ارسالها: 24568
#921
Posted: 12 Dec 2015 01:28
صمد آرتیست میشود
- کارگردان : پرویز صیاد
- تهیهکننده : پرویز صیاد
- نویسنده : پرویز صیاد
- بازیگران : پرویز صیاد
- مینو شفیع
- طوطی سلیمی
- حسین امیرفضلی
- محمد اسکندری
- موسیقی : بابک افشار
- تدوین : فرح مهدابی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۲۱دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
صمد آرتیست میشود فیلمی به کارگردانی و نویسندگی پرویز صیاد ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
يك گروه فيلمبرداري به روستاي محل سكونت صمد (پرويز صياد) مي روند. هنرپيشه ي اصلي گروه بر اثر مشاجره با كارگردان (عنايت بخشي) محل را ترك مي كند و كارگردان براي ادامه ي كار از اهالي روستا تقاضاي كمك مي كند. كدخدا (رضا هوشمند) و مشهدي باقر (حسين اميرفضلي) به عنوان تهيه كننده و عين الله باقرزاده (حسن رضياني)، فرزند مشهدي باقر به عنوان هنرپيشه ي اصلي انتخاب مي شوند. صمد مزاحم اجراي فيلم برداري است، و كارگردان براي خلاص شدن از دست صمد او را مسبب باردار شدن بازيگر زن فيلم (طوطي سليمي) معرفي مي كند. افراد گروه اهالي روستا، و در رأس همه مشهدي باقر و كدخدا، را سركيسه مي كنند و از روستا مي گريزند. سركار استوار (عبدالعلي همايون)، كه پي مي برد اعضاي گروه فيلمبرداري آدم هاي شارلاتان و بي كاره اي هستند، به تعقيب آن ها مي پردازد و همگي را به دام مي اندازد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#922
Posted: 12 Dec 2015 01:29
عروس پابرهنه
- کارگردان سیامک یاسمی
- تهیهکننده : احمد گنجی زاده
- نویسنده : سیامک یاسمی
- بازیگران : رضا بیک ایمانوردی
- جمیله
- علی میری
- حمیده خیرآبادی
- زهره
- موسیقی : روبیک منصوری
- فیلمبرداری : حمید مجتهدی
- تدوین : حمید مجتهدی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۱۹دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
عروس پابرهنه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سیامک یاسمی ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
با فوت اخترالملوك ثروتش به فريده (جميله) مي رسد كه بيست سال پيش گم شده است. طبق وصيت نامه اگر فريده تا يك ماه پس از مرگ اختر الملوك پيدا نشود ثروت او به محسن (نعمت الله پيشوائيان)، برادر اخترالملوك، خواهد رسيد. جستجو از جانب لطفعلي خان، وكيل اخترالملوك، آغاز مي شود، و او گلنار (جميله)، دختر كولي آوازه خواني، را كه شباهت زيادي به فريده دارد، به جاي فريده معرفي مي كند. محسن و هم دستش حبيب، كه صاحب كافه اي است، در صدد قتل گلنار/ فريده برمي آيند؛ اما جواني به نام حسين (رضا بيك ايمانوردي) او را نجات مي دهد. فرهاد، نامزد فريده، در فرنگ است و عوامل حبيب حسن را كه نيازمند پول مداواي مادرش است اجير مي كنند تا نقش فرهاد را بازي كند و پس از ازدواج با فريده ثروت او را به چنگ آورد. عوامل حبيب فرهاد را حبس مي كنند و حسن او را نجات مي دهد، و به مراسم ازدواجش با گلنار/فريده مي آورد. پدر خوانده ي گلنار فاش مي كند كه گلنار همان فريده است كه او بيست سال پيش او را ربوده و بزرگ كرده است. سرانجام با برملاشدن توطئه هاي محسن و حبيب، محسن و گلنار/فريده ازدواج مي كنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#923
Posted: 12 Dec 2015 01:29
غریبه و مه
- کارگردان : بهرام بیضایی
- نویسنده : بهرام بیضایی
- بازیگران : پروانه معصومی،
- خسرو شجاعزاده،
- منوچهر فرید، عصمت صفوی،
- ولی شیراندامی،
- سامی تحصنی، رضا یاقوتی
- موسیقی (انتخابی) بهرام بیضایی
- فیلمبرداری : مهرداد فخیمی، پرویز ملکزاده
- تدوین : بهرام بیضایی
- شرکت
- تولید
- شرکت سینما تئاتر رکس
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۴۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
غریبه و مه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی است که در سال ۱۳۵۳ ساخته شد.
خلاصه داستان
در یک آبادی پرتافتادهٔ کنار دریا در شمال، اهالی محل قایقی را میبینند که به سوی ساحل پیش میآید. قایق را از آب میگیرند و در آن مردی زخمخورده مییابند که نامش «آیت»(خسرو شجاعزاده) است و نمیداند چه بر سرش آمده است. فقط به یاد میآورد که افراد ناشناسی بر سرش ریخته بودهاند و او توانسته بگریزد. آیت در آبادی میماند و سعی میکند خود را بشناسد و بداند از کجا آمده است؛ اما همواره نگران است که ممکن است افراد ناشناسی که زخمیاش کردهاند او را بازیابند. زنی به نام «رعنا»(پروانه معصومی) که دریا شوهرش را به کام مرگ کشیده و پس نداده است، دورادور کنجکاو احوال آیت است. کنجکاوی رعنا نسبت به آیت دشمنی خانوادهٔ شوهر رعنا را برمیانگیزد. اهل آبادی برای آن که آیت با آنها محرم باشد، او را وامیدارند که یکی از دختران روستا را به عقد خود درآورد. وقتی آیت، رعنا راانتخاب میکند درگیری و دودستگی پیش میآید؛ اما رعنا نیز نمیپذیرد تا آخر عمر تنها بماند. همزمان با مراسم عروسی گرگی به آبادی حمله میکند و سپس دو ناشناس سر راه آیت قرار میگیرند و از او میخواهند که همراههشان برود. آیت نمیپذیرد، و چندی بعد با ناشناسی میجنگد که سراغ رعنا را میگیرد تا با خود ببرد. آیت پس از کشتن مرد درمییابد که او شوهر گمشدهٔ رعنا بوده است. رعنا و اهل آبادی همهٔ این اتفاقات را نتایج شوم ازدواجی میدانند که با طبیعت سازگاری نداشته است. آیت به زندگی توأم با وهم و دلشورهٔ خود ادامه میدهد تا این که روزی مردی در جامه سیاه با قایق از میان مه دریا به آبادی میآید، در آن جا گشتی میزند و پس از خرید راه آمده را بازمیگردد. آیت دچار هراس میشود و روز بعد چند غریبه سوار بر پنج قایق به آبادی میآیند و با آیت درگیر میشوند. اهالی نیز با وحشت به کمک او میآیند. هر پنج مرد از پا درمیآیند و آیت که زخمهای زیادی برداشته است سوار بر قایق میرود تا بداند که در آن طرف آب چه خبر است؛ و رعنا از نو لباس سیاه میپوشد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#924
Posted: 12 Dec 2015 13:32
فرار از بهشت
- کارگردان : نصرت اله وحدت
- تهیهکننده : نصرت اله وحدت
- نویسنده : محمدرضا کوفرد
- بازیگران : نصرت اله وحدت
- ژاله کریمی
- علی زاهدی
- حمیده خیرآبادی
- جعفرپور
- موسیقی : روبیک منصوری
- فیلمبرداری : عزیزاله رفیعی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۰۶دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
فرار از بهشت فیلمی به کارگردانی نصرت اله وحدت و نویسندگی محمدرضا کوفرد ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
خلاصه داستان
مهران و مهناز، به قصد تصاحب ثروت فخرالملوك نقشه اي طرح مي كنند. روستايي ساده دلي به نام صفرعلي، به طور اتفاقي، فخرالملوك را از مرگ نجات مي دهد. سال ها مي گذرد و فخرالملوك، كه هيچگاه به بستگانش اعتماد نكرده، قبل از مرگ، ثروتش را به صفرعلي مي بخشد. بستگان فخرالملوك، كه از وصيت پيرزن ناراضي هستند، مي كوشند صفرعلي را از بين ببرند، و سرانجام صفرعلي را متهم به اغفال مهناز و وادار به ازدواج با او مي كنند. سپس مي كوشند به وسيله ي مهناز صفرعلي را از بين ببرند. نقشه ي بعدي آنها ربودن صفرعلي و حبس كردن او در بهشتي قلابي است. آنها به صفرعلي مي قبولانند كه مرده و در بهشت است و مي كوشند وادارش كنند كه زير برگه اي را امضا كند كه به موجب آن تمام ثروتش را به مهناز و مهران بخشيده است. امين، وكيل فخرالملوك، براي جلوگيري از نقشه ي مهران و مهناز همسر صفرعلي را به تهران مي آورد؛ اما همدستان مهناز او و فرزندش محمدعلي را مي ربايند. امين مأموران پليس را در جريان مي گذارد و همه را به دام مي اندازد. صفرعلي، با بخشيدن ثروت موروثي به امور خيريه در كنار همسر و فرزندش زندگي ساده و آرام گذشته را از سر مي گيرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#925
Posted: 12 Dec 2015 13:32
قفس
- کارگردان : ایرج قادری
- تهیهکننده : جمشید شیبانی
- نویسنده : علیرضا داوودنژاد
- بازیگران : ایرج قادری
- ملوسک
- مرتضی عقیلی
- احمد قدکچیان
- حسن شاهین
- مهرک
- ناصر علیزاده
- سیروس شاندرمنی
- محمد حقدل
- گیتی فروهر
- محمد گیلانی
- امیر تهرانی
- کریم چهل و یک
- اصغر بیچاره
- موسیقی : مرتضی حنانه
- فیلمبرداری : داریوش عزیزی
- تدوین : داریوش عزیزی
- مدت زمان
- ۹۲ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
قفس فیلمی به کارگردانی ایرج قادری، نویسندگی علیرضا داوودنژاد و تهیهکنندگی جمشید شیبانی ساخته سال ۱۳۵۳ است.
خلاصه داستان
اصغر در یک درگیری محمد را به قتل می رساند. او که تحت تعقیب حسین، برادر بزرگتر محمد، است به خانهٔ دوستش داوود پناه میبرد، که قرار است با دختر عمویش مهری ازدواج کند؛ اما شبی، در غیاب او، اصغر، در عالم مستی، به مهری تجاوز میکند. مهری ترجیح میدهد همراه اصغر بگریزد تا زندگی ننگینی برای داوود فراهم نکند.
صغر تصميم مي گيرد خود را به پليس معرفي كند؛ اما مهري مانع مي شود. داوود پس از اطلاع از فرار آن دو به تعقيب شان مي پردازد. حسين نيز كه در تعقيب اصغر است او را در خرابه اي خارج از شهر مي يابد. حسين با اصغر درگير مي شود و داوود با مهري مرافعه مي كند. داوود تحت تأثير حرف هاي مهري قرار مي گيرد و اصغر را بي گناه مي يابد. او وقتي به كمك اصغر مي رود كه اصغر به دست حسين كشته شده است. اصغر كه هنوز نيمه جاني دارد در آخرين لحظه از داوود مي شنود كه كماكان بين آنها دوستي و صميميت وجود دارد. سرانجام حسين موقع فرار به ضرب گلوله پليس از پا در مي آيد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#926
Posted: 12 Dec 2015 13:33
کنیز
- کارگردان : کامران قدکچیان
- تهیهکننده : محمود زریباف
- رضا نورسته فر
- نویسنده : احمد نجیب زاده
- بازیگران : سعید راد
- ملوسک
- شورانگیز طباطبایی
- منوچهر حامدی
- زکریا هاشمی
- فیلمبرداری : جمشید الوندی
- تدوین : کامران قدکچیان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۱۶دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
کنیز فیلمی به کارگردانی کامران قدکچیان و نویسندگی احمد نجیب زاده ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
اميد (سعيد راد) قرارداد شيرين (ملوسك) را با صاحب كاباره اي فسخ مي كند و، پس از مراسم ازدواج، او را به ويلايش در شمال مي برد. فروغ (شورانگيز طباطبائي)، همسر سابق اميد، هشت ماه پيش خانه و زندگي اش را ترك كرده است. سايه ي فروغ همچنان بر خانه سنگيني مي كند، و بانو (توران مهرزاد)، نديمه ي فروغ، و آشپزها امور خانه را آن طور پيش مي برند كه فروغ بر اوضاع خانه و زندگي مسلط باشد؛ زيرا فروغ ديگر به خانه باز نخواهد گشت، چون به دست او، به دليل خيره سري هايش، كشته شده است. در ويلا غلام ديوانه (ذكريا هاشمي) و امير (جلال پيشوائيان) زندگي مي كنند كه هر دو به فروغ علاقه داشته اند. امير اصرار دارد كه شاهد قتل فروغ به دست اميد بوده است. پس از مدتي ماهي گيرها جسد فروغ را از دريا مي گيرند، و امير و اميد با يكديگر درگير مي شوند. امير اعتراف مي كند كه فروغ پس از اينكه به دست اميد زخمي شده توسط او كشته شده است. سرانجام امير، قبل از آنكه اميد را به قتل برساند، به دست غلام كشته مي شود، و غلام به ضرب گلوله ي پليس از پا درمي آيد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#927
Posted: 12 Dec 2015 13:33
کوثر
- کارگردان : منوچهر قاسمی
- تهیهکننده : اکبر نبات
- نویسنده : کریم نشاط
- بازیگران : عبداله بوتیمار
- نیلوفر
- منوچهر طایفه
- سهیلا
- هومن هادیان
- موسیقی : حسین واثقی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۹۱دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
کوثر (فیلم) فیلمی به کارگردانی منوچهر قاسمی و نویسندگی کریم نشاط ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
دختر خردسالي به نام آذر پس از مرگ والدينش بي سرپرست مي ماند. او شاهد است كه كوثر (هومن هاديان) مرتكب قتل مي شود. آذر از دست كوثر مي گريزد؛ اما به دام مي افتد. كوثر قول مي دهد كه از آذر نگهداري كند. سال ها مي گذرد و آذر (نيلوفر) بزرگ مي شود. كوثر، كه با همسرش (سهيلا) زندگي مي كند، پيشنهاد همكاري دو مرد (منوچهر طايفه و يدالله شيراندامي) را براي سرقت از يك جواهرفروشي مي پذيرد، و پس از انجام عمليات سرقت با جواهرها مي گريزد. او به آذر مي سپارد كه پس از مرگش در مراسم تدفين او شركت نكند تا ناشناس بماند. همدستان كوثر او را از پا درمي آورند و براي به دست آوردن جواهرهاي مسروقه همسر كوثر و آذر را زير نظر مي گيرند. كارآگاه پليس (عبدالله بوتيمار) با آذر تماس مي گيرد و او را نسبت به تبهكاران هوشيار مي كند. پليس با همكاري آذر موفق مي شود گروه تبه كاران را به دام بيندازد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#928
Posted: 12 Dec 2015 13:33
گروگان
- کارگردان : احمد شیرازی
- تهیهکننده : نعمت اله رفیعی طاری
- نویسنده : رضا کریمی
- بازیگران ک رضا بیک ایمانوردی
- مرتضی عقیلی
- شهناز تهرانی
- افروز
- علی آزاد
- سعید فاضل زاده
- عباس حکمت آرا
- نعمت الله گرجی علی میری
- فیلمبرداری : احمد شیرازی
- تدوین : احمد شیرازی
- تاریخهای انتشار
- ۱ فروردین ۱۳۵۳ هجری شمسی
- مدت زمان
- ۱۰۵ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
گروگان یک فیلم ایرانی به کارگردانی احمد شیرازی و محصول سال ۱۳۵۳ شمسی است .
سه سارق با گروگان گرفتن محسن (سیروس حسن پور)، فرزند اعتماد، برای آزادی او پانصدهزار تومان طلب میکنند. اعتماد با مأموران پلیس سرقرار حاضر میشود. دو تن از ربایندگان کشته میشوند و اتومبیل اعتماد به دریا سقوط میکند. پس از کشته شدن سارق سوم محسن بی سرپرست میماند و با عبدالله (عباس رنجبر) دوست میشود و برای پیرمردی (نعمت الله گرجی) دست به سرقت میزنند. سالها میگذرد و محسن (رضا بیک ایمانوردی) و عبدالله (مرتضی عقیلی) برای مردی به نام رئیس کار میکنند. عبدالله با فرشته (شهناز تهرانی) آشنا میشود و با او قرار ازدواج میگذارد، و محسن برای تأمین هزینهٔ ازدواج آن دو دست به سرقت میزند. عبدالله با گلولهٔ پلیس زخمی و دستگیر میشود، و محسن پس از آشنایی با دختری (افروز) در شرکتی مشغول به کار و پس از ازدواج با او صاحب فرزندی میشود. عبدالله از زندان آزاد میشود، و رئیس پروندهٔ محسن را در نزد رؤسای شرکت برملا میکند و موجب اخراج او میشود. رئیس آن دو را به همکاری جلب میکند و وامی دارد که از گاوصندوق شرکت سرقت کنند. محسن درصدد است به این وسیله رئیس را به دام بیندازد؛ اما رئیس و افرادش فرزند محسن را به گروگان میگیرند. با مداخلهٔ پلیس عبدالله زخمی و رئیس و همدستانش دستگیر میشوند. عبدالله پس از معالجه با فرشته ازدواج میکند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#929
Posted: 12 Dec 2015 13:34
گل پری جون
- کارگردان : عزیزاله بهادری
- تهیهکننده : نندلال هندوجا
- نویسنده : احمد نجیب زاده
- بازیگران : رضا بیک ایمانوردی
- جمیله
- علی میری
- جونیت آرکین
- فرخ لقا هوشمند
- تدوین : مازیار پرتو
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
گل پری جون فیلمی به کارگردانی عزیزاله بهادری و نویسندگی احمد نجیب زاده ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
زن و شوهري شب را در قهوه خانه اي به صبح مي رسانند و زن كه آبستن است دوقلو مي زايد. زن قهوه چي (فرخ لقا هوشمند) يكي از دخترها را براي خود برمي دارد و ديگري را به مادرش مي سپارد. والدين گل پري (جميله) در تصادف قطار كشته مي شوند و گل پري كه وارث ثروت والدينش است دايم با تهديد پسر عمويش محسن مواجه است. دختر ديگر (جميله)، كه كاملاً به گل پري شباهت دارد، در كنار گروهي مطرب دوره گرد بزرگ مي شود. هر دو دختر به دنبال حادثه اي مشابه مجبور مي شوند خانه ي خود را ترك كنند. اصغر (سيدعلي ميري) خواهر روستايي را به شهر مي برد و پهلوان رضا (رضا بيك ايمانوردي) خواهر شهري را مي يابد و او را در يك گروه شادماني به كار مي گيرد. خواهر روستايي سر راه بيژن (امير فخرالدين) قرار مي گيرد و آن دو به تدريج به هم انس مي گيرند. وقتي همه چيز به دليل شباهت دو خواهر به هم ريخته است با كمك زن قهوه چي حقيقت فاش مي شود و رضا پهلوان با خواهر شهري و بيژن با خواهر روستايي ازدواج مي كنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#930
Posted: 12 Dec 2015 13:34
گلنسا در پاریس
- کارگردان : رضا صفایی
- تهیهکننده : جمشید شیبانی
- نویسنده : حبیب اله کسمایی
- بازیگران : منوچهر وثوق
- پوری بنایی
- علی میری
- نرسی کرکیا
- علی زاهدی
- موسیقی : آرشام قهرمانیان
- فیلمبرداری : شکراله رفیعی
- تدوین : رضا صفایی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۵۳
- مدت زمان
- ۱۱۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
گلنسا در پاریس فیلمی به کارگردانی رضا صفایی و نویسندگی حبیب اله کسمایی ساختهٔ سال ۱۳۵۳ است.
قبيله گلنسا (پوري بنائي) در اراضي مسعودخان (منوچهر وثوق)، كه جوان خوش گذراني است، چادر زده اند. مسعود مأموري مي فرستد تا كولي ها املاك او را ترك كنند. گلنسا با شيرين زباني مسعود را از تصميمش باز مي دارد، و او در عوض از گلنسا و دوستانش مي خواهد كه در ميهماني او شركت كنند. از طرف مدير تبليغاتي «مولن موكت» مسابقه اي برگزار مي شود و گلنسا در قرعه كشي برنده مي شود. جايزه ي او سفر به پاريس براي تبليغات محصولات «مولن موكت» است. گلنسا، كه به مسعود علاقه دارد، وقتي با خبر مي شود كه مسعود عازم اروپا است از عمويش (اكبر جنتي شيرازي)، كه رئيس قبيله است اجازه مي گيرد و همراه نوبر (سيدعلي ميري)، دربان شركت، به پاريس مي رود. آن دو همراه يك جوان ايراني به دنبال مسعود مي گردند؛ اما او را نمي يابند. گلنسا با آرايش و قيافه ي مبدل به ايران بازمي گردد و با شركت در ميهماني ها نظر مسعود را به خود جلب مي كند. مسعود به او، كه نام ميترا بر خود گذاشته، علاقه مند مي شود. مسعود اطرافيانش را وا مي دارد تا از اصل و نسب ميترا خبر بگيرند. وقتي آنها در مي يابند كه ميترا همان گلنسا است عموي مسعود (محمود تهراني) از گلنسا مي خواهد كه مسعود را از خوش گذراني باز دارد. سرانجام ميترا با چهره ي واقعي خود رو در روي مسعود قرار مي گيرد، و آن دو زندگي مشتركشان را آغاز مي كنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند