ارسالها: 24568
#2,721
Posted: 17 Jan 2017 14:36
دایره زنگی
- کارگردان پریسا بختآور
- تهیهکننده سیدجمال ساداتیان
- نویسنده اصغر فرهادی
- بازیگران باران کوثری
- مهران مدیری
- امین حیایی
- صابر ابر
- نیما شاهرخشاهی
- محمدرضا شریفینیا
- گوهر خیراندیش
- بهاره رهنما
- نیلوفر خوشخلق
- نگار فروزنده
- اکرم محمدی
- ملیکا شریفینیا
- امیر نوری
- اردشیر کاظمی
- شاهرخ سخایی
- محسن قاضی مرادی
- بهشاد شریفیان
- کیانوش گرامی
- آفرین چیتساز
- امید روحانی
- حامد بهداد
- مهدی پاکدل
- امیرحسین شاهپوری
- منصور شهبازی
- رامین راستاد
- موسیقی امیر توسلی
- فیلمبرداری مرتضی پورصمدی
- تدوین هایده صفییاری
- توزیعکننده هدایت فیلم
- تاریخهای انتشار
- ۲۹ اسفند ۱۳۸۶
- مدت زمان
- ۱۱۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
- فروش گیشه ۱٬۱۲۸٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان (تهران)
دایره زنگی نخستین فیلم سینمایی پریسا بختآور و به نویسندگی اصغر فرهادی ساخت سال ۱۳۸۶ است.
این فیلم پرفروشترین فیلم فروردین ۱۳۸۷ بود.
تهران جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تأمین کنند، شیرین جرأت ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,722
Posted: 17 Jan 2017 14:37
دایناسور
- کارگردان پرویز شیخ طادی
- تهیهکننده مجید اسماعیلی
- نویسنده پرویز شیخ طادی
- بازیگران خسرو شکیبایی
- جهانگیر الماسی
- میرطاهر مظلومی
- رؤیا افشار
- رضا فیض نوروزی
- فیلمبرداری اسماعیل آقاجانی
- تدوین محسن توکلی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۶
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
دایناسور (فیلم) فیلمی کمدی، دراما به کارگردانی و نویسندگی پرویز شیخ طادی ساختهٔ سال ۱۳۸۶ است.
این فیلم اجازه اکران در سینماهای ایران را نیافت و نسخه سینمای خانگی آن با سانسور شدید مواجه شد.
فیلم دایناسور، آخرین فیلم سینمایی است که خسرو شکیبایی در آن به ایفای نقش پرداخت.
دلایل حساسیت برانگیز بودن داستان فیلم :
فیلم دایناسور از بسیاری از نمادها استفاده کرده است که به طور مستقیم وغیر مستقیم به شرایط و مشکلات مردم و معضلات اجتماعی از جمله فقر، دزدی، بیکاری، فحشا، شکنجه، رشوه، اختلاف طبقاتی، فریب کاری و مذهب با دید کمدی اشاره میکند مثلاً در این فیلم گروهی مسلح وجود دارند که از هیچ ارگان و سازمانی هراس ندارند و مجاز به انجام هر کاری از جمله شکنجه و بازداشت مردم، هستند و بیشتر داستان فیلم در بانکی است که فاضلاب طبقه بالاییها بر سر و بدن طبقه پایینیها میریزد و گاهی این فاضلاب توسط کودکان خورده میشود.
در این فیلم به طور مستقیم از پستهای سازمانی نام برده و با آنها شوخی میشود که استفاده از نام آنها، در سینمای ایران معمول نیست، مثلاً معاون فرهنگی مجلس یا وزیر ارشاد یا رئیس جمهور.
مسئلهای که در این فیلم مشاهده و با آن شوخی میشود، کلماتی است که در جامعه سیاسی ایران بسیار شنیده میشود مثل ساده زیستی، دموکراسی، حقوق شهروندی، جامعه مدنی و غیره.
خلاصه داستان :
این فیلم دربارهٔ نویسندهای است که بچههایش را از دانشگاه به دلیل ندادن شهریه اخراج کردهاند و صاحب خانه، حکم تخلیه گرفته و چک بانکی که از تهیه کننده اش گرفته نقد نمیشود، وی تصمیم میگیرد که دست به اسلحه برده و چک را نقد کند.
استاد در حین مراجعه به بانک دو گروه را میبیند که با شعارهای جامعه مدنی قرمز/آبی مخملیه، با پرچمهای قرمز و آبی، با یکدیگر در گیر میشوند.
مردی را میبیند که طراح داخلی است ولی حاضر است هرکاری در مقابل دریافت جای خواب انجام دهد.
زنی را میبیند که به مستمندی تظاهر میکند تا از او سرقت کند و اسلحه وی رانیز میرباید و وی بعد از ورود به بانک متوجه قضیه شده و بازمیگردد و به زن سارق میگوید که من مامورم و اسلحه خود را پس میگیرد.
استاد بعد از ورود به بانک و نشان دادن اسلحه خود، با توجه به استفاده از ریش و سبیل مصنوعی برای استتار، توسط صندوق دار شناسایی شده و مورد تشویق مشتریان و کارمندان بانک قرار میگیرد و به پشت باجه میرود و مورد لطف رئیس بانک قرار میگیرد اما شریک ریس بانک که گویی رئیس حزب نیز است، وی را میبیند و به شریک خود میگوید که استاد کسی است که با قلم خود ما را مورد حمله قرار داده است و باید یک تنبیه حسابی شود.
در همین موقعیت که رئیس بانک در فکر است تصویری برای آنها فرستاده میشود که گویی متعلق به شخصی به نام دایناسور است، وی بزرگترین سارق بانک است که برای حفظ آبروی خود، عضو حزب نشده است! صندوق دار تصویر را میبیند و تصور میکند که وی همان استاد خوش نویس است.
همه به شدت وحشت میکنند به طوری که محافظ بانک پا به فرار میگذارد و استاد خوش نویس بعد از خستگی از تاخیرهای زیاد بانک، اسلحه خود را خارج میکند و در همین حال رئیس بانک شروع به مظلوم نمایی میکند و میگوید که من کارگرم!
در همین حین، پلیس حزب با نام پلیس مدنی، که ظاهراً گروهی مسلح و غیررسمی، برای حفظ منافع حزب است سر رسیده، مردم را میترساند و مورد ضرب و شتم قرار میدهد، استاد را دستگیر میکند و به مطبوعات خود خبر میدهد که در محل حاضر شوند.
به دنبال اثبات گناهکاری استاد، کارآگاه، با محکوم به اعدامی که وزن او به قدری زیاد است که طناب دار و عوامل اجرای حکم، توان بالا کشیدن او را ندارند! تماس گرفته و از وی نشانی جسمی دایناسور را میپرسد و وی به کاراگاه میگوید که دایناسور یک خال در کپل خود دارد.
در این قسمت فیلم استاد خوش نویس جملههایی را میگوید که گویا پیام فیلم است، وی میگوید 'چرا خبرنگاران از من فیلم میگیرند؟ چرا کسی به درد مردم نمیرسد؟ جوونها به جون همدیگرو افتادن، چرا کسی به اونها نمی رسه؟ از بالا دارن رو سر ما پی پی می کنن، زنم بیرون (بانک) یخ کرد، کشتی کشتی دارن میبرن'. کارآگاه، استاد را مجبور به لخت شدن میکند و نشان دایناسور را در بدن او مییابد ولی با گرفتن نام کتابهای او متوجه میشود که باید از او اعتراف بگیرد که دایناسور است ولی استاد با توجه به شکنجه شدن و تصویر برداری عریان از او، اعتراف نمیکند.
در همین حین گروهی عزادار وارد بانک شده و با قمه و تهدید، برای فرد فوت شده، از بانک وام میگیرند! استاد میخواهد که با این گروه از بانک فرار کند ولی موفق نمیشود.
استاد برای رهایی از شرایط بحرانی خود با فردی که وزیر نامیده میشود و احتمالاً وزیر ارشاد است، تماس میگیرد ولی وزیر وی را به خاطر نوشتن کتابهای لاشخورها در اوج و انقلاب مخملی، مورد ملامت قرار داده و به کارآگاه دستور میدهد که با وی به شدت برخورد کنند. استاد برای بار دوم با مشاور فرهنگی مجلس تماس میگیرد که گویا وی فردی بسیار مذهبی است و او نیز استاد را مطرب خطاب کرده و خواهان مجازات او میشود.
کارآگاه در این مرحله تصمیم میگیرد به زنان فاحشه که گویی همه او و رئیس بانک را میشناسند رشوه داده تا بگویند که با استاد رابطه دارند ولی آنها هم زیر بار نمیروند.
در بخش آخر، کارآگاه دوباره با محکوم به اعدام تماس می گید و نشانی میخواهد و او میگوید که دایناسور نمیتواند درمقابل موسیقی مقاومت کند و حتماً میرقصد. در حالی که همه آنها میرقصند، استاد نمیتواند برقصد و در همین حین کودک فقیر، بر قسمتی از ساختمان حزب ادرار میکند و ساختمان به دلیل فرسودگی و معایب فراوان، ترک خوره و متلاشی میشود و همه به جز رئیس حزب به بیرون از ساختمان فرار میکنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,723
Posted: 17 Jan 2017 14:37
در شهر خبری نیست، هست
- کارگردان سید رضا خطیبی
- تهیهکننده مصطفی شایسته
- نویسنده سید رضا خطیبی
- هادی حسیننژاد
- بازیگران محمدرضا شریفینیا
- فرهاد آئیش
- افسانه بایگان
- مرتضی ضرابی
- سعید پیردوست
- موسیقی فرزین قره گوزلو
- فیلمبرداری بهرام بدخشانی
- تدوین امیر خوب بخت
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۶
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
در شهر خبری نیست، هست فیلمی به کارگردانی سید رضا خطیبی و نویسندگی سید رضا خطیبی، هادی حسیننژاد ساختهٔ سال ۱۳۸۶ است.
خلاصه داستان :
- مريم زن پولداري است كه دو بار ازدواج كرده و شوهرانش مرده اند. مسافركشي به نام جواد او را به طور اتفاقي سوار مي كند و به منزلش مي رساند. پس از بازگشت، دو نفر به جواد حمله مي كنند، كتكش مي زنند و اتومبيلش را داغان مي كنند. جواد و دوست كله پزش اصغر براي گرفتن خسارت پيش پدر مريم مي روند و او آنها را به فرد ديگري معرفي مي كند. مقدم پور پدر پسر جواني است كه آدم هايش به اشتباه جواد را كتك زده بودند. او كه از پسرش بي خبر است، جواد و اصغر را مأمور مي كند تا او را بيابند و پاداش مناسبي بگيرند. از سوي ديگر جواد اسير توطئه اصغر مي شود و براي تلكه كردن مريم به سراغ او هم مي روند و خسارت مي گيرند. اين دو هم از سوي مقدم پور و هم از سوي مريم مأمور مي شوند تا نيما مقدم پور را پيدا كنند. دارودسته مقدم پور كه از دست جواد و اصغر به شدت دل خورند، از نقشه آنان آگاه مي شوند و دائماً جلوي پاي آنها سنگ مي اندازند اما دو رفيق پي مي برند كه همين دارودسته مقدم پور هستند كه نيما را گروگان گرفته اند. پدر مريم و پدر نيما پس از هماهنگي با پليس، پول مورد نظر گروگان گيرها را جور مي كنند و به جواد و اصغر مي دهند. اصغر به طور پنهاني با تبديل پولها به دو كيسه، درصدد است كه يكي از آنها را براي آزادي گروگان ها بدهد و آن يكي را خودش بردارد، اما پس از اينكه اولي را از بالاي پل به محل انتظار گروگان گيرها پرت مي كند، جواد پس از اختلاف نظر با او، آن يكي كيسه را هم پرت مي كند كه به طور تصادفي به كلنگ كارگري به نام چراغلي گير مي كند و او هم با آن پول به روستايش برمي گردد و با دختر مورد علاقه اش ازدواج مي كند. سرانجام مريم و نيما به وصال هم مي رسند و گروگان گيرها دستگير مي شوند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,724
Posted: 17 Jan 2017 14:38
در میان ابرها
- کارگردان روحالله حجازی
- تهیهکننده سعید سعدی
- نویسنده محمدرضا گوهری
- بازیگران الناز شاکردوست
- یونس غزالی
- رضا مختاری
- بهمن عیوق
- مالک حدپورسراج
- مهرداد ضیایی
- فرید کشکولی
- مهران امام بخش
- امیر سفیری
- سعید وکیلی
- مهدی ملاک
- نوید محمدزاده
- مجتبی دربندی
- احسان عاضدی
- حسین حیدری
- رئوف دلفی
- فیلمبرداری فرشاد محمدی
- مدت زمان
- ۹۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
در میان ابرها فیلمی به کارگردانی روحالله حجازی، تهیه کنندگی سعید سعدی و نویسندگی محمدرضا گوهری ساخته سال ۱۳۸۶ است
گاریها میتازند. بارها در مرز جابهجا میشوند و مسافران در تکاپوی رفتن. مالک، بار نورا را بر دوش دارد و انتظار میکشد تا او بیاید
جشنوارهها :
در میان ابرها در بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه نگاه اول - نخستین فیلم بلند فیلمساز، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کردهاست.
همچنین در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز در بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلمها، سیمرغ بلورین بهترین پوستر را نیز دریافت کردهاست.
این فیلم در دوازدهمین جشن خانه سینما تندیس بهترین بازیگر زن (الناز شاکردوست)، بهترین صدابرداری و بهترین چهره پردازی نیز را در سال ۱۳۸۷ کسب کردهاست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,725
Posted: 17 Jan 2017 14:39
دوشیزه باران
- کارگردان محمدعلی سلیمان تاش
- نویسنده محمدعلی سلیمان تاش
- بازیگران فرید بهنام
- خسرو شکیبایی
- جمشید مشایخی
- مارال فرجاد
- رامتین خداپناهی
- موسیقی رامین بهنا
- فیلمبرداری هوشنگ غفوری
- تدوین حسین غضنفری
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۶
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
دوشیزه باران فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمدعلی سلیمان تاش ساختهٔ سال ۱۳۸۶ است.
پسری به نام «سام» در سال آخر دانشگاه و در حال ارایه پایان نامه است که در این میان خانمی را می بیند که بعداً که پیگیری می کند متوجه می شود که «آناهیتا» دختر کوروش کبیر است که در قالبهای مختلف با روحش مواجه می شود....
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,726
Posted: 18 Jan 2017 20:20
دیوار
- کارگردان محمدعلی طالبی
- تهیهکننده هارون یشایائی
- نویسنده محمدعلی طالبی
- بازیگران گلشیفته فراهانی
- محمد کاسبی
- مهرداد صدیقیان
- آزیتا حاجیان
- ابراهیم آبادی
- محمد ابهری
- منوچهر آذری
- عباس جمشیدی فر
- موسیقی محمدرضا علیقلی
- فیلمبرداری حسین جعفریان
- تدوین حسن حسندوست
- توزیعکننده تصویر دنیای هنر
- مدت زمان
- ۸۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
دیوار عنوان فیلمی اجتماعی به کارگردانی و نویسندگی محمدعلی طالبی ساخته شده در سال ۱۳۸۶.
ستاره دختر بيست ساله اي است كه پس از مرگ پدرش ـ كه با موتورسواري روي ديوار مرگ گذران زندگي مي كرده ـ زندگي سخت و فقيرانه اي با مادرش اعظم و برادر كوچك ترش شهاب دارد. شهاب اكنون حرفه پدر را ادامه مي دهد اما به دليل بي علاقگي و ناشي بودن، مشتري چنداني ندارد و از همين رو محمود كه با پدر شهاب و ستاره شريك بود تصميم به بستن و تعطيلي ديوار مرگ مي گيرد و پس از افتادن شهاب از ديوار و شكستگي پايش، در اين امر راسخ تر مي شود. ستاره با اصرار زياد به محمود مي قبولاند كه خودش توانايي اين حرفه را دارد و پس از تمرين فراوان، كارش با استقبال فراوان مشتريان و رسانه ها روبرو مي شود. اعظم و شهاب پس از آنكه ماجرا را مي فهمند ابتدا او را از اين كار منع مي كنند اما با اصرار محمود قانع مي شوند؛ تا آنجا كه شهاب هم پس از بهبودي پايش، ستاره را در موتورسواري روي ديوار همراهي مي كند. استقبال از درخشش ستاره، برخي سرمايه گذاران را برمي انگيزد تا به او پيشنهاد كنند كارش را در خارج از كشور نيز عرضه كند. اما در آستانه عزيمت به خارج، ناگهان ديوار مرگ به حكم دادگاه توسط نيروي انتظامي تعطيل مي شود و علت اين تعطيلي نيز مسأله دار بودن موتورسواري يك دختر جوان اعلام مي شود. ستاره تلاش مي كند اين مانع را از سر راه بردارد اما به نتيجه نمي رسد. براي همين به راه حل تازه اي فكر مي كند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,727
Posted: 18 Jan 2017 20:21
رفیق بد
- کارگردان عباس احمدی مطلق
- تهیهکننده مجید مدرسی
- حمید مدرسی
- نویسنده ایرج طهماسب
- بازیگران ایرج طهماسب
- حمید جبلی
- هما روستا
- ژاله صامتی
- ریما رامینفر
- مهدی باطبی
- الناز حبیب پور
- محمد بحرانی
- موسیقی علیرضا کهندیری
- فیلمبرداری تورج اصلانی
- تدوین کاوه ایمانی
- مدت زمان
- ۹۳ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
رفیق بد فیلمی به کارگردانی عباس احمدی مطلق، نویسندگی ایرج طهماسب و تهیهکنندگی مجید مدرسی و حمید مدرسی ساخته سال ۱۳۸۶ است.
این فیلم در ۹ آبان ۱۳۸۶ در سینماهای ایران اکران شده است.
حبیب پس از سالها به ایران برمی گردد و سراغ دوست قدیمی اش عزیز که در یک آسایشگاه روانی بستری است، میرود. عزیز حرف نمیزند و حبیب را نمیشناسد. به توصیه پزشک، حبیب به تعریف ماجرای دوستی خود و عزیز در حضور او میپردازد.
جشنوارهها :
کاندیدا نمونه فیلم (آنونس) (میثم مولایی) در بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر - ۱۳۸۶
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,728
Posted: 18 Jan 2017 20:22
روی خط صفر
- کارگردان آرش قادری
- تهیهکننده رحمت اله محرابی
- نویسنده آرش قادری
- بازیگران رویا تیموریان
- سلیمه رنگزن
- نوید ابتدایی
- فاطمه امیری
- محمد عفراوی
- موسیقی فردین خلعتبری
- تدوین نازنین مفخم
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۶
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
روی خط صفر فیلمی به کارگردانی و نویسندگی آرش قادری ساختهٔ سال ۱۳۸۶ است.
چندين سال پس از پايان تهاجم رژيم بعثي عراق به ايران اسلامي، روي خط صفر مرزي، پيكر جسدي توسط زني كرد از زير خاك پيدا شده و به ستاد تفحص شهدا در تهران ارسال مي شود. پس از بررسي، رئيس ستاد با نشانه هاي شگفت انگيزي مواجه مي شود. در لباس به جا مانده از جسد مكشوفه، دو پلاك شناسايي ايراني و عراقي وجود دارد. پس از فراخواندن صاحبان احتمالي جسد، بين يك خانم دكتر ايراني و يك زن عراقي با دخترش درگيري هاي مختلفي براي تحويل گرفتن جسد رخ مي دهد. عاقبت پس از كش و قوس هاي نمايشي، در حاليكه رابطه حسنه اي بين دو خانواده شكل مي گيرد، مشخص مي شود كه جسد مربوط به يك عراقي است. سرانجام در حالي كه خانم دكتر و پسرش كمال مهمان نوازي را در حق زن عراقي و دخترش به جا مي آورند، خانواده عراقي با تحويل گرفتن جسد ايران را به مقصد كشورشان ترك مي كنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,729
Posted: 18 Jan 2017 20:22
ریسمان باز
- کارگردان مهرشاد کارخانی
- تهیهکننده حبیبالله کاسهساز
- نویسنده بابک پناهی
- مهرشاد کارخانی
- نازنین مفخم
- بازیگران پژمان بازغی
- بابک حمیدیان
- کرامت رودساز
- نرگس محمدی
- موسیقی ستار اورکی
- فیلمبرداری فرشاد محمدی
- تدوین شهرزاد پویا
- مدت زمان
- ۹۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
یسمان باز پس از گناه من دومین ساخته سینمایی مهرشاد کارخانی است.
دو جوان از قشر فرودست جامعه که در کشتارگاه کار میکنند، مامور میشوند تا گاوی را به یک قصابی در محلهای اشرافی برسانند...
سفر طولانی و پر فراز و نشیب میکائیل و عسگر، از فقیرترین نقاط جنوب تهران آغاز شده، با عبور از مرکز سنتی و پر ازدحام شهر، وارد فضای بزرگراههای پیچیده تهران میشود و این دو خیره به نمادهای نوینی چون برج میلاد، در نهایت خود را به محله مرفه نشین شهرک غرب میرسانند..این ماموریت ناخواسته آنها را با چهرهای تازه از زندگی شهری در تهران و تفاوتهای بنیادین آنها با جوانان هم نسل خود آشنا میسازد. تفاوتها تنها در چهره و لباس میکائیل و عسگر در قیاس با هم سن و سالانشان در شهرک غرب نیست. حتی وانت قراضه آنها در تقابل با خودروهای رنگانگ و آخرین مدل جوانان بالای شهری و غریبه بودن آن دو در حالی که گاوی را به دنبال خود میکشند، در مقابل سگهایی که جوانان طبقه فرادست همراه خود دارند، نشانگر شکاف طبقاتی روزافزونی است که اهالی این شهر بزرگ را از یکدیگر دور و دورتر میکند.در نگاه اول، زندگی تلخ و محنت بار دو جوان فقیر که ناچارند گاوی را به شمال شهر برسانند، ایدهای تکراری، نخ نما و کلیشهای به نظر میرسد، اما فیلمساز به ویژه در مرحله اجرا، با مهارت این موقعیت فاقد فراز و نشیبهای دراماتیک را برای تماشاگر دیدنی و کنجکاوی برانگیز میکند.ریسمان باز به ویژه در یک سوم آغازین که داستان در کشتارگاه و حوالی آن میگذرد، فیلمی خشن و اندکی آزار دهنده به نظر میرسد اما با آغاز سفر طولانی قهرمانان قصه همراه با گاو، جذابیتهای تازهای بر پیکره داستان و فیلم افزوده میشود.ابتدا خرده داستان فرعی دختر دانشجو، تصادفش و همراهی اجباری او با میکائیل و عسگر تا بیمارستان را داریم. خرده داستانی که با جا گذاشتن عمدی گوشی تلفن همراه در وانت، ذهن تماشاگر را با خود درگیر میسازد و برای جلوگیری از درگیر کلیشهها شدن به سرانجام روشنی نمیرسد.پس از آن رو در رویی بی واسطه دو جوان با بخشی از جامعهاست که کمتر آن را دیدهاند و شاید به مانند عسگر، کوچکترین تصوری هم از آن ندارند. تا به سکانس فرار گاو و تعقیب و گریزش با شهروندان و ذبح آن از سر ناچاری برسیم و آن نگاه خسته و ناامید دو جوان به غروب آفتاب در پس برج میلاد که در این فیلم به نمادی از تضاد سنت و مدرنیته در چارچوب زندگی شهری بدل شدهاست
بازیگران :
یکی از مواردی که بر جذابیتهای این فیلم ساده و شریف میافزاید، بازی درخشان دو بازیگر اصلی آن است. پژمان بازغی در نقش میکائیل- جوانی تهی دست که به سختی وانتی به طور قسطی خریده و با آن در کشتارگاه کار میکند- بی شک بهترین بازی کارنامه هنری خود تا آن زمان را ارائه میدهد.
بابک حمیدیان نیز در قالب شخصیت عسگر- جوان ساده دل شهرستانی که همراه و دستیار میکائیل است- به خوبی جاافتاده و ایفای نقشی باورپذیر و قابل تامل دارد. حضور گرم و شیرین این دو، بی آنکه به لودگی و یا اغراق منجر شود، بخشی از بار جذابیتهای فیلم را به دوش میکشد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,730
Posted: 18 Jan 2017 20:23
زمانی برای دوست داشتن
- کارگردان ابراهیم فروزش
- تهیهکننده علیرضا سبطاحمدی
- نویسنده حسین لعلی
- بازیگران محسن تنابنده
- نگین صدق گویا
- بهناز جعفری
- رضا شمسایی
- محراب رضایی
- علی شادمان
- موسیقی محمد محمدعلي
- فیلمبرداری تورج اصلانی
- تدوین بهرام دهقانی
- مدت زمان
- ۹۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
زمانی برای دوست داشتن فیلمی به کارگردانی ابراهیم فروزش و نویسندگی حسین لعلی ساخته سال ۱۳۸۶ است.
قصه این فیلم ارزشی و زیبا درباره کودکی معلول و استثنایی است که درکنار پدر و مادر و برادر کوچکش زندگی می کند. تلاش این کودک برای برقراری ارتباط با اطرافیان خود به خصوص اعضا اصلی خانوادهاش شرایط و موقعیتهای مختلفی را در زندگی این افراد به وجود میآورد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند