انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 7 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین »

موسیقی سنتی ایرانی


مرد

 
تصویر:مقبره استادبزرگ ضرب حسین تهرانی!!
.......................................




داستانی ازحسین تهرانی
"ﭼﻪ ﺯﺟﺮﻫﺎ ﮐﺸﯿﺪﯾﻢ"
ﺣﺴﯿﻦ ﺗﻬﺮﺍﻧﯽ ﮔﻔﺘﻪ :ﺿﺮﺏ ﮔﯿﺮ ، ﺗﻮ ﺳﺮﯼ ﺧﻮﺭ
ﺑﻮﺩ ﻣﺜﻼ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺟﺎﯾﯽ ، ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ
ﻧﺎﻫﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ ! ﺗﻮﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﭘﯿﺶ ﻣﻬﻤﺎﻥ ، ﺿﺮﺏ
ﮔﯿﺮ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ . ﮐﺴﺮﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ . ﺿﻤﻨﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮﯼ
ﺳﺎﺯ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯿﻢ ، ﺳﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﯾﻢ ، ﺗﻮﯼ ﻣﻨﺰﻟﺶ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﯾﻢ، ﺳﺒﺰﯼ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺨﺮﯾﻢ ! ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﻫﻢ ﺳﺎﺯ ﺯﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﺗﺎﻕ . ﻗﺪﯾﻤﯿﻬﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻋﺮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . ﭼﻪ ﺯﺟﺮﻫﺎ ﮐﺸﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﭼﻪ ﺗﻮ ﺳﺮﯾﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺿﺮﺏ ﺷﺪﻩ ﺿﺮﺏ

==
پ ن:خداااییش حقه یکی مثه حسین تهرانی که تمبک از رذالت به این جا کشوند این مقبره و حایگاه و این رفتار نیست
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
بزرگان موسیقی اصیل ایرانی شماره ۵:

**استاد امیر ناصر افتتاح**



امير ناصر افتتاح در سال 1314 در تهران خيابان مولوي ، كوچه خداياري ديده به جهان گشود ، وي از همان كودكي به نواختن ضرب علاقه زيادي داشت و همين علاقه عاقبت وي را يكي از بزرگترين و بهترين نوازندگان معاصر ضرب كشور قرار داد . افتتاح ، اوايل نوجواني ، نزد آقاي هوشنگ مهرورزان كه از شاگردان به نام استاد حسين تهراني بود رفته و با پشتكار و استعداد فوق العاده خود ، مدارج نواختن صحيح ضرب را با پشتكار زياد فرا مي گيرد بعد از تسلط كامل به ضرب هاي مختلف ، در سال 1334 كه بيش از بيست سال از سنش نمي گذشت به راديو راه يافت و در برنامه گل ها بنا به دعوت مرحوم پيرنيا همكاري خود را آغاز كرد . افتتاح ، بيشتر دوران عمر هنري خود را با اكبر گلپايكاني ، خواننده بنام گل ها سپري كرد و در بسياري از مسافرت هاي داخل و خارج كشور كه از طرف راديو براي شناساندن موسيقي ملي كشور بر پا مي شد با او به كشورهاي : كويت ، آلمان ، انگلستان و بسياري از شهرهاي ايران نظير : شيراز ، اصفهان ، آبادان ، اهواز ، بندر عباس و استان گيلان و مازندران همكاري داشت . افتتاح ، پس از اتمام تحصيلات ابتدايي وارد مدرسه رازي شد و در اين مدرسه موفق به اخذ ديپلم گرديد ، وي در سن هجده سالگي پدرش را از دست داد كه ضربه بزرگي به روحيه او وارد آمد و وي را شخصي عصبي و تا حدي تند كرده بود ولي مردي بود بسيار صميمي ، دست و دل باز ، رفيق دوست كه تمام عمر خود را صرف هنر اين مرز و بوم كرد . امير ناصر افتتاح در سال 1343 با خانم صديقه خادم ( منيژه ) متولد شهر رشت ازدواج نمود و در زندگي خانوادگي خوشبخت و راضي بود وي هميشه در كارهاي امور خيريه پيشقدم بود و با افتتاح كلاس ضرب ، خدمات بزرگ و مفيدي به موسيقي ملي و سنتي كشور كرد و شاگردان صاحب نامي تربيت و از خود به يادگار گذاشت كه از ميان آن ها مي توان از آقايان : محمد اسماعيلي ، بهمن رجبي ، آبتين اجلالي ، رضوي ، امير بابك ركني والا و اصغري را نام برد . زنده ياد امير ناصر افتتاح ،معتقد بود كه شاگردان بسياري تربيت كرده كه متمايز ترين و شاخص ترين آنان آقايان : اسماعيلي ، رجبي ، آبتين بودند ولي آقاي اسماعيلي با پشتكار و كوشش و روحيه طلبگي كه داشت توانست به مقامي بزرگ و بالا ، دست يابد . افتتاح يكي از نوازندگان مشهور و چيره دست موسيقي ملي ايران بود ، كه همراه با ساير اساتيد ، آثاري بس ارزنده و جاويداني از خود به يادگار گذاشت ، اما بسي دريغ و افسوس كه وي در عنفوان جواني ، در تاريخ دهم بهمن ماه 1366 به علت فشار روحي و سكته قلبي دار فاني را وداع گفت و در روز 11 بهمن ماه فوق در امامزاده طاهر كرج به خاك سپرده شد ، روانش شاد .
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
اینم یه داعا واسه تمبک نوازا



خدایا مطربان را انگبین ده
برای ضرب دستی آهنین ده
چو دست و پای صرف عشق کردند
تو همشان دست و پای راستین ده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
بزرگان موسیقی اصیل ایرانی شماره ۶:

*استاد حسین علیزاده*



حسین علیزاده سال 1330 در منطقه سید نصر الدین بازار تهران متولد شد. دوره‌های آموزش موسیقی را در هنرستان موسیقی تهران زیر نظر استادانی چون هوشنگ ظریف و حسین دهلوی طی کرد و پس از راه یابی به رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران از محضر دیگرانی چون حبیب‌الله صالحی،محمود کریمی، علی اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی خان برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله خان دوامی نکته های نوازندگی تار و سه تار و ردیف موسیقی سنتی ایران در سطوح عالی را فرا گرفت.
علیزاده از سال‌های ابتدایی دهه پنجاه به تدریس در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت و همزمان شکل دهی گروه مرکز حفظ و اشاعه و شیدا و عارف و گروه سازهای ملی و حضور در برنامه‌های موسیقی جشن و هنر شیراز را دنبال کرد که حاصل آن تدوین و اجرای دستگاه ماهور توسط گروه مرکز حفظ و اشاعه (جشن هنر شیراز1354) و کنسرت نوا با خوانندگی پریسا (فاطمه واعظی) در سال 1355 همین جشن بود.

در این سال ها علیزاده با ساخت و اجرای قطعاتی چون سواران دشت امید و حصار، فرمی تازه را به موسیقی ایرانی اضافه کرد که نبوغ وی در این زمینه را نشان داد.

ساخت کنسرتوی نی و ارکستر با عنوان نینوا در سال های ابتدایی دهه شصت نام علیزاده را بیش از گذشته بر زبان ها جاری ساخت.

این قطعه که با نی جمشیدعندلیبی به عنوان تکنواز نی اجرا شد، از جمله شاخص ترین قطعات تاریخ موسیقی ایران به شمار می رود که علیزاده آن را با الهام از تحولات سال های ابتدایی دهه شصت تصنیف کرد.

پس از تعطیلی و توقف موسسه چاووش، علیزاده برای ادامه تحصیل موسیقی به دانشگاه آزاد برلین رفت و در سال‌های میانی دهه شصت به ایران بازگشت و گروه شیدا و عارف را بازسازی کرد که حاصل آن کنسرت شور انگیز با صدای شهرام ناظری، صدیف تعریف و بیژن کامکار در تالار وحدت بود.
این کنسرت بعدها با صدای شهرام ناظری در آلبومی به همین نام انتشار عمومی یافت.

پس از آن علیزاده به تجربه در ساخت انواع موسیقی پرداخت که در زمینه موسیقی ایرانی در قالب تکنوازی می توان به آثاری چون ترکمن، پایکوبی، همایون(با سه تار) و ماهور، هجرانی، همنوایی، نوا (تار) در زمینه گروه نوازی آلبوم های راز ونیاز (با صدای علیرضا افتخاری) صبحگاهی (با صدای محسن کرامتی) و آثاری به صورت گروه نوازی (آوای مهر،راز نو، به تماشای آب های سپید، نی نوا، عصیان و واریاسیون کردی) اشاره کرد.

پرواز در خیال پرواز

گفت‌وگوی همشهری‌‌آنلاین با حسین علیزاده -1

علیزاده در زمینه موسیقی فیلم هم تجربه‌های موفقی داشت که از جمله آن ها می‌توان به موسیقی فیلم‌های چوپانان کویر (حسین محجوب)، دل شدگان (علی حاتمی)، گبه (محسن مخملباف)، عشق طاهر (محمد علی نجفی)، ایران سرای من است (پرویز کیمیاوی)، زمانی برای مستی اسب‌ها (بهمن قبادی)، ابر و ‌آفتاب (محمود کلاری)، میراث کهن (سید محمد میر سلطانی)، زشت و زیبا (احمد رضا معتمدی)، لاک پشت‌ها هم پرواز می‌کنند (بهمن قبادی)، نیومانگ (بهمن قبادی) و موسیقی متن سریال تلویزیونی زیر تیغ اشاره کرد.

وی همچنین درزمینه انتشار کتاب و آلبوم‌های آموزشی تجربه‌های موفقی داشت که انتشار ده قطعه برای تار (در 4 جلد) ردیف میرزا عبدالله (اجرا باتار و سه تار)، دستور تار و سه تار دوره متوسطه تا پیشرفته (کتاب ونوار) بوسه‌های باران (مجموعه تصانیف) و پارتیتور قطعه نوا از جمله کارهای وی در این زمینه است.

[حسین علیزاده؛ ‌هنرمند بی‌اعوجاج]

[کار مشترک علیزاده و گاسپاریان در مرحله پایانی جایزه گرمی]

[اجرای زنده نی‌نوای علیزاده پس از یک دهه]

[درباره سواران دشت امید و حصار]

[علیزاده؛ ریشه در سنت، اندیشه در خلاقیت]

حسین علیزاده از سال‌های پایانی دهه 70 همکاری خود را با محمدرضا شجریان و کیهان کلهر و همایون شجریان آغاز کرد که حاصل آن اجرای کنسرت‌های مختلف در اروپا و آمریکا و کنسرت همنوا بابم در تهران (تالار کشور) بود. حاصل همکاری شجریان و علیزاده آلبوم‌های فریاد، همنوا بابم، داد و بیداد، زمستان و نوا بود.

علیزاده در سال 83 با ژیوان گاسپاریان همکاری مشترکی داشت که حاصل آن کنسرتی در کاخ نیاوران بود که بعدها این کنسرت در قالب آلبومی به نام به تماشای آب های سپید انتشار عمومی یافت و تا مرحله نهایی جایزه گرمی برای بخش موسیقی جهانی پیش رفت.

حسین علیزاده در کمک به ساخت سازهای تازه تجریه‌های موفقی داشت که از آن میان می‌توان به ابداع سازهای سلانه و شور انگیز اشاره کرد که هم اینک نیز در کنسرت‌هایش از آن بهره می‌گیرد. همچنانکه در معرفی سازندگان سازها نیز پیشگام بود و درکنسرت‌های خود از سازندگان سازهایی که خود با آن ها تکنوازی می کرد در بروشور کنسرت یاد کرده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
بزرگان موسیقی اصیل ایرانی شماره ۷:

**استاد محمدرضا لطفی**




محمدرضا لطفی در سال ۱۳۲۵ در شهر گرگان به دنیا آمد. وی به مدت پنج سال در هنرستان موسیقی به آموختن موسیقی پرداخت و موسیقی را نزد استادانی چون علی اکبر شهنازی، حبیب الله صالحی فراگرفت.

پس از پایان هنرستان به دانشکده موسیقی راه یافت و به تکمیل آموخته‌هایش پرداخت. در این زمان از دیگر استادان نیز بهره جست که می توان به این نام ها اشاره کرد: نورعلی برومند، عبدالله دوامی،سعید هرمزی و سایر استادان دانشکده موسیقی.

محمدرضا لطفی در سال ۱۳۴۳ جایزه نخست موسیقی‌دانان جوان را نیز کسب کرد.

در جشنواره موسیقی جشن هنر ۱۳۵۴در شیراز به همراه محمدرضا شجریان و ناصر فرهنگ‌فر به اجرای راست پنجگاه پرداخت که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

در اجرای ردیف آوازی توسط عبدالله دوامی با ساز تار وی را همراهی کرد.

در سال ۱۳۵۳ به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و در همین سال همکاری خود را با رادیو آغاز کرد. به مدت یک سال و نیم به عنوان مدیر گروه موسیقی دانشکده موسیقی هنرهای زیبای تهران به کار مشغول شد و پس از آن از این سمت استعفا کرد.

در سال ۱۳۵۴ گروه شیدا را راه اندازی کرد و به همراه گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت.

کانون موسیقی چاووش را با همکاری هنرمندانی مثل حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، علی اکبر شکارچی و ... راه‌اندازی کرد و در طی یک فعالیت چشمگیر آثاری از این گروه به جای ماند که به گفته بسیاری از اساتید از بهترین کارهای موسیقی ایران به شمار می‌روند.

پس از انحلال چاووش بعد از سفرهای زیادی که برای کنسرت به ایتالیا، فرانسه و آلمان کرد، در سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت.

علاوه بر کنسرت‌های متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی هنری شیدا را در واشنگتن تاسیس کرده است.

وی هم اکنون پس از سال‌ها دوری از وطن به ایران بازگشته است و در مکتب خانه میرزا عبدالله به تدریس علاقه مندان موسیقی مشغول است.

موسیقی ما خیلی تنهاست

جای خالی نقد حرفه‌ای

سخنرانی لطفی و سیر تحول سازسازی در جشنواره موسیقی

انتقاد لطفی از وضعیت تولید و پخش موسیقی

یادداشت استاد لطفی درباره اقتصاد موسیقی ایران

وی از سال‌ها قبل کتاب سال شیدا را انتشار داد و همزمان در موسسه آوای شیدا به تعلیم و بازنوازی ردیف های موسیقی ایرانی پرداخت که بخشی از این تلاش‌ها در دو آلبوم همنوازان شیدا عرضه شد.

[نخستین کنسرت لطفی پس از 25 سال]

[نوشته آذر سینا در نقد سخنان محمد رضا لطفی]

[یادداشت شکارچی درباره کنسرت گروه لطفی]

[نیمه پر لیوان کنسرت لطفی]

لطفی اوایل سال گذشته آلبوم خموشانه را انتشار داد و در بروشور آلبوم نکاتی را درباره کمانچه نوازی بیان کرد که با واکنش های فراوانی روبرو شد.

لطفی پس از سال‌ها دوری بهار پارسال در کاخ نیاوران به اجرای کنسرتی با محمد قوی حلم پرداخت که با استقبال فراوان روبرو شد.

تازه ترین کاری که از لطفی انتشار یافته است، همنوازی وی با استاد فرامرز پایور است که سال ها قبل ضبط شده بود.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
گذری بر تاریخچه و چگونگی موسیقی دستگاهی در ایران:
*****************************************


موسیقی ایران، شامل دستگاه‌ها، نغمه‌ها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دل‌نشین‌تر، ساده‌تر و قابل‌فهم تر بوده‌ است امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشته‌اند، از موسیقی‌دان‌ها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان می‌توان به «باربد» و «نکیسا» اشاره کرد.
ردیف
موسیقی امروز ایران از دوره آقا علی‌اکبر فراهانی (نوازنده تار دوره ناصرالدین شاه) باقی مانده‌است که توسط آقا غلامحسین (برادر آقا علی‌اکبر) به دو پسر علی‌اکبرخان به نامهای میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آن چه از موسیقی ملی ایران امروزه در دست است، بداهه‌نوازی این دو استاد می‌باشد که به نام «ردیف موسیقی» نامیده می‌شود.
ردیف در واقع مجموعه‌ای از مثال های ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریباً با واژهٔ رپرتوار در موسیقی غربی هم معنی است. گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسلهٔ زندیه و اوایل سلسلهٔ قاجاریه آغاز شده‌است. یعنی در اوایل دورهٔ قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیفی شد و جای مقام های چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.
از اولین راویان ردیف می‌توان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیف هایی که اکنون موجود می‌باشند: ردیف میرزا عبدالله - ردیف آقاحسینقلی - ردیف ابولحسن صبا - ردیف موسی معروفی - ردیف دوامی - ردیف طاهرزاده - ردیف محمود کریمی - ردیف سعید هرمزی - ردیف مرتضی نی داوود - و... می‌باشند. و هم اکنون ردیف میرزا عبدالله - صبا و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده می‌شوند.
دستگاه
هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالیی از پرده‌های مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال می‌دهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شده‌است و معمولاً بدین شیوه ارایه می‌شود که از درآمد دستگاه آغاز می‌کنند، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه در میانه ارایه کار می‌رسند، سپس با فرود به گوشه‌های پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگی اجرای خود را به پایان می‌رسانند.موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارت‌اند از:
- دستگاه شور
- دستگاه سه گاه
- دستگاه چهارگاه
- دستگاه همایون
- دستگاه ماهور
- دستگاه نوا
- دستگاه راست پنجگاه
آواز
آواز معمولاً قسمتی از دستگاه مورد نظر است که می‌توان آن را دستگاه فرعی نامید. آواز از نظر فواصل با دستگاه مورد نظر یکسان یا شبیه بوده و می‌تواند شاهد و یا ایست متفاوتی داشته باشد. به‌طور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظر بگیریم ،دارای نت شاهد و ایست ((ر)) می‌باشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظ فواصل دستگاه شور روی نت ((ر)) گردش می‌کند و در نهایت روی همان نت می‌ایستد. به‌طور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش ،روی ایست دستگاه اصلی (در این‌جا شور) باز می‌گردد. آواز‌های متعلق به دستگاه موسیقی ایرانی ۵تا هستند و عبارت‌اند از:
- آواز ابوعطا ، متعلق به دستگاه شور (درجه دوم ) - آواز بیات ترک (بیات زند)، متعلق به دستگاه شور ، (درجه سوم) - آواز افشاری ، متعلق به دستگاه شور، ( درجه چهارم) - آواز دشتی ، متعلق به دستگاه شور، (درجه پنجم) - آواز بیات اصفهان ، متعلق به دستگاه همایون ، ( درجه چهارم)
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
گذری کوتاه بر چگونگی نامگذاری گوشه های موسیقی اصیل ایرانی:

بر این اساس می توان به "گوشه دهناسری" در ردیف موسیقی ایران اشاره کرد.برخی از اساتید موسیقی ایرانی که توضیحاتی در باره این نام داده اند ، "گوشه دهناسری" را منسوب به دهی در ایران می دانستند و برخی دیگر آن را یادگاری از دوره ناصرالدین شاه می پنداشتند. می دانیم چندی از گوشه های موسیقی ایرانی عنوان خود را یا از نام اقوام یا از سرزمینی و یا از حالات روحی و روحانی دریافت کرده اند. نمونه گوشه هایی که نام خود را از سرزمینی دریافت کرده اند می توان گوشه های خوارزمی و ماوراء النهر و حجاز و عراق و دشتستانی و شوشتری و گیلکی را نام برد و گوشه هایی که نام خود را از اقوام برگرفته اند به گوشه های قرچه، افشاری، کردی، بختیاری اشاره کرد. اما در میان نام های گوشه ها، عنوان های "رامکلی"، "دهناسری"، "راک هندی" و "راک کشمیر" بیشتر پرسش برانگیز بوده اند. بسیاری از استادان موسیقی ایرانی، واژه "راک" را همان "راگای" هندی می دانند و بی هیچ تردیدی عنوان آن را بر گرفته از فرهنگ هندوستان یاد کرده اند. این تصور را هم عنوان "کشمیر" – سرزمین گسترده ای در شمال هند - در پایان یکی از این راک ها ( که همان راک کشمیر است)، بیشتر تائید می کند. احتمال این که در داد و ستد واژگان در میان فرهنگ ایران و هند، حرف "گاف" به "کاف" تغیر صورت داده باشد، چندان دور از ذهن نیست. دو گوشه " راک کشمیر" و "راک هندی" را در دستگاه ماهور اجرا می کنند. اجرای این دو گوشه هم در واقع چیزی از ماهیت موسیقی هندی را در خود ندارند و ما هم از نحوه اجرای آن ها نمی توانیم ماهیت آن ها به موسیقی هندی نسبت دهیم و تنها شباهت در صورت نام گذاری این گوشه ها با راگاهای هندی هستند.
نام گوشه دیگری که با عنوان "رامکلی" در "آواز ابوعطا" دیده می شود، بی هیچ شبهه ای، از عنوان "راگای رامکلیان" هندی گرفته شده است. "رامکلیان" هم در گذشته و هم در حال حاضر یکی از "راگاهای" مهم موسیقی هند است. محتوای اجرایی این گوشه هم چیزی از ماهیت هندی بودن آنرا نشان نمی دهد.
گوشه دیگری که "دهناسری" نام دارد، عنوانش نیز از موسیقی شمال هند گرفته شده است. نام این گوشه – که در دستگاه همایون اجرا می شود- دقیقاً معادل نام راگای "دهناسری" در موسیقی هند است(1). واژه "دهناسری" را به این صورت می نویسند ( dhnaseri ) که اگر توجه شود حروف ( dh ) در کنار یکدیگر یک واج را ساخته است. در خور توجه است که گفته شود در زبان هندی، حروف اول بسیاری از واژگان ساکن هستند. این نکته را هم ابوریحان بیرونی، بیش از هزار سال پیش، در کتاب ماللهند اشاره می کند. وی در این مورد می گوید : "... و به جهت این که اکثر کلمات و اسم های آن زبان با حروف ساکن آغاز می شود، بر زبان آوردن آن ها برای ما دشوار است" (از ترجمه دو فصل از کتاب تحقیق ماللهند بیرونی ، ص 3، بی تا – ترجمه غلامرضا اعوانی). به نظر می رسد که همین واژه دهناسری هم ، که با dh شروع می شود، حرف "دال" آن ساکن باشد. نمونه های دیگری هم در زبان هندی به سادگی می توان آورد که از ترکیب این گونه واج ها درست می شوند. کلمه، دلهی ( Delhi ) که ما آن را دهلی تلفظ می کنیم و یا گاندی ( Gandhi ) از این نمونه هستند. یاکوبسن نیز در کتاب «پایه های زبان» به این موضوع در زبان هندی اشاره می کند (نک به Foundamental of language ص 43 و 44 ) در زبان انگلیسی هم چند واژه را می شناسم که از ترکیب rh درست شده اند مانند : rhyme ، rhythm، rhetoric
آنچه درباره وجود این نام ها در ردیف موسیقی ایرانی می توان گفت این است که این عنوان ها در دوره صفویه و بعد از آن وارد موسیقی ایرانی شده اند. زیرا، تاریخ موسیقی ایران در دوره صفویه گواهی می دهد که در دوران حکومت شاه تهماسب – که موسیقی ایرانی کاملاً تحریم می شود و بسیاری از نوازندگان یا خانه نشین یا راهی دربار عثمانی و یا به هند و حتی به کشمیر مهاجرت می کنند - بسیاری از نوازندگان ایرانی که به هندوستان مهاجرت کرده، پس از مرگ شاه تهماسب دوباره به ایران بازگشته و این نام را با خود آورده اند. ما ابتدا به ساکن نمی توانیم بگوئیم که این نام بدون تبادل فرهنگی یا اشاعه فرهنگ، صورت گرفته اند. موضوع اشاعه فرهنگ ( cultural diffusion ) موسیقی یکی از موضوعات پر اهمیتی است که در مطالعه تطبیقی فرهنگ از آن استفاده می کنند. روشن است که نام هایی که امروز در موسیقی ایرانی به کار می روند، امروز در بخشی از سرزمین های گسترده اسلامی، از جمله در آسیای میانه و ترکیه و شمال آفریقا به کار می روند. این تبادل عناصر موسیقی – همراه با گسترش و پیشروی اسلام در این سرزمین ها صورت گرفته است. ورود واژگان یا عنوان گوشه های ایرانی که از زبان هند برگرفته شده، را هم می توان از تاثیرات مهاجرت نوازندگان ایرانی به سرزمین های مسلمان نشین هند در دوره پادشاهان گورکانی هند می توان به حساب آورد.
در بالا اشاره کردیم که ماهیت اجرایی این گوشه چیزی از ماهیت موسیقی هندی را نشان نمی دهند. دلیل عمده آن هم این می تواند باشد که، هنگامی که پدیده های فرهنگ موسیقی از سرزمینی به سرزمین دیگر یا از فرهنگی به فرهنگی دیگر منتقل می شوند، فرهنگ میزبان ماهیت اجرایی آن را به سود خود تغیر می دهد. این تغیر هم، می بایست بر پایه نیاز فرهنگی قوم میزبان، که زبان و دین و رسومات و سازهای ویژه خود را دارد، تغیر می کند. بررسی این تغییرات تحقیقات گسترده تری می طلبد که به مقایسه ساختار مدالی گوشه هایی با نام گذاری هندی و راگاهایی که این اسامی ماخوذ از آن هاست پرداخته شود.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
استادجلیل شهناز(شهنازشهنواز) هم رفتند....
حیف وصدحیف...
یادش گرامیباد



هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
زن

 
موسیقی سنتی فقط استاد علیرضا افتخاری
Signature
     
  
مرد

 
سنتی فقط همای
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
صفحه  صفحه 7 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

موسیقی سنتی ایرانی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA