ارسالها: 24568
#891
Posted: 11 Dec 2015 20:10
آب توبه
- کارگردان : محمدرضا فاضلی
- تهیهکننده : علی درویش
- منصور سپهرنیا
- محمدرضا فاضلی
- نویسنده : فریدون گله
- بازیگران : محمدرضا فاضلی
- شهناز تهرانی
- نوشآفرین
- یداله شیراندامی
- منصور سپهرنیا
- موسیقی : حسین واثقی
- فیلمبرداری : کمال مطیعی
- تدوین : محمدرضا فاضلی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۹۳دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آب توبه فیلمی به کارگردانی محمدرضا فاضلی و نویسندگی فریدون گله ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
اهالي محله در يزد از سوي قاسم باج خور مورد آزار و اذيت قرار مي گيرند، تا اين كه حبيب و طاهر، قاسم را وادار مي كنند تا رويه اش را تغيير دهد. يك شب حبيب در محله اي بدنام با شيرين، كه دوست قاسم است، آشنا مي شود و به او پيشنهاد مي كند كه اگر توبه كند او را به عقد خود درآورد. حبيب شيرين را به مشهد مي برد و خواهرش مريم را به طاهر مي سپارد. قاسم، كه كينه طاهر را به دل دارد از مريم هتك حيثيت مي كند. نانواي محل كه شاهد ماجرا است، سكوت مي كند و طاهر براي حفظ حيثيت خود و دوستش مريم را به عقد خود در مي آورد. نوچه هاي قاسم شايع مي كنند كه طاهر پس از اغفال مريم او را به عقد خود در آورده است. آن ها براي آن كه زبان نانوا را بسته نگه دارند او را در اتاقكي حبس مي كنند. حبيب به قصد انتقام به يزد باز مي گردد؛ اما معتمدان محل براي جلوگيري از خونريزي او و طاهر را وامي دارند كه در گود زورخانه رو در روي هم قرار بگيرند. قبل از آغاز مبارزه نانوا با پيكري مجروح مي گريزد و با كمك شيرين خود را به زورخانه مي رساند و حقيقت را برملا مي كند. حبيب و طاهر به تعقيب قاسم مي روند و سرانجام او را به مأموران پليس مي سپارند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#892
Posted: 11 Dec 2015 20:11
آقا رضای گل
- کارگردان : مهدی رئیس فیروز
- تهیهکننده : ایرج رحیم زاده
- نویسنده : احمد نجیب زاده
- بازیگران : رضا بیک ایمانوردی
- شورانگیز طباطبایی
- علی میری
- نادیا
- دیانا
- فیلمبرداری : اسماعیل دین محمدی
- تدوین : اسماعیل دین محمدی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آقا رضای گل فیلمی به کارگردانی مهدی رئیس فیروز و نویسندگی احمد نجیب زاده ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
رضا (رضا بيك ايمانوردي) راننده ي رئيس يك شركت ورشكسته است. دارا (علي اكبر مهدوي فر)، رئيس شركت، با كارشكني هاي معاونش (محمد موسوي) به زندان مي افتد. دارا از رضا مي خواهد كه مانع بدنامي او شود. دختر رئيس يك شركت اروپايي (شورانگيز طباطبائي) در صدد سفر به ايران و عقد قرارداد با دارا است. رضا نقش دارا را ايفا مي كند، و به كمك نامزدش (ناديا)، كه رقاصه ي كافه است، كارشكني هاي معاون شركت را خنثي مي كند، و پس از آزادي دارا امكان عقد قرارداد دارا با دختر فرنگي را فراهم مي سازد. رضا به معاونت شركت گمارده مي شود و با نامزدش پيمان زناشوئي مي بندد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#893
Posted: 11 Dec 2015 20:11
آقا مهدی وارد میشود
- کارگردان : مهدی ژورک
- تهیهکننده : مهدی ژورک
- نویسنده : رضا عقیلی
- بازیگران : ناصر ملک مطیعی
- مرجان
- احمد معینی
- زهره
- حسن رضایی
- فیلمبرداری : رضا بانکی
- تدوین : مهدی ژورک
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۹۸دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آقا مهدی وارد میشود فیلمی به کارگردانی مهدی ژورک و نویسندگی رضا عقیلی ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
آقا مهدي (ناصر ملك مطيعي) با پروين (مرجان)، سرپرست پرورشگاه، ازدواج مي كند. پروين بيش از اين همسر اصغر، برادر مهدي، بوده و مهدي از اين موضوع بي اطلاع است و فقط مي داند كه رقاصه اي باعث كشته شدن برادرش شده است. پروين كه از اصغر صاحب فرزند پسري است گذشته اش را از مهدي پنهان مي كند، تا اين كه جعفر (حسن رضائي) خبر مي آورد كه هاشم (احمد معيني)، قاتل اصغر، از زندان آزاد شده است. هاشم كه از موضوع با اطلاع است از پروين اخاذي مي كند، و پروين از دخل مهدي پول را تأمين مي كند. مهدي ابتدا به شاگرد حجره اش علي (مرتضي عقيلي) شك مي برد، و بعد به دليل غيبت هاي پروين او را زير نظر مي گيرد، و گمان مي كند كه پروين به او خيانت مي كند. مهدي هاشم و پروين را مجروح مي كند و به تصور اين كه آن دو كشته شده اند حجره اش را به علي مي سپارد و متواري مي شود. هاشم پروين را به كاباره مي كشاند، و علي پس از ديدن پروين مهدي را مي يابد و آن دو پس از درگيري با هاشم پروين و فرزندش را به خانه باز مي گردانند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#894
Posted: 11 Dec 2015 20:12
ابرمرد
- کارگردان : داوود اسماعیلی
- تهیهکننده : جمشید شیبانی
- نویسنده : داوود اسماعیلی
- بازیگران : ناصر ملک مطیعی
- آرام
- حسین گیل
- طاهره غفاری
- نرسی کرکیا
- فیلمبرداری : حمید مجتهدی
- تدوین : حمید مجتهدی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۹۵دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
ابرمرد (فیلم) فیلمی به کارگردانی و نویسندگی داوود اسماعیلی ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
حسين فري و رضا كلك انداز مرتكب قتل مي شوند و با شهادت فخري شريك شان مسلم را به زندان مي اندازند. آن دو حاضر نمي شوند سهم قمارخانه ي مشتركشان را به شمسي، همسر مسلم، كه با پدر و مادر مسلم زندگي مي كند، بپردازند. مسلم با ارسال نامه اي به دوست قديمي اش كريم آباداني او را به كمك مي طلبد. كريم با حسين فري و رضا كلك انداز درمي افتد و از فخري مي خواهد كه شهادت دروغش را پس بگيرد. حسين و رضا فخري را تهديد مي كنند و كريم را زخمي مي كنند. شمسي از كريم پرستاري و به او علاقمند مي شود و نفرت پدر و مادر مسلم را برمي انگيزد. شمسي براي آنكه شوهرش در حبس بماند از حسين مي خواهد كه فخري را از بين ببرد. رضا با شكايت كريم به حبس مي افتد و حسين شمسي را گروگان مي گيرد. با شهادت فخري مسلم آزاد مي شود، و پدر و مادرش او را نسبت به همسرش بدبين مي كنند؛ اما فخري مسلم را از سوءتفاهم درمي آورد، و مسلم به كمك كريم مي شتابد و همسرش را نجات مي دهند. كريم و فخري به آبادان برمي گردند و مسلم و شمسي زندگي جديدي را آغاز مي كنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#895
Posted: 11 Dec 2015 20:13
اسرار گنج دره جنی
- کارگردان : ابراهیم گلستان
- تهیهکنند ه ابراهیم گلستان
- نویسنده فیلمنامه: ابراهیم گلستان
- بازیگران : پرویز صیاد
- مری آپیک
- شهناز تهرانی
- محمود بهرامی
- صادق بهرامی
- جهانگیر فروهر
- لرتا
- مهدی فخیم زاده
- عنایت بخشی
- باقر صحرارودی
- کشور ایران
اسرار گنج دره جنی فیلمی است ایرانی ساخته ابراهیم گلستان. وی در سال ۱۳۵۳ کتابی نیز به همین نام بر اساس آن فیلم نوشتهاست. فیلم کنایات مکرری به روحیه مدرنیزاسیون آمرانه شاه و روند نوسازی سطحی او دارد. کارگردان که از مشکلدار بودن موضوع آگاه بود و امکان توقیف فیلم را میداد، از مجموعه بازیگران فیلمهای صمدآقا استفاده کرد و با دادن ظاهری کمیک آن را به اکران رسانید. این فیلم پس از دو هفته از پرده پایین آمد و دیگر هرگز به نمایش عمومی درنیامد. جشنهای دوهزار و پانصد ساله و قراردادهای خارجی ایران در زمان سلطنت محمدرضا شاه به طور نمادین در این فیلم به نمایش آمده و زیر تیغ نقد گلستان قرار گرفته است.
داستان از آنجا شروع میشود که گروهی مهندس نقشهبردار مشغول عملیات نقشهبرداری زمینی در منطقهای کوهستانی جهت راهسازی هستند که در دستگاه دیدیاب یکی از آنان مردی روستایی با گاوش مشغول شخم زدن زمین دیده میشود. مرد روستایی (با بازی پرویز صیاد) هنگام شخم زمین، در حفرهای گنجی شایان پیدا میکند. او به خانه میرود و میخواهد به یمن یافتن گنج، گاوش را - تنها سرمایه قبلیاش- برای روستاییان قربانی کند. زنش بیخبر از ماجرای گنج گمان میکند که او دیوانه شده و دست به دامن دوستان و اقوام میشود؛ آنها وقتی سر میرسند که مرد، گاو را سر بریده است. جمعیت خشمگین به دنبال زن مرد روستایی را کتک میزنند و گاو را نیز با خود میبرند. زن نیز همراه پسرش به خانه برادرش میرود.مرد تصمیم میگیرد پنهانی و اندک اندک، گنج را به پول تبدیل کند. او که به پول زیادی رسیده در پی فراهم کردن زندگی مجللی برای خود، به حیف و میل آن میپردازد و اموالی میخرد که کاربردی برایش ندارند. مرد هر آنچه را یافته، از طلا و جواهرات، کمکمک به شهر میبرد و به عتیقهخری میفروشد. عتیقهچی موضوع را با زن خود در میان میگذارد. زرگر و همسرش تصمیم میگیرند تمام گنج مرد روستایی را یافته و خود صاحب آن شوند؛ او را به خانهشان دعوت میکنند و پذیرایی مفصلی میکنند. ایشان مرد روستایی را تشویق میکنند که اکنون که وضع مالی مرد روستایی تغییر کرده او با زنی شهری ازدواج کند. آنها به دختری که کلفتشان است (با بازی شهناز تهرانی)، آموزش میدهند تا برای مرد دلبری کند. کلفت نقش خود را خوب بازی میکند و دل مرد روستایی را میبرد. مرد روستایی باور میکند که زن زرگر، زرگر و کلفتشان خیرخواه او هستند. زن زرگر به مرد روستایی یاد میدهد که چگونه لباس بپوشد و کجاها برود و چگونه خرید کند. اما در عمل، خود درصدی از پولی که او برای خرید میپردازد را به چنگ میآورد.مرد روستایی در ظاهرهیبت شهریها را پیدا کرده اما تصمیمش این است تا به ده برگردد، و از روستاییانی که کتکش زدهاند زهرچشمی بگیرد. وی به این فکر میافتد که خانهاش را نوسازی کند و در آن اشیاء شیک و لوکس بگذارد و به هم ولایتیهایش خودی نشان بدهد و فخر بفروشد. برای این کار جوانکی هنردوست و معتاد که از اقوام زن زرگر است به کمکش میآید.از سوی دیگرقهوهچی بین راهی (با بازی محمود بهرامی)، به سفرهای متعدد مرد روستایی به تهران شک میکند و دنبال این است تا بداند که وی چرا به دفعات به شهر میرود و باز میگردد. قهوهچی به پرس و جو از احوال مرد روستایی در روستا میپردازد اما چیزی دستگیرش نمیشود. ژاندارم منطقه به قهوهچی و رفتارش مشکوک میشود و تصور میکند که او مشغول قاچاق مواد مخدر است. از معلم ده که زینال پور نام دارد میخواهد زاغ سیاه قهوهچی را چوب بزند اما معلم ادعای شرف و حیثیت کرده و از انجام این کار شانه خالی میکند. سپس برای کسب خبر دست به دامن برادر زن مرد روستایی میشود ولی او هم جوابش میکند.مرد روستایی بی خبر از این همه دسیسه با بسیاری خریدهای لوکسش وارد ده میشود. آنها را در خانه جا میدهد و از معلم ده، زینال پور، که حالا نام فامیلش را به اصرار مرد روستایی به لشکویی (جایی که معلم در آن جا به دنیا آمده) تغییر داده، میخواهد که خانه را نیز بازسازی کند. معلم به طرز خنده آوری بنای قدیمی را سرهم بندی میکند و برای او عمارت و باغی نیز سرهم میکند. در نهایت محیطی مهیا میشود که هیچ جایش به جای دیگر نمیخورد. خانه و باغ پر از مجسمههای لوکس است.مرد روستایی دستور میدهد دور باغش را حصار و سیمخاردار بکشند تا مردم ده نتوانند وارد خانهاش بشوند و در محوطهای وسیع جشن عروسی مفصلی میگیرد و زن جدید، که همان کلفت خانه زرگر باشد، را به خانه میآورد. همسر اول مرد نیز غمگین و ناراحت به زور در جشن عروسی هوویش شرکت میکند.هیچکدام از مردم ده در جشن عروسی حضور ندارند و خبرندارند که مرد روستایی چگونه به این ثروت رسیده است. در این جشن بریز و بپاش زیادی دیده میشود. غذاهای ایرانی و خارجی سرو میشود و میهمانانی از شهر به چشم میخورند.چند روز بعد از عروسی، نقاشی به راهنمایی معلم به ده میآید تا تصویری از نوعروس و داماد بکشد. اما در حین کشیدن تصویر لرزهای ناشی از انفجارهای راهسازان خانهای که از پای بست ویران بوده را به ویرانی کامل میکشد و همه چیز از بین میرود. مرد روستایی از معلم ده گله میکند که چرا برای او خانه خوبی نساخته است.قبل از وقوع انفجار زرگر، قهوهچی، کدخدای ده، و ژاندارم حفره گنج را یافتهاند و به وجود گنج آگاهی پیدا کردهاند. اما همگی در پی زدوخوردهایی و در نهایت وقوع انفجار زیر زمین و در حفره گنج مدفون میشوند.پس از انفجار و از بین رفتن عمارت پوشالی مرد روستایی، همسر سابق مرد، همسرجدید، زن زرگر، نقاش و معلم که حالا سر و سری با زرگر دارد بار خودشان را به سوی شهر میبندند و مرد روستایی را تنها میگذارند. مرد روستایی اندکی بعد درمی یابد که حفره گنجش مسدود شده و دیگر نمیتواند به آن دسترسی پیدا کند. کسی هنوز نمیداند که قهوه چی، زرگر، ژاندارم و کدخدا از بین رفتهاند.مرد روستایی تنها ماندهاست و همه چیز مانند خواب و خیالی به نظر میرسد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#896
Posted: 11 Dec 2015 20:14
الکی خوش
- کارگردان : اسماعیل پورسعید
- تهیهکننده : خسرو تسلیمی
- رضا نورسته فر
- محمود زریباف
- نویسنده : احمد نجیب زاده
- بازیگران : رضا بیک ایمانوردی
- منوچهر وثوق
- نوشآفرین
- شهناز
- امیرحسین خان شهری
- موسیقی : حسین واثقی
- تدوین : اسماعیل پورسعید
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۰۹دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
الکی خوش فیلمی به کارگردانی اسماعیل پورسعید و نویسندگی احمد نجیب زاده ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
مريم (نوش آفرين) پس از مرگ پدرش با توطئه ي عمو (علي اكبر مهدي فر) و دختر عمويش نازي (شهناز) ثروت پدري و نامزدش پرويز (اميرحسين خان شهري) را از دست مي دهد. مريم از برادرش علي (فرهاد حميدي) ياري مي طلبد؛ اما علي بر اثر تصادف گرفتار مي شود و از دوست صميمي اش رضا (رضا بيك ايمانوردي) مي خواهد كه به كمك خو.اهر و مادرش (مليحه نصيري) برود. آن دو از خانه ي عمو رانده مي شوند و پس از مدتي مادر او فوت مي كند. رضا با كف زني وسايل راحتي مريم را فراهم مي كند. رضا كه مي داند مريم در پي همسري است كه از پرويز مقام و موقعيت بالاتري داشته باشد او را با دوست متمولش نادر (منوچهر وثوق) آشنا مي كند. رضا به كمك نادر ثروت مريم را از عمويش بازپس مي گيرد و به او باز مي گردانند. پس از آن مريم و نادر پاي سفره عقد مي نشينند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#897
Posted: 11 Dec 2015 20:14
اوستا کریم نوکرتیم
- کارگردان : محمود کوشان
- تهیهکننده : اسماعیل کوشان
- نویسنده : پرویز خطیبی
- بازیگران : ناصر ملک مطیعی
- شورانگیز طباطبایی
- مرتضی عقیلی
- حمیده خیرآبادی
- رکسانا
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
اوستا کریم نوکرتیم فیلمی به کارگردانی محمود کوشان و نویسندگی پرویز خطیبی ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
مهدي (ناصر ملك مطيعي) و دوستش علي (مرتضي عقيلي) از سفر فرنگ باز مي گردند. دوستانشان براي خوش آمدگويي آن دو را به كاباره اي مي برند. مهدي با رقاصه اي به نام نازي (شورانگيز طباطبائي) آشنا مي شود و همان شب او را از دست چند جوان شرور نجات مي دهد، و به تدريج به او علاقه مند مي شود و به رغم ناخرسندي مادرش (نادره) با او قرار ازدواج مي گذارد. سهراب (منوچهر حامدي)، صاحب كاباره، مزاحم نازي مي شود و مهدي كاباره را قُرق مي كند و با تهديد از سهراب مي خواهد كه مانع سعادت نازي نشود. نازي دختر كوچكي به نام ناهيد (طاووس) دارد كه خاله اش (فرخ لقا هوشمند) از او پرستاري مي كند و مهدي از وجود او بي اطلاع است. روزي كه نازي به ديدار فرزندش رفته مهدي به غيبت او بدگمان مي شود و تصميم به ترك نازي مي گيرد. او كه بنگاه حمل و نقل دارد چند روزي با علي به اصفهان مي رود و در غيبت آن دو سهراب مزاحم نازي مي شود. با بازگشت مهدي و علي پري، همكار نازي، سراغ مهدي مي رود و ماجراي زندگي نازي و دخترش ناهيد را براي او بازگو مي كند. مهدي و علي سراغ سهراب مي روند و پس از مرافعه با او نازي و دخترش را به خانه مي برند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#898
Posted: 11 Dec 2015 20:15
این دست کجه
- کارگردان : مهدی رئیس فیروز
- تهیهکننده : محمدرضا شیبانی
- نویسنده : احمد نجیب زاده
- بازیگران : رضا بیک ایمانوردی
- منوچهر وثوق
- شورانگیز طباطبایی
- علی میری
- شهرام ثمینی پور
- موسیقی : گالوست گورکیان
- فیلمبرداری : حسین قاسمی وند
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۸۸دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
این دست کجه فیلمی به کارگردانی مهدی رئیس فیروز و نویسندگی احمد نجیب زاده ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
رضا (رضا بيك ايمانوردي) و گل آقا (سيدعلي ميري) از كودكي با هم دوست هستند. رضا كمك مي كند تا گل آقا به تحصيلاتش ادامه بدهد. سال ها مي گذرد و رضا سارق مي شود و گل آقا درجه دار پليس. رضا چند بار به دست گل آقا دستگير و روانه ي زندان مي شود، تا اين كه عاقبت رضا موقع دزدي با دختري به نام زري (شورانگيز طباطبائي) و برادرش شهرام (شهرام ثميني پور) آشنا مي شود و به آن دو كمك مي كند. جمال، صاحبخانه ي زري او را اغفال مي كند و پايش را به كاباره مي كشاند. روزي زري جمال را مضروب مي كند و اسكندر، صاحب كاباره، شايع مي كند كه زري جمال را به قتل رسانده و به عنوان حق سكوت او را به همكاري وا مي دارد. تا اين كه جسد جمال توسط پليس كشف مي شود و زري به عنوان قاتل در مظان اتهام قرار مي گيرد. رضا به كمك يكي از كاركنان كاباره پرده از راز قتل جمال برمي دارد و اسكندر دستگير مي شود. يكي از هم بندهاي رضا به نام علي (منوچهر وثوق) از زندان آزاد مي شود و پس از آشنايي با زري به او ابراز علاقه مي كند و رضا براي خوشبختي آن دو پاي خود را از زندگي آنها كنار مي كشد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#899
Posted: 11 Dec 2015 20:16
بزن بریم دزدی
- کارگردان : داریوش کوشان
- تهیهکننده : اسماعیل کوشان
- نویسنده : پرویز خطیبی
- بازیگران : عارف
- آرام
- علی میری
- اصغر سمسارزاده
- رضا شفیع
- تدوین : قدرت اله احسانی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۱۵دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
بزن بریم دزدی فیلمی به کارگردانی داریوش کوشان و نویسندگی پرویز خطیبی ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
اميرناصر (عارف)، كه با فاطي، دختر پاسباني، قرار ازدواج گذاشته، به ليلي (آرام)، دختر احسان زادگان، ميليونر معروف، دل مي بندد. احسان زادگان براي همسري دخترش برادرزاده اش جمشيد (جمشيد مهرداد) را در نظر گرفته است؛ اما جمشيد با كمك جمال (سيدعلي ميري)، نوكر خانه ي احسان زادگان، درصدد قتل عمويش است. آن دو بهانه مي كنند كه احسان زادگان بيمار است و از اصغر دكتر (اصغر سمسارزاده) براي مداواي او ياري مي جويند، كه خود فردي بيمار و رواني است. احسان زادگان مي گريزد، و به خانه ي امير ناصر مي رود. همان شب حسين سيبيل (رضا آقاجاني)، پدر اميرناصر، از احسان زادگان مقداري پول مطالبه مي كند كه از گاوصندوق خانه اش برمي دارد، اما امير ناصر از احسان زادگان مي خواهد كه پول ها را به گاو صندوق برگرداند. جمشيد و جمال پول هاي گاوصندوق را مي ربايند و اميرناصر را متهم به سرقت مي كنند. جمشيد مردي را اجير مي كند تا اميرناصر را از سر راه او بردارد. مرد با امير ناصر آشنا درمي آيد و موضوع را به او اطلاع مي دهد. با كمك اميرناصر و آقا جمال جمشيد به دام مي افتد و راه ازدواج اميرناصر و ليلي باز مي شود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#900
Posted: 11 Dec 2015 20:16
بنده خدا
- کارگردان : رضا صفایی
- تهیهکننده : منوچهر صادق پور
- نویسنده : منوچهر کی مرام
- بازیگران : نعمت اله آغاسی آزموده
- هاله
- حسین گیل
- طاهره غفاری
- محمدتقی کهنمویی
- موسیقی : آرشام قهرمانیان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۰۴دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
بنده خدا فیلمی به کارگردانی رضا صفایی و نویسندگی منوچهر کی مرام ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
نعمت (نعمت الله آغاسي) چوپان فقيري است كه تصميم دارد با ستاره (هاله) ازدواج كند. قاچاقچي خبيثي به نام جاسم (حسين گيل) ـ كه توبا (آرزو غفاري)، خواهر نعمت را اغفال كرده ـ ستاره را مي ربايد و نعمت با او درگير شده و او را به شدت مضروب مي كند. جاسم به تلافي، نعمت را در جريان سرقتي ساختگي فرار مي دهد و او را روانه زندان مي كند. مادر نعمت فوت مي كند و ستاره و توبا به كوير مي گريزند. توبا فرزند خود را به دنيا مي آورد و به ستاره مي سپارد و ناپديد مي شود. نعمت پس از آزادي در كاباره اي به عنوان خواننده مشغول كار مي شود و پس از كسب شهرت به زادگاهش باز مي گردد. شايع است كه ستاره به او خيانت كرده و به همين دليل نعمت مورد بي مهري اهالي زادگاهش قرار مي گيرد. او كه مصمم به كشتن ستاره است با توبا مواجه مي شود كه حقيقت را براي وي فاش مي كند. توبا از شدت خشم جاسم را به قتل مي رساند و روانه زندان مي شود. نعمت و ستاره پيمان زناشويي مي بندند و سرپرستي فرزند توبا را به عهده مي گيرند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند