انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 2 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین »

Golha | گلها


مرد

 
«اعضای ارکستر گلها»

ابوالحسن صبا



  • تولد ۱۲۸۱ یا ۱۴ فروردین ۱۲۸۲
  • ظهیرالاسلام تهران
  • ملیت ایران ایران
  • مرگ ۲۹ آذر ۱۳۳۶ (سن:۵۵ سال)
  • تهران
  • ساز(ها) ویولن، سه‌تار، سنتور، تنبک، نی، کمانچه، پیانو، تار

ابوالحسن صبا، (۱۲۸۱ در تهران - ۱۳۳۶)، استاد موسیقی ایرانی، آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سرشناس ایرانی بود.

او از برجسته‌ترین چهره‌های موسیقی ایران در هفتاد سال گذشته‌است. صبا پس از سال‌ها کوشش و پرورش شاگردان فراوان در شب جمعه ۲۹ آذر سال ۱۳۳۶ دیده از جهان فروبست و در قبرستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.


ابوالحسن صبا، فرزند ابوالقاسم کمال‌السلطنه در سال ۱۲۸۱ خورشیدی در خانواده‌ای آشنا به موسیقی و اهل ادب متولد گردید. پدرش، کمال‌السلطنه، پزشک، ادیب و دوست‌دار موسیقی بود. او سه‌تار می‌نواخت و اولین استاد پسرش بود.

صبا نخستین پویه‌های موسیقی را از پدرش فرا گرفت. او نزد میرزا عبدالله فراهانی، درویش خان و علی‌نقی وزیری تار و سه‌تار، نزد حسین هنگ‌آفرین ویولن، نزد حسین اسماعیل‌زاده کمانچه، نزد علی اکبر شاهی سنتور، نزد اکبرخان نی و نزد حاجی خان ضرب را آموخت.

او در جوانی به مدرسه کمال‌الملک رفت و نقاشی را فرا گرفت. هم‌چنین، در رشته‌هایی مانند سوهان‌کاری، نجاری، ریخته‌گری، معرق‌کاری و خاتم‌کاری مهارت کسب کرد که بعداً در ساختن آلات موسیقی به کار بست. صبا، آثار نیما و هدایت را می‌خواند و با نیما و شهریار روابط نزدیک داشت.

صبا، در سال ۱۳۱۱ با یکی از شاگردان خود با نام منتخب اسفندیاری کوه نور، دختر عموی نیما، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج، سه دختر به نام‌های غزاله، ژاله و رکسانا می‌باشد. ابوالحسن صبا در سال ۱۳۳۶ و به علت ناراحتی قلبی در سن ۵۵ سالگی درگذشت و در قبرستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. بعد از مرگ، بر طبق وصیت او، خانه‌اش در ۲۹ آبان ۱۳۵۳، توسط دانشکدهٔ هنرهای زیبا به موزه تبدیل شد.این موزه که در سال ۱۳۸۳ به کوشش نوهٔ استاد سبا خویی، که آنقدر پیگیر ماجرای مرمت خانه و موزه شد تا بالاخره کار نتیجه داد به وضعیت فعلی‌اش رسیده مهمان هنردوستان ایرانی است. سبا فرزند رکسانا آخرین و کوچک‌ترین دختر استاد صبا و اسماعیل خویی ست و دستی به تار دارد و فعالیت‌های هنری مادربزرگش را در کار تهیه مزون لباس‌های محلی ایرانی ادامه می‌دهد. سبا خویی در حال حاضر مجری اتاق خبر تلویزیون من و تو ۱ و یکی از برنامه‌سازان این شبکه تلویزیونی است. نوه دیگر استاد صبا ابولحسن میر ولی پسر غزاله دختر بزرگ استاد است که مانند پدر بزرگ به آموزش موسیقی مشغول است.

ابوالحسن صبا در سال ۱۳۰۲ در مدرسهٔ عالی موسیقی که توسط علی‌نقی وزیری بنیان گذاشته شده بود، مشغول به تحصیل شد. صبا در ۲۲ سالگی دانشجوی ممتاز و تک‌نواز برنامه‌های مدرسهٔ عالی موسیقی شد و مورد احترام و تشویق اساتید و دوستانش قرار گرفت. نخستین اثر ضبط‌شدهٔ صبا قطعهٔ زرد ملیجه با ویولن بود که در میان دو بند سرود ای وطن با صدای روح‌انگیز در سال ۱۳۰۶ در قالب صفحه تولید شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.

ابوالحسن صبا، در سال ۱۳۰۶ از طرف استاد علینقی وزیری مأمور شد تا در رشت مدرسه‌ای مخصوص موسیقی تأسیس کند. او نزدیک ۲ سال در رشت ماند و در آنجا ضمن آموزش موسیقی، به روستاها و کوهپایه‌های شمال رفت و به جمع‌آوری آهنگ‌های محلی پرداخت و ارمغان‌هایی از این سفر به همراه آورد. آهنگ‌های دیلمان، رقص چوبی قاسم‌آبادی، کوهستانی و امیری مازندرانی یادگار این دوره از زندگی اوست.

صبا در نواختن همه سازهای موسیقی ردیف چیرگی پیدا کرد و تمام سازهای ایرانی همچون سنتور، تار، سه‌تار، تنبک، نی، کمانچه، ویولن و نیز پیانو را در حد استادی می‌نواخت ولی ویولن و سه‌تار را به عنوان سازهای تخصصی خود برگزید. سپس در مدرسه عالی موسیقی به شاگردی علی‌نقی وزیری درآمد و تکنواز ارکستر او شد.

در سال ۱۳۱۸ که رادیو تهران تأسیس شد، صبا در رادیو به کار نوازندگی پرداخت ولی همچنان در هنرستان موسیقی مشغول آموزش و پژوهش در زمینهٔ موسیقی بود و در اواخر عمر نیز در منزلش کلاس موسیقی دایر کرده بود و به علاقه‌مندان آموزش می‌داد.

ابوالحسن صبا، چهل سال تمام ساز نواخت، تعلیم داد، در ارکسترها شرکت کرد، کتاب نوشت و درتمام جریان‌های موسیقی ایران تأثیر مستقیم و مثبت داشت. وی در تمام رشته‌های موسیقی ایران و حتی سایر هنرها همچون ساختن ساز و نقاشی و ادبیات مهارت داشت، زبان انگلیسی می‌دانست و دانشنامه‌ای جامع از علم و عمل موسیقی ایرانی بود.

مکتب نوین موسیقی ایرانی که از درویش خان آغاز شده بود با صبا به اوج رسید وشاگردان صبا نیز پیرو راه او شدند.

حسین تهرانی، حسن کسایی، داریوش صفوت، فرامرز پایور، منوچهر صادقی ، غلامحسین بنان، لطف‌الله مفخم پایان، علی تجویدی، جهانگیر کامیان، همایون خرم، اسدالله ملک، رحمت‌الله بدیعی، ساسان سپنتا، ابراهیم قنبری مهر، اسماعیل چشم آذر، مهدی خالدی، عباس شاهپوری، مهدی مفتاح، محمدعلی بهارلو، حبیب‌الله بدیعی، محمد طغانیان دهکردی، سعید قراچورلو، شهریار، بابک رادمنش، حسین خواجه امیری (ایرج)، ایرج کیایی پرویز یاحقی و فرهاد فخرالدینی از شاگردان صبا بودند.

از صبا صفحات بسیاری حاوی تکنوازی‌ها و همنوازی‌های او منتشر شده‌است که مهارت فوق‌العاده او را در نواختن ویولن نشان می‌دهد. همچینین نوارهای خصوصی بسیاری پر کرده که مرجع هنرجویان و گویای تسلط فوق‌العاده او در نواختن سه‌تار است.

از استاد صبا، سه دوره آموزش ویولن، چهار دوره تعلیم سنتور، یک دوره تعلیم تار و سه‌تار منتشرشده و باقی آثار او هنوز منتشر نشده‌اند.

شعر، سرود با آهنگ‌سازی حسین ملک است نیز از اوست. صبا نخستین موسیقی‌دان ایرانی است که موزه‌ای ویژه از او (منزل شخصی صبا) تأسیس شده و به نام خود او در خیابان ظهیرالسلام تهران واقع است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
علی تجویدی



  • تولد ۱۵ آبان ۱۲۹۸
  • تهران
  • ملیت ایرانی
  • مرگ ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ (۸۶ سال)
  • تهران
  • ساز(ها) ویولن و سه تار

علی تجویدی (زاده ۱۵ آبان ۱۲۹۸ - درگذشته ۲۴ اسفند ۱۳۸۴) نوازنده ویولن و سه‌تار، آهنگساز، پژوهشگر و مؤلف ایرانی بود.

علی تجویدی در سال ۱۵ آبان ۱۲۹۸ (۱۵ آوریل ۱۹۱۹) در کوچه ظهیرالاسلام، تهران زاده شد ولی اصالتاً اصفهانی می‌باشند. آموختن موسیقی را از کودکی نزد پدرش هادی‌خان تجویدی که در نقاشی از شاگردان طراز اول کمال‌الملک و در موسیقی از شاگردان مستعد درویش خان بود آغازکرد. پس از مدتی نزد ظهیرالدینی به فراگیری فلوت پرداخت. از ۱۶ سالگی نزد حسین یاحقی به آموزش ویولن پرداخت و پس از دو سال به محضر درس ابوالحسن صبا راه یافت و به مدت هشت سال در مکتب او به فراگیری ویلن و سه‌تار پرداخت. در ضمن مدتی نیز در کلاس درس چند نوازنده ویولن کلاسیک با شیوه نوازندگی غربی آشنایی یافت. پس از آن با راهنمایی صبا، به محفل هنری محمد ایرانی مجرد راه یافت و با بسیاری از هنرمندان بزرگ آشنا شد و از خرمن هنر اساتید گرانقدری چون محمد ایرانی مجرد، اسماعیل قهرمانی، سید حسین طاهرزاده و رکن‌الدین مختار که به آن محفل آمد و شد داشتند، بهره برد. او استاد هنرمندانی چون هایده و حمیرا نیز بوده‌است.

تجویدی با برجسته‌ترین خوانندگان زمان خود همکاری داشته و آثار بسیاری برای هر یک نوشته است. با اینحال دوران اوج شکوفایی، خلاقیت و نیز شهرت وی به سال‌های همکاریش با دلکش بر می‌گردد. مثلث تجویدی، دلکش و معینی کرمانشاهی در سال‌های ۱۳۳۵–۱۳۴۰ را باید خالق بیادماندنی‌ترین قطعات در موسیقی معاصر ایران دانست. جدای قابلیتهای حرفه‌ای و تکنیکی هر یک از این سه تن در کار خودشان، رابطه عمیق عاطفی که در سالهای دور میان این سه نفر شکل می‌گیرد را باید عامل اصلی خلق چنین آثاری بشمار آورد.

وی در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ (۱۵ مارس ۲۰۰۶) در سن ۸۶ درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
مهدی خالدی




مهدی خالدی (مرداد ۱۲۹۸ تهران - ۹ آذرماه ۱۳۶۹) با اصالتی از شهر خالدآباد از توابع شهرستان نطنز از آهنگسازان ایرانی و نخستین نوازنده‌ای بود که بعد از صبا در رادیو ایران ویولن تکی نواخت.

او در نواختن ویولن سبکی نو و خاص ابداع کرد و الگوی قدیمی اجرای موسیقی ایرانی را بهم زد. خالدی به جای روال پیش درآمد، آواز، تصنیف و رنگ، تصنیف‌هایی ساخت که اول دوبند شعر همراه با آهنگ در آغاز برنامه خوانده می‌شد سپس خواننده تصنیف را می‌خواند و بعد یک قطعه آواز با ساز سلو اجرا می‌شد و در نهایت برنامه با همان تصنیف خاتمه پیدا می‌کرد. همین نوآوری توجه و علاقه مردم را برانگیخت و باعث شهرت و محبوبیت آهنگ‌های او شد. در آهنگسازی چهارمضراب شور معروف به چهارمضراب خالدی و چهارمضراب سلمک را انحصاری خود ساخت.

مهدی خالدی در مردادماه سال ۱۲۹۸ خورشیدی در محله سنگلج تهران به دنیا آمد. پدربزرگ مادری اش نی‌زن دربار ناصرالدین شاه بود. علاقه او به موسیقی باعث شد که پدرش در ۱۶ سالگی او را به نزد ابوالحسن صبا ببرد که با او دوستی داشت. صبا که متوجه علاقه و استعداد مهدی در موسیقی شده بود، او را به شاگردی خود پذیرفت. او طی یکسال و نیم آموزش ویلن و موسیقی ایرانی را نزد صبا فرا گرفت و کمی بعد جزو هنرمندان شناخته شده عرصه موسیقی شد. او همچنین از محضر هنرمندانی مثل روح الله خالقی، حسین یاحقی، حسین خالدی، و حبیب اسماعیلی هم استفاده کرد. با افتتاح رادیو در سال ۱۳۱۹ خورشیدی صبا او را به عنوان نوازنده ویلن به ارکستر رادیو معرفی کرد و به زودی هرهفته دو برنامه رادیویی در اختیارش قرار گرفت. سال ۱۳۳۴ به مقام سرپرستی موسیقی رادیو ایران رسید و با همکاری بنان ۶ ارکستر برای رادیو تشکیل داد. در این ارکسترها خوانندگان و نوازندگان مختلف شرکت داشتند و رهبری آنها به عهده خود وی بود. تعداد آهنگهایی که خالدی ساخته و از رادیو پخش شده بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ آهنگ است و ۷۰ آهنگ نیز برای برنامه گلها ساخت.

او در نواختن ویلن در کنار سبک صبا و حسین یاحقی، سبک ویژه‌ای مخصوص به خود ابداع کرد که در آن توجه به آرشه کشی بیش از پنجه مهم بود. او علاقه زیادی به آهنگ‌های فولکلور و محلی داشت و از آنها به عنوان منبع الهام بسیاری از آهنگ‌هایش مثل رعنا جان و آی بانو استفاده کرد.

در طی سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۴۳ به دعوت شبکه‌های رادیویی کشورهای همسایه سفرهای متعددی را جهت اجرا و شناسایی موسیقی ایرانی انجام داد. سال ۱۳۲۴ به دعوت شبکه رادیویی هندوستان همراه با بدیع زاده، علی اکبر پروانه، کاموسی و علی زاهدی به دهلی رفت و باعث رونق برنامه‌های فارسی رادیو دهلی شد تا جاییکه یکسال بعد رادیو هندوستان برای ضبط نمونه‌های موسیقی ایرانی برروی صفحه از او دعوت کرد و او به همراه تعدای از بهترین هنرمندان آن روزگار به هند رفت و ۱۵۰ صفحه از آهنگ‌های ایرانی را ضبط کردند. سال ۱۳۲۴ نیز به دعوت دولت افغانستان و رادیو کابل به عنوان سرپرست هیأتی از هنرمندان چون حسین قوامی، جلیل شهناز، مجید نجاحی، انوشیروان روحانی و حسین همدانیان به کابل رفت و ۹برنامه اجرا کردند که مورد توجه بسیار قرار گرفت. کمی پس از آن دولت شوروی هم از هنرمندان رادیو ایران دعوت کرد و اینبار نیز خالدی به عنوان سرپرست هیأتی که اعضایش فرهنگ شریف، جهانگیر ملک و ناصر مسعودی بودند به باکو و مسکو رفتند و برنامه‌های مختلفی اجرا کردند.

در دهه ۳۰ با اینکه سینما در ایران نوپا و فاقد تکنیک‌های لازم بود اما به دعوت فیلمسازان برای فیلمهایشان آهنگ ساخت که اسامی برخی از این فیلم‌ها عبارتند از: زندانی امیر، طوفان زندگی، شرمسار و مادر. آشنایی خالدی با دلکش و تشکیل مثلث خالدی، دلکش و نواب صفا (شاعر) باعث شد که همراه با هم تعدادی از بهترین آهنگ‌های ایرانی همچون آمد نوبهار، داغ لاله، رفتی و رفتم و دل غافل پدیدار شود. خالدی حدود ۸۰ آهنگ برای دلکش

او در طی دوران آهنگسازی با شعرای فراوانی همچون رهی معیری، بیژن ترقی، اسماعیل نواب صفا، معینی کرمانشاهی، حسین مسرور، ابوالقاسم حالت، سایه، حسین گل گلاب، مهدی سهیلی، پرویز خطیبی و نادر نادرپور همکاری کرد. حدود ۸۰ آهنگ نیز بر روی اشعار متقدمین همچون حافظ و سعدی ساخته‌است. اسامی برخی از خوانندگانی که آهنگ‌های او را خوانده‌اند عبارتند از: دلکش، ملوک ضرابی، روح بخش، بنان و قوامی.

خالدی بعد از یک دوره بیماری و ابتلا به سرطان حنجره در تاریخ ۹ آذرماه ۱۳۶۹ درگذشت. از او سه فرزند به اسامی نشاط، مهرداد و شهرزاد به یادگار مانده‌است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
احمد عبادی



  • تولد ۱۲۸۵ خورشیدی
  • ملیت ایرانی
  • مرگ ۱۷ اسفند ۱۳۷۱
  • تهران
  • سبک‌(ها) موسیقی سنتی ایرانی
  • ساز(ها) سه‌تار

احمد عبادی (۱۲۸۵ خورشیدی - ۱۷ اسفند ۱۳۷۱ تهران) از استادان موسیقی ایرانی و نوازنده سه‌تار و فرزند میرزا عبدالله فراهانی بود.

احمد عبادی در سال ۱۲۸۵ به دنیا آمد. وی از ۷ سالگی مشق سه تار را نزد پدر شروع کرد و ۱۳ سال بیشتر نداشت که میرزا فوت کرد و او مشق سه تار را پیش خواهرانش ملوک و مولود و برادرش جواد ادامه داد به گونه‌ای که در ۱۸ سالگی سازش شنیدنی بود.با این‌که وی پسر میرزا عبدالله بود نوازندگیش هیچ شباهتی به نوازنده‌های هم دوره خود که اکثراً شاگرد میرزا عبدالله بودند نداشت و با نوازندگی قدما متفاوت بود. وی در دوره‌ای که سه تار به خاطر حجم کم به خلوت افراد رفته بود و در غبار فراموشی فرو رفته بود این ساز را در رادیو معرفی کرد.

از شاخص‌های نواخته‌های قدما مضراب‌های پر و با واخوان و بعضاً پرقدرت بود. عبادی یک بار وقتی که از دوستانش دربارهٔ نواخته‌های خود پرسید (در آن زمان امکان ضبط از رادیو نبود و اجراها کاملاً زنده بود) آنها جواب دادند گاهی اوقات نت‌ها دقیق شنیده نمی‌شود و تداخل دارند و حالت نا خوشایندی ایجاد می‌کند. عبادی به فکر حل این مشکل افتاد و در نهایت نوازندگی تک سیم را ابداع کرد که سبب شد سه تار نوازی متحول شود.
عبادی در نواختن سه‌تار دارای سبک و شیوه‌ای مخصوص به خود بود که کمتر کسی توانسته از عهده تقلید آن بر آید. عده‌ای سبک خاص ساز زدن او را مربوط به امکانات و وسایل صدا برداری زمان وی می‌دانند. مضراب‌های تک سیم و دومضراب‌ها از مشخصه‌های بارز سبک وی هستند. از دیگر شاخصه‌های ساز استاد بداهه نوازی‌های زیبا و ویبره‌های طولانی و گلیساندوهای به موقع و زیبا که به ساز استاد زیبایی‌های خاصی بخشیده.

از کارهایی که او در نوازندگی سه‌تار ایجاد کرد، ابداع کوک‌های مختلف در سه تار است که در آلبوم کوک سه تار آنها راعرضه کرده‌است. قبلاً نوازنده‌ها معمولاً از کوک‌های تار برای سه تار استفاده می‌کردند ولی عبادی این رویه را تغییر داد و ثابت کرد بعضی از این کوک‌ها مناسب سه تار نیستند و دو نوار به عنوان آموزش کوک سه تار منتشر کرد که در آن برای گامهای مختلف و حتی گوشه‌های مختلف کوک معرفی کرد. نکته جالب توجه در نوازندگی عبادی این‌است که ایشان همیشه و کاملاً تک سیم نمی‌زدند و به موقع واخوان می‌دادند و پر قدرت می‌زدند و به موقع تک سیم می‌زدند که کاملاً در قطعات ضربی ایشان مانند ضربی سه گاه و چهارگاه و... مشهود است. احمد عبادی مدت‌ها در وزارت پیشه و هنر به تدریس و تحقیق در موسیقی ایرانی و سه تار پرداخت و در جهت معرفی موسیقی ملی ایران کنسرت‌های متعددی در داخل و خارج از کشور از جمله فرانسه، ایتالیا، آلمان و اتریش داشت که مورد استقبال هنردوستان واقع شده‌است.

عبادی شاگردان بسیاری تربیت کرد که از میان آن‌ها مهربانو توفیق، بهرام وادانی و بهداد بابایی را می‌توان نام برد. او در رادیو نیز فعالیت می‌کرد و صفحه‌ها و کاستهای زیادی ضبط کرده از جمله صفحه آواز شور همراه رضاقلی‌میرزا ظلی و همچنین تکنوازی‌ها و بداهه نوازی‌ها و همراهی با نوازندگان و خوانندگان مختلف. همنوازی‌های او با غلامحسین بنان و محمدرضا شجریان آثاری ماندگار در قالب برنامهٔ گل‌ها به جا گذاشته‌است. آنطور که اهل موسیقی از عبادی به خاطر دارند، عبادی فردی معتقد و متدین بود، قبل از ساز زدن وضو می‌گرفت و در روزهای عزاداری و درگذشت امامان شیعه دست به ساز نمی‌زد.

همه شاگردانش از قلب رئوف عبادی حکایت می‌کنند. یکی از شاگردان می‌گفت: وقتی استاد عبادی نماز می‌خواند و قنوت می‌گرفت، حالت روحانی خاصی داشت. این حالت استاد چنان در من اثر کرد که من پرسیدم و ایشان جواب دادند که از خداوند می‌خواهم به اهل هنر کمال و تکامل ببخشد. این‌گونه بود که استاد سه تار را از خلوت بیرون آورد و معرفی کرد. داریوش پیر نیاکان می‌گوید به همین دلیل است که می‌بینیم اکثر نوازنده‌های هم دوره من که در زمان استاد عبادی شاگرد بودند و سازشان سه تار نبود سه تار را به عنوان ساز دوم خود انتخاب کردند و به ان گرایش پیدا کردند که می‌توان به آقایان علیزاده و مشکاتیان و پیرنیاکان و ... اشاره کرد استاد با بزرگانی همچون رضاقلی‌میرزا ظلی، غلامحسین بنان، حسین قوامی، محمدرضا شجریان، فرامرز پایور، حسن کسایی و علی تجویدی همکاری داشتند.

وی در سال ۱۳۷۱ درگذشت و در امامزاده طاهر (کرج) دفن شدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
مرتضی محجوبی



  • زادگاه ۱۲۷۸ خورشیدی
  • تهران
  • اصلیت ایرانی
  • تاریخ مرگ ۱ فروردین ۱۳۴۴ (۶۶ سال)
  • تهران
  • پیشه نوازنده
  • سازها پیانو

مرتضی محجوبی (۱۲۷۸ خورشیدی در تهران - ۱ فروردین ۱۳۴۴)، نوازنده پیانو اهل ایران است. او از بنیانگذاران موسیقی ملی ایران به شمار می‌رود. او سال‌ها تکنواز پیانو در برنامه گل‌های رنگارنگ بود. مرتضی محجوبی در محافل هنری ایران به نام مرتضی‌خان و یا مرتضی‌خان محجوبی معروف است.

مرتضی محجوبی فرزند عباسعلی، معروف به ناظر، سال ۱۲۷۸ در تهران متولد شد. بودن پیانو در منزلشان و آشنایی مادرش فخرالسادات با آن، وی را به سوی این ساز کشاند.

او برای تعلیم موسیقی به حسین هنگ‌آفرین معروف به حسین خان «ر» سپرده شد. در ده سالگی هنگام کنسرت عده‌ای از هنرمندان در سالن سینما فارووس، آواز عارف قزوینی را با پیانو همراهی کرد. مرتضی به زودی سرآمد نوازندگان پیانو در زمان خود شد.

اهمیت کار محجوبی، در این است که با سازی کاملاً اروپایی، موسیقی ایرانی را به خوبی می‌نواخت. این نحوهٔ نوازدگی خاص خود او بود و دقیقاً تأثیر یک ساز صد در صد اصیل و سنتی را در شنونده باقی می‌گذارد. بدین ترتیب محجوبی یکی از پایه گذاران موسیقی ملی ایران به حساب می‌آید.

وی علاوه بر نوازندگی، چندین تصنیف و پیش درآمد و رنگ نیز تصنیف کرده‌است. تصنیف‌هایش پلی است میان تصنیف‌های عارف قزوینی و علی اکبر شیدا و تصنیف‌های زمانه‌اش. در کارش آثار قدما را مد نظر داشت ولی اثر خود را به صورتی جامع‌تر ارائه می‌داد. در این زمینه کافی است به تصنیف معروف او با مطلع «من از روز ازل دیوانه بودم» که با صدای غلامحسین بنان خوانده شده اشاره کرد. لازم است ذکر شود که مصرع اول شعر «من از روز ازل دیوانه بودم» را خود مرتضی خان محجوبی سروده و باقی شعر از رهی معیری است.

مرتضی محجوبی نت نمی‌دانست، ولی برای خود نتی اختراع کرده بود که بی‌شباهت به خط سیاق نبود (خط سیاق علاماتی است در قدیم برای ثبت کردن وزن اجناس یا ارقام پول به کار می‌بردند).

شیوه نت نویسی مرتضی محجوبی که شیوه‌ای کاملاً ایرانی است به همت دکتر پویان آزاده به عنوان میراث ملی، معنوی ایران به ثبت ملی رسید.

او را در نوازندگی پیانو، یک نابغه دانسته‌اند چراکه با وجود این که کوک کردن پیانو مدت زمانی وقت می‌گیرد ولی مرتضی خان به هر پیانویی در هر محفلی می‌رسید در یک چشم بهم زدن آن را کوک می‌کرد و سپس شروع به نواختن می‌کرد. وی از جمله نخستین نوازندگانی بود که به دعوت کمیسیون موسیقی رادیو در هنگام افتتاح رادیو به جمع نوازندگان پیوست و به سرپرستی دستهٔ دوم ارکستر رادیو منصوب شد. مرتضی خان سال‌ها تکنواز پیانو در برنامه گل‌ها بود.

منصور یاحقی در این زمینه می‌گوید: تمام سازها را که من گوش می‌کردم، آن جور که باید میزان کوک باشند متأسفانه کوک نیستند. فقط یک نفر را دیدم که استاد بزرگی بود در موسیقی ایران، آن هم آقای مرتضی محجوبی بود که در کوک قیامت بود، یعنی از نظر سلفژ و صدا شناسی وقتی پیانو را کوک می‌کرد، برای تمام موزیسین‌ها درس بود.

پیانوی مرتضی محجوبی همراه با آواز بنان از نمونه‌های عالی موسیقی آوازی ایران است، زیرا صدای غلامحسین بنان دارای حالت و کیفیتی خاص بود که پیانوی مرتضی خان نیز همان حال و هوا را داشت به ویژه اگر اشعار آواز هم از رهی معیری می‌بود.

غلامحسین بنان از وی به نام «مرتضی پیانو» یاد می‌کند و در پاسخ گزارشگر، مرتضی محجوبی را بهترین نوازنده موسیقی ایران می‌نامد.

روح‌الله خالقی در این زمینه می‌گوید: «وی نوازندهٔ منحصربه‌فردی است که آوازها و نغمات ایرانی را به روش مطلوب و با شیوهٔ دلپسند در روی پیانو می‌زند. وقتی نوای سازش از بلندگوی رادیو شنیده می‌شود، بی‌اختیار همهٔ شیفتگان موسیقی ایرانی را مجذوب می‌کند.

مرتضی خان محجوبی ۱ فروردین ۱۳۴۴ در سن ۶۵ سالگی در گذشت. پیکر وی در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. بنابر وصیت وی، اکبر گلپایگانی پس از خاکسپاری بر مزارش آواز خواند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
عبدالله جهان‌پناه



عبدالله جهان پناه زاده ۱۲۹۶ در خیابان مولوی تهران یکی از موسیقی‌دانان سنتی ایران بود. وی از کودکی عاشق موسیقی بود و در دوران جوانی از سال ۱۳۱۳ توسط یکی از دوستانش با نام حسن سخی با موسیقی به صورت آکادمیک آشنایی پیدا کرد و پس از چندی نزد علیرضا خان چنگی به یاد گیری ویولن پرداخت. بعد از ایشون نزد آقای آساطوریان رفت و موسیقی غربی را نیز توسط وی آموخت. در سال ۱۳۲۳ با تشکیل ارکستری مرکب از آقایان: محمد شیرخدائی (قره نی) حبیب اله صالحی (تار) اسماعیل کمالی (تار) عباس صیادی نژاد (پیانو) و مصطفی قراب (تنبک) آهنگی را که در پیش درآمد اصفهان و رنگی را که خود ساخته بود به خوانندگی قاسم فاریا در استودیو بی سیم اجرا کرد.

پس از چندی موفقیت، از جهان پناه برای شرکت در برنامه گلها دعوت می‌شود و وی در این برنامه با استادانی چون: محجوبی، صبا، تجویدی، تهرانی و چند تن از هنرمندان بزرگ همکاری خود را شروع می‌نماید.

وی برای خوانندگانی چون: غلامحسین بنان، ایرج، ناصر مسعودی، جمال وفایی، مهندس عاشورپور آهنگ ساخت.

جهان‌پناه در ۸ آبان ۱۳۷۵ درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا بخاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
لطف‌الله مجد



  • تولد ۱۲۹۶ شاهی( قائمشهر )
  • ملیت ایرانی
  • مرگ آذر ۱۳۵۷، تهران
  • ساز(ها) تار

لطف‌الله مجد (۱۲۹۶ شاهی - آذر ۱۳۵۷ تهران)، نوازنده تار بود.

لطف‌الله مجد از آغاز تأسیس انجمن موسیقی ملی ایران یکی از نوازندگان با ارزش ارکستر آن هنرستان بود و دو عدد از آهنگهای او که یکی در مایهٔ همایون و دیگری در مایهٔ سه گاه ساخته بود و شهرت فراوان یافت، با همکاری این انجمن اجرا کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
رضا ورزنده




غلامرضا مرشد ورزنده معروف به رضا ورزنده (متولد ۱۳۰۵ کاشان تا ۱۳۵۵) موسیقیدان و نوازنده سنتور بود. او شاگرد پدرش بود و پس از مهاجرت به تهران در دهه ۱۳۳۰ و ورود به رادیو با نوازندگانی مانند رضا محجوبی و ابوالحسن صبا سبک سنتور نوازی خود را اعتلا بخشید.

ورزنده با سبک و شیوه‌ای کاملاً شخصی سنتور مینواخت و در هنر بداهه نوازی سنتور توانا بود. توجه به جملات آوازی، ریزهای پر، تحرک بسیار در اجرای جمله‌ها، سونوریته شفاف اما ویژه و خاص از ویژگیهای ساز او به شمار میرفت. سنتور او نیز منحصر به فرد بود و اندازه‌ای متفاوت نسبت به سازهای مرسوم داشت. هنگام نواختن معمولاً، حوله‌ای روی سیم‌ها انداخته، آن‌گاه روی ساز می‌نواخت. شخصی بودن و درونی بودن سبک ورزنده و عدم تدریس شیوه او سبب شد که شیوه سنتورنوازی ورزنده چندان گسترش نیابد.

او سرانجام ۳ بهمن ۱۳۵۵ در حال نواختن سنتور درگذشت. محمدرضا شجریان که خود با سنتور آشنایی دارد پس از مرگ ورزنده گفت: «وقتی در سال ۱۳۵۵ ورزنده درگذشت، همان روز به یاد او قدری سنتور نواختم و بعد از آن دیگر هیچ‌گاه دست به این ساز نزدم.»ورزنده درزدن سنتوربی همتابود ونام پدرش مرشد موندی مرشد زورخانه های کاشان بوده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
حسین تهرانی



  • تولد ۱۲۹۰
  • تهران
  • ملیت ایرانی
  • مرگ ۷ اسفند ۱۳۵۲
  • تهران گورستان ظهیرالدوله
  • ساز(ها) تمبک

حسین تهرانی (۱۲۹۰ تهران - ۷ اسفند ۱۳۵۲ تهران) از استادان برجستهٔ موسیقی ایرانی و نوازنده نامی تمبک بود.

وی در سال ۱۲۹۰ شمسی در تهران، خیابان ایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر اتابک به پایان رساند. تهرانی در کودکی زحمات و مصائب فراوانی متحمل شده بود و آثار آلام و مصائب دوران طفولیت تا پایان عمر در چهره اش باقی بود. وی در جوانی با آنکه از حیث مادی در مضیقه بود ولی هیچگاه از عشق خود که همین یک مشت پوست چوب باشد مأیوس نشد و ضرب را به زیر عبا می‌گرفت و با پشتکار وجدیت به نزد استاد خود حسین‌خان اسماعیل‌زاده می‌رفت. تهرانی از سال ۱۳۰۷ کار جدی خود را نزد اسماعیل‌زاده آغاز کرد و به علت رایج نبودن خط موسیقی، تمرینات تنبک را به کمک اصطلاحاتی مثل: بله و بله و بله دیگه و یکصدو بیست و چهار و غیره به حافظه می‌سپرد.

چندی بعد تهرانی به محضر استادانی چون: رضا روانبخش، مهدی قیاسی و کنگرلو که در تنبک نوازی تبحری داشتند، راه یافت و به سبک هر یک آشنایی کامل پیدا کرد؛ ولی او استاد اصلی خود را ابوالحسن خان صبا می‌دانست زیرا نکات فراوانی از او آموخت که بعدها بسیار از آن بهره گرفت و آن قدر زحمت کشید تا در سایهٔ سعی و کوشش و عمل توانست با هر کوشش و نغمه‌ای، ریتم آن را با انگشتان سحرآور خود به روی ضرب بیاورد. او در سال اول تأسیس رادیو تهران در آن مؤسسه به فعالیت پرداخت و در سال ۱۳۲۳ به مدرسهٔ موسیقی کلنل وزیری راه یافت و تدریس تنبک را در آن مدرسه به عهده گرفت و کار خود را تا سال ۱۳۲۸ که هنرستان موسیقی ملی به همت روح‌الله خالقی شروع به کار کرد، ادامه داد. وی برای اولین بار دست به ایجاد گروه تنبک زد و برای آنها قطعاتی را تنظیم کرد که در اجرای آنها، گروه لزوماً به دو یا چند دسته مختلف تقسیم می‌شدند.

حسین ظاهراً و به احترام پدر تنبک را کنار گذاشت امّا عشق او به ضرب آنچنان سرسری نبود که با این حیله‌ها از بین برود. او همواره با نواختن به در و پنجرهٔ خانه پیشخوان دکان و هر چیزی که صدا می‌داد، انگشتان سحر آفرین خود را به کار می‌گرفت و به هر چه که به دستش می‌رسید صدا در می‌آورد. چند سال بعد حسین به زورخانه راه پیدا کرد و ریتم‌های زورخانه، هنر ضرب را در وجود او پرورش دادند اما در همان احوال، حادثهٔ مهمّی در زندگی او روی داد که زندگی‌اش را دگرگون کرد، به این معنی که یک روز در خانهٔ یکی از اعیان آن روز خیابان عین الدوله با آقای بدیع زاده استاد آواز و موسیقی ایرانی آشنا شد و استعداد ونبوغ او، بدیع زاده را تحت تأثیر قرار داد. چند روز پس از آن مجلس، جشنی در خانهٔ یکی از محترمین آن زمان برپا بود و شخصیت‌های ادبی و هنری مهمّی مانند مرحوم ذکاءالملک فروغی و استاد ملک الشعرا بهار و ابوالحسن خان صبا و حبیب سماعی و بدیع زاده در آن شرکت داشتند. آقای بدیع زاده در این مجلس داستان حسین و استعداد فوق‌العادهٔ او را در ضرب نوازی با حضار در میان گذاشت و آن قدر از او تعریف کرد که فی‌المجلس کسی را به دنبال حسین فرستادند؛ و به این ترتیب حسین برای نخستین بار در چنان مجلسی و با چنان اساتیدی روبرو شد. سازها کوک شدند و طبق معمول صبا و سماعی پیش درآمدی را شروع کردند و حسین نخستین آزمایش هنری خود را با دو استاد مسلم موسیقی و ریتم آغاز کرد. در آغاز کار، چهرهٔ معصوم و سادهٔ حسین سبب شده بود که کسی به او توجه نکند ولی پس از شروع شدن چهار مضراب، حضار کم‌کم متوجه شدند که با تنبک نواز چیره‌دستی روبرو هستند. صبا که از همان اول به استعداد حسین پی برده بود، از این آشنایی خوشحال بود اما حبیب سماعی که خود ضرب می‌نواخت بی‌میل نبود که سر به سر حسین بگذارد لذا ریتم عوض کرد ولی حسین از عهدهٔ همراهی آن برآمد. سماعی ریتم را تندتر کرد بلکه حسین را جا بگذارد اما حسین باز هم از عهده برآمد. آنگاه نوبت به بدیع زاده رسید که آهنگ ضربی سنگینی آغاز کرد و حسین هم به خوبی از عهدهٔ آن برآمد و چون ساز آواز تمام شد مرحوم فروغی و مرحوم بهار دربارهٔ ظهور هنرمندان نابغه از قشرهای ناشناختهٔ اجتماع به تفضیل سخن گفتند و به گرمی حسین را به ادامهٔ کارش تشویق کردند. اما کار حسین تهرانی و استاد صبا به اینجا ختم نشد. صبا بی‌اندازه از حسین و استعداد او خوشش آمده بود و حسین به شدت مجذوب وشیفتهٔ استاد شد و این اشتیاق او را به کلاس درس استاد صبا کشاند واین آشنایی و دوستی ولطف و ارادت به جایی کشید که حسین رحل اقامت به خانهٔ استاد صبا کشید و معتکف آن استان گردید. پس از شهریور ۱۳۲۰ مرحوم روح‌الله خالقی با شرکت و همت جمعی از دوستان هنرمند و هنر دوست خود انجمن موسیقی ملی را پایه‌گذاری کرد که حسین از اعضای اصلی آن و تنها نوازندهٔ تنبک در انجمن بود. به همین سبب با تشویق و راهنمایی خالقی، کلاس آموزش تنبک تأسیس کرد و شاگردانی تربیت نمود که مرحوم علی زاهدی(خواننده و نوازنده تنبک) معروف‌ترین آنها بود. حسین در سال‌های بعد همچنین فعالانه به این کلاس می‌رسید و تا آخرین روزهای عمر، آن را رها نکرد. به این ترتیب آنچه که امروز به نام هنر ضرب یا تنبک نوازی در همهٔ محافل هنری و ارکسترهای معروف کشور اجرا می‌شود مرهون زحمات چهل سالهٔ حسین تهرانی است.

در واقع تا قبل از حسین تهرانی، آلت ضرب یا تنبک از کم‌ارزش‌ترین آلات موسیقی بود و نوازندهٔ تنبک بی‌ارج‌ترین عضو یک ارکستر به شمار می‌رفت و موظف به انجام کارهای دیگر ارکستر بود و مثلاً آلات موسیقی را از محل کار به درشکه و از محل درشکه به محل جشن یا میهمانی می‌برد و می‌آورد و در یک کلمه پادوی ارکستر بود. زیرا نواختن تنبک، کار مهمی به شمار نمی‌رفت و واقعیت هم همین بود. صفحه‌های موسیقی که در پنجاه شصت سال پیش ضبط شده‌اند نشان می‌دهند که نوازندگان ضرب یک صدای مبهم و بی‌ارزشی از ضرب درمی‌آوردند که هیچ شباهتی با صدایی که اکنون از از تنبک درمی‌آید ندارد. اما حسین تهرانی با نبوغ ذاتی و استعداد خدادادی و گذشت و فداکاری، این آلت کم‌ارزش را از ذلت نجات و به درجه و مقام کنونی خود رساند. حسین تهرانی از ثروت و مال و منال دنیا بهرهٔ چندانی نداشت. همهٔ ثروت او منحصر به خانهٔ محقری در یکی از محلات دوردست تهران بود که با قرض از بانک‌ها و کمک وزارت فرهنگ و هنر تهیه کرده بود.

او در تنبک‌نوازی تحول‌های اساسی ایجاد نمود، به طوری که می‌توان او را پایه‌گذار ضرب‌نوازی نوین نام نهاد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
روح‌الله خالقی



  • زادروز ۱۲۸۵ خورشیدی
  • کرمان، ایران
  • درگذشت ۲۱ آبان ۱۳۴۴ (۵۹ سال)
  • سالزبورگ، اتریش
  • آرامگاه گورستان ظهیرالدوله تهران
  • ملیت ایرانی
  • پیشه استاد موسیقی ایرانی، آهنگساز، موسیقی دان، پژوهشگر
  • همسر ایران‌الملوک جهانسوزشاهی
  • فرزندان گلنوش، فرهاد و فرخ

روح‌الله خالقی (۱۲۸۵ خورشیدی - ۲۱ آبان ۱۳۴۴)، استاد موسیقی ایرانی، آهنگساز و نوازندهٔ ویولن بود. وی آهنگساز سرود «ای ایران» بود. خالقی از شاگردان اصلی علینقی وزیری بود و تلاش او برای احیای موسیقی ایرانی در دورانی که توجه رسمی به این موسیقی کاهش یافته بود، تأثیرگذار و مهم شمرده می‌شود. او کتابی به نام سرگذشت موسیقی ایران دربارهٔ سرگذشت موسیقی، موسیقی‌دانان و نوازندگان ایرانی هم‌عصر خود و کتابی به نام نظری به موسیقی شامل نظریه‌ای برای موسیقی ایرانی و غربی نوشته‌است.

خالقی در ماهان، کرمان به دنیا آمد. پدرش «میرزا عبدالله خان منشی» و مادرش «مخلوقه خانم» بودند که در باغ شاهزاده ماهان کرمان که عمارت حکومتی بود زندگی می‌کردند و هر دو تار هم می‌زدند. در چندماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. تحصیلات ابتدایی‌اش در تهران و شیراز و اصفهان گذراند. در تهران به مدرسهٔ آمریکایی‌ها رفت و در آنجا همراه سایر شاگردان سرود هم می‌خواند.

علاقه و توجه به موسیقی در خانوادهٔ خالقی امری معمول بود؛ پدر و مادر هر دو تار می‌نواختند و پدر مدتی شاگرد استادان مطرح این ساز بوده‌است. همچنین خانوادهٔ او با میرزا غلامرضا شیرازی، نوازندهٔ تار، رفت‌وآمد و آشنایی داشته‌است و فرزندان، وی را «عمو» می‌خوانده‌اند.

با انتقال پدرش به شیراز در سال ۱۲۹۵، در شهریور ۱۲۹۷ به همراه خانواده به این شهر رفت. در آنجا از آموزش‌های میرزا نصیر فرصت در زمینهٔ عروض و نقاشی استفاده نمود. همچنین آموختن موسیقی را نزد شوهر عمه‌اش میرزا رحیم شروع کرد و از او بیش از یک سال ویولن می‌آموخت.

تا قبل از مهاجرت به تهران خالقی هرگز آموزش موسیقی ندیده بود: ... کمانچه را خوب می‌شناختم. دختر عمه‌ای داشتم که شوهرش این ساز را خوب می‌زد. مردی بود مسن و فربه و با قامت متوسط و ریش‌های حنا بسته که دو زانو می‌نشست و کمانچهٔ زیبائی را که رویش صدفکاری و خاتم نگاری داشت به دست می‌گرفت و می‌نواخت. می گفتند در جوانی در دستگاه تعزیهٔ شاهی بوده و صدای خوشی داشته. بعدها در نواختن کمانچه مهارت یافته؛ و در شمار نوازندگان دستگاه نایب السلطنه درآمده است. اما در این موقع کار مرتبی نداشت و با اندوخته‌ای مختصر زندگی درویشانه‌ای می‌کرد. با دختر عمه‌ام زیاد به منزل ما می‌آمد. کمانچه را هم در کیسه‌ای می‌گذاشت و زیرعبا می‌گرفت و با خود می‌آورد. ما نیز به آهنگ سازش بسیار مأنوس بودیم. از قدمای موسیقی بود که دستگاهها را به تفضیل می‌نواخت و به همایون علاقهٔ بیشتری داشت. از انگشتانش صدای گرم پختهٔ مطلوبی بیرون می‌آمد و هنگامی که همایون می‌زد، مثل این بود که با آهنگ کمانچه اش نصیحت می‌داد و این موعظهٔ خوش آهنگ در دلها اثری عمیق داشت چه همه سراپا گوش می‌شدند. من نیز در گوشهٔ اتاق می‌نشستم و خیره به انگشتان میرزا رحیم کمانچه کش می‌نگریستم. آن ویولن زن و این کمانچه کش اولین مربیان موسیقی من بوده‌اند.

در سال ۱۳۰۲ به مدرسهٔ عالی موسیقی رفت و در آنجا تحت نظر علینقی وزیری آموختن موسیقی و نواختن ویولن را آغاز کرد.

در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفت پدرش، تصمیم گرفت صرفاً به مدرسهٔ موسیقی برود. پدرش با وجود علاقه‌ای که به موسیقی داشت، با موسیقی یاد گرفتن وی مخالف بود و در نتیجه او مدتی پنهانی به مدرسهٔ موسیقی می‌رفت. گویا در این مورد، وزیری و یحیی دولت‌آبادی نزد پدرش وساطت کرده‌اند که بی‌تأثیر بوده‌است. وی بالاخره با گرفتن حکم تدریس موسیقی به پدرش ثابت می‌کند که «پیِ مطرب شدن نبوده‌است». در تابستان سال ۱۳۰۴، چهار کنسرت به رهبری وزیری در مدرسه اجرا شد که خالقی نیز در آن‌ها به عنوان نوازنده حضور داشت.

در دو سال آخر تحصیلش، شهرداری تهران کافهٔ بلدیه را بنیاد کرد و برای آن نیاز به یک دستهٔ ارکستر ایرانی داشت. تشکیل دادن این دسته به خالقی پیشنهاد شد و او این کار را انجام داد.

خالقی یاد دادن موسیقی را از ۱۳۰۷ در مدرسهٔ ورزش آغاز کرد. بعد از لیسانس نیز به هنرستان عالی موسیقی رفت و در آنجا تدریس کرد.

در سال ۱۳۱۰ از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد. در خرداد سال ۱۳۱۳، دارالمعلمین به «دانشسرای عالی» تغییر نام یافت. خالقی مدرک لیسانس خود را از این دانشسرا در رشتهٔ فلسفه و ادبیات دریافت نمود.

وی در ۱۳۱۴ وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ گردید و در ۱۳۱۷ معاون دفتر وزارتی وزارت فرهنگ شد. در ۱۳۲۰ به پیشنهاد وزیری، معاون ادارهٔ موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. در ۱۳۲۵ مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد. در ۱۳۲۷ متصدی دبیرخانهٔ هنرهای زیبا شد. در ۱۳۲۸ هنرستان موسیقی ملی را تأسیس کرد و رئیس آن شد.

در سال ۱۳۳۴ در چارچوب برنامه‌های انجمن ایران و شوروی به این کشور سفر کرد. همچنین در ۱۳۳۵، سفرهایی را به کشورهای رومانی، فرانسه و هندوستان انجام داد. دستاورد وی از سفر هند، مجموعه مقالاتی در زمینهٔ موسیقی و رقص در این کشور بود.

خالقی سالها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو بود و برنامه‌های رادیویی «یادی از هنرمندان درگذشته» و «ساز و سخن» را راه‌اندازی کرد. وی همچنین، سرپرست ارکستر گل‌ها نیز بود.

از آهنگ‌های ساخته خالقی که در این دوره بسیار موردپسند بود و از رادیو بسیار پخش می‌شد «رنگارنگ شماره یک» در دستگاه اصفهان بود.

خالقی در سال ۱۳۳۸ به در خواست خود از اداره کل هنرهای زیبا بازنشسته شد اما همچنان به فعالیت‌های هنری خود ادامه داد.

خالقی در ۱۳۴۴ در سالزبورگ در اتریش پس از چند عمل جراحی ناموفق، بر اثر سرطان معده درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله در تهران دفن شده‌است. سه فرزند خالقی گلنوش، فرهاد و فرخ نام دارند

پند سعدی، دانش، شادی، هنر، امید، آذربایجان (شعر از رهی معیری)، اصفهان، ای ایران و نفت از کارهای وی است. سرود نفت در سال ۱۳۳۱ به مناسبت ملی شدن صنعت نفت تصنیف شده‌است و شعر آن از معیری است. سرود ای "ایران" تبدیل به سرود ملی اما غیر رسمی ایرانیان شده است.

خالقی به جز آهنگسازی، به تنظیم و اجرای بسیاری از تصنیف‌های قدیمی شیدا و عارف قزوینی برای ارکستر نیز پرداخته‌است. وی تعدادی از آهنگ‌های علینقی وزیری مانند شکایت، نی، خریدار تو، دلتنگ، و کاروان را با ارکستر اجرا و رهبری کرده‌است.

تصنیف خاموش آخرین اثر خالقی است. این آهنگ در دستگاه ماهور ساخته شده‌است و ارکستر گل‌ها آن را به رهبری خالقی و با همراهی پیانوی جواد معروفی به شمارهٔ گل‌های رنگارنگ ۲۳۷ اجرا کرده‌است.

خالقی در دورانی فعالیت می‌کرد که موسیقی غربی در ایران رواج داشت و بسیاری موسیقی ایرانی را غیرعلمی و تدریس آن را بیهوده می‌دانستند. حتی در بازه‌ای موسیقی ایرانی در هنرستان عالی موسیقی تدریس نمی‌شد و بسیاری از کسانی که سازهای سنتی می‌نواختند در این بازه به سازهای اروپایی روی آوردند یا هنرستان عالی موسیقی را ترک کردند. در این دوران خالقی و استاد محبوبش علینقی وزیری برای حفظ موسیقی ایرانی تلاش‌های بسیاری کردند. جعفرزاده در نقد کتاب نظری به موسیقی این کتاب را تلاشی برای توجیه علمی موسیقی ایرانی با تئوری موسیقی غربی و تغییر فضای ضد موسیقی ایرانی آن زمان می‌داند که بی‌نتیجه نمانده‌است و در نهایت به تأسیس هنرستان موسیقی ملی منجر شده‌است.

گلنوش خالقی، دختر روح الله خالقی، در آمریکا یک مرکز هنری غیرانتفاعی به نام "کانون هنری روح الله خالقی" راه اندازی کرده است. هدف اصلی این مرکز، گردآوری، حفظ و شناساندن آثار روح‌الله خالقی است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
صفحه  صفحه 2 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

Golha | گلها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA