ارسالها: 2517
#31
Posted: 19 Mar 2013 03:26
به بهانه اولین سالگرد پرواز غم انگیز استاد مسلم ساز سه تار
28 اسپند ماه سالروز وفات استاد ذوالفنون گرامی باد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#32
Posted: 19 Mar 2013 04:11
28 اسپند ماه سالروز وفات استاد ذوالفنون گرامی باد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#33
Posted: 19 Mar 2013 04:12
یادی از استاد جلال ذوالفنون خالق اثر آتش در نیستان.
روحش شاد و یادش گرامی
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#34
Posted: 19 Mar 2013 04:14
استاد جلال ذوالفنون را بايد شناسنامه سه تار ايران دانست. وي عمر74ساله خود را وقف نواختن سه تار و آموزش آن كرد
روحش شاد و یادش گرامی
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#35
Posted: 19 Mar 2013 04:17
ﻫﻤﻪ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻝ ۹۱ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ
..................................................................
ﺳﺎﻝ 91ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻫﻨﺮﯼ ﺳﺎﻝ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺳﺎﻝ ۹۱ ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ۸۷ ﭼﻬﺮﻩﯼ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﻫﻨﺮﯼ
ﻭ ﺍﺩﺑﯽ ﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﻧﻘﺎﺏ ﺧﺎﮎ ﮐﺸﯿﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﻬﻢ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻭ
ﺗﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ
ﻫﻤﭽﻮﻥ" ﺣﻤﯿﺪ ﺳﻤﻨﺪﺭﯾﺎﻥ، ﻫﻤﺎﯾﻮﻥ ﺧﺮﻡ، ﺍﯾﺮﺝ ﻗﺎﺩﺭﯼ، ﺟﻼﻝ ﺫﻭﺍﻟﻔﻨﻮﻥ،
ﺷﺎﭘﻮﺭ ﻗﺮﯾﺐ، ﻋﻠﯽ ﮐﺴﻤﺎﯾﯽ، ﻓﻬﯿﻤﻪ ﺭﺍﺳﺘﮑﺎﺭ، ﺟﺎﻫﺪ ﺟﻬﺎﻧﺸﺎﻫﯽ،
ﻓﺮﯾﺪﻩ ﻻﺷﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺑﻬﻨﺎﻡ" ... ﺑﺮﺍﯼ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻨﺮ
ﺩﺭﺩﻧﺎﮎﺗﺮ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺍﯾﻠﻨﺎ، ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۹۱، ۳۱ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻭ ﺗﺎﺗﺮ، ۱۶
ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﻋﺮﺻﻪ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ، ۱۸ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﻨﺮﻫﺎ ﺗﺠﺴﻤﯽ، ۶
ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﺣﻮﺯﻩ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻭ ۷ ﻣﻨﺘﻘﺪ ﻭ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮ ﻫﻨﺮ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪﺍﻧﺪ.
ﺍﺳﺎﻣﯽ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻃﯽ ﺳﺎﻝ ۹۱ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪﺍﻧﺪ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ
ﺭﺷﺘﻪﻫﺎﯼ ﻫﻨﺮﯼ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺫﯾﻞ ﺍﺳﺖ:
1.(ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻭ ﺗﺌﺎﺗﺮ ، ﺑﺎﺯﯾﮕﺮ، ﻣﺪﯾﺮﺗﻮﻟﯿﺪ،
ﺩﻭﺑﻠﻮﺭ، ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ ۳۱ ﻧﻔﺮ)
ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥﻧﮋﺍﺩ، ﺍﻣﯿﺮ ﺑﺪﺭ ﻃﺎﻟﻌﯽ، ﺍﻣﯿﺮ ﻫﻮﺷﻨﮓ ﻗﻄﻌﻪ ، ﺍﯾﺮﺝ ﻗﺎﺩﺭﯼ ، ﺍﯾﺮﻥ ﺯﺍﺯﯾﺎﻧﺲ، ﺍﯾﻠﻮﺵ ﺧﻮﺷﺎﺑﻪ ، ﺑﻬﺮﻭﺯ ﻣﺴﺮﻭﺭﯼ ، ﭘﺮﻭﯾﻦ ﺩﺧﺖ ﯾﺰﺩﺍﻧﯿﺎﻥ،ﺣﻤﯿﺪ ﺳﻤﻨﺪﺭﯾﺎﻥ ، ﺭﺿﺎ ﺣﺎﺟﯿﺎﻥ، ﺭﺿﺎ ﻣﺸﺎﯾﺨﯽ، ﺳﺘﺎﺭ ﺩﺍﺩﺍﺵﭘﻮﺭ، ﺷﺎﭘﻮﺭ ﻗﺮﯾﺐ، ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻮﺗﯿﻤﺎﺭ ، ﻋﻠﯽ ﮐﺴﻤﺎﯾﯽ، ﻋﻠﯽ ﻧﺠﻔﯽ، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻃﺎﻫﺮﯼ ، ﻓﻬﯿﻤﻪ ﺭﺍﺳﺘﮑﺎﺭ ، ﻗﺎﺳﻢ ﺍﺻﻐﺮﯼ، ﻣﺠﯿﺪ ﻣﯿﺮﺯﺍﯾﯿﺎﻥ، ﻣﺤﻤﺪﺣﺴﻦ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ، ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺑﻬﻨﺎﻡ ، ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻓﻘﯿﻪ، ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺍﺧﻀﺮﭘﻮﺭ، ﻣﻬﺪﯼ ﮐﯿﺨﺎﯾﯽ، ﻣﯿﺮﻣﺤﻤﺪ ﺗﺠﺪﺩ، ﻧﺎﺩﯾﺎ ﺩﻟﺪﺍﺭﮔﻠﭽﯿﻦ، ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﻌﺪﺍﻟﻬﯽ،ﻫﺪﯾﺶ ﺑﯿﮕﺪﻟﯽ ﺷﺎﻣﻠﻮ ، ﺣﻤﯿﺪ ﺣﻤﺰﻩ
ﺍﺑﯿﺎﺯﻧﯽ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﺑﺎﻭﻧﺪ...
2.(ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ، ﺁﻫﻨﮕﺴﺎﺯ، ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ، ﻧﻮﺍﺯﻧﺪﻩ،
ﺭﻫﺒﺮ ﺍﺭﮐﺴﺘﺮ ۱۶ ﻧﻔﺮ)
ﺍﮐﺒﺮ ﻟﻘﺎ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ،ﺍﻣﯿﺮﺣﺴﯿﻦ ﻣﻠﮏ ﻧﻮﺍﺯﻧﺪﻩ ﻭﯾﻮﻟﻮﻥ. ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺳﺎﺭﻧﮓ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ، ﺣﺴﻦ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﻧﻮﺍﺯﻧﺪﻩ ﻧﯽ ، ﺣﺴﯿﻦ ﺳﻤﻨﺪﯼ ﺩﻭﺗﺎر ﻧﻮﺍﺯ. ﺳﺮﺍﺟﺪﯾﻦ ﺑﺎﺷﻘﺮﻩ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺗﺮﮐﻤﻦ، ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺳﺮﻭﺭ ﺍﺣﻤﺪﯼ ﺩﻭﺗﺎﺭ ﻧﻮﺍﺯ،ﻓﺮﺝ ﺍﻟﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ ﺩﻭﺗﺎﺭﻧﻮﺍﺯ، ﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﭘﻮﺭﺭﺿﺎ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﯿﻠﮑﯽ، ﻗﺎﺳﻢ ﺟﺒﻠﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ،ﻣﺤﻤﺪ ﺑﯿﮕﻠﺮﯼﭘﻮﺭ ﺁﻫﻨﮓ ﺳﺎﺯ، ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺭﻭﺡ ﺑﺨﺶ ﻧﻮﺍﺯﻧﺪﻩ ﺗﺌﺎﺗﺮ، ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﮔﺮﮔﯿﻦﺯﺍﺩﻩ ، ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﯽ ﺷﺮﻓﺎﯾﯽ ، ﻣﻼﻏﻼﻣﺤﺴﯿﻦ ﺍﻓﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﻫﻤﺎﯾﻮﻥ ﺧﺮﻡ...
3.(ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﻨﺮﻫﺎﯼ ﺗﺠﺴﻤﯽ،ﺧﻮﺷﻨﻮﯾﺲ، ﻧﻘﺎﺵ ۱۸
ﻧﻔﺮ)
ﺍﺑﺎﺻﻠﺖ ﺻﺎﺩﻗﯽ ، ﺑﻬﻤﻦ ﯾﻮﺳﻔﯿﺎﻥ ، ﺑﯿﮋﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺷﺮﯾﻒ ، ﺟﻤﺎﻝﺍﻟﺪﯾﻦ ﺧﺮﻣﯽﻧﮋﺍﺩ ،ﺟﻬﺎﻧﺒﺨﺶ ﺻﺎﺩﻗﯽ، ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ﺳﺮﻣﺴﺖ ، ﻓﺨﺮﯼ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ، ﻓﺮﯾﺪﻩ ﻻﺷﺎﯾﯽ ، ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ ﺷﺎﻫﯿﻦ ﻓﺮ، ﻣﺤﻤﺪ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ، ﻣﺤﻤﺪﻓﻮﺍﺩ ﻧﺠﻒﺯﺍﺩﻩ ﺧﻮﯾﯽ، ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺟﻮﺍﺩﯼﭘﻮﺭ، ﻣﻨﺼﻮﺭﻩ ﺣﺴﯿﻨﯽ ، ﻣﻬﺘﺎﺏ ﻧﻮﺭﻭﺯﯼ ، ﻫﻮﺷﻨﮓ ﺯﺭﺍﻓﺸﺎﻥ، ﻫﻮﺷﻨﮓ ﺻﺎﻧﻌﯽ ، ﺑﻬﺮﻭﺯ ﺍﺣﻤﺪﯼ ﻭ ﺍﺩﯾﮏ ﻧﯿﺎﺯﯼ
4.(ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ، ﺷﻌﺮﺍ ﻭ ﺍﺩﺑﺎﯼ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ ۶ ﻧﻔﺮ)
ﺍﺻﻐﺮ ﺍﻟﻬﯽ ، ﺍﺻﻐﺮ ﺣﺎﺝ ﺣﯿﺪﺭی، ﺣﺴﻦ ﺍﺣﻤﺪﯼ ﮔﯿﻮﯼ ، ﺧﻠﯿﻞ ﻋﻤﺮﺍﻧﯽ، ﺳﯿﺪﺍﻣﯿﺮ ﻣﺤﻤﻮﺩ، ﻣﺤﻤﻮﺩ ﮔﻼﺏ ﺩﺭﻩﺍﯼ
5.(ﻣﻨﺘﻘﺪﺍﻥ، ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ ۷ ﻧﻔﺮ)
ﺍﯾﺮﺝ ﺯﻫﺮﯼ ، ﭘﺮﺗﻮ ﺍﺷﺮﺍﻕ ، ﺟﺎﻫﺪ ﺟﻬﺎﻧﺸﺎﻫﯽ، ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﮐﯿﺶ ، ﻗﻤﺮ ﺁﺭﯾﺎﻥ، ﻣﺮﺗﻀﯽ ﺛﺎﻗﺐ ﻓﺮ ﻭ ﻧﻮﺷﯿﻦ ﺩﺧﺖ ﻧﻔﯿﺴﯽ...
******************************************
"یاران موافق همه ازدست شدند درپای اجل یکان یکان پست شدند"
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#36
Posted: 19 Mar 2013 04:26
مختصری در سازشناسی و شاخه بندی سازها:
***********************************
مردم نقاط گوناگون جهان از سازهايی استفاده می کنند که از نظر ساخت و رنگ صوتی با يکد يگر تفاوت بسيار دارند, ساز را مي توان به عنوان هر مکانيسمی- جز صدای انسان- که صدای موسيقايی توليد مي کند تعريف کرد. محبوبيت سازها بسته به ذوق و سليقه ی موسيقايی و نيز مقتضيات زمان است. امروزه فقط گروهي از سازهای شناخته شده کاربرد دارند. از سوی ديگر, توجه و علاقه به موسيقی ادوار پيشين سبب احيای سازهايی شده است که مدت ها به دست فراموشی سپرده شده بودند .
به صورت کلی تعداد سازها بسيار زياد و نامحدود است , به طوريکه نمي توان بدون دسته بندی کردن آنان حتی سازهای مهم تر را شناخت. در اين دسته بندی سازها در چند رده ی مختلف قرار مي گيرند :
الف- سازهايي که توليد صوت در آن ها توسط سيم يا زه صورت می گيرد. اين دسته خود به چند دسته ی کوچک تر تقسيم مي شوند .
1 ) دسته ای که سيم به وسيله ی کشيدن زخمه زدن با انگشت يا با مضراب توليد صوت می کند مانند: تار ، گيتار و غيره ( سازهای زهی زخمه ای)
2 ) دسته ای که سيم به وسيله ی کشيدن آرشه صوتی حاصل می کند مانند: ويولن, کمانچه, و غيره ( سازهای زهی آرشه ای )
3 ) دسته ای که با کوبيدن به وسيله ی چکش مانندی بر روی سيم صوتی از آن حاصل می شود مانند: سنتور ( سازهای زهی کوبشی)
(4 دسته ای که کوبيدن( چکش ) روی سيم, به وسيله ای مکانيکی انجام مي گيرد, مانند پيانو. ( سازهای زهی شستی دار )
توضيح: ( زهی ها در ميان تمام گروه های سازی دارای بيشترين تنوع صوتی و پهناورترين گستره بيانی هستند . رنگ های صوتی آن ها گوناگون, وسعت های صوتشان بزرگ و توانايی های ديناميکی آن ها بسيار فراوان است. نوازندگان زهی مي توانند صداهایی درخشان و چالاک يا کندآهنگ و لرزانی ايجاد کنند؛ آن ها قادرند به ظرافت و لطافت يک آواز خوان, صداها را مهار کنند. نقش سازهای زهی در آثار ارکستری بيش از هر گروه ديگری از سازها است. نوای سازهای چهارگانه ی زهی حتی با وجود رنگ های صوتی متفاوت به زيبایی درهم می آميزد . )
ب- سازهایی که صوت در آن ها در نتيجه ی دميدن هوا حاصل می شود, اين دسته نيز به نوبه ی خود به چند دسته ای کوچک تر تقسيم می شود :
1 ) دسته ای از سازها که از جنس چوب يا ( آبنوس)ساخته شده اند ( سازهای بادی چوبی ) ( هر چند در سده ی بيستم فلوت و پيکولو را از فلز ساختند) توضيح : بادی های چوبی همگی در طول بدنه ی خود دارای سوراخ های کوچکی هستند که با انگشت يا بالشتک هایی, که به وسيله ی شستی های ساز به حرکت در مي آيند, باز و بسته می شوند. نوازنده, با باز و بسته کردن اين سوراخ ها, طول ستون هوای نوسان کننده را تغيير می دهد و به اين ترتيب صداهایی با زير و بم متفاوت ايجاد می کند . توجه شود که رنگ صوتی ويژه ی هر ساز بادی چوبی تا حّد زيادی از روش ايجاد نوسان در آن ها نشات می گيرد. همچنين لازم به ذکر است که بعضی از اين نوع سازها دوزبانه و بعضی ديگر يک زبانه دارند. ( زبانه يک يا دو قطعه ی کوچک پلاستيک است که در جلوه ی دهنی ساز قرار می گيرند . )
انواعی از سازهای بادی چوبی عبارتند از : پيکولو , فلوت, اُبوا, کُرآنگله, کلارينت باس, باسون, کُنترباسون و ...
2 ) دسته ای از سازها که از جنس مس, برنج يا حتی نقره ساخته شده اند, مانند تروميت, ترومبون و ... ( سازهای بادی برنجی )
توضيح : بادی های برنجی سازهایی پرقدرتند؛ هنگامی که قوی بنوازند, بقيه ی ارکستر را از راه به در می کنند. اين سازها در لحظه های اوج موسيقی و در ارائه ی عبارت های قوی و قهرمانی به کار گرفته می شوند. سرعت اجرایی بادی های برنجی از سرعت اجرایی اغلب زهی ها و بادی های چوبی کمتر است و نيز کمتر به عنوان تک نواز به کار گرفته می شوند. اين سازها اغلب يادآور مارش يا مراسمی هستند که در فضای باز برپا می شود. آن ها طی سده های متمادی سازهایی ساده و فقط قادر به ايجاد صداهایی معدود بوده اند و بيشتر براي ابلاغ علامت های نظامی, در آيين های مذهبی يا نواختن نواهای شکار به کار می رفته اند .
3 ) دسته ای از سازها که , مانند پيانو, دارای شستی هستند و حصول صوت يا دمش هوا به وسيله ای مکانيکی يا الکتريکی انجام می گيرد , مانند: ارگ, آکاردئون و غيره ( سازهای شستی دار دار بادی )
پ- سازهايی که صوت در آن ها در نتيجه ی کوبيدن حاصل می شود. تعداد و انواع اين سازها بسيار زياد است و به طور کلی همه را جزو ( سازهای ضربی ) به حساب می آورند. از انواع آن عبارتند از :
-1 دسته ای که بر روی آن ها پوست کشيده شده و با دست يا چوب, برآن می کوبند, مانند: تيمپانی, نقاره, دايره و ...
2 - دسته ای که بر هر دو سطح بالائی و پائين پوست کشيده و خود ساز را به شکل استوانه ساخته اند, و با دست يا چوب به يک يا هر دو طرف می کوبند, مانند: دهل, طبل بزرگ نظامی, طبل کوچک و ...
3 -دسته ای چند, که ساز در اساس از دو تکه چوب بر روی تيغه های فلزی زنگوله و غيره اصواتی مخصوص و زنگوار حاصل می شود .
توضيح: سازهای کوبه ای مدت ها فقط برای تاکيد بر ريتم و نيز برجسته کردن لحظه های اوج موسيقی به کار گرفته می شوند, اما از حدود 1900 اين سازها در برابر زهی ها, بادی های چوبی و بادی های برنجی به ايفای نقشی کمتر حاشيه ای و بسيار متفاوت با گذشته پرداختند و آهنگسازان سده ی بيستم در بهره گيری از رنگ های صوتی سازهای کوبه ای بسيار مشتاق بوده اند و گاه برای نماياندن اين اشتياق آثار ويژه ی سازهای کوبه ای ساخته اند که يونيزاسيون ( 1931 ) اثر ادگاروارز ، نمونه ای از آن هاست. ناگفته نماند که موسيقيدانان جاز و راک سازهای کوبه ای را تمام و کمال به کار گرفته اند که از آن ها می توان به سازهای مثل جيرو , ماراکاس, دو قطعه چوب به هم زدنی و بونگو برای رقص و کنسرت اشاره کرد. با اين همه و با تجربه های کاوشگرانه ی اخير در استفاده از توانایی های اين سازها موسيقيدانان غربی به قدرت نسبت به کاربردهای بسيار متنوع و گوناگون کوبه ای ها, مانند آن چه در موسيقي آفريقا و آسيا ديده می شود, گرايش نشان داده اند؛ در موسيقی آسيايی, دگرگونی های ظريف ريتم, رنگ آميزی و ديناميک به شيوه ای خيال انگيز به کار گرفته می شوند .
ت- سازهای الکترونيک/ ساز الکترونيک سازی است که صدا را به روش های الکترونيک ايجاد يا تقويت می کند. اختراع اولين نمونه های اين سازها به 1904 باز می گردد, اما از دهه ی 1950 به بعد تاثيری چشمگير بر موسيقی داشته اند. امروزه تکنولوژی الکترونيک و تکنولوژی کامپيوتر به سرعت پيشرفت کرده ، پيوسته متحول شده و به گونه ای فزاينده در هم آميخته شده اند. سازهای تقويت شده مانند پيانو, ارگ و گيتار الکتريکی و نيز سینتی سايزر, کامپيوتر و يا ( ترکيب ) تمام آن ها از جمله سازهای الکترونيکی هستند که براي اجرا و ساخت موسيقی به کار مي روند .
در انتها رايج ترين سازها را بر اساس هويت ايرانی و يا غربی بودنشان و با توجه به دسته بندی های فوق نام می بريم :
الف- سازهای ايرانی: - زهی زخمه ای : تار, سه تار , عود, دوتار, تنبور, رباب, قانون
- زهی کوبه ای : سنتور
- زهی آرشه ای: کمانچه, قيچک
- سازهای بادی: ني, سرنا, کرنا, دوزَله , بالابان
- سازهای ضربی: تمبک, دُهُل, دايره, نقاره , گَوَرگِه
ب- سازهای غربی :
- سازهای آرشه ای: ويولن, ويولن آلتو ( ويولا ), ويولنسل, کنترباس .
- سازهای بادی چوبی: فلوت پيکولو ( کوچک), فلوت , قره نی( کلارينت), قره نی باس ( کلارينت باس), ابوا, کرآنگله, فاگوت, کنتر فاگوت , ساکسوفون
- سازهای بادی برنجی: ترومبت, کر, ترومبون, توبا ,
- سازهای ضربی ( کوبی ): تيمپانی, طبل بزرگ, طبل کوچک, سنج, مثلث, دايره زندگی, قاشقک, تام تام ( کَنگ), گيسلوفون .
- سازهای ديگر: پيانو, ارگ, هارپ, گيتار, آکوردئون , ساز دهنی, ملوديکا .
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#37
Posted: 19 Mar 2013 04:37
پرندگان وموسیقی
..................................................................
ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﮐﻬﻦ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻭ
ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ ﻣﻨﺸﻌﺐ ﺍﺯ ﺍﺻﻮﺍﺕ ﻃﺒﯿﻌﺖ
ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺁﻭﺍﯼ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺵ ﺁﻫﻨﮓ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺑﺎ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺩﺭ
ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﮐﻬﻦ ﺍﺳﺎﻃﯿﺮﯼ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺘﻮﻥ ﺍﺩﺑﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ
ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺵ ﻧﻮﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﺮﺩ، ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﻗﻮ،
ﻗﻤﺮﯼ ﻭ ... ،ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﻥ ﻗﻘﻨﻮﺱ، ﺳﯿﻤﺮﻍ، ﺳﺎﻧﮓ و......
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#38
Posted: 21 Mar 2013 01:40
shakaat: یه عکسی ازش دیدم خم شده بود دست استاد رو بوسیده بود
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#39
Posted: 21 Mar 2013 01:48
سازشناسی شماره 1:
*تار*
تار از جمله سازهای زهی مضرابی است که در ساخت آن از چوب، پوست، استخوان، زه، استفاده میشود.
تار یکی از مهمترین سازهای موسیقی کلاسیک (سنتی) ایران است و از حدود 200 سال پیش، از آن به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی ایرانی نام برده شده است.
طول کلی این ساز حدود 95 سانتی متر است. نوازنده تار ایرانی در حالت نشسته ساز را به صورت افقی روی ران پا قرار میدهد، به طوری که دسته تار طرف چپ و کاسه طنینی طرف راست نوازنده قرار گیرد.
نوازنده سر انگشتهای دست چپ را روی دستانهایی که در طول دسته تار بسته شده است حرکت میدهد و با مضرابی که در دست راست دارد به سیمها زخمه میزند.
تار از اواسط قرن ۱۸ میلادی با شمایل کنونیاش شناخته شده است. دستهای بلند متصل به کاسهای دو تکه (کاسه و نقاره) است که از کندهکاری در چوب درخت توت درست شده و لایه نازکی از پوست روی کاسهها کشیده شده است.
در قسمت دسته ۲۶ تا ۲۸ پرده قابل تنظیم وجود دارد. تار دارای 6 سیم از جنس فلز بوده و در ۳ دسته ۲ تایی روی آن کشیده شده است و بهوسیله مضراب (زخمهای از جنس برنج) نواخته میشود.
روی کاسه و نقاره تار پوست کشیده شده و خرک تار بر پوست کاسه تکیه کرده است. قسمت نقاره در انتهای بالائی به دسته (گردن) متصل شده است.
دسته تار بلند (45 تا 50 سانتیمتر) است و بر کنارههای سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسباندهاند.
دور دسته، دستانها (پردههائی عمود بر طول آن با فواصل معین) بسته شده، قطر هر دستان در اصوات اصلی دستگاههای موسیقی ایرانی، کمی بیشتر از اصوات گذرا و کم اهمیتتر این موسیقی است.
جعبه گوشی (سر) در انتهای بالائی دسته قرار گرفته و از هر طرف 3 گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شده است.
سیمهای 6 گانه عبارتند از: 2 سیم سفید (پائین) که همصدا کوک می شوند، 2 سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (به نام«زیر») و یک سیم زرد (بم) که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک میشوند.
فاصله سیمهای همصوت سفید، نسبت به سیمهای زرد غالباً «چهارم» و سیمهای سفید نسبت به سیم بم معمولاً فاصله اکتاو یا هفتم را تشکیل میدهند.
تار با مضرابی کوچک از جنس برنج به طول تقریبی 3 سانتیمتر نواخته میشود، در قسمتی از نصف طول مضراب، برای آن که در دستهای نوازنده راحت قرار گیرد، با موم پوشیده شده است.
قسمتهای مختلف تار عبارتند از:
کاسه طنینی: این کاسه از چوب یک تکه در دو حجم تو خالی (یکی بزرگتر و یکی کوچکتر) ساخته شده . قسمت بزرگ را کاسه و قسمت کوچک را نقاره میگویند. روی دهانههای باز کاسه و نقاره پوست میکشند. خرک را روی پوست کاسه قرار میدهند. جنس چوب این کاسهها معمولا از چوب درخت توت است.
پوست: پوست تار از قسمت نازک پوست چهار پایانی مثل بره و بز تهیه میشود.
