرانی هستم و بر حسب اتفاق در جامعه ایران هم بزرگ شده ام!.من نمی توانم به جزییات فیلم بی توجه باشم و صرفاً به داستان اصلی فیلم توجه کنم. کافی است نگاهی به نقدهای منتقدان خارجی درباره این فیلم بیندازید تا با واژه هایی نظیر ” یک فیلم از یک بدبختی بزرگ ” ، ” ایران عقب افتاده ”و… بسیاری دیگر از جمله ها روبرو شوید. اصلی ترین دلیل مقبولیت چنین فیلمهایی در سرتاسر جهان این است کهایران مدتهاست نتوانسته در سینما حرفی برای گفتن داشته باشد و تا مادامی که چنین باشد، باید فیلمهایی نظیر « شرایط » را تماشا کنیم و از اینکه مردم دنیا به ما بخندند شرمسار باشیم.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
در پایان باید بگم که « شرایط » تلاشی ناشیانه برای به تصویر کشیدن مشکلات داخلی جامعه ایران بوده است. مریم کشاورز سعی داشته در« شرایط » مشکلات جوانان را زیر ذره بین ببرد و به دنیا نشان دهد که مشکلات جوانان ایرانی چیست. اما نهایت مواردی که خانم کشاورز توانسته به آن فکر کند این است که ” جوانان مواد مخدر می خواهند ، پارتی می خواهند ، فرار از مدرسه می خواهند ، همجسگرایی می خواهند و… “. باید یک خسته نباشید بزرگ به خانم کشاورزبابت این قدرت درک از جامعه تقدیم کنم و امیدوار باشم که ایشان در آینده دید اجتماعی شان را نسبت به جامعه کنونی ایران کمی گسترش دهند. « شرایط » همانطور که گفتم برای کسانی ساخته شده که کلاً مخالف باایران هستند. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که خانم کشاورز پیش از ساخت این فیلم با مسئولین جشنواره ساندنس درباره ساخت این فیلم صحبت کرده بود و آنها هم اعلام کردند که خانم کشاورز را حمایت خواهند کرد!. خب نتیجه تعامل این ۲ را می توانید در فیلم « شرایط » ببینید؛ شخصیتهای ایرانی، رابطه جنسی آمریکایی!.
یادتان نرود که « شرایط » را با افراد کم سن و سال نبینید.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
نقد سعادت آباد به بهانهء ورود به شبکه نمایش خانگی(کمی دیر)

كارگردان: مازيار ميري
تهيه كننده: همايون اسعديان
فيلمنامه: امير عربي
صداگذاري: ساسان نخعي
تدوين: محمدرضا موييني
بازيگران: ليلا حاتمي، حامد بهداد، مهناز افشار، هنگامه قاضياني، حسين ياري، امير آقايي
خلاصه داستان:
یاسی (لیلا حاتمی) در تدارک روز تولد شوهرش محسن (حامد بهداد) در تدارک مهمانی کوچکی با حضور دوستان خانوادگی شان در منزلش واقع در سعادت آباد تهران است. در این مهمانی لاله (مهناز افشار) و شوهرش علی (امیر آقایی) همچنین بهرام (حسین یاری) و همسرش تهمینه (هنگامه قاضیانی) حضور دارند. یاسیبرای بهتر برگزار شدن این مهمانی دختر کوچکش را همراه پرستار بچه (مینا ساداتیان) روانه منزل او می کند.
در شب مهمانی ابتدا لاله و علی وارد می شوند. علی که در دانشگاه تدریسمی کند شوهری مقید و نسبت به رفتارهای همسرش حساس است، و لاله که در آستانه سفری به خارج از کشور است، به نظر می رسد چیزی را از شوهرش پنهان می کند. وقتی محسن وارد می شود پریشان به نظر می رسد. یاسی طوری که مهمان ها متوجه نشوند علت پریشانی را می پرسد، محسن به او می گوید که حدود دویست میلیون تومان از اجناسی که وارد کرده و در واقع همه سرمایه او بوده با کشتی زیر آب رفته است.
بهرام و تهمینه هم وارد می شوند. رابطه بین آنها هم متزلزل به نظر میرسد. تهمینه از کم توجهی بهرام ناراحت است. او و بهرام در آستانه جدا شدن از هم هستند و تلاش می کنند دیگران بویی از این قضیه نبرند.
