ارسالها: 9253
#121
Posted: 1 Dec 2013 22:16
بنکس؛ ستارهای نوظهور با جذابیت فراوان
how do you print screen
اولین تک ترانه بنکس خواننده اهل لس آنجلس، ماه مارس امسال به بازار آمد ولی در همین فاصله کوتاه به خاطر شیوه اجرای صمیمی و محزون آن در سبک موسیقی "آر ان بی" طرفداران پر و پا قرصی پیدا کرده است. او در مصاحبه ای با بی بی سی از واکنش خوب و غیر منتظره طرفدارانش به این ترانه می گوید.
بنکس در آغاز مصاحبه و لابه لای نوشیدن چای در یک روز خشک پاییزی در لندن می گوید: "چند روز پیش برای اولین بار روی شکم یکی از طرفدارانم امضای یادگاری کردم . مطمئنم که او را زخمی نکردم ولی صادقانه باید بگویم که امضای من همیشه خوب از آب در نمی آید. خودکار را برای امضا روی پوست بدن درست نکرده اند، در این تجربه جالب متوجه این نکته شدم."
در این چند ماه هر کسی که اجرای آرام، مجذوب کننده و زنانه او از این ترانه را شنیده به صدای بنکس و نحوه اجرای وی علاقمند شده است.
چون با توییتر و یا اینستاگرام سر و کار چندانی ندارد برخی این خواننده ۲۵ ساله را "اسرار آمیز" توصیف کرده اند. ولی او یادآوری می کند که مدیران برنامهاش این قسمت کارها را انجام می دهند.
اما طرفداران بنکس می توانند به شیوه ای که بسیار غیرمعمول است با او تماس بگیرند. او شماره تلفن موبایل خود را در صفحه فیس بوکش منتشر کرده و زیر آن نوشته است: "اگر هوس کردید حرف بزنیم، به من زنگ بزنید."
بنکس در این مورد می گوید: "شاید به نظر بعضی ها این کار من ساده لوحی باشد ولی تا امروز هیچ پیامک یا تماس تلفنی عجیب و دلهره آوری نداشتم. همه کسانی که تماس گرفتند فقط می خواستند علاقه و یا رضایت خود را به خاطر این ترانه با من در میان بگذارند. هنوز هم باورم نمی شود که یک سال پیش همین وقت ها یک روزی که تو اطاقم روی زمین نشسته بودم داشتم روی این ترانه کار می کردم."
دوران تیره و تار
بنکس نام خانوادگی اوست، خانواده و دوستانش، او را جولیان صدا می کنند. او از سن پانزده سالگی، وقتی که یکی از دوستانش برای دور کردن ذهن او از دوران تیره و تاری که در محیط خانواده حاکم بود به او یک ارگ کوچک داد، کار موسیقی را شروع کرده است.
خودش می گوید آن دوره درگیر مشکلاتی بود که بسیاری از نوجوانان در محیط خانوادگی با آن روبرو می شوند. رابطه پدر و مادرش نیز در آن سالها به شدت تیره شده بود و بعد از مدتی از یکدیگر جدا شدند.
وی از آن دوران اینطور یاد می کند: "شرایط سخت و طاقت فرسایی بود. در یک چنین سن و سالی نوجوانها ابزارهای لازم برای تجزیه و تحلیل این مسایل را ندارند. من به شدت احساس تنهایی می کردم و نمی دانستم مشکلاتم را با کی مطرح کنم. بعد یک نفر یک ارگ اسباب بازی به من داد، ارگ چندان خوبی نبود. ولی من شروع کردم به ور رفتن و به مرور یک ملودی هایی تو ذهن من شکل گرفت. مثل این بود که یک خروار وزن را از روی سرم برداشته باشند."
بنکس به خوبی به یاد می آورد که "مثل یک راز پنهان و شخصی بود. بعد از اینکه این احساس را کشف کردم تمام مدت، شاید بیشتر از یک سال، همه اوقات را در اتاقم می گذراندم و با این ارگ کار می کردم."
او سالها علاقه خود به موسیقی و هر آنچه را که می ساخت مثل یک راز پنهان نگاه داشت چون فکر نمی کرد که با آن می تواند به موفقیت برسد. وارد دانشگاه شد و در رشته روانشناسی لیسانس گرفت. بعد از آن بود که به قول خودش ترس را کنار گذاشت، نفس عمیقی کشید و موسیقی خود را به دیگران معرفی کرد.
اوایل سال جاری با چند شرکت تولید موسیقی مذاکره می کرد و هنوز هیچ قراردادی امضا نکرده بود که ناگهان یکی از ترانه های وی از رادیو پخش شد. او به یادمی آورد که فایل صوتی این ترانه را به نام " قبل از اینکه هرگز تو را ببینم" رروی یکی از صفحات بایگانی مجازی (Soundcloud) گذاشته بود ولی "زین لوو" مجری برنامه موسیقی شبکه یک رادیو آن را پیدا کرده بود و پخش کرد.
img
بنکس می افزاید: "من حتی نمی توانستم بفهمم که او چطور این فایل صوتی را پیدا کرده است. واقعا باور نکردنی و جالب بود. احساس می کردم که از آسمانها یک هدیه ای برای من فرستاده اند."
قبل از اینکه جوهر قرارداد بنکس با شرکتهای تولید موسیقی خشک شود این ترانه که فضایی غمناک ولی به سبک "آر ان بی" ساخته و اجرا شده، ۲۵۰ هزار بار دیگر از رادیو پخش شد.
او می گوید: "واکنش مردم به این ترانه دقیقا همان چیزی بود که یک ترانه سرا آرزوی آن را دارد. مردم واقعا با اشعار و موسیقی این ترانه احساس نزدیکی و پیوند می کردند. احساس خودم را در آن روزها نمی توانم با کلمات بیان کنم."
این واکنش مثبت و غیرمنتظره اتفاقی و گذرا نبود. بنکس در همکاری با چند تهیه کننده موسیقی بریتانیایی مجموعه ترانه های دلنشینی را ساخته و عرضه کرده است که هر بخش از ملودی و هر مضراب آن گو اینکه تار دل شنوندگان را به صدا درمی آورد.
از روی اظهار نظرهای شنوندگان ترانه های او که روی صفحات یوتیوب منتشر شده می توان احساس پیوند آنها با اشعار و فضای موسیقی ترانه های او را به خوبی دید.
تطهیر روان به وسیله هنر
واکنش و استقبال از ترانه های او بی نظیر بوده و خودش می گوید وقتی که علاقه مردم را می شنود با تمام وجود خوشحال می شود. "خیلی اوقات مردم از مطرح کردن موضوعاتی مثل شکست های عاطفی و یا تنهایی احساس شرم می کنند به همین خاطر خواندن ترانه هایی در این مورد یک احساس رهایی خیلی قوی ای در آدم به وجود می آورد. و اینکه دیگران هم با شنیدن این ترانه ها می فهمند که تنها نیستند واقعا خارق العاده است."
او فقط ۲۵ سال دارد ولی به نظر می رسد که تلاطم های عاطفی زیادی را تجربه کرده است. به عنوان مثال در بخشی از شعر یکی از ترانه هایش به نام "تغییر" وقتی که بی ثباتی عاطفی معشوقش وی را به گریه وا می دارد می گوید: "تقصیر تو نیست چون پدرت از نظر عاطفی تو را آزار داده."
در تازه ترین تک ترانه خود به نام "این همان احساسی است که به آدم دست می دهد" بنکس با کسی روبرو است که هر بار رابطه عاشقانه آنها جدی تر می شود او میدان را خالی می کند و یا در ترانه دیگری به نام "ویدئو" احساسات ترانه سرا به چنان شدتی می رسد که بیرون منزلش توفان مهیبی به راه می افتد.
خود او در این مورد با حالتی خجالتی می گوید: "آره، من هم تجربه های عاطفی سختی داشتم. وقتی من به کسی علاقمند می شوم واقعا او را دوست دارم. وقتی من از چیزی ناراحت می شوم واقعا غمگین می شوم. و در مورد همین چیزها شعر و ترانه می نویسم که همیشه مربوط به رابطه افراد است. تجربه جدایی پدر و مادرم برای من خیلی سخت و دردناک بود. ولی به همین خاطر رابطه افراد با همدیگر بیش از هر چیز دیگری کنجکاوی من را جلب می کند."
از گفتگو با بنکس این احساس به آدم دست می دهد که برای او تلاش برای بازسازی روح و روان توسط موسیقی ازشهرت مهمتر است. او تاکید می کند: "بدون یک چنین تلاشی، دنیا و زندگی برای من معنای چندانی ندارد. برای من مثل هوا است، مثل خون است ، همه چیز است."
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 3080
#122
Posted: 2 Dec 2013 15:43
خیلی ناراحت شدم واقعا بازیگر خوبی بود قطعا یکی از اون محدود افرادی هستش که در یاد ها خواهد موند
واقعا یکی از بازیگران با استعداد دنیا که هنوز اول چل چلیش بود.
پل واکر روحت شاد،یادت گرامی
پ.ن:به احترامت از اول تا آخر سریع و خشن رو با صدای اصلی نگاه میکنم.
Paul Walker - Wikipedia, the free encyclopedia
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 24568
#123
Posted: 5 Dec 2013 21:31
بازیگرانی که هنگام ساخت فیلم مردند!
از «مریلین مونرو» تا «هیث لجر»؛ به بهانه درگذشت «پل واکر»
پل واکر، بازیگر مجموعه فیلمهای اکشن «سریع و خشن» آخرین نمونه از بازیگرانی است که در حالیکه مشغول بازی در پروژه سینمایی بودهاند، جان باختهاند و خبر مرگ ناگهانی آنها، دنیای سینما را شوکه کرده است.
شریه سینمایی هالیوود ریپورتر به بهانه درگذشت ناگهانی پل واکر، بازیگر سرشناس مجموعه فیلمهای اکشن «سریع و خشن» که در یک سانحه رانندگی در 40 سالگی کشته شد، فهرستی از بازیگرانی که مشغول بازی در پروژه سینمایی بوده و مرگ ناگهانی گریبانگیر آنها شده است را منتشر کرد.
«مریلین مونرو» یکی از سرشناسترین و پرحاشیهترین بازیگران تاریخ سینماست که در جریان پروژه ساخت فیلم «Something`s Got to Give» در سال 1962 به کارگردانی «جورج کوکر» ظاهرا بدلیل مصرف زیاد مواد مخدر درگذشت و این فیلم را برای همیشه ناتمام گذاشت. این فیلم هیچگاه کامل نشد، اما بخشهایی از این فیلم در مستند «مرلین: واپسین روزها» در سال 2001 گنجانده شد. دلیل رسمی مرگ وی خودکشی بر اثر "مصرف بیش از حد داروهای خوابآور و آرامبخش" اعلام شد، اما ادعاهای مبنی بر وجود یک توطئه و مجموعه حوادث اسرارآمیزی که منجر به مرگ وی شد، همواره بحثبرانگیز بوده است.
«بروس لی»، چهره افسانهای سینمای رزمی در سال 1973 پیش از پایان پروژه ساخت فیلم «بازی مرگ» به طرز مشکوکی درگذشت. نسخه ناقص این فیلم که بروس لی قصد داشت با آن سبک «جیت کاندو» را تثبیت کند، در همان سال اکران شد؛ اما نسخه کاملتر در سال 1978 و با تصویرهایی که پس از مرگ «بروس لی» گرفته شد به نمایش گذاشته شد. بروس لی که کارگردانی این فیلم را نیز برعهده داشت، به تومور مغزی دچار شده بود و پزشکان مصرف آسپرین قوی را عامل تورم مغری شدید و مرگ او میدانند. البته تعدادی شاهدانه در معده وی یافت شد که عدهای معتقدند آغشته به زهر بوده است، اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرا رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف میکرد.
جسد «ناتالی وود»، بازیگر معروف هالیوودی که مشغول پروژه سینمایی و علمی تخیلی «مکاشفه مغزی» بود، در نوامبر ۱۹۸۱ در چند صد متری ویلای شخصیاش در کنار قایق تفریحی او همراه با جسد همسرش پیدا شد. پلیس علت مرگ ناتالی را غرق شدن بر اثر حادثه اعلام کرد، اما با توجه به نزاع او با همسرش ساعتی پیش از مرگ و کبودیهای نمایان بر روی بدن ناتالی، گمانه زنیها در اینباره هیچگاه پایان نیافت. «داگلاس ترومبل»، کارگردان فیلم موفق شد با توجه به پایان فیلمبرداری نقش «وود» فیلم را در سال 1983 اکران کند، اما وی در سال 2009 در مصاحبهای اعلام کرد که تجربه بد ساخت آن فیلم تا سالها آو را از عرصه فیلمسازی دور نگه داشت.
«وود» برای بازی در فیلمهای «شکوه علفزار» (۱۹۶۱) و «عشق با بیگانه کامل» (۱۹۶۳) توانست نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را بهدست آورد. وی در آثار تلویزیونی نیز موفق ظاهر شد و در سال ۱۹۷۹ به خاطر بازی در فیلم تلویزیونی «از اینجا تا آخرت» برنده جایزه گلدن گلوب شد.
«برندون لی»، فرزند «بروس لی» نیز نه تنها هنگامی که مشغول یک پروژه سینمایی بود بلکه در حین فیلمبرداری فیلم «کلاغ» بر اثر اصابت گلوله واقعی درگذشت. در یکی از صحنههای فیلم که باید براندون مورد اصابت گلوله قرار بگیرد، پس از شلیک گلوله توسط یکی از بازیگران و اتمام فیلمبرداری، زمانیکه «الکس پرویاس»، کارگردان فیلم دستور کات میدهد، براندون از جا بلند نشده و خون از اندام وی جاری شده و صحنه را فرامیگیرد. عوامل فیلم «برندون» را به بیمارستان مدیکال سنتر اوکلند منتقل میکنند، اما وی جان میبازد. آرامگاه او در کنار پدرش بروس لی در سیاتل است.
«ریور فونیکس» در سال 1993 و در حالی که تنها سه هفته به پایان فیلمبرداری «خون تیره» مانده بود، بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر در 23 سالگی جان باخت. مرگ این بازیگر جوان که برادر «یواخین فونیکس» - بازیگر مشهور هالیوودی - است، از پر سر و صداترین اتفاقات هالیوود بود و از آن به عنوان یکی از فجیعترین و تکاندهندهترینها نام برده شد. خانواده و دوستان او تا چندین سال بعد در مورد این اتفاق صحبتی نکردند و بعضی از آنها هنوز هم از آن یاد نمیکنند. فیلم «خون تیره» به دلیل پیچیدگیهای قانونی پس از مرگ ریور فونیکس تا سالها ناتمام ماند تا این که «جورج سلویزر»، کارگردان فیلم یک کمپانی آلمانی را متقاعد به سرمایهگذاری کرد، اما خانواده فونیکس به مقابله با اکران فیلم پرداختند و این فیلم تنها در سال 2013 در چند جشنواره سینمایی به روی پرده رفت.
زمانی که «جورج کندی» در مارس 1994 بر اثر حمله قلبی در خواب درگذشت، تقریبا فیلمبرداری فیلم «واگنهای شرق» تمام شده بود و تنها چند سکانس باقی مانده بود. «پیتر مارکل» کارگردان فیلم با استفاده از بدل «کندی» و استفاده از صدایی شبیه به وی برای پر کردن دیالوگهای خالی و همچنین انتقال دیجیتال وی از یک صحنه به صحنه دیگر فیلم را کامل کرد.
«الیور رید»، بازیگر انگلیسی در سال 1999 در حالی که در لوکیشن فیلم معروف «گلادیاتور» ساخته «ریدلی اسکات» حاضر بود، به دلیل حمله قبلی درگذشت. اما بیشتر صحنههای مربوط به نقشآفرینی او در فیلم پایان یافته بود و «اسکات» از جلوههای دیجیتالی در برخی صحنهها برای کامل کردن فیلم استفاده کرد.
«آلیا دانا هاوتون»، بازیگر و مدل آمریکایی که قرار بود در دو قسمت از فیلم «ماتریکس» به نام «بارگذاری مجدد» و «انقلابها» نقشآفرینی کند، در روز ۲۵ اوت سال ۲۰۰۱ در بندر مارش، جزیره آباکو در کشور باهاما در اثر حادثه سقوط هواپیما در سن ۲۲ سالگی جان سپرد و پیکرش در نیویورک به خاک سپرده شد. وی بخشهایی از فیلم «بارگذاری مجدد» را بازی کرده بود، اما پس از مرگش «نونا گای» جایگزین وی شد.
«هیث لجر»، بازیگر سرشناس و اسکاری هالیوود است که در سال 2008 و در حالی که در میانه پروژه فیلم «تصورات دکتر پارناسوس» بود درگذشت. در ابتدا مرگ او تصادفی و بر اثر مسمومیت شدید دارویی در نتیجه مصرف همزمان چندین نوع قرص ضداضطراب و مسکن و خوابآور اعلام شد. در نهایت و پس از مرگ «لجر»، جود لا، جانی دپ و کالین فارل هریک بخشهای گوناگونی از شخصیت لجر را بازی کردند.
شنبه هفته جاری نیز «پل واکر»، بازیگر مجموعه فیلمهای اکشن «سریع و خشن» در یک تصادف رانندگی در کالیفرنیا در سن 40 سالگی درگذشت. واکر» نقشآفرینی در فیلمهای «سریع و خشن» را از سال 2001 آغاز کرد و در تمامی شش قسمت از این فیلم پرفروش مقابل دوربین رفت. وی در حالی که عازم یک مراسم خیریه با دوستش بود، دچار سانحه رانندگی شد و پلیس ماشین آنها را در حالی که در آتش میسوخت پیدا کرد و مرگ دو سرنشین آن تایید شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#124
Posted: 5 Dec 2013 21:33
مك كواري، يك مرد و چندين پروژه
كريستوفر مك كواري به شدت سر خود را شلوغ كرده و مي خواهد با يك دست چندين هندوانه بردارد.
