ارسالها: 23330
#631
Posted: 22 Jun 2015 19:00
جنگ جهانی دوم
در سال ۱۹۳۷، وقتی سابقه سینمایی او در هالیوود رو به افول گذاشت در لندن فیلمی برای الکساندر کوردا تهیه کننده بازی کرد. در مصاحبههای بعدی ادعا کرد که وقتی در حال بازی در فیلم «شوالیه بدون سلاح» بازی میکرد توسط نماینده حزب نازی برای بازگشت به آلمان دعوت شد، ولی او وقعی بر این دعوت نگذاشت. دتریش در سال ۱۹۳۹ یک شهروند آمریکایی شد.
در سال ۱۹۴۱ آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد و دیتریخ اولین ستاره مشهوری بود که روابط جنگی را برانگیخت. او نیروهای مسلح را در خطوط جلوی جبهه با نمایشهای انتقادی جنگی سرگرم میکرد که همین امر حضور او را بعدها در تلویزیون مسطح کرد. دیتریخ به خاطر عقیده سیاسی محکمش معروف است . همانند بسیاری از مجریان آلمانی دوره ویمار، او یک ضد نازی وفادار بود که مخالفت با یهودیان را محکوم میکرد.
او آهنگهای زیادی را همانند «Lili Marleen» برای سرگرم کردن نظامیان ضبط کرد و در جبهههای الجزایر و فرانسه در جلوی آلمانها آن را میخواند. دیتریخ برای این کارهایش از دولت آمریکا مدال آزادی گرفت. همچنین از دولت فرانسه مدال افتخار شوالیه را دریافت کر .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#632
Posted: 22 Jun 2015 19:08
ضبطها
دیتریش صدایی گرفته و بیزار از زندگی داشت که تأثیر بسزایی بر بسیاری از فیلم، ضبطها، و تورهای کنسرتهای سراسر جهانش داشت. کنت تینان صدای دیتریش را «بعد سوم» وجودش نامید و ارنست همینگوی درباره او گفت «اگر او چیزی جز صدایش نداشت، میتوانست قلبت را با آن بشکند».
سابقه ضبط کارهای دیتریخ به نیم قرن میرسد. پیش از ستاره شدن در سطح بینالمللی، یک آهنگ دو نفری با مارگو لیون به نام «Wenn die Beste Freundin» ضبط کرد. این آهنگ، با مفهوم لزبین گونهاش، در سال ۱۹۲۸ در برلین جز آهنگهای برتر بود.
در سال ۱۹۳۰ گلچینهای انگلیسی و آلمانی ای از فیلمش «فرشته آبی» در برلین ضبط کرد . در این زمان بود که برای اولین بار «Falling in Love Again» فردریک هولندر را ضبط کرد . این آهنگ را دتریش بعدها در صدها کنسرت اجرا کرد و بگونهای هویت خوانندگی او شد .
در دهه ۵۰ او قراردادی با کلمبیا رکوردز امضا کرد و آهنگی را خواند که ترجمه آلمانی آهنگی آمریکایی برای جنگ جهانی دوم بود، مارلین دیتریخ آنسوی آبها که آهنگ مشهور معتبری در آن عصر شد. همچنین کارهایی را با رزمری کلونی ضبط کرد .
در دهه ۶۰، آلبومها و آهنگهای تک بسیاری ضبط کرد که بسیاری از آنها با برت باکاراک و در دسته ارکستر بود. «دیتریخ در لندن» به طور زنده در Queen Theatre در ۱۹۶۴ ضبط شد، و مستند بادوامی از دیتریخ در کنسرتها بود . در سال ۱۹۷۲، یک برنامه ویژه تلویزیونی ضبط کرد، «عصری با مارلین دیتریخ» An Evening With Marlene Dietrich که در تئاتر جدید لندن در لندن ضبط شد. کنسرت با برنامههای اضافی در یک DVD با زمان ۷۵ دقیقه در سال ۲۰۰۳ به بازار آمد.
در سال ۱۹۷۸، اجرایش از آهنگ آخرین فیلمش «فقط یک ژیگولو» Just A Gigolo به شکل آهنگ تکی به بازار آمد. او آخرین کارش را در آپارتمانش در پاریس در سال ۱۹۸۷ ضبط کرد: معارفههای گفته شده آهنگها برای آلبومی نوستالژیک توسط اودو لیندنبرگ.
ماکسیمیلیان شل سازنده مستند «مارلین» در سال ۱۹۸۴ درباره آهنگ مورد علاقه مارلین از بین کارهایش میگوید که Marlene Singt Berlin-Berlin در سال ۱۹۶۴ که آهنگ schlager در آن آلبوم ضبط شده بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#633
Posted: 22 Jun 2015 19:15
روی صحنه و کاباره
از اوایل دهه ۵۰ تا اواسط دهه ۷۰، بهعنوان خواننده دستمزد بالای کاباره به شکل انحصاری کار کرد و در سالنهای اصلی تئاتر شهرهای بزرگ در سراسر دنیا برنامه زنده اجرا کرد .
در سال ۱۹۵۳، به دیتریش برای اجرای زنده در هتل صحرا لاس وگاس دستمزد ۳۰۰۰۰ دلار در هفته پیشنهاد شد . مدت نمایش هم کوتاه بود و تنها شامل اجرای چند آهنگ توسط او بود . لباس حریر جسورانهاش، که توسط جین لوئیس طراحی شده بود، نظرها و تبلیغات بسیاری را به خود جلب کرد . این کار آنقدر موفقیت آمیز بود که بهدنبالش او قراردادی با Cafe De Paris در لندن برای سال بعد امضا کرد، و قراردادش در لاس وگاس هم تمدید شود .
این فاز جدیدی در سابقه کاری مارلین بود . وقتی او با باکاراک بهعنوان مدیر برنامههای موسیقی اش در اواسط دهه ۵۰ قراردادی امضا کرد، نمایشش از خواندن در کلوبهای شبانه به نمایش تک زنی جاه طلبانهای که توصیف آرایهای از جنسی جدید بود بدل شد . فهرست شوهای آماده نمایش او شامل آهنگهایی از فیلمهایش به شهرت آهنگهای روز بود .
بازگشتش به آلمان در سال ۱۹۶۰، پاسخهای گوناگونی در بر داشت . بسیاری از آلمانیهای عقیده داشتند او با کارهایش در جنگ جهانی دوم به کشورش خیانت کرد . در حین اجرایش در برلین اعتراض کنندگان فریاد میزدند «مارلین برگرد به خانهات !» از طرفی دیگر از دیتریخ توسط آلمانیهای دیگر مثل شهردار برلین ویلی براندت willy Brandt به گرمی استقبال شد . این تور یک فتح هنری بزرگ، ولی شکستی مالی بود . در همان زمان او توری در اسرائیل را هم پذیرفت، که دریافت خوبی از آن داشت و سرود ضد جنگ Where Have All the Flowers Gone را در آنجا خواند که تابوی غیر رسمی بر ضد استفاده از آلمان در اسرائیل را شکست .
دیتریخ دوبار در برادوی در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ ظاهر شد که جایزه ویژۀ تونی را برای اجرایش دریافت کرد . لباسش (لباسی که از صدها کریستال پوشیده شده بود و کت پر قویی را شامل میشد) زیرپوشهای بدن نمایش، نورپردازی دقیق صحنه کمک به حفظ تصویر فریبنده دیتریخ در سنین کهولت کرد .
در نوامبر ۱۹۷۲، نسخهای از نمایشی که در برادوی اجرا کرده بود در لندن به فیلم در آمد . برای همکاری اش ۲۵۰۰۰۰ دلار دستمزد گرفت، ولی مارلین از نتیجه کار ناخشنود بود . نمایش در ژانویه ۱۹۷۳ از تلویزیونهای لندن و آمریکا پخش شد .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#634
Posted: 22 Jun 2015 19:22
سالهای آخر زندگی
سنگ قبر دتریش در برلین
شغل نمایش او، وقتی در استرالیا نمایشی اجرا میکرد پایش شکست نهایتاً در ۲۹ سپتامبر ۱۹۷۵ پایان یافت . او نقشی کوتاه در فیلم «فقط یک ژیگولو» در سال ۱۹۷۹ بازی کرد و چند کتاب در دهه ۸۰ نوشت .
دهه آخر عمرش را در آپارتمانش در شماره ۱۲ مونتایژن پاریس بر روی تخت سپری کرد و در آن مدت بهیچ وجه در انظار عمومی دیده نشد . ماکسیمیلیان شل او را برای مصاحبهای برای فیلم مستندش «مارلین» در سال ۱۹۸۴ متقاعد کرد، ولی او بر روی پرده ظاهر نشد . او با دیوید برت زندگینامه نویس، که جز معدود کسانی بود که وارد آپارتمان مارلین در پاریس میشد رابطه دوستانه نزدیکی برقرار کرد . گمان میرود برت آخرین کسی، غیر از خانوادهاش، بوده که با دیتریش صحبت کردهاست . دو روز پیش از مرگش : «زنگ زدهام که بگم عاشقتم . و حالا ممکنه بمیرم» . مارلین با دخترش تماس دائمی داشت و او هم مرتباً برای بازدید او به پاریس میآمد . شوهرش، رادولف سیبر در ۲۴ ژوئن ۱۹۷۶بر اثر ابتلا به سرطان مرد .
در مصاحبهای با مجله آلمانی «اشپیگل» در نوامبر ۲۰۰۵، دختر و نوهاش ادعا میکنند که مارلین دیتریش در خلال این سالها از نظر سیاسی همچنان فعال بودهاست . او تماسش را با رهبران بزرگ دنیا مثل رونالد ریگان، میخائیل گورباچف از طریق تلفن حفظ کرده بود و ماهانه ۳۰۰۰ دلار آمریکا مالیات تلفنهایش میشد !
دیتریش در ۶ می۱۹۹۲ بر اثر ابتلا به اختلالات کلیوی در سن ۹۰ سالگی در پاریس در آرامش درگذشت . پیکرش، پوشیده در پرچم آمریکا، به برلین برگردانده شد و در شهر شونبرگ (زادگاهش) در گورستان فرایدینا در نزدیکی خانهای که در آن متولد شده بود به خاک سپرده شد .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#635
Posted: 22 Jun 2015 19:38
زندگی خصوصی
دیتریش و همسرش
بر خلاف شهرت حرفهای اش، که با دقت بسیاری حفظ شد، زندگی شخصی دیتریش، از دید عموم دور نگاه داشته شد . او یکبار با دستیار کارگردان، رادولف سیبر ازدواج کرد که بعدها مدیر کمپانی پارامونت در فرانسه شد .
تنها بچه او، ماریا الیزابت سیبر ، ۱۳ دسامبر ۱۹۲۴ در برلین متولد شد . بعدها او هم بازیگر شد، که اهم فعالیتهایش در تلویزیون بود و با نام ماریا ریوا شناخته میشد . وقتی پسر ماریا در ۱۹۴۸ متولد شد، دیتریش خود را «فریبندهترین مادربزرگ دنیا» توصیف کرد .
بعد از مرگ دیتریش، ریوا شرح حالی نسبتاً انتقادی از مادرش چاپ کرد . ماجراهای عاشقانه بسیاری از دیتریش شناخته شدهاست، نه تنها با کارگردانی که او را مشهور کرد، بلکه با دیگر بازیگران، که بینشان میتوان از برایان آهرن ، موریس شوالیه ، و جان گیلبرت نام برد . در سال ۱۹۳۸، او اریک ماریا ریمارک نویسنده را ملاقات کرد . در سال ۱۹۴۱ بازیگر فرانسوی و قهرمان جنگ ژان گابن را ملاقات کرد . رابطهشان در اواسط دهه ۴۰ پایان یافت . در خلال دهه ۵۰ روابطی را با ادوارد مورو و یول برینر داشت. شوهرش، که با هم در ارتباط بودند، در مرغداری ای در کالیفرنیا با کدبانویی نااستوار به نام تامارا ماتول مدتی طولانی زندگی میکرد .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#636
Posted: 22 Jun 2015 19:43
دارایی
آپارتمان دیتریش در منهتن
در ۲۴ اکتبر ۱۹۹۳، بزرگترین بخش دارایی اش به Stiftung Deutsche Kinemathek فروخته شد که هسته نمایشگاه موزه فیلم برلین شد .
مجموعه شامل بیش از ۳۰۰۰ پارچه از دهه ۲۰ تا ۹۰، شامل لباسهای فیلمها و صحنههایش تا لباسهای شخصی دیتریخ میشد ، ۱۵۰۰۰ عکس ، ۳۰۰۰۰۰ صفحه از سندها شامل مکاتباتش با یول برینر، ژان گابن، ارنست همینگوی، نانسی و رونالد ریگان، جوزف وان استرنبرگ، اورسن ولز و بیلی وایلدر میشد، و پوستر و صداهای ضبط شدهاش میشد .
محتویات آپارتمان منهتن دیتریش، همراه با عوامل شخصی دیگرش مثل جواهرات در حراج عمومی در ۱ نوامبر ۱۹۹۷ فروخته شد .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#637
Posted: 22 Jun 2015 19:50
تصویر و میراث
تمبری آلمانی از دیتریش در سال ۱۹۹۷
دیتریش هرگز با صنعت سرگرمی هالیوود یکی نشد و همیشه در سینمای جریان اصلی آمریکا یک خارجی بود . لهجه آلمانی او حالت فوق العادهای به اجرایش میداد، ولی در چشمان آمریکاییها همیشه یک خارجی بود.
دیتریش برای طراحان لباس بزرگ یک نماد مد بود . او یکبار گفت « من برای خودم لباس میپوشم . نه برای تصویر، نه برای مد، نه برای مردان .»
صدای مشخصش بعدها در آهنگ "Lieder" توسط گروه سه نفری بریتانیایی Fascinating Aïda مسخره شد .مدونا بارها در کارهایش با ظاهر و سبک کاری دیتریش، بخصوص در ویدئوی «Express Yourself» و در خلال اجرای «Like a Virgin» بیعت کرد .
در سال ۱۹۹۲ لوحهای در محل تولد دیتریش در برلین، شونبرگ نصب شد.در سال ۱۹۹۷ تمبری با تصویر دیتریخ در آلمان چاپ شد .
بعد از جدالهای فراوان، که قرار بود در برلین، شونبرگ خیابانی را به نامش کنند، تصمیم گرفته شد به جای آن در نوامبر ۱۹۹۷ به افتخار مارلین دیتریشمارلین دیتریش پلازا در برلین پرده برداری شد .در سال ۲۰۰۲ او شهروند افتخاری برلین شد .
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#638
Posted: 22 Jun 2015 19:59
فیلم رندگی مارلنه دیتریش
«گویینت پالترو» امسال، در نقش مارلنه دیتریش ظاهر خواهد شد.كارگردان و نام احتمالی فیلم هنوز مشخص نشده، ولی جس مانی فیلمنامه ای از روی كتابی متعلق به ماریا ریوا نوشته است.
فيلم، قرار است داستان زندگى اين بازيگر افسانه اى سينما، و در عين حال، خواننده و مبارز ضد نازى باشد كه نامش هنوز به عنوان يكى از ستاره هاى بى بديل سينما روى زبان ها است. كارگردان و ساير عوامل فيلم، ظرف ماه هاى آينده معرفى خواهند شد. غير از اين، پالترو اين روزها مشغول بازى در فيلمى است به نام «هر كلمه اى درست است». فيلم را داگلاس مك گراث مى سازد و فيلمنامه اش را هم خود او براساس زندگى نامه اى كه جورج پليمتن (سردبير فقيد پاريس ريويو) شفاهى تعريف كرده، نوشته. داستان فيلم درباره مقطعى از زندگى ترومن كاپوت، نويسنده سرشناس آمريكايى است كه او سرگرم تحقيق درباره پرونده قتلى بوده كه در نهايت رمان در كمال خونسردى را پديد آورده است. نقش ترومن كاپوت را تابى جونز بازى مى كند و ساندرا بولاك، مارك والبرگ و سيگورنى ويور هم در فيلم بازى مى كنند. پالترو در فيلم «مدرك» ساخته جان مدن هم بازى كرده كه مراحل فنى اش به پايان رسيده و آماده نمايش عمومى است. گويينت پالترو، متولد ۲۸ سپتامبر ،۱۹۷۲ لس آنجلس، كاليفرنيا، آمريكا، بازى را از سال ۱۹۹۱ با فيلم فرياد شروع كرده است.
- تاریخ خبر :۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۴
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#639
Posted: 22 Jun 2015 20:02
فیلمشناسی
- در سایههای خوشبختی (۱۹۱۹)
- تراژدی عشق (۱۹۲۳)
- ناپلئون کوچک (۱۹۲۳)
- مرد کنار جاده (۱۹۲۳)
- جستن به زندگی (۱۹۲۴)
- رقص دیوانه (۱۹۲۵)
- بارون جعلی (۱۹۲۶)
- مانون لاسکات (۱۹۲۶)
- مادام بچه نمیخواهد (۱۹۲۶)
- یک دوباری مدرن (۱۹۲۷)
- بکش بالا، چارلی ! (۱۹۲۷)
- بزرگترین چاخان او (۱۹۲۷)
- کافه الکتریک (۱۹۲۷)
- پرنسس اولالا (۱۹۲۸)
- خطرات دوران نامزدی (۱۹۲۹)
- دستت را میبوسم مادام (۱۹۲۹)
- زنی که آرزو دارد (۱۹۲۹)
- کشتی مردان گمشده (۱۹۲۹)
- فرشته آبی (۱۹۳۰)
- مراکش (۱۹۳۰)
- رسوایی (۱۹۳۱)
- قطار سریعالسیر شانگهای (۱۹۳۲)
- ونوس بلوند (۱۹۳۲)
- آهنگ آهنگها (۱۹۳۳)
- ملکه اسکارلت (۱۹۳۴)
- بخش مد هالیوود (۱۹۳۵)
- شیطان یک زن است (۱۹۳۵)
- من عاشق یک سرباز بودم (۱۹۳۶) ناتمام
- آرزو (۱۹۳۶)
- باغ الله (۱۹۳۶)
- شوالیه بدون سلاح (۱۹۳۷)
- فرشته (۱۹۳۷)
- دستری دوباره میتازد (۱۹۳۹)
- هفت گناهکار (۱۹۴۰)
- شعله نیواورلئان (۱۹۴۱)
- نیروی انسانی (۱۹۴۱)
- بانو مایل است (۱۹۴۲)
- تباه کنندگان (۱۹۴۲)
- پیتسبرگ (۱۹۴۲)
- شغل نمایش در جنگ (۱۹۴۳)
- دنبال پسرها برو (۱۹۴۴)
- سرنوشت (۱۹۴۴)
- مارتین رومانیاک (۱۹۴۶)
- گوشوارههای طلایی (۱۹۴۷)
- یک ماجرای خارجی (۱۹۴۸)
- اره برقی (۱۹۴۹) از کارهای برجسته
- ترس از صحنه (۱۹۵۰)
- در آسمان بزرگراهی نیست (۱۹۵۱)
- رانچوی بدنام (۱۹۵۲)
- داستان مونت کارلو (۱۹۵۶)
- دور دنیا در هشتاد روز (۱۹۵۶) از کارهای برجسته
- شاهد تحت تعقیب (۱۹۵۷)
- تماس شیطان (۱۹۵۸)
- دادگاه نورنبرگ (۱۹۶۱)
- روباه سیاه : داستان حقیقی آدولف هیتلر (۱۹۶۲) (مستند) (راوی)
- پاریس، وقتی جلز ولز میکند (۱۹۶۴) از کارهای برجسته
- عصری با مارلین دتریش (۱۹۷۲) فیلم کنسرت لندن
- فقط یک ژیگولو (۱۹۷۹)
- مارلین (۱۹۸۴) (مستند) دتریش از کارگردان خواست تنها صدایش را ضبط کند و از او و صورتش فیلم نگیرد .
Marlene Dietrich filmography
Marlene Dietrich discography
پایان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#640
Posted: 23 Jun 2015 00:27
10
Joan Crawford
جوآن کرافورد (به انگلیسی: Joan Crawford) ( متولد: ۲۳ مارس ۱۹۰۵ در سن آنتونیو تگزاس- مرگ : ۱۰ می۱۹۷۷ در نیویورک سیتی ) هنرپیشهٔ آمریکایی سینما، تئاتر و تلویزیون بود.
جوان کرافوردبرنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن در سال ۱۹۴۵ شد.او مقام دهم بزرگترین زن ستاره در تمام دوران را در فهرست موسسه فیلم آمریکا دریافت کرد.
- در مورد سال تولد کرافورد شبهاتی وجود دارد.کرافورد در یکی از سال های ۱۹۰۳، ۱۹۰۴ ، ۱۹۰۵، ۱۹۰۶، ۱۹۰۸ به دنیا آمده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7