ارسالها: 23330
#21
Posted: 12 Aug 2014 22:57
فصل اول :دنیایی به نام هالیوود
نظام های رسانه ای غربی به ویژه آمریكایی در طول چند سال فعالیت خود یك موضوع را صراحتا وتحقیقا به اثبات رسانده اند. اینكه به هیچ وجه در مقابل اثرات اجتماعی-فرهنگی تولیدات خود در سطح جهان احساس مسئولیتی نمی كنند دراین بین نكته قابل توجه اینجاست كه نه بحث نظارتی بر این سیستم مطرح است ونه چهارچوب اخلاقی!همین موضوع باعث شده كه قانون این رسانه ها قانون جنگل باشد. اگر كمی به برنامه هایی كه از شبكه های ماهواره ای پخش می شود ویا به تولیدات بی شمار هر ساله هالیوود دقت كنیم متوجه این موضوع خواهیم شد كه چگونه این غول های رسانه ای بدون كوچك ترین تعهدی به انتقال مفاهیم غیر اخلاقی می پردازند ونسبت به تبعات آن درسطح كلان بی تفاوت هستند.شاید بهترین نمونه برای این موضوع را بتوان گسترش بیماری هایی همچون ایدز و نابسامانی های اخلاق مانند زنای با محارم دانست كه بی شك نظام رسانه ای غرب نقش موثری در این موضوع دارد. چرا كه از علتهای اصلی گسترش ایدز گرایش به رفتارهای پرخطر جنسی و مصرف مواد مخدر است. دراین بین اگر به عملكرد رسانه های غرب توجه كنیم متوجه این موضوع خواهیم شد كه هر دو مسئله به شدت در این رسانه ها ترویج می شود. برای درك بهتر این مسئله كافی است نگاهی به شبكه های غربی به ویژه شبكه هایی كه كلیپ های تصویرینمایش می دهند داشته باشیم. درتمام این كلیپ ها به ویژه در كلیپ های سبك متال، مصرف مواد مخدر آن هم به صورت منزجر كننده ای به نمایش گذاشته می شود.حتی در بسیاری از آنها رفتارهای پرخطری كه یكی از علت های اصلی ابتلا به ایدز در مصرف مواد مخدر است به نمایش گذاشته می شود.این درحالی است كه این شبكه ها بدون اعتنا به موج اعتراضات جهانی در زمینه نمایش این مسائل همچنان به كار خود ادامه می دهند. از سوی دیگر مصرف گرس وماری جوآنا هم به شدت دراین ویدئو كلیپ ها تبلیغ می شود.مثلا در كلیپ های گروه هایی مانند لینكین پارك و یا دیگر گروه های هوی متال مصرف این مواد به طور آشكار در كلیپ ها نشان داده می شود.حتی در آثار این گروه ها به عینه صحنه هایی را می بینیم كه درآن افراد از سرنگهای چندین بار استفاده شده برای تزریق استفاده می كنند. حال آنكه در حال حاضر در تمام جهان بسیاری ازجوانان این صحنه ها را می بینند و بی شك به دلیل برخورداری از سن پایین، تاثیر گذاری این بی اخلاقی های تصویری هم روی آنها زیاد خواهد بود.حال با توجه به مطالب فوق نیاز است که تاثیرسینما(و یا تصویر) و عواملی که مردم را به سوی هالیوود میکشاند مورد توجه قرار گیرد.[3] مبحث اول : تاثیرسینما و تصویر در این عصرِ انفجار اطلاعات، ارائۀ تصویر، جذاب ترین، مؤثرترین و ماندگارترین شیوۀ ارائۀ اطلاعات محسوب می گردد. اطلاعات دریافتی از راه چشم به نیمکرۀ راست مغز انتقال می یابد. انسان با نیمکرۀ راست مغز خود با اطلاعات برخورد شهودی می کند؛ یعنی اطلاعات در آنجا ماندگار است و بزرگترین و عمیق ترین تأثیرات را بر شخصیت انسان می گذارد. روانشناسی می گوید که هر تصویر معادل هزار کلمه است. هالیوود سالانه هفتصد فیلم تولید می کند که نزدیک به 78% سینماها و تلویزیونهای جهان از آن تغذیه می شود. سردمداران سینمای آمریکا ایده ها و اهدافشان را به زبان تصویر ترجمه و به جهانیان ارائه کرده و با درگیر کردن همزمانِ ادراک و احساس، نهایت تأثیر را در القای معانی به مخاطب بر جای می نهند پیدایش صنعت سینما، یهودیان صهیونیست بامشاهدۀتأثیرفراوانآن بربشریت،باسرمایه گذاری فراوان، آنرادر خود در آورد وبه توسعه آن مبادرت کردند. مبحث دوم :مهمترین عواملی که مردم را به سوی هالیوود سوق میدهند: عوامل زیادی هستند که باعث میشوند مردم به دیدن فیلمهای هالیوودی راغب شوند ولی دو مورد از علل اصلی که ارتباط زیادی با جامعه ایرانی دارد در ذیل آورده شده است . گفتاراول :اوقات فراغت : جامعهای كه افراد آن اوقات فراغت مناسب ندارند، از كیفیت و بهرهوری مناسبی در كار و فعالیتهای دیگر نیز بهرهمند نخواهند بود مفهوم اوقات فراغت به زمانی اشاره دارد كه فرد در آن، كاری راانجام میدهد که در برابر آن مزدی دریافت نمیكند. به این ترتیب، فعالیتهایی مثل تحصیل، خانهداری و فعالیتهایی از این قبیل نیز به صورت فعالیتهای غیرفراغتی تعریف میشود یكی از نتایج مهم این تعریف این است كه اوقات فراغت صرفاً، به یك سن یا جنس یا وضعیت خاص محدود نمیشود و براساس آن هر یك از افراد جامعه در طی روز و سال، زمانی را برای فراغت دارد. حال با توجه به ویژگیهای سنی، جنسی، شغلی و تحصیلی، فعالیتهایی كه هر یك از افراد در اوقات فراغت انجام میدهند، با یكدیگر متفاوت خواهد بود. مثلا فعالیتهایی كه مردان در اوقات فراغت دارند یا تمایل به انجام آنها دارد، با فعالیتهایی كه زنان در اوقات فراغت خویش انجام میدهد، متفاوت است. از این روی، هر یك از گروههای یاد شده به امكانات و برنامههای ویژهای جهت گذران اوقات فراغت خویش احتیاج دارند و برنامهای ثابت و كلی برای همه گروهها، به هیچوجه پاسخگوی نیازهای همه اقشار جامعه نخواهد بود. از سوی دیگر، رابطه مستقیمی بین اوقات فراغت و جرائم وجود دارد. جامعهای كه نتواند برای اوقات فراغت جوانان خود برنامههای مناسبی تأمین كند و آنها را در فعالیتهای تفریحی، ورزشی و ...درگیر كند، با افزایش جرائم مواجه خواهد شد. گفتاردوم :زیبایی های ظاهری هالیوود و عدم جذابیت رسانه های داخلی : زمانی که در آمریکا قرار بر این شد که محلی به عنوان مرکز صنعتی فیلم تاسیس شود به دنبال محلی بودند که هوای گرم و معتدل و مناظر متنوع و کیفیت های مناسب که برای این صنعت ضرورت دارد بودندکالیفرنیا ایالتی بود که این ویژگی ها را با هم دارا بود . این ایالت در تمام طول سال آب هوایی مناسب برای فیلمبرداری دارد به طوری که هواشناسی آمریکا برای این منطقه معدل 320 روز از سال آفتابی یا روشن را برآورد کرده است .هالیوود تا پنجاه مایلی خود پوشیده از کوهها و دره ها و دریاچه ها و جزیره ها و جنگل ها و سواحل دریا و بیابان و کویر است.یعنی منطقه ای بسیار مناسب برای ساختن فیلمهای مختلف که قادر است لوکیشن های متنوع برای فیلم ها را فراهم کند .و با نصب استودیوها و دکورهای بزرگ و فضاهای پس زمینه بهترین شرایط را برای ساختن فیلم در هالیوود محیا کرده اند. تلویزیون وحتی سینمای ایران نیز (البته فیلمهای غیر جشنواره ای) در مقابل و در مواجهه با سینما و تلویزیون غربی و بخصوص هالیوودی به شدت ضعف دارد و توان مقابله با آناه را ندارد و این عدم توان رقابت هم در حوزه سخت افزاری و هم در حوزه نرم افزاری می باشد به عبارتی به اینگونه میتوان بیان کرد که سینما و تلویزیون کشورهای پیشرفته به صورت سیستم دیجیتال می باشند ودر حال تبدیل شدن به سیستم سه بعدی و یا حداقل سیستم فول اچ دی ویا اچ دی میباشند در حالی که برنامه های تلویزیونی ایران به طور آنالوگ پخش میشود که مردم حتی در صورتی که محتوای برنامه های تلویزیون غربی را هم نپسندند بنا به کیفیت بالای این شبکه ها دیدن این شبکه ها را به دیدن برنامه های تلویزیونی ایرانی ترجیح میدهند که با استمرار این کار نوعی علاقه در فرد ایجاد میشود و با توجه به اینکه دیدن برنامه های تلویزیونی بهترین نوع سپری کردن اوقات فراغت مردم ایران محسوب میشود شبکه های تلویزیونی غربی از این موقعیت استفاده کرده و هر آنچه را که بخواهند و به نفع آنها باشد را به خورد مردم میدهند. این کیفیت سیستم پخش تا حدی است که سردار احمدی مقدم رئیس پلیس کشور در مصاحبه مطبوعاتی مورخه 21/2/1390 خود اعلام کردند که در صورتی که برنامه های تلوزیونی ایران به صورت سیستم دیجیتال پخش شود مردم خود ماهواره ها را دور خواهند ریخت.(البته فرمایش ایشان زیاد منطقی به نظر نمیرسد.) در این میان با توجه به سرمایه گذاری های کلانی که در مرکز فیلم سازی هالیوود انجام گرفته است این مرکز علاوه بر هدف کسب سود مالی که به هر حال یکی از مهمترین اهداف هالیوود می باشد از تولیدات خود اهداف دیگری نیز در راستای سیاستهای دنیای غرب دارد که به اهداف اصلی آن در گفتار سوم پرداخته میشود. مبحث سوم : برخی از اهداف مرکز فیلم سازی هالیوود از نظر منتقدین آن: گفتار اول: سکس و خشونت ترویج «سکس و خشونت» به هدف فروپاشی اخلاقی-اجتماعی جوامع و ایجاد هرج و مرج(به موازات فعالیتهای سیاسی- اقتصادیِ صهیونیزم برای فروپاشیِ دولت ها) و سوق دادن جوانان به الگو برداری از ستارگان سینما جهت تلاش برای از بین بردن دقّت و حساسیّت جوانان و نیروهای فعّال و كارآمد جوامع مختلف به ویژه مسلمانان نسبت به مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی . متأسفانه نگاهی به انحطاط و فساد اخلاقی جوانان مسلمانِ که میدان اِعمال این سیاستها به صورت لگام گسیخته است، گوشه ای از توفیقات صهیونیزم بین المللی را در این راستا به نمایش می گذارد. گفتار دوم: مصرف گرایی و مُدگرایی ترویج «مصرف گرایی و مُدگرایی» و سوق دادن جوامع به سوی ظواهر حیات و کسب بهره های کلان اقتصادی از این بازارها. زنان، مخاطبان خاصی برای نظام سرمایه داری هستند. پیام های مصرف گرایی بیش از هر گروهی در جامعه، زنان را مخاطب می سازد. سرمایه داری با تشویق زنان به زیباپرستی، صنعت آرایش و مد را شکوفا می کند. طراحی مدهای بسیار عجیب و غیر عادی و واداشتن مردم به پذیرفتن آنها گوشه ای از نفوذ استعمارگران بربشریت معاصر را به نمایش می نهد. گفتار سوم: مخدوش نمودن اعتقادات مذهبی مخدوش نمودن اعتقادات مذهبی تولید تصاویر توهین آمیز سینمایی چون«آخرین وسوسه های مسیح»،«کد داوینچی» و «مقبرۀ گمشدۀ مسیح(ع)» ( در این تصاویر سینمایی عنوان شده که حضرت مسیح(ع) ازدواج کرده و فرزندانی داشته اند. ازدواج حضرت مسیح(ع) با باور مسیحیان مغایرت دارد و ساخت این تصاویر در جهت تضعیف مسیحیت صورت می گیرد) و توهین به مقدسات مسلمانان و معرّفیآنان به عنوان مردمی بی فرهنگ و نامتمدّن و بربر در تولیدات سینمایی چون فیلم های ضد ایرانیِ اسکندرکبیر و 300... ودر این میان فعالیت جدی در جهت تخریب موعودگرایی و مهدویت اصیل با ساخت تصاویری چون «مردی که فردا را دید(پیشگوییهای نوستراداموس)» و به انحراف کشیدن این باور فطریِ بشریت با ارائۀ تصاویری از منجی های دروغین چون نظام حاکم بر آمریکا در فیلم «روز استقلال» گفتار چهارم:اسلام ستیزی هالیوود با ساخت فیلم های ضد اسلامی چون شبکه – به دنبال سایه غول- دروغ های حقیقی در صدد القاء افراطی بودن مسلمانها.جنگ طلب بودن آنهاونشان دادن یک چهره تروریستی که از کشتن و کشته شدن هیچ هراسی ندارد است[4] در مجموع می توان گفت سینمای هالیوود به شیوه های زیر در صدد اسلام ستیزی بر آمده است: 1:اهریمنی نشان دادن تصاویر مسلمانان 2:ترسیم تقابل اسلام با مظاهر مدرنیسم 3:بی فایده انگاشتن سابقه تمدنی و میراث جهان اسلام 4:القای غلبه نهایی تمدن غرب و شکست مسلمانها گفتار پنجم: ستایش سحر و افسونگری ساخت تصاویری در ستایش از سحر و افسونگری(مانند هری پاتر و...)برای کودکان و نوجوانان تعالیم الحادی دارد که سرمنشأ تفکر فراماسونری است ارتباط و شباهت بسیاری با جادوگری ترویج این گونه کتابها و تصاویر سینمایی غیر از به انحراف کشیدن استعدادهای کودکان، برخی از آنان را به طور طبیعی آمادۀ پذیرش تعالیم الحادیِ فراماسونری و... در سنین جوانی می سازد. برنامه های تلویزیونی وبازی های کامپیوتری کودکان را به نوعی خواب مصنوعی فرو برده و هوش و حواس را از آنان می ستاند و ایشان را در معرض تأثیرات بسیار مخرّب روانی قرار می دهد. هم اکنون هفت شرکت بزرگ به ساخت انواع سرگرمی و انیمیشن برای کودکان و در واقع شکل دهی نسل آیندۀ بشر مشغولند. ضمناً تکرار این بازی ها که اعتیادآور نیز هستند، فرهنگی غنی شده از اسطوره های صهیونیستی را به روح و روان کودکان تزریق می کند. این بازی ها همچنین از جرائمی چون سرقت و اعمال منافی عفت و... قبحزدایی میکند. سحر و جادوگری در تمامی ادیان الهی گناه بسیار بزرگی است وحکم سنگینی دارد. حضرت صادق(ع) از امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده اند که: «هر کس چیزی از سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است و سرانجام کارش با خدای اوست و حدّ او این است که کشته شود مگر این که توبه کند». اما در جهان امروز که ارزشها تحت تأثیر سلطۀ رسانه ها دگرگون شده است و همه چیز به صورت وارونه معرفی میگردد، محصولاتبسیاری در تبلیغ جادوگری تولید می گردد. امروز کتابهای مربوط به سحر، رمّالی و فالگیری در ردیفپر فروشترین کتابهای جهان قرار دارند. گفتار ششم: ستایش از خدای فراماسونری و ایلومیناتی تولید فیلم و محصولات فرهنگی در ستایش از خدای فراماسونری و ایلومیناتی(شیطان) و القای توهّم قدرت فوق العاده و شکست ناپذیری او [5] مبحث چهارم : خصوصیات شخصیت جنس مردان با توجه به موضوع تحقیق و اینکه بدانیم چه عواملی در جنس مردان موثر است و اینکه آیا فیلمهای هالیوودی در ارتکاب جرم از سوی مردان موثرهستند یا نه باید شخصیت و ویژگیهای مردان را بشناسیم [6]: ویژگی های خاص جنس مردان از نگاه عامه مردم : - بسیار مستقل است - پرخاشگر و سلطه طلب است - به سادگی تحت تأثیر قرار نمی گیرد - در برابر بحران ها، خویشتنداری خود را حفظ می کند - در بسیاری از زمینه ها فعال بوده و تمایلات رقابت جویی عمیقی دارد - تقریباً بسان یک رهبر عمل می کند - معتمد به نفس بوده و بسیار جاه طلب است برخی کلیشه ها نه تنها در قیاس با سایر فرهنگ ها متفاوت است بلکه این موضوع در میان نژادها و طبقات اجتماعی نیز تفاوت دارد. مثلاً کلیشه هایی سفید پوستان و رنگین پوستان متفاوت هستند. روان شناسانی چون « لاندرین» ، با توجه به تحقیقاتی که انجام داده اند به نتایجی نیز دست یافته اند. مثلاً وی زمانی که زنان سفیدپوست را با زنان سیاه پوست مقایسه می کرد به کلیشه های چون وابستگی بیشتر، احساساتی بودن بیشتر و هوشمندی بیشتر دست یافت در صورتی که زنان سیاه پوست را خرافاتی و ستیزه جو یافت. همانطور که در مورد زنان کلیشه هایی رواج دارد ، این مسئله در مورد مردان نیز صدق می کند. ویژگیهای ایده آل اجتماعی مردان باید شامل صفاتی چون پرخاشگری، استقلال و خودکفایی، غیر احساسی بودن و اعتمادبه نفس باشد. پس از اینکه شناخت مختصری از شخصیت مردان و اهداف کلی هالیوود ارائه کردیم اینک بهتر میتوانیم بفهمیم که کدام نوع جرم با توجه به خصوصیات روانی و فیزیکی مردان احتمال ارتکاب آنها از سوی مردان می رود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#22
Posted: 12 Aug 2014 23:03
فصل دوم: جرایمی که مردان تحت تاثیر فیلمهای هالیوودی انجام می دهند فصل دوم :جرایمی که مردان تحت تاثیر فیلم های هالیوودی انجام می دهند.
در اینجا ما با توجه به اهداف رسانه هالیوود وخصوصیات روانی و فیزیکی مردان که به هردودر بخش اول اشاره کردیم به این امر میپردازیم که تحت تاثیر فیلمهای هالیوودی احتمال ارتکاب کدام جرم توسط مردان وجود دارد و همچنین در قسمت آخر این بخش به راههای پیشگیری از تاثیرگذاری چنین فیلمهایی میپردازیم: مبحث اول: سکس و خشونت : با توجه به اینکه سکس و خشونت هر یک بیشترین تاثیررا درارتکاب جرایم دارند هر یک از اینها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم. گفتار اول: سکس : این مورد که بهتر است به صورت کلی تر و با عنوان انحرافات جنسی از آن نام ببری مسابقه طولانی به درازای عمر بشر دارد و به هر میزانی كه بشر از آموزههای آسمانی فاصله بگیرد، بر حجم، تنوع، تعدد و تكثر انحرافات، كژرویها، جنایات و فجایع افزوده میشود. در معارف دینی و تعالیم آسمانی انواع و اشكال انحرافات (اعم از جنسی و غیر جنسی) و آزاررسانی نسبت به انسانها، بلكه نسبت به همه موجودات اعم از گیاهان و حیوانات ممنوع و ناپسند شمرده شده است و در روابط اجتماعی، رعایت حقوق یكدیگر و ابراز مهربانی،شفقت، محبت، انس و وفق و مدارا مورد سفارش و تأكید فراوان بوده است تا جایی كه پیامبر بزرگ اسلام، اعمال خشونت و آزار را زشتتر و مبغوضتر از شرك به خدا اعلام مینماید. سکس و یا انحرافات اخلاقی واژه ای کلی میباشد و برای اینکه تاثیر هالیوود را دقیقا در این مورد متوجه شویم دقیقتر به این مسئله میپردازیم [7] بند اول: هالیوود،وسیله ای برای گسترش ایدز در كنار دیگر شبكه ها و به هر صورت دیگر باندهای رسانه ای كه در گسترش این مسائل و به تبع آن ایدز نقش موثری دارند،هالیوود هم به سهم خود وحتی بیش از بخش های دیگر این دستگاه رسانه ای در این بحرانسازی بزرگ اجتماعی جهانی جریان سازی می كند. چراكه به طور كلی عدم احساس مسئولیت اخلاقی درتمام تولیدات هالیوود در عمر چندین ساله اش به عینه دیده می شود. یكی از بارزترین مصداقهای این موضوع را می توان در ترویج مسائلی چون همجنس گرایی درهالیوود كه امروز یكی از مهمترین علت های بیماری ایدز شناخته شده می شود مشاهده كرد. ا ین در حالی است كه سینمای هالیوود سال هاست سعی دارد مسائلی مانند هرزگی اخلاقی،خیانت وفحشا را گسترش دهد. امروزه طبق آخرین آمار ارائه شده حدود 23000نفر مبتلا به ایدز در ایران وجود دارد که حدود 70درصد از طریق سرنگ های آلوده و حدود 20درصد از طریق روابط جنسی ومابقی از راههای دیگر مبتلا به این شده اند . در این میان شاید فیلمهای هالیوودی در 70 در صد انتقال این ویروس از طریق سرنگهای الوده نقش چشم گیری نداشته باشند ولی در انتقال از طریق روابط نامشروع میتوانیم بگوئیم که همین فیلمها البته درطول زمان نقش اساسی را داشته اند البته طبق آمارهای جدید سازمان بیماریهای خاص انتقال ایدز از طریق روابط جنسی رشد بیشتری پیدا کرده است بند دوم:ترغیب جوانان ونوجوانان به همجنس بازی از سوی رسانه های آمریكایی از سوی دیگر موضوعی كه بیش از همه چیز قابل توجه است حضور كاراكترهایی همچون كودكان ونوجوانان همجنس باز در سریال هایی همچون «بتی زشت» است كه از شبكه ای بی سی به نمایش گذاشته می شود.این موضوع نشانگرعمق فاجعه اخلاقی هالیوودمی باشد در اکثر چنین فیلمهای سعی بر این شده است که با نشان دادن چهره ای معصوم از هم جنس بازی یک نوع مشروعیتی به این عمل بدهند. بند سوم:ترویج زنا با محارم در كنار این مسائل بحث ترویج زنا با محارم هم یكی از مسائلی است كه در چنین فیلمهایی ترویج میشود. سریال «خواهران و برادران» كه از شبكه ای بی سی پخش می شود، نمونه چنین برنامه هایی است.این موضوع نشان دهنده این است كه سریال های غربی به دنبال گستراندن مفاسد اخلاقی در سطح جهان هستند تا در این بین باندهای بزرگ سود ببرند. هر چند كه بسیاری از همین باندهای مافیایی علاوه بر سود مالی به دنبال منفعت اخلاقی هم هستند.منفعتی كه از انحراف جوانان دنیا حاصل می شود.اینگونه فیلمها که به شدت در جامعه ایرانی مورد مذمت قرار میگیرند نمیتوان گفت که آیا تاثیری زیادی در جامعه ما دارند و یا نه. ولی به احتمال زیاد این نوع فیلمها اولین جایی هستند که کودکان و نوجوانان با چنین عملی آشنا میشوند. با توجه به فرهنگ جامعه ما و اصول دینی ما اگر تاثیرات کمی هم در جامعه ما گذاشته باشد آن را هم میتوانیم بگوئیم که بسیار زیاد است زیرا این عمل در جامعه ای که برای این مجازات قتل را در نظر گرفته اند واقع میشودنشان دهنده شدت انحراف جنسی (اخلاقی – ذهنی) فرد مرتکب می باشد . بند چهارم:هالیوود به دنبال الگوی فحشای آزاد است دراین بین اگر به آمار ابتلای ۳۳میلیون و۳۰۰ هزار نفری ایدز در هر ساله توجه كنیم پی خواهیم برد كه دستگاه رسانه ای غرب چگونه با ترویج انواع و اقسام انحرافات اخلاقی نقش مهمی در گسترش ایدز وهپاتیت و سفلیس وسوزاك دارد.به ویژه كه در حال حاضر با ایجاد موج های انحرافات اخلاقی همچون همجنس بازی، اخلاق انسانی را رو به نابودی می برد . دراین باره استفانی كونتز، استاد تاریخ در دانشگاه ایالت اورگرین در المپیای واشنگتن و كارشناس مسایل و مشكلات خانواده های مدرن می گوید : «هالیوود توانایی آن را دارد كه از روابط همجنس بازان فیلمهای مثبتی را بر روی پرده ببرد و این یك امر ناشدنی است و اگر به همین روال پیش برود یك حركت گسترده را در فرهنگ ایجاد خواهد كرد.» هالیوود با ایجاد این موج ها درواقع سعی دارد الگوی روابط را تغییر دهد و در كنار این مسئله به گسترش فحشا بپردازد. اگر تمام این مسائل را در كنار هم قرار دهیم آن گاه پازلی تشكیل می شود كه درآن به چگونگی گسترش ایدز ودیگر بحرانهای اجتماعی توسط باند مافیایی دستگاه رسانه ای غرب پی خواهیم برد. جنایتی كه سالهاست علیه انسان ها صورت می گیرد. در خصوص جرایم جنسی با توجه به آخرین آمار ارائه شده در مورد اعمال منافی عفت و نسبت آن به کل جرایم ارتکابی در حدود ده سال قبل و با توجه به این نکته که علم روانشناسی اعتقاد بر این دارد که اصلی ترین عامل در تحریک و ترغیب به ارتکاب اعمال منافی عفت رسانه و تصویر می باشد خواهیم دید که در آن سالها درصد بسیار پائینی ازکل جرایم را جرایم منافی عفت تشکیل می دهند.[8] جدول شماره 1: فراوانی جرایم ارتکابی در سالهای 78 تا 80 سال 1378 1379 1380 فراوانی 3927798 4377160 712/041/5 مختومه شده دادگاههای عمومی كل كشور در سالهای 78 تا 80 اعمال منافی عفت موجب حد یا تعزیر نسبت به كل جرائم ارتكابی در آن سال ها سنجیده شده است و در جدول شماره 2 منعكس میباشد. جدول شماره 2: آمار اعمال منافی عفت درسالهای 78 تا80 نوع جرم سال 78 سال 79 سال 80 تعداد درصد تعداد درصد تعداد درصد اعمال منافی عفت موجب حد 3577 09/0 3131 07/0 4489 09/0 اعمال منافی عفت موجب تعزیر 63090 60/1 63761 45/1 121/75 49/1 درست است که در کشور ما با توجه به آمارهایی که دربالا به آنها اشاره شد این فیلمها تاثیرزیادی را برخانواده ها نگذاشته اند و حدود5/1درصد از کل جرایم راتشکیل داده ولی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که این آمارها مربوط به 10 سال پیش می باشند ودر طول این 10 سال هم ابزار دریافت اینگونه فیلمها اعم از اینترنت ویا ماهواره زیاد شده به نحوی که میتوان گفت که در اکثر خانواده های شهری ایرانی دستگاه ماهواره وجود دارد وهم از قباحت نگاه کردن به این گونه فیلمها کاسته شده است. گفتار دوم: خشونت : در لغت نامه دهخدا مقابل كلمه «خشونت» آمده است: درشتی و زبری، ضد لینت و نرمی، خلاف نعومت، غلظت و سخت رویی و سختی و تندی و تیزی .[9] بر این اساس هر گونه رفتار یا گفتاری كه متضمن درشتی، سخترویی، تندی، غضب، خشم، حقارت و توهین باشد،خشونت نامیده میشود. در این تعریف دو عنصر اساسی مشاهده میشود: الف)- عنصر «رفتار»،شامل هر نوع رفتار، از سوی هر كسی اعم از خویشاوند و بیگانه میشود. ب)- «آسیب»، شامل هر نوع آسیب اعم از جسمی، روحی، روانی و جنسی میشود. یکی دیگر از عواملی که موجب ارتکاب اعمال مجرمانه به خصوص جرایم فیزیکی میشود خشونت یا همان رفتارهای خشن فردی واجتماعی می باشد . ولی اینکه این حالات و رفتارهای خشن ناشی از چیست و فرد چگونه این رفتار خشن را می آموزد یا به عبارتی چه چیز هایی در بروز اینگونه رفتار خشن تاثیرگذار هستند در گفته ها و نظریات بعضی از روانشناسان داخلی و خارجی آمده است که در زیربه بیان نظریه ((یادگیری)) میپردازیم . [10] بند اول: یادگیری پرداختن به نظریه یادگیری به طور اخص به دلیل ارتباط این مورد با موضوع تحقیق میباشد به این صورت که فرد با ملاحظه و تماشای فیلم به یادگیری وحتی الگوبرداری از شخصیتهای فیلم می پردازد که به این دلیل لازم به نظر میرسد که به این مورد بیشتر پرداخته شود[11] یادگیری که عامل تبادلی مهمی است که در بروز خشونت و پرخاشگری تأثیری بسزا دارد. نظریهیادگیری اجتماعی، که بندورا آن را تبیین کرد، مشاهده را عامل اکتساب بسیاری ازرفتارها میداند. وی طی آزمایشهای پرشماری دریافت کودکان با مشاهده پرخاشگریمیآموزند که پرخاشگر باشند. البته کودکان، الگوهای پرخاشگرانه تقویتشده را بیشترمیآموزند درمواردی حتی بعضی فیلمها بهطور مستقیم (کلامی) به کودکان تلقین میکنند که اعمال خشونتبر افرادی که دوست دارید، ضروری است! بیشتر پژوهشگران در زمینه خشونت خانگی نقش یادگیری اعم از خود خانواده و یا محیط مجازی مانند سینما و تلویزیون و تجربه خشونت (دچار خشونت شدن) را دربروز خشونت بسیار مهم تلقی کردهاند. اشتراوس و همکاران وی مراحل یادگیری خشونت رااز طریق خانواده و فیلم بدین شرح مشخص کردهاند: 1. فرد میآموزد افرادی که یکدیگر رادوست دارند نیز نسبت به هم رفتار خشونتآمیز انجام میدهند؛ 2. سپس نبودمنع اخلاقی درباره خشونت با افراد خانواده را فرامیگیرند؛ 3. سرانجام میآموزند در صورتی که نتوان از راههای دیگر مشکلی را حل کرد، استفاده از خشونت مجاز است. خانواده وشبکه های مجازی مکان مشاهده، تمرین و تجربهآموزی رفتار خشن است. جامعهپذیری در خانواده، مدرسه و دیگرنهادهای اجتماعی، نقشهای جنسیتی همراه با امور زمینهساز خشونت مردان و پذیرشخشونت از جانب زنان را به کودکان میآموزد. بر پایه تبیین یادگیری در خشونت، رفتار خشن از نسلی به نسل دیگرمنتقل میشود و چرخه خشونت استمرارمییابد. «بنابر دیدگاههای جدید، ریشه اولیه پرخاشگری پایدار و مداوم، در الگوسازی و تقویت معیارهای خانواده است و یکی از عوامل موثر در نهاد خانواده همان تماشای تلویزیون که بخش مهمی از آن را هم فیلمهای هالیوودی تشکیل می دهد. بر طبق این دیدگاه، خانواده محیطی برای یادگیری فراهم میکند که رفتارهای خشن در آن الگوسازی، تمرین و تقویت میشوند». گفتار سوم :مصرف گرایی و جرایم ناشی از آن هالیوود رسانه ای است پر زرق و برق که بیش از همه به زیبایی های ظاهری توجه میکند سکانس ها و پلانهایی که در آن سوپر استارها ی فیلم لباس، ماشین، خانه و همه چیز لوکس را صاحب میباشند به هر حال در نظر مخاطب خود تاثیر خواهد گذاشت و یا اسپانسر های فیلمها که با استفاده از محبوبیت بازیگران فیلم درصدد فروش کالای خود میباشند و یا معرفی یک کالا با نام یکی از چهره های سینمایی و... همه از مواردی هستند که نشانگر استفاده ابزاری از صنعت سینما برای فروش کالاهایی که صرفاٌ جنبه مصرفی و تزئینی دارند است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#23
Posted: 12 Aug 2014 23:07
به گفته جامعهشناسان، مصرفگرایی، زاییده زندگی در شهرهای بزرگ است. پدیدهای كه نه تنها در ایران كه در همه شهرهای جهان شیوه زندگی انسانها را تغییر داده است. جامعهشناسان در بسیاری از مطالعاتشان به مصرفگرایی به عنوان یك آسیب اجتماعی پرداختهاند، اینكه مصرف صرفا یك روند اقتصادی نیست بلكه روندی اجتماعی ـ فرهنگی است؛ به عبارتی فرهنگ مصرفی یك فرهنگ لذتگراست كه با نگاه اقتصادی و بیشتر از بعد اجتماعی و فرهنگی شیوه زندگی انسانها را تغییر داده است که به منظور برداشت سود است. با دقت بیشتر در موارد فوق و با توجه به اینکه فرهنگ مصرف گرایی در جوامع شرقی بخصوص جوامع اسلامی وجودنداشت و حتی این نوع رفتار و فرهنگ مورد نکوهش و مذمت در این جوامع قرار گرفته است. میتوانیم بگوئیم که این یک نوع فرهنگ وارداتی از دنیای غرب در راس آنها آمریکا میباشد . کشورهای غربی بخصوص آمریکا با رواج این نوع فرهنگ سعی در فروش اقلام و تولیدات خود را در کشورهای دیگر دارند و نیز با اشاعه این فرهنگ درکشورهای جهان سومی نوعی استعمار مدرن را ایجاد کرده اند این کشورها با ابزار فرهنگ تحت تسلط کشورهای غربی قرار میگیرند. با ملاحظه این موارد میتوانیم بگوئیم که ابزار غرب برای اشاعه این فرهنگ در دیگر جوامع همان هالیوود و فیلمهای هالیوودی میباشد که با زرق و برقهایی که در این نوع فیلمها وجود دارد به راحتی ملتهای دیگر جوامع را تحت تاثیر قرار میدهند. مصرفگرایی یك آسیب اجتماعی مادر و مولد مجموعهای از آسیبهای اجتماعی دیگر است. توجه به لذتهای آنی، نوع نگاه و جهان بینی افراد را تغییر داده و نگاه آنها را به ظواهر زندگی معطوف كرده است. به گفته ذاكر «زندگی برای كار» و فشاری كاری سنگین برای پرداخت هزینههای یك زندگی مصرفی، اعضای خانوادهها را از هم دور كرده است چرا كه اعضای خانواده به ویژه اگر عضوی از یك خانواده طبقه متوسط یا ضعیف جامعه باشند ناگزیرند برای تامین هزینههای یك زندگی مصرفی بیشتر كار كنند و فرصت كمتری برای با هم بودن دارند. نگاه مصرفی به زندگی بر میزان اعتماد و دلبستگیهای آنها تاثیر میگذارد . با این توضیحات به این نکته میرسیم که در جامعه مصرف گرا هزینه های زندگی به مراتب بالا خواهد بود و خیلی از انسانها در این جوامع توان مالی لازم را برای زندگی با این فرهنگ را نخواهند داشت و احتمالا برای تامین مایحتاج و سپری کردن زندگی خود دست به اعمال مجرمانه خواهند زد. البته در این مورد باید به این نکته نیز توجه کنیم که با توجه به شخصیت و خصوصیات خاص مردان که درصحفات قبل به آن پرداخته شدازقبیل اینکه به سادگی تحت تأثیر قرار نمی گیرد و مستقل هستند و اعتماد به نفس دارند تاثیرات فیلمهای هالیوودی بر مردان درخصوص مصرف گرایی به صورت مستقیم پائین بوده و این تاثیرات بر زنان به مراتب بیشتر میباشد و با توجه به تاثیر زنان در مردان و به دلیل شخصیت مردان که به هر نحو که شده نمی خواهند ازدیگران عقب بمانند و حس رقابت پذیری که درجنس مردان وجود دارد به صورت غیر مستقیم باز این فیلمها تاثیرات خود را بر مردان خواهد داشت . گفتار چهارم:مخدوش نمودن اعتقادات ادیان مختلف هالیوود در راستای دین ستیزی خود اکثر ادیان و بخصوص مسیحیت وبیشتراز همه اسلام را مورد هدف قرار داده که با توجه به اینکه کشور ما اسلامی می باشد اسلام ستیزی هالیوود را در ذیل مورد بررسی قرار میدهیم. قبل از اینکه بخواهیم مبحث اسلام ستیزی ویا به طور کلی دین ستیزی را مطرح کنیم، لازم است که در آمدی بر عقایدهالیوود در زدودن دین و رواج باورهای غلط و خرافی در میان افکار مردم، داشته باشیم. هالیوود در جنگ سرد، روس ها را شر مطلق معرفی می کرد. آمریکاییها تا مدت ها حتی در فیلمهای علمی، تخیلی و فضایی خود چهره شرور روسها را به تصویرمی کشیدند. با فروپاشی شر مطلق (روسها)، و با گسترش موج بیداری اسلامی، سمت گیری هالیوود بیشتر به سمت اسلام و مسلمانان تغییر جهت داد. همانطور که گفته شد مسلمانان در دهه هشتاد کمتر هدف سینمای هالیوود قرار می گیرند، اما گام های پر شدتی که هالیوود با آغاز دهه ۹۰ برداشت، گویا قرار است مسلمانان صریحاً جایگزین تابوی شرشوروی بشوند، چون از نظر منطق رسانه ای، شر مطلق از بین رفته و باید شر دیگری جایگزین آن شود تا درام هالیوود شکل بگیرد. لذا فیلم هایی ساخته می شود که در آنهاانسان هایی با عقاید، آداب و ظاهر اسلامی هستند که منافع آمریکا را به خطر میاندازند. چهره های این انسان ها افرادی کریه المنظر، بی رحم و تروریست و از کشتن وکشته شدن خودشان ترسی ندارند، به تصویر کشیده می شود[12] اعطای جایزه بهترین فیلم جشنواره لس آنجلس از نگاه تماشاگران به فیلم ضد اسلامی و ایرانی «سنگسار ثریا »، گواه دیگری برای اثبات رویكرد ضداسلامی وایرانی سینمای آمریكا و تلاش هالیوود برای استفاده از سینما به عنوان یك ابزار سیاسی است. هالیووددرعین حال که چهره کریه و زشتی را از اسلام ومسلمانان به نمایش میگذارد هدف ایجاد خرافه پرستی را نیز در جوامع مسلمان دارند. حال با شناختی که ما از اسلام و مسلمانیت داریم و میدانیم که ارتکاب اعمال حرام(جرم) و مرتکب آن چقدر در این دین مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته است؛ با توجه به مطالب فوق اگر صهونیسم وبه عبارتی هالیوود بتواند خواسته خود را در جوامع مسلمان عملی کند و به نوعی اسلام را در جوامع مسلمان کریه و خشن نشان دهد ومسلمانان دیگر به مسائل دینی خود اهمیت نشان ندهند جا برای ارتکاب انواع جرام به خصوص اعمالی که دین آنها را جرم شناخته است باز خواهد شد. برای مثال در مصاحبه هایی که از کسانی که از دین مبین اسلام خارج شده اند منتشر شده اکثر آنها دلیل خروج خود از دین را همان مواردی اعلام میکنند که دنیایی غرب در فیلمهای خود از مسلمانان ارائه میکند ونه دلیلی راجب به ماهیت دین اسلام. گفتار پنجم: هالیوود و برگزارى كلاس سحر و جادو یكی از راههای ترویج و تبلیغ عرفانهای بدلی و به ویژه مباحث متافیزیكی در عصر كنونی، رسانه و سینماست. هالیوود به عنوان بزرگترین مركز تولید سینمایی دنیا توجه ویژهای به برخی از عرفانهای بدلی و دروغین دارد. یكی از این عرفانها، تصوف یهودی یا كابالیسم است. این بخش درباره تاریخ كابالیسم و ترویج روزافزون آن در سینما و به ویژه هالیوود و اهداف پشتپرده آن به اجمال سخن میگوید. مکتبسازی و تقلید از الگویی پرورده شده، همیشه در رسانهها رایج بوده است. تقلید از رفتار، لباس، مدل آرایش و حتی لهجه بازیگران و گزارشگران، یکی از غیرقابل انکارترین اثرات رسانههاست. در این بین، تقلید از یک فرد یا آیین و مسلک، حرف تازهای نیست؛ اما نوع دیگری از ترویج مکاتب انحرافی در رسانهها این است که به جای ساختن برنامهای مستند برای جذب مخاطب به فلان دین یا مذهب، فکری را پرورده و با مخاطبشناسی و نیازشناسی او، آیینی را به خورد مخاطب میدهد. این بار مخاطب، دین هندو یا بودا یا یهود یا مسیحیت یا... را نمیشناسد؛ بلکه به آن معتقد میشود! وقتی زنجیرهای نامرئی رسانه و سینما، فکر را اسیر میکند، مجالی برای اندیشیدن نمیگذارد تا فرد به انتخاب صحیح برسد. این تأثیرگذاری مستقیم، بر دیدگاه و جهان بینی مخاطب، اثری عمیقتر برجای میگذارد؛ اثری که دیگر، آنی و زودگذر نیست. رسانه با منطق پرمغلطه خود، چنان فکرش را به نمایش میگذارد و آنچنان ساحری میکند که مخاطب، او را نه فقط رسانهای محرم، بلکه پیام آوری صدیق میداند. مكتب كابالیسم یكی از مكاتب انحرافی یهود است كه توسط هالیوود ورسانههای دنیا به آن پرداخته میشود. کابالا تلفظ اروپایی قباله عبری است به معنای «قدیمی و کهن». این واژه به تصوف یهودی اطلاق میشود و بنا بر نظر خاخامهای یهود، عبارت است از: تلاش برای تفسیر عرفانی متون مذهبی یهود و یافتن روحانی معنای تورات. درخداشناسی قبالایی، نهتنها دیدگاه تکثر خدایان وجود دارد، بلکه خداوند، صورت دوگانه مذکر و مؤنث به خود گرفت . فیلمهای بسیار زیاد دیگری هم درترویج سحر و جادو و موسیقی های شیطانی که برگرفته از عقاید کابالیستهاست، در دنیا در حال پخش هستندکه میتوان به آثاری چون «پروژه جادوگر شهر بلر»،«هری پاتر»، «جادوگر جوان» و... اشاره کرد. اکثر این آثار با کاشتن بذر ترس و وحشت در دل مخاطب، وجود جادو را عادی جلوه میدهند و به آرمانهای آخرالزمانی صهیونیسم بینالملل یاری میرسانند.حال با توجه به اینکه سحر و جادو در فقه ما و هم در متون قانونی ما حرام و جرم محسوب میشود در صورتی که شخصی تحت تاثیر این نوع فیلمها مرتکب یکی از این کارها شود مرتکب جرم شده است و طبق قانون ما باید مجازات شود هم چنانکه با نگاه کردن مکرر به این نوع فیلمها سحر و جادو در وی نهادینه شده به نوعی این نوع رفتار را امری عادی می داند و مخالفت با این کارها را از طرف اشخاص دیگر نوعی تحجر و عقب ماندگی بداند. نتیجه گیری رسانه های جمعی نیز مانند بسیاری از یافته ها و ساخته های انسانی می توانند مفید یا مضر باشند. این انسان ها هستند که نیک و بد روزگار را در آن منعکس می سازند و باز انسان ها هستند که مفاهیم نیکی و بدی را به محتوای برنامه های منتشر شده نسبت می دهند. بنابراین رادیو، تلویزیون، فیلم های سینمایی و مطبوعات خود وسیله تعیین کننده و تاثیرگذار بر روی انحرافات اجتماعی نیستند بلکه ابزاری در دست انسان ها می باشند .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#24
Posted: 12 Aug 2014 23:08
لذا تعیین کننده قاطعیت مثبت یا منفی آن مربوط به محتوای برنامه هایی است که بوسیله انسان ها از این وسایل انتشار می یابد. تاثیرات رسانه های جمعی بر روی انحرافات اجتماعی، مربوط به تغییراتی است که انسانهای سازنده، اداره کننده و پخش کننده برنامه های آگاهانه یا ناآگاهانه به جامعه عرضه می دارند. این نکته را همواره به خاطر داشته باشیم که رسانه های جمعی، در مبارزات داخلی ملت ها و پیکارهای خارجی بین المللی برای تهیج و بسیج عقاید عمومی، و نیز گاهی برای سرکوبی آن، یکی از قاطع ترین و تعیین کننده ترین حربه ها هستند. نکته دیگر که ذکر آن مهم می نماید، این است که اگر بنا باشد تمام داستان ها و حوادث جرم و جنایت از صحنه های تلویزیون، از بلندگوی رادیو و ستونهای مجلات خذف شوند، بازهم احتمالاً در جوامع بهمان اندازه مجرم و جانی و بزهکار پیدا خواهد شد که امروزه وجود دارد. اما نباید فراموش کرد که رسانه های جمعی می توانند با پرداختن به برنامه های اصولی و کارشناسی شده از بروز برخی انحرافات اجتماعی بکاهند و جامعه ایده آل و عاری از جرم و جنایت را تداعی نمایند. پیشنهادها واژه پیشگیری امروز در معنی جاری و متداول آن دارای دو بعد است: پیشگیری یا جلوگیری کردن هم به معنی" پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و به جلوی چیزی رفتن" و هم به معنی" آگاه کردن هشدار دادن" است؛ اما در جرم شناسی پیشگیرانه، پیشگیری در معنی اول آن مورد استفاده قرار می گیرد، یعنی با کاربرد فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیشی گرفتن از بزهکاری است. برای پیشگیری از تاثیرات فیمهای هالیوودی تنها یک ارگان ویا نهاد نمیتواند کارایی موثری داشته باشد و یا به عبارتی چنین پیشگیری وظیفه یک نهاد به تنهایی نیست بلکه باید نهادها و قوای مختلف هر یک در حوزه کاری خود نسبت به پیشگیری از تاثیر گذاری چنین رسانه هایی فعالیت نمایند . الف-خانواده خانواده ها در درجه اول سعی کنند در فهم و درک آنچه اعضای خانواده مخصوصا جوانان در تلوزیون می بینند کمک کنند آموزش تماشای انتقادی فیلم ها و تعیین میزان و نحوه مصرف محصولات رسانه ای از منابع گوناگون می تواند مهمترین کارکرد خانواده در این زمینه باشد ب- قوه مجریه ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی، بالا بردن سطح آگاهی عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر، آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، پی ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر، ایجاد زمینه های مناسب برای رشد شخصیت زن و احیاء حقوق مادی ومعنوی اوو حمایت از مادران و کودکان بی سرپرست، نمونه هایی از بندهای اصل سوم و بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد که به واقع تحقق آنها نمونه هایی از آرمان شهر مدینه فاضله می نماید بگونه ای که زمینه بسیاری از جرایم را می خشکاند. جملگی موارد یاد شده در قالب پیشگیری اجتماعی می گنجد بااین توضیح که" پیشگیری اجتماعی" اقدام های اساسی عمیق و دراز مدت نسبت به افراد و محیط پیرامون آنها را شامل می شود. در این مورد عمدتاً دو نوع رویکرد یا دو نوع طرز تلقی مهم از جنبه نظری و هم از جنبه عملی مورد توجه قرار گرفته است این دو رویکرد را تحت عنوان رویکرد ساختاری یا معماری و رویکرد تفریحی وسرگرمی در قالب "اوقات فراغت" مطرح می کنند یعنی به مسائل ساخت و ساز خیابانها، محله ها و شهرکهای جدید و لحاظ مسائل امنیتی در مقابل جرم توجه می شود. رویکرد دیگر مبتنی بر تنظیم اوقات فراغت و مسائل فرهنگی است. بنابراین طیف وسیعی از اقدامات موردی پیشگیری اجتماعی در حیطه اختیارات و وظایف دولتمردان جمهوری اسلامی است؛ لذا با شناخت صحیح و عملی پیشگیری از وقوع جرم در سطح کشور، ریاست جمهوری با توجه به اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی" مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه" می تواند با استناد به بند 5 اصل 156 قانون اساسی خواستار مدیریت و سیاستگذاری قوه قضاییه در امر پیشگیری باشد، مضافاً آنکه به عنوان رئیس قوه مجریه و نیز در چارچوب عمل به اصل سوم و اصل بیست و یکم قانون اساسی در مهمترین و کارآمدترین پیشگیری(پیشگیری اجتماعی) اقدامات عملی و علمی شایسته ای را تقبل نماید. ج- قوه قانونگذاری قوه مقننه در این وادی بی نصیب نیست، چنانچه"بکاریا" در خصوص چگونگی پیشگیری از وقوع جرایم بیان می دارد:"می خواهید از وقوع جرم پیشگیری کنید، بکوشید تا قوانین روشن وساده و تمام قدرت ملت در آن بسیج شود و هیچ قدرتی برای نابودی آن به کار گرفته نشود" با این توضیح که هرگاه تدوین قوانین اندیشمندانه و کارشناسانه صورت گیرد و باعث خواهد شد تا اجتماع و جامعه در دفاع و حمایت از آن برآمده و به عبارتی بسیج جامعه را همراه خواهد داشت. جرم زدایی، یک فن حقوقی است که نقش قانون کیفری را در بعضی از زمینه های معین محدود میکند. جرم شناسی در ده سال اخیر به امکانی که این فن به دست می دهد توجه بسیار کرده است طبیعتاً این یک شکل پیشگیری اصولی است چرا که معلول را با از میان برداشتن علت حذف می کند. در بعضی زمینه ها جرم انگاری کیفری می تواند، بدون اینکه حفاظت از نظم اجتماعی را به خطر اندازد، بی فایده یا حتی مضر واقع شود." با تامل در این گفتار در می یابیم که تورم کیفری چه بسا خود سبب و زمینه ساز جرم می گرددبنابراین نحوه تدوین قوانین، لحاظ مطالعات جرم شناسانه، احترام به حقوق بشر و عدالت اجتماعی، پذیرش حقوق پیشگیری در کنار حقوق جزا و توجه به رهیافت های علمی و کارشناسانه جملگی در پیشگیری از وقوع جرم موثر و وظیفه قانونگذاران را مبرهن می سازد. نهایتاً قوه مقننه با درک چارچوب جرم شناسی پیشگیرانه میتواند با استناد به اصل هفتاد و یکم(در عموم مسائل در حدود مقرر قانون اساسی) وضع قانون نماید. د- قوه قضاییه مطابق بند 5 اصل 156 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یکی از وظائف قوه قضاییه (اقدامات مناسب برای پیشگیری از جرم) بیان شده است. البته این نکته قابل تامل است که علت واگذاری پیشگیری از وقوع جرم به قوه قضاییه از برای چیست؟ آنچه مسلم می آید آنکه با توجه به گستردگی پیشگیری در معنای علمی انحصار قوه قضاییه به عنوان متصدی نمیتواند معقولانه باشد با وجود آن غالب حقوقدانان به این موضوع پرداخته یا گریز چند داشتهاند، چنانچه در مقام تحصیل این مهم باید معتقد شویم:از مجموع بحث و گفت و شنودهایی که دراین مورد با اساتید و قضات با سابقه و آشنا با علوم جنایی صورت گرفته است می توان گفت که اصولاً خود مقنن هدف و مقصودی(خاص) از واگذاری این مسئولیت به قوه قضاییه نداشته است. و لذا قوه قضاییه بایستی در این مجال برای جامعه سیاستگذاری و مدیریت نماید تا تحقق تیپ های پیشگیری ممکن و میسر گردد . ه- صدا و سیما با ملاحظه وظلایف قوای سه گانه در پیشگیری از وقوع جرم ملاحظه میکنیم که برای اینکه جرمی به وقوع نپیوندد ارگانها ونهادهای کل نظام دست به دست هم باید بدهند تا احتمال وقوع جرم را پائین بیاورند.برای مقابله با تاثیرات فیلمهای و سریالهای هالیوودی شاید مهمترین وظیفه را صدا و سیما که به نوعی میتوان گفت از جنس خود هالیوود میباشد در جلوگیری از تاثیرات هالیوود دارد.صدا و سیمای کشور میتواند با تولید برنامههای متنوع و به خصوص سرگرم کننده نیاز بینندگان خود را برطرف کند، اکثرکارشناسان به این نکته اذعان دارند که اگردر برنامه های تلوزیون تحولی ایجاد شود وتولید برنامه های مفرح و سرگرم کننده در دستور کار قرار گیرد مطمئنا نیاز بینندگان خود را برطرف خواهد کرد والا با این روند که فقط تزریق یک نوع نگرش و ایدئولوژی به بینندگان در دستور کار صدا و سیما باشد و مردم بعد از ساعت ها کار در بیرون از منزل موقعی که تلویزیون راهم تماشا میکنند فقط نظاره گر برنامه های آموزشی که در جهت توجیه باید ها و نباید ها می باشد باشند مطمئنا ترجیح آنها تلوزیونهای بیگانه و درراس آنها هالیوود خواهد بود.
منابع:
- 1- اعزازی ، شهلا ، خشونت خانوادگی، 1380،تهران، انتشارات سالی
- 2- قاسمی ، علی، نقش هالیوود در اسلام ستیزی –فصل نامه مطالعات سیاسی
- 3- سالاری فر، محمد رضا ، خشونت خانگی علیه زنان،1389،نشر دفتر مطالعات و تحقيقات زنان
- 4- رئیسی ، زهره ، مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج ،1384،تهران، انتشارات مانی
- 5-شیخاوندی،داور،جامعه شناسی انحرافات و مسائل دنیوی،زمستان1379،چاپ ایران نما
- ستوده ، هدایت الله،مقدمه ای بر آسیب شناسی اجتماعی،نشر نور، سال1373، ص 203 [2] -
- سایت خبری تحلیلی همصدا ، به تاریخ1/02/91 کد خبری6520 [3] -
- روزنامه کیهان شماره 19909نوشته رضا فرخی [4] -
- رمضانی ، محمد جواد ،مقاله هالیوود و اسلام ستیزی [5]
- -برداشتی ازمقاله استفاده از ابزار سینما در راستای اهداف جهان گستر هالیوود [6] -
- رئیسی . زهر ه. مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج. -[7]
- مقاله هالیوودجنایتی علیه بشریت ، روزنامه کیهان شماره 19909نوشته رضا فرخی [8] -
- فصلنامه کتاب زنان، شماره 20،محمد اسحاقی [9]-
- فصلنامه کتاب زنان، شماره 20،محمد اسحاقی [10] -
- برداشتی از سایت پایگاه اطلاع رسانی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان [11] -
- خشونت خانگی علیه زنان، محمد رضا سالاری فر [12] -
- مقاله هالیوود و اسلام ستیزی ،محمد جواد رمضانی [13]
پایان تاثیر فیلم های هالیوودی بر بزهکاری مردان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#25
Posted: 12 Aug 2014 23:15
بررسی مولفه های تاثیرگذار در جهانی شدن سینمای هالیوود
فقط سینماست که می ماند
اگر روزی سینما فقط یک وسیله سرگرمی بود، این روزها تبدیل به رسانه قدرتمندی شده که پدیده جهانی سازی را سرعت می بخشد. از طریق سینما افراد از فرهنگ های مختلف با یکدیگر آشنا می شوند، مانند یکدیگر لباس می پوشند، راه می روند و می خندند. سینما تبدیل به یک راه ارتباطی میان فرهنگ های مختلف شده است. در این بین طبیعی است که سینمای قدرتمند که توان جذب مخاطب بیشتری داشته باشد ساده تر می تواند جهت دهنده افکارجهانی باشد.
هالیوود با توجه به پیشینه اش این روزها تبدیل به یکی از قدرت های رسانه ای شده که چشم پوشی از آن امکان پذیر نیست. واقعیت این است که هالیوود با ساخت آثاری که دو بازار داخلی و خارجی را نشانه گرفته سعی در جهانی کردن فرهنگ تصویری مخاطبان امروز داشته است. در اصل هالیوود به نحوی فزاینده تولیدات خویش را متناسب با تقاضای یک بازار جهانی تفکیک شده طراحی می کند.
سینما به عنوان یکی از اولین فرم های تولید انبوه فرهنگی قرن بیستم تلقی می شود. سینما مبتنی بر تکنولوژی نوین بازتولید مکانیکی یک قالب فرهنگی ارائه کرده که به واسطه آن الگوهای اوقات فراغت مردم تغییر یافته است. تولیدات سینمایی که بر اساس یک مدل صنعتی سازمان دهی شده بود با هدف به دست آوردن یک سهم تضمین شده از تماشاگران و نتیجتا یک سود دائمی پدید آمد. بدین ترتیب بود که سینما به مثابه یک صنعت سرگرمی ساز و نه یک وسیله آموزشی توسعه یافت. افزون بر این سینما تبدیل به یک نیروی اجتماعی شد که با خود مدهای لباس، نحوه عشق ورزی، نحوه زندگی کاری و خانوادگی را با خود به همراه آورد. همانطورکه فیلم های آغازین به صورت گسترده ای برای طبقه کارگر مهاجران و آموزش دادن به تماشاگران برای تبدیل شدن به یک آمریکایی خوب کمک می کردند، فیلم های امروز نیز درصددند تا مخاطبان جهانی خود را به آمریکائیان خوب تبدیل کنند.
واقعیت این است که اگر هالیوود از عناصر کاملا بومی و ملی خود استفاده می کند که نمونه های قابل اشاره آن به فیلم های وسترن باز می گردد بدان گستره ای کاملا انسانی می بخشد تا برای مخاطبان دیگر مناطق دنیا نیز قابل درک باشد، به بیانی دیگر هرچند هالیوود بومی فکر می کند اما جهانی فیلم می سازد. اینگونه است که هالیوود با کثرت تولیدات خود در مقایسه با میزان محدود تولید دیگر کشورهای دنیا و همچنین با دستمایه قرار دادن مفاهیمی ساده و نشئت گرفته از طبیعت بشر به این مهم دست یافته است .
مهمترین وجه تمایز بخش هالیوود توانایی در ایجاد خاطره مشترک جهانی است. اگر فیلم های تولید شده در هالیوود به بازاری گسترده در سطح بین المللی دست یافته اند تنها نشان از تسلط اقتصادی این سیستم به بازارهای سینمایی دنیا ندارد که بیشتر ناشی از جذابیت داستانی فیلم هاست، جذابیتی که با زیبایی، نشاط جوانی و ثروت با زیر عنوان سرگرمی ارائه می شود. به همین دلیل است که نباید فراموش کرد بخش قابل توجهی از موفقیت سینمای هالیوود به سبب جذابیت درونی فیلم های هالیوودی بوده است. برای مثال محصولات سینمای آمریکا در ایتالیای دهه های ۱۹۲۰و۱۹۳۰تصویرگر چنان تجدد شگفت انگیزی بودند که حتی برای رهبر این کشور(موسیلینی) نیز جالب و شگفت آور بود. این فیلم ها که ترکیبی از زیبایی و جوانی و غنا در زیر پوسته تفریح و سرگرمی بودند تفاوت لذت بخش خود را از زندگی روزمره سنتی ایتالیایی به رخ تماشاگران می کشیدند.
هالیوود از دهه۱۹۲۰چگونگی اثرگذاری و ایجاد تغییر از سوی فیلم ها بر تماشاگران را زیر نظر داشته است.دولت مکزیک از سال ۱۹۲۲تا کنون با هدف کاستن از تاثیر سوءفیلم های آمریکایی بر تماشاگران مکزیکی، تحریم هایی را علیه سینمای آمریکا در پیش گرفته است.
نقش ارتباطی محصولات هالیوود با فرهنگ بومی عامل مهمی در اصطلاح نظریه امپریالیسم فرهنگی که توسط نظریه پردازانی چون هربرت شیلربیان شده است به شمار می رود.اما واقعیت این است که در سال های اخیر از شدت تاثیر این دکترین کاسته شده و نظریه جهان محلی شدن رولند رابرتسون و دیگر همفکرانش چون جان استوری که معتقد است فرهنگ عامه نه یک فرهنگ تابع است و نه فرهنگی که صنایع فرهنگ سازی تحمیل کرده باشند بلکه موازنه ای مبتنی بر مصالحه بین این دو است جایگزین آن شده است. میلر نیز معتقد است امروزه گفتمان امپریالیسم بیشتر به عنوان یک رویکرد روشنفکرانه تلقی می شود تا تئوری مستمر.در همین راستا استورات هال نیز معتقد است که جهانی شدن از طریق خاص گرایی عمل می کند، بنابراین بین امر محلی و امر جهانی همواره نوعی جدل برقرار است و هر دو در برخورد با یکدیگر ساخته و پرداخته می شوند و یا حتی تغییر شکل می یابند.
به نظر می رسد علت اساسی جذابیت فیلم های هالیوودی در پیوندی است که با امیال عمیق و ریشه دار و آرزوهای مخاطبانش در سطحی وسیع برقرار می کند. جذابیتی که جابه جایی و گستره جغرافیایی نمی تواند به عدم تاثیرگذاری آن منجر شود.
توجه به انسان بودن بیش از هر چیز دیگر، نمایش تجربه های انسانی به دور از فلسفه و فکر مجرد و پرداختن به پدیده ها از دریچه زندگی، زندگی ای که انکار کردنش غیرممکن به نظر می آید. هالیوود برای رسیدن به این هدف از مولفه هایی چون جاودانگی، زیبایی، متافیزیک، تخیل و سرگرمی که مقدمه و موخره تمام اهداف هالیوودی است بهره می جوید. مولفه هایی که تنها از یک چیز که آن هم فطرت ونوستالژیای همیشگی بشری است سر چشمه می گیرد . درهالیوود هیچ غیر ممکنی وجود ندارد و همه چیز تحت کنترل بشر به نمایش گذاشته می شود و اینها همگی مولفه هایی هستند که برای شهروندان جهانی جذاب است و با عبور از مرزهای جغرافیایی نه تنها باعث رونق بخشیدن به بازارهای اقتصادی آمریکا می شود بلکه فرهنگ جوامع مخاطب را نیز تحت تاثیر قرارمی دهد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#26
Posted: 12 Aug 2014 23:16
جاودانگی
جاودانگی که از زمان گیلگمش کهن ترین اسطوره بشری دغدغه همیشگی او به شمار می رفته هم اکنون در هالیوود مناسب ترین بستربازنمایی خود را یافته است. عناصری چون پایان خوش،پیروزی همیشگی خیر بر شر، امید و قهرمان پروری همگی عناصری هستند که جاودانگی را تقویت می بخشند. در هالیوود کسی حق ندارد تماشاگر را از ادامه زندگی ناامید کند . گذر زمان اهمیتی ندارد ، نهایتی در کار نیست ، زندگی قابل تجدید است و این سینماست که زندگی را حفظ می کند و اینگونه است که مهمترین نوستالژیای بشری نیز پاسخ گفته می شود.حرکت همیشگی قهرمانان سینمای وسترن در یک نمای باز به سمت غروب یکی از مهمترین مولفه های تاکید هالیوود بر جاودانگی محسوب می شود. جان وین و گاری گوپر از جمله قهرمانانی هستند که هیچ گاه تماشاگر مرگشان را بر پرده نمی بیند و تنها آنهارا بعد از مبارزه و شکست سیاهی های در حال حرکت به سرزمین دیگری می بیند که گویا نیازمند آنان است و این نشان از نامیرایی و جاودانگی قهرمان دارد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#27
Posted: 12 Aug 2014 23:18
پایان خوش
تمدن آمریکایی تمدن تاکید به جوانی همیشگی و آغاز دوباره بوده است . این جوانی دائمی که جزو ذات تاریخ آمریکا به شمار می رود در سینمایش نیز بازتاب فراوانی داشته است. سطوره جوانی که با جاودانگی که پیش از این اشاره شد در هم آمیخته است هر دو القاگر این نکته اند که پایانی وجود ندارد و اگر هم مرگی هست مقدمه ای است برای زندگی دیگر. این نمونه در فیلم «ذهن زیبا» به کارگردانی ران هاوارد و بازی راسل کرو به اوج خود می رسد که هرچند قرار است فیلم تصویرگر زندگی واقعی جان نش ریاضی دان مشهورآمریکایی باشد اما پایان خوش فیلم هیچ ربطی با زندگی واقعی قهرمان داستان ندارد و این نه تنها نشان از اصرار هالیوود در به خوشی به پایان رساندن فیلم ها دارد بلکه نشان دهنده این است که مخاطب امروز بیش از هر چیز نیازمند دلخوشی و اطمینان از سرنوشت قهرمانان فیلم مورد علاقه خود دارد.«ذهن زیبا» در سال ۲۰۰۲کاندیدای ۹ جایزه از مجموعه جوایز اسکار و برنده اسکار بهترین فیلم از مراسم اسکار آن سال شد و در نزدیک به ۲۰ کشور جهان نیز ازپرفروشهای سال به شمار آمد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#28
Posted: 12 Aug 2014 23:19
تخیل
تخیل در قانون های هالیوودی حد ومرز نمی شناسد و به نوعی تمام عناصر دیگر را در خود جای می دهد عناصری چون پایان خوش، جوانی و جاودانگی ، قهرمان پروری همگی از تخیل مجاز بی حد و حصر هالیوودی سرچشمه می گیرند.تخیلی که با به خدمت گرفتن جلوه های ویژه برای مخاطب واقعی تر از واقعیت به نظر می آید.این تخیل تماشاگر را به جهانی تخصص یافته هدایت می کند که در آن هیچ غیر ممکنی وجود ندارد و می تواند شخصیت هایی را معرفی کند که می توانند با جهان درگیر شوند و از مرزهای فیزیکی بگذرند و قدرت های بزرگ را به تابعیت از خود وادار سازند و هالیوود تا به حدی در این رویکرد اغراق می کند که گاهی اوقات حتی تشخیص واقعیت از غیر واقعیت دشوار به نظر می رسد.این تخیل است کهنه تنها عامل جدایی مخاطب از زندگی روزمره اش را سبب می شود که پاسخگوی نوستالژیای همیشگی بشر مبنی بر تسلط بی حد وحصر او به جهان نیز خواهد بود.
تخیل در تمام هالیوود در جریان است و تز پایه های اصلی آن به شمار می رود اما وقتی حالتی ماورائی می یابد و با استفاده از جلوه های ویژه بی شمار انجان اعمالی را به تصویر می کشد که انسان در زندگی معمولی خود هیچ گاه قادر به انجام آن نیست به اوج خود می رسد. نمونه این رویکرد را می توان در قهرمانان همیشگی و تیپیکال هالیوود چون سوپرمن(superman) ، بتمن(batman) ،مردعنکبوتی(Spiderman) و حتی زن گربه ای(catwoman) نیر جست وجو کرد. اینان قهرمانان سریال های هالیوود محسوب می شوند که با نیاتی خیر خواهانه و نیروهای ماورای طبیعی دست به نجات بشریت می زنند، نجاتی که شاید از آرزوهای دست نیافتنی و همیشگی انسان به شمار آید. اینها همگی بردارهای زیبایی شناسانه ای هستند که مخاطب جهانی را به الگو برداری و برقراری ارتباط وا می دارند و اینگونه است که هالیوود راه و رسم زندگی آمریکایی را نه تنها در سینمای دیگر کشورهای دنیا که در شیوه زندگی مردمان آنها رقم می زند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#29
Posted: 12 Aug 2014 23:20
سینما در خدمت سینما
فیلم های هالیوودی برای تمثیل ، شوخی، ترانه و مزاح احتیاج به عوامل برونی ندارند چون به دلیل کثرت تولیدات تمامی این موارد در فیلم های قبلی وجود داشته اند و مخاطب خود را در سطحی وسیع پیدا کرده اند در واقع مخاطبان این فیلم ها برای یافتن معنای کدهای موجود در فیلم ها به خود هالیوود و فیلم هایی که خاطرات مخاطبان خود را تشکیل داده اند ارجاع می شوند و در واقع این رویکرد است که بازتولید مفاهیم هالیوودی از طریق خودش را سبب می شود. در چنین رویکردی مخاطب به طور مداوم به خود هالیوود ارجاع می شود و تا بعد از مدتی این مفاهیم در عمق ذهن او ته نشین می شوند و هالیوود به هدف مورد نظر خود که همانا فرهنگ سازی است دست می یابد.اینگونه است که حتی اگر سینمای ملی نیز در صدد تقلید از هالیوود بر آمده به دلیل نداشتن پشتوانه صنعتی و فرهنگی که هالیوود دارای آن است از این کار باز مانده است.قهرمانان هالیوودی در فیلم های گوناگون با عناوین مختلف بازتولید و در واقع یادآوری می شوند به طوریکه دیالوگی از فیلم "پدرخوانده" به کارگردانی فرانسیس کاپولا در فیلم "نامه داری"به کارگردانی نانسی میرز به یکی از تاثیر گذارترین دیالوگ های فیلم تبدیل می شود و تقلید از جان وین به نقطه عطف فیلمنامه"حرفه ای"ساخته لوک بسون بدل می شود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#30
Posted: 12 Aug 2014 23:21
سینما سیاست
سینمای هالیوود به واسطه تمایلش به حمایت از نهادها و ارزش های آمریکایی مسلط مطلقا یک پدیده سیاسی به شمار می آیند. فیلم های هالیوودی متعلق به ژانر سینمای جنگ و دیگر ژانرها میهن پرستی را ترویج کردند و دشمن را به شکلی کلیشه ای به تصویر کشیدند. هالیوود در دوران جنگ سرد یک دوره ژانری از فیلم های ضد کمونیستی که تهدید دموکراسی و تهدید زندگی به شیوه آمریکایی به شمار می رفتند تولید و عرضه کرد. در فیلم هایی مثل" رمبو" کمونیست ها عموما به مثابه تجسم شر به تصویر کشیده می شدند.
هالیوود همواره حامی سیاست های برون مرزی دولت های آمریکایی بوده است و شاید حتی پیش بینی کننده آنها در سالهای جنگ سرد با ساخت "جیمزباند" و فیلم هایی علمی تخیلی از این قبیل همواره سعی در نمایش قدرتی غریب و شکست ناپذیر داشته است.
جیمز باند موجودی که با بهره برداری از بهترین امکانات ارتباطی و تجهیزات تکنولوژیکی همواره نماینده قدرت آمریکا مخصوصا در قبال اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده است. جیمز باند نماینده دنیایی است که همواره نیازمند نجات یک ابر قهرمان است. تفاوت او با دیگر قهرمانان تاکید بر انسان بودن و از جنس بشر بودن است .جیمز باند تمامی ضعف ها،شادی ها و ناکامی های بشری را داراست و همین دارایی است که باعث هم ذات پنداری مخاطب با او شده و این نکته ای است که در قهرمانان پیش از او چون "بت من" و"سوپرمن" وجود نداشته است."سوپرمن" نمونه ای ترین قهرمان آمریکایی برای نمایش قدرتش برفراز نیویورک به پرواز در می آمد و محبوبش لوییز لین را آن بالا می برد تا به او نشان دهد پرنده ها وستاره ها چگونه به منهتن می نگرند. "بت من" در گاتهام سیتی که تصویر خوفناکی از نیویورک بدون آفتاب بود از آسمان خراشی به آسمان خراشی دیگر تاب می خورد و با اتومبیلش از آنها بالا می رفت.حفظ هویت دوگانه این دو ابر قهرمان در هیچ کجای دیگری به جز هالیوود امکان پذیر نبود.آمریکایی ها همیشه برنده ها را می پرستند و حوصله بازنده ها را ندارند برای همین است که در هالیوود آمریکایی ها هرگز جنگی را نباخته و هرگز نیز نخواهند باخت. همانگونه که آنتونیو نگری معتقد است آمریکا از بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون خود را در مقام نجات دهنده دنیا معرفی کرده و از این بابت قدرتی بی حد وحصر برای خود قائل بوده و البته در این میان هالیوود در به تصویر کشیدن این تصور در کنار ابزار نظامی و دیپلماسی آمریکایی نقش مهمی برعهده داشته است.
هرچند هالیوود در بسیاری از موارد با نمایش پیروزی های مکرر قهرمانانش خواستار نمایش قدرت مسلط جهانی خود بوده است (اشاره به فیلم هایی چون "روز استقلال"و"آرماگدون")اما در مواردی با انتقاد و یا حتی هجو سیاست های دولت آمریکا سعی در متعادل کردن دو کفه این ترازو داشته و این نکته ای است که نشان می دهد هالیوود همواره حق انتقاد صریح و زیر سوال بردن سیاست های دولت آمریکا را برای خود قائل بوده است(اشاره به"شکارچی گوزن" و"اینک آخرالزمان") و در واقع همین خود زنی است که به نوعی تطهیر خود در مقابل مخاطب جهانی می انجامد، تطهیری که در پی رفع شبهات مربوط به یک جانبه بودن رویکرد هالیوود است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.