ارسالها: 24568
#121
Posted: 20 Jul 2019 13:48
راغب
دوسِت دارم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#124
Posted: 21 Jul 2019 17:46
Hüsnü Arkan & Birsen Tezer -hoşgeldin
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 3588
#125
Posted: 21 Jul 2019 19:21
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3588
#126
Posted: 21 Jul 2019 19:49
دوسال وسه ماه و هشت روزه که خدا پدرمو با خودش برده .. ..تا لحظه آخرکنارش بودم ..دلم براش خیلی تنگ شده .دلم تنگه ...برای شعرگفتناش ..برای شعرخوندناش وبرای خاطره گفتناش ..برای همه خوبی هاش ..کجایی پدر؟
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ویرایش شده توسط: aliazad77
ارسالها: 23330
#127
Posted: 23 Jul 2019 12:38
گوگوش - نقطه پایان
تو رو کجا گمت کردم ، بگو کجای این قصه
که حتی جوهر شعرم ، همینو از تو میپرسه
که چی شد اون همه رویا ، همون قصری که میساختیم
دارم حس می کنم شاید ، من و تو عشق و نشناختیم
میون قلبای امروزی ما ، نیمدونم چرا نمیشه پل بست
مثل دو ماهی افتاده بر خاک ، به دور از چشم دریا رفتیم از دست
به لطف و حرمت خاطره هامون ، نگو همیشه یاد من می مونی
که نه مثل اون روزای دورم ، نه تو دیگه برای من همونی
بذار جز این سکوت سرد لبهات ، برام چیزی به یادگار نمونه
بذار تا نقطه پایان این عشق ، مثل اشکی بشینه روی گونه
میون قلبای امروزی ما ، نیمدونم چرا نمیشه پل بست
مثل دو ماهی افتاده بر خاک ، به دور از چشم دریا رفتیم از دست
تحمل می کنم غیبتو ماهو ، میدونم نیمه همدیگه هستیم
نشد پیدا بشیم تو متن قصه ، به رسم عاشقی هر دو شکستیم
میون قلبای امروزی ما ، نیمدونم چرا نمیشه پل بست
مثل دو ماهی افتاده بر خاک ، به دور از چشم دریا رفتیم از دست
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 344
#128
Posted: 24 Jul 2019 20:32
یه آهنگ روسی قشنگه البته از خود روسها خوشم نمیاد با زیر نویس فارسی
میلیون میلیون گل رز تقدیم به دوستان لوتی
به حرمت لحظه ی میعادمون
کلام عشقو واسه من تازه کن
داد بزن عاشقم آی عاشقم
از عاشقیت شهرو پر آوازه کن
ارسالها: 3588
#129
Posted: 25 Jul 2019 16:28
روحت شاد مازیارجان !..
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود