ارسالها: 889
#71
Posted: 26 Oct 2013 15:56
استاد محمد رضا شجریان و استاد شهرام ناظری...
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 2517
#72
Posted: 15 Mar 2014 22:55
ردیف (موسیقی) عنوان ردیف به مجموعهای از قطعههایی از موسیقی ایرانی اطلاق میشود که برای اجرا و یاددهی و یادگیری و نشان دادن قابلیتهای خاصی از موسیقی ایرانی انتخاب، منظم و مرتب شدهاند. هریک از این قطعهها گوشه نامیده میشود. ردیف معمولاً به هفت مجموعهٔ مرتب خاص و مشخص (که دوبهدو اشتراک دارند) تقسیم میشود. هریک از این مجموعهها دستگاه نامیده میشوند. این دستگاهها عبارتاند از شور، سهگاه، چهارگاه، همایون، ماهور، نوا و راستپنجگاه، که هرکدام توالی و مدگردی مخصوص به خودشان دارند و معمولاً با شخصیت مودال و گردش ملودی آغازشان شناخته میشوند. گذشته از دستگاهها، معمولاً پنج، شش یا هفت مجموعهٔ خاص (بسته به روایت ردیف) هم درنظر گرفته میشوند که از نظر تعداد گوشهها از دستگاهها کوچکتر هستند، ولی بستگی مودال گوشههایشان بیشتر از بستگی مودال گوشههای دستگاههاست. این مجموعهها، که معمولاً آواز یا مایه نامیده میشوند، عبارتاند از ابوعطا (یا دستان عرب)، دشتی، بیات ترک (یا بیات زند)، افشاری و بیات اصفهان، که در بعضی روایتهای ردیف دو آواز بیات کرد و شوشتری هم به آنها اضافه میشوند. معمولاً مایههای ابوعطا، دشتی، بیات ترک، افشاری و بیات کرد را وابسته به دستگاه شور، و بیات اصفهان و شوشتری را وابسته به دستگاه همایون به حساب میآورند. ایجاد و پرورش ردیف موسیقی سنتی ایرانی و تغییر نظام مقامی (که در آن، مبنای کار قطعههای طولانی قابل تجزیه ولی دارای هویت مستقل هستند که «مقام» نامیده میشوند) به نظام ردیفی (که در آن، مبنای کار قطعههایی کوتاه هستند که در کنار هم شخصیت «دستگاه» را تشکیل میدهند) را معمولاً به آقا علیاکبر فراهانی و دو پسرش، میرزاعبدالله و آقاحسینقلی نسبت میدهند. همکاران و شاگردان اینان، بهنوبهٔ خود، قطعات مختلفی را به شیوههای مختلف به این مجموعه اضافه یا از آن کم کردند و اجراهای مختلفی از آن ارائه کردهاند. معمولاً به هر مجموعهٔ خاص، نام گردآورندهٔ مجموعه اضافه میشود (مثلاً، ردیف میرزاعبدالله یا ردیف آقاحسینقلی یا ردیف حسینخان اسماعیلزاده) و اگر کسی آن را نقل کرده باشد اسم نقلکننده هم اضافه میشود (ردیف میرزاعبدالله بهروایت نورعلیخان برومند). معمولاً، معتقدند که ردیف، استخوانبندی و در نتیجه، «هویت» ثابتی دارد و تفاوت گردآوریها و روایتهای مختلف، تنها در جزئیات، توالی و پرداخت گوشهها است. مثلاً در نسخههایی از ردیف که برای آواز تنظیم شدهاند، معمولاً از وزنهای سنگینتر و مناسب خواندهشدن با شعر استفاده میشود. به عنوان مثالی دیگر، ردیف آقاحسینقلی از ردیف میرزاعبدالله کوتاهتر و پرکارتر است، احتمالاً بهاین دلیل که میرزاعبدالله بیشتر به تعلیم میپرداخته و آقاحسینقلی بیشتر به نوازندگی. بعضی از روایتهای مشهورتر ردیف از این قرارند: ردیف میرزاعبدالله (بهروایت نورعلیخان برومند) ردیف آقاحسینقلی (بهروایت علیاکبرخان شهنازی) ردیف موسیخان معروفی (مشهور است که موسیخان، همهٔ گوشههایی را که میشناخته در این ردیف گرد آوردهاست) ردیف ابوالحسن صبا ردیف (آوازی) عبداللهخان دوامی ردیف سعید هرمزی
هی زمان داره میره منم یه پسر جوون که حسابی پیره یه عاشق که از عشقش سیره __________________alinumber7
ارسالها: 2517
#73
Posted: 15 Mar 2014 23:04
ردیف آقا حسینقلی ردیف آقاحسینقلی یا ردیف میرزاحسینقلی یکی از ردیفهای بازمانده از موسیقی دورهٔ قاجار است و توسط علیاکبرخان شهنازی فرزند ارشد آقاحسینقلی روایت شدهاست.[۱] متعلّقات شور در این ردیف کاملتر از ردیفهای دیگر است. همچنین، دستگاههای نوا و راستپنجگاه آن پربارتر و از لحاظ ملودیک متنوعتر از سایر ردیفهای موسیقی ایرانی است. علیاکبر شهنازی در سال ۱۳۴۱ در ادارهٔ فرهنگ و هنر، دورهٔ کامل ردیف میرزاحسینقلی را نواخته و ضبط کرد.
