انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 10 از 38:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  37  38  پسین »

Cinema of the world | سینمای کشور های جهان


مرد

 
فیلم هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم


پوستر فیلم

  • کارگردان دیوید یتس
  • تهیه‌کننده دیوید هیمن
  • دیوید بارون
  • نویسنده استیو کلاوز
  • جی کی رولینگ
  • بازیگران دنیل رادکلیف
  • روپرت گرینت
  • اما واتسون
  • هلنا بونهام کارتر
  • رالف فاینس
  • آلن ریکمن
  • مایکل گامبون
  • موسیقی الکساندر دسپلات
  • Themes:جان ویلیامز
  • شرکت تولید برادران وارنر
  • تاریخ‌های انتشار ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۱
  • کشور ایالات متحده آمریکا
  • بریتانیا
  • بودجه کمتر از ۲۵۰ میلیون دلار
  • فروش ۱٬۳۲۶٬۳۴۵٬۶۱۰ دلار

هری پاتر ویادگاران مرگ - قسمت دوم (به انگلیسی: Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 2) عنوان قسمت دوم از هفتمین فیلم مجموعهٔ فیلم‌های هری پاتر است که در تاریخ ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۱ اکران شد. این فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهٔ جی.کی.رولینگ و به کارگردانی دیوید یتس ساخته شده است. این فیلم هشتمین و آخرین فیلم از سری فیلم‌های هری پاتر است که فیلم‌نامه‌اش توسط استیو کلاوز نوشته شده و تهیه‌کنندگانش دیوید هیمن، دیوید بارون و رولینگ بوده‌اند. بازیگران اصلی این فیلم دنیل ردکلیف در نقش هری پاتر، روپرت گرینت در نقش رون ویزلی و اما واتسون در نقش هرمیون گرنجر هستند.این فیلم با فروش بیش از ۱.۳ میلیارد دلار، چهارمین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است.

داستان در ادامه هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت اول ادامه میابد.هری پاتر و دو دوستش هرمیون گرنجر و رون ویزلی در یک ویلا به سر میبرند ان ها در ویلا از یک جن به نام گریپهوک تقاضای کمک برای سرقت از بانک گرینگوتز رامیکنند. گریپهوک نیز شرطی برای ان ها می گذارد او خواهان شمشیر گریفندور است آن ها نیز قبول میکنند که اگر گریپهوک در پیداکردن جان پیچ به ان ها کمک کند شمشیر را به او خواهند داد. آن ها با قیافه های مبدل وارد بانک میشوند اما طی اتفاقاتی به حالت عادیشان باز میگردند. ان ها فنجان جان پیچ را پیدا میکنند اما گریپهوک به ان ها خیانت میکند و ان ها مجبور میشوند سوار بر یک اژدها از بانک فرار کنند همزمان لرد ولدمورت نیزاز گم شدن جان پیچ با خبر میشود و تمام جن های بانک گرینگوتز را قتل‌عام میکند.

همزمان هری و دو دوستش در جستجوی جان پیچی دیگر به هاگوارتز میروند اما توسط مرگ خوار ها محاصره میشوند اما توسط ابرفورت دامبلدور برادر کوچک آلبوس دامبلدور نجات میابند. ابرفورت ان ها ترفیب به فرار میکند اماان ها فبول نمی‌کنند و ابرفورت ان ها را به هاگوارتز میفرستد ان ها در اتاق ضروریات ظاهر میشوند و مورد استقبال دوستانشان قرار میگرن ان ها دنبال جان پیچی دیگرند اما نمی‌دانند ان چیست و دقیقاً کجاست.

در همین حال سیوروس اسنیپ مدیر مدرسه هاگوارتز دانش اموزان را احضار میکند تا اگر از محل اختفای هری پاتر چیزی میدانند به او بگویند اما در همان هنگام گروهی از محفل ققنوس از راه میرسند نبرد سختی بین ارتش مرگ خواران و مدرسه هاگوارتز در میگیرد. هری نیز در جستجوی جان پیچ به سراغ بانوی خاکستری یا هلنا ریونکلا میرود هلنا نیز اطلاعات مهمی را در اختیار او میگذارد درهمین هنگام رون و هرمیون به تالار اسرار میروند و به وسیله ی نیش باسیلیسک فنجان را نابود میکنند هری نیز تاج ریونکلا را میابد اما در همین هنگام دراکو مالفوی و کراب و گویل برای کشتن هری به اتاق میایند اما رون و هرمیون نیز به کمک هری می ایند اما ناگهان کراب دریایی از اتش را در اتاق میسازد اما نمی‌تواند ان را قطع کند؛ هری و رون و هرمیون به کمک جاروهای پرنده از اتاق خارج میشوند و جان پیچ نیز در اتاق میسوزد اکنون ولدمورت بسیار ترسیده و بسیار مراقب مار خود نجینی است که اخرین جان پیچ اوست اما ابر چوبدستی به ولدمورت عمل نمی‌کند او سیوروس اسنیپ را احضار میکند او میگوید که تنها راه وفاداری ابر چوبدستی به من نابودی توست چون تو دامبلدور رو کشتی.

هری و رون و هرمیون شاهد نابودی اسنیپ هستند اسنیپ در لحظه اخر عمرش بخشی از خاطراتش را در اختیار هری میگذارد. در این لحظه ولدمورت اعلام عقب نشینی میکند تا ارتش هاگوارتز بتواند به مرده ها سرو سامان بدهد. هری نیز به قدح اندیشه میرود. و در خاطرات اسنیپ او متوجه میشوذ که اسنیپ به هیج وجه انسان بدی نبود بلکه مرگ دامبلدور تصمیمی بود که باهم گرفتند.همچنین متوجه میشود که خود نیز یک جان پیچ است و باید به دست ولدمورت کشته میشود.او شجاعانه به سوی جنگل میرود اما وقتی طلسم ولدمورت به او میخورد تنها جان پیچ درون وجود هری از بین میرود و خود هری زنده میماند.ولدمورت به خیال اینکه پیروز شده به تحقیر معلمان و جنگ جویان هاگوارتز میپردازد. اما هری بلند میشود و ولدمورت راشکست میدهد.


هری پاتر (مجموعه فیلم)
پایان سینمای بریتانیا
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
سینمای آلمان
اکسپرسیونیسم آلمان


اکسپرسیونیسم آلمان (به انگلیسی: German Expressionism) جنبشی در سینمای آلمان بود که در سال های پس از جنگ جهانی اول، رشد و گسترش یافت. فیلمی که این جنبش را به راه انداخت مطب دکتر کالیگاری اثر کارگردان اتریشی رابرت وینه بود. اغراق در نمایش اشیاء، دقت به جزییات صحنه، تاکید بر تقارن، تضاد و پرهیز از پرداختن به جزییات واقعیت روایی از بارز ترین ویژگی های فرمال این جنبش سینمایی است. زیگفرید کراکائر نظریه پرداز سینمایی در کتاب از کالیگاری تا هیتلر: تاریخ روانشناسانهٔ سینمای آلمان، در تحلیل محتوای سینمای آلمان، گرایش‌های اجتماعی و روانی حاکم بر آلمان در سال‌های بین جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم (۱۹۱۸–۱۹۳۳) را بررسی می‌کند و بر پایه اقبال عمومی به فیلم‌های پرفروش و تحلیل مضمون‌های این فیلم‌ها، اطلاعاتی از جامعه آلمانی قبل از هیتلر به دست می‌دهد و معتقد است می‌شد ظهور یک دیکتاتور را در آلمان پیش‌بینی کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
زمینه پیدایش و گسترش اکسپرسیونیسم آلمان
اصطلاح اکسپرسیونیسم (به انگلیسی: Expressionism) که در زبان های انگلیسی و فرانسه به کار می رود، اصلا از اصطلاح آلمانی آن (به آلمانی: Expressionismus) ماخوذ گردیده، زیرا این مکتب در آلمان در ارتباط با هنر نقاشی ظاهر شده و سپس وارد مقوله ی ادبیات و سینما گردیده است.تولد اکسپرسونیسم در نقاشی (حدود سال 1905) در آلمان رخ داد و هواداران آن می کوشیدند از بازنمایی واقع گرایانه ی واقعیت های خارجی خودداری کرده و به جای آن تصورات و ذهنیات شخصی خود را از جهان جلوه دهند. در نقاشی اکسپرسیونیسم با فعالیت های دو گروه بالید. گروه پل در سال 1906 تشکیل شد و اعضایش را ارنست لودویگ کیرشنر و اریش هکل تشکیل داده بودند. بعد ها در سال 1911 گروه سوارکار آبی تاسیس شد؛ فرانتز مارک و واسیلی کاندینسکی از حامیان این گروه بودند. دیگر هنرمندان شهیر اکسپرسیونیستی اسکار کوکوشکا و لیونل فینینگر بودند.

صنعت سینمای آلمان در سال های جنگ و پس از جنگ جهانی اول به شدت رشد کرد. توسعه ی صنعت سینمای آلمان در سال های جنگ معلول انزوای بود که به خاطر ممنوعیت ورود بسیاری از فیلم های خارجی از سوی دولت از سال 1916 اعمال می شد. با وجود چنین رشدی باز اگر دولت آلمان بلافاصله بعد از جنگ ممنوعیت سال 1916 ورود فیلم های خارجی را لغو می کرد، سیل فیلم های خارجی و عمدتا آمریکایی به بازار داخلی آلمان سرازیر می شد. اما دولت آلمان برخلاف دولت فرانسه، در این دوره از صنعت فیلمسازی حمایت کرد. ممنوعیت ورود فیلم های خارجی تا 31 دسامبر 1920 ادامه یافت و این امر به تولید کنندگان فرصت داد پنج سال با کمترین رقابت خارجی در بازار داخلی آلمان به فعالیت خود ادامه دهند. اقتصاد آلمان بر اثر جنگ اول جهانی، به شدت آسیب دید و تورمی فزاینده زندگی اقتصادی مردم آلمان را درنوردید. اما صنایع بزرگ از این تورم در آلمان سود می بردند. نخست به این دلیل که مردم دلیلی برای پس انداز کردن پول خود نداشتند، چون ارزش آن به سرعت از دست می رفت. حقوق بگیران می خواستند پولشان را تا دیر نشده و هنوز چیزی در ازای آن می دهند خرج کنند و سینما یکی از کالاهایی بود که در دسترس همگان بود. علاوه بر این تورم مشوق صادرات بود و واردات را ترغیب نمی کرد و این امر در سطح بین المللی به سود شرکت های آلمانی بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
مولفه های سبکی اکسپرسیونیسم آلمان
فیلم های اکسپرسیونیستی آلمانی به میزان غیرعادی بر ترکیب بندی تصویری تک تک نماها تاکید می کنند. هرمان وارم (که روی دکورهای مطب دکتر کالیگاری و دیگر فیلم های اکسپرسیونیستی کار کرده بود) در سال 1926 به این اعتقاد رسیده بود که «تصویر سینمایی باید به یکی از هنرهای گرافیک تبدیل شود.» در فیلم های کلاسیک موجود انسانی مهمترین عنصر بیانی است و دکورها، لباس ها و نور در مقایسه با بازیگران حالت فرعی دارند. در فیلم های اکسپرسیونیستی، حالت بیانگر مرتبط با عنصر انسانی به همه وجوه میزانسن تسری پیدا می کند. دکور نه تنها به عنوان یک عنصر زنده عمل می کرد، بلکه بدن بازیگر نیز به یک عنصر دیداری بدل می شد. فیلم های اکسپرسیونیستی برای ترکیب دکور، لباس، آدم ها و نور تکنیک های گوناگونی به کار می بردند. استفاده از سطوح استیلیزه، تقارن، از ریخت افتادگی، اغراق و همنشینی شکل های همانند از این جمله اند؛ سطوح استیلیزه کمک می کردند عناصر ناهمگون درون میزانسن همانند به نظر بیایند. تقارن راهی بود برای ترکیب بازیگران، لباس ها و دکور با هدف تاکید بر ترکیب بندی کلی تصویر و شاید آشکارترین و غالب ترین خصوصیت اکسپرسیونیسم استفاده آن از ریخت افتادگی و اغراق باشد.

از دید بیننده امروزی بازی های فیلم های اکسپرسیونیستی صرفا نمونه های افراطی بازیگری سینمای صامت هستند. اما واقعیت این است که بازی اکسپرسیونیستی تعمدا اغراق شده و موکد بوده تا با سبک کلی میزانسن سازگار باشد. در نماهای عمومی حرکات بازیگران گاه به رقص می ماند و بازیگران در مسیرهایی حرکت می کردند که دکور الزام می کرد. این از مواردی است که یک تابلوی اکسپرسیونیستی شامل حرکت هم هست و صرفا یک ترکیب بندی ایستا نیست. بازی های اغراق شده در فیلم های اکسپرسیونیستی در فرم عمومی بدن، حرکت اعضا و بدن و در میمیک صورت است. بازی این بازیگران را نباید با ملاک های بازی واقع گرا داوری کرد، بلکه باید دید این حرکات چگونه با میزانسن عمومی جور در می آیند.

بیشتر اوقات در فیلم های اکسپرسیونیستی از نورپردازی ساده از روبرو و از دو طرف استفاده می شد و با روشن کردن صحنه به صورت تخت و هموار، بر پیوند آدم ها و دکور تاکید می شود. در برخی از موارد از سایه ها هم برای از ریخت انداختن افزون تر اشیا و آدم ها استفاده می شود. سینمای اکسپرسیونیسم آلمان با شیوه ی نورپردازی اش تاثیر مهمی بر آوانگاردیسم متقدم سینمایی نهاد.

تدوین در بیشتر موارد ساده است و از روش های تدوین تداومی مانند نما/نمای عکس و در هم برش زدن نماهایی از دو مکان متفاوت بهره برداری می شود. ریتم این فیلم ها در مقایسه با فیلم های دیگر کشورها کند است. استفاده از امکانات دوربین هم معمولا کارکردگراست و نه در خدمت آفرینش چشم اندازهای تماشایی و پر زرق و برق. بسیاری از دکورهای اکسپرسیونیستی از پرسپکتیو نادرست بهره می گرفتند تا وقتی دوربین از زاویه خاصی صحنه را می گیرد ترکیب بندی تصویر نهایی مطلوب باشد. بنابراین حرکت دوربین و زوایای سربالا و سرپایین هم در این فیلم ها اندکند؛ دوربین در بیشتر موارد موضوع را از روبرو می گیرد و ارتفاع آن در سطح سینه یا چشم آدمی است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
مولفه های تماتیک
محتوا و مضمون بیشتر این فیلم ها به ویژگی های روانی انسان باز می گردد و به نوعی، آغاز پرداخت روان کاوانه شخصیت ها در سینما به شمار می آید. اما مایه اصلی روایت در سینمای اکسپرسیونیستی، عدم قطعیت است. قطعیت، با پرداختی ذهنی که به داستان وجود دارد، به چالش کشیده می شود و زمینه برای برداشت های ذهنی متفاوت از ماجرا باز می ماند. به روایتی می توان گفت "موضوع فیلم ها به یک نسبت سورئال و گوتیک بود و به کنش ها و واقعیت های غیرطبیعی می پرداخت. فیلم ها بازتاب ذهنیت و اغلب دنیای دیوانه ی یک کاراکتر بر روی پرده بودند. روایت ها در گذشته و مکان های عجیب و غریب رخ می داد و عناصر داستانی تخیلی و وحشتناک در فیلم های اکسپرسیونیستی وجود داشت.

بی اعتمادی به واقعیت ظاهری و گریز از عینیت، تقدیر گرایی و رجوع به ناخودآگاه روان انسان ها، از اصلی ترین ویژگی های روایی و مفهومی این آثار است و به جای توصیف واقعیت، این فیلم ها به تصویر خیال می پردازند. تاکید بر تم از خود بیگانگی در بسیاری از کارهای برجسته این جنبش و همچنین سیر تقدیرگرایانه وقایع، دو عنصر دیگر محتوایی و تماتیک در این آثار هستند.

منتقدانی از نسل های مختلف کوشیده اند تا خوانش های مختلفی از این جنبش ارائه کنند. برخی آن را بازتابی از روحیه ی آلمانی در شرف جنون دانسته اند که دل‌مشغول مرگ است و آماده ی استقبال از فاشیسم. اما واقع بینانه تر این است که بگوییم این فیلم ها مظهر میل به گریز از واقعیت هولناک بحران اقتصادی و تورم و حتی گریز به بطن وحشت هستند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
پایان جنبش اکسپرسیونیستی
اوج فیلم های اکسپرسیونیستی سال های 1920 تا 1924 بود. در آخرین سال نهضت تنها دو فیلم تولید شد که هر دو از تولیدات اوفا بودند: فاوست ساخته فریدریش ویلهلم مورنائو و متروپولیس به کارگردانی فریتس لانگ. نمایش فیلم دوم در ژانویه 1927 نقطه پایان جنبش اکسپرسیونیسم در سینمای آلمان بود. دو عامل مهم که به سقوط اکسپرسیونیسم کمک کردند یکی بودجه عظیم فیلم های اخیر بود و دیگری عزیمت فیلم سازان اکسپرسیونیست به هالیوود.

دلیل دیگری که می توان برای سقوط جنبش اکسپرسیونیستی در سینمای آلمان ذکر کرد، تغییر جو فرهنگی غالب کشور بود. بیشتر تاریخ نگاران هنر تاریخ پایان اکسپرسیونیسم در نقاشی را حول و حوش سال 1924 می دانند. این سبک که حدود یک دهه و نیم متداول بود به تدریج در هنرها و طراحی عامه پسند تحلیل رفت و دیگر آشناتر از آن بود که بتواند تاثیری بر هنرمندان آوانگارد داشته باشد. بسیاری از هنرمندان از عاطفه گرایی کج و معوج اکسپرسیونیسم روی برگرداندند و به سمت واقع گرایی و انتقاد اجتماعی سرد رفتند. البته این خصوصیت به اندازه کافی خاص نبود که بتواند جنبش متحدی را تشکیل دهند، اما از این گرایش ها به طور خلاصه به عنوان عینیت گرایی نو یاد می شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
تاثیر بر تاریخ سینما
فیلم های اکسپرسیونیستی میراث مهمی به یادگار گذاشتند که صرفا در خود این فیلم ها خلاصه نمی شود، بلکه شامل تاثیری است که، به خصوص از باب سبک، بر فیلم وحشت و فیلم نوار نهادند. سبک اکسپرسیونیست آلمان و به خصوص جلوه های اعوجاجی آن که از طریق نورپردازی، صحنه آرایی و استفاده از سایه ها ایجاد می شد آشوب درونی و از خودبیگانگی همواره همراه فیلم نوار را بازتاب می داد. با این حال این رویداد های سیاسی بود که این بده بستان را تکمیل کرد. در اواخر دهه 1930 و اوایل دهه 1940 به موازات افزایش تهدید جنگ و تداوم برنامه های ضد سامی، شمار چشمگیری از فیلمسازان و تکنسین های اروپایی به آمریکا، بخصوص هالیوود گریختند. بزرگترین تاثیر را فیلمسازان مهاجری بر جای نهادند که در آلمان کار کرده بودند و به نوعی با اکسپرسیونیسم آلمان همبستگی داشتند. فریتس لانگ، ژوزف فون اشترنبرگ، بیلی وایلدر، ریچارد سیودرمارک، اتو پره مینجر، داگلاس سرک و ماکس افولس تنها معروف ترین نام ها هستند.

از نگاهی دیگر از نظر برخی منتقدان، فیلم های تخیلی و ترسناک دهه های بعدی سینما و درام های روان شناختی، به نوعی تاثیر گرفته از این جنبش سینمایی هستند. کارگردانانی مانند ریدلی اسکات و تیم برتون را تحت تاثیر این سنت سینمایی می دانند. همچنین آلن رنه در فیلم سال گذشته در مارین باد و باب رافلسون در پنج قطعه آسان نیز از این جنبش سینمایی تاثیر گرفته اند. هیچکاک که در دهه بیست در یکی از استودیوهای فیلمسازی آلمانی به عنوان دستیار کارگردان مشغول به کار بود نیز از این جنبش سینمایی تاثیر گرفته و نمونه این تاثیر را می توان در پرداخت شخصیت نورمن در فیلم روانی دید.


پایان اکسپرسیونیسم آلمان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
از کالیگاری تا هیتلر: تاریخ روان‌شناسانه سینمای آلمان
از کالیگاری تا هیتلر: تاریخ روانشناسانهٔ سینمای آلمان کتابی است در تحلیل محتوای سینمای آلمان، از زیگفروید کراکائر در سال ۱۹۴۷. کراکائر در این کتاب با تحلیل فیلم‌های آلمان، گرایش‌های اجتماعی و روانی حاکم بر آلمان در سال‌های بین جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم (۱۹۱۸–۱۹۳۳) را بررسی می‌کند و بر پایه اقبال عمومی به فیلم‌های پرفروش و تحلیل مضمون‌های این فیلم‌ها، اطلاعاتی از جامعه آلمانی قبل از هیتلر به دست می‌دهد و معتقد است می‌شد ظهور یک دیکتاتور را در آلمان پیش‌بینی کرد.کالیگاری در عنوان کتاب، اشاره به فیلم مطب دکتر کالیگاری دارد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
سینمای نوین آلمان
سینمای نوین آلمان (به انگلیسی: New German cinema) به جنبشی در سینمای آلمان اطلاق می‌شود که از دهة شصت در سینمای این کشور آغاز شد. فیلمسازان این جنبش کار خود را با ارائة آثارشان در جشنوارة ابرهاوزن آغاز کردند. در آغاز فیلم‌های این جنبش، فیلم‌های کوتاه بودند. اولین فیلم بلند این جنبش را فولکر شلندروف با نام تورلس جوان (۱۹۶۶) ساخت. پس از این فیلم فیلمسازانی چون ورنر فاسبیندر، ورنر هرتزوگ، ویم وندرس و الکساندر کلوگه فیلم‌هایی نوگرا ساختند. اصل اساسی در سینمای نوین آلمان مخالفت با سینمای کهن بود. سینمایی که فیلمسازان نوی آلمان از آن به نام پاپازکینو یا سینمای پدربزرگ‌ها نام می‌بردند. این فیلمسازان همانند فیلمسازان فرانسوی بسیاری از قراردادهای مرسوم سینما را نقض کردند. چهره‌های شاخص سینمای نوین آلمان:

  • فولکر شلندروف
  • راینر ورنر فاسبیندر
  • هانس یورگن سیبرگ
  • ورنر هرتزوگ
  • ادگار رایتس
  • ویم وندرس
  • الکساندر کلوگه
  • مارگرته فون تروتا

این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
جشنواره بین‌المللی فیلم برلین


نامواره جشنواره فیلم برلین

وب‌گاه رسمی

  • کشور آلمان
  • مکان برلین
  • اولین جایزه ۱۹۵۱

جشنواره بین‌المللی فیلم برلین (به آلمانی: Internationale Filmfestspiele Berlin) یا برلیناله (Berlinale)‏ یکی از معتبرترین و قدیمی‌ترین جشنواره‌های سینمایی در اروپا است که هرساله در ماه فوریه در برلین آلمان بر‌گزار می‌شود.

جشنواره فیلم برلین در کنار جشنواره فیلم ونیز و جشنواره فیلم کن، مهمترین رویداد سینمایی اروپا به شمار می‌رود. این جشنواره هر ساله جایزه خرس طلایی و خرس نقره‌ای را به برگزیدگان بخش اصلی اهدا می‌کند. خرس به‌عنوان نمادی از شهر برلین شناخته می‌شود. در هر دوره ، در بخشهای چندگانه ی این فستیوال ، (مسابقه - پانوراما - نسل - فیلمهای کوتاه و ...) حدود ۴۰۰ فیلم به نمایش در می آیند. رییس این جشنواره از سال ۲۰۰۱ ، دیتر کوسلیک است.

برلیناله نخستین بار در سال ۱۹۵۱ با نمایش فیلم ربکا، ساخته آلفرد هیچکاک گشایش یافت.

ایران از مهم‌ترین کشورهای آسیایی است که از سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی)، همواره در یکی از بخش‌های جشنواره فیلم برلین حضور داشته است. بر پایه برخی منابع، سینمای ایران پیش از سال ۱۹۷۴، دو بار در سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۳ با فیلم‌های شب‌نشینی در جهنم (ساموئل خاچیکیان و موشق سروری) و شقایق سوزان (هوشنگ شفتی) در این جشنواره حضور داشته است.جایزه‌هایی که نصیب ایران ها شده:


  • جایزه خرس نقره‌ای (۱۹۷۴)، فیلم طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث) - بهترین کارگردانی
  • جایزه خرس نقره‌ای (۱۹۷۶)، فیلم باغ سنگی (پرویز کیمیاوی) - بهترین کارگردانی
  • تقدیر مخصوص (۱۹۹۱)، فیلم دندان مار (مسعود کیمیایی)
  • جایزه خرس نقره‌ای (۲۰۰۶)، فیلم آفساید (جعفر پناهی) - بهترین کارگردانی
  • جایزه خرس نقره‌ای (۲۰۰۸)، رضا ناجی در فیلم آواز گنجشک‌ها (مجید مجیدی) - بهترین بازیگر مرد
  • جایزه خرس نقره‌ای (۲۰۰۹)، فیلم درباره الی (اصغر فرهادی) - بهترین کارگردانی
  • جایزه خرس طلایی (۲۰۱۰)، فیلم جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی) - بهترین فیلم
  • خرس نقره ای ۲۰۱۱ بهترین بازیگر مرد به مجموعه بازیگران مرد فیلم جدایی نادر از سیمین
  • جایزه خرس نقره ای ۲۰۱۱ بهترین بازیگر زن به مجموعه بازیگران زن فیلم جدایی نادر از سیمین

این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
صفحه  صفحه 10 از 38:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  37  38  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

Cinema of the world | سینمای کشور های جهان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA