ارسالها: 23330
#21
Posted: 15 Jun 2015 20:04
طراحی مد به سبک ایرانی
دورهٔ قاجار
مدگرایی و مد در ایران از زمان قاجار و با سفر ایرانیان به غرب آغاز شد. در آن زمان درباریان به دنبال توسعهٔ روابط دیپلماتیک با قدرتهای اروپایی طی سفر به اروپا برای نخستین بار با پوششهای غربی آشنا شدند، همچنین دانشجویانی که برای ادامهٔ تحصیل به اروپا رفته بودند نیز زمینهٔ تغییر دیدگاه نسبت به سبک پوشش را فراهم آوردند.
پیش از دورهٔ قاجار اطلاع از لباسهای اروپایی در میان زنان ایرانی محدود بود. عمدهٔ اروپاییان، دیپلماتها، سربازان و تاجرانی که به اصفهان(پایتخت صفویان) سر میزدند مرد بودند، طبیعتاً آنها جامه اروپایی بر تن داشتند اما زمانی که لازم بود لباس ایرانیان را میپذیرفتند. جامه زنان اروپایی از طریق تصاویر وارداتی از زیباییهای مد روز شناخته میشد. تصاویری که همزمان توسط هنرمندان ایرانی که تخصصشان در نقاشی از چهره برای آلبوم مشتریهایشان بود، گرتهبرداری میشد.
زمان فتحعلی شاه
نقطهٔ شروع مدگرایی زمانی بود که بانوی ارشد فتحعلی شاه طی یک مهمانی دربار با "الیزابت مک نیل" همسر "جان مک نیل" آشنا شد. الیزابت مک نیل در آن مهمانی لباس ساتن سپید، تزئین شده با چینهای توری و همچنین ردای قرمز ابریشمی بر تن داشت که در تضاد با لباسها و جواهرات با شکوه و پر زرق و برق خانمهای درباری بود. اما همین لباس ساده چشم بانوی اول دربار ایران را گرفت و نقطه شروعی شد بر تغییر لباس زنان دربار قاجار.
بعدها در سال ۱۸۵۰ میلادی، "لیدی شیل" با ملک جهان مادر ناصرالدین شاه دیدار کرد. او شرحی شگرف از لباسهای دربار نوشت و در یادداشتهایش آورد که چقدر لباسهای ساده اروپایی وی خانمهای قجری را هم زمان مجذوب و متحیر کرده بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#22
Posted: 15 Jun 2015 20:06
زمان ناصرالدین شاه
در زمان سلطنت ناصرالدین شاه و به واسطهٔ نفوذ دخترش تاج السلطنه که تحصیل کردهٔ اروپا بود و از آزادی زنان ایران پشتیبانی میکرد باعث ورود مد روز در سبک اروپایی به ایران شد. تا جایی که وی برای نامزدی و عروسی اش لباسی ساخته از ابریشم صورتی با ساتن سفید پوشید که با تور سر به سبک عروسهای اروپایی کامل میشد؛ دیگر زنان درباری نیز لباسهایی به سبک دههٔ ۱۸۷۰ میلادی میپوشیدند که خط یقهشان دکولته(یقه باز) بود.
اندازهٔ دامنهای سنتی متفاوت بود، اما طبق مد دههٔ ۱۸۶۰ میلادی در ایران، دامنها کوتاه و جنس شان ضخیم شده بود و "شلیته" نامیده میشدند، تا اینکه ناصرالدین شاه در جریان سفر به پاریس و دیدن رقصندگان باله مدل دامن آنها را به زنان دربار معرفی کرد. لباس زنان دربار، اوایل ترکیبی از نیم تنه (ژاکت) های تنگ با آستینهای بلند بود با شلواری که به شکل زنگوله تا زانوها میرسید، همهٔ لباسها از پارچه زربفت ابریشمی و مخمل ساخته شده بودند. یک شال معمولاً صورت را در بر میگرفت و زیر چانه گره زده میشد. بسته به وضعیت پوشنده لباس مقدار زیادی از جواهرات نیز آویخته میشد.
تغییرات در لباسهای سنتی بصورت تدریجی از اواسط قرن نوزدهم شکل گرفت و شامل شلوارهای کوتاهتر، و دامنهایی در اندازه و ضخامتهای مختلف بود که روی شلوارهای تنگ یا جورابهای نازک پوشیده میشد. معرفی جامه اروپایی به زنان دربار تدریجی بود و از اواخر قرن نوزدهم شروع شد که شامل انطباق با سبک سنتی است. برای نمونه کتها با دکمه بسته شدند و خط یقه V شکل داشتند. لباسهای بلند با کمر تنگ و دامنهای ضخیم که زیر کت پوشیده میشد. شنلها روی کت پوشیده میشد و برخی مواقع رداهای طرح اروپایی به جای چادر در لباسهای بیرون از خانه استفاده میشد.
تاثیرگذارترین پیش قراولان مد در میان زنان دربار قجر به طور مستقیم دارای خویشاوندی با شاه بودند، بنابراین در بالاترین جایگاه اجتماعی بودند و واکنش به این تغییرات تا حد زیادی بسته به رویکرد شوهران آنها بود که آن هم نسبت به تحصیلات زنان و آداب اروپایی متفاوت بود. مردان محافظهکار دگرگونی در لباسها را میتوانستند بپذیرند اما به اصرار به زنان برای ماندن در خانه و دنبال نکردن حرفه ادامه میدادند. تاجالسلطنه که از امتیاز ثروت و نفوذ برخوردار بود، بیوقفه با شوهرش مخالفت میکرد، آن چنان که لباس اروپایی را به عنوان نشانه رهایی بر تن میکرد و برای آزادی زنان ایرانی فعالیت میکرد.
در آن زمان لباسها توسط خیاطها و سازندگان لباس حرفهای دوخته میشد، توسط ندیمان ماهر و همچنین خانمهایی از اندرونی. خیاطها در مغازه خودشان در بازار و همچنین برای امور خصوصی کار میکردند. خیاطهای مخصوص متدهای اروپایی در برش و دوخت لباسها را استادانه تعلیم دیده بودند تا مقامات مرد در دربار آنها را بپوشند. زنان دربار نیز به خدمات دوزندگان اختصاصی لباس که به کاخ سر میزدند اعتماد داشتند. دختران در حرمسرا هنر گلدوزی برای تزئین لباس و منسوجات خانگی را آموزش می دیدند و استاندارد کار هایشان بالا بود. افزون بر آن قلاب دوزان حرفهای هم بودند که روی طلا و ابریشم کار میکردند. با توجه به دسترسی شان برای تامین پارچه و طراحی و میزان آموزش شان، دوزندگان قادر بودند ذائقه زنان دربار را با سبکها و تزئینهای جدید تحت تاثیر قرار دهند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#23
Posted: 15 Jun 2015 20:08
زمان رضا شاه
با آغاز دورهٔ پهلوی الگو سازی از مظاهر پیشرفت به اوج خود رسید، پس از ورود ملکه ثریا(ملکه افغانستان) بدون حجاب به ایران و سفر رضا شاه به ترکیه و دیدار با آتاتورک و دیدن زنانی که بی حجاب بودند و مانند مردان کار میکردند و دیگر مظاهر غرب، تصمیم به ایجاد یک مدرنیزاسیون اجباری گرفت؛ گرچه جرقههای کشف حجاب در همان اواخر دورهٔ قاجار خورده بود اما این رضا شاه بود که دستور به کشف حجاب زنان داد، وی همچنین دستور داد مردان به جای لباسهای سنتی لباس متحدالشکل بر تن کنند که شامل کت و شلوارهای غربی بود، همچنین مردان به جای کلاه شاپو، دستار و عمامه باید کلاه پهلوی بر سر میکردند، زنان نیز به جای روبنده، پیچه، چادر و روسری میتوانستند از کلاه فرنگی استفاده کنند اما داشتن حجاب ممنوع بود.
یکی از کسانی که در تغییر سبک پوشش زنان تاثیر بسزایی داشت و از حامیان کشف حجاب بود، وزیر قدرت مند دربار، عبدالحسین تیمور تاش بود که در جلسه کابینه در سال ۱۳۱۲ واردات کلاههای زنانه از خارج از کشور را قانونی کرد.
پس از ۱۷ دی ۱۳۱۴ ه. ش (۱۹۳۵) تبعیت از لباسهای مد روز پیگیری شده و خانمها پوشاک خود را از روی مجلههای مزونهای اروپایی که بهصورت فصلی یا سالیانه بود، تهیه میکردند و از تغییرات رنگ و فرم لباس با خبر شده و از آنان پیروی میکردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#24
Posted: 15 Jun 2015 20:09
زمان محمد رضا شاه
در زمان سلطنت محمدرضا شاه از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ ه. ش به دلیل افزایش ارتباطات با کشورهای غربی و آمریکایی سیر تحول لباس و همگون شدن آن با البسه خارجی بیشتر شد.
مد لباس در دههٔ ۲۰ شمسی شامل لباسهای جلو بسته و جلو باز با یقهٔ انگلیسی بزرگ و سرشانههای پهن و کمرهای تنگ و چسبان بود، دامنهای گشاد و پیلی دار که قدشان تا زانو بود، اما در اواخر این دهه قد دامنها دوباره بلند شد. در دههٔ ۳۰ تنوع سبکهای لباس بالا رفت و در دههٔ بعدی دامنهای چین دار و پلیسه، کت و شلوارهای پاچه گشاد، دوپیس و... از سبکهای طراحی لباس مرسوم بودند، جنس غالب پارچههایی که در طراحی مد آن زمان به کار میرفت ژرسه و تریکوبود، و طرحها چهار خانه، راه راه و جناقی بودند.
در دهه ۵۰ جورابهای خط دار به بازار عرضه شدند و سبک طراحی فرانسوی که شامل دامنهای ماکسی، میدی و مینی بود، همچنین انواع کت و دامن دوپیس و جلیقه وارد ایران شدند، همچنین در این دهه فرح پهلوی البسه آراسته یه سوزن دوزی را در دربار باب کرده بود، از مشاهیر سوزن دوزی آن زمان میتوان به مهتاب نوروزی اشاره کرد.
در آن دوره شهرهای بزرگ بهدلیل خصوصیات اجتماعی و اقتصادی و ارتباطات فرهنگی همیشه محل صدور مد و لباس به شهرهای کوچک و حتی روستاها بودند. دو نیروی موثر در گسترش مد و مدگرایی، زنان و جوانان بودند؛ در دهه ۵۰ این دو نیروی موثر با تمام قوا به دنبال مد بودند، مد و لباس ایرانی در دهه ۵۰ تحت تاثیر دهه ۷۰ میلادی غرب، دچار یک تحول بزرگ شد. در دهه ۵۰، مجلات و ژورنالهای غربی سهم عمدهای در مدگرایی جامعه به عهده داشتند، جریان رسمی نشریات وابسته به رژیم پهلوی مثل "زن روز"، "اطلاعات جوانان" و... این موج را تقویت میکردند، از سوی دیگر گروههای پانک، هیپیها، آرایش موی مخصوص بیتلها، جوانان شهرنشین ایرانی را تحت تاثیر قرار داده بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#25
Posted: 15 Jun 2015 20:12
اولین طراح مد ایرانی
زینت جهانشاه
زینت جهانشاه دختر یکی از سرهنگهای وزارت جنگ آن دوره در آموزشگاه بینالمللی "لته فراین" آلمان تحصیل کرد و پس از ازدواج با یکی از افسران نظام به سوئیس رفت و در آنجا حدود یکسال هنر خیاطی و روش برش روی مانکن را فرا گرفت، سپس به پاریس که یکی از مراکز اصلی صدور مد دنیا بوده و هست رفت و در آنجا در خیاطی تخصص پیدا کرد و همچنین تحت تعلیم "پیر بالمن" یکی از طراحان معروف آن زمان رموز خیاطی مدرن و بوتیک داری را یاد گرفت.
زینت جهانشاه در سال ۱۳۲۱ به همراه همسرش که یکی از افسران نظام بود به ایران بازگشت. او در بدو ورود به ایران، اقدام به افتتاح یک لباس فروشی و خیاط خانه در خیابان امیریه شهر تهران کرد و در مدت سه ماه موفق شد نود دست لباس زنانه برای هنگام صبح، عصر و شب، تولید کند و با پوشاندن به تن مانکنها و دخترها، آنها را در معرض مشاهده پانزده تن از زنان از فرنگ برگشته قرار دهد که با مد روز اروپا آشنا بودند.
مد لباس جهان شاه، آمیزهای از مدهای غربی و دید شخصیاش بود او برای تمام لباسهای ایرانی، از روی فصول یا گلها نام انتخاب کرده بود. جنس لباسها اغلب از مخمل و لمه بود. مدل پالتوها و آستینها آزاد و یقهها بسته بودند، کتها و دامنها نیز مناسب با اعتقادات دینی زنان ایرانی طراحی شده بود و پیراهنهای شب به سبک دکولته طراحی شده بودند و روی آنها منجوق و پولک دوزی شده بود، به جلوی این لباسها قسمتی اضافه میشد که به تن بایستند. کفشها هم نوک گرد و بی پاشنه و باریک طراحی شده بود. در میان مدلهای لباس، از پالتوی پوست و کلاه به علت گرانی پوست و عدم امکان فروش خبری نبود. از سوی دیگر جهان شاه کلاه دوز خوبی هم سراغ نداشت تا طرحهایش را به او سفارش دهد. در عوض کیفهای مدل "موت" که هر دو دست در داخل آن قرار میگرفت به نمایش گذاشته شده بود. رنگهایی که در مدلها استفاده شده بود بیشتر سیاه و قهوهای بود.
البته جهان شاه در نمایش مدلهای خود به بازدیدکنندگان با مشکلاتی هم روبرو بود از جمله روش راه رفتن و ایستادن مانکنها و سادگی و بیآرایشی گیسوانشان، به ویژه در مورد آخر، آرایشگاههای خاصی برای این کار در ایران وجود نداشت. با این حال زنانی که وصف نمایش خیره کننده جهانشاه را شنیده بودند استقبال زیادی از جادوی مد او کردند و کار او رونق فراوانی گرفت.
این زن پس از ده سال از افتتاح مغازهٔ لباس فروشی و خیاط خانه خود به فکر استفاده از مدل لباسهای قدیمی در کار خود افتاد و با الهام از موزه مردم شناسی مانتویی را طراحی کرد که شبیه ردای مردان قدیمی بود و آستینهای گشادی داشت که با استقبال فراوانی روبرو شد. او تا سال ۱۳۷۴ خورشیدی به کار خیاطی و مدسازی ادامه داد، وی شروع کننده راهی شد که ابتدا توسط فرزندش و سپس دیگران ادامه یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#26
Posted: 15 Jun 2015 20:15
پس از انقلاب ۱۳۵۷
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و کاهش فراگیری مد و فرهنگ غربی در سطح جامعه و حتی در شهرهای بزرگ، فرهنگ پوشش ایرانیان نیز دچار تحول شد. میل به سادهزیستی، دوری از مد و جنگ ایران و عراق ، باعث شدند مد در دهه ۶۰ شمسی به حاشیه برود، لباس زنان در این سالها به مانتو و چادر و لباس مردان به شلوارهای پارچهای گشاد و پیراهنهای ساده تغییر یافت. لباس رسمی و اداری در این سالها هم کت و شلوار بدون کراوات بود. دهه ۶۰، کراوات بهعنوان نمادی از فرهنگ غربی به حاشیه رفت و به اقشار خاصی از جامعه منحصر شد.
با پایان جنگ و از میان رفتن الزامات خاص اقتصادی و سیاسی آن و آغاز دوره تاثیر همه جانبه رسانههایی چون ویدئو و ماهواره، دوباره موج مدگرایی در جامعه آغاز شد. کاهش سختگیریها و افزایش واردات البسه خارجی هم در تشدید این فضا موثر بود. دهه ۷۰ کمکم شلوارهای پارچهای جای خود را به جینهای تنگ داد و پیراهنهای معمولی مردانه به تیشرت تبدیل شد. مدلهای مختلف روسری و مانتو و تنوع در این حوزه، اتفاق مهم لباس زنانه ایرانی در دهه ۷۰ بود. برای مثال میتوان به مدل مانتوی خفاشی اشاره کرد.
سرعت تحول مد در دهه ۸۰ به علت ظهور اینترنت در خانههای مردم بسیار بالا بود، به طوری که شاید هر سال یک مد در جامعه میآمد و برچسب "دمده" یا "از مدافتاده" به لباسهای نهچندان کهنه داخل کمدها میخورد. مانتو فروشیها آنقدر زیاد و متنوع بودند که قیمت آن کمتر با افزایش روبهرو میشد و جزو متنوعترین و ارزانترین تنپوشهای دهه ۸۰ بودند.
در اواخر دههٔ هشتاد آشفتگی بازار پوشاک دولت مردان ایرانی را متوجه کرد که تا کنون از این عرصه وسیع رقابتی غفلت کردهاند و آنان را وادار کرد تا به طراحی لباس به عنوان یک ابزار فرهنگی توجه داشته باشند و به همین جهت ساماندهی مد و لباس به وزارت ارشاد واگذار شد. این وزارت خانه با برگزاری مسابقهٔ طراحی مد و لباس فجر هنرمندان را به رقابت کشاند و برای اولین بار در ایران طراحی مد و لباس به عنوان یک هنر در کنار هنرهای دیگر مطرح شد. پس از آن و در آغاز دههٔ نود شوهای زندهٔ لباس و انواع نمایشگاهها فرصت پیدا کردند خود را به عرصهٔ ظهور برسانند و حتی مؤسساتی در زمینهٔ پژوهش پوشاک ایرانی به ثبت رسیدند.
امروزه به علت وجود قوانین پوشش اسلامی در ایران که بر اساس آن زنان ملزم به پوشاندن سرتا پای بدن خود هستند هنر طراحی مد محدود به پوششی به نام "مانتو" و چادرهای اسلامی شده است. مانتو که واژهای فرانسوی است به لباس یا پالتوی بلند اشاره دارد و پس از انقلاب اسلامی ایران جزو کدهای لباسی زنان محسوب میشود. در سالهای اخیر پس از موفقیت نیما بهنود طراح مد ایرانی ساکن آمریکا که لباسهایی با مُهرهای قدیمی و خطوط نستعلیق فارسی طراحی کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت، سبک طراحی لباس ایرانی به سمت لباسهایی رفت که تلفیقی از طرح و سبک سنتی و سادگی و راحتی لباسهای مدرن باشد. برای مثال میتوان به مانتوهای گشاد و عبا مانند در رنگهای شاد و با نقش و نگارهای سنتی محدود برای زنان و شالهایی با طرح سنتی و یا خطوط نستعلیق برای پوشش سر و بلوزهایی با همین سبک برای مردان و همچنین کیفهایی از جنس جاجیم اشاره کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#27
Posted: 15 Jun 2015 20:23
قوانین و مقررات طراحی مد
- یک طراح لباس (به انگلیسی: طراحی مد) از ترکیب خطوط، تناسب، رنگ و بافت، شکل مناسب جامه را تصور میکند، اگرچه داشتن مهارتهایی مثل خیاطی و الگو کاری برای یک طراح لباس میتوانند سودمند باشند اما به عنوان پیش شرط برای تبدیل شدن به یک طراح لباس موفق در نظر گرفته نمیشوند. بسیاری از طراحان مد به طور رسمی آموزش دیدهاند و یا دورهٔ کارآموزی گذراندهاند.
- یک طراح فنی (به انگلیسی: Technical Designer) با گروه طراحی و کارخانههای خارج از کشور کار میکند، وظیفهٔ طراح فنی اطمینان از ساخت و تولید صحیح پوشاک، انتخاب مواد اولیه و پارچههای مناسب و تناسب و اندازهٔ درست لباس هاست. طراح فنی نمونهٔ اولیهٔ پوشاک را بر روی تن یک مدل با تناسب کامل امتحان میکند و تصمیم میگیرد که کدام یک از تناسبها و ساختارها را پیش از تولید انبوه نمونههای اولیه باید تغییر دهد.
- یک طراح الگو یا الگو بُر (به انگلیسی: Pattern maker(Pattern cutter)) طرح اولیه اشکال، اندازهها و تکههای لباس را مسوده میکند، این پیش نویسها ممکن است به صورت دستی با کمک ابزار اندازه گیری، روی کاغذ باشد و یا با استفاده از نرمافزار کامپیوتری CAD انجام شود. روش دیگری که برای درآوردن طرح و اندازهٔ لباسها انجام میشود آویزان کردن پارچهها به طور مستقیم روی فرم لباس است. حاصل کار طراح الگو این است که میتوان از اندازهها و قطعات الگوی طراحی شده برای تولید لباس مورد نظر استفاده کرد. معمولاً برای کار کردن به عنوان طراح الگو آموزش رسمی امری الزامی است.
- یک خیاط(به انگلیسی: خیاط) سفارش لباسهای طراحی شده را میگیرد و بنا به اندازهٔ مشتری آنها را میدوزد. به خصوص لباسهایی چون کت و شلوار، کت و دامن و غیره. معمولاً یک خیاط باید دورهٔ کارآموزی و یا آموزش رسمی دیگری را گذرانده باشد.
- یک طراح پارچه (به انگلیسی: Textile Designer)، بافت پارچه را طراحی میکند و آن را برای لباس و مبلمان چاپ میکند. اکثر طراحان پارچه به طور رسمی به عنوان کارآموز و در مدارس عالی آموزش دیدهاند.
- یک طراح سبک یا مشاور مد (به انگلیسی: Stylist) لباسها، جواهرات و لوازم جانبی را با هم هماهنگ میکند تا در عکاسی مد (به انگلیسی: عکاسی مد) و یا در دفیله (به انگلیسی: catwalk) به معرض نمایش گذاشته شود. طراح سبک ممکن است برای هماهنگ کردن لباس با مشتری فردی نیز کار کند. بسیاری از طراحان سبک در زمینههای طراحی مد، تاریخچهٔ مد و لباسهای تاریخی آموزش دیدهاند و دارای سطح بالایی از تجربه و تخصص در زمینهٔ بازار مد جاری و روند بازار در آینده هستند. با این حال برخی از طراحان سبک به سادگی با داشتن یک حس زیبایی شناسی قوی بین لباسها هارمونی برقرار میکنند و یک ظاهر عالی میآفرینند.
- یک خریدار مد (به انگلیسی: Fashion buyer) ترکیبی از لباسهای موجود در مغازههای خرده فروشی، مغازههای بزرگ و فروشگاههای زنجیرهای را انتخاب کرده و میخرد. بسیاری از خریداران مد در مطالعات تجارت و بازرگانی و/یا مطالعات مد آموزش دیدهاند.
- یک دوزنده (به انگلیسی: Seamstress) لباسهای ماشینی یا لباسهای تولیدیها را با دست و یا با چرخ خیاطی میدوزد. این نوع دوزندهها اغلب به عنوان اپراتور چرخ خیاطی در تولیدیها و کارگاهها و یا در فروشگاههای پوشاک کار میکنند و معمولاً مهارتی در طراحی و برش پوشاک و یا درست کردن اندازههای لباس روی مدل را ندارند و تنها دوختهای سادهٔ لباس را انجام میدهند.
- یک معلم طراحی مد (به انگلیسی: teacher of fashion design) مسئول آموزش هنر، صنایع دستی و مهارتهای طراحی مد در مدارس عالی مد یا دانشگاههای هنر است.
- یک فروشندهٔ لباسهای سفارشی (به انگلیسی: costume clothier) برای مناسبتهای مختلف سفارش لباسهای مجلسی و رسمی میگیرد و به مشتریهایش میفروشد.
- یک خیاط زنانه (به انگلیسی: dressmaker) در زمینهٔ لباسهای مخصوص زنان تخصص دارد، لباسهای روز، نیمه رسمی و رسمی، لباسهای کار، کت و شلوار، کت و دامن، لباس عروس، لباس ورزشی و لباس زیر زنانه.
- یک تصویرگر (به انگلیسی: illustrator) برای تبلیغات بازرگانی رنگ و طرح لباسها را ترسیم میکند.
- یک گمانه زن مد (به انگلیسی: Fashion forecaster) رنگها، سبکها و اشکال محبوب احتمالی در روند مد را پیش بینی میکند تا قبل از آماده شدن پوشاک برای فروش در فروشگاهها آنچه را که باب طبع مردم قرار خواهد گرفت ارائه دهد.
- یک مدل (به انگلیسی: Model) برای نمایش در نمایشگاههای مد، دفیله و یا عکسهای مجلات مد و تبلیغات تجاری لباسهای طراحی شده را به تن میکند.
- یک مدل شایسته (به انگلیسی: fit model) با پوشیدن و اظهار نظر درمورد تناسب نمونهٔ اولیهٔ لباس طراحی شده به طراح مد درحین ساخت لباس و بعد از آن کمک میکند، مدلهای شایسته برای انجام این مهم باید تناسب اندام ویژهای داشته باشند.
- یک روزنامه نگار مد (به انگلیسی: fashion journalist) در مورد مد پوشاک و یا گرایشها و روندها آن برای مجلات و روزنامهها مقاله مینویسد.
- یک متخصص دگرش (به انگلیسی: alteration specialist یا alterationist) مسئول تنظیم تناسب نهایی پوشاک است، به ویژه لباسهای ماشینی، و گاهی اوقات مدل آنها را دوباره تغییر میدهد.(تبصره: به رغم اینکه خیاطها تغییرات و تنظیمات تناسب لباسها را برای مشتریها انجام میدهند همهٔ متخصصهای دگرش خیاط نیستند.)
- یک مشاور تصویری (به انگلیسی: Image Consultant) در مورد سبکها و رنگهایی به چهره و رنگ پوست و مو و اندام مشتریها مینشیند مشاوره میدهد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#28
Posted: 15 Jun 2015 20:28
تاریخ مد در جهان
مد قرن ۱۵ و ۱۶میلادی
کمربند پاکدامنی
تصویری از یک نقاشی حکاکی شده آلمانی بر روی چوب متعلق به قرن شانزدهم میلادی
کمربند پاکدامنی (در انگلیسی: Chastity belt) نام نوعی از کمربند قفلدار بود که برای جلوگیری از آمیزش جنسی یا استمناء زنان و دختران، بر روی آلت جنسی زنانه بسته و قفل میشد. به غیر از دلواپسی از دست دادن، این وسیله همچنین باعث میگشت تا زنان و دختران مورد تجاوز جنسی قرار نگیرند. بعدها چنین کمربندهایی برای مردان نیز ساخته شد.
هیچ تاریخ دقیقی از آغاز رسم پوشیدن کمربند پاکدامنی وجود ندارد، اما قدیمیترین شواهد به اوایل قرن پانزدهم میلادی باز میگردند.
هم اکنون بر طبق قوانین کشورهای غربی، مجبور کردن افراد به بستن چنین وسیلهای به خود دارای مجازاتهای سنگین زندان به جرم نقض حقوق انسانی شهروندان شناخته میشود. اما کمربندهای پاکدامنی در طول تاریخ جای خود را در فرهنگها و قومهای مختلف جهان سومی باز کرد، بطوری که برخی از راهبههای هندو، با بستن کمربندهای مخصوص فلزی بر روی آلت تناسلی خود، امتناع خود از ازدواج را نشان میدهند.
در ۳ اگوست ۲۰۰۷ میلادی، کمیسیون حقوق بشر آسیا در بیانیهای اعلام کرد که در ایالت راجستان هند، زنها بر طبق رسوم محلی مجبور به پوشیدن کمربندهای پاکدامنی میشوند.
در سال ۲۰۰۸ در شهر «باتو» در اندونزی نصب کردن قفل بر زیپ شلوار یا دامن زنان در سالنهای ماساژ به عنوان نمادی از کمربند پاکدامنی قانونی شد. مئوتیلا سواسوُ نوُ، وزیر زنان اندونزی در مقابل این اقدام مخالفت کرد: «این توهین به زنان و شیوهای نادرست در برخورد با روابط جنسی آزاد است. چنین کاری این توهم را بوجود میآورد که انگار آنها گناهکارند.»
در رمان ۱۹۸۴ اثر جرج اورول از کمربند پاکدامنی به عنوان یکی از ابزارهای تبلیغاتی حزب یاد شده که شخصیت اصلی داستان از آن متنفر است.
در قسمتی از فیلم کمدی محلل، مرد که از فرستادن همسر سابقش به خانه مردی بیگانه پشیمان گشته با تغییرات سفارشی یک زره را به صورت کمربند پاکدامنی در میآورد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#29
Posted: 15 Jun 2015 20:32
کرست
یک نوع کرست زنانه
یک نوع کرست مردانه
کـُرسـِت (به انگلیسی: corset) نوعی پوشاک است که انواع زنانه و مردانه دارد و معمولاً بسیار سِفت و محکم است.
پوشیدن آن جنبههای زیبایی یا درمانی دارد و برای دردهای ستون مهرهها و سایر مفصلهای بالاتنه به کار میرود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#30
Posted: 15 Jun 2015 20:37
مد قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی
بُتهجـِقّه
زربفت اطلسی، بتهجقهٔ متمایل به راست
بُتهجـِقّه یکی از نقشهای تزئینی ایرانی است. در آمریکا این نقش را «Persian pickles» به معنی «خیار شور ایرانی» مینامند.
بته جقه نقشی است جذاب که در تاریخ هنرهای سنتی همیشه مورد توجه بوده و در تزیین انواع صنایع دستی به ویژه پارچه، قالی و گلیم، کاشی سفال، شالبافی، نساجی، خاتم، تشعیر و زربافی در اندازهها و اشکال گوناگون سهم زیادی دارد.
بته جقه نقش از سرو ایرانی که از نمادهای زرتشتی بوده سرچشمه گرفته و بعدها در شرق رواج زیادی گرفته و طغراهای سلطانهای عثمانی هم در همین نقش طراحی شده است. سرو نشانه آزادگی ایرانیان است و از سر فروتنی سر خود را خم نموده است. عدهای دیگر آن را به عنوان سرو میدانند که در دوران مزدکیان نشانه آزادگی آنان بوده و پس از شکست مزدک سر خود را از شرمساری به زیر انداخته است. سر آغاز آن هنر ایلامی–آشوری و سرانجام آن هنر هخامنشی است.
دهخدا بته جقه را ساخته شده از پر پرندگان میداند که بر بالای کلاه پادشاهان ایران نصب می شده است. بته جقه تصویر کوچک شده سرو سرافکنده است که نشان ایران و ایرانیان و حکایت کننده از راستی و تواضع ایشان است. سال هاست اصل و منشاء طرح ایرانی بته جقه را به آتش مقدس، به کاج، به نخل، به بادام، به گلابی همچنین به کیسه چرمی، به شکل باسمهای مشت بسته و حتی به شیارهایی که برحسب اتفاق رودخانه جومنا در مسیر خود از دره کشمیر به جلگه هندوستان ایجاد میکند، تشبیه کردهاند. در حفاریهای دره پازیریک در سال ۱۹۴۹ میلادی توسط باستان شناسان روسی در کنار قالی پازیریک و سایر اشیاء، یک قمقمه چرمین به دست آمده که روی آن را با نقش بته آراستهاند، تاریخ آن با آزمایشهای علمی قریب به۲۵۰۰ سال تخمین زدهاند. این تنها سند قدیمی موجود از این نقش است که تاریخ آن را نشان میدهد.
بته را بیشتر به درخت و گیاه ربط دادهاند و تمام موارد مذکور طرحهایی هستند که جزئی از اسطورهها و اعتقادات ایرانیان قدیم بوده و تحت تاثیر فرهنگ و شرایط اجتماعی قرنها بعد تغییر فرم و شکل داده است. اخیراً برخی به این نتیجه رسیدهاند که این نقش مایه تجسم گیاهی هندی است و به تبع آن یقین کردهاند که بته جقه از هند به ایران آمده است اما شواهد تاریخی بسیاری در دست است که بته در اصل سرو بوده است.
اما در جاهای بیشتری به سروی که تارک آن از باد خم شده و نماد رمزی شعله مذهب زرتشت، ذکر گردیده است و بر خلاف تصور رایج (بیشتر به حکم فراوانی این نقشمایه در شال کشمیر) از ایران به هند رفته است.
ایرانیان این طرح را بته (بوته) مینامند که معنی لغوی آن یک دسته برگ است و سادهترین شکل آن شباهت زیاد به برگ دندانه دار دارد. مردم ایران با عشقی که به اختراع انواع مختلف اشکال هنری و پیچیده دارند، اشکال گوناگون بوته را به وجود آوردهاند و بر آنها نامهای مخصوص گذاشتهاند، مثل بوته میری (کاج کوچک)، بوته ترمهای (کاج متوسط)، بوته خرقهای (کاج بزرگ)، بوته بادامی (کاج بادامی شکل) و بوته جقهای (کاج بزرگی که یک کاج کوچک از آن بیرون آمده).
بتهای که از هزاره هشت قبل از میلاد تا دوره هخامنشی درهنرها به کار برده میشود، بیشتر بته بادامی بود و تعداد کمی از آنها خمیده هستند. از نمونههای یافته شده که شاید اولین بته مشاهده شده در تاریخ هنر ایران است، نمونهای که یافته شده در پیکر کندههای آشوری ایلامی متعلق به سه هزار فبل از میلاد است و گلدانی دیده میشود که دو عدد برگ بته مانند از آن آویزان است. این بتهها ساده و عاری از تزئین هستند. نقشه برجسته مذکور هم اکنون در موزه بغداد است. سیر و تحول و سرو به صورت نگاره بتهای فرایندی است بسیار طولانی قابل تفکیک به مراحل قبل از اسلام و بعد از اسلام است. وجه تمایز مرحله یکم در منزلت خاص سرو بوده به عنوان درخت مفدس و یک مظهر رمزی، مذهبی و نشانهای ازخرمی و همیشه بهاری و نیز مردانگی است اما در ادوار پس از اسلام مفهوم مقدس خود را از دست داده و صرف یک نقش سنتی در هنرها به کار میرود و صرفاً مداومت یک نقش مایه سنتی است وحتی ادامه حیات درخت سرو در بقاع زیارتگا هها و قدمگاهای عصر اسلامی تداعی کننده مفهوم مذهبی سرو پیشینیان نیست.
به هر رو بته جقه یکی از نگارهها و ارائههایی است که در طول هزاره تا امروز به روشهای گوناگون زینت بخش آثار هنری ایران (پته دوزی، قالی، ظروف و...) بوده است. البته هنرشناسان تاکنون در چگونگی پیدایش، ماهیت و رمز و راز آن اختلاف نظر دارند. این نقش جاویدان در طول زندگی هزار ساله اش به قدری تحول و تطور یافته که هیچ ارائهای در عالم هنر ایران و سایر اقوام تا به این حد متحول نشده است. هیچکدام ازاینها باعث نمیشود صورتهای نخستین بته جقه ساده ونزدیک به طبیعت به حیات خودادامه دهد. در میان نمونههای منسوج دوره صفوی دو تکه پارچه زری بافی سده یازدهم که تجسم مراحل اساسی دگردیسی سرو وبه بته تبدیل شدن آن اهمیت به سزایی دارد. در نمونه اول که سرو منقوش شده آن که تارک برگشتهٔ آن دوشاخه میباشد که با گل وگیاه پرشده است.
اساس شکل گیریه نقش بته گردش پاره خطی است که نقطه آغاز آن کمی خمیده (سر کج) است و پس از یک گردش منحنی در همان نقطه شروع به هم پیوسته وگردش ان متوقف میشود. در این گردش شکلی به دست میآید از یک سر باریک و در نقطه میانی شکم دار است. تشبیهات دیگری نیز بر شکل آن قائل اند، آن را به شکل میوهٔ درخت کاج، بادام، میوه صنوبر، یا خمیدگی درخت سرو در مقابل نسیم ملایم، قطرهٔ باران و اشک چشم و حتی اندام نوعی طوطی ماده هندی به نام سوگی تشبیه کردهاند.
نقش بته یکی از عناصر زینتی است که به صورت غالب و مغلوب در هنر نگارگری (مینیاتور)، ترمه دوزی، قلمکار، زری بافی، پارچه بافی، قلم زنی، کاشی، چوب و قالی به کار میرود.
بته با عناوینی چون بته جقهای، بادامی، میری، خرقهای، ترمه ای، قلمکار، کاجی، هشت پر کردستانی یا قهرو آشتی، بته افشاری یا قباد خانی، مادر و بچه و بته شاخ گوزنی شناخته میشود. انواع واقسام بتهجقه که در متن وحاشیه فرش بکارمیرود که هر یک به گونهای شیوه یافتهاند که عبارتنداز۱-بته میری۲-بته قلمکار۳-بته خرقهای۴-بته کردستانی دکترسیروس پرهام درکتاب دستبافتههای عشایری وروستایی فارس مینویسد. این نقش از رایج ترین نگارههای ایرانی در روزگارقدیم تقریباً در همه دستبافتها بخصوص ترمه وقالی قلمکار رایج بودهاست. که در دراز مدت شکل وحالت بته دستخوش تحول ودگرگونی قرار گرفته که به شصت صورت متفاوت درآمده که معروف ترین آن (بته جقهای) که درموردریشه ومنشاآن اختلاف نظرهای شده گروهی آن راتمثیل بادام و گلابی میدانستند.
همانطورکه گفته شدشکل بتهجقه بدست آمده بروی قمقمه دره پازیریک حالت زیورونگاره زینتی ندارد. وتنهاتفاوت آن باسرو واقعی درشیوه (نگارگری) مقطعی است. که برش عمودی درخت سرورا با ساقههای افقی مجسم میسازد. درهنر پارتی وساسانی سرو دیگر یگانه درخت مقدس نیست ورفته رفته جای خود رابهدیگردرخت هانیز میدهد. پیکرهاش تقریباً محومیشود.
هم چنین به دلیل فراوانی نگارههای سروی درقالیبافی ایل بختیاری وطوایفی از لرهای فارس باوجودازبین رفتن دستبافتههای لرهای عهدباستان منزلت آن همچنان مستدام میماند. واین منزلت دیگر بارمذهبی ورمزی ندارد. ویک نقش مایهٔ سنتی که حتی درادامهحیات درخت سرو در بقاع زیارتگاهها قدمگاههای عصراسلامی تداعی کنندهمفهوم مذهبی سروپیشینیان نمیباشد. آغاز دومین مرحلهٔ بعد از اسلام و جداشدن سرو از ریشه باستانی است. بعداز اسلام وجداشدن سرو ازریشه باستانی است. بعدازاسلامسروبه نگارههای تزیینی تبدیل میشود. وهمچنینازهاهیت وبارمذهبی خود تنرهامیکند. که تنهابادوخط منحنی پیوسته بههم کشیدهمیشود. کمکم تارک آنبه یک سوخمیدهمیشود. ودراینجاست که نطفه بتهجقه بسته میشود. که شاخههایش به نقش ونگارههای تبدیل میشود کهجزو طبیعت سرو نیست.و نقشمایه به یک نگارهٔ زینتی تبدیل میشود و از صورت طبیعی خود دور میشود این مهمترین تغییر سرو در سفالینههای سده های(۳تا۷ه. ق) در گرگان، نیشابور، کاشان و ری نشان داده شده است در دیگر هنها اثری ازآن نیست قدیمی ترین نمونه سرو خمیده از باد متعلق به سده ۵ه. ق است. بر روی آب خوری آبگینه از نیشابور کنده شده، به دلیل آن که تارک خمیده سروهای این جام آبگینه دو شاخه است. و نباید نخستین سرو خمیده تلقی شود زیرا دو شاخک شدن تارک تکامل یافته تزیینی است که از پی مرحله ایی میآید که درآن سرو در یک خط منحنی ساده خم شده باشد.پس باید یقین کرد که سروقرنها پیش از آن خمیده شده ولی نمونههای آن ازبین رفته یاهمچنان نمونههای ان دردل خاک نهفته است. یک نمونهٔ مختلف آن کاسه لعابداری که نقش آن مربوط به سده (سوم-چهارم ه. ق) باقیمانده است. ازسده شش به بعدنگاره سرو از حالت سادهنخستین بیرون میآیدوبتهجقهشکل شیوه یافته کامل ونهایی خود راپیدا میکند. وریزه کاریهای که به آن اضافه شده تشیخیص سرو بودن آن را مشکل میسازد. جز فالب مخروطی شکل چیزی به سرو نمیماند. با این همه بابه وجود آمدن نقش مایههای بتهای جدیدکه با پرشدن بطن سرو بانقش ونگارهای مختلف میباشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7