وقتی لاله و تهمینه و یاسی با هم صحبت می کنند، علی متوجه می شود چیزی که لاله از او مخفی کرده جدی است. و بعد با نگاه کردن به شماره تلفن های موبایل تهمینه متوجه می شود لاله نه آنطور که می گوید با آرایشگرش، بلکه با یک دکتر صحبت کرده است. و بعد از پیگیری و سماجت بیشتر متوجه می شود این دکتر برخلاف آنچه لاله و بعد تهمینهو یاسی به او می گویند، نه دکتر پوست و داخلی، بلکه متخصص زنان است.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
یاسی که می دانسته شوهرش سرمایه ای برای واردات نداشته از محسن میپرسد که دویست میلیون تومان پول را از کجا آورده. محسن پاسخ روشنی به او نمی دهد. از طرف دیگر تهمینه که متوجه می شویم در زندگی زناشویی با بهرام، او مدیر و صاحب سرمایه است، به خاطر نبودن پول در حساب بهرام از او بازخواست می کند. محسن به بهرام و علی می گوید که چه بلایی بر سر اجناش اش آمده. بهرامبه او توصیه می کند حرفهای طرف تجاری اش در بندر را جدی نگیرد. چراکه به احتمال زیاد به او دروغ گفته اند. محسن به توصیه بهرام عمل میکند. در نتیجه طرف تجاری او خبر میدهد که اجناس پیدا شده است!
یاسی تلاش می کند شام به خوبی دور هم صرف شود. اما بحران بین علی و لاله به اوج خودش رسیده. اگرچه جلوه بیرونی چندانی پیدا نکرده است. رابطه تهمینه و بهرام نیز سرداست. پس از شام، وقتی بهرام در خلوتی از یاسی به خاطر شام تشکر می کند. متوجه می شویم او قبلاً عاشق و خاطرخواه یاسی بوده، اما یاسی با محسن ازدواج کرده استو زندگی فعلی اش را هم دوست دارد. از طرف دیگر این بهرام بوده که آن سرمایه دویست میلیون تومانی را در اختیار محسن گذاشته. نه به خاطر محسن، بلکه به خاطر یاسی.
علی که متوجه می شود لاله باردار بوده و بچه اش را سقط کرده، برمی آشوبد و نه تنها او را کتک می زند، بلکه بهرام هم که قصد جدا کردن آنها را داشته مضروب می کند. او به خاطر اینکه تهمینه و یاسی از طریق راهنمایی لاله برای انتخاب پزشک و همچنین در اختیار گذاشتن آپارتمان یاسی برای گذراندن دوران نقاهت لاله، به او در سقط جنین کمک کرده اند از آنها دل چرکین می شود و آپارتمان را ترک می کند.
تهمینه و بهرام هم با پایان مهمانی از آنجا می روند. تهمینه متوجه سابقه دلدادگی بهرام به یاسی و اینکه خالی شدن حساب بهرام به خاطر این است که او پول را به خاطر یاسی، به محسن داده شده است. قرار است او به لندن پیش بچه هایش (احتمالاً از ازازدواج اولش) برگردد و مدتی دور از بهرام باشد. شاید این زمینه جدایی رسمی او و بهرام باشد.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
لاله به آپارتمانش برمی گردد. بین او و بهرام همه چیز در سکوت می گذرد.
یاسی که دچار سردرد شدیدی شده است، از محسن می خواهد که به منزل پرستارشان برود و دخترشان را که حالا خوابش برده به خانه برگرداند. اما وقتی ساعتی بعد از خواب بیدار میشود و به منزل پرستار بچه زنگ می زند، پاسخ می شنود که هنوز محسن به آنجا نرسیده. در حالی که محسن آنجاست و کادوی تولدش را از پرستارمی گیرد. بین او و پرستار رابطه عاشقانه ای هست که یاسی از آن بی خبر مانده. پرستار بچه به محسن می گوید که یاسی باردار است. در حالی که محسن اگرچه متوجه حالت تهوع یاسی حین مشاجره و دعوای علی و لاله شده، اما هیچ شکی نکرده یاسی باردار است.
یاسی در آپارتمانش تنهاست. او به توصیه تهمینه قرصی را که مدتی مصرف می کرده، نمی خورد و باقیمانده لیوان آبش را پای گلدان می ریزد.
**********
یک شاهکار تمام عیار. یکی از بهترین کارگردانی ها در سال های اخیر،بهترین فیلم اجتماعی یک دهه اخیر، بهترین فیلمی که درباره شهر تهران ساخته است، مجموعه ای از بهترین و درست ترین بازی ها، بهترین فیلمی که در تمام تاریخ سینمای ایران درباره رابطه زن و مرد ساخته شده است، از نظر فنی بهترین و از نظر درونمایه باریک بینانه ترین فیلمنامه تمام تاریخ سینمای ایران. خانم ها! آقایان! سعادت آباد .
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
سعادت آباد تصویری واقعی و تکان دهنده از جامعه (و شاید به خصوص تهران امروز) به ما ارائه می کند و شاید این همان نکته بزرگ فیلم است که باعث شده فیلم استثنایی باشد.حال و هوایی که این فیلم از تهران ارائه می دهد تصنعی و غلو شده نیست. بلکه آنقدر واقعی و راستین ثبت شده که امروز و امسال اصلاً واقعی بودن آن را حس نمی کنیم. قدر این تصویر از زندگی شهری معاصر ما، اما در سال ها و دهه های بعد دانسته خواهد شد. بیشتر از هر فیلم مستندی درباره زندگی امروز در این سال های پر التهاب، سعادت آباد دنیایی محصور شده در گوشی های موبایل، پیامک ها و تماس های تلفنی را به ما نشان می دهد. دنیایی احاطه شده به وسیله آپارتمان ها که با دروغ های رنگارنگ و خیانت های مکرر مزین شده است. تصویری که سعادت آباد از این دنیا به ما ارائه می دهد نه آنقدر تلخ است که رمانتیک بودنش مارا تحت تأثیر قرار دهد ( چهارشنبه سوری )، نه آنقدر بی شور و حال است که شبهه ی ناب بودن را به ما القا کند ( به همین سادگی ) و نه آنقدر سرخوشانه است که با تماشای آن از خود بی خود شویم و با رها شده در پایانی کم و بیش مبهم گره تعلیقی را که با آن به فیلم زنجیر شده ایم را نبینیم. ( درباره الی ). چراکه این فیلم ها تصویری از زندگی اجتماعی را به ما نشان می دادند که به اندازه ی قیل و قال استنلی کوبریکدر 2001: یک ادیسه فضایی از جهان امروزی دور، و در عین حال به اندازه رم شهر بی دفاع داعیه ی واقعی بودن را داشتند. اگرچه همه این فیلم ها طرفداران سفت و سختی دارند و خواهند داشت، اما من ناخودآگاهانه وارد یک مقایسه قدیمی می شوم. مقایسه ای مثل قیاس کوروساوا و اوزو. مقایسه بین هفت سامورایی و داستان توکیو . من همیشه کارگردان دوم و فیلم دوم را ترجیح داده ام. اگرچه شاهین اقبال همیشه روی شانه ی کوروساوا و هفت سامورایی نشسته است.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
از طرف دیگر فیلمنامه نویس و طبیعتاً کارگردان این قبیل فیلم ها از چیزی حرف می زنند که پرداختن به آن جزو دشوارترین مباحث زندگی بشر است: پیچیدگی های مختلف و متعدد در رابطه میان زن و مرد. از آنی هال (وودی آلن) گرفته تا عروسی بهترین دوستم (پی. جی. هوگان) درباره ابعاد این رابطه صحبت شده. در شکل فرانسوی کلود سوته در اصول و ارزش های زندگی ابعاد عجیبی از آن را ارائه کرده است. اما سلیقه عمومی منتقدان معمولاً سروقت متظاهرانه ترین فیلمهای این حوزه می رود: مثل فیلم مایکل گوندرای و چارلی کافمن درخشش ابدی یک ذهن پاک . در جشنواره امسال از کارگردانی خلاق (جمیل رستمی) تصویر مضحک و ناشیانه ای از این رابطه را دیدیم( چشم ). حاصل کار از این جهت فاجعه بود که کارگردان و نویسنده زندگی شهری و مناسبات انسانی درون آن را اصلاً نمی شناخت. این شکست های مفتضحانه سابقه دور و درازی در سینمای ایران دارند. مگر می شود بدون شناخت این مناسبات مثلاً فیلمی درباره سقط جنین ( دعوت ) ساخت و تقبیح نشد؟
حالا در سعادت آباد با فیلمی مواجه هستیم که هم فوق العاده اجتماعی است، و هم در خصوص ظرافت های روابط زن و مرد بی نهایت باریک بین است. عجیب تر و مهم تر از همه اینکه این بعد اجتماعی و این باریک بینی را با لحنی کاملاً متوازن و معتدل بیان می کند. به اندازه حرف می زند. در پایان سعادت آباد نه همدردی سوزناک و رقت باری نسبت به شخصیت اصلی پیدا می کنیم، نه دربند این هستیم که بدانیم حقیقت چیست و فردا چه خواهد شد. آنچه به دست آورده ایم فقط تصویر شدن لحظاتی ناب از زندگی انسان، مثل لحظه ای که وقت خوردن یک قرص یاد توصیه دوستی می افتیم و از مصرف آن منصرف می شویم نیست؛ بلکه یک آگاهی بزرگ است از چیزیکه دور و بر ما می گذرد و ما هم بارهاابعادی از آن را تجربه کرده ایم ولی شاید هرگز به آن اهمیتی نداده ایم. نمی دانم این «آگاهی» چقدر در سینما ارزش دارد؟ اما می دانم هیچ فیلمی تا امروز نتوانسته مثل سعادت آباد ما را به آن نزدیک کند.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
استرداد
نقد اول:آزاده کریمی

فیلم استرداد فیلمی بود که در جشنواره فجر خوش درخشید و به عنوان بهترین فیلم انتخاب شد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد رانیز حمید فرخ نژاد برای بازی در این فیلم دریافت کرد در ادامه بررسیاین فیلم می پردازیم ...
بعد از چند سال بالاخره در سینمای ایران شاهد فیلمی تاریخی و جذاب بودیم. پیش از نمایش فیلم سینمایی «استرداد» به کارگردانی علی غفاری ذهنیت عمومی بر این باور بود که با وجود صرف هزینه‌ میلیاردی با اثری قابل تامل روبه‌رو نخواهیم شد، اما با مشاهده تیتراژ ابتدایی فیلم تماشاگر خود را درموقعیت تماشای یک اثر متفاوت و جذاب پیدا می‌کند.
«استرداد» توانست مخاطب سخت پسند و جدی سینما را در برج میلاد تاآخر روی صندلی نگه دارد و در مواردی هم از سر شوق صدای دست‌زدن‌ها و تشویق هم شنیده می‌شد.
اگر چه سینمای ایران پس از مرحوم علی حاتمی، کمتر فیلم تاریخی مخاطب پسند به خود دید، ولی با «استرداد» می‌توان ادعا کرد که با یک اثر واقعا فاخر و در عین حال جذاب روبه‌رو هستیم.
این فیلم که موضوع استرداد طلاهای ایران از روسیه در جنگ جهانی دوم را به تصویر می‌کشد، یک ماه در مسکو، یک ماه ونیم در تهران و 20 روز هم در بندر انزلی فیلمبرداری شده است و به گفته غفاری جزو معدود پروژه‌هایی بود که اجازه فیلمبرداری در کاخ کرملین را پیدا کرد.
این فیلم علاوه بر حفظ واقعیت تاریخی، به جنبه‌های دراماتیک هم توجه نشان داده است و پیچیدگی خط قصه که ابتدا به نظر ساده می‌رسد، چندپهلو بودن مفاهیم و بی‌اطمینان کردن تماشاگر حتی به شخصیت اول فیلم، نکاتی است که بخوبی پرداخت شده است. در «استرداد» کمتر از دیگر فیلم‌های تاریخی معاصر شاهد شعار زدگی و اغراق‌ بیهوده هستیم.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  ویرایش شده توسط: ellipseses   
مرد

 
به تصویر کشیدن شخصیت‌هایی چون استالین و اشرف پهلوی (که بازیگرانشان شباهت قریبی به شخصیت‌های واقعی دارند)، کمتر از هر اثر دیگری توی ذوق تماشاچی می‌زند.
تمهید استفاده از دوبله برای بازیگر نقش اصلی زن، به جای آموختن دستو پا شکسته زبان فارسی به او و روانی بازی بازیگران خارجی و یکدست بودن همه بازیگران از دیگر نکات مثبت این اثر است و در نهایت باید گفت «استرداد» در طرح مفهوم وطن‌پرستی و تصویر یک مقطع تاریخی مهم، بیش از همیشه جای خالی فیلم‌های تاریخی با پرداخت خوب و مخاطب پسند را به ما یادآوری می‌کند.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
صفحه  صفحه 5 از 12:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  12  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

نقد هفتگی فیلمهای سینمای ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA