ارسالها: 23330
#721
Posted: 7 Nov 2015 12:16
زندگی حرفه ای
این بازیگر که مشهورترین هنرپیشه فیلمهای صامت تاریخ سینماست در خیلی از موارد دیگر سینما نیز رتبه نخست را دارد. برای مثال اولین کلوزآپ زن سینما از چهره او گرفته شده است. وی از اولین بنیانگزاران آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک است. نیز اولین فیلم بازیگر زن برای دریافت یک درصد از درآمد کلی یک فیلم محسوب میشود. اولین ایفای نقش سارا کورو، جودی ابوت و سیندرلا در سینما را نیز وی بر عهده داشته است.
پیکفورد در طول عمر به نسبت طولانی خود که ۸۷ سال طول کشید در ۲۵۱ فیلم بازی کرد که ۵۷ فیلم آن بلند و نیمه بلند و باقی کوتاه بودند. نکته جالب اینجاست که این بازیگر که نخستین لقب دختر موطلایی هالیوود را به خود اختصاص داده بود این تعداد فیلم را در طی ۲۴ سال یعنی از سال ۱۹۰۹ تا ۱۹۳۳ بازی کرده که متوسط هر سال آن بازی در ۱۵ فیلم سینمایی می شود.
پیکفورد در سال ۱۹۲۴ فیلم «دوروتی ورنون از هادن هال» را کارگردانی کرد که چندان موفق نبود و دیگر این تجربه را تکرار نکرد اما از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۴۹، ۳۶ فیلم را تهیه کرد که مشهورترین آنها فیلم «کیکی» است.
پیکفورد با سینماگران مشهوری چون دیوید گریفیث، چارلز چاپلین و داگلاس فربنکس کار کرد و پس از طلاق از همسر اولش با داگلاس فربنکس ازدواج کرد و از این منظر نامادری داگلاس فربنکس جونیور؛ بازیگر مشهور سینمای دهههای چهل و پنجاه میلادی نیز به حساب می آید. وی صحنه های زیادی را در کنار چاپلین در فیلم های وی بازی کرده است که در اغلب آنها نقش دختر معصوم فیلم را دارد.
این بازیگر الگوی بسیاری از زنان امریکایی قرار گرفت و اگرچه پس از مدتی ملیت خود را از کانادایی به امریکایی تغییر داد زنان کاندایی نیز وی را تا پایان عمر کانادایی دانسته و از او الگوبرداری می کردند. بازی غلوشده پیکفورد که لازمه سینمای صامت آن روزها بود و از تئاتر ریشه می گرفت مورد تقلید بسیاری از بازیگران زن سینما قرار گرفت اما هیچ یک از انها نتوانستند جای وی را پر کنند چرا که نوعی معصومیت دخترانه و کودکانه در چهره و رفتار و بازی او وجود داشت که قابل تقلید نبود و از درونش می جوشید. برای همین نقش های مورد علاقه چاپلین را به خوبی ایفا می کرد.
از خاطرات زیادی که از وی باقیمانده انتخاب وی برای بازی در فیلم سانست بلوار توسط بیلی وایلدر بود که نپذیرفت و دلیل ان را تصمیمش مبنی بر دوری از بازیگری اعلام کرد. نقشی که گلوریا سوانسون آن را بازی کرد و برای آن جوایز گلدن گلوب و اسکار سال ۱۹۵۰ را دریافت کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#722
Posted: 7 Nov 2015 12:20
زندگی شخصی
پیکفورد و چارلز راجرز
پیکفورد ۳ بار ازدواج کرد.او در ۷ ژانویه ۱۹۱۱ با اوون مور بازیگر فیلم های صامت متولد ایرلند ازدواج کرد.پیکفورد بعد از ازدواج با مور دچار مشکلات متعددی از جمله اعتیاد به الکل مور شد.او بار ها توسط مور مورد ضرب و شتم قرار گرفت.پیکفورد و مور برای سال ها جدا از یکدیگر زندگی می کردند.
پیکفورد در زمان زندگی جداگانه با مور با داگلاس فیربنکس در ارتباط بود.پیکفورد و مور در ۲ مارس سال ۱۹۲۰ از یکدیگر طلاق گرفتند.
پیکفورد بعد از جدا شدن از مور بعد از حدود یک ماه در ۲۸ مارس ۱۹۲۰ بت داگلاس فیربنکس ازدواج کرد و برای ماه عسل به اروپا رفت.
داگلاس فیربنکس با سیلویا اشلی در اوایل دهه ۱۹۳۰ رابطه عاشقانه ای ایجاد کرده بود که علنی شد.پیکفورد و فیربنکس سرانجام در ۱۰ ژانویه ۱۹۳۶ از یکدیگر جدا شدند.
در ۲۴ ژوئن ۱۹۳۷ پیکفورد با چارلز راجرز ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر به نام رُکسِن و یک پسر به نام رونالد چارلز بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#723
Posted: 7 Nov 2015 12:23
مرگ
مری بر اثر خونریزی مغزی در ۲۹ مه ۱۹۷۹ میلادی در سن ۸۷ سالگی در بیمارستان سنتا مونیکا، کالیفرنیا درگذشت و در آرامگاه فارست لان مموریال پارک به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#724
Posted: 8 Nov 2015 20:39
25
Ava Gardner
Filmography
اوا لاوینیا گاردنر (به انگلیسی: Ava Lavinia Gardner) (زادهٔ ۲۴ دسامبر ۱۹۲۲ - درگذشتهٔ ۲۵ ژانویه ۱۹۹۰)، هنرپیشه آمریکایی بود.
او به عنوان بیست و پنجمین هنرپیشه بزرگ زن تاریخ توسط انستیتو فیلم آمریکا شناخته شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#725
Posted: 8 Nov 2015 20:41
اوایل زندگی
اوا کوچکترین فرزند از هفت فرزند (دو پسر و پنج دختر) خانواده مزرعه دار فقیر اهل کارولینای شمالی بود. مادرش مالی، ریشه اسکاتلندی-ایرلندی و انگلیسی داشت و پدرش جوناس بیلی گاردنر ریشه آمریکایی-ایرلندی و آمریکایی-سرخپوست داشت. زمانی که بچهها کوچک بودند، خانواده گاردنر تمام دارایی اش را از دست داد و جیمز گاردنر مجبور به کار در یک کارخانه چوب بری و مالی نیز مشغول به کار آشپزی و سرایداری در یک خوابگاه معلمان شد.
وقتی که اوا ۱۳ ساله شد، خانواده تصمیم گرفت که شانس زندگی در شهری بزرگتر را امتحان کند ازینرو آنها به نیوپورت نیوز در ایالت ویرجینیا مهاجرت کردند. مالی در این شهر مدیر یک پانسیون مخصوص کارگران کشتی شد. مدتی بعد پدر اوا در اثر ابتلاء به بیماری برونشیت (۱۹۳۸) درگذشت در حالی که اوا تنها ۱۵ سال داشت. بعد از مرگ پدر، خانواده به راک ریج، حومه شهر ویلسون از ایالت کارولینای شمالی رفتند و مالی گاردنر مدیر یک پانسیون معلمان در آنجا شد. اوا دبیرستان را در راک ریج به اتمام رساند و در سال ۱۹۳۹ فارغالتحصیل شد. او پس از آن حدود یک سال در کلاسهای منشیگری شرکت کرد.
در سال ۱۹۴۱ اوا به دیدن خواهرش بئاتریس در نیویورک رفت. شوهر بئاتریس عکاسی حرفهای به نام لری تار بود. او پیشنهاد داد که پرترهای از اوا عکاسی کند و وقتی که نتیجه کار بسیار خوب از کار درآمد این عکس را پشت ویترین استودیو عکاسی اش قرار داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#726
Posted: 8 Nov 2015 20:45
فعالیت حرفه ای
در سال ۱۹۴۱، بارنی دوهان، مربی استعداد یابی متروگلدوین مایر عکس گاردنر را ویترین مغازه تار دید. دوهان وارد استودیو تار شد و خواست آدرس گاردنر را بدست آورد اما منشی از ورود او جلوگیری کرد. او گفت: «کسی باید اطلاعات اون رو برای شرکت متروگلدوین مایر (MGM) بفرسته» و تارها سریعاً اقدام کردند. کمی بعد گادنر که دانشجوی کالج آتلانتیک کریستین بود، به نیویورک سفر کرد تا در دفتر نیویورک شرکت MGM مورد مصاحبه قرار گیرد. او قراردادی با شرکت امضاء کرد و دانشگاه را به قصد هالیوود ترک نمود و خواهرش بئاتریس نیز او را همراهی نمود.
او با امضای قراردادی با استودیو متروگلدوین مایر در سال ۱۹۴۱ در نقشهای کوچکی ظاهر شد تا اینکه با بازی در فیلم قتلها در سال ۱۹۴۶ توجه اذهان عمومی را به خود جلب نمود. او تبدیل به یک ستارگان برجسته سینمایی شد و به عنوان یکی از زیباترین زنان زمان خود شناخته شد. او نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین هنرپیشه زن برای فیلم موگامبو (۱۹۵۳) شد. او از دهه ۵۰ تا ۷۰ در فیلمهای مهم زیادی ظاهر شد از جمله در ساحل (۱۹۵۹)، شب ایگوانا (۱۹۶۴)، زلزله (۱۹۷۴) و گذرگاه کاساندرا (۱۹۷۶). گاردنر تا سال ۱۹۸۶ یعنی چهار سال پیش از مرگش در اثر التهاب ریوی به بازی در فیلمها ادامه داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#727
Posted: 8 Nov 2015 20:48
زندگی شخصی
اواگاردنر اندکی بعد از رسیدن به لوس آنجلس با میکی رونی ملاقات کرد. آنها در ۱۰ ژانویه ۱۹۴۲ در کالیفورنیا ازدواج کردند. اوا ۱۹ سال داشت و میکی ۲۱ سال. گاردنر و رونی در سال ۱۹۴۳ از هم جدا شدند.
هوارد هیوز گاردنر در اواسط دهه ۴۰ با هوارد هیوز که یک هوانورد و تاجر بود دوست شد. رابطه آنها تا اوایل دهه ۵۰ ادامه داشت.
آرتی شاو ازدواج دوم گاردنر با موسیقیدان جاز آرتی شاو بود. (از ا۹۴۵ تا ۱۹۴۶)
فرانک سیناترا ازدواج سوم و آخر اوا (۱۹۵۱ تا ۱۹۵۷) با فرانک سیناترا خواننده و هنرپیشه آمریکایی بود. اوا در زندگینامهاش نوشته که از بین تمام مردانی که با آنها بوده، فرانک عشق زندگی اش بوده است. سیناترا همسرش را به خاطر اوا ترک کرد و ازدواج نزدیکهنگام آنها تیتر رسانهها شد. سیناترا به خاطر ترک همسرش به خاطر بودن با یک زن اغواگر بسیار مورد انتقاد قرار گرفت از جمله از طرف روزنامهنگارهای معروف آن زمان هدا هاپر و لولا پارسونز و همچنین از طرف کلیسای کاتولیک رومی و هوادارانش. این عمل او حتی کارش را تحت تأثیر قرار داد. گاردنر از نفوذش استفاده کرد تا نقشی را برای فرانک بگیرد که بعداً برنده جایزه اسکار شد یعنی فیلم از اینجا تا ابدیت (۱۹۵۳). این نقش و جایزه دوباره به کار فرانک جان دوباره بخشیدند. اوا در طول ازدواجش با فرانک دو بار حامله شد اما هر دو بار بچهها را سقط کرد. بعد از جدایی فرانک و اوا دوستان خوبی برای هم باقیماندند.
لوییز میگل دومینگن گاردنر از سیناترا در سال ۱۹۵۷ جدا شد و به اسپانیا سفر کرد و در آنجا رابطهای را با ارنست همینگوی آغاز نمود. دوستی او با همینگوی باعث علاقهمندی او به گاوبازی و گاوبازان شد مثل لوییز میگل دومینگن که عاشق او شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#728
Posted: 8 Nov 2015 20:54
مرگ
آوا گاردنر به علت ابتلا به سینه پهلو در سن ۶۷ سالگی در تاریخ ۲۵ ژانویه ۱۹۹۰ در منزل خود در لندن درگذشت.او از سال ۱۹۶۸ در این خانه زندگی میکرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#729
Posted: 8 Nov 2015 21:02
بیست و پنجمین سالگرد درگذشت «اوا گاردنر»
اوا گاردنر در ۲۴ دسامبر ۱۹۲۲ در یک شهر جنوبی ایالت کـارولینا بـهنام گـرابتاو، به دنیا آمد. نام او دو ماه پیش از تولدش انتخاب شده بود :اوا لاوینیا گاردنر.
اوا فرزند یـک زوج کشاورز بود و دوران کودکی خود را در مزارع تنباکو سپری کرده او کوچکترین عضو یک خانواده پرجـمعیت نه نفری بود.
در دوران رکـود اقـتصادی دهه بیست و سی، اوا بههمراه خانوادهاش دوران سختی را سپری کرد. طوری که گاهی مجبور میشد یک شبانهروز را تنها با یک شلغم یا هویج سر کند.
هنگامیکه او هجده ساله شد یک عکاس نیویورکی که بـهطور اتفاقی از شهر گذر میکرد عکسی از او گرفت و در بازگشت، آن را بزرگ کرد و در ویترین مغازهاش گذاشت.یکی از مسئولین متروگلدوین مهیر با مشاهده عکس «اوا»، چهره فتوژنیک او را پسندید و از «اوا» برای بستن قرارداد جهت بازی در نقشهای کوچک دعوت بـه کـار کرد.
در فاصله ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶، «اوا» در هفده فیلم در نقشهای کوچک ظاهر شد. اولین این فیلمها «ما میرقصیدیم»(۱۹۴۲) نام داشت.
با فیلم« تجدید دیدار در فرانسه» (۱۹۴۴)، «اوا» پس از دو سال سکوت و ایفای نقشهایی که حتی یک دیالوگ هـم نـداشتند، لب به سخن گشود.این دیالوگها چنین بود «ببخشید آقا- امروز غذا چی میل دارید؟»
۱۹۴۶ سال مهمی برای اوا بود.آغاز سال همراه با ایفای نخستین نقش اول او در یک فیلم رده «ب» وسترن با عنوان «سـوت تـوقف» بود. و پایان آن بازی در شاهکار کلاسیک «قاتلین» (۱۹۴۶).
ایفای نقش او در نقش زن شریر فیلم قاتلین چندان قدرتمند و تأثیرگذار بود که مسؤولین کمپانی متروگلدوین مهیر برای پیشگیری از اثرات سوء آن بر سـلامت اخـلاقی جـوانان آمریکایی قسمت اعظم صـحنههای بـا حـضور او را از فیلم بیرون کشیدند!
کار بعدی که اوا را به شهرت رساند حضور در کنار کلارک گیبل افسانهای در«دوره گردان» (۱۹۴۷) در نقش یک خواننده از خود متشکر بـود.
قـرارداد ۱۷ سـالهای که مسئولین کمپانی با زیرکی و سوءاستفاده از سادهلوحی اوا، با او بسته بودند و او را مجبور به حضور در شمار زیادی از فیلمهای ضعیف و بیارزش کرد. آثاری که تنها به مدد حضور اوا گـاردنر مـوفق شـدند در گیشه به فروش خوبی دست پیدا کنند.
اوا گاردنر هیچگاه از سـوی مسئولین کمپانی بهعنوان یک بازیگر واقعی جدی گرفته نشد و همین امر باعث عدم اعتماد بهنفس و رضایت او به حـضور در هـر فـیلمی چه پیش از شهرت جهانی و چه پس از آن شد. اما در معدود آثاری چون مـوگامبو(۱۹۵۳،جـان فورد)، تقاطع بهوانی (جرج کیوکر ۱۹۵۶)و کنتس پابرهنه (جوزف المنکیهویچ ۱۹۵۷) او بهخوبی قریحه سرشارش را در زمینه بازیگری به نـمایش گـذاشت.
پس از سـه شکست پیاپی در ازدواج با سه مرد مشهور میکی رونی (۱۹۴۳-۱۹۴۱)، آرتی شاو (۴۶-۱۹۴۵) و فـرانک سـیناترا (۱۹۵۷-۱۹۴۸)، او دلزده و خـسته از روابط حاکم بر هالیوود و فضای مسموم آن آمریکا را به مقصد اسپانیا ترک کرد.
او پیش از ورود بـه هـالیوود، تـحصیلات ابتدایی داشت و آنطوری که خودش روایت کرده تا بیست سالگی فقط دو کتاب را توانسته بـود کـه بخواند: «انجیل و بربادرفته»!
در اکثر فیلمها، نقش اوا، زائد و تنها جنبه دکوری داشت اما او در کارنامه بـازیگریش ایـفای نـقشهای تماشایی و به یاد ماندنی هم به چشم میخورد:
- بازی در نقش جولی در قایق نمایش: او در این فیلم چند ترانه از جـروم کـرن را اجرا کرد اما هنگام اکران بنا به صلاحدید مسؤولین کمپانی و بهخاطر لهجه جـنوبی اوا ایـن تـرانهها مجددا صداگذاری شد)
- بازی در نقش لارا در موگامبو (۱۹۵۳)، در نقش مقابل گیبل. این فیلم بازسازی یک اثر کـلاسیک بـا عنوان شنهای سرخ بود که در آن جین هارلو نقشی مشابه را ایفا کرد
- فیلم کنتس پابرهنه (۱۹۵۴)، در نقشی که بهنظر میرسید او برای بازی در آن زاده شده است: یک رقاص گمنام اسپانیایی که تبدیل بـه الهـه سینما میشود اما تقدیر چنین مـعین کرده که هیچگاه در زنـدگیش بـه خوشبختی و شادی واقعی نرسد.
اوا پس از جـدایی از فـرانک سیناترا در ۱۹۵۷، در واپسین فیلمش در آمریکا در نقش برت اشلی کتاب «خورشید همچنان میدرخشد» ظاهر شـده ایـفای نقشی عالی که بهخاطر عـدم تـطابق فـیزیک کاراکتر داستان بـا اوا گـاردنر هیچگاه مورد توجه قـرار نـگرفت.
پس از ورود به اسپانیا، فلامینکو و گاوبازی بدل به دو سرگرمی اصلی اوا گاردنر شد.
اوا آخرین نقش مهمش را در فـیلم شـب ایگوانا (۱۹۶۴) و در مقابل ریچارد برتون بازی کـرد.او در هـنگام بازی در ایـن فـیلم چـهل و هشت سال داشت، اما زندگی تلخ عاطفی که پشت سر گذاشته او را به شکل یک زن شـصت سـاله درآورده بود.
کارهای بعدی اوا، همگی آثار بـیارزش مـشترک اروپایـی-از هـمان قـماش محصولات سینمایی مـعمول اسـپانیایی-ایتالیایی-بود. اوا شخصا از تمامی آنها بهعنوان کارهایی که بهخاطر درآوردن یک لقمه نان انجام داده است نام بـرده.
در ۱۹۶۸ پس از مـشکلات مـالی که در اسپانیا برای او بهوجود آمد، او به لنـدن نـقل مـکان کـرد جـایی کـه تا ۲۲سال بعد و زمان مرگش زندگی آرام و بیهیاهویی را داشت.
در لندن، و در پنج سال آخر عمرش همنشین اوا، تنها یک خدمتکار پیر اسپانیایی و سگ سفید ولزیاش -مارنی- بـود. پس از سکته مغزی اوا، در ۱۹۸۹ که منجر به فلج نیمی از بدن او شد. فرانک سیناترا، همسر سابق او هزینه معالجاتش را برعهده گرفت. اوا یک سال بعد در ژانویه ۱۹۹۰ درگذشت. خدمتکارش جنازه او را برای دفن به کارولینای جنوبی بـرد.
هـنگام تشییع جنازهء اوا از میان چهرههای سرشناس هالیوود، تنها گریگوری پک-همبازی سابق او -بر مزارش حضور داشت. هیچ یک از شوهران «اوا» نیز در مراسم شرکت نکردند. «اوا» از هیچ یک از ازدواجهایش کودکی نداشت.
در ۱۹۹۵ اوا گاردنر بهعنوان زیـباترین هـنرپیشه تاریخ هالیوود از سوی مجله امپایر انتخاب شد. پیش از آن مجله پیپل او را بهعنوان «زیباترین جاندار قرن بیستم»انتخاب کرده بود.
اوا پیش از مرگ، اتوبیوگرافی خود را بـا عـنوان «اوا ،داستان من» در لندن چاپ و مـنتشر کـرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#730
Posted: 8 Nov 2015 21:04
گفته های آوا گاردنر
- - من یک دختر دهاتی بود. هنوز هم یک دختر دهاتیام که ارزشهای ساده و معمولی را ترجیح میدهم.
- - چیزی که واقعاً دلم میخواهد درباره ستارهبودن بگویم این است که به من چیزهای داده که هیچوقت نخواستهام.
- - بعد از اولین تست بازیگریام، کارگردان دست زد و با خوشحالی فریاد زد: «او نمیتونه صحبت کنه! نمیتونه بازی کنه! (اما) اون شورانگیزه!».
- - من باید طلوعهای آفتاب بیشتری از هر بازیگر زن دیگری در تاریخ هالیوود ببینم.
- - من در بازیگری فقط یک قانون دارم: اعتماد به کارگردان و دل و جان دادن به او.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7