ارسالها: 23330
#141
Posted: 15 Aug 2014 12:52
۲۰۰۳-رفتگان- The Departed کارگردان مارتین اسکورسیزی تهیهکننده برد گری گراهام کینگ روی لی برد پیت نویسنده ویلیام موناهان بازیگران لئوناردو دی کاپریو مت دیمون جک نیکلسون مارک واهلبرگ مارتین شین ورا فارمیگا موسیقی هاوارد شور فیلمبرداری مایکل بالهاوس تدوین تلما شونمیکر درجه فیلم R برای خشونت در فیلم توزیعکننده برادران وارنر تاریخ انتشار ۶ اکتبر، ۲۰۰۶ مدت زمان ۱۵۱ دقیقه کشور ایالات متحده آمریکا زبان انگلیسی بودجه ۹۰٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار رفتگان (به انگلیسی: The Departed) نام فیلمی در ژانر سینمای گانگستری به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و با بازی لئوناردو دی کاپریو، مت دیمون و جک نیکلسون است که برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم سال ۲۰۰۶ از هفتاد و نهمین جشنواره اسکار شده است. فیلمنامهٔ فیلم بر اساس فیلم روابط جهنمی محصول هنگ کنگ ساختهٔ اندرو لائو و سو فای ماک تنظیم شده است. نویسندهٔ رفتگان، ویلیام موناهان است که نوشتهٔ او اقتباسی است از فیلمنامهٔ فیلم روابط جهنمی نوشتهٔ فلیکس چونگ و سو فای ماک میباشد. یکی از ماموران اداره پلیس شهر بوستون به اسم بیلی کاستیگان از سوی دو تن از فرماندهانش یعنی کاپیتان کوئینان و سرجوخه دیگنام ماموریت پیدا میکند تا بصورت ناشناس در تشکیلات یک باند گانگستری بسیار مهم و خطرناک که رهبری آن برعهده فردی به اسم فرانک کاستلو است نفوذ نماید تا خبرهای آنجا را به اداره پلیس منتقل کند . از سوی دیگر یکی از افراد مهم و وفادار به کاستلو به اسم کالین سالیوان بعنوان یک پلیس به اداره پلیس شهر می پیوندد تا برای کاستلو خبرچینی کند . پس از گذشت مدتی از این اتفاقات بیلی پی میبرد که گانگسترها یک جاسوس در اداره پلیس دارند و کالین نیز از سوی دیگر متوجه میشود فردی در تشکیلات آنها برای اداره پلیس جاسوسی میکند . با این وجود کالین و بیلی از ماموریت و هویت واقعی همدیگر اطلاعی ندارند و هر کدام در تلاشند تا هر چه زودتر فرد جاسوس را بدام بیندازند . VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#142
Posted: 15 Aug 2014 12:55
۲۰۰۷-جهیی برای پیر مردها نیست-No Country for Old Men کارگردان جویل کوئن ایتن کوئن تهیهکننده جوئل کوئن اتان کوئن اسکات رودین نویسنده فیلمنامه: جوئل کوئن اتان کوئن رمان: کورمک مککارتی بازیگران تامی لی جونز خاویر باردم جاش برولین وودی هارلسون کلی مکدونالد موسیقی کارتر بورول فیلمبرداری راجر دیکینس تدوین رودریک جینس نام مستعار برادران کوئن درجه فیلم R برای خشونت در فیلم توزیعکننده میرامکس مدت زمان ۱۲۲ دقیقه کشور ایالات متحده آمریکا زبان انگلیسی بودجه ۳۰ میلیون دلار جایی برای پیرمردها نیست (به انگلیسی: No Country for Old Men) عنوان فیلمی محصول ۲۰۰۷ ایالات متحده در گونهٔ جنایی و میهج، برپایه رمانی با همین نام از کورمک مککارتی نویسندهٔ آمریکایی و به کارگردانی جوئل و ایتن کوئن است. این فیلم در جشنوارهٔ آکادمی سال ۲۰۰۷ نامزد دریافت ۸ جایزه و برندهٔ ۴ جایزهٔ اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی گردید. فیلم با نماهایی از زمینهای بایر غرب تگزاس در سال ۱۹۸۰ آغاز میشود درحالی که صدای روی تصویرِ کلانتر اد تام بل (با بازی تامی لی جونز) را میشنویم که نسبت به افزایش خشونت در زمان جدید نسبت به زمانی که پدرش کلانتر بود افسوس میخورد. وقتی لوئلین ماس Llewelyn Moss (با بازی جاش برولین) دارد در صحرا دنبال شکار میگردد بطور اتفاقی به تعدادی جسد در میانهٔ صحرا بر میخورد، که از یک معاملهٔ نافرجام مواد مخدر به جا ماندهاند. یک مکزیکی مجروح که هنوز جانی در بدن دارد از او آب درخواست میکند. لوئلین در آن ناحیه مقدار زیادی مواد مخدر و کیفی حاوی دو میلیون دلار پول مییابد و کیف را در زیر یدک کشی که خانهٔ او و همسرش محسوب میشود مخفی میکند. آنشب عذاب وجدان مانع خوابیدن لوئلین میشود، بنابراین برای رساندن آب به مکزیکی نیمه جان به صحرا بر میگردد، بی خبر از اینکه تعدادی از معامله کنندگان بی رحم مواد در تاریکی شب در آن محل حضور دارند. آنها لوئلین ماس را با جیپ تعقیب میکنند و او با پای پیاده به سمت رودخانه میگریزد و در آخرین لحظه از خطر مرگ حتمی توسط سگی درنده نجات مییابد. بعد از رهایی از خطر، لوئلین که همچنان مصمم به نگهداری پول است همسرش کارلا جین را به خانهٔ مادرش میفرستند و خودش به متلی در آن نزدیکی میرود و کیف پول را در مجرای تهویهٔ هوای اتاقش پنهان میکند. آنتون چیگورح Anton Chigurh (خاویر باردم) آدمکش بی رحم برای پیدا کردن دوبارهٔ پولها اجیر میشود. در ابتدای فیلم او را دیدهایم که برای فرار از دست پلیس یکی از ماموران نگهبان را به قتل رسانده و سپس برای سرقت یک ماشین، رانندهٔ آن را به وسیلهٔ کپسولی که معمولاً برای کشتن گاوها به کار میرود به قتل رسانده. اکنون او به کمک یک فرستندهٔ رادیویی که در میان کیف پول جاسازی شده در تعقیب پولها به راه میافتد. شبی که به متل ماس میرسد، چند مکزیکی را که در تعقیب ماس کمین کردهاند با تیراندازی از پا در میآورد، سپس در جستجوی پول دریچهٔ کانال هوا را با سکهای باز میکند و درمی یابد که ماس پیش از او با برداشتن پولها از آنجا گریخته. چیگورح بار دیگر ماس را در هتلی در حاشیهٔ شهر گیر میاندازد و پس از تعقیب و گریزی پرخطر که به خیابان کشیده میشود، ماس موفق میشود از دست این قاتل بیرحم نجات پیدا کند درحالی که هردوی آنها به سختی مجروح میشوند. ماس به ناچار برای بهبودی در بیمارستان بستری میشود. کارسون ولز، عامل دیگری که برای پس گرفتن پول اجیر شده با دسته گلی به ملاقات لوئلین میآید و پیشنهاد میدهد در مقابل برگرداندن پول، از جان او محافظت خواهد کرد. چیگورح ابتدا پای زخمی اش را با داروهایی که دزدیده درمان میکند و سپس به متلی که کارسون ولز در آن اقامت دارد میرود و او را با شکلیک تیری از پا در میآورد. وقتی که ماس تلفن میکند، چیگورح اشاره میکند که کارسون مرده و او میتواند در مقابل افشای مکان پول، از کشتن کارلا جینز همسر ماس صرفنظر کند. اما ماس اعتنایی نمیکند. او قراری ترتیب میدهد تا کارلا جینز را در ال پاسو ملاقات کند و کیف پول را به او بسپارد و از او بخواهد به جای دوری بگریزد، اما زمانی که کارلا به ال پاسو میرسد متوجه میشود ماس کشته شده. آنشب کلانتر بل که همیشه یک قدم عقبتر از ماس و چیگورح اتفاقات را تعقیب میکند، در صحنهٔ قتل حاضر میشود و متوجه میشود که قفل در اتاق ماس در متل از جا درآمده. زمانی که بل با احتیاط وارد اتاق نیمه تاریک ماس میشود، چیگورح را میبینیم که در پشت در مخفی شده. کلانتر بل در اتاق دریچه کانال تهویهای را که با سکه باز شده وارسی میکند و بی آنکه متوجه حضور چیگورح شود صحنه را ترک میکند. بعد از این بل به دیدار عمو الیس پیرو بازنشسته در کلبهای پر از گربه میرود تا گله و شکایتهای او را از تغییر زمانه بشود. زمانی که کارلا جین از مراسم تدفین مادرش به خانه بر میگردد، متوجه میشود چیگورح آنجا به انتظارش نشسته. چیگورح از او میخواهد شیر یا خط سکه را حدس بزند تا شاید بتواند از مرگ نجات پیدا کند اما کارلا جینز حاضر به انجام بازی نمیشود. چیگورح درحالی به تنهایی از خانه خارج میشود که ته چکمههایش را به دقت وارسی میکند، و این که آیا کارلا به قتل رسیده یا نه موضوعی است که مبهم باقی میماند. وقتی که چیگورح دارد با ماشین از محل دور میشود به سختی تصادف میکند و دست چپ او شکستگی وخیمی پیدا میکند. او با پرداختن پول به دو کودک که در آن نزدیکی با دوچرخه بازی میکنند پیراهن یکی از آنها را میخرد، دست مجروحش را با آن میبندد و پیش از رسیدن پلیس از محل دور میشود. در پایان فیلم کلانتر اد تام بل که اکنون بازنشسته شده دو رؤیای خود را برای همسرش تعریف میکند که هردو به پدر درگذشته اش مربوطند. در رؤیای اول پدرش به او مقداری پول میدهد و او پول را گم میکند. در رؤیای دوم، او و پدرش سوار بر اسب از مسیری برفی در کوهستان عبور میکنند، سپس پدر او با مشعل روشنی به دست به سمت منطقهٔ تاریک و سرد روبرو میتازد تا بتواند در میان تاریکی آتشی روشن کند. سپس تصویر تاریک میشود و عنوان بندی پایانی ظاهر میگردد. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#143
Posted: 15 Aug 2014 12:59
۲۰۰۸-میلیونر زاغه نشین-Slumdog Millionaire کارگردان دنی بویل تهیهکننده کریستین کولسن نویسنده سایمن بوفوی بازیگران دِو پاتل فریدا پینتو آنیل کاپور عرفان خان موسیقی ای. آر. رحمان فیلمبرداری آنتونی داد منتل تدوین کریس دیکنز تاریخ انتشار ۱۲ نوامبر ۲۰۰۸ (محدود) مدت زمان ۱۲۰ دقیقه کشور بریتانیا زبان انگلیسی هندی میلیونر زاغهنشین (به انگلیسی: Slumdog Millionaire) فیلم سینمایی بریتانیایی محصول سال ۲۰۰۸ به کارگردانی دنی بویل است. فیلم اقتباسی از رمان Q and A، نوشتهٔ ویکاس سواروپ است. دنی بویل این فیلم را برخلاف فیلمهای بالیوودی که در استودیوها ساخته میشوند، در خیابانها و محلههای شهر بمبئی تصویربرداری کرد. این کار به دلیل حضور جمعیت زیاد مردم و تغییرات سریع شهر، دشواریهای زیادی را برای گروه سازندگان فیلم بههمراه داشت. به دلیل ممنوعیت فیلمبرداری افراد خارجی از طریق بالگرد، گروه تولید برای فیلمبرداری این صحنهها، مجبور شدند با یافتن یک مدیر فیلمبرداری هندی و اعلام نام او، اجازه فیلمبرداری با بالگرد را کسب کنند. داستان فیلم دربارهٔ پسر ۱۸سالهٔ یتیم فقیری ساکن بمبئی بهنام جمال ملک است که در مسابقهٔ «چهکسی میخواهد میلیونر شود؟» شرکت کرده و موفق شده تا مرحلهٔ پایانی پیش برود؛ همین باعث مظنونشدن پلیس به تقلب در مسابقه و دستگیریش میشود. بازرس پلیس به او میگوید بهشرطی آزادش میکند که بگوید چگونه به جواب سوال ها دست پیدا کرده؛ که جمال داستان زندگیش را برای مامور بازجویی تعریف می کند. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#144
Posted: 15 Aug 2014 13:02
۲۰۰۹-مهلکه- The Hurt Locker کارگردان کاترین بیگلو تهیهکننده کاترین بیگلو مارک بوال نیکولاس چارتیر تونی مارک بازیگران جرمی رنر آنتونی مکی برایان گراگتی فیلمبرداری بری آکروید درجه فیلم R کشور ایالات متحده آمریکا زبان انگلیسی بودجه ۱۱ میلیون دلار مهلکه (به انگلیسی: The Hurt Locker) نام یک فیلم درام جنگی به کارگردانی کاترین بیگلو و با بازی جرمی رنر محصول سال ۲۰۰۹ آمریکا است. در رسانههای فارسیزبان از این فیلم با نامهای قفسه درد، گنجه رنج و میدان بلا نیز یاد شدهاست. داستان فیلم اقتباسی از کتاب جنگ نیرویی است که به ما معنا میدهد اثر کریستوفر هجز میباشد. داستان فیلم چند سرباز آمریکایی به فرماندهی گروهبان اول، ویلیام جیمز (با بازی جرمی رنر) را روایت میکند که در خاک عراق مامور خنثی کردن بمبهای جادهای هستند که شورشیان عراق در معابر سطح شهر کار میگذارند. انگیزه زیاد و علاقهٔ مفرطی که ویلیام جیمز شخصاً در ماموریتهای خطیرش بروز میدهد باعث تعجب و رعب همقطارانش میشود. این وابستگی شدید ویلیام جیمز به انجام ماموریتهای خطیر و حتی خارج از وظایف تعیین شده و انگیزهٔ بالایی که در موفق انجام دادن تمام آنها دارد تا آنجا ادامه پیدا میکند که در یکی از ماموریتها ... VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#145
Posted: 15 Aug 2014 13:05
۲۰۱۰-سخنرانی پادشاه- The King's Speech کارگردان تام هوپر تهیهکننده یان کنینگ امیل شرمن گرث آنین جفری راش نویسنده دیوید سایدلر بازیگران کالین فرث جفری راش هلنا بونهام کارتر جنیفر اهل مایکل گامبون درک جیکوبی گای پیرس تیموتی اسپال رامونا مارکوئز موسیقی الکساندر دسپلات فیلمبرداری دنی کوئن تدوین طریق انور توزیعکننده مومنتوم پیکچرز واینستین کمپانی تاریخ انتشار ۶ سپتامبر ۲۰۱۰ ۷ ژانویه ۲۰۱۱ (پادشاهی متحده) مدت زمان ۱۱۹ دقیقه کشور بریتانیا زبان انگلیسی بودجه ۸ میلیون پوند فروش ۴۱۴٬۲۱۱٬۵۴۹ دلار سخنرانی پادشاه (به انگلیسی: The King's Speech) نام یک فیلم درام تاریخی محصول ۲۰۱۰ بریتانیا به کارگردانی تام هوپر بر پایه فیلمنامه دیوید سایدلر است. این فیلم برنده جایزه برگزیده تماشاگران در جشنواره فیلم تورنتو ۲۰۱۰ شدهاست. این فیلم در سال ۲۰۱۱ در هشتاد و سومین دوره مراسم اسکار برنده جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامه اوریژینال شد. این فیلم درباره بخشی از زندگی جورج ششم، پادشاه بریتانیا و پدر الیزابت دوم ملکه فعلی این کشور، است که دچار لکنت زبان بود. نقش پادشاه را در این فیلم کالین فرث و نقش پزشک او را جفری راش بازی کردهاند. داستان از هنگامی آغاز می شود که آلبرت (کالین فرث)، دوک یورک و فرزند کوچکتر پادشاه جورج پنجم (مایکل گامبون)، در نمایشگاه امپراتوری ۱۹۲۵ در ورزشگاه ومبلی صحبت میکند. هنگام سخنرانی توقف و لکنت در سخنرانی او به وضوح برای هزاران نفر از شنوندگان و مخاطبان آشکار میشود. جرج پنجم، پدر آلبرت و پادشاه بریتانیا در طول جنگ جهانی اول، اولین پادشاه بریتانیایی است که با استفاده از رادیو برای مردمش صحبت میکند. جرج پنجم به زودی در بستر بیماری گرفتار میآید و سرانجام از دنیا می رود. به این ترتیب برادر بزرگِ آلبرت، دوید، گای پیرس، با عنوان پادشاه ادوارد هشتم به عنوان پادشاه بریتانیا معرفی میگردد با این حال او نشانی از مسئولیتپذیری به عنوان پادشاه از خود بروز نمیدهد. در عین حال آلبرت به دنبال درمان ناتوانی خود در سخنرانی است. درمانهای مرسوم دلسرد کنندهاند تا اینکه بانو الیزابت، همسر آلبرت (هلنا بونهام کارتر) با گفتاردرمانگری استرالیایی با روشهای نوین که در لندن ساکن است به نام لیونل لوگ (جفری راش) آشنا میشود و خود را با نام خانم جانسون معرفی میکند. لیونل ابتدا از پذیرش آلبرت امتناع میکند ولی با اطلاع یافتن از هویت آلبرت و الیزابت مسئولیت درمان وی را بر عهده میگیرد. ولی کار به سادگی پیش نمیرود و آلبرت در مقابل درمانگر بویژه در مقابل کنجکاویهای لیونل به خاطر کنکاش در زندگی خصوصیاش از خود مقاومت نشان میدهد. در عین حال لیونل هم فردی سختکوش است با اجرای یک سری از قوانین خاص خود سعی در ریشهیابی و درمان ناتوانی دارد. کنکاشهای لیونل سرانجام وی را به ریشه ناتوانی آلبرت میرساند. وی در مییابد که بدرفتاری توسط پرستار دوران کودکی و استهزاء توسط برادرش دیوید دلایل بروز این ناهنجاری در آلبرت هستند. لیونل با بکار بستن روشهای مختلفی سعی در بهبودی آلبرت (که لیونل او را برتی صدا میزند) دارد. در حین درمان این دو تبدیل به دوستانی نزدیک میشوند و آلبرت برخی اوقات برای صحبت عادی و مشورت نیز پیش لیونل میرود. پادشاه ادوارد به قصد ازدواج با زنی که قبلاً دوبار ازدواج کرده بوده، والس سیمپسون، مجبور به استعفا از مقام پادشاهی میشود. و به این ترتیب آلبرت میبایست جایگزین وی شود. همزمان با این اتفاقات نخست وزیر بریتانیا، استنلی بالدوین، به خاطر ازدواج پادشاه ابتدا تهدید به استعفا کرده و سپس تهدید خود را عملی میکند. نویل چمبرلین نخست وزیر میشود، البته او تنها یکبار در فیلم ظاهر می شود، برعکس وینستون چرچیل که نقش پر رنگتری در فیلم ایفا میکند. پس از کناره گیری پادشاه ادوارد هشتم در سال ۱۹۳۶ از تاج و تخت بخاطر ازدواج با سیمپسون، آلبرت با عنوان جرج ششم پادشاه بریتانیا و همسرش الیزابت ملکهٔ بریتانیا میشود. پس از تهاجم آلمان به لهستان در سال ۱۹۳۹، چمبرلین به آلمان اعلام جنگ میدهد و پادشاه جدید باید برای مردم صحبت کند. با کمک لیونل وی این سخنرانی رادیویی را به صورت فوقالعاده و بدون لکنت انجام میدهد و مورد تشویق تهیهکننده رادیو، حاضرین و مردمی که جلوی کاخ باکینگهام جمع شدهاند میگردد. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 24568
#146
Posted: 15 Aug 2014 13:06
sepanta_7: ۱۹۸۷-آخرین امپراتور - The Last Emperor sepanta_7: بیمار انگلیسی- The English Patient دو تا از زیباترین فیلم هایی که در عمرم دیدم . از شاهکارهای واقعی سینما . ممنون از تاپیک جالبتون
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 23330
#147
Posted: 15 Aug 2014 13:10
۲۰۱۱-آرتیست -The Artist کارگردان میشل آزاناویسوس تهیهکننده توماس لانگمن بازیگران ژان دوژاردن برنیس بژو آگی (سگ بازیگر در فیلم) توزیعکننده برادران وارنر تاریخ انتشار ۱۵ می ۲۰۱۱ (جشنواره فیلم کن) ۱۲ اکتبر ۲۰۱۱ (فرانسه) مدت زمان ۱۰۰ دقیقه کشور فرانسه زبان صامت بودجه ۱۵ میلیون فروش ۷۲ میلیون آرتیست (به انگلیسی: The Artist) یک فیلم فرانسوی عاشقانه محصول سال ۲۰۱۱ به کارگردانی میشل آزاناویسوس است و ژان دوژاردن و برنیس بژو بازیگران اصلی آن میباشند. منتقدان از این فیلم تمجید بسیاری نمودهاند. آرتسیت در جایزه گلدن گلوب در ۶ بخش نامزد گردید و توانست در ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۲، برنده ۳ جایزه (بهترین فیلم کمدی یا موزیکال، بهترین موسیقی متن و بهترین بازیگر مرد کمدی یا موزیکال) شود. در ژانویه ۲۰۱۲ این فیلم برای ۱۲ جایزه در بفتا نامزد شد و توانست در ۶۵اُمین دورهٔ این جشنواره، ۷ جایزه (بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامهنویسی، بهترین بازیگر مرد، بهترین موسیقی، بهترین طراحی لباس، بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلم) را از آن خود کند. آرتسیت همچنین توانستهاست جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی حلقه منتقدان فیلم لندن و کارگردانش، میشل آزاناویسوس، جایزه بهترین کارگردانی جایزه انجمن کارگردانان آمریکا را به دستآورد. این فیلم صامت در ۵ رشته (بهترین فیلم سال، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی لباس) برنده جایزهٔ اسکار شدوهماکنون نیز در فرانسه در ۱۰ رشته برای جایزه سزار نامزد شدهاست. هازاناویسیوس در خصوص موفقیت فیلمش گفتهاست: «شاید چون آرتیست یک فیلم عاشقانه ساده است. جهانی است و یک سگ دوستداشتنی دارد. مردم عاشق سگهای دوستداشتنیاند.» داستان فیلم مربوط به سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۲ در هالیوود میباشد که سینمای صامت در حال افول بوده و گذر به سوی سینمای ناطق بودهاست و بازیگران آن دچار مشکل شدهاند. این فیلم خود بصورت صامت و سیاه-سفید فیلمبرداری شدهاست. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#148
Posted: 15 Aug 2014 13:12
andishmand: دو تا از زیباترین فیلم هایی که در عمرم دیدم . از شاهکارهای واقعی سینما . ممنون از تاپیک جالبتون خواهش میکنم خوشحال شدم خوشتون اومده
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#149
Posted: 15 Aug 2014 13:17
۲۰۱۲-آرگو-Argo کارگردان بن افلک تهیهکننده جرج کلونی، گرانت هسلوف، بن افلک نویسنده کریس تریو بازیگران بن افلک، برایان کرانستون، آلن آرکین، جان گودمن موسیقی الکساندر دسپلات فیلمبرداری رودریگو پریتو تدوین ویلیام گولدنبرگ گونه دلهرهآور تاریخی سیاسی توزیعکننده برادران وارنر تاریخ انتشار ۱۲ اکتبر ۲۰۱۲ مدت زمان ۱۲۰ دقیقه کشور آمریکا زبان انگلیسی بودجه ۴۴٫۵ میلیون دلار فروش ۱۹۱٬۹۴۳٬۰۰۰ میلیون دلار آرگو (به انگلیسی: Argo) نام فیلمی سینمایی محصول کشور آمریکا به سال ۲۰۱۲ میلادی و ساختهٔ بن افلک است. داستان این فیلم برداشت آزادی از وقایع بحران گروگانگیری در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران است، که در آن ۶ دیپلمات آمریکایی توانستند از منزل سفیر کانادا در تهران به خارج از ایران بگریزند. در این فیلم بازیگرانی چون بن افلک، آلن آرکین، برایان کرانستون و امید ابطحی به نقشآفرینی میپردازند. تهیهکنندگان این فیلم بن افلک، جرج کلونی و گرانت هسلوف هستند. آرگو نامزد هفت جایزهٔ مختلف در جوایز اسکار ۸۵ام بود و در نهایت سه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی و بهترین تدوین را کسب کرد. این نخستینبار از سال ۱۹۸۹ و برندهشدن رانندگی برای خانم دیزی بود که فیلمی بدون نامزدی برای عنوان بهترین کارگردانی، برندهٔ اسکار بهترین فیلم میشد. آرگو نامزد پنج جایزه گلدن گلوب شد که دو جایزه (بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی) را از آن خود کرد؛ آرگو همچنین برنده جایزه بهترین فیلم از طرف انجمن تهیه کنندگان امریکا شد. آرگو همچنین با ۹۳% امتیاز بالایی را با رای کاربران سایت راتن تومیتوس بدست اورد آرگو همچنین جایزههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و تدوین را از مراسم بفتا بهدست آورد. در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ و در گیر و دار انقلاب ایران گروهی موسوم به دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و آن را به تصرف خود درآوردند و کارمندان آمریکایی سفارت را هم به گروگان گرفتند. از میان کارکنان به گروگان گرفته شده، تعداد ۶ نفر موفق میشوند از در پشت سفارت به خانه کن تیلور سفیر کانادا در ایران بگریزند.بعد از گریختن این آمریکاییها جلسه ویژهای در سازمان اطلاعات آمریکا برای فرار آنها صورت میگیرد طی این جلسه نظرات مختلفی مطرح میشود و در ابتدا طبق نتیجهای که ماموران سیا میگیرند قرار بر این میشود که آمریکاییها به وسیله دوچرخه از تهران تا مرز ترکیه درون کوهها دوچرخه سواری کنند چرا که احتمال شناسایی آنها به وسیله رفتوآمد با ماشین بسیار بالا میرفته است.این نظر بعداً توسط تونی مندز که یکی از ماموران کارکشته سیا برای فرار اشخاص است رد میشود در ادامه ماموران سیا سناریویی برای فرار آنها به عنوان معلمهای خارجی یا مشاوران کشاورزی مطرح میکنند که اولی به دلیل قطع رابطه ایران با آمریکا و دومی به دلیل برف سنگین و عدم امکان کشاورزی مناسب رد میشود.ادامه جلسه اول با شکست روبرو میشود و ماموران به راهحل مناسب و عملی دست پیدا نمیکنند.چند روز بعد در حالی که مندز در حال صحبت با پسر خود و مشاهده فیلم سیاره میمونها (نسخه ۱۹۶۸) بود ناگهان متوجه میشود که میتواند به عنوان گروهی هنرمند وارد ایران شوند که در حال ساخت فیلمی علمی تخیلی هستند و میخواهند فیلمی با سبک و سیاق جنگ ستارهها اما در ایران بسازند.بر اساس نقشه مندز، او و ۶ نفر آمریکایی هویت یک گروه فیلمسازی را به خود میگیرند که برای یافتن مکانهای فیلمبرداری فیلمی علمی-تخیلی به نام «آرگو» به خاورمیانه سفر کردهاند. برای واقعی جلوه دادن این نقشه مندز از عوامل حرفهای در هالیوود بهره گرفت، جان چمبرز، چهرهپرداز آمریکایی یکی از این افراد بود. به موازات عملیات مندز، تبلیغات این فیلم ساختگی در روزنامهها و مجلات هالیوود به عنوان تولیدی از استودیو ۶ آغاز شد و حتی برای واقعیتر جلوه دادن این داستان ساختگی، یکی از این روزنامهها را بهدست یکی از دیپلماتها دادند که در هنگام خروج همراه خود داشته باشد.مندز در طول دو روز آمریکایی ها را برای بازپرسیهای شدید آماده میکند و در حالی که تقریباً همه چیز مهیاست یک تلفن از سیا به او زده میشود که عملیات بایستی متوقف گردد. مندز به اوج آشفتگی میرسد چرا که وجدان کاری او اجازه نمیدهد که جان این ۶ آمریکایی را که به چند نفر از آنها قول صد در صد برای خروج از کشور داده بود به خطر بیندازد.در ابتدا مندز حرف رئیس خود را با اکراه قبول میکند و برای رهایی از افکار مختلف رو به نوشیدن مشروبات الکلی و سیگار کشیدن میآورد. صبح، آمریکایی ها که در خانه سفیر منتظر مندز هستند تا حدودی متوجه تاخیر او میشوند مندز که تمام شب در حال فکر کردن و سیگار کشیدن و مشروب خوردن بود به این نتیجه میرسد که نمیتواند حرفهای سیا را قبول کند به همین خاطر در یک تماس سریع با سیا میگوید که عملیات را انجام میدهد و تلفن را قطع میکند. درآن طرف خط رئیس او بسیار عصبانی میشود و تلفن را میشکند. آمریکاییها وارد فرودگاه میشوند و با اولین بازپرس که مدارک ورود آنها به ایران را پیدا نمیکند مواجه میشوند. آمریکاییها بدون اینکه توضیح خاصی بدهند نامه وزارت فرهنگ را که نشان میدهد مندز میخواهد از ایران دیدن کند به مامور فرودگاه میدهد. مامور فرودگاه بدون پیدا کردن مدارک، آنها را از بازپرسی اول رد میکند. در بازپرسی دوم جوانی با ریشهای بلند به آنها متذکر میشود که شاه رفته و آن دوران دیگر گذشته. یکی از آمریکاییها که نقش کارگردان را دارد برای ایرانیها درباره فیلم صحبت میکند و با نشان دادن فیلمنامه مصور فیلم و نشان دادن هواپیما و در آوردن صداهای مختلف توجه ایرانیها را از مساله پیش رو منحرف میکند.جوان ایرانی پر ریش از آنها میخواهد فقط به زبان فارسی حرف بزنند به همین خاطر همان آمریکایی که قرار بود دو روز فقط در ایران بوده باشد شروع به فارسی صحبت کردن میکند که با اقبال فراوان کسی متوجه این موضوع نمیشود.در انتها ۶ نفر آمریکایی با هویت جعلی و گذرنامه کانادایی، از مرز قانونی ایران در فرودگاه مهرآباد خارج میشوند و با پرواز سوئیس ایر به اروپا میگریزند.در پایان، این اتفاق باعث دوستی نزدیکتر آمریکا با کانادا میشود. صادق قطب زاده کانادا را تهدید میکند که تقاص این عمل را پس میدهد اما در عمل نمیتواند کار خاصی انجام دهد. آمریکاهایی خوشحال از یک پیروزی دیگر در صحنه بین الملی میخواهند به مندز بالاترین نشان جاسوس آمریکا را بدهند اما چون مندز جاسوس است و نباید هویتش فاش شود در یک جلسه غیر علنی این نشان به او داده و سپس پس گرفته میشود و حدود ۲۰ سال بعد این نشان دوباره به مندس اهدا میشود. پایان فیلم با جملهای همراه است که میگوید اگر دولتهای جهان با هم متحد شوند میتوانند در مقابل هرگونه خطرات ناشناخته و غیر قابل حل ایستادگی کنند و این پیروزی سند بزرگی بر این مدعا است. VIDEO
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#150
Posted: 15 Aug 2014 13:21
۲۰۱۳-دوازده سال بردگی-12 Years a Slave کارگردان استیو مک کوئین تهیهکننده برد پیت نویسنده جان ریدلی بازیگران چیوتل اهیرفور مایکل فاسبندر بندیکت کامبرباچ پل دانو پل جیاماتی لوپیتا نیونگو سارا پلسون برد پیت آلفر وودارد موسیقی هانس زیمر مدت زمان ۱۳۴ دقیقه کشور ایالات متحده-انگلستان زبان انگلیسی بودجه ۲۰ میلیون دلار ۱۲ سال بردگی (به انگلیسی: 12 Years a Slave) یک فیلم درام تاریخی بر اساس خودزندگی نامه ۱۲ سال بردگی اثر سالومون نورثاپ است که یک سیاه آزاد بود ولی ربوده شده و بعنوان برده فروخته شد. کارگردان فیلم، استیو مک کوئین و نویسنده جان ریدلی است. چیوِتل اجیوفور نقش سالومون نورثاپ را ایفا میکند. ۱۲ سال بردگی برای اولین بار در سی و هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو در سپتامبر ۲۰۱۳ اکران شد و اکران عمومی آن هم در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۳ بود. سال ۱۸۴۱، سالومون نورثاپ (چیوِتل اجیوفور) یک سیاهپوست آزاد است که با همسر و فرزندانش در ساراتوگای نیویورک زندگی می کند. او با نواختن ویولن امرار معاش می کند. یک شب توسط چند نفر اراذل و اوباش اغفال شده، به وسیله آنها مسموم و بهعنوان برده فروخته می شود. به هوش که می آید، خود را در غل و زنجیر می بیند. سپس به مزارع پنبه در جنوب امریکا برده می شود، جایی که ابتدا توسط یک بردهدار به نام ویلیام فورد خریده شده و بعد از آن به ادوین اپس (مایکل فاسبندر) فروخته می شود. نورثاپ ۱۲ سال از زندگی خود را بهعنوان یک برده جنوبی می گذراند. VIDEO
پایان بررسی فیلم های برنده جایزهٔ اسکار بهترین فیلم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7