ارسالها: 23330
#31
Posted: 15 Mar 2016 22:54
همایون خرم
- نام اصلی امیرهمایون خرم
- تولد ۹ تیر ۱۳۰۹
- بوشهر
- ملیت ایران
- مرگ شامگاه ۲۸ دی ۱۳۹۱ (۸۲ سال)
- تهران بیمارستان دی
- سبک(ها) سنتی
- ساز(ها) ویولن
- همکاری(های) مشترک عضو خانه موسیقی ایران
امیرهمایون خرم(۹ تیر ۱۳۰۹ بوشهر - ۲۸ دی ۱۳۹۱ تهران)، نوازندهٔ ویولن، موسیقیدان و آهنگساز موسیقی ایرانی بود. او یکی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی ایران بود.
از آنجا که مادرش از شیفتگان موسیقی اصیل ایرانی بود و از بین مقامهای موسیقی ایرانی، به دستگاه همایون علاقهای وافر داشت، نام همایون را برای فرزند خود انتخاب کرد. خرم در سن ۱۰–۱۱ سالگی به مکتب استاد صبا راه یافت و چند سال بعد به عنوان نوازندهٔ ۱۴ ساله، در رادیو به تنهایی به اجرا پرداخت. بعدها در بسیاری از برنامههای موسیقی رادیو، خصوصاً در برنامه گلها، به عنوان آهنگساز، تکنواز ویولن و رهبر ارکستر آثاری ارزشمند ارائه داد.
ساز همایون خرم سازی پر صلابت، سنگین و عاری از هر نوع خودنمایی بود. گر چه در شیرین نوازی خرم را نمیتوان با پرویز یاحقی و حبیبالله بدیعی هم تراز دانست با این حال توانایی او در آفرینش آنی ملودیهای جاندار و جذاب، بافت تکنوازیهای او را به مراتب از کارهای دیگران خوش ساختتر و پرمایه تر میسازد. از این بابت خرم و علی تجویدی را میتوان در یک گروه قرار داد چون قابلیت آهنگسازی این دو بر نوازندگیشان چیره بود، درست عکس آنچه در مورد بدیعی و یاحقی میتوان گفت. نباید از قلم انداخت که خرم، همانگونه که تجویدی، آهنگسازی تجربی و منحصراً ذوقی نبود. وی بنیادهای علمی آهنگسازی را آموخته بود و بر آنها تسلط داشت. از جمله اینکه هارمونی را با فریدون فرزانه و با شیوه " سارلی " فراگرفته و در سازبندی از کورساکف متأثر بود. خوش سلیقگی و نوآوریهای خرم در تنظیم کارهایش جداً شنیدنی است. شیوه تقسیم ملودی و همراهی سازها نزد خرم بسیار حساب شده و پرداخت کار بیخدشه و نقص است. قدر مسلم اینکه بخش گستردهای از آثار خرم حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان را در سیطره خود دارد. دشوار میشود ایرانی را یافت که نتواند ترانه "امشب در سر شوری دارم " را زمزمه کند. گر چه باید تأکید کرد که اعتبار خرم هرگز در ترانههای ساده و همه پسندش خلاصه نمیشد و نمیشود. کارهای ارکستری او که غالباً جملهبندیهایی مرکب و پیچیده توأم با ضرب آهنگهای بسیار متنوع دارند نمونههای گاه سمفونی گونه ایی از موسیقی ایرانی به دست میدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشته است. خرم با تواناترین و حرفه ایترین خوانندگان دوران دو دهه طلایی موسیقی ایران همکاری نزدیک داشته است. حسین قوامی، الهه، مرضیه، گلوریا روحانی، دلکش، شجریان، گلپا و ایرج از آن جملهاند. با این حال نباید از یاد برد که " پروین زهرایی منفرد" تا چندین سال خواننده انحصاری آثار خرم محسوب میشد. سنگینی و بی پیرایگی صدای پروین قرینه سنگینی و بی پیرایگی ساز و نغمه خرم بود. علیرغم آن که برخی از کارهای خرم با صدای خوانندگان دیگر بازخوانی شده است، مشکل میتوان گفت که درخشش و ظرافت بازخوانیها به پای اجراهای گذشته میرسد. طی بیش از سه دهه تدریس، جوانان بسیاری از محضر درس خرم بهرمند شدند که امروز امانتدار مکتب استاد خود هستند. اما خرم در مصاحبهای با علی دهباشی در نشریه بخارا از مانی فرضی، پژمان پورزند و بابک شهرکی به عنوان زبده ترین شاگردان خود نام میبرد.
وی همچنین تحصیلات دانشگاهی خود رادردانشگاه علم و صنعت ایران در رشته مهندسی برق ادامه داد. در جلد سوم کتاب موسیقیدان ایرانی نوشته پژمان اکبرزاده آمده است: «پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، فعالیتهای اجرایی همایون خرم دچار وقفهای چندین ساله شد. اوقات او از آن پس، بیشتر صرف تدریس خصوصی ویلن و فعالیتهای پژوهشی دربارهٔ موسیقی ایرانی شد.»
او که در اواخر عمر به بیماری سرطان روده مبتلا شده بود و تحت شیمیدرمانی قرار داشت، در سن ۸۲ سالگی در روز پنجشنبه ۲۸ دی ماه ساعت ۲۳ شب سال ۱۳۹۱ در بیمارستان دی تهران بر اثر سرطان روده درگذشت. پیکر ایشان، یکشنبه اول بهمن از مقابل تالار وحدت با حضور اهالی موسیقی و دوستداران ایشان به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشییع شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#32
Posted: 15 Mar 2016 22:57
حبیبالله بدیعی
- تولد ۴ فروردین ۱۳۱۲
- سوادکوه، مازندران
- ملیت ایرانی
- مرگ ۲۷ مهر ۱۳۷۱ (۵۹ سال)
- شهر تهران
- سبک(ها) موسیقی سنتی ایرانی
- ساز(ها) ویولن
- سالهای فعالیت نوازنده
حبیبالله بدیعی (زاده ۱۳۱۲ در سوادکوه - درگذشته ۱۳۷۱ در تهران)، موسیقی دان و نوازنده ویلن بود.
او از سال ۱۳۲۹ به عنوان تکنواز با برنامه موسیقی ارتش همکاری کرد و سال بعد بود که رسماً وارد ارکستر ابراهیم منصوری شد. حبیبالله بدیعی در سال ۱۳۳۱ در فیلم «ولگرد» صدای قوامی و شمس را با ویلن همراهی کرد. در سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ ارکستر کوچکی تشکیل داد که خوانندهٔ آن بانو شمس بود.
این ارکستر تا پایان سال ۱۳۳۶ هر شب جمعه برنامهٔ رادیویی داشت. یک سال بعد وی وارد برنامه گلها شد و با خوانندگانی چون مرضیه، الهه، پوران، دلکش و رؤیا همکاری کرد. وی حدود ۲۰۰ آهنگ ساختهاست که یکی از معروفترین آنها کعبه دلها با صدای بانو الهه میباشد.
وی در ۴ فروردین ۱۳۱۲ در مازندران در شهر سواد کوه تولد و پرورش یافت.
دو ساله بود که پدرش سواد کوه را ترک و در شهر ساری اقامت گزید و به کار فلاحت و تجارت پرداخت. هنوز هشت بهار از سن حبیب نگذشته بود که همراه خانوادهٔ خود به تهران آمد و مقیم این شهر شد.
در ساری برادر بزرگ حبیب برای خود ویولنی تهیه کرده و نزد یک نوازنده ارمنی به فراگرفتن ویولن مشغول میشود ولی بعد از دو سال از ادامهٔ کار خسته شده و نواختن ویولن را ترک میکند. در این زمان حبیب گهگاهی بدون اجازه و دور از چشم برادر مشتاقانه دستی به آرشهٔ ویلن برده و نغمات دلنشینی به گوش میرساند. این عمل از دید برادر مکتوم نماند و وقتی علاقهٔ شدید او را نسبت به موسیقی میبیند ویولن را به او هدیه میکند.
پدر و مادرش که به تعلیم و تربیت وی مانند سایر اولادان خود بینهایت علاقهمند بودند بر تحصیلات او نظارت دقیق داشتند و او تا اخذ لیسانس از دانشکده علوم تمام مراحل تحصیلی را با موفقیت به پایان رسانید.
سال ۱۳۲۶ بود که حبیب نوجوان پس از مدتی تمرین نزد خود به کلاس آقای لطفالله مفخم پایان میرود و از ایشان کسب فیض میکند. دکتر لطفالله مفخم پایان یکی از شاگردان ابوالحسن صبا بود چنانکه اغلب ردیفهای استاد به خط و اهتمام این هنرمند نوشته و چاپ شدهاست. وی مدت سه سال حبیبالله بدیعی را در فراگیری ردیفهای صبا تعلیم میدهد. بدیعی رفته رفته چنان پیشرفتی در کار موسیقی حاصل میکند که در سال ۱۳۲۹ یعنی پس از چهار سال نوازندگی به عنوان سولیست در برنامهٔ رادیو ارتش به نواختن ویلن مشغول میشود. بعد از دو سال در واقع در سال ۱۳۳۱ به کلاس استاد ابوالحسن صبا میرود و مدت دو سال از محضر او کسب فیض کرده و دورهٔ تکمیلی آوازها را نزد او به پایان میرساند. در همین زمان که نزد استاد صبا به فراگیری مشغول بود مدت دو سال نیز نزد یکی از اساتید موسیقی کلاسیک خارجی به نام جینگوزیان که از ارامنه قفقاز بود دوره میبیند.
حبیبالله بدیعی در نواختن دستگاهها و گوشههای آواز قدرت و توانایی قابل ملاحظه یی دارد. او ابتدا در سال ۱۳۳۳ ارکستر کوچکی را رهبری میکرد که بعدها بنا به تجدید نظر تشکیلات ارکسترهای رادیو ارکستر شمارهٔ ۶ نام گذاری گردید. وی در سال ۱۳۳۷ بنا به دعوت داود پیرنیا سرپرست برنامه گلها کار خود را در این برنامه با خوانندگانی چون: غلامحسین بنان، حسین قوامی، اکبر گلپایگانی (گلپا)، محمودمحمودی خوانساری، حسین خواجه امیری (ايرج)، محمد رضا شجریان و غیره آغاز کرد.
وی در سال ۱۳۴۳ عضو شورای موسیقی رادیو در سال ۱۳۴۵ معاون ادارهٔ رادیو تهران و سپس معاون ادارهٔ موسیقی سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۱ رئیس ادارهٔ موسیقی رادیو و از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۸ عضو شورای واحد موسیقی که اعضاء آن متشکل از: مرتضی حنانه، علی تجویدی و حسینعلی ملاح بود منتصب میگردد و ضمن رهبری ارکسترهای شمارهٔ ۲ و ۴ و ۶ سپس مدت ۶ سال رهبری ارکستر باربد را به عهده داشت.
همچنین علاوه بر تکنوازی، آهنگهای بسیاری ساخت که اکثر آنها از آثار خوب و با ارزش موسیقی اصیل ایران میباشد و با اقبال روبرو شدند و حدود یکصد و پنجاه آهنگ ساخت که خودش میان آنها از: کعبه دلها، فریاد از این دل، افسانه عشق، دل بی گناه، الهی بمونی، افسانه زندگی، جاودانه، رفته بودم، افسانه کمتر، شعله سرکش، در آتشم، مهربان شو، سنگ صبور و زندگی من را بیشتر از همه میپسندد.
حبیبالله بدیعی در ۲۷ مهر ۱۳۷۱ در سن ۵۹ سالگی به دلیل بیماری قلبی در تهران درگذشت و پیکر وی را در جوار امامزاده طاهر (کرج) به خاک سپردند.
حبیبالله بدیعی جهت شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران، مسافرتهای متعددی به کشورهای افغانستان، آلمان، آمریکا، بلژیک و انگلستان نموده که هنرمندانی نظیر جهانگیر ملک، فرهنگ شریف، مجید نجاحی، محمودی خوانساری، جمال وفایی و کورس سرهنگ زاده با وی همکاری داشتهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#33
Posted: 15 Mar 2016 22:58
نصرالله زرینپنجه
- نام اصلی نصرالله زرینپنجه
- تولد ۱۲۸۵
- تهران
- ملیت ایران ایران
- مرگ ۲۵ آذر ۱۳۶۰
- تهران
- ساز(ها) تار، سهتار، بربط و ترومپت
نصرالله زرینپنجه (۱۲۸۵، تهران - ۲۵ آذر ۱۳۶۰)، نوازندهٔ سرشناس تار و آهنگساز بود. او همچنین در نواختن سهتار، بربط و ترومپت مهارت داشت.
در سال ۱۲۸۵ در تهران به دنیا آمد. در ۱۳ سالگی نزد ربیع خان برادر درویشخان به نواختن تار مشغول شد و سپس به خدمت موزیک نظام درآمد. روزی تار میزد که حسین هنگآفرین صدای سازش را شنید و ذوق او را پسندید و به شاگردی خود پذیرفت. بعدها از خدمت موزیک نظام استعفا داد و فرصتی یافت تا هنر خویش را تکمیل کند. مدتی نزد مرتضی نیداوود و یحیی زرپنجه و علیاکبر شهنازی تعلیم گرفت تا این که با موسی معروفی آشنا شد و ردیفی را که او روایت کرده بود، نواخت. نصرالله زرینپنجه در سال ۱۳۱۳ از موسیقی دلسرد شد و تار را کنار گذاشت و عهدهدار سمتهایی در وزارت دارایی شد. در سال ۱۳۲۰ که علی نقی وزیری به هنرستان موسیقی بازگشت، دوباره نزد حسین سنجری به آموختن تار مشغول شد و در اثر تشویق روحالله خالقی از وزارت دارایی به وزارت فرهنگ منتقل شد. وی ضمن تدریس در هنرستان موسیقی ملی در تدوین کتابهای مقدماتی تار و سه تار نقش ارزندهای ایفا کرد. زرینپنجه سالها با رادیو همکاری داشت و رهبر ارکستر سازهای ایرانی رادیو بود و آهنگهای بسیاری ساخت که اجرا شد. در برنامههای ساز و سخن که به ابتکار روحالله خالقی تدوین میشد نیز همکاری داشت. تمرینهای که ساحته برای هنرجویان بسیار مفید است. این تمرینها شامل ابوعطا، بیات ترک، چهارگاه و بیات اصفهان است که در کتاب سوم تار و سهتار هنرستان به کوشش حسین علیزاده به چاپ رسیدهاند.
وی حدود ۵۰ آهنگ ساخته و آموزگار موسیقی در مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی ایران بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#34
Posted: 15 Mar 2016 23:00
محمد میرنقیبی
محمد میر نقیبی (۱۳۰۲، مشهد - ۱۳۸۲، تهران)، آهنگساز، نوازندهٔ ویولون، سرپرست برنامه گلها در رادیو و بنیانگذار برنامه تکنوازان بود.
محمد میرنقیبی ناظم هنرستان موسیقی نیز بود و نیز در زمان مدیریت روح الله خالقی، مدتی برنامه گلها را سرپرستی کرد. وی با بنیانگذاری برنامهٔ تکنوازان، موجب به یادگار ماندن گنجینه آثاری بسیار ارزشمند، از استادان موسیقی سنتی ایران شد که قطعاً امروزه از مهمترین راهنماهای هنرجویان موسیقی سنتی است. خود میرنقیبی در جایی گفته: وقتی برای اولین بار در کلاس سرود موسیقی دبستان و آقای زرین فر بودم تأثیرشگرفی در من گذاشت و از آن پس رغبت خاصی به این ساز پیدا کردم پس از آموختن چند درس مقدماتی نزد آقای زرین فر به دلایلی که یادم نمیآید کلاس ایشان را ترک گفتم و در سال ۱۳۲۴ عازم تهران شدم و به کلاس استاد حسین صبا راه یافتم.
وی سال ۱۳۸۲ در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپره شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#35
Posted: 15 Mar 2016 23:04
اسدالله ملک
- تولد ۱۳۲۰
- تهران
- مرگ ۹ بهمن ۱۳۸۰ (۶۰ سال)
- سبک(ها) موسیقی ملی ایرانی
- ساز(ها) ویولن و کمانچه
اسداله ملک(۱۴ مرداد ۱۳۲۰ تهران - ۹ بهمن ۱۳۸۰ تهران) نوازنده ویولون،کمانچه و آهنگساز ایرانی بود.
اسد الله ملک در ۱۴ مرداد سال ۱۳۲۰در محله «دروازه دولت» تهران و در یک خانواده لشت نشایی متولد شد. در ایام کودکی و نوجوانی حدود سه سال شاگرد ابولحسن صبا بود و بزودی جز شاگردان خاص ایشان محسوب شد. او شاگرد اساتیدی چون روح الله خالقی، هنگ آفرین و علی محمد خادم میثاق و... نیز بود و به تکمیل آموختههای خویش و تجربه اندوزی مشغول گشت. در همان سالها خالقی، او را در ارکستر انجمن ملی موسیقی که توسط خود ایشان اداره میشد پذیرفت و بدین ترتیب در بزرگی به روی پیشرفت و شکوفایی ملک باز شد. بعد از آن سالها اسدالله ملک از هنرستان موسیقی فارغ التحصیل شد و سپس موفق به دریافت لیسانس موسیقی از دانشگاه هنرهای زیبا گردید.
آغاز فعالیتهای او در رادیو مربوط میشود به سال ۱۳۳۷ که در آن سال با ساختن قطعه «گریه لیلی» در مایه دشتی با کوک مخصوص (ر-می-دو-لا) و قطعه چهارمضرابی در مایه اصفهان با کوک مخصوص(دو-لا-لا-می) و اجرای آنها با ویولن، اشتهار فراوان یافت. از آن هنگام به بعد او با سبک منحصر به فرد خود در نوازندگی و آهنگسازی درهای بسته بسیاری را برای این موسیقی گشود.
اسد الله ملک با پشتیبانی خواننده نامدار ان دوران دلکش به رادیو راه یافت و نخستین اثار ملک را نیز دلکش با صدای رسایش جاودانه ساخته است. از جمله دیگر خوانندگانی که ملک با آنها همکاری داشتند میتوان به حمیرا ، اکبر گلپایگانی ، محمود محمودی خوانساری ، پوران ، ایرج، بهرام حصیری ، محمدرضا شجریان ، کوروس سرهنگ زاده و... اشاره نمود که ثمره سالها همکاری آنها با استاد ملک آهنگهای زیبایی چون تک درخت، مرغ شباهنگ، جدایی تو، حکایت دل و... است که سالها مورد اقبال مردم ایران بودهاست.ملک مدتی نیز با همکاری آقای منوچهر جهانبگلو برنامه ای به نام: (نوایی از موسیقی ملی)را تنظیم کردند که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران بعداز مجموعه برنامه «گلها» یکی از برنامه های خوب و موفق رادیویی موسیقی ملی بود
در سالهای پس از انقلاب نیز او تلاش خود را برای اعتلای موسیقی متوقف نکرد و حتی بسیاری از هنرمندان "گلها را به همکاری مجدد فرا خواندند که میتوان به اساتیدی چون فضلالله توکل اشاره نمود که به دعوت ایشان پاسخ مثبت دادند. در اواخر عمر او شروع به ضبط آثار ارکستری خود با سازبندیهای مختلفی (مانند ویلن - عود، ویلن - سنتور - سه تار، ویلن - قانون، ویلن - عود - سنتور و...) کرد که میتوان به کاستهای «نغمه رویایی»، "سمیرا، نغمهها و.... اشاره نمود که هر کدامشان سرشار از قطعات زیبایی برای همنوازی میباشد. اسدالله ملک در بهمن ۱۳۸۰ درگذشت. وی طی سالها فعالیت در زمینه های مختلف موسیقی به تربیت شاگردان مجرب و کار ازموده ای همچون مهیار فیروز بخت - مختار فروغی - سعید مودبیان - لقمان ادهمی - شهرام خسروی همت گمارد که امروز نه چون او ولی به رنگ و بوی او مینوازند
یهودی منوهین نوازنده معروف ویلن که از بهترینهای تاریخ موسیقی جهان محسوب میشود. در سفرش به ایران به صورت اتفاقی با ساز ملک آشنا و به شدت شیفته مکتب استاد میشود که این آشنایی موجب دعوتهای بینالمللی از استاد ملک میشود. ملک به همراه گروهی از اساتید در جشنوارههایی در ایتالیا و فرانسه و... شرکت میکند و رتبه اول را در برخی جشنوارهها نصیب خود میکند.
وی جدا از نوازندگی ویلن ،کمانچه را به زیبایی مینواخت و متأسفانه اثار تصویری زیادی از کمانچه نوازی وی در دست نیست. بر اساس گفته های شاگردش کامران داروغه، طنین صدای کمانچه ملک بود که کامران داروغه را نوازنده کمانچه کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#36
Posted: 15 Mar 2016 23:15
«گویندگان برنامه گلها»
روشنک
- نام اصلی صدیقه سادات رسولی
- نام مستعار روشنک
- تولد ۱۳۰۷ ایران
- ملیت ایرانی
- مرگ ۱۳۹۱ تهران ، ایران
صدیقه سادات رسولی (۱۳۰۷ - ۱۳۹۱) معروف به روشنک گوینده رادیو ایران و برنامه گلها (دائرةالمعارف شعر و موسیقی ایران) بود.
روشنک در سال ۱۳۲۷ وارد خدمت در رادیو ایران شد و تا سال ۱۳۳۴ در بخشهای مختلف گویندگی میکرد. او گوینده برنامه گلها بود و بسیاری از مردم ایران این برنامه را با صدای او که اشعار را به درستی دکلمه میکرد، میشناسند و تاثیر گویش ایشان در فراگیری اشعار ادبیات فارسی برای مردم هم چنان در اذهان، به عنوان یک خاطره زیبا باقیماندهاست.
تکیه کلام روشنک «پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد»، بود.
خانم روشنک در مصاحبه ای در سال ۱۳۵۴ چنین میگوید:
- «زمانی که میخواستم وارد رادیو شوم، ۸۱ نفر جهت گویندگی شرکت کرده بودند که از میان آنان قبول شدم کسانی که از من امتحان گرفتند: مرحوم سعید نفیسی، حسینقلی مستعان، حسین زاهدی، مرحوم صبحی و چند نفر دیگر هم بودند که الان یادم نیست مرحوم پیرنیا از برنامه سوم گلها مرا دعوت به همکاری کردند. نام روشنک را هم ایشان برایم انتخاب کرد و اولین شعری را که در برنامه گلها خواندم، این بود»:
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
شب که خورشید جهان تاب، نهان از نظر است
طی این مرحله با نور مهی باید کرد
- «از خاطراتم این است که گاهی که از رادیو بیرون میآمدم، جوانان علاقهمندی در بیرون رادیو بردند که از من خواستند اشعاری را که در برنامه گل ها میخوانم، برایشان بنویسم. ولی همیشه به دلیل جوان بودن آنها این شعر را برایشان مینوشتم.»
نخست موعظه پیر میفروش این بود
که از معاشر ناجنس احتراز کنید
- اما حالا پس از گذشت چند سال اگر قرار باشد مطالبی بنویسم، این شعر را هم اضافه میکنم:
از امروز کاری به فردا نماند
چه دانی که فردا چه آید زمان
روشنک در تیرماه سال ۱۳۹۱ درگذشت و در روستای آهار رودبار قصران به خاک سپرده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#37
Posted: 15 Mar 2016 23:18
روشنک گوینده برنامه گلها در جشن ۳۷ سالگی رادیو ایران
دانلود | Download
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#38
Posted: 15 Mar 2016 23:25
کوکب پرنیان
كوكب پرنیان (در حدود ۱۳۰۰- ۱۳۶۳ ش) گویندۀ رادیو تهران در سالهای (۱۳۱۹-۱۳۴۹ ش) که از زندگی او اطلاع زیادی در دست نیست. وی فرزند محمد پرنیان، ادیب و نویسنده بود و بعد از ازدواج با محمود رجاء، گویندهایی از اولین همكاران رادیو تهران، به عنوان گویندهای توانا و تمام وقت در برنامههای مختلف رادیو، از برنامههای خانوادگی تا هنری به كار گرفته شد. از صدای او در چند برنامۀ اولیۀ گلهای جاویدان و برگ سبز استفاده شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#39
Posted: 15 Mar 2016 23:28
آذر پژوهش
- زادروز ۸ آذر ۱۳۱۹
- شهرستان خوی
- محل زندگی فرانسه
- ملیت ایرانی
- پیشه گویندگی رادیو
- نقشهای برجسته از گویندگان برنامه «گلها»
آذر پژوهش (زاده هشتم آذر ۱۳۱۹ در خوی)، از پیشکسوتان رادیو در ایران و یکی از گویندگان برنامه «گلها».
ایشان از یک پدر و مادر فرهنگی در شهرستان خوی زاده شد. او در خاطراتش میگوید که ۵ ساله بودم، پشت میکروفون رفته و شعر از حفظ میخواندم. و اولین شعری که حفظ کرده شعر (اشک یتیم) پروین بوده است که در مدرسه خوانده و آقای آذر، وزیر فرهنگ وقت به او گلدانی نقرهای هدیه میکند. پدرش رییس اداره فرهنگ و مادرش معلم زبان انگلیسی بود. او پس از ازدواج به همراه شوهر خود به (رضاییه) ارومیه سفر میکند و اولین بار گویندگی را در رادیو رضاییه با اخبار در سال ۱۳۳۶ شروع کرد. چند سال بعد فرزند او بیمارشده و او مجبور به عزیمت به تهران میگردد و در تهران ضمن گویندگی خبر در، برنامه گلها مجری و گوینده میشود. آذر پژوهش هم اکنون در فرانسه زندگی میکند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#40
Posted: 15 Mar 2016 23:32
شمسی فضلالهی
- نام اصلی شمسی فضل اللهی
- زمینه فعالیت سینما، تلویزیون، تئاتر و رادیو
- تولد ۱۰ آذر ۱۳۲۰
- تهران
- ملیت ایرانی
- پیشه بازیگر،سینما،تئاتر و صداپیشه
- سالهای فعالیت ۱۳۳۷ تاکنون
شمسی فضل الهی (زادۀ ۱۰ آذر ۱۳۲۰ در تهران) بازیگر، گویندۀ رادیو و صداپیشۀ ایرانی است. او با نام هنریِ «شهرزاد» در فیلمهای قبل از انقلاب ۱۳۵۷ شناخته میشد.
شمسی فضلاللهی بازی در تئاتر را از ۱۳۳۸ و بازی در فیلم را از سال ۱۳۳۷ در فیلم قاصد بهشت آغاز کرد. فعالیت دوبله را نیز از سال ۱۳۳۰ آغاز کرد. در رادیو هم از سال ۱۳۳۹ آغاز به کار کرد
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.