ارسالها: 24568
#81
Posted: 11 Feb 2015 20:14
اسامی برگزیدگان بخش مستند(سینما حقیقت) سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر اعلام شد.
به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، درجریان برگزاری مراسم اختتامیه
جشنواره اسامی برگزیدگان بخش مستند (سینمای حقیقت) اعلام شد.
بنا بر این گزارش این اسامی به شرح زیر است:
*تندیس بلورین بهترین فیـلم بخش سینما حقیقت
تندیس بلورین بهترین «فیـلم» سینما حقیقت به آقای معین کریم الدینی برای تهیه کنندگی و کارگردانی فیلم آتلان اهدا شد.
*بهترین کارگردانی بخش سینما حقیقت
تندیس بلورین بهترین«کـارگردانی سینما حقیقت» به مهدی گنجی برای فیلم می خوام شاه بشم اهداء شد.
همچنین با توجه ویژه به فیلم آتلان به کارگردانی و تهیه کنندگی جناب آقای معین کریم الدینی، دیپـلم افتـخار بهترین «کـارگردانی سینما حقیقت» به محمد کارت برای فیلم «بختـک» اهداء شد.
*جـایزه ویژه هیأت داوران سینما حقیقت
تندیس بلورین «جـایزه ویژه هیأت داوران» بخش سینما حقیقت به فرشاد افشین پور برای تصویربرداری فیلم «سفر به آمادای» اهداء شد.
*بهترین پژوهش و متن فیلم «مستند»
تندیس بلورین بهترین" پژوهش و متن فیلم مستند" به محمد علی شعبانی برای فیلم «سمفونی استیضاح» رسید.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#82
Posted: 11 Feb 2015 23:04
معرفی برگزیدگان بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر
به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، در جریان برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره اسامی برگزیدگان بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر اعلام شد.
اسامی برگزیدگان به شرح زیر است:
* بخش فیلمنامه
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به رویا محقق برای نگارش فیلمنامه فیلم «دوران عاشقی» رسید.
دیپـلم افتـخار بهترین "فیلمنامه" به اصغر عبداللهی برای نگارش فیلمنامه فیلم خداحافظی طولانی اهدا شد.
* بهترین کارگردانی
بلورین بهترین "کـارگردانی" به ابوالحسن داوودی برای فیلم رُخ دیوانه اهدا شد.
دیپلم افتخـار بهترین «کـارگردانی» به بهـرام تـوکلی برای فیلم «من دیه گو مارادونا» هستم اهدا شد.
*بهترین بازیگر نقش اول زن
با تقدیر از بازی لیلا حاتمی در فیلم دوران عاشقی و مهتاب کرامتی در فیلم عصر یخبندان هیأت داوران در این بخش یک دیپلم افتخار و یک سیمرغ بلورین اهداء کرد.
سیمرغ بلورین "بهترین بازیگر نقش اول زن" به بـاران کـوثـری برای فیلم کوچه بی نام اهدا شد.
دیپلم افتخـار "بهترین بازیگر نقش اول زن" نیز در مراسم اختتامیه سی وسومین جشنواره فیلم فجر به لیلا زارع برای
فیلم شیفت شب رسید.
*بهترین صدابرداری و صداگذاری
سیمرغ بلورین "بهترین صـدابرداری" به محـمود سـماک باشـی برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم رسید.
سیمرغ بلورین "بهترین صـداگذاری" نیز به بـهمن اردلان برای فیلم رُخ دیـوانه رسید.
*بهترین فیلمبرداری
با تقدیر از استاد علیرضا زرین دست برای فیلمبرداری فیلم مزارشریف، سیمرغ بلورین "بهترین فیلمبرداری" به علیرضا بـرازنده برای فیلم دوران عاشقی اهدا شد.
* بهترین فیلم
سیمرغ بلورین بهترین "فیلم" به بیـتا منـصوری برای تهیه کنندگی فیلم رخ دیوانه اهدا شد.
*بهترین موسیقی فیلم
سیمرغ بلورین "بهترین مـوسیقـی متـن فیلم" به بهزاد عـبدی برای فیلم مـزار شـریف اهدا شد.
*بهترین بازیگر نقش مکمل زن
سیمرغ بلورین «بهترین بازیگر نقش مکمل زن» به سحـر دولـتشاهـی برای بازی در فیلم عصر یخبندان اهدا شد.
در این بخش از بازی مینـا سـاداتی در فیلم «عصر یخبندان» تقدیر شد.
*بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
سیمرغ بلورین «بهترین بازیگر نقش مکمل مرد» به هـومن سیـدی برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» اهدا شد.
* بهترین تدوین
سیمرغ بلورین «بهترین تـدوین» به نیـما جعفری جوزانی برای فیلم «عصر یخبندان» اهدا شد.
*بهترین جلوه های بصری
سیمرغ بلورین « بهترین جلوه های بصری» در بخش سودای سیمرغ به وحید قطبی زاده برای فیلم «رُخ دیوانه» اهدا شد.
همچنین دیپـلم افتـخار «بهترین جلوه های بصری» به امیـررضا معتمـدی برای فیلم مـزارشریـف رسید.
هیأت داوران در این بخش برای جلوه های ویژه میدانی نامزدی را معرفی نکرده است.
* بهترین طراحی صـحنه
سیمرغ بلورین «بهترین طراحی صـحنه» به محـسن نصراللهی برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» اهدا شد.
*بهترین طراحی لباس
سیمرغ بلورین « بهترین طراحی لباس» در بخش سودای سیمرغ به جـهانگیـر میـرزاجـانی برای فیلم «خـداحافـظی طولانی» رسید.
*جایزه ویژه هیات داوران
هیات داوران بخش سودای سیمرغ جایزه ویژه خود را در قالب سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار اعلام کرد.
سیمرغ بلورین "جایزه ویژه هیأت داوران" به جواد نوروزبیگی برای تهیه کنندگی سه فیلم "بهمن"، "اعترافات ذهن خطرناک من" و "من دیه گو مارادونا هستم" رسید.
دیپـلم افتخار "جایزه ویژه هیأت داوران" در بخش سودای سیمرغ به نیـکی کـریمی برای مجموعه بازی های وی و کارگردانی فیلم شیفت شب اهدا شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#83
Posted: 25 Feb 2015 11:37
اسکار ۲۰۱۵
بردمن، برنده اصلی شب اسکار
الخاندرو گونزالس ایناریتو، کارگردان بردمن با سه اسکار موفقترین برنده امسال بود
فیلم بردمن با کسب چهار جایزه بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه غیراقتباسی و فیلمبرداری، برنده اصلی مراسم اسکار سال ۲۰۱۵ بود.
این کمدی سیاه، داستان هنرپیشهای است که قبلا بازیگر نقش یک ابرقهرمان (بردمن یا مرد پرندهای) بوده و با افول ستاره شهرتش تلاش میکند با روی صحنه بردن یک نمایش در برودوی، شهرت ازدست رفته را بازیابد.
الخاندرو گونزالس ایناریتو، کارگردان بردمن با دریافت سه اسکار موفقترین چهره مراسم بود. علاوه بر جایزه کارگردانی او به عنوان یکی از نویسندگان و تهیهکنندگان فیلم هم جایزه گرفت.
آقای ایناریتو با اشاره به روند پیچیده ساخت فیلم و فیلمبرداری سکانسهای طولانی آن درباره چگونگی غلبه بر ترس خود از ساخت فیلم گفت: "ترس کاندوم زندگی است. نمیگذارد آن طور که باید لذت ببرید... من کاندوم را در آوردم و همه چیز رنگ و روی واقعی گرفت."
برندگان بازیگری: ادی ردمین، جولین مور، پاتریشیا آرکت و جیکی سیمونز
در مراسم اسکار امسال که یکشنبه شب (۲۲ فوریه) در سالن "دالبیتیتر" لسآنجلس برگزار شد، ادی ردمین، بازیگر بریتانیایی نقش پروفسور استیون هاوکینگ در فیلم تئوری همهچیز بهترین بازیگر مرد شد.
جولین مور اولین اسکارش را دیشب در رشته بهترین بازیگر اول زن، برای ایفای نقش یک استاد زبانشناسی مبتلا به آلزایمر در فیلم هنوز آلیس گرفت. او سخنان بعد از دریافت جایزهاش را به آگاهیرسانی درباره این بیماری اختصاص داد که با استقبال حاضران روبرو شد.
پاتریشیا آرکت و جیکی سیمونز به ترتیب برای بازی در فیلمهای پسربچگی و ویپلش به ترتیب برنده اسکار بهترین بازیگر نقش دوم زن و مرد شدند.
بر خلاف بسیاری از پیشبینیها، جایزه پاتریشیا آرکت تنها اسکار فیلم پسربچگی بود که پیش از این بسیاری آن را شانس اول اسکار بهترین فیلم میدانستند.
فیلم تحسینشده هتل بزرگ بوداپست که مانند بردمن در ۹ رشته نامزد بود، در چهار رشته اسکار بهترین موسیقی، طراحی لباس، چهرهآرایی و طراحی تولید را به دست آورد.
فیلم بریتانیایی بازی تقلید هم که در هشت رشته نامزد بود تنها توانست اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را کسب کند.
فیلم سیاه و سفید ایدا از لهستان هم برنده اسکار بهترین فیلم خارجی شد.
لیدی گاگا، خواننده آمریکایی با همراهی جولی اندروز، هنرپیشه فیلم آوای موسیقی (اشکها و لبخندها) آهنگهایی از این فیلم پنجاه ساله را اجرا کردند.
اسکار بهترین مستند بلند به شهروند چهار، روایتگر داستان یکی از بزرگترین افشاگریهای اطلاعاتی تاریخ آمریکا با محوریت ادوارد اسنودن رسید.
نیل پاتریک هریس، هنرپیشه آمریکایی برای اولین بار اجرای مراسم را به عهده داشت و آن طور که از واکنشها برمیآید تا حد زیادی در برآوردن انتظارها ناکام ماند.
در مراسم دیشب لیدیگاگا خواننده مشهور آمریکایی در پنجاهمین سالگرد فیلم آوای موسیقی (اشکها و لبخندها) آهنگهایی از این فیلم را اجرا کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#84
Posted: 25 Feb 2015 20:51
دهنکجی آکادمی؛ ده مورد بزرگی که در اسکار نادیده گرفته شدند
نامزدان جوایز اسکار امسال اعلام شده و به زودی برندگان مشخص خواهند شد. اما در روزهایی که صنعت فیلم به خصوص در آمریکا، در حال و هوای جایزه و جشن است، بسیاری از منتقدان بیشتر از آنکه به نامزدان بپردازند مشغول تجزیه و تحلیل مواردی هستند که امسال آکادمی اسکار آنها را نادیده گرفته است.
از نمونه های برجسته نادیده گرفته شدن در جوایز اسکار امسال دیوید ایلوو بازیگر نقش مارتین لوترکینگ در فیلم سلما و همینطور آوا دوورانی کارگردان این فیلم هستند. مورد دیگر فیلم لگولند است که ستایش منتقدان را به همراه داشت ولی دربخش انیمیشن بلند نامزد نشده است.
اما اگر به تاریخ سینما دقت کنیم می بینیم که آکادمی اسکار در نادیده گرفتن آثار و هنرنمایی های با ارزش سابقه طولانی دارد.
ده موردی را که در این مطلب گنجانده شده اند شاید بتوان مهمترین موارد از فیلمها، کارگردانان، بازیگران و سازندگان موسیقی دانست که توسط آکادمی اسکار نادیده گرفته شده و برای دریافت هیچ جایزه ای نامزد نشدند.
روشنایی های شهر ۱۹۳۱ و عصر جدید ۱۹۳۶
این دو اثر مهم چارلی چاپلین در فهرست آثاری که توسط اسکار نادیده گرفته شده اند باید درصدر قرار بگیرند.
هر دو فیلم اکنون به عنوان شاهکارهای مهم سینما تلقی می شوند اما هیچیکدام در زمان تولید حتی نامزد جایزه اسکار نشدند.
فیلم روشنایی های شهر سال ۱۹۳۱ و یا عصر جدید سال ۱۹۳۶، رقیب فیلم هایی بودند که امروزه هیچکس آنها را به یاد نمی آورد. در آن زمان شاید خیلی ها فکر می کردند که فیلم های چارلی چاپلین که همچنان به شکل صامت ساخته می شدند، از مد افتاده اند. اما گذشت زمان ثابت کرد که این آثار دقیقا به خاطر اینکه به زمانه مشخصی وابسته نیستند، جاودانه اند.
بت دیویس در فیلم از اسارت بشری سال ۱۹۳۴
آکادمی اسکار همیشه به قدردانی ازایفای نقش های آمیخته با شرارت و سنت شکنی علاقه زیادی نشان داده است. اما یکی از استثناهای مهم در این سنت، نادیده گرفتن بازی بت دیویس در نقش پیشخدمتی در فیلم از اسارت بشری بود.
بازی بت دیویس در آن زمان ستایش گسترده منتقدان و بسیاری از بازیگران را برانگیخت که می گفتند او به خوبی توانسته است وجه پلید و تاریک شخصیت انسان را به نمایش بگذارد.
با این همه در آن سال او در میان نامزدان جایزه بهترین بازیگر زن قرار نگرفت. تعداد زیادی از اعضای آکادمی از این تصمیم چنان به خشم آمدند که به جای برگزیدن یکی از نامزدهای اعلام شده، نام بت دیویس را روی برگه رای خود نوشتند. به همین خاطر آکادمی اسکار از سال بعد رای کتبی با ذکر نام نامزد مورد نظر را ممنوع کرد.
با وجود کارزار گسترده به نفع نامزدی بت دیویس، او به فهرست نامزدان اسکار آن سال راه نیافت. ولی درست یک سال بعد او به خاطر بازی در فیلم خطرناک جایزه اسکار را دریافت کرد که از نظر بسیاری در حقیقت جبران نادیده گرفتن بازی او در فیلم از اسارت بشری بود.
اورسن ولز در فیلم خانواده اشرافی امبرسون، سال ۱۹۴۲
خانواده اشرافی امبرسون (امبرسونهای باشکوه) در حقیقت ادامه همان شیوه و ژانری بود که اورسون ولز چند سال قبل در فیلم همشهری کین آن را باشکوه و موفقیت تمام نشان داده بود.
اما استودیوی فیلمسازی تهیه کننده آن به خاطر جنجال هایی که فیلم همشهری کین به پا کرده بود، این فیلم اورسون ولز را بارها تدوین کرده و تغییر دادند. با این وجود نتیجه کار یک اثر سینمایی عالی، بازیهای خوب و تاثیر گذار و یک فیلمبرداری عمیق و ماندگار بود.
شخصیت های اصلی این داستان و نگاه انتقادی آنها چنان قوی بود که در آن سال آکادمی اسکار تصمیم گرفت اورسون ولز را سر جای خود بنشاند و به جای اعطای جایزه بهترین کارگردانی به او فیلم هایی را برگزید که امروزه کاملا فراموش شده اند.
آلفرد هیچکاک و فیلم سرگیجه، سال ۱۹۵۸
در سال ۲۰۱۲ در نظرسنجی که توسط مجله سینمایی سایت اند ساوند انجام شد، فیلم سرگیجه آلفرد هیچکاک توسط منتقدان و کارشناسان به عنوان عظیم ترین اثر سینمایی تاریخ برگزیده شد. اما پس از اکران آن در سال ۱۹۵۸ آکادمی اسکار به آن توجهی نکرد و این فیلم در بخش بهترین فیلم نامزد نشد.
جیمز استوارت نیز به خاطر بازی در این فیلم و خود آلفرد هیچکاک هم به عنوان بهترین کارگردان نامزد نشدند. فراموش نکنیم که آلفرد هیچکاک هیچگاه به خاطر فیلم های خود جایزه اسکاری دریافت نکرد تا اینکه در سالهای آخر عمرش جایزه یک عمر دستاورد سینمایی اسکار به او اهدا شد.
آنتونی پرکینز در فیلم روانی، سال ۱۹۶۰
دو سال پس از عدم توجه آکادمی اسکار به فیلم سرگیجه، یک فیلم دیگر آلفرد هیچکاک به نام روانی (در ایران: روح) که بسیاری آن را یک شاهکار می دانند، باز هم به فهرست نامزدان اسکار راه نیافت. اما شاید مهمترین وجه از نادیده گرفتن این فیلم متوجه بازیگر اصلی آن آنتونی پرکینز شد که در نقش نورمن بیتس توانست یک شخصیت منفی بسیار اصیل با پیچیدگی های روانی بسیار شدیدی را خلق کند.
فیلم روانی پس از اکران در میان تماشاچیان موفیقیت فراوانی کسب کرد اما این نکته که آلفرد هیچکاک آن را با بودجه بسیار ناچیز و با کادر فنی مجموعه تلویزیونی خود ساخته بود، ممکن است باعث دلخوری صنعت سینما شده باشد.
در عین حال باید این نکته را هم یادآوری کرد که روانی یک فیلم ترسناک بود و چه در آن زمان و چه امروزه از نظر بسیاری از دست اندرکاران هالیوود فیلم های ترسناک جزو ژانرهای کم ارزش تلقی می شوند و به همین خاطر این ژانر هیچگاه در اسکار موفقیت چندانی کسب نکرده است.
ادامه دارد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#85
Posted: 25 Feb 2015 20:51
انیو موریکونه و فیلم روزی روزگاری در غرب، سال ۱۹۶۹
موسیقی متن این فیلم که از آثار برجسته سرجیو لئونه استاد وسترن اسپاگتی است، خیلی آرام شروع می شود و تمام ده دقیقه اول فیلم که سه ششلول بند در یک ایستگاه خلوت و خاکی منتظر از راه رسیدن قطار هستند، ادامه می یابد. اما وقتیکه این موسیقی گرم می شود و اوج می گیرد واقعا اوج می گیرد.
به یک سوم داستان که می رسیم موسیقی متن این فیلم به قله می رسد. سازهای اصلی آن یک ویلون و یک سازدهنی هستند که هر یک از آنها برای فهم داستان نقش مهمی دارند. این اثر انیو موریکونه یک شاهکار جاودانه است. اما آکادمی اسکار به آن توجهی نکرد و حتی به فهرست نامزدان بهترین موسیقی متن راه نیافت.
دنیس هاپر در فیلم مخمل آبی، سال ۱۹۸۶
این فیلم دیوید لینچ به محض اکران به یکی از فیلم های سنت گذار تاریخ سینما بدل شد. شاید یکی از دلایل اصلی این موفقیت بازی درخشان نیس هاپر در نقش شخصیت روانی فیلم به نام فرانک بوت بود.
پس از سالها دوری از سینما و یا ایفای نقش های نه چندان مهم، این اولین بازگشت درخشان دنیس هاپر به پرده سینما بود. دنیس هاپر که شخصیت جنجالی داشت حتی تا آنجا پیش رفت که یکبار گفت:"من خود فرانک بوت هستم." اما آکادمی اسکار به جای فیلم مخمل آبیترجیح داد که همان سال دنیس هاپر را به خاطر بازی در یک فیلم خانوادگی با عنوان هوزیریها نامزد جایزه اسکار کند.
استنلی کوبریک و فیلم درخشش ، سال ۱۹۸۰
حتی پس از ۲۰ سال که از نادیده گرفتن فیلم روانی می گذشت، هنوز هم برخورد تبعیض آمیز آکادمی اسکار با فیلم های ترسناک ادامه داشت.
استنلی کوبریک از زمان ساختن فیلم دکتر استرنجلاو در سال ۱۹۶۴ هر سال که فیلمی می ساخت در جوایز اسکار نامزد می شد.
تا اینکه نوبت به فیلم ترسناک درخشش رسید و آکادمی اسکار به آن هیچ توجهی نشان نداد. در تمام سی و چهار سالی که از نادیده گرفتن فیلم درخشش می گذرد هنوز هم آکادمی اسکار از هیچ کارگردانی برای ساختن یک فیلم ترسناک قدردانی نکرده است.
کار درست را انجام بده، سال ۱۹۸۹
این فیلم به کارگرداین اسپایک لی، یک پرداخته کاملا نوآورانه و سنت شکنانه از مناسبات نژادی در آمریکا و یک تحلیل طنز آمیز و روانشناسانه از اهالی یک محله فقیر نشین بود.
ولی در عین حال جنجالی و بحث برانگیز شد و حتی برخی از منتقدان می گفتند که اسپایک لی در این فیلم شورش های نژادی را تشویق کرده است.
شاید به این خاطر از سوی آکادمی اسکار برای جایزه بهترین فیلم سال نامزد نشد. هر چند بسیاری از منتقدان برجسته فیلم آن را جزو ده اثر سینمایی شاخص دهه هشتاد میلادی قلمداد می کنند.
جالب این است که در همان سال فیلم رانندگی برای خانم دیزی که باز موضوع آن مناسبات نژادی ولی کمتر تحریک آمیز است، جایزه اسکار برای بهترین فیلم سال را دریافت کرد.
رابرت ردفورد در فیلم همه چیز از دست رفته است، سال ۲۰۱۳
رابرت رد فورد به عنوان یک کارگردان، در گذشته بحث و جنجال فراوانی را برانگیخته است. او در سال ۱۹۸۰ به خاطر فیلم مردم معمولی در رقابت با فیلم گاو خشمگین به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، جایزه اسکار برای بهترین کارگردان را دریافت کرد. این همان سالی بود که آکادمی اسکار فیلم درخشش به کارگردانی استنلی کوبریک را کاملا نایده گرفت.
اما ۳۳ سال بعد او به خاطر بازی در فیلم همه چیز از دست رفته است قربانی سهل انگاری آکادمی اسکار شد. او تنها بازیگر این فیلم است که بدون به زبان آوردن حتی یک کلام نقش قایقرانی را که در دریا سرگردان شده و با خطر مرگ روبرو است، با یک پرداخت کاملا احساسی اما با لطافت و فروتنی کامل ایفا می کند.
آکادمی اسکار به جای رابرت ردفورد ترجیح داد که بروس درن یک هنرپیشه سالخورده دیگر را برای فیلم نبراسکا نامزد کند.
پـایـان
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#86
Posted: 2 Aug 2015 19:38
برندگان شصت و هشتمین جشنواره کن / ۲۰۱۵
بهترین فیلم کوتاه: امواج ۹۸ ساخته علی داغر
این فیلم کوتاه لبنانی برنده جایزه نخل طلا شد. این فیلم درباره زندگی در دوره دبیرستان در حومه شهر در بیروت است.
برنده دوربین طلا: سزار اسه ودو برای فیلم «سرزمین و سایه»
این جایزه که به فیلم اول هر یک از بخشهای رقابتی، دوهفته کارگردانان یا هفته منتقدان اهدا میشود به فیلم سزار اسه ودو تعلق گرفت که داستان یک کشاورز سالخورده است که به خانه باز میگردد تا از پسر بیمارش در روزهای آخر زندگیاش مراقبت کند.
برنده جایزه سناریو : مایکل فرانکو برای «مزمن»
جایزه بهترین فیلمنامه به نویسنده و کارگردان فیلم «مزمن» یعنی مایکل فرانکو اهدا شد. به این ترتیب دیگر امید تیم راث برای بردن جایزه بهترین کارگردان نقش بر آب شد زیرا کن به هر فیلم یک جایزه میدهد. در این فیلم تیم راث در نقش پرستاری بازی کرده که با بیمارانش رابطهای نزدیک برقرار میکند.
جایزه بهترین بازیگر زن: رونی مارا برای «کارول» و امانوئله برکوت برای «شاه من»
رونی مارا به صورت مشترک این جایزه را با امانوئله برکوت دریافت کرد. برکوت روی صحنه گریه کرد. خیلیها «کارول» را به عنوان برنده امسال کن پیش بینی کرده بودند.
برنده جایزه بزرگ ژوری: یورگوس لانتیموس برای «خرچنگ دریایی»
سومین جایزه کن به یورگوس لانتیموس برای «خرچنگ دریایی» یا «لابستر» رسید. قصهای وحشی از عشق و تنهایی. این فیلم در همه فهرستهای پیش بینی برنده جوایز امسال بود.
جایزه بهترین بازیگر مرد: ونسان لیندون برای «اندازه یک مرد»
لیندون در این فیلم در نقش مردی بازی کرده که سعی دارد تا به دنبال از دست دادن شغلش در کارخانه، خانوادهاش را حفظ کند. این فیلم نمایشی شجاعانه از لیندون به عنوان یک بازیگر است. او در این فیلم وزن کم کرد؛ فیلمی که به نوعی یادآور فیلم «دو روز و یک شب» برادران داردن بود.
برنده بهترین کارگردان : هو سیائو-سین برای «قاتل»
کارگردان تایوانی جایزه بهترین کارگردانی را از آن خودش کرد. این فیلم که اولین فیلم او در هشت سال اخیر است، داستان یک زن جوان را بیان میکند که با قاتلی قرار دارد. این فیلم ، فیلم مورد علاقه بسیاری از منتقدان بود.
برنده جایزه بزرگ: لاسلو نمس برای «پسر سائول»
جایزه نقره کن به «پسر سائول» رسید. تحسین شدهترین فیلم در بخش رقابتی از سوی منتقدان. این فیلم نگاهی به زندگی در آشویتس است و مخاطب را به اتاقهای گاز و گورهای کشته شدگان مى برد.
برنده نخل طلا: ژاک اودیار برای «دپان»
نخل طلای جشنواره کن ۲۰۱۵ به «دپان» فیلم ساخته ژاک اودیار رسید. فیلمی تحقیقی درباره مهاجری از ببرهای تامیل که سعی میکند تا زندگی جدیدی در فرانسه برای خودش بسازد. این کارگردان در سال ۲۰۰۹ نیز برای «زنگار و استخوان و پیامبر» جایزه بزرگ ژوری را برده بود. فیلم امسال او از سوی منتقدان به قدرت فیلم آن سال ارزیابی نشده بود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#87
Posted: 2 Aug 2015 19:39
طنین بحران اقتصادی اروپا در فیلم های امسال جشنواره کن
نمایش بیکاری، فقر و فشار اقتصادی و مهاجرت، یکی از تم های غالب فیلم های این دوره از جشنواره کن بود. سینماگران اروپایی امسال در فیلم هایشان توجه زیادی به بحران اقتصادی اروپا و تاثیر آن بر زندگی طبقات محروم و اقشار کم درآمد و نیز مهاجرت نشان دادند.
فیلم «من یک سرباز هستم» (I Am a Soldier)
نخستین ساخته لورن لاریویر داستان ساندرین، یک دختر جوان فرانسوی است که دربدر دنبال کار می گردد اما با همه قابلیت هایی که دارد موفق نمی شود و در نتیجه نمی تواند به طور مستقل در خانه اجاره ای اش زندگی کند و به ناچار به خانه مادرش پناه می برد اما می بیند که خواهر و شوهر خواهرش نیز از روی جبر در آنجا زندگی می کنند. مادرش نیز فروشنده یک سوپرمارکت است اما او هم در آنجا از سوی مافوقش تحقیر می شود. ساندرین، دایی ای دارد که در کار خرید و فروش سگ های قاچاقی است که از اروپای شرقی به فرانسه آورده می شود. ساندرین که از سربار بودن در خانه مادرش، احساس حقارت و شکست می کند به ناچار پیشنهاد دایی اش برای کار در سگ دانی را قبول می کند. کاری که به رغم درآمد نسبتا خوبش، عواقب خطرناکی برایش دارد. رویکرد تجربی و شاعرانه فیلم، به درستی آن را در بخش نوعی نگاه قرار داده است. بازی ماهرانه لوییس برگوئیس در نقش ساندرین، این نقش را بسیار باورپذیر کرده است.
ژاک ادیار در فیلم «دیپن»(Dheepan)
به موضوع مهاجرت می پردازد. «دیپن»(نام شخصیت مرد اصلی فیلم)، روایت سرراستی از زندگی یک زن، یک مرد و یک دختربچه سری لانکایی است که با هویت قلابی یک خانواده مهاجر در حاشیه پاریس زندگی می کنند. آنها نه تنها جامعه شان را نمی شناسند بلکه حتی شناختی از یکدیگر هم ندارند.
آنها از جنگ های داخلی سری لانکا گریخته اند اما ناخواسته وارد جنگ دیگری که بین گانگسترها و قاچاقچیان مواد مخدر در حاشیه پاریس در جریان است می شوند. فیلم با همه تلاشی که ادیار در ترسیم زندگی این سه نفر در محیطی بیگانه که زبان مهم ترین مشکل ارتباط آنها با دیگران است می شوند، موفق نیست چرا که نمی تواند به درستی آنها را به ما بشناساند. به جای این کار، بخش عظیمی از تلاش ادیار صرف نمایش خشونت ها و درگیری های بین گروه های گانگستری در حاشیه پاریس می شود. سکانس نفس گیر نهایی فیلم که مربوط به اوج این درگیری هاست، بیانگر قدرت ادیار در کارگردانی و ساختن فضایی پر از خشونت و ترس است.
در فیلم «قانون بازار»(La Loi Du Marche)
ساخته استفان بریزه با تاثیر ویرانگر بیکاری بر زندگی یک خانواده کارگری فرانسوی مواجه ایم. از این نظر «قانون بازار» فیلمی است که طنینی به شدت معاصر دارد. فیلمی ساده اما تکان دهنده دربارۀ نان روزانه ما. کارگر فرانسوی بیکاری که همه درها را به روی خود بسته می بیند، وقتی به عنوان مامور نظارت در یک فروشگاه به کار مشغول می شود نمی تواند شاهد بازجویی و مجازات کسانی باشد که برای ادامه زندگی روزمره شان از فروشگاه دزدی می کنند. بازی رئالیستی ونسان لندون در نقش این کارگر(برنده نخل طلای بهترین بازیگر مرد)، در تناسب با بازی نابازیگران دیگر فیلم است. تاثیر رئالیسم اجتماعی و فیلم های کارگری کن لوچ و برادران داردن بر آن آشکار است. بیکاری و فقر می تواند موضوع تکان دهنده ترین و دراماتیک ترین فیلم ها باشد و برای این کار به ابزار پیچیده نیاز نیست بلکه تنها همدردی با سوژه و شخصیت دردمند فیلم لازم است و این همدردی باید در تک تک عوامل فیلم باشد، از نویسنده و کارگردان گرفته تا فیلمبردار و مهمتر از همه بازیگر. فیلم استفان بریزه با این حس ساخته شده است.
فیلم «گنج» (Comoara)
ساختۀ کورنلیو پورومبوی از رومانی، اثری تمثیلی و طنزآمیز از وضعیت اقتصادی امروز کشورهای اروپای شرقی و میراث به جا مانده از دوران سوسیالیسم است. کوستی، کارمند یک شرکت معاملات ملکی است که هر شب برای پسر شش ساله اش قصه رابین هود را می خواند. یک شب همسایۀ بیکار و بی پولش آدرین به سراغش می آید و از او می خواهد که با هم به سراغ گنجی بروند که پدربزرگش سال ها قبل در حیاط خانه اش دفن کرده. پیدا کردن صندوقچه ای قدیمی(با دستگاه گنج یاب) که حاوی اوراق بهادار شرکت مرسدس بنز است و کندن زمین حیاط قدیمی، تمثیلی از کندوکاو و جستجو در تاریخ گذشته رومانی و میراث به جا مانده برای فرزندان کمونیسم است. کورنلیو پورومبو، به شکل بسیار ظریفی، فانتزی و رئالیسم را به هم می آمیزد و داستان تمثیلی اش را با رویکردی مینی مالیستی روایت می کند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#88
Posted: 9 Aug 2015 19:46
افتتاح جشنواره لوکارنو؛ سينمای ايران در بخش مسابقه
شصت و هشتمين دوره جشنواره بينالمللی لوکارنو که از قديمیترين جشنوارههای سينمايی جهان محسوب میشود، شامگاه ۱۴ مرداد ماه در شهر لوکارنو در سویيس افتتاح شد.
جشنواره امسال پس از سالها، يک فيلم ايرانی را در بخش مسابقه خود پذيرفته است. لوکارنو در سالهای دهه نود توجه زيادی به سينمای ايران نشان داد و از اين جشنواره حتی به عنوان سکوی پرش سينمای ايران در آن سالها ياد میکنند، اما در سالهای اخير جای خالی سينمای ايران در اين جشنواره محسوس بود.
سينمای ايران
«ما در بهشت» (که با عنوان بينالمللی «بهشت» عرضه شده) ساخته «سينا عطائيان دنا»، یک فيلم ايرانی است که امسال در بخش مسابقه نمايش داده خواهد شد.
اين فيلم که درنا ديباج، فريبا کامران، فاطمه نقوی و ناهيد مسلمی از جمله بازيگران آن هستند، اولين فيلم بلند سازندهاش محسوب میشود. عطائيان دنا که در دانشگاه سوره تحصيل کرده، يک فيلم کوتاه، يک مستند و يک انيميشن در کارنامه دارد.
آن طور که در کاتالوگ جشنواره آمده، فيلم داستان زنی بيست و چهار ساله به نام هانيه از طبقه متوسط را روايت می کند که هر روز صبح زود برای تدريس در مدرسه ای در حومه تهران، بايد راه زيادی را طی کند و درخواست او برای انتقال به داخل شهر دچار کاغذبازیهای مرسوم شده است. يک روز اما دو دانش آموز دختر ناپديد می شوند و به نظر می رسد که ربوده شده اند.
فيلمساز میگويد که اين قسمت اول سه گانه او درباره خشونت در تهران است.
افتتاحيه درخور
جذاب ترين بخش جشنواره لوکارنو نمايش فيلم در پياتزا گرانده(ميدان بزرگ) اين شهر زيباست که بزرگ ترين پرده اروپا را دارد و هر شب بين پنج تا هشت هزار نفر در فضای باز به تماشای فيلم می نشينند.
اين ميدان باشکوه چهارشنبه شب ميزبان افتتاحيه رسمی اين جشنواره بود که در آن طی معرفی داوران جشنواره، جايزه ويژه دستاورد يک عمر فعاليت هنری به ادوارد نورتن، بازيگر برجسته سينما(با درخشش هايی يه يادماندنی در فيلم هايی چون باشگاه مشتزنی و بردمن)، تعلق گرفت. نورتن از جشنواره ای چون لوکارنو که «کمک می کند سينمای هنری زنده بماند»، تشکر کرد.
فيلم افتتاحيه جشنواره امسال، فيلم درخوری بود: «ريکی و فلش» ساخته تازه جاناتان دمی با بازی مريل استريپ و دختر او.
ريکی(استريپ) که در يک کافه می خواند، سال هاست دو پسر و دختر خودش را نديده است. وقتی که شوهر سابق او خبر میدهد که دخترشان حال روحی مناسبی ندارد، ريکی به ديدار خانواده اش میآيد.
فيلم بازگشت دلچسبی است به دنيايی که دمی میشناسد و در روايت آن در «ريچل ازدواج می کند»(۲۰۰۸) بسيار موفق بود. اين بار هم فيلمساز موفق می شود در دل آمريکای امروز نفوذ کند و زيباترين احساسات انسانی را در بستر يک خانواده از هم پاشيده روايت کند.
دوربين دمی ناآرام و بی قرار شخصيت ها را دنبال میکند(دقيقاً به مانند همان فيلم نزديک به شاهکار، ريچل ازدواج میکند) و در همين حال میتواند با فاصله از آنها بايستد و فيلم را از غرق شدن در صحنههای ملودارم اشک انگيز دور نگه دارد.
بخش مسابقه
امسال نوزده فيلم برای دريافت يوزپلنگ طلايی اين جشنواره با هم رقابت خواهند کرد.
رقيبان فيلم ايرانی «ما در بهشت»، فيلمهايی چون «آواز زمستانی» ساخته اوتار يوسلانی است که در آن، اين فيلمساز گرجی تحسين شده چندين داستان موازی را روايت میکند.
شانتال آکرمن فيلمساز بلژيکی شناخته شده هم فيلم کوچکی به نام «نه فيلم خانگی» در بخش مسابقه دارد که در واقع ستايشی است از مادرش که در سال ۱۹۳۸ از لهستان به بلژيک گريخته و در آنجا در داخل يک آپارتمان، ارتباط چندانی با دنيای اطرافش نداشته است.
بن ريورز، فيلمساز تجربی بريتانيايی هم با فيلمی به نام «آسمان غرش می کند و زمين میترسد و دو چشم برادر نيستند» در بخش مسابقه حضور دارد.
جشنواره لوکارنو تا شنبه هفته آينده( پانزدهم اوت) ادامه خواهد داشت.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#89
Posted: 22 Aug 2015 19:25
جایزه امی
مجسمه طلایی جایزه امی که به برندگان اعطا میشود.این نشان یک زن است که یک اتم در دست دارد.
جوایز برای بهترینهای تلویزیون
ارائه کننده آکادمی علم و هنر تلویزیون / آکادمی ملی علم و هنر تلویزیون
کشور : ایالات متحده آمریکا
اولین مراسم : ۱۹۴۹
جایزه امی (به انگلیسی: Emmy Award) یک جایزه آمریکایی برای تولیدات تلویزیونی است، که عموماً به عنوان معادل اسکار برای تلویزیون دانسته میشود.
پاداش امی توسط سه سازمان مرتبط اما مستقل از هم به برندگان اعطا میشود:
آکادمی هنرها و علوم تلویزیون، جایزه ملی امی را به برنامههای اول وقت (به انگلیسی: primetime) غیر ورزشی تلویزیونهای آمریکا میدهد،
آکادمی ملی هنرها و علوم تلویزیون، جایزه امی را به برنامههای روزانه ورزشی، خبری و مستند تلویزیونهای آمریکا میدهد،
آکادمی بینالمللی هنرها و علوم تلویزیون جایزه امی را به برنامههای تلویزیونی تولید شده در خارج از آمریکا اعطا میکند.
دو جایزهٔ اول از شهرت بیشتری برخوردار هستند و تحت عنوان «جوایز هنرهای خلاق امی» (به انگلیسی: Creative Arts Emmys) شناخته میشوند.
سابقه جایزه امی به سال ۱۹۴۹ میلادی باز میگردد، اما به تدریج جوایز متنوعتر شدهاست. به عنوان نمونه، جایزه مربوط به برنامههای روزانه، اولین بار در سال ۱۹۷۲ اعطا شده و از سال ۱۹۷۴ به طور مستقل برگزار میشدهاست.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#90
Posted: 23 Aug 2015 18:40
سینمای ایران فرصت اسکار را به چه فیلمی میدهد؟
چه فیلمی به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی میشود؟ این سوالی است که هرساله در شهریور ماه مطرح میشود و مسوولان سینمایی را وادار میکند تا در فرصت باقیمانده فیلم مناسبی را معرفی کنند.
به گزارش ایسنا، طبق قوانین آکادمی اسکار، فیلمهایی که از 9 مهرماه 93 (اول اکتبر 2014) تا هشتم مهرماه 94 (31 سپتامبر 2015) در کشور مبداء اکران شدهاند، میتوانند به عنوان نماینده کشورشان به این مراسم معرفی شوند. همچنین 9 مهرماه آخرین مهلت تحویل نسخهای از فیلمها به دفتر آکادمی اسکار برای حضور در بخش غیرانگلیسی زبان است.
امید میرود با توجه به فرصت باقیمانده، باز هم مسولان سینمایی فرصتسوزی نکنند و در یک زمان مناسب و با کارشناسی دقیق فیلم مناسب را به آکادمی اسکار معرفی کنند.
قطعا در میان فیلمهای ایرانی به نمایش درآمده در یک سال گذشته گزینههای معدودی هستند که مناسب معرفی به آکادمی اسکار میباشند؛ با توجه به کیفیت فیلمها و همچنین حضورهای جهانی و پخشکنندگان بینالمللی آنان؛ پس امید است در میان همین گزینههای محدود هم انتخاب شایستهای صورت بگیرد.
با نگاهی به لیست تمامی فیلمهایی که در این مقطع زمانی اکران شدهاند میتوان به گزینه مناسب فکر کرد، البته با توجه به اینکه فیلمی میتواند مناسب اسکار باشد که اکران جهانی و جشنوارهای مناسبی داشته باشد و در عین حال پخشکننده آمریکایی مناسب، در میان لیست فیلمهای اکران شده میتوان به فیلمهای چون «شیار 143 »،«ملبورن»، «سیزده»، «قصهها»، «دوران عاشقی» و... رسید که اکران جشنوارهای داشتهاند.
اما فیلم «محمد (ص) » به کارگردانی مجید مجیدی هم با توجه به اینکه در اکران افتتاحیه جشنواره «مونترال» است،میتواند یکی از گزینههای جدی اسکار باشد.
طی یکسال گذشته فیلمهایی هم در گروه هنر و تجربه روی پرده رفتند که با توجه به شرایط خاص اکران این فیلمها باید دید آیا آثاری که نام آنها در ذیل میآید و برخی نیز جوایزی را در جشنوارههای معتبر خارجی کسب کردهاند، میتوانند شرایط نمایندگی سینمای ایران را داشته باشند، یا نه.
پرویز (مجید برزگر)، ماهی و گربه(شهرام مکری)، گس(کیارش اسدیزاده)، یک شب(نیکی کریمی)، اعتراف ذهن خطرناک من(هومن سیدی)،پوسته(مصطفی آل احمد)، روایت ناپدید شدن مریم(محمدرضا لطفی)، من از سپیده صبح بیزارم(علی کریم)، آفتاب مهتاب زمین(علی قویتن)، آشنایی با لیلا(عادل یراقی)، جینگو(تورج اصلانی)، شب بیرون(کاوه سجادی حسینی)، انارهای نارس(مجیدرضا مصطفوی)، دختر... مادر...دختر(پناه برخدا رضایی)، روزمبادا(فائز عزیزخانی)، پریدن از ارتفاع کم(حامد رجبی)، فردا(ایمان افشاریان و مهدی پاکدل)،اشیا از آنچه در آیینه میبینید به شما نزدیکترند(نرگس آبیار)، و یحیی سکوت نکرد(کاوه ابراهیم پور).
خبرنگار ایسنا تمام فیلمهایی که در یک سال گذشته اکران شده (فارغ از بحث کیفیت) لیست کرده که در ادامه می آید:
شهرموشها 2(مرضیه برومند)، خانوم(تینا پاکروان)، آرایش غلیظ(حمید نعمتالله)، خواب زدهها(فریدون جیرانی)، ساکن طبقه وسط(شهاب حسینی)، کاغذ خروس نشان(مریم میلانی)، آتشبس 2(تهمینه میلانی)، شیار143(نرگس آبیار)، میهمان داریم(محمدمهدی عسگرپور)، آنچه مردان دربارهی زنان نمیدانند(قربان محمدپور)، مستانه(حسین فرحبخش)، تراژدی(آزیتا موگویی)، بیگانه(بهرام توکلی)، کالسکه(آرش معیریان)، فصل فراموشی فریبا( عباس رافعی)، خانهای کنار ابرها(سیدجلال دهقانی)، ملبورن(نیما جاویدی)، سیزده(هومن سیدی)، مجرد 40 ساله(شاهین باباپور)، شانس عشق تصادف(آرش معیریان)، اشک و سکوت(اصغر نصیری)، انیمیشن رستم و سهراب(کیانوش دالوند)، لامپ100(سعید آقاخانی)، چهارباندی(محمدباقر جعفرینیا)، روزگاری عشق و خیانت(داوود بیدل)، انیمیشن جمشید و خورشید( بهروز یغمائیان)، گورداله(نادره ترکمانی)، همهچیز برای فروش(امیرحسین ثقفی)، تمشک(سامان سالور)، ارسال آگهی تسلیت(ابراهیم ابراهیمیان)، طعم خوش خیال( کمال تبریزی)،ایران برگر(مسعود جعفری جوزانی)، رخ دیوانه(ابولحسن داوودی)، استراحت مطلق(عبدالرضا کاهانی)، روباه(بهروز افخمی)، نهنگ عنبر(سامان مقدم)، من دیهگو مارادونا هستم(بهرام توکلی)، متل قو(مسعود نوابی)، قصهها(رخشان بنی اعتماد)، در دنیای تو ساعت چند است؟(صفی یزدانیان)، اسب سفید پادشاه(محمدحسین لطیفی)، آتیش بازی(بهمن گودرزی)، عشق و جنون(حسن نجفی)، دریاکنار(آرش معیریان)، یاسین(حامد امرایی)، عصر یخبندان(مصطفی کیایی)، گینس(محسن تنابنده)، از رئیسجمهور پاداش نگیرید(کمال تبریزی)، خداحافظی طولانی(فرزاد موتمن)، دوران عاشقی(علیرضا رئیسیان) و مردن به وقت شهریور(هاتف علیمردانی).
به گزارش ایسنا،طبق آنچه در سایت آکادمی اسکار آمده است، «انتخاب فیلمها در هر کشوری توسط یک سازمان و یا یک هیات داوری متشکل از هنرمندان و اهالی صنعت سینما، انجام میشود.»
فقط فیلمهایی که طی یک سال گذشته در قطع ۳۵ یا ۷۰ میلیمتری و از طریق فروش بلیت در هر کشوری به نمایش عمومی درآمده باشند میتوانند به آکادمی اسکار معرفی شوند. غیرانگلیسیزبان بودن و داشتن پخشکننده بینالمللی و نمایش خارجی نیز از دیگر شرایط اولیه نامزدی اسکار است.
بنا بر این گزارش، هرساله کشورهای مختلف فیلمهایش را به اسکار معرفی میکنند و در نهایت ۵ فیلم برای دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی زبان، نامزد میشوند.
سالها پیش برای نخستین بار وزارت فرهنگ و هنر وقت در سال ۱۳۵۶ فیلم «دایرهی مینا» ساختهی داریوش مهرجویی را به اسکار معرفی کرد و پس از آن فیلم «باد صبا» ساختهی آلبر لاموریس به عنوان نمایندهی ایران در سال ۵۷ راهی آکادمی اسکار شد. سینمای ایران به مدت ۱۶ سال نمایندهای به اسکار معرفی نکرد تا سال ۱۳۷۳ که فیلم «زیر درختان زیتون» ساختهی عباس کیارستمی معرفی شد و سپس در سال ۱۳۷۴ «بادکنک سفید» به کارگردانی جعفر پناهی، سال۷۵ فیلم معرفی نشد، ۷۶ «گبه» محسن مخملباف، ۷۷ «بچههای آسمان» مجید مجیدی (جزو نامزدها قرار گرفت)، ۷۸ «رنگ خدا» مجید مجیدی، ۷۹ «زمانی برای مستی اسبها» بهمن قبادی ، ۸۰ «باران» مجید مجیدی ، ۸۱ «من ترانه ۱۵ سال دارم» رسول صدرعاملی ، ۸۲ «نفس عمیق» پرویز شهبازی، ۸۳ «لاکپشتها هم پرواز میکنند» بهمن قبادی و ۸۴ «خیلی دور خیلی نزدیک» رضا میرکریمی، ۸۵ «کافه ترانزیت» ، ۸۶ «میم مثل مادر» رسول ملاقلیپور و ۸۷ «آواز گنجشکها» مجید مجیدی،۸۸ «درباره الی» به کارگردانی اصغر فرهادی و سال ۸۹ «بدرود بغداد» مهدی نادری، سال 1390 «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، سال 1391 «یه حبه قند» رضا میرکریمی(به علت تحریم معرفی نشد) و سال1392 «گذشته» اصغر فرهادی و سال 93 «امروز» رضا میرکریمی به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی شدند.
بنا بر این گزارش، سال 1390 فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی طلسم دریافت این جایزه از سوی ایران را شکست.
پیشتر هم فیلم «بچههای آسمان» ساخته مجید مجیدی که در سال ۱۳۷۷ به عنوان نمایندهی ایران به اسکار معرفی شده بود، برای اولینبار در جمع نامزدهای بهترین اسکار غیر انگلیسیزبان در سال ۱۹۹۹ انتخاب شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand