ارسالها: 23330
#561
Posted: 18 Jun 2015 15:42
جوایز و نامزدها
جوایز و کاندیدشدن های کاترین هپبورن توسط آکادمی علوم و هنرهای سینمایی تصویر شامل موارد زیر هستند:
- 6th Academy Awards (1934): Best Actress, win, for Morning Glory
- 8th Academy Awards (1936): Best Actress, nomination, for Alice Adams
- 13th Academy Awards (1941): Best Actress, nomination, for The Philadelphia Story
- 15th Academy Awards (1943): Best Actress, nomination, for Woman of the Year
- 24th Academy Awards (1952): Best Actress, nomination, for The African Queen
- 28th Academy Awards (1956): Best Actress, nomination, for Summertime
- 29th Academy Awards (1957): Best Actress, nomination, for The Rainmaker
- 32nd Academy Awards (1960): Best Actress, nomination, for Suddenly, Last Summer
- 35th Academy Awards (1963): Best Actress, nomination, for Long Day's Journey into Night
- 40th Academy Awards (1968): Best Actress, win, for Guess Who's Coming to Dinner
- 41st Academy Awards (1969): Best Actress, win, for The Lion in Winter (shared with Barbra Streisand for Funny Girl)
- 54th Academy Awards (1982): Best Actress, win, for On Golden Pond
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#562
Posted: 18 Jun 2015 15:52
کاترین هپبورن ، الهه سینما
کاترین هپبورن ستاره محبوبترین فیلم من داستان فیلادلفیا و همچنین ستاره دومین و سومین فیلم محبوب من یعنی دنده آدم و زن سال بود. او در بسیاری از فیلمهایی که من می توانم بدون پرتاب کردن چیزی به صفحه تلویزیون یا به خواب رفتن تماشا کنم ، نقش آفرینی کرده است .
در این بیست سالی که از آخرین حضور کاترین هپبورن بر پرده سینما می گذرد، سینما دچار فقر بازیگرانی است که باید به نوعی با زنان عادی و روزمره (مادران ، خواهران ، همسران و دختران خود ما) شباهت داشته باشند و همین میراث ارزشمندی را که او برای ما باقی گذاشته است ، پرارج تر می سازد.
من از همان نوجوانی به او علاقه ای وافر داشتم و در آن سالها که هالیوود در عصر ط لایی خود سیر می کرد، نیمی از دیوار اتاق خوابم را صرفا به عکسهای او اختصاص داده بودم .
در میان ستاره های دیگری چون کری گرانت ، جیمی استوارت ، دانلد اوکانر، اوا گاردنر و سایرین ، هپبورن مانند مریم مقدسی بالاتر از قدیسین دیگر، در جایی نزدیک سقف ، با وقاری شکوهمند نشسته بود. وقتی کودکی بیش نبودم ، نگران سلامتی او می شدم و از پدرم می خواستم به من اط مینان دهد که او عمری ط ولانی تر از همه ما خواهد داشت . هنگامی که تا سن نزدیک به نود سالگی به هیچ مرضی گرفتار نشد، دیگر تقریبا متقاعد شده بودم که او جاودانه است .
شاید چون من از اوایل جوانی هپبورن را می شناختم ، او چنین تاثیری بر رویم گذاشته بود. شخصیت سینمایی هپبورن در فیلمهایش ، همیشه همان زنی بود که من آرزو داشتم در زندگی باشم . هر وقت قلم به دست می گیرم تا چیزی بنویسم ، این جمله از فیلم داستان فیلادلفیا را که از زبان او بیان شد، به یاد می آورم : آن زمانی که بتوانی تصمیم نهایی را درباره مردم بگیری ، هرگز نخواهد آمد. این جمله را دونالد اوگدن نوشته است ، اما این انسانیت عمیق در برخورد با ویژگیهای خاص و زیبایی های افراد انسان ، صددرصد در مورد هپبورن صدق می کرد.
در آن فیلم ، هپبورن در نقش تریسی لورد، سعی دارد به جیمی استوارت بقبولاند که ارزش انسانها به ط بقه آنها نیست و حرمت افراد نباید با ثروتشان سنجیده شود. هدف او این است که کلیشه های ط بقاتی را زیر سوال ببرد. جایگاه منحصر به فرد هپبورن در هالیوود، با همین تلاشهای او برای از میان برداشتن اعتقادات سلط ه جویانه امریکایی تعریف می شود.
هر زمان که هالیوود خواست ایده های جاری را در مورد هویت زنان ، مردان سیاه و یا حتی روشنفکران مورد بازبینی قرار دهد، هپبورن آن جا بود تا این تحول را ایجاد کند و ایده ای منحصر به فرد را به جای تفکرات گذشته بنشاند.
گاهی کارهای او مورد پسند قرار می گرفت و گاه به ویژه در سالهای اول بازیگری ــ نه ! گاه او ناچار می شد با کارگردانانش دربیفتد. مسئله عمده در مورد هپبورن این بود که هالیوود می دانست نمی تواند او را بنا به میل خود تغییر دهد، بلکه خود هالیوود می بایست تغییر می کرد تا با هپبورن هماهنگ می شد.
لجبازی کاترین از تربیت او نشات می گرفت : پروتستانی سختکوش ، ورزشکار، روشنفکر، لیبرال و تا حدی جدی .
از کودکی یاد گرفته بود همیشه دوش آب سرد بگیرد. خودش می گفت : ((دوش گرفتن این حس را در من تقویت می کرد که دارو هر چه تلخ تر باشد تاثیر آن بیشتر است .)) و این درست همان چهره ای را که او روی صحنه بود تداعی می کند; همیشه سخت گیر، همیشه به نوعی فایده گرا; کسی که تنها کاری را می کند یا از چیزی بهره می جوید که ضروری است . هپبورن همواره هر چه
داشت مدیون پدر و مادرش بود و به زندگیشان به عنوان الگویی برای زندگی خودش می نگریست . مادرش ، کاترین مارتا هوتون ، یک فمینیست متعهد بود. او فارغ التحصیل دانشگاه برین ماور، یکی از اولین دانشگاههایی بود که به زنان مدرک دکترا داد. پدرش ، دکتر توماس نوروال هپبورن ، از خانواده ای اشرافی بود.
- نویسنده: زیدی اسمیت/ترجمه:نیلوفر ناصر
عکس های Katharine Hepburn
پایان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#563
Posted: 19 Jun 2015 17:06
3
Bette Davis
Website
عکس
روث الیزابت "بت" دیویس (به انگلیسی: Ruth Elizabeth "Bette" Davis) (زاده ۵ آوریل ۱۹۰۸ - درگذشته ۶ اکتبر ۱۹۸۹)، بازیگر آمریکایی فیلم، تلویزیون و تئاتر بود. از او به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما یاد می شود.در تمام ژانر ها از جمله ملودرام،تاریخی،جنایی و کمدی با موفقیت ظاهر شده است.دیویس دو بار جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
دیویس پس از گذراندن چند دوره بازیگری و بازی در تئاتر برادوی در سال ۱۹۳۰ با پیشنهاد شرکت یونیورسال استودیوز به هالیوود رفت، و اولین فیلم خود را برای شرکت یونیورسال استودیوز بازی کرد که فیلم ناموفقی بود.او در سال ۱۹۳۲ با شرکت برادران وارنر قرارداد بست.
در آغاز ورود به هالیوود به خاطر چهره معمولیاش، موفقیت چندانی برای او پیشبینی نمیشد. او سرانجام با بازی در فیلم «از اسارت بشری» در سال ۱۹۳۴ جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر توانا تثبیت کرد.
دیویس از بنیانگذاران غذاخوری هالیوود بود.بت اولین زنی بود که توانست جایزه یک عمر دستاورد هنری را از موسسه فیلم آمریکا دریافت کند.او چهار بار ازدواج کرد که یکبار بیوه شد و سه بار طلاق گرفت.بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.در سال ۱۹۹۹ بت دیویس مقام دوم بزرگترین زن ستاره در تمام دوران را در فهرست موسسه فیلم آمریکا دریافت کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#564
Posted: 19 Jun 2015 17:08
زندگی
بت دیویس در ۵ آوریل ۱۹۰۸ در لاول ماساچوست به دنیا آمد.پدر او مورل موریس یک وکیل ثبت اختراع و مادرش روت دیویس یک عکاس پرتره بود.خواهر کوچکتر بت که باربارا هریت(بابی) نام داشت در ۲۵ اکتبر ۱۹۰۹ در سامرویل ماساچوست به دنیا آمد.
در سال ۱۹۱۵ پدر و مادر بت و باربارا از هم جدا شدند.بت و باربارا مجبور شدند به مدرسه شبانه روزی کرستل بن در لینزبارو بروند.در سال ۱۹۲۱ روت دیویس(مادر بت) به همراه دختران خود به شهر نیویورک نقل مکان کرد.بت با دیدن بازی رودلف والنتینو و مری پیکفورد در سال ۱۹۲۱ به بازیگری علاقمند شد.مادر بت نیز مشوق او بود.بت پس از فارغ التحصیلی از آکادمی کوشینگ در مدرسه نمایشی جان موری اندرسون ثبت نام کرد.
او در سال ۱۹۳۲ با هارمون(هام) نلسون ازدواج کرد.دیویس چند سقط جنین در طول زندگی خود با هارمون نلسون انجام داد.به علت اینکه هارمون نلسون شواهدی به دست اورد که نشان می داد بت دیویس با هوارد هیوز در ارتباط هست این ازدواج در سال ۱۹۳۸ در حالیکه بت دیویس در اوج موفقیت شغلی بود به طلاق منجر شد. بت در سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۱ با شرکت برادران وارنر دوران بسیار خوبی را سپری می کرد.
بت در سال ۱۹۴۰ با آرتور فرانسورد ازدواج کرد.اما آرتور فرانسورد در سال ۱۹۴۳ درگذشت که باعث آشفتگی روحی بت گردید.
دیویس با شرایط روحی بد می خواست که از ادامه بازی در فیلم شرکت برادران وارنر به نام آقای اسکفینتن(محصول ۱۹۴۴) انصراف دهد اما جک وارنر، که پس از مرگ فرانسورد تولید فیلم متوقف شده بود، بت را متقاعد کرد که بازی خود در فیلم را ادامه بدهد.رفتار او در طول فیلم برداری آقای اسکفینتن نامنظم و خارج از شخصیت بود.که همین رفتار ها باعث سردرگمی بازیگران شده و خشم جولیوس اپستاین نویسنده فیلم را به دنبال داشت.
بت دیویس در سال ۱۹۴۵ با ویلیام گرانت شری نقاش و هنرمند آمریکایی ازدواج کرد.حاصل این ازدواج یک فرزند دختر به نام باربارا(متولد ۱ مه ۱۹۴۷) بود.این ازدواج در ۳ ژوئیه ۱۹۵۰ به طلاق منجر شد.
بعد از گذشت سه هفته از طلاق خود در ۲۸ ژوئیه ۱۹۵۰ با گری فرد مریل بازیگر آمریکایی ازدواج کرد.حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های مارگوت(متولد ۱۹۵۰)و مایکل (متولد ۱۹۵۲) بود.این ازدواج در سال ۱۹۶۰ به طلاق منجر شد.
در سال ۱۹۷۷ دیویس اولین زنی بود که جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا را دریافت کرد.
در سال ۱۹۸۳ دیویس به سرطان مبتلا شد و تحت عمل جراحی ماستکتومی قرار گرفت.بعد از دو هفته از عمل جراحی دچار سکته مغزی شد که در نتیجه دست جپ و قسمت چپ صورت او فلج شد.پس از طی کردن دوره های درمانی فیزیکی طولانی بهبودی نسبی به دست آورد.در دوران بیماری رابطه بت با دخترش باربارا خوب نبود و در حال نزاع با یکدیگر بودند.
بت دیویس سرانجام در ۶ اکتبر ۱۹۸۹ در سن ۸۱ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان سینه در سورسن فرانسه درگذشت.
Bette Davis filmography
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#565
Posted: 19 Jun 2015 17:20
مراسم اهدای جوایز اسکار
- 1935: Won for Dangerous
- 1938: Won for Jezebel
- 1939: Nominated for Dark Victory
- 1940: Nominated for The Letter
- 1941: Nominated for The Little Foxes
- 1942: Nominated for Now, Voyager
- 1944: Nominated for Mr. Skeffington
- 1950: Nominated for All About Eve
- 1952: Nominated for The Star
- 1962: Nominated for What Ever Happened to Baby Jane?
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#566
Posted: 19 Jun 2015 17:50
خانه بت دیویس در دوران کودکی
بت دیویس در سال ۱۹۳۱ در اولین فیلم بلند خود
در نقش میلدرد بد اخلاق در فیلم بردگی انسانی در سال ۱۹۳۴
بت دیویس اکثر مواقع در نقش های غیر دوست داشتنی بازی میکرد(ماننند نقش رجینا گیدنز در فیلم روباه های کوچک در سال ۱۹۴۱)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#567
Posted: 19 Jun 2015 18:02
در فیلم ذرت سبز(محصول ۱۹۴۵)
در فیلم فراتر از جنگل (محصول ۱۹۴۹) آخرین همکاری دیویس با شرکت برادران وارنر
بت دیویس و گری مریل در یک تصویر تبلیغاتی در سال ۱۹۵۰
الیزابت دیویس و الیزابت تیلور در سال ۱۹۸۱ در جشن نمایش زندگی الیزابت تیلور
پایان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#568
Posted: 20 Jun 2015 14:18
4
Ingrid Bergman
Website
اینگرید برگمن (به سوئدی: Ingrid Bergman) (زاده ۲۹ آگوست ۱۹۱۵ - درگذشته ۲۹ آگوست ۱۹۸۲) بازیگر سرشناس سینما و برنده سه جایزه اسکار سوئدی بود.روز تولد و روز مرگ اینگرید برگمن در یک روز هست.او دقیقا در روز تولد ۶۷ سالگی خود درگذشت.
وقتی ۳ ساله بود مادرش درگذشت و متأسفانه در سیزده سالگی پدر عکاس هنرمندش را هم ازدست داد. پدرش دوست داشت او خواننده اپرا شود و سه سالی هم او به کلاس آواز فرستاد. بعد از مرگ پدرس او به نزد عمهاش رفت، اما وی نیز بعد از شش ماه او را تنها گذاشت و او ازآن پس با عمویش زندگی کرد.
او موفق به کسب سه جایزه اسکار، دو جایزه امی، چهار جایزه گلدن گلوب شده است.او به عنوان چهارمِ بزرگترین ستاره زن سینمای آمریکا در تمام دوران توسط موسسه فیلم آمریکا انتخاب شد.او بهترین نقش خود را بازی در فیلم کارابلانکا می دانست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#569
Posted: 20 Jun 2015 14:59
سال های اولیه
اینگرید برگمن در چهارده سالگی
اینگرید برگمن در ۲۹ آگوست ۱۹۱۵ در استکهلم سوئ از پدری سوئدی و مادری آلمانی به دنیا آمد.پدرش جوستس برگمن ( متولد: ۲ مه ۱۸۷۱ -درگذشت: ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۹ ) و مادرش فریدا آدلر (متولد: ۱۲ سپتامبر ۱۸۸۴ -درگذشت: ۱۹ ژانویه ۱۹۱۸ ) نام داشتند.
اینگرید والدین خود را خیلی زود از دست داد.مادر اینگرید زمانیکه او ۲ ساله بود درگذشت.پدر او نیز که عکاس بود زمانیکه اینگرید ۱۳ ساله بود فوت کرد.
پس از مرگ پدرش او را پیش عمه اش که هالدا نام داشت فرستادند.عمه او نیز بعد از شش ماه بر اثر ابتلا به بیماری های قلبی درگذشت.او پس از مرگ عمه اش با عمویش که اتو نام داشت زندگی می کرد.اینگرید عمه دیگری نیز داشت که او به جایی دیگری سفر کرده بود.
السا آدلر می گوید: "زمانی که اینگرید ۱۱ ساله بود برای اولین بار گفت که ممکن است مادرش دارای اصالتی بهودی باشد و پدرش نیز از این موضوع قبل از ازدواج آگاه بود".عمه اینگرید هم به او هشدار داد که در مورد اصل و نسب خود با دیگران صحبت نکند چون ممکن است در آینده برایش مشکل آفرین شود.
علاقه وافر اینگرید به بازیگری تا بدان جا پیشرفت که در سال ۱۹۳۳ وارد مدرسه سلطنتی هنرهای دراماتیک در استکهلم شود. چهره زیبا و معصومش باعث شد که در سال ۱۹۳۴ و در حالیکه فقط سه ماه از حضورش در مدرسه هنر می گذشت اولین نقش سینمایی اش را در جلوی دور بین و در نمایشی با عنوان عروس راهبه بازی کند.
آغاز شهرت برگمن با نقش آفرینی در فیلم اینترمتزو در سال ۱۹۳۶ رقم خورد. او دراین فیلم نقش مقابل گوستاو اکمان هنرپیشه مورد علاقه اش را اجرا کرد و نامش در سینمای سوئد بر زبانها افتاد. برگمن در سال ۱۹۳۷ با پیتر لیندستروم که یک پزشک جوان بود، ازدواج کرد. ماحصل این پیوند دختری به نام پیا بود.
با نمایش فیلم سوئدی اینترمتزو در سینماهای آمریکا، دیوید سلزنیک تهیه کننده مشهور هالیوودی از او دعوت کرد تا به هالیوود رفته و با او همکاری کند. برگمن این پیشنهاد را پذیرفته و راهی آمریکا شد. بدین ترتیب آغاز دوران طلایی او در هالیوود شکل گرفت.
اینگرید برگمن در اولین فیلم خود در ۱۹ سالگی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#570
Posted: 20 Jun 2015 15:16
دوران بازیگری برگمن پس از ورود به هالییود
عکس تبلیغاتی برای فیلم چراغ گاز (۱۹۴۴)
اینگرید برگمن بچه یتیم خجالتی سوئدی، رویای بازیگری در سر میپروراند. در نوجوانی درفیلمها ظاهر شد و سرانجام به جایگاه ستارگی دست یافت. فیلمش اینتر متزو (۱۹۳۶) که در آن نقش پیانیستی را بازی میکرد که عاشق یک ویولونیست میشود، دیوید اُ.سلزنیکِ تهیهکننده را متوجه او ساخت. بسیاری از ستارههای خارجی از رفتن به آمریکا و تغییر نام و نشان خوشحال میشدند، ولی اینگرید جزو آنها نبود. وقتی سلزنیک او را به آمریکا برد تا در ورسیون هالیوودی اینتر متزو بازی کند، برگمن اصرار ورزید که رنگ طبیعی موها، ابروها و آرایشش را حفظ کند. سلزنیک در این لجاجت ارزشهای تبلیغاتی یافت و اینگرید برگمن را بعنوان یک قهرمان زن طبیعی و تروتازه به سینماروها معرفی کرد.
با نمایش فیلم سوئدی اینترمتزو در سینماهای آمریکا، دیوید سلزنیک تهیه کننده مشهور هالیوودی از او دعوت کرد تا به هالیوود رفته و با او همکاری کند. برگمن این پیشنهاد را پذیرفته و راهی آمریکا شد. بدین ترتیب آغاز دوران طلایی او در هالیوود شکل گرفت.
اولین فیلم برگمن در آمریکا بازی نسخه بازسازی شده آمریکایی اینتر متزو بود. این فیلم در سال ۱۹۳۹ ساخته شد و اینگرید در کنار لزلی هاوارد هنرپیشه نامدار آمریکایی به نقش آفرینی پرداخت. این فیلم تا حدی نام او را به عنوان یک بازیگر تازه وارد با چهره معصوم و دوست داشتنی اش مطرح ساخت.
فیلمهای بعدی برگمن آرام آرام چهره او را به عنوان یک هنرپیشه محبوب مطرح کرد. او با بازی در نقش مقابل بزرگانی چون اسپنسر تریسی در فیلم دکتر جکیل و آقای هاید و رابرت مونتگمری در فیلم شورش در بهشت تجربیاتی متفاوت از کار در هالیوود کسب کرد. اما اوج شهرت و محبوبیت برگمن از سال ۱۹۴۱ با بازی در فیلم کازابلانکا بود. او در این فیلم رمانتیک در کنار همفری بوگارت هنرنمایی کرد و به هنرپیشه درجه یک هالیوود تبدیل شد. برگمن در همان سال با بازی در فیلم زنگها برای که به صدا در می آیند نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
انتظار او برای دست یافتن به اسکار خیلی طول نکشید و در سال ۱۹۴۲ با هنرنمایی در فیلم چراغ گاز به کارگردانی جرج کیوکر به این مهم دست یافت. بدین ترتیب برگمن محبوبتر و مطرح تر از همیشه پله های رشد و موفقیت را یکی یکی طی کرده و در مدت زمان اندکی در اوج قله افتخار قرار گرفت. در ابتدای دهه ۱۹۴۰ برگمن در سفری به اروپا به میان سربازان رفته و با اجرای نمایش زنده به آنان روحیه می داد.
آشنایی او با آلفرد هیچکاک سرآغاز دوره جدیدی از عمر حرفه ای برگمن بود. او تا سال ۱۹۵۰ در سه فیلم استاد به نامهای طلسم شده (۱۹۴۵)، بدنام (۱۹۴۶) و در برج جدی (۱۹۴۹) نقش آفرینی کرد. اینگرید که به محض ورودش به آمریکا قرار بود در فیلمی در نقش ژاندارک بازی کند، به آرزویش رسیده و در سال ۱۹۴۸ با بازی درخشانش در این فیلم به محبوبیتی جهانی دست یافت. اما این موفقیت و شهرت و محبوبیت دوام چندانی نیافت و سرنوشت طور دیگری رقم خورد...
برگمن در بهار سال ۱۹۴۸ و به طور اتفاقی در یکی از سینماهای آمریکا به تماشای فیلمی از روبرتو روسلینی کارگردان مشهور ایتالیایی (که در آن زمان گمنام بود) به نام رم شهر بی دفاع رفت. این فیلم چنان تاثیری روی او گذاشت که در تماسی با روسلینی خواستار بازی در فیلمی به کارگردانی او شد. هرچند که جواب روسلینی دیر به دست اینگرید رسید، اما با حضور خود او در آمریکا و ملاقاتش با برگمن آشنایی بین آنها شکل گرفت.
اینگرید که سخت شیفته شخصیت روسلینی شده بود پیشنهاد او را برای بازی در فیلم استرومبولی در ایتالیا پذیرفت و علیرغم مخالفت همسرش راهی ایتالیا شد. شایعات زیادی مبنی بر رابطه عاشقانه میان آن دو سراسر رسانه های آمریکا را فرا گرفت. این هیاهو و جنجال زمانی به اوج رسید که خبر باردار شدن برگمن نیز شنیده شد. این در حالی بود که برگمن هنوز به طور قانونی از همسر سابقش جدا نشده بود. بدین ترتیب رسوایی ناشی از این بی آبرویی زندگی حرفه ای و شخصی برگمن را تحت الشعاع قرار داده و بانوی اول هالیوود در اوج سقوط کرد. دوران وحشتناک زندگی اینگرید آغاز شده بود.
با این وجود او این حق را از آن خودش می دانست که در مورد زندگی شخصیش تصمیم بگیرد اما از این نکته مهم غافل مانده بود که مقامش و محبوبیتش به حدی بوده که نه تنها به خودش بلکه به جامعه ای که او را به عنوان یک بت و الگو و اسطوره می پرستیدند، تعلق داشته است. بازتاب این ماجرا تا حدی بود که حتی به مجلس سنای آمریکا نیز کشیده شده و یکی از سناتورها به شدت از برگمن انتقاد کرد. با وجود این همه فشار برگمن در کنار آتشفشان استرومبولی و در شرایط سخت محیطی و روحی اولین همکاری مشترکش را با همسرش آغاز کرده بود. نمایش فیلم موفقیت آمیز نبود و انتقاد از این زوج هنری فراتر رفت.
برگمن هفت سال را دور از آمریکا سپری کرد. او از روبرتو روسلینی صاحب دو دختر دوقلو و یک پسر شد. برگمن فعالیت هنری خود را با بازی در جند فیلم از روسلینی ادامه داد. زندگی با روبرتو نیز تجربیات خاص خودش را داشت. در حالیکه همگان بر این عقیده بودند که روسلینی باعث زوال برگمن و ضربه زدن به زندگی حرفه ای او شده است اما خود برگمن اعتقاد داشت که بازی در فیلمهای همسرش بلوغ فکری را برای او به ارمغان آورده است. دیدار اینگرید با دخترش پیا نیز حواشی فراوانی را به همراه داشت.
اینگرید در سراسر اروپا به بازی در روی صحنه تئاتر پرداخت. برگمن با حضورش در فرانسه و اجرای زنده نمایش در صحنه تئاتر رفته رفته و آرام آرام مجددا خود را مطرح کرد. طوری که سالن نمایش هر شب به واسطه حضور او و بازی بی نظیرش لبریز از تماشاگران مشتاق بود. در این زمان بود که اولین پیشنهادات برای بازگشت او به هالیوود پس از گذشت هفت سال مطرح شد. او در این زمان در حال بازی در فیلمی به کارگردانی ژان رنوار بود. اینگرید راهی آمریکا شد. بازگشت او با واکنشهای مختلفی همراه بود. روسلینی مخالف این سفر بود و همین باعث شد تا روابط آنها رو به تیرگی برود. آناستازیا اولین فیلمی بود که برگمن پس از بازگشتش به آمریکا در آن نقش آفرینی کرد. بازی منحصر به فردش در کنار یول براینر باعث شد تا او دومین جایزه اسکارش را هم به دست بیاورد. در این زمان او با لارس اشمیت ازدواج کرد.
اینگرید با نمایش های فوق العاده اش در صحنه بازگشتی موفقیت آمیز داشت و این مسئله با حمایت رسانه ها و مطبوعات با او همراه بود. برگمن در طی این سالها در فیلمهای مختلفی حضور پیدا کرده و با کارگردانهای مختلفی به همکاری پرداخت. او در سال ۱۹۷۲ از سناتوری که پس از ترک آمریکا به او توهین کرده بود انتقاد کرد. همین مسئله باعث شد تا در مجلس سنا در حمایت از او سخنرانی شود.
برگمن با بازی در فیلم قطار سریع السیر شرق اسکار نقش مکمل را نیز دریافت و به ویترین افتخاراتش افزود. او در واپسین روزهای حیات حرفه ایش در فیلم سونات پاییزی ساخته هم وطنش اینگمار برگمان هنرنمایی کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.