خرک: خرک معمولا از جنس استخوان به کار رفته در روی دسته شیطانک به طول تقریبی 5 و ارتفاع 2 سانتی متر ساخته میشود که با دو پایههای کوچک خود روی پوست کاسه قرار میگیرد. سیمها هر یک جداگانه بر روی شیارهای کوچک خرک قرار میگیرند.
دسته: دسته تار از چوبهای سخت مانند گردو یا توت به صورت لولهای توپُر به طول تقریبی 50 و قطر 4 سانتی متر ساخته میشود. دستانها(پرده) با فواصل معین روی آن بسته میشوند.
سر پنجه و گوشی: سر پنجه یا جعبه کوک (جعبه گوشی) در ابتدای دسته قرار گرفته و 6 عدد گوشی روی آن نصب میشوند و بوسیله آن، سیمها کوک میشوند.
شیطانک: قطعه استخوانی باریک و کم ارتفاع است. عرض آن به اندازه عرض دسته تار و ارتفاعش دو میلی متر است و دارای شیارهای کم عمقی است که سیمها هر یک از درون یکی از شیارها میگذرد و به طرف گوشی میروند.
مضراب: مضراب قطعه ای است فلزی معمولا از جنس برنج، به طول تقریبی 3-4 سانتی متر و نیمی از طول آن که در دست نوازنده قرار میگیرد با موم پوشیده میشود.
سیمها: تار دارای 6 سیم است که سیمهای اول و دوم از جنس فلزی سفید رنگ، سیمهای سوم و چهارم از جنس برنج، سیم پنجم(واخوان) فلز سفید رنگ و سیم ششم (بم) از جنس فلزی زرد رنگ است.
تار قبلا 5 سیم داشته و درویش خان نوازنده بزرگ تار سیم ششم را با الهام از سیم چهارم سه تار بدان افزوده است.
طنین صدای تار بدلیل وجود پوست دلنشینی و گیرایی خاصی داشته لیکن بدلیل انقباض و انبساط بسیار تحت تاثیر دمای محیط بوده و بر صدا و کوک ساز تاثیر گذار است و ثابت ماندن دمای مکان نوازندگی در صوت سازهای پوستی تاثیر بسزا دارد.
در مکتب تارنوازی معاصر ایران دو مکتب درویش خان و شهنازی قابل ذکرند که مکتب درویش خان شیرین با مضرابهای آهسته و دلنشین بوده و در مکتب شهنازی تکیه بیشتر بر تکنیک و مضرابهای سریع می باشد.
از اساتید بزرگ تار می توان:استادان لطف الله مجد،فرهنگ شریف،هوشنگ ظریف،حسین علیزاده،محمدرضا لطفی را نام برد لیکن خداوندگار جاودانه تار که باید همیشه نامش را جدا و تنها ذکر کرد استاد بزرگوار جلیل شهناز می باشد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#40
Posted: 21 Mar 2013 01:59
سخنی در باب تاریخچه ساز تار:
****************************************************
همان گونه که از دوران قدیم تا زمان حاضر شاهد هستیم توجه به ساز و سازنده آن و روند تکامل آن مد نظر نوازندگان موسیقی ایرانی نبوده و نیست و تنها معدودی از نوازندگان به این مهم توجه داشته و دارند به دلیل همین طرز نگاه، هیچ سند کتبی و تصویری از روند اختراع و تکامل هیچ یک از سازها وجود نداشته و با این که تار سازی بسیار جدید در مقایسه با دیگر سازهای اجرایی انواع موسیقی سنتی در منطقه خاور میانه و آسیای میانه است کمبود منابع و ماٌخذ درباره آن مشهود است. صد البته دنبال کردن مدارک و تصاویر در مینیاتورها و کتب و رسالات قدیم را برعهده محققان میدانیم تنها با دقت در شکل تار میتوان دریافت که این ساز بدرستی و با دقت کامل طراحی و ساخته شده است و حتی نمونه ای از فرم سرپنجه ای به صورت سرپنجه تار و فرم کاسه دو قسمتی آن به این شکل درهم تنیده شده و پیچیده در سازهای قدیم دیده نمی شود.
فارغ از فرضیه های گوناگونی که تا کنون در مورد ساخت تار به صورت فعلی ارائه شده است و عده ای آن را برگرفته از تنبور و بعضی قیچک و یا رباب را منشاء آن داسته اند، به نظر نگارنده می رسد که فرم تار با الهام از انواع سازهای دوکاسه ای قدیمی تر و ترکیب با فرم اصلی ساز عود گرفته شده است.
با نگاهی موشکافانه تر، می توان به فرم های دیگری از شکل عود، حتی در شکل دهانه و نقاره تار پی برد و حتی فرم کاسه عود را در قسمت زیرین پشت کاسه تار دید. طول سیم مرتعش نیز در تار هم اندازه با عود انتخاب شده است. شکل تار در نقاشی های دوره صفویه دیده نمی شود و در مینیاتوری که در دوره زندیه کشیده شده است و تاریخ آن مربوط به سال ( ۱۷۷۰ م ) است، اولین تصویر از شکلی بسیار نزدیک به تار فعلی دیده می شود. روح الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشته است همچنین گویند: « شخصی به نام رضاءالدین شیرازی شش تار را اختراع کرده است ».عده ای از استادان قدیم از جمله استاد نورعلی خان برومند نیز منشاء تاریخی تار را از شیراز میدانستند و در میان مردم عادی نیز رایج است که تار پارسی را تار شیرازی می نامند. شنیده ایم که افرادی با دیدن جعبه تاری در دست می پرسند که آیا تار شیرازی است یا آذری؟ جالب این که در آذربایجان شخصی به نام میرزا صادق اسداغلو در حدود یک قرن پیش تغییرات وسیعی به روی تار شیرازی انجام داده و در کتابی که از او در دست است روند این تغییرات را با دقت تمام و دلایل اجرایی آن اعم از تغییر شکل کاسه و پهن کرده دسته و اضافه کردن سیم و غیره تک به تک قید کرده است. به گفته آقای ژان دورینگ محقق برجسته موسیقی بعضی از استادان نوازنده قدیم آذربایجان این تغییرات را قبول نداشته و با تار شیرازی به نوازندگی می پرداختند. ساز فعلی ما نیز در طول دو قرن اخیر مسلماً تغییرات زیادی کرده است ولی بی شک می توان گفت این هر دو فرم تار از یک منشاء و مبداء نشات گرفته است.
تار در دوره قاجار
اگر از فاصله زمانی اختراع تار قرنی گذر کنیم به علت نبودن سند و حتی باقی نماندن تار از دوران اولیه تار، به دوره قاجار که عمدتا منظور دوره طولانی، پرثبات و پربار ناصرالدین شاه قاجار است می رسیم. خوشبختانه اسناد زیادی از آن دوران به جا مانده است. و مهم تر آن که هنوز تارهای سلامت و شاخصی از سازهای نوازندگان این دوره در اختیار ما هست. مشخصات تار این دوره به طور اختصار وزن کم، حجم کم، ابعاد کوچکتر از نظر طول ارتفاع و عرض است. مهم ترین خصوصیت این تارها قابلیت استفاده از آن بصورت نوازندگی بر روی سینه است که با تارهای فعلی عملا امکان ندارد. بخاطر این طرز نوازندگی سازندگان ساز می باید ارتفاع و وزن کمتری برای ساز در نظر می گرفتند.
شاخص ترین سازنده تار در این شیوه استاد فرج الله است که بصورت عامیانه او را « اوس فرج »می نامیدند. تار استاد فرج الله وزنی در حدود ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ گرم دارد و ارتفاع کاسهٌ آن کمتر از ۱۹ سانتیمتر است عرض دسته ۳۳ میلیمتر و ۴ میلیمتر از سازهای فعلی باریک تر است که پنج سیم بودن این تارها این مسئله را توجیه می کند.
گفته می شود که در دوران ناصرالدین شاه و به فرمان او دارالصنایعی برای گردآوردن همه صنعتگران برجسته، در محلی در جنوب شرقی سبزمیدان، در کاروانسرایی که هنوز نیز به نام « سرای دارالصنایعی» نامیده می شود، تاسیس شد و استاد فرج الله و حاج طایر، سازنده مشهور سه تار در این محل به فعالیت مشغول شدند،استاد فرج الله معاصر ازنوازندگان مشهور دربار بوده است و قطعا باید سازهای او در دوره خودش نیز شاخص و دارای کیفیت بالایی بوده باشد که مورد استفاده استادان نوازنده قرار می گرفته است. از لحاظ کیفیت صدایی نیز چنانکه در اجرای تار میرزا حسینقلی شنیده می شود دارای صدای گرم و تاحدی زنگ کم اما پرقدرت و شفاف است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7