ارسالها: 23330
#61
Posted: 17 Sep 2014 10:07
سینمای بریتانیا
موج نوی سینمای انگلستان
موج نوی سینمای انگلستان (به انگلیسی: British New Wave) یا سینمای مطبخی، جنبشی در سینمای انگلستان بوده که از دهه ۶۰ میلادی آغاز شد و مسایل و مشکلات اجتماعی طبقههای محروم در انگلستان را موضوع خود ساخت. شرایط بسیار تلخ حاکم بر زندگی افراد طرد شده و طبقههای محروم و مشکلاتی که آنان مدام با آن دست و پنجه نرم میکردند، موضوع فیلمهای این جنبش بود. مسایل دیگری از جمله زندگی همجنسخواهان، مشکلات زنان، سقط جنین و زندگی زندانیان از جمله موضوعات دیگر این فیلمها بودند. این فیلمها به شدت تحت تأثیر نمایشنامههای جان آزبورن نمایشنامهنویس واقعگری انگلیسی بودند. معروف ترین فیلم این جنبش، فیلم با خشم به گذشته بنگر ساخته تونی ریچارسون بود.فیلمسازان شاخص:
- تونی ریچارسون
- جک کلیتون
- کارل رایتز
- لینزی اندرسون
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#62
Posted: 17 Sep 2014 10:11
بفتا
آکادمی هنر فیلم و تلویزیون بریتانیا
وب گاه رسمی
- جوایز برای بهترینهای سینما، تلویزیون و بازی رایانهای
- مجری آکادمی هنر فیلم و تلویزیون بریتانیا
- کشور بریتانیا
- اولین جایزه ۱۹۴۷
جایزه سینمایی بَفتا نام مراسمی است که هر ساله توسط آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی بریتانیا (به انگلیسی: British Academy of Film and Television Arts، بهصورت مخفف BAFTA) برگزار میشود. جایزه بفتا معمولاً به عنوان پیش زمینهای برای جایزه اسکار در نظر گرفته می شود. از سال ۲۰۰۸ این جشنواره در خانه اپرا رویال برگزار می شود مراسمی که پیش از آن در سینمای deon Leicester Square Odeon در میدان Leicester برگزار میشد. شصت و پنجمین دوره ی این مراسم در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۱۲ برگزار شد.
بفتا (آکادمی فیلم بریتانیا) در سال ۱۹۴۷ توسط دیوید لین، الکساندر کوردا، کارول رید، روجل مانول و گروهی دیگر بنیان گذاشته شد. در سال ۱۹۵۸ این آکادمی با صنف تهیه کنندگان و کارگردانان تلویزیون ادغام شد تا جامعهٔ فیلم و تلویزیون را به وجود آورد چیزی که در نهایت در سال ۱۹۷۶ منجر به ایجاد آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی بریتانیا شد. خطمشی بفتا حمایت، توسعه و ترویج هنرهای تصویری با شناسایی و پاداش به الهام بخشان این عرصه و منفعت رسانی به عموم جامعه است. علاوه بر اهدای جوایز، بفتا برنامه سالانهای از جمله برنامههای آموزشی شامل نمایش فیلم و مراسمهای یادبود را به اجرا میگذارد. بفتا از حمایت ۶۰۰۰عضو از صنایع بازی، فیلم و تلویزیون برخوردار است. میتزی کانلیف مجسمهساز آمریکایی ماسکی را به سفارش انجمن صنفی تولید کنندگان تلویزیون در سال ۱۹۵۵ به عنوان جایزهٔ این آکادمی ایجاد کرد.
مراسم جشن سالانه اهدا جوایز جشنواره معمولاً در ماههای آوریل و میهر سال برگزار میشود، ، اما از سال ۲۰۰۲ به بعد بدلیل آنکه قبل از اسکار برگزار شود، زمان برگزاری این مراسم به ماه فوریه تغییر یافت. جشنواره معمولاً بانگاه جهانی نسبت به فیلم برگزار میشود با این وجود جایزه ای برای فیلم ممتاز یا اولین حضور ممتاز بریتانیا توسط یک نویسنده ، تهیه کننده و یا کارگردان انگلیسی وجود دارد. با این حال جوایز فیلم کوتاه و انیمیشن کوتاه فقط برای فیلم های بریتانیای برگزار می شود. مراسم اعطای جوایز معمولاً یک روز پس از برگزاری در تلویزیون بریتانیا (عمدتاً بیبیسی وان) به نمایش در می آید.
از سال ۲۰۰۸ این جشنواره در خانه اپرا رویال برگزار می شود مراسمی که پیش از آن در سینمای Odeon در میدان Leicester برگزار می شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#63
Posted: 17 Sep 2014 10:13
جشنواره فیلم لندن
جشنواره فیلم لندن (به انگلیسی: London Film Festival) بزرگترین رویداد سینمایی ملی در بریتانیا است که هر بار بیش از ۳۰۰ فیلم بلند، مستند و کوتاه از حدود ۵۰ کشور را به نمایش میگذارد. جشنواره لندن (LFF) که هماکنون در دهه ششم عمر خود بهسر میبرد هرساله در نیمه دوم اکتبر زیر نظارت و پشتیبانی بنیاد فیلم بریتانیا (BFI) برگزار میشود.
این جشنواره همچنانکه سعی دارد به عنوان ویترینی برای عرضه بهترین و خلاقانهترین آثار سینمای دنیا شناخته شود، در کنار اکران فیلمهای روز و برگزاری فرش قرمزهای پرزرق و برق، به نمایش فیلمهای آرشیوی مرمتشده، کشف و معرفی استعدادهای نوظهور، برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ، سخنرانی، کارگاههای آموزشی و ... میپردازد.
در سال ۱۹۵۶ گروهی از منتقدان سینمایی از جمله دیلیز پاول از نشریه ساندی تایمز، ایده بنیانگذاری یک جشنواره فیلم را برای لندن مطرح کردند. آنها استدلال میکردند، درحالی که کن و ونیز و حتی ادینبرو جشنواره فیلم خودشان را دارند، قطعاً لندن نیز باید میزبان چنین رویدادی باشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#64
Posted: 17 Sep 2014 10:18
فيلم كورش كبير گرانترين فيلم تاريخ سينماي بريتانيا
الكس جووي" كارگردان جوان بريتانيائي قصد دارد فيلمي درباره كورش كبير پادشاه امپراتوري ايران و بنيانگذار سلسله هخامنشيان كه قلمرو حكومتش از هند تا آسياي صغير و درياي مديترانه گسترده بود، بسازد.
ساخت اين فيلم از پائيز امسال آغاز مي شود، و فيلمبرداري آن مدت پنج ماه بطول خواهد انجاميد. بودجه اي كه براي ساخت اين فيلم در نظر گرفته شده است چيزي معادل 80 ميليون دلار خواهد بود، كه با اين حساب پرخرج ترين فيلم تاريخ سينماي بريتانيا محسوب مي شود. ولي "جووي" كارگردان 32 ساله فيلم، اعتقاد دارد چنين بودجه اي براي ساخت يك فيلم تاريخي بسيار اندك است.
داستان فيلم به اين صورت آغاز مي شود كه پيشگويان به پادشاهي اطلاع مي دهند كه نوه اش در آينده برعليه او طغيان خواهد كرد و سلطنت او را از بين خواهد برد. به همين دليل پادشاه دستور قتل او را مي دهد. ولي والدين پسر، او را فراري مي دهند. اودر بيابان به چوپاني مشغول مي شود. تا اين كه در جواني عليه پدربزرگش قيام مي كند و پادشاهي او را سرنگون مي كند.
فيملبرداري صحنه هائي كه در آن دكور بكار برده مي شود، در بريتانيا صورت خواهد گرفت و صحنه هايي كه احتياج به فضاي باز دارد در كشور پاكستان فيلمبرداري مي شود.
در ساخت اين پروژه عظيم صدها بازيگر و هزاران سياهي لشگر شركت خواهند داشت. هنوز براي بازي در نقش اولش بازيگري انتخاب نشده است ولي به گفته "جووي" براي اين نقش بازيگر مشهوري نتخاب خواهد شد. ا
به يقين مي توان گفت درميان شخصيت هاي ايراني پيش از اسلام، پس از زردشت، كورش شناخته ترين ايشان در بين غربي ها مي باشد. بيشتر اطلاعات راجع به اين شخصيت تاريخي كه در ميان غربي ها به بشردوستي و نيكوكاري شهره است، نشات گرفته از دو منبع معتبر يعني كتاب مقدس يهوديان، تورات، و ديگري تاريخ هرودوت است كه در قرن پنجم پيش از ميلاد مسيح نوشته شده است. از او به عنوان اولين كسي كه در تاريخ قوانين حقوق بشر را وضع كرده است نام برده مي شود.
كورش به عنوان اولين پادشاه پارس، بعد از شكست مادها، سلسله هخامنشيان را بنياد نهاد. طبق رواياتي كه در كتاب عهد عتيق آمده است، كوروش به كمك خداوند بابل را فتح و يهوديان آنجا را كه در اسارت هستند آزاد مي كند و به آنها اجازه مي دهد دوباره به بيت المقدس بازگردند.
اين براي نخستين بار است كه درباره يك شخصيت ايراني فيلمي به اين عظمت ساخته مي شود. البته اين گمان مي رود كه با توجه به اعتبار و محبوبيتي كه كورش در نزد يهوديان دارد، شخصيت آسماني و مقدس او بر شخصيت تاريخي او چيره است و شايد همين موضوع عاملي است كه تهيه كنندگان اين فيلم را ترغيب كرده است كه دست به ساخت فيلمي با چنين هزينه هنگفتي بزنند.
در قرآن هم از شخصيتي به نام "ذوالقرنين" نام برده شده است. بعضي از مفسرين اعتقاد براين دارند منظور قرآن از ذوالقرنين اسكندر مقدوني مي باشد. ولي عده اي با تطبيق برخي از آياتي كه درباره ذوالقرنين نازل شده و سرگذشت كورش يقين دارند مقصود خداوند از ذوالقرنين كسي بجز كورش نبوده است. به هر حال از ذوالقرنين در قرآن به عنوان شخصيتي دادگستر و بشردوست ياد شده است.
از سوي ديگر در آمريكا هم مقدمات ساخت فيلمي در باره اسكندر مقدوني، كه سلسله هخامنشيان به دست او نابود شد، آماده شده است. بعد از انصراف اليور استون، مارتين اسورسيزي و ريدلي اسكات، باز لرمن كارگردان مولن روژ ساخت اين فيلم را آغاز كرده است.
اين فيلم در سال 2005 به پايان خواهد رسيد و احتمالا " لئوناردو دي كاپريو" نقش اسكندر را بازي خواهد كرد. او براي ساخت اين فيلم بودجه اي تقريبا دو برابر بودجه فيلم كورش كبير در اختيار دارد.
البته انتظار مي رود كه در ساخت اين فيلم عوامل تماشاگر پسندانه و تا حدودي قهرمان پرورانه اعمال شود. جووي" كارگردان 32 ساله اين فيلم در نظر دارد صحنه هاي نبرد و بزرگ اين فيلم را با نيم نگاهي به فيلم ارباب حلقه ها: دو برج ولورنس عربستان بسازد
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#65
Posted: 17 Sep 2014 10:32
جیمز باند (مجموعه فیلم)
نشان رسمی فیلم جیمز باند(۰۰۷)
- کارگردان ترنس یانگ
- گای همیلتون
- لویس گیلبرت
- پیتر ار هانت
- جان گلت
- مارتین کمپل
- راجز اسپوتیسوود
- مایکل اپت
- لی تاماهوری
- مارک فاستر
- سام مندس
- تهیهکننده آلبرتار بروسولی
- هری سالتزمن
- مایکلجی ویلسون
- باربارا بروسولی
- نویسنده یان فلیمینگ(نویسنده داستان)
- جوانا هاروود(فیلمنامهنویس)
- ریچارد میبوام
- تام مکینزویچ
- کریستوفر وود
- مایکل جی ویلسون
- نیل پوروایس
- رابرت وید
- بروس فیرستین
- پاول هگیس
- بازیگران شان کانری
- جورج لازنبی
- راجر مور
- تیموتی دالتون
- پیرس برازنان
- دنیل کریگ
- بری نیلسن(غیر رسمی)
- دیوید نیون(غیر رسمی)
- موسیقی مونتی نورمن
- جان بری
- جورج مارتین
- دیوید آرنولد
- دان بلک
- سایرین
- توزیعکننده تولیدات اییاوان
- مترو گلدوین مایر
- یونایتد آرتیستز
- کلمبیا پیکچرز
- اریون پیکچرز(غیر رسمی)
- برادران وارنر(غیر رسمی)
- سیبیاس(غیر رسمی)
- تاریخهای انتشار ۱۹۶۲- تاکنون
- فروش ۵٬۰۲۹٬۰۱۴٬۱۱۰ دلار
سری فیلمهای جیمز باند، مجوعهای از فیلمهایی است که براساس شخصیت داستانی خیالی به نام جیمز باند، مامور سازمان امای۶ خلق شده است. جیمز باند در داستان بلندی که یان فلیمینگ نوشته بود با ۰۰۷ کدگذاری شدهبود. نسخههای اولیه بر اساس داستان نگارش یافته توسط فلیمینگ و داستانهای کوتاه بود. که البته بعدها دارای خط داستانی مستقل خودش شد. این سری فیلم، به عنوان یکی از طولانیترین سری فیلمهایی است که در حال تولید میباشد. شروع این سری فیلمها از سال ۱۹۶۲ بوده که تا ۲۰۱۲ ادامه داشته است. که البته بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵ وقفهای شش ساله به وجود آمد. تا امروز شرکت اییاوان، ۲۲ فیلم از این سری با میانگین تقریبی یک فیلم در هر دو سال، ساخته است. به طور معمول، مکان ساخت این فیلمهای این مجموعه، در استودیو پین وود است. سری فیلم جیمز باند، با فروشی جهانیِ بیش از ۵ میلیارد دلار، در جایگاه دوم سری فیلمهای ادامهدار، بعد از مجموعه فیلمهای هری پاتر قرار دارد. تا کنون شش بازیگر در قالب جیمز باند به ایفای نقش پرداختهاند.
شرکت خانوادگی بروسولی(که از سال ۱۹۷۵ به سالتزمن تغییر اسم دادند) با نام دِینجاک صاحب امتیاز سری فیلم جیمز باند بود. تا اوسط دههٔ هفتاد میلادی این شرکت به همراهی شرکت یونایتد آرتیستز صاحب امتیازی خود را حفظ نمود به طوری که تمام فیلمهای متشره در این زمان، از دکتر نو (۱۹۶۲) تا فقط بخاطر چشمان تو (۱۹۸۱) توسط یونایتد آرتیستز توزیع و فروخته میشد. در سال ۱۹۹۸، شرکت مترو گلدوین مایر، شرکت یوتایتد آرتیستز را خریداری و شرکت امجیام/یواِی را راه اندازی نمود. این شرکت صاحب امتیاز جیمز باند شد و بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵ سه فیلم جیمز باند را تولید و توزیع نمود؛ البته این موضوع مربوط به زمانی پیش از انحلال شرکت یونایتد ارتیستز در سال ۲۰۰۲ بود. از سال ۲۰۰۶ نیز کنسرسیومی متشکل از چند شرکت از قبیل سونی و تیپیجی که شرکت مترو گلدوین مایر را خریداری نمودند به همراه کلمبیا پیکچرز، به تولید و پخش این سری فیلم را بر عهده گرفتند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#66
Posted: 17 Sep 2014 10:33
اولین فیلم جیمز باند
اولین جرقه برای اقتباس از داستان جیمز باند در سال ۱۹۵۴ در مجموعه کلایمکس! بر اساس داستان کازینو رویال زده شد. بازیگری نقش جیمی باند در این مجموعه بر عهده بازیگر توانای آمریکایی، بری نیلسن بود. یان فلمینگ خواهان ساختن قسمتهایی از داستانش توسط الکساندر کوردا بود. یان، پیشنهاد ساخت کتابهای زنده بمان و بگذار بمیرد و مونراکر را داده بود، که کوردا نپذیرفت. در یکم اکتبر ۱۹۵۹ (۹ مهر ۱۳۳۸) اعلام شد که خودِ فلیمینگ نگارش فیلمنامهای اختصاصی برای ساختن فیلمی به تهیهکنندگی کوین مککلوری را بر عهده گرفته است. اگرچه به طور همزمان جک ویتینگهام نیز در حال نگارش فیلمنامهای برای همین کار بود. آلفرد هیچکاک و ریچارد بارتون از قبول کارگردانی و بازیگری در این فیلم سرباز زدند. مککلوری هری پاتر (مجموعه فیلم) به دلیل کاهش احتمال موفقیت از کار کنار کشید. فلمینگ هم فیلمنامهٔ نگارشیاش را که به صورت داستانی با نام گلولهآتشین در سال ۱۹۶۱(۱۳۴۰) منتشر نمود.
در سال ۱۹۵۹، بروسولی، برای ساخت اقتباسی از جیمز باند ابراز علاقه نمود. بروسولی به همراهی شریکش، هری سالتزمن، در سال ۱۹۶۱ حقوق تمام داستانهای جیمز باند، به جز داستان کازینو رویال را از فلیمینگ خریداری نمود. در آن هنگام، بسیاری از شرکتهای هالیوودی به دلایلی چون خیلی انگلیسی بودن یا خیلی پرهیاهو و جنسی بودن از ساخت آن امتناع مینمودند. تهیهکنندگان سینما نیز از آنها برای ساخت اثر، یک میلیون دلار درخواست مینمودند تا یکی از دو کتاب گلولهٔ آتشینیا دکتر نو را بسازند. در نهایت در ۱۹۶۱، شرکت یونایتد آرتیستز و بروسولی به توافق رسیدند. این دو تهیهکننده شرکت اییاوان را راهاندازی نموده و تولید دکتر نو را شروع نمودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#67
Posted: 17 Sep 2014 10:37
شان کانری
برای یافتن اولین جیمز باند مسابقهای برگزار و شش نفر نهایی شدند. از این شش نفر امتحانی بازیگری، توسط بروسولی، سالتزمن، فلیمینگ گرفته شد. برندهٔ این مسابقه فردی ۲۸ ساله، که مدل بود، برگزیدهشد. نام او پیترآنتونی بود که به نظر بروسولی او دارای کیفیت بازیای در حد گریگوری پگ بود. ولی او نتوانست در نقش جیمز باند به خوبی بازی کند. سپس این دو تهیهکننده شان کانری را انتخاب کردند. شان، ۵ فیلم متوالی جیمز باند را بازیگری نمود. بر اساس بعضی از شایعات، کانری را شخصی به نام، بِن فیز ٬کارگردانی اهل لهستان و دوست سالتزمن، پشنهاد داده بود. سالتزمن بازی کانری را در ویولن زن دید. این فیلم یازدهمین فیلم کانری بود. شان کانری، تا پیش از اولین بازیاش در فیلم پاسفیک جنوبی، در شغلهایی مانند شیرفروش، رانندهٔ تراکتور، واکس زن تابوت، محافظ شخصی و چند شغل دیگر نیز کار کردهبود. او در فیلم پاسفیک جنوبی نقش یک رقاص را بر عهده داشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#68
Posted: 17 Sep 2014 10:38
دکتر نو
فلیمینگ و بروسولی، بعد از کنار گذاشتن شش نفر دیگر، که یکی از آنها از دوستان بروسولی بود، روی شان کانری توافق کردند. کانری برای ایفای این نقش از کلاه گیس استفاده کرد. البته این رویه برای سایر فیلمهای این سری نیز از سوی وی تکرار شد. کانری در جایی اعلام کرده بود که این نقش اصلاً به شخصیت واقعیاش نزدیک نبود.یان فلمینگ بعد از مشاهدهٔ نسخهٔ اولیه دکتر نو به دستیارش گفت: وحشتناکه، واقعاً وحشتناکه! نقدها و نظراتی بسیاری که بعضی از آنها به طور وحشتناکی بود بر فیلم دکتر نو وارد شد. حتی واتیکان هم به ابراز نظر علیه آن پرداخت. یان، در انتهای رمانش به نوعی زمینه را اسکاتلندی بودن جیمز باند فراهم نمود تا با شخصیت کانری در فیلم همخوانی داشته باشد.
نقش دکتر نو هم بر عهدهٔ جوسف وایزمن گذاشته شد. این کار به خاطر نقش مشابهی بود که وی در مجموعهٔ تلویزیونی منطقهٔ گرگ و میش در قسمت یک نعشکش دیگر بازی کرده بود. البته افرادی مانند نول کراود، کریستوفر لی، ماکس ون سیدو نیز مد نظر تهیهکنندگان بودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#69
Posted: 17 Sep 2014 10:39
از روسیه با عشق
قسمت دوم از سری فیلم باند، با نظر تهیهکنندگان بودجهاش دو برابر شدهبود. همچنین مکان فیلمبرداری به اروپا منتقل شد. هدف از این کار کسب سود بیشتر نسبت به فیلم دکتر نو بود. بسیاری از اعضای گروه سازنده قسمت نخست سری بودند. این فیلم اولین فیلمی بود که دارای پیشنمایش اسامی بود. همچنین بوتروید که به عنوان افسر متخصص شناخته میشد٬در این قسمت از سری جیمز باند معرفی شد. بازیگر این نقش دزموند لیوین بود. این شخصیت در نهایت به شخصیت کیو در قسمت سوم تبدیل شد. دزموند در ۱۷ قسمت این سری به ایفای نقش پرداخت. در واقع او بیش از هر بازیگر دیگری یک نقشی یکسان را در یک سری فیلم سینمایی بازی کرد و رکورد دار شد. در مبارزهٔ نهایی جیمز باند و دونالد گرانت(روبرت شاو) که در اورینت اکسپرس (قطار سریعالسیر) رخ داد، جیمز باند به وسیلهٔ ابزاری که کیو به او داده بود زندگی اش نجات یافت. ابن فیلم البته پایانی بر حضور شخصیت داستانی سیلوا ترنچ بود. با دوبرابر شدن قتلهای رخ داده این فیلم، خشونت به اندازهٔ زیادی نسبت به قسمت پیشین افزایش یافته بود. این قسمت از کتاب به عنوان یکی از ۱۰ کتاب محبوب رییسجمهور جان اف کندی بود. و همچنین آخرین فیلمی بود که کندی قبل از مرگش مشاهده کردهبود. بعضی از منتقدان قسمت اول، همچنان به ایرادگیری از این قسمت نیز مشغول بودند و از این فیلم به عنوان فیلمی که باید پرتش کرد توی آشغالی یاد میکردند. اما نظر تماشاگران بر عکس بود، آنها به فیلم علاقهمند شدهبودند. اگرجه در این میان بعضی از منتفدان، نیز نقدهایی مثبت بیان میکردند. مثلاً بروسلی کروتر در نقدی گفت: این فیلم رو از دست ندین! در واقع این اولین قسمت از سری فیلمهای باند بود که تمام عناصر به اصلاح جیمز باندی در آن حاضر بودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#70
Posted: 17 Sep 2014 10:41
پنجه طلایی
نام فیلم بعدی از این سری پنجه طلایی بود. گای همیلتون به عنوان کارگردان این قسمت انتخاب شد. بعد از دو قسمتی که ترنس یانگ کاگردانی کرده بود، گای به تزریق ترس و وحشت به سری فیلمهای باند علاقه داشت.شخصیت داستانی پوسی گالور بفدری وسوسه کننده بود که هانر بلکمن از بازی در مجموعه تلویزیونی انتقامجو انصراف داد. این نقش بعداً به دیاناریگ محول شد. نقش اوریک انگشت طلایی، به گرت فروب محول شد، اگرچه تیودور بیکل نیز مد نظر بود. گِرت، هنرمندی شناخته شده در سوید بود و به دلیل لهجهای که داشت، دستاندرکاران در فیلم را مجبور به دوبلهٔ صدای وی در فیلم نمود. پنجه طلایی، یکی از شناختهشدهترین قسمتهای این سری در میان عامهٔ مردم است. یکی از این دلایل محبوبیت، استفاده از لیزر بود که به تازگی اختراع شده بود و به نوعی عمومی نمودن علم٬کاربرد لیزر در برش، در میان مردم بود. یکی از تاریخیترین جملات در همین قسمت در سری فیلمإهای میان باند و انگشتطلایی رد و بدل شد:
باند: چیه! از من انتظار داری حرف بزنم؟
پنجه طلایی: نه آقای باند! من انتظار دارم تو بمیری!
نمایش این فیلم در انگلستان باعث شورش شد و در آمریکا به پرفروشترین فیلم تا آن تاریخ تبدیل شده و همچنین اولین فیلم از این سری بود که جایزه اسکار را دریافت نمود.(برای بهترین تصاویر ویژه و صدا). یان فلیمینگ پیش از آن که این فیلم را ببیند از دنیا رفت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.