او اوايل سال ميلادي آتي يعني حدود يك ماه ديگر فيلمبرداري «مأموريت: غير ممكن 5» را كه دومين تجربه كارگرداني اش پس از فيلم « جك ريچر خواهد بود، شروع ميكند. او علاوه بر اين قرار است فيلم علمي تخيلي Star Blazer را كه يكي از فيلم هاي مجموعه هاي فيلم هايي به همين نام محسوب ميشود، كارگرداني كند. او همچنين در حال اقتباس از مجموعه انگليسي «نابخشوده» و بازسازي «ايستگاه يخي زبرا» است. هر چند شك و شبهه هايي در مورد به سر انجام رسيدن اين پروژه ها وجود دارد. اما به طور قطع مي توان گفت كه مك كواري در حال نگارش اقتباسي از رمان فرانسوي «سه نفر براي كشتن» و ساخت آن است و قرار است در اين فيلم نيز كالين فرت نقش بازي كند. داستان كتاب كه نوشته پاتريك منشت است، درباره تاجري به اسم جورج گرفاوت است كه بخت و اقبال او را به سوي دو مرد به نام هاي كارلو و باستين مي كشاند كه خود براي مردي اسرار آميز به اسم آقاي تيلور كار ميكنند. اين كتاب سال 2010 نيز به صورت تصويري و كميك استريپ منتشر شده بود. در حال حاضر اطلاعات زيادي در مورد فيلمي كه مك كواري مي خواهد بسازد، وجود ندارد و فقط مشخص شده كالين فرت بازيگر اصلي فيلم خواهد بود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#125
Posted: 5 Dec 2013 21:35
داستان طنز «هیتلر» اقتباس سینمایی میشود
یک اقتباس سینمایی از کتاب پرفروش کمدی «هیتلر» با عنوان «من دوباره اینجا هستم» ساخته میشود.
داستان طنز «من دوباره اینجا هستم» با محوریت بازگشت آدولف هیتلر به آلمان پس از 66 سال از پایان جنگ جهانی دوم، فیلم سینمایی میشود. به گزارش اسکای نیوز، این داستان طنز که سال گذشته از استقبال خوبی برخوردار شد و حدود 1.3 میلیون نسخه چاپی و الکترونیکی آن به فروش رفت، قرار است یک اقتباس سینمایی از این کتاب توسط مرکز سینمایی مونیخ تا سال 2015 ساخته شود. نگارش فیلمنامه بر عهده «تیمر فیرمس» نویسنده کتاب است. موضوع این داستان برای بسیاری از آلمانیها از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این داستان، آدولف هیتلر رهبر نازیها در برلین تصمیم میگیرد ستاره یک برنامه تلویزیونی کمدی شود.قرار است که نسخه انگلیسی این کتاب آوریل آینده با عنوان «ببین کی برگشته» چاپ و منتشر شود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 9253
#126
Posted: 9 Dec 2013 21:38
جایزه افتخاری جشنواره فیلم پالم اسپرینگ برای "ساندرا بولاک"
"ساندرا بولاک" جایزه افتخاری بازیگر زن جشنواره بینالمللی فیلم پالم اسپرینگ را از آن خود کرد.
image uploading site
به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از ای.ام.دی.بی؛ ساندرا بولاک که به تازگی فیلم "جاذبه" او با تحسین منتقدها همراه بوده قرار است در بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم پالم اسپرینگ (Palm Springs) جایزه افتخاری بازیگر زن را دریافت کند.
پیشتر نیز اعلام شده بود که "متیو مککانهی" جایزه بازیگر مرد را دریافت خواهد کرد. هر سال این جشنواره یک بازیگر مرد و یک بازیگر زن را انتخاب میکند و به پاس فعالیت های هنری از آنها قدردانی میکند.
بولاک ۴۹ ساله این جایزه را در حالی دریافت میکند که در سال های گذشته هلی بری، ماریون کوتیار، اَن هَثَوِی، ناتالی پورتمن، شارلیز ثرون، نائومی واتس و میشل ویلیامز مفتخر به دریافت این جایزه شدهاند. این جشنواره از سوم تا سیزدهم ژانویه (سوم دی تا بیست و سوم دی) برگزار خواهد شد.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#127
Posted: 11 Dec 2013 05:53
بازیگر اشکها و لبخندها درگذشت
النور پارکر، بازیگر هالیوود که برای بازی در نقش بارونس در فیلم آوای موسیقی (در ایران: اشکها و لبخندها) شناخته میشد در سن ۹۱ سالگی در کالیفرنیا درگذشت.
screen grab
ریچارد گیل، دوست خانوادگی او گفت که پارکر روز دوشنبه در اثر ابتلا به بیماری ذات الریه در پام اسپرینگ درگذشت.
پارکر سه بار در سالهای ۱۹۵۱، ۱۹۵۲ و ۱۹۵۶ نامزد دریافت اسکار شده بود.
کریستوفر پلامر، هم بازی او در فیلم اشکها و لبخندها درباره او گفت: "یکی از زیباترین زنانی بود که می شناختم، هم از نظر شخصیتی و هم از نظر ظاهری."
او گفت: "به سختی می توانم این خبر غم انگیز را باور کنم، فکر می کردم جادو شده و برای همیشه زنده می ماند."
او کار خود را در اوایل دهه ۱۹۴۰ با بازی در نقش های کوچک آغاز کرد و در سال ۱۹۴۶ نخستین نقش اصلی اش را بازی کرد.
پارکر از آن پس یکی از چهره های سرشناس هالیوود شد و در کنار بازیگرانی چون چارلتون هستون، رابرت تیلور و کرک داگلاس بازی کرد.
با این حال به یاد ماندنی ترین فیلمی که او بازی کرده، اشکها و لبخندها در سال ۱۹۶۵ بود.
آخرین نقش آفرینی او به سال ۱۹۹۱ باز می گردد که در یک فیلم تلویزیونی بازی کرد.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#128
Posted: 12 Dec 2013 21:01
فیلم 'گذشته' اصغر فرهادی نامزد جایزه گلدن گلوب شد
images
فیلم 'گذشته'، ساخته اصغر فرهادی، نامزد جایزه گلدن گلوب در بخش فیلم های خارجی شد.
فیلم های "آبی گرم ترین رنگ است" از فرانسه، "شکار" از دانمارک، "باد برمی خیزد" از ژاپن، و "زیبایی بزرگ" از ایتالیا، دیگر رقبای فیلم "گذشته" در این بخش هستند.
"گذشته" همانند "جدایی نادر از سیمین"، یک درام خانوادگی است. این فیلم تازه ترین ساخته اصغر فرهادی است که پس از موفقیت جهانی "جدایی نادر از سیمین"، در فرانسه ساخت. "گذشته" نامزد دریافت جایزه نخل طلای کن امسال هم بود، اما نهایتا در رقابت با "آبی گرم ترین رنگ است" از رسیدن به این جایزه باز ماند.
فیلم "۱۲ سال بردگی" به کارگردانی استیو مک کوئین بریتانیایی نامزد بیشترین جوایز گلدن گلوب ۲۰۱۴ شده است.
"۱۲ سال بردگی"، جاذبه، کاپیتان فیلیپس، Rush، و فیلومنا نامزد جایزه بهترین فیلم شده اند.
در بخش بهترین کارگردانی استیو مک کوئین، الکساندر پین با فیلم "نبراسکا"، آلفونسو کوارون با فیلم "جاذبه"، و پاول گرین گرس با فیلم "کاپیتان فیلیپس" نامزد شده اند.
"خشونت آمریکایی"، "او" (Her)، "درون لوین دیویس"، "نبراسکا" و "گرگ وال استریت" ساخته مارتین اسکورسیزی، در رشته بهترین فیلم کمدی یا موزیکال نامزد شده اند.
چیویتل اجیوفور با بازی در فیلم " ۱۲ سال بردگی"، ماتیو مک کوای با فیلم "کلاب مشتریان دالاس"، تام هنکس با فیلم "کاپیتان فیلیپس"، رابرت ردفورد با فیلم "همه چیز از دست رفته" و ادریس آلبا با فیلم "ماندلا، راه دراز تا آزادی" نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد شده اند.
کیت بلانشت، با فیلم "جاسمین غمگین"، ساندرا بولاک با فیلم "جاذبه"، اما تامپسون با فیلم "نجات آقای بنکز"، جودی دنچ با فیلم "فیلومنا" و و کیت وینسلت با فیلم "روز کارگر" نامزد جایزه گلدن گلوب در رشته بهترین بازیگر زن شده اند.
مدتی پیش، کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران فیلم "گذشته" را برای نمایندگی سینمای ایران در رقابت دریافت اسکار بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی انتخاب و به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی کرد.
این سومین بار است که فیلمی از اصغر فرهادی امکان حضور در اسکار را پیدا میکند.
بزرگترین موفقیت سینمای ایران در آکادمی به دو سال پیش باز می گردد که فیلم جدایی نادر از سیمین، ساخته دیگری از اصغر فرهادی به عنوان اولین فیلم ایرانی توانست نخستین اسکار را در بخش بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی برای سینمای ایران به ارمغان آورد.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#129
Posted: 12 Dec 2013 21:05
پایان کار جشنواره مراکش؛ گلشیفته فراهانی در کنار مارتین اسکورسیزی
سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مراکش، شنبه شب، هفتم دسامبر، با اهدای جوایز به بهترین ها به کار خود پایان داد.
windows print screen
جایزه ستاره طلایی بهترین فیلم این دوره از جشنواره به فیلم هان گونگ جو ساخته لی سو جین از کره جنوبی رسید.
فیلم داستان یک دختر مدرسه ای به نام هان گونگ جو (به معنی شاهزاده) را روایت می کند که با آشکار شدن گذشته اوف مشکلاتی را با همکلاسی هایش تجربه می کند و وادار به تعویض مدرسه می شود. فیلم یک درام روانشناسانه است که پیشتر در جشنواره پوسان در کره جنوبی به نمایش درآمده بود و اولین نمایش بین المللی اش را در جشنواره مراکش تجربه کرد.
این فیلم اولین ساخته کارگردانش است و سو جین هنگام دریافت این جایزه ضمن ادای احترام به هیات داوری گفت: "هرگز فراموش نمی کنم زمانی را که همه آنها درست در جلوی من به تماشای فیلم ام مشغول بودند."
هیات داوران چشمگیر
ویژگی این دوره از جشنواره، هیات داوران چشمگیر آن بود که مارتین اسکورسیزی فیلمساز برجسته آمریکایی را در کنار ستاره سینمای فرانسه، ماریون کوتیار و فیلمساز برجسته ای چون پائولو سورنتینو (سازنده زیبایی بزرگ) قرار می داد و در کنار آنها گلشیفته فراهانی هم جزو هیات داورن بود.
علاوه بر این جمع، فاتح آکین (فیلمساز ترک- آلمانی)، پاتریشیا کلارکسون (بازیگر آمریکایی)، آمات اسکالانته (فیلمساز مکزیکی)،آنوراب کاشیاپ (فیلمساز هندی)، نرجس نجار (کارگردان مراکشی) و پارک چان ووک (فیلمساز کره ای) هم جزو هیات دوران این دوره از جشنواره بودند.
adult photo sharing
امسال پانزده فیلم در بخش مسابقه بین المللی حضور داشتند: دوباره (جونیچی کانای- ژاپن)، خرابه آبی (جرمی سولنیر- آمریکا)، قمارباز ( ایگناس جونیاس- لیتوانیا و لتونی)، هتل ( لیزا لانگست- سوئد)، ایدا ( پاول پاولیکوفسکی- لهستان و دانمارک)، مده آها (آندره آ پالائورو-آمریکا، ایتالیا،مکزیک)، خیانتکاران (شان گولت- آمریکا و مراکش)، اندیشمندان مشتاق ( یوناس تروئبا- اسپانیا)، موی بد ( ماریانا روندون- ونزوئلا، آرژانتین، پرو و آلمان)، تب ها (هیشام آیوش- فرانسه و مراکش)، هان گونگ جو ( لی سو جین- کره جنوبی)، حالا چطور زندگی می کنم (کوین مک دانلد- بریتانیا)، گا (نبیل بن یدیر- فرانسه)، استخر (کارلوس ماچادو کوئینتلا- کوبا و ونزوئلا) و زنده باد آزادی (روبرتو آندو- ایتالیا).
جوایز جشنواره
آلیشیا ویکاندر بازیگر سوئدی برای فیلم هتل جایزه بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد. این دومین همکاری ویکاندر با لیزا لانگست کارگردان این فیلم بود که جایزه اش را از سه بازیگر عضو هیات داوران یعنی ماریون کوتیار، گلشیفته فراهانی و پاتریشیا کلارکسون گرفت.
ماریون کوتیار پیش از دادن جایزه گفت: "ممنون از همه بازیگرانی که ما را تحت تاثیر قرار دادند. بازیگری که امشب انتخاب کرده ایم قلب ما را تسخیر کرد."
جایزه بهترین کارگردان به آندره آ پالائورو از ایتالیا برای فیلم مده آها رسید که قصه کشاورزی را می گوید که سعی دارد از گسستن خانواده اش جلوگیری کند.
جایزه بهترین بازیگر مرد به بازیگرانی از فرانسه و مراکش رسید که نقش پدر و پسر را در یک محصول مشترک دو کشور بازی می کنند: دیدیه میشون و اسلیمان دازی برای فیلم تب ها ساخته هیشام آیوش.
جایزه داوران هم به دو فیلم خرابه آبی(جرمی سولنیر) و استخر (کارلوس ماچادو کوئینتلا) رسید.
یکی از تحسین شده ترین فیلم های بخش مسابقه، ایدا ساخته پاول پاولیکوفسکی بود که از چشم داوران دور ماند.
فیلم ما بهترین هستیم ساخته لوکاس مودیسان از سوئد که داستان جذاب چند بچه را روایت می کند که یک گروه موسیقی تاسیس می کنند، به عنوان فیلم اختتامیه در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد.
فیلم هایی چون مهاجر( جیمز گری) و فرضیه صفر (تری گیلیام) هم از جمله دیگر فیلم های بخش خارج از مسابقه بودند.
چهار فیلم مراکشی هم در بخش "سینما در قلب" به نمایش گذاشته شد.
در بخش بزرگداشت، سینمای اسکاندیناوی بخش ویژه ای را به خود اختصاص داده بود و بزرگداشت های ویژه ای برای شارون استون و ژولیت بینوش، از برنامه های مورد استقبال تماشاگران مراکشی بود. هر دو ستاره سینما بر روی فرش های قرمز این جشنواره حاضر شدند و لباس شارون استون، ستاره ای که با فیلم غریزه اصلی مطرح شد، در صدر اخبار جهانی این جشنواره قرار گرفت.
شارون استون به هنگام دریافت جایزه یادبودش در مراسم پایانی، بر روی صحنه رقصید.
بزرگداشت فرنادو سولاناس فیلمساز آرژانتینی ، محمد خویی بازیگر مراکشی و کورئه دا هیراکازو فیلمساز ژاپنی از دیگر برنامه های این دوره از جشنواره مراکش بود.
جشنواره مراکش که در سال ۲۰۰۱ تاسیس شده یکی از بزرگ ترین جشنواره های سینمایی در قاره آفریقاست که سعی دارد با جذب ستاره های سینما و فیلمسازان مطرح اعتبار بیشتری برای خود دست و پا کند.
امسال هیچ فیلمی از سینمای ایران در این جشنواره حضور نداشت. سال گذشته فیلم تابور ساخته وحید وکیلی فر جایزه داوران را به طور مشترک به دست آورد. این جایزه تنها دستاورد سینمای ایران از سیزده دوره جشنواره مراکش است.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#130
Posted: 13 Dec 2013 17:15
جیمز باند، 'الکلی، بیمار و گرفتار ناتوانی جنسی'
picture sharing
دانیل کریگ در نقش جیمز باند - جاسوسی معتاد، بیمار و گرفتار ناتوانی جنسی؟
گروهی از پژوهشگران نتیجه گرفتهاند که جیمز باند می بایست فردی دائمالخمر، از کار افتاده و گرفتار ناتوانی جنسی بوده باشد.
راساس تحقیقاتی که نتایج آن در نشریه علمی "ژورنال پزشکی بریتانیا" منتشر شده، شرحی که ایان فلمینگ، نویسنده مجموعه کتاب های جیمز باند، مامور خبره سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا نوشته نشان میدهد که میزان مصرف الکل آقای باند به طرز قابل توجهی از حداکثر میزان توصیه شده بالاتر بوده است.
این میزان مصرف الکل باعث ابتلای جیمز باند به بیماری کبدی و لرزش دست شده و او را دچار مرگی زودرس می کرد.
در این تحقیق، چند متخصص پزشکی تمامی چهارده کتاب ایان فلمینگ در مورد جیمز باند را به دقت مطالعه و میزان الکل مصرفی قهرمان کتاب را یادداشت کردند.
روزهایی که آقای باند به هر دلیل، به نوشابه الکلی دسترسی نداشت هم در این مطالعه منظور شد.
نتیجه به دست آمده نشان میدهد که جیمز باند هر هفته حدود ۹۲ واحد الکل مصرف می کرد که تقریبا چهار برابر حداکثر میزانی است که از لحاظ پزشکی، امن یا مجاز تشخیص داده شده است.
در بعضی روزها، الکل مصرفی جیمز باند به بیش از ۴۸ واحد میرسید و در مجموع، در طول ۸۷ روز و نیم عملیات گزارش شده در این کتابها، او فقط دوازده روز و نیم را بدون مصرف مشروبات الکلی سپری کرده.
در مجموع، این گزارش تحقیقی نشان میدهد که متوسط الکل مصرفی آقای باند در هر روز معادل الکل موجود در یک و نیم بطر شراب بوده است.
انتظارات بیمورد
نتیجهای که از این مطالعه به دست آمده حاکی از آن است که جیمز باند به دلیل افراط در میخواری در معرض ابتلا به انواع امراض مرتبط با افراط در مصرف الکل قرار داشته است.
علاوه بر این، فردی با چنین شیوه زندگی و وجود چنین سطحی از الکل در خون، قادر به انجام عملیات دقیق، ظریف و عموما پر تقلایی نبوده که به او نسبت داده شده و توانایی جسمی و فکری لازم برای انجام چنین عملیات مهمی را نداشته است.
موضوع دیگری که در این گزارش مورد توجه قرار گرفته این است که نوشیدن این مقدار الکل بر توانایی جنسی آقای باند هم اثر گذاشته و انتظاراتی که در این زمینه از او می رفته برآورده نمیشده است.
همچنین، سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا برای استفاده از توانایی ها و تجارب آقای باند فرصت چندانی نداشته و عمر این مامور خبره از پنجاه و چند سال بیشتر نبوده است.
نویسندگان این گزارش در نتیجهگیری خود، نوشتهاند که مصرف هفتگی الکل در حد چهار برابر حداکثر میزان توصیه شده برای مردان بالغ، احتمال ابتