ارسالها: 23330
#121
Posted: 15 Aug 2014 00:06
۱۹۸۶-جوخه - Platoon کارگردان الیور استون تهیهکننده جان دالی درک گیبسون آ. کیتمن هو آرنورد کوپلسان نویسنده الیور استون بازیگران چارلی شین تام برنگر ویلم دافو جانی دپ توزیعکننده اُرایون پیکچرز (Orion Pictures) تاریخ انتشار ۱۹ دسامبر ۱۹۸۶ مدت زمان ۱۲۰ دقیقه کشور آمریکا زبان انگلیسی بودجه ۶ میلیون دلار (تخمینی) فیلم جوخه (به انگلیسی : Platoon)، فیلمی از الیور استون دربارهٔ جنگ ویتنام محصول سال ۱۹۸۶ شرکت اُرایون پیکچرز است. A young recruit in Vietnam faces a moral crisis when confronted with the horrors of war and the duality of man. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#122
Posted: 15 Aug 2014 00:11
۱۹۸۷-آخرین امپراتور - The Last Emperor کارگردان برناردو برتولوچی تهیهکننده جرمی توماس نویسنده مارک پپلوئه برناردو برتولوچی بازیگران جان لونه ژوان چن پیتر اوتول روچنگ یینگ ویکتور وانگ موسیقی ریوییچی ساکاموتو دیوید بایرن کونگ سو فیلمبرداری ویتوریو استورارو تدوین گابریلا کریستیانی توزیعکننده کلمبیا پیکچرز تاریخ انتشار ۱۸ نوامبر، ۱۹۸۷ مدت زمان ۱۶۰ دقیقه زبان انگلیسی، ماندارین،ژاپنی بودجه ۲۵٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار آخرین امپراتور (به انگلیسی: The Last Emperor)، نام فیلمی است که زندگی پویی، آخرین امپراتور چین، را به تصویر درآوردهاست. این فیلم، جایزهٔ اسکار بهترین فیلم را در سال ۱۹۸۷ بدست آورد.این فیلم بر اساس کتاب آخرین امپراتور ساخته شده است این فیلم زندگی پویی، آخرین امپراتور چین، را به تصویر درآوردهاست. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#123
Posted: 15 Aug 2014 00:17
۱۹۸۸-مرد بارانی - Rain Man کارگردان بری لوینسن تهیهکننده پیتر گوبر جان پیترز دیوید مکگیفرت مارک جانسون جرالد مولن نویسنده بری مورو رونالد باس بازیگران داستین هافمن تام کروز والریا گولینو موسیقی هانس زیمر فیلمبرداری جان سیل تدوین استو لیندر توزیعکننده یونایتد آرتیستز مدت زمان ۱۳۳ دقیقه کشور ایالات متحده آمریکا زبان انگلیسی بودجه ۲۵٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار فروش 354,825,435 دلار مرد بارانی (به انگلیسی: Rain Man) نام فیلمی آمریکایی به کارگردانی بری لوینسن محصول سال ۱۹۸۸ است. در این فیلم تام کروز در نقش «چارلی ببیت» و داستین هافمن در نقش «ریموند ببیت» (مرد بارانی) حضور دارند. فیلم مرد بارانی در سال ۱۹۸۹ توانست ۴ جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامهٔ غیراقتباسی، بهترین کارگردان و بهترین بازیگر نقش اول مرد برای داستین هافمن، را بدست آورد. شخصیت ریموند یا مرد بارانی که در فیلم، داستین هافمن نقش او را بازی میکند، با الهام از شخصیت واقعی کیم پیک ساخته شده است. مرد بارانی شاید ترجمهی چندان صحیحی برای Rain Man نباشد زیرادر واقع تلفظ تغییریافته ی Raymond است. چارلی بعداً متوجه میشود که دوست تخیلی دوران کودکی اش که او به نام Rain Man میشناخت در واقع همان برادرش Raymond است. چارلی بابیت (تام کروز) جوانی که غرق تجارت اتومبیلهای لوکس است با خبر میشود پدرش فوت کرده و خانه ۳ میلیون دلاریاش را به برادر نادیدهاش، ریموند (داستین هافمن) که دچار بیماری روانی اوتیسم است، بخشیده است. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#124
Posted: 15 Aug 2014 00:21
۱۹۸۹-متولد چهارم ژوئیه- Born on the Fourth of July کارگردان اولیور استون تهیهکننده اولیور استون آ کیتمن هو نویسنده ران کوویچ اولیور استون بازیگران تام کروز کیرا سجویک ریموند بری کارولین کاوا لیلی تیلور موسیقی جان ویلیامز فیلمبرداری رابرت ریچاردسون تدوین دیوی برنر-جو هاتشینگ گونه درام، جنگی، زندگی نامهای توزیعکننده یونیورسال پیکچرز مدت زمان انگلیسی-اسپانیایی کشور آمریکا بودجه ۱۴ میلیون دلار فروش ۲۳۲ میلیون دلار متولد چهارم ژوئیه، (به انگلیسی: Born on the Fourth of July) فیلمی در ژانر درام جنگی است که بر اساس کتاب زندگینامه ران کوویچ سرباز آمریکایی حاضر در جنگ ویتنام ساخته شده است. کارگردان فیلم متولد چهارم ژوئیه، الیور استون است و فیلمنامه این فیلم را استون و ران کوویچ نوشتهاند. این فیلم محصول سینمای آمریکاست و در سال ۱۹۸۹ ساخته شده و تام کروز بازیگر نقش اصلی فیلم ران کویچ است. این فیلم برنده دو جایزه اسکار بهترین کارگردانی و تدوین و نامزد ۶ اسکار بهترین فیلم، فیلمنامه اقتباسی، بازیگر نقش اصلی (تام کروز)، موسیقی، و فیلمبرداری شد. در جشنواره گلدن گلوب هم چهار جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلم درام، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر فیلم درام (تام کروز) به این فیلم رسید. فیلم از کودکی ران شروع شده و به سالهای نوجوانی و تحصیل او در دبیرستان میرسد و سپس خدمت سربازی و سپس انجام وظیفه در نیروی تفنگداران دریایی آمریکا در ویتنام را به تصویر کشیده و با نمایش حادثهای که منجر به قطع نخاع و فلج نیمتنه پائین او میشود دوران بازپروری و بهبود او در بیمارستان کهنهسربازان برانکس را توضیح داده و سپس تحول شخصیتی او را به یک فعال مخالف جنگ شرح میدهد. این فیلم دومین فیلم از سه گانه جنگ ویتنامی الیور استون است که شامل جوخه (۱۹۸۶) متولد چهارم ژوئیه (۱۹۸۹) و زمین و بهشت (۱۹۹۳) میشود. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#125
Posted: 15 Aug 2014 00:25
۱۹۹۰-رقصنده با گرگها Dances with Wolves کارگردان کوین کاستنر تهیهکننده کوین کاستنر جیم ویلسون نویسنده مایکل بلیک بازیگران کوین کاستنر مری مکدانل گراهام گرین موسیقی جان بری فیلمبرداری دین سملر تدوین نیل تراویس توزیعکننده اوریون پیکچرز مدت زمان ۱۸۱ دقیقه ۲۳۶ دقیقه کشور ایالات متحده آمریکا زبان انگلیسی-لاکوتا-پاونی بودجه ۱۹٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار (تخمینی) فروش ۴۲۴٬۲۰۸٬۸۴۸ دلار رقصنده با گرگها (به انگلیسی: Dances with Wolves) به کارگردانی کوین کاستنر، فیلمی حماسی است که داستان سربازان آمریکایی را در دهه ۱۸۶۰ بیان میکند. کوین کاستنر در نقش یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود به ماموریت در سرزمین سرخ پوستان غرب آمریکا می رود ، به مرور زمان با سرخپوستها ارتباط برقرار میکند و عامل این ارتباط هم زنی سفیدپوست است که چند سرخپوست خشن در زمان کودکی پدر و مادرش را به قتل رساندند و حال وضعیت روانی مناسبی ندارد. نقش اول این فیلم را در زمان تنهائی یک گرگ همراهی میکند و در اواخر فیلم این گرگ توسط سفیدپوستان کشته میشود. این فیلم گویای یک زندگی پاک و عمیق در طبیعت است و مقایسهٔ سرخپوستان با سفیدپوستانی که هیچ چیز جز تصرف و قدرت برایشان مهم نیست . سرخپوستانی که یک سفید را در خود حل میکنند و به خاطر وجود فرهنگ و اخلاق نیک او را جذب خود میکنند ولی در مقایل سربازان سفیدپوست مردی از نژاد خودشان (کوین کاستنر) که یک سرخپوست شده را شکنجه میکنند.این فیلم حاوی مناظر بکر و بسیار زیبا از طبیعت آمریکا و همچنین موسیقی بسیار بسیار زیبایی دارد و علیرغم موضوع حماسی فیلم ، بسیار آرام بخش و با کیفیت خوب می باشد . VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#126
Posted: 15 Aug 2014 00:31
۱۹۹۱-سکوت برهها- The Silence of the Lambs کارگردان جاناتان دمی تهیهکننده رون بزمن ادوارد ساکسون کنث اوت نویسنده توماس هریس (داستان) تد تالی (فیلمنامه) بازیگران جودی فاستر آنتونی هاپکینز اسکات گلن تد لواین آنتونی هلد بروک اسمیت فیلمبرداری تاک فوجیموتو تدوین کرگ مک کای توزیعکننده اوریون پیکچرز تاریخ انتشار ۱۴ فوریه ۱۹۹۱ مدت زمان ۱۱۸ دقیقه زبان انگلیسی بودجه ۱۹ میلیون دلار سکوت برهها (به انگلیسی: The Silence of the Lambs) فیلمی وحشتناک/هیجان آور به کارگردانی جاناتان دمی و محصول سال ۱۹۹۱ آمریکا میباشد. داستان فیلم مربوط به روانپزشکی است که با استفاده از علم روانپزشکی میتواند محیط اطراف خود و انسانهای آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی میتوانست جلوی او طاقت بیاورد وی علیرغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسانها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی میکرد وی را در زندانهای امنیتی نگهداری کند. وی به خون خواری نیز معروف شده و در مواردی به کندن پوست صورت، جویدن گردن و رگهای قربانی نیز دست میزد. عوامل این فیلم جوایزی معتبری همچون جایزه اسکار، جایزه بفتا و گلدن گلوب را بخاطر حضور در این فیلم دریافت کردند. این فیلم با داستانی به قلم توماس هریس میباشد. کلاریس استارلینگ (فوستر) توسط جک کرافورد (گلن) از آکادمی آموزشی اف بی آی در ویرجینیا انتخاب میشود. کرافورد به استارلینگ ماموریت میدهد که با هنیبال لکتر (هاپکینز) که یک روانشناس و قاتل زنجیرهای است، گفتگو نماید چرا که اعتقاد دارد که لکتر ممکن است بتواند به آنها در پیدا کردن «بیل بوفالو» (قاتلی زنجیرهای که پوست قربانیانش را از تن جدا مینماید) کمک نماید. استارلینگ به بیماران روانی در بالتیمور میرود و در آنجا دکتر فردریک چیلتون او را به سلول دکتر لکتر راهنمایی میکند. در ابتدا دکتر لکتر آرام است اما به ناگهان عصبانی میشود چرا که استارلینگ سعی دارد از او اطلاعات بکشد. در حالی که استارلینگ با ترس در حال ترک سلول است، یکی از بیماران به کلاریس توهین بدی می کند که لکتر این عمل را بسیار زشت میپندارد و استارلینگ را صدا میکند که بر گردد و به او میگوید که به دنبال یکی از بیماران سابق دکتر لکتر بگردد. این راهنمایی استارلینگ را به یک زیرزمین سوق میدهد که در آنجا جسد یکی از بیماران سابق لکتر را پیدا میکند. استارلینگ به پیش لکتر بر میگردد و لکتر به او میگوید که این جسد به بیل بوفالو مرتبط است. استارلینگ به لکتر پیشنهاد میدهد در صورتیکه به او در این زمینه کمک کند، از کلینیک دکتر چیلتون به جایی دیگر منتقل شود. هنگامیکه بیل بوفالو دختر یک سناتور را میدزدد، کرافورد به استارلینگ اجازه میدهد که به دروغ این پیشنهاد را به لکتر بدهد که در صورتیکه به آنها در پیدا کردن بیل بوفالو کمک نماید، او را به زندانی دیگر منتقل کنند. در عوض، لکتر یک بازی یک به یک را با استارلینگ شروع مینماید و به او پیشنهاد میکند که اطلاعات جامعی در مورد بیل بوفالو در اختیار آنها قرار بدهد و در عوض استارلینگ نیز از گذشته خود برای لکتر بگوید، چیزی که قبلاً کرافورد به استارلینگ هشدار داده بود که برای لکتر بازگو نکند چرا که لکتر میتواند در وجود استارلینگ رخنه نماید. چیلتون نیز که پنهانی به مکالمات استارلینگ گوش میدهد، پیشنهاد انتقال لکتر را با سناتور در میان میگذارد و لکتر را به ممفیس منتقل میکند، و در مقابل ، لکتر مقداری اطلاعات در مورد بیل بوفالو به مقامات ارائه میدهد. بار دیگر استارلینگ دکتر لکتر را در سلول اختصاصی اش در تنسی ملاقات میکند و از او میخواهد که نامی را که برای مقامات گفتهاست رمزگشایی کند. ولی لکتر درخواست استارلینگ را برای کمک رد مینماید و او را مجبور میسازد که خاطرات دوران کودکی اش را بازگو کند. استارلینگ به لکتر میگوید که چگونه یتیم شدهاست و به مزرعه یکی از خویشاوندان منتقل شدهاست و هنگامی که در آن مزرعه با صحنۀ سلاخی گوسفندان روبرو شده و تلاش نافرجامی جهت نجات یکی از گوسفندان میکند، او را به یتیم خانه میفرستند. لکتر نیز در مقابل پرونده بیل بوفالو را که استارلینگ قبلاً به او داده بود، به او باز میگرداند که در این لحظه استارلینگ توسط دکتر چیلتون و تعدادی پلیس از آنجا به بیرون هدایت میشود. در همان روز لکتر دو تن ازنگهبانان را کشته و از آنجا فرار میکند. استارلینگ گفتههای لکتر را به دقت بررسی میکند و میفهمد که بیل بوفالو اولین قربانی اش را شخصاً میشناختهاست. استارلینگ به خانه اولین قربانی سفر میکند و در آنجا متوجه میشود که بیل بوفالو یک خیاط است چرا که لباسها و الگوی آنهادقیقا شبیه الگوی کنده شدن پوست قربانیان است. استارلینگ به کرافورد زنگ میزند تا او را از این موضوع آگاه سازد که بیل بوفالو سعی دارد لباسی از پوست قربانیانش برای خود تهیه کند و کرافورد به او میگوید که در حال رفتن به شهری دیگر برای دستگیری فردی به نام جیم گامب است که چندین بار تقاضای تغییر جنسیت دادهاست که این تقاضا توسط بیمارستان رد شدهاست. استارلینگ به مصاحبه با دوست اولین قربانی بیل بوفالو ادامه میدهد و سرانجام یه خانه جک گوردون میرسد و در آنجا استارلینگ متوجه میشود که جک همان جیم گامب است. استارلینگ او را تا یک زیرزمین چندین اتاقه دنبال میکند، جاییکه دختر ربوده شدۀ سناتور را زنده و درون یک چاه می یابد. پس از خاموش کردن چراغهای زیرزمین، گامب در تاریکی و با استفاده از دوربین دید در شب استارلینگ را دنبال میکند. ولی هنگامی که میخواهد اسلحهاش را آماده کند تا استارلینگ را بکشد، استارلینگ متوجه مکان گامب شده و بر میگردد و او را میکشد. در جشن فارغ التحصیلی آکادمی اف بی آی، استارلینگ تماسی تلفنی از لکتر که در فرودگاه بیمینی است، دریافت میکند. لکتر استارلینگ را مطمئن میسازد که قصد دنبال کردن او را ندارد و از استارلینگ میخواهد که به او (لکتر) کاری نداشته باشد که استارلینگ میگوبد که نمیتواند چنین قولی بدهد. سپس لکتر میگوید که یکی از دوستان قدیمی اش را برای شام دعوت کرده و گوشی را قطع میکند، شروع به حرکت میکند و در جمعیت گم میشود. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#127
Posted: 15 Aug 2014 11:43
۱۹۹۲- نابخشوده -Unforgiven کارگردان کلینت ایستوود تهیهکننده کلینت ایستوود نویسنده دیوید وب پیپلس بازیگران کلینت ایستوود جین هاکمن مورگان فریمن ریچارد هریس موسیقی لنی نیهاوس فیلمبرداری جک گرین تدوین جوئل کاکس توزیعکننده برادران وارنر تاریخ انتشار ۷ اوت ۱۹۹۲ مدت زمان ۱۳۱ دقیقه کشور ایالات متحده زبان انگلیسی نابخشوده (به انگلیسی: Unforgiven) نام فیلمی به کارگردانی کلینت ایستوود محصول سال ۱۹۹۲ شرکت آمریکایی برادران وارنر میباشد. ویلیام مونی، هفت تیر کش پیر و بازنشسته به کمک دوست قدیمی اش و یک مرد جوان آخرین کار خود را شروع میکند. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#128
Posted: 15 Aug 2014 11:48
۱۹۹۳-فهرست شیندلر - Schindler's List کارگردان استیون اسپیلبرگ تهیهکننده استیون اسپیلبرگ کتلین کندی برانکو لاستینگ لو ریوین ایروین گلووین رابرت ریموند نویسنده استیون زیلیان توماس کنیلی (رمان) بازیگران لیام نیسون بن کینگزلی رالف فاینس کارولین گودال موسیقی جان ویلیامز فیلمبرداری یانوش کامینسکی تدوین مایکل کان توزیعکننده یونیورسال پیکچرز مدت زمان ۱۹۵ دقیقه کشور ایالات متحده آمریکا زبان انگلیسی بودجه ۲۵٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار فروش ۳۲۱٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار فهرست شیندلر (به انگلیسی: Schindler's List) فیلمی آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، محصول سال ۱۹۹۳ است. فهرست شیندلر بر پایه زندگی واقعی اسکار شیندلر، صنعتگر آلمانی که جان بیش از هزار لهستانی یهودی را در جریان هولوکاست نجات داد، میباشد. فیلم بر پایهٔ کتاب «شیندلرز آرک» که برندهٔ جایزه بوکر شده، ساخته شده است. این فیلم یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما محسوب میشود و در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر سایت بانک اینترنتی اطلاعات فیلمها که در حال حاضر معتبرترین لیست سینمایی محسوب میشود، رتبهٔ ۷ را دارد. موسیقی این فیلم ساخته جان ویلیامز آهنگساز مشهور هالیوود است. در این موسیقی ایتسحاق پرلمان یکی از مشهورترین ویولونیستهای قرن بیستم هنرنمایی میکند. فهرست شیندلر یک موفقیت تجاری با فروش ۳۲۱ میلیون دلاری بود و در کنار آن توانست جوایز بسیاری از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم و جایزه اسکار بهترین کارگردانی را بدست بیاورد. فهرست شیندلر اولین فیلم سیاه و سفیدی است که جایزه اسکار بهترین فیلم را بعد از سال ۱۹۶۰ برنده شده است؛ هرچند که در ابتدا و انتهای فیلم، صحنههایی هم به صورت رنگی پخش میشد. بنیاد فیلم آمریکا فهرست شیندلر را سومین فیلم برتر تاریخ سینما در گونهٔ حماسی، در فهرست ۱۰ فیلم برتر در ۱۰ ژانر خود عنوان کرد. اسکار شیندلر که تاجری معمولی است که عضو حزب نازی میباشد، به خاطر طبع خوشگذران و عیاش خود و با توجه به دوستی بین او و مقامات رده بالای ارتش که بیشتر به خاطر سخاوت وی است، موفق میشود کارخانهای را با پول یهودیانی که در خفا با آنان شریک شده بخرد. سپس با توجه به همین روابط خود یهودیان را به عنوان کارگر در کارخانه اشتغال میدهد. رفته رفته این راه فراری برای بعضی از یهودیان میشود که در قرنطینه ماندهاند و خطر مرگ هر لحظه آنان را تهدید میکند. فیلم تغییر دیدگاه اسکار شیندلر را نشان میدهد که از صبر و قدردانی یهودیان تاثیر گرفته و رفته رفته خود را وقف تسهیل شرایط و زنده نگه داشتن آنان میکند. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#129
Posted: 15 Aug 2014 11:51
۱۹۹۴-فارست گامپ (به انگلیسی: Forrest Gump کارگردان رابرت زمکیس تهیهکننده وندی فاینرمن استیو تیش استیو استارکی چارلز نوویرت نویسنده اریک راث (فیلمنامه) بازیگران تام هنکس رابین رایت گری سینیس میکلتی ویلیامسون سالی فیلد موسیقی آلن سیلوستری فیلمبرداری دان بورگس تدوین آرتور اشمیت توزیعکننده پارامونت پیکچرز تاریخ انتشار ۶ ژوئیه ۱۹۹۴ مدت زمان ۱۴۱ دقیقه کشور ایالات متحده زبان انگلیسی بودجه ۵۵٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار فروش ۶۷۷٬۳۸۷٬۷۱۶ دلار فارست گامپ (به انگلیسی: Forrest Gump) فیلمی آمریکایی به کارگردانی رابرت زمکیس، محصول سال ۱۹۹۴ پارامونت پیکچرز است. فیلم برپایهٔ رمانی به همین نام اثر وینسنت گروم ساخته شده است. فارست گامپ یک موفقیت عظیم تجاری بود به طوری که در مجموع توانست ۶۷۷ میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کند و تبدیل به پرفروشترین فیلم آمریکا در آن سال شود. فارست گامپ نامزد دریافت ۱۳ جایزهٔ اسکار شد و از این تعداد ۶ جایزه را شامل جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین جلوههای ویژه، بهترین کارگردانی و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای تام هنکس را بدست آورد. در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت معتبر IMDB این فیلم در رتبه 15 قرار دارد. این فیلم همزان با فیلم موفق رستگاری در شاوشنک (در یک سال) ساخته شد و تقریباً در تمامی جایزه های اسکار با این فیلم رقیب بود. فارست گامپ در همه رقابت ها پیروز شد و در این سال رستگاری در شاوشنک موفق به کسب هیچ جایزه ای نشد. هر چند که بعد ها در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت معتبر IMDB رستگاری در شاوشنک در رتبه 1 ، و فارست گامپ در رتبه 15 قرار گرفت. فارست گامپ (تام هنکس)، مرد سادهدلی است که در ایستگاه اتوبوسی منتظر نشستهاست. با آمدن خانمی، خود را معرفی میکند و داستان زندگیش را تعریف میکند. فارست کودکی با بهرهٔ هوشی پایینتر از همسالانش است و تمام دنیایش مادرش (سالی فیلد) که حوادث اطرافش را با زبانی ساده برایش توصیف میکند. او در کودکی مجبور به استفاده از اسکلت و داربست فلزی بود که به پایش بسته میشد. بچههای همسالش او را دوست نداشتند. اما یکی با او همبازی شد: جنی. طی حادثهای، آن اسکت مزاحم فلزی در هم میشکند و توانایی فارست در دویدن پدیدار میشود. فارست که حالا بالغ شده در راگبی به افتخار میرسد. جنی جوان (رابین رایت پن) که هرگز از مهر پدر الکلیاش بهرهای نداشته، آرزو دارد خوانندهٔ کانتری شود. او دختر سر به راهی نیست و حتی در یک بار نامناسب خوانندگی میکنند. در روزهای جنگ با ویتنام، فارست به ارتش میپیوندد. هنگام خداحافظی، جنی از فارست میخواهد شجاع نباشد و هر وقت خطری بود فقط فرار کند. فارست در دورهٔ آموزشی ارتش، دوستی به نام بوبا (میکلتی ویلیامسون) پیدا میکند. او جوان سیاهپوست سادهدلی است که آرزو دارد خانوادهٔ فقیرش را با صید میگو به وضع بهتری برساند. آنها به ویتنام اعزام میشوند و تحت فرماندهی سرگرد دن تیلور (گری سینایس) قرار میگیرند. در یکی از حملات، نیروهای آمریکا بشدت بمباران میشوند. با فرمان فرماندهش، فارست شروع به دویدن میکند و ناگهان به یاد بوبا میافتد. او باز میگردد تا بوبا را پیدا کند اما هر بار یک مجروح دیگر را مییابد و او را تا کرانهٔ رودخانه میرساند، از جمله سرگرد دن را. بالاخره بوبا را در حالیکه بشدت زخمی است مییابد. بوبا میمیرد و فارست زخمی جزئی برداشته ولی سرگرد دن هر دو پایش را از دست میدهد. دن بخاطر آنکه تا آخر عمر فلج است و با افتخار نمرده و گمان میبرد فارست نگذاشته به سرنوشتش برسد از او خشمگین است. فارست مدال افتخار میگیرد و در دوران نقاهت استعدادش در پینگپنگ شکوفا میشود. در حالیکه او به مسابقات جهانی میرود و یکی یکی پلههای افتخار را طی میکند زندگی جنی هر روز در سراشیبی است. اعتیاد و روابط ناسالم، جوانی و زندگی جنی را میرباید. فارست سرگرد دن را با خود همراه میکند تا به آرزوی بوبا جامهٔ عمل پوشاند. او اسم قایقش را جنی میگذارد و موفق میشود یکی از بینظیرترین صیدهای میگو را انجام دهد، چنانکه عکسش بر جلد مجلهها برود. ولی او فقط دنیای کوچک خودش را میخواهد دنیایی که تمام وسعتش آغوش مادر و داشتن جنی است. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#130
Posted: 15 Aug 2014 11:55
۱۹۹۵-فیلم شجاعدل (به انگلیسی: Braveheart کارگردان مل گیبسون تهیهکننده مل گیبسون بروس داوی آلان لد نویسنده رندل والاس بازیگران مل گیبسون پاتریک مکگوهان برندن گلیسون سوفی مارسو کاترین مککورمک موسیقی جیمز هورنر فیلمبرداری جان تول تدوین استیون روزنبولوم توزیعکننده پارامونت پیکچرز فاکس قرن بیستم تاریخ انتشار ۲۴ مه ۱۹۹۵ مدت زمان ۱۷۵ دقیقه کشور ایالات متحده آمریکا زبان انگلیسی-فرانسوی-لاتین بودجه ۵۳٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار فروش ۲۰۲٬۶۰۰٬۰۰۰ دلار فیلم شجاعدل (به انگلیسی: Braveheart) به کارگردانی مل گیبسون، فیلم محصول سال ۱۹۹۵ کمپانیهای آمریکایی پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. ویلیام والاس در سال ۱۲۷۶ در روستای ایرشایر در اسکاتلند به دنیا آمد در آن روزها شاه الکساندر سوم بیش از ۲۰ سال بود که بر این سرزمین فرمانروایی میکرد. سبک و سیاق او در فرمانروایی به گونهای بود که ثبات اقتصادی و صلح را برقرار و سلطه طلبی همیشگی انگلیسیها را به راحتی دفع کرده بود. در سال ۱۲۸۶ الکساندر در حین سوارکاری از اسبش به زمین افتاد و جان سپرد و بزرگان اسکاتلند، نوه ۴ ساله او به نام «مارگارت» -که امروز از او با عنوان «بانوی نروژ» یاد میشود- را به عنوان ملکه اسکاتلند اعلام کردند و مقرر شد تا رسیدن او به سن قانونی مشاورین پدربزرگ فقیدش اداره مملکت را به عهده گیرند. مارگارت در سال ۱۲۹۰ در حالی که ۸ ساله بود طی سفری از نروژ به سوی اسکاتلند بیمار شد و جان داد. لردهای اسکاتلند برای جلوگیری از ایجاد بی نظمی و آشفتگی تصمیم به ایجاد حکومتی مستقل برای اسکاتلند گرفتند و بدین منظور از شاه ادوارد اول به واسطه حکومت موفقش دعوت کردند تا برای نیل به این هدف راهنمایی شان کند اما وقتی برای استقبال او رفتند با ارتش عظیمی از انگلستان مواجه شدند و بدین ترتیب سلطه انگلیسیها بر سرزمین اسکاتلند آغاز شد. ویلیام والاس در چنین شرایطی دوران کودکی خود را گذراند و با کینه انگلیسیها بزرگ شد. مطابق افسانههای محلی ایر شایر والاس اولین بار بر سر ماهیگیری با سربازان انگلیسی درگیر شد که در نتیجه آن دو تن از نظامیان انگلیسی را به قتل رساند و مقامات انگلیسی بلافاصله دستور دستگیری او را صادر کردند. بسیاری این واقعه را ناشی از کینه عمیق والاس از انگلیسیهایی میدانستند که در سال ۱۲۹۱ پدر و برادر بزرگتر او را کشته بودند. کشته شدن نامزد والاس به دست انگلیسیها خشم والاس را برمی انگیزد. در ۱۱ سپتامبر ۱۲۹۷ والاس که به ارتش شورشیهای «آندره دو مورای» پیوسته بود در نبرد «استرلینگ بریج» به پیروزی وسیعی دست یافت و سربازان «دوماری» که از داشتن فرماندهای چون «والاس» سرمست بودند به راحتی بر ۳۰۰ سواره نظام و ۱۰ هزار پیاده نظام انگلیسی چیره شدند. یک سال بعد در ۲۵ ژوئن ،۱۲۹۸ نبردی دیگر به نام «فالکیرک» رخ داد و «والاس» با تکیه بر هوش سرشار خود از دام ارتش انگلستان به سلامت گریخت. در این زمان اختلاف وسیعی بین سران نیروهای انقلابی درگرفته بود و سپتامبر همان سال «والاس» تصمیم به استعفا و سپردن سکان به «رابرت بروس» گرفت. او پس از استعفا به فعالیتهای صلح طلبانه پرداخت و مدتی را نیز برای انجام یک ماموریت دیپلماتیک در فرانسه گذراند گواینکه بسیاری اعتقاد دارند دلیل اقامت او در فرانسه چیزی جز این بودهاست. در ۵ اوت ۱۳۰۵ «سر ویلیام والاس» که دستگیریاش دیگر ناممکن مینمود به دست شوالیهای به نام «ژان دو منته» دستگیر و به اردوگاه سربازان انگلیسی در منطقهای نزدیک شهر گلاسکو منتقل شد. او که دولتمردان «پادشاه یاغیها» میخواندنش طی محاکمهای مجرم شناخته شد و به مرگ با چوبه دار محکوم شد که با مخالفت «والاس» مواجه شد و ترجیح داد با گیوتین اعدام شود. پس از آنکه سر او را از بدنش جدا کردند پیکر او را قطعه قطعه کردند و هر قطعه را به گوشهای از خاک اسکاتلند بردند تا مایه عبرت سایر انقلابیون شود. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.