هی زمان داره میره منم یه پسر جوون که حسابی پیره یه عاشق که از عشقش سیره __________________alinumber7
ارسالها: 2517
#74
Posted: 15 Mar 2014 23:19
گوشه (موسیقی) گوشه که گاهی به آن مقام (در شباهت با موسیقی عربی و ترکی) نیز گفته میشود، از اساسیترین مؤلفههای هویت موسیقی ایرانی است. گوشهها قطعههای ثبت شده از موسیقی سنتی ایرانی هستند که در طول زمان توسط استادان موسیقی ایرانی گردآوری شده و به هنرجویان آموخته میشود. هر دستگاه موسیقی سنتی دارای تعدادی گوشه است که توسط استادان مختلف به شکلهای متفاوت ولی بسیار مشابه ثبت شدهاند. منبع جمعآوری گوشهها، عموماً قطعات نواخته شده در میان نوازندههای بومی نواحی مختلف ایران است. انواع گوشهها بسته به اهمیت، گوشهها را میتوان به سه گونه تقسیم کرد: گوشههای بزرگ: که دارای این قابلیت هستند که به مدت زیادی درطول یک اجرا نواخته شوند مانند گوشهٔ بیات کرد در شور، مخالف در سهگاه و چهارگاه، حجاز در آواز ابوعطا و شوشتری در همایون. گوشههای کوچک: که در همه آوازها و دستگاهها وجود دارند. گوشههای سرگردان: که قابلیت اجرا در دستگاههای مختلف را دارند، مانند مثنوی، جامهدران و کرشمه. گوشههای موجود در دستگاههای موسیقی ایرانی در حقیقت قطعاتی جدا ولی در عین حال مربوط به هم هستند که از پیوستن آنها به یکدیگر دستگاههای موسیقی بوجود میآیند. به اولین گوشه در هر دستگاه، «درآمد» آن دستگاه گفته میشود. گوشهها در یک دستگاه ممکن است دارای گامهای مختلف یا همانند باشند. در ردیف نوازی، گوشهها به ترتیب از درجات پایین گام شروع شده و طبق یک روند منظم به تدریج اوج گرفته و دوباره به گام اصلی دستگاه بازگشت میکنند. هر یک از گوشهها بر اساس گام و یا حالت و یا نت شاهدی که دارند، حالت احساسی خاصی را تداعی مینمایند. در دستگاههای مختلف ممکن است گوشههایی با حالات یکسان وجود داشته باشند که از طریق آنها میتوان به تعویض دستگاهها (مرکب نوازی) پرداخت .برخی از گوشههای موسیقی ایرانی دستگاه شور شهناز حسینی سلمکدستگاه سهگاه زابل مویه حدی پهلوی مغلوب مخالف دستگاه چهارگاه زابل مویه حدی پهلوی منصوری مغلوب مخالف دستگاه ماهور گشایش (داد) دلکش بیات لر عراق حصار راکدستگاه همایون چکاوک شوشتری عشاقدستگاه نوا عراق رهابدستگاه راست پنجگاه راست چکاوک راک پنجگاه لیلی و مجنونآواز دشتی دشتستانیآواز ابوعطا حجازآواز بیات ترک (بیات زند) روح الارواح آواز افشاری عراق آواز اصفهان سوز و گداز
هی زمان داره میره منم یه پسر جوون که حسابی پیره یه عاشق که از عشقش سیره __________________alinumber7
ارسالها: 2517
#75
Posted: 17 Mar 2014 00:18
مقام (موسیقی ایرانی) مقام در موسیقی، پردهٔ سرود را میگویند که در زبان فرانسه آن را مود میخوانند. دوازده مقام به شرح زیر است:راست شباب، صفاهان بوسیلک عشاق زیر بزرگ زیر کوچک حجاز، باخزر عراق زنگله، نهاوند حسینی رهاوی نوا در مرآة الخیال نام دوازده مقام موسیقی به شرح زیر آمده است.راست عشاق بوسیلک نوا اصفهان بزرگ زیرافکن عراق زنگوله حسینی راهوی حجازی در نصاب الصبیان مقامهای موسیقی این گونه نام برده شده است. عشاق و مراقد و حسینی است چو راست / در پرده بوسیلک، رهاوی و نواست / تا گشت رواج در صفاهان و عراق / زنگو و حجاز، کوچک اندر بر ماست در بعضی از منابع هم از پردههای دیگری مانند خراسان، دلنواز و ... نام برده شده است. راستی بستان مقام دلنواز است این زمان / خوشنوایی در مقام دلنواز آغاز کن مولوی در شعری در دیوان شمس از یازده پرده (بهجز نوا) نام میبرد: ای چنگ پردههای سپاهانم آرزوست وی نای ناله خوش سوزانم آرزوست در پرده حجاز بگو خوش ترانهای من هدهدم صفیر سلیمانم آرزوست از پرده عراق به عشاق تحفه بر چون راست و بوسلیک خوشالحانم آرزوست آغاز کن حسینی زیرا که مایه گفت کان زیر خرد و زیر بزرگانم آرزوست در خواب کردهای ز رهاوی مرا کنون بیدار کن به زنگلهام کانم آرزوست این علم موسیقی بر من چو شهادتس چون مومنم شهادت و ایمانم آرزوست ای عشق عقل را تو پراکندهگوی کن ای عشق نکتههای پریشانم آرزوست ای باد خوش که از چمن عشق میرسی بر من گذر که بوی گلستانم آرزوست در نور یار صورت خوبان همینمود دیدار یار و دیدن ایشانم آرزوست
هی زمان داره میره منم یه پسر جوون که حسابی پیره یه عاشق که از عشقش سیره __________________alinumber7
ارسالها: 23330
#76
Posted: 23 May 2014 23:30
برنامه گلها برنامه گلها نام مجموعه برنامههای موسیقی ایرانی بود که از سال ۱۳۳۴ تا اواخر دهه ۱۳۵۰ از رادیو تهران (بعدها رادیو ایران) پخش میشد. برنامه گلها در آغاز با نام گلهای جاویدان به ابتکار داوود پیرنیا در رادیو تهران آغاز شد و در بیش از بیست سالی که پخش آن ادامه داشت با استفبال دوستداران موسیقی ایرانی روبرو شد. برنامههای دیگری نیز به نامهای گلهای رنگارنگ، یک شاخه گل، برگ سبز، گلهای صحرایی بعد از ۱۳۳۴ به این مجموعه افزوده شد. پس از کنارهگیری پیرنیا از فعالیت در رادیو برنامه دیگری با نام گلهای تازه با روشی شبیه به دوره پیرنیا پخش شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#77
Posted: 23 May 2014 23:32
خوانندگان برنامه گلها اکبر گلپایگانی - بیش از ۳۰۰ برنامه حسین قوامی - بیش از ۲۵۰ برنامه عبدالوهاب شهیدی - بیش از ۲۳۰ برنامه مرضیه - بیش از ۱۷۰ برنامه الهه - بیش از ۱۳۰ برنامه محمود محمودی خوانساری - بیش از ۱۳۰ برنامه محمدرضا شجریان (سیاوش) - ۹۷ برنامه ایرج - بیش از ۹۵ برنامه سیما بینا - بیش از ۸۰ برنامه غلامحسین بنان - بیش از ۷۰ برنامه پوران - بیش از ۵۰ برنامه عهدیه - بیش از ۵۰ برنامه پروین - بیش از ۳۰ برنامه سید جواد ذبیحی - بیش از ۲۵ برنامه ناصر مسعودی - بیش از ۲۵ برنامه جمال وفایی - بیش از ۲۵ برنامه کوروس سرهنگ زاده - بیش از ۲۵ برنامه عبدالعلی وزیری - بیش از ۱۵ برنامه هایده - ۱۵ برنامه ناهید - ۱۵ برنامه آذر - ۱۴ برنامه حمیرا - ۱۲ برنامه مهستی - ۱۰ برنامه نادر گلچین - ۱۰ برنامه رویا - ۹ برنامه بانو فرح - حدود ۸ برنامه عزت روحبخش - حدود ۷ برنامه یاسمین - حدود ۶ برنامه خاطره پروانه - ۶ برنامه ویگن - ۶ برنامه ناهید دایی جواد - حدود ۵ برنامه تاج اصفهانی - ۵ برنامه شهین دخت شبیری - ۴ برنامه درویش امیر حیاتی - ۴ برنامه انوشه - ۴ برنامه نوذر - ۳ برنامه سیمین غانم - ۳ برنامه عماد خراسانی - ۳ برنامه شمس - ۳ برنامه جفرودی - ۳ برنامه منوچهری شیرازی - ۳ برنامه ادیب خوانساری - ۲ برنامه رشید مستقیم - ۲ برنامه رامش - ۲ برنامه هنگامه اخوان - ۲ برنامه دادبه - ۱ برنامه زند وکیل - ۱ برنامه ملوک ضرابی - ۱ برنامه نزاکتی - ۱ برنامه ترانه - ۱ برنامه بهشته - ۱ برنامه فریده - ۱ برنامه رامین - ۱ برنامه سوگل - ۱ برنامه
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#78
Posted: 23 May 2014 23:36
آهنگسازان برنامه گلها علینقی وزیری (کلنل) جواد بدیع زاده جواد معروفی روحالله خالقی پرویز یاحقی حسین یاحقی مرتضی محجوبی همایون خرم علی تجویدی حبیبالله بدیعی نصرالله زرین پنجه محمد میرنقیبی اسداله ملک
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#79
Posted: 23 May 2014 23:43
داوود پیرنیا او در سال ۱۲۷۹ ش در تهران متولد شد. پدرش حسن پیرنیا بود. مادرش دختر علاءالدوله از رجال قاجار بود و به دلیل گرایشها و اعتقادات مذهبی اجازه حضور در عرصه موسیقی را به او نداد، اما تعلیمات پدرش که از روشنفکران آن دوران بود بر او بسیار مؤثر بود. تحصیلات ابتدایی را در منزل فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل و فراگیری زبان فرانسه وارد مدرسه سنلویی تهران شد. بعدها برای ادامه تحصیلات در رشته حقوق به سوئیس رفت. پس از فراغت از تحصیل در رشته حقوق، به وطن مراجعت کرد و وارد کارهای دولتی شد. او مؤسس کانون وکلا در ایران بود. پس از انتقال از وزارت دادگستری به وزارت دارایی، اقدام به تأسیس اداره آمار در ایران کرد. در سال ۱۳۲۵ ش هنگامی که احمد قوام نخستوزیر شد او را مدیر کل بازرسی نخستوزیر کرد و پس از چند ماه معاون نخستوزیر شد. سید علیرضا میرعلی نقی محقق و مورخ موسیقی درباره پیرنیا میگوید: «پیرنیا به اعتبار نام پدرش که مرد خوش نامی بود، در محافل و مجامع سیاسی و ادبی رفت و آمد داشت و با اکثر شخصیتهای نامدار و نویسندگان و موسیقی دانان دوره خود دوست بود.» آثار و فعالیت ها حقوقدان و موسس کانون وکلا در ایران، پایهگذار و مدیر برنامه رادیویی گلها در رادیو تهران (بعدها رادیو ایران) در سال ۱۳۳۵ و در پی آن برنامه گلهای رنگارنگ، برگ سبز، یک شاخه گل و گلهای صحرایی (بر مبنای ترانههای محلی) و مبدع گروه موسیقی رادیو بودهاست. او از بانیان کانون وکلای دادگستری است. نخستین برنامههای کودکان رادیو هم از کارهای او به شمار میآید؛ حتی نخستین بار پسر خردسال خود را به گویندگی این برنامه گماشت. گاهی هم پیرنیا دستی به قلم میبرد و مقالاتی مینوشت. آثار او در برخی نشریات سالهای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ منتشر شدهاند. پس از سقوط دولت قوام مشاغل دولتی را کنار گذاشت و با میراثی که از پدر به او رسیده بود، به مطالعه در زمینه موسیقی ایران پرداخت و به جمع آوری آهنگهای اصیل ایرانی مشغول شد. پیرنیا توانست نظر مقامات سازمان برنامه و بودجه را به اهمیت ترویج موسیقی اصیل ایرانی جلب کند و پس از اختصاص اعتبار، اقدام به تشکیل ارکستری با شرکت نوازندگان، خوانندگان و آهنگسازان صاحب نام آن دوره کرد. و اینگونه نطفه ی گل ها در آشفته بازار موسیقی ایران بسته شد. آغاز پخش برنامه گلهای رنگارنگ در سال ۱۳۳۴ از رادیو تهران حاصل این کوشش وی بود. او را باید موسس برنامههای موسیقی «گلهای رنگارنگ»، «گلهای جاویدان»، «یک شاخه گل»، «گلهای صحرایی» و «برگ سبز» دانست. برنامههای او تحولی در موسیقی رادیو به وجود آورد. اوایل برنامه گل های رنگارنگ که با صدای خانم مرضیه آغاز شد بیشتر خواندن شعر و همراهی یک ساز بود که بعدها رفته رفته به آواز و موسیقی تبدیل شد. همکاری استادان موسیقی ایرانی مانند ابوالحسن صبا، غلامحسین بنان، بانو مرضیه و مرتضی محجوبی شناخت پیرنیا از شعر و ادب و موسیقی ایران و وسواس و سلیقه او در انتخاب اشعار و قطعات موسیقی باعث استقبال مردم از برنامه گلها شد. در آبان ۱۳۴۵ که او پس از مدتی بیماری به رادیو بازگشت به درخواست چند تن قرار شد از کارهای وی بازرسی شود. پیرنیا پس از این ماجرا بلافاصله استعفا داد و برنامه گلهای ۴۰۵ آخرین برنامهای است که زیر نظر وی ضبط شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 24568
#80
Posted: 8 Nov 2014 18:16
تقدیر دولت فرانسه از حسین علیزاده نشان شوالیه بر سینه خالق «نینوا» ستاد حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده مطرح تار و سهتار که هماکنون در تور کنسرتهای اروپایی خود به سر میبرد، پس از بازگشت به ایران، شامگاه ششم آذرماه، طی مراسمی در اقامتگاه سفیر کبیر فرانسه، نشان شوالیه هنر و ادبیات را از برونو فوشه، سفیر کبیر این کشور در ایران دریافت خواهد کرد. نشان شوالیه، نشان هنر و ادب، نشان افیسر، نشان کماندو و... نشانها و مدالهایی هستند که دولت فرانسه در مقاطع مختلف زمانی به اهالی فرهنگ و هنر اهدا میکند. در این میان نشان شوالیه یکی از نام آشناترین این نشانها در ایران است چرا که پیش از این نصیب شخصیتهای علمی و فرهنگی کشورمان و هنرمندانی چون پری صابری، محمدعلی سپانلو، جلال ستاری، پروفسور محمود حسابی و... شده بود در بین اهالی موسیقی نیز این نشان به شهرام ناظری و محمدرضا شجریان تعلق یافت. اینبار اما نشان شوالیه هنر و ادبیات دولت فرانسه بر سینه هنرمندی جای میگیرد که با یک عمر فعالیت بیوقفه خود، تاریخ سیاسی- اجتماعی این مرز و بوم را در آثار موسیقاییاش روایت کرده است. VIDEO
تاریخ در زخمه بیشک اگر آیندگان بخواهند ردی از امروز ما را پس از بررسی در کتب تاریخی، در آثار هنری جستوجو کنند، باید لحظاتی نیز در آثار حسین علیزاده درنگ کنند و به موسیقیاش گوش سپارند. هنرمندی که از سال ۱۳۵۶ با کنسرت نوا در جشن هنر شیراز گامی نو در مسیر موسیقی ایرانی برداشت. نگاه متفاوت علیزاده به موسیقی به عنوان هنری تاثیرگذار که میتواند جریانات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را- که حتی گاهی در تضاد با هم هستند- رهبری کند، او را در تمام این سالها از دیگر موزیسینهای هم دورهاش متمایز کرده است. او با شور و هیجانی وصفناشدنی در واکنش به حوادث ۱۷ شهریور ۵۷ در قالب گروه چاووش، «ژاله خون شد» را میسازد، در سال ۱۳۶۲ در ۳۲ سالگی با «نینوا» ی بیمانندش که به گواه خودش از نظاره بر غروب آفتاب در یک افق الهام گرفته شده، صدایی چند وجهی خلق میکند که صدای نسلهای مختلف در برهههای گوناگون تاریخی بوده و هست، در سال ۱۳۷۰ «آوای مهر» را به مردم مصیبتزده زلزله رودبار تقدیم میکند، در سال ۱۳۸۲ با کنسرت «هم نوا با بم» با مردم زلزلهزده بم، همنوا میشود و در قالب آلبوم «فریاد» با نگاهی دوسویه که متاثر از فضای سیاسی و اجتماعی آن دوران نیز هست، شعری از فریدون مشیری را با مردمش فریاد میکند: «من به تنگ آمدهام از همهچیز، بگذارید هواری بزنم...»، در سال ۱۳۸۶ با گروه هم آوایان بیپروا بر شعر دیگری از فریدون مشیری اعتراض خود را در قالب موسیقیاش بیان میکند: «با همین دیدگان اشک آلود، از همین روزن گشوده به دود، به پرستو، به گل، به سبزه درود» و... ماندگاری در نوآوری اما هنر حسین علیزاده فقط در این همگام بودن با زمانه، پیوند داشتن با بطن جامعه و استفاده از موسیقی به مثابه یک وسیله ارتباطی با محیط پیرامونیاش برای بیان رسالتهای سیاسی و اجتماعی خلاصه نمیشود. او از همان سالهای نخست حضورش در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به خوبی نشان داد که میتواند ضمن پایبندی به اصالتهای موسیقی ایرانی، نوآوری و ابداع کند و از این طریق، این موسیقی را پویا و زنده نگه دارد. علیزاده با اجرای کنسرت نوا با صدای بانو پریسا در جشن هنر شیراز و ساخت قطعاتی چون «سواران دشت امید» و «حصار»، فرمی تازه به موسیقی ایرانی ارایه کرد. از طرف دیگر او همآوایی و رویکرد پلیفونیک (چند صدایی) در موسیقی ایرانی را به بهترین شکل با آلبوم «راز نو» به جهان موسیقی ایرانی معرفی کرد و سپس در «به تماشای آبهای سپید»، «سرود گل»، «ساز خاموش»، «سرود مهر» و... آن را ادامه داد. نوآوریهای حسین علیزاده در موسیقی ایرانی امروزه دستمایه بسیاری از موزیسینهای جوان قرار گرفته، جوانانی که میکوشند نه مثل او، که دستکم تا حدودی شبیه او باشند. نشانی برای یک عمر تلاش حسین علیزاده ششم آذرماه در اوایل ۶۳ سالگی در حالی نشان شوالیه را از سفیر کبیر فرانسه دریافت میکند که برخلاف بسیاری از همنسلانش هنوز هم باانرژی کار میکند، تور کنسرتهای داخلی و خارجیاش را برگزار میکند، در فستیوالهای مختلف موسیقی در داخل و خارج از ایران شرکت میکند، موسیقی فیلم میسازد، مینویسد، پژوهش میکند، آموزش میدهد و... بیشک استاد علیزاده در طول این سالها نه تنها یک تنه بار پویایی، خلاقیت و نوآوری در موسیقی ایرانی را در داخل کشور بر دوش کشیده بلکه در معرفی این موسیقی به بیرون از مرزها نیز تلاشهای فراوانی کرده است. چنان که علاوه بر دریافت چهار سیمرغ بلورین بهترین موسیقی فیلم از جشنواره فیلم فجر، دو جایزه انجمن منتقدان سینما برای موسیقی فیلمهای «آسمان زرد کم عمق» و «ملکه» و تندیس حافظ برای موسیقی فیلم «لاکپشتها هم پرواز میکنند»، سه بار هم برای آلبومهای «فریاد»، «بیتو بسر نمیشود» و «به تماشای آبهای سپید» نامزد دریافت جایزه گرمی در بخش بهترین آلبوم سنتی جهان شده است. بنابراین تردیدی نیست که دولت فرانسه با تقدیر از این استاد مسلم موسیقی و اهدای نشان شوالیه به او، نه تنها خیل عظیم دستاوردهای هنری او را ارج نهاده بلکه جایگاه و ارزش فرهنگی- هنری بخش عظیمی از تاریخ موسیقی ایران را که به واسطه حسین علیزاده به دست آمده به درستی درک کرده است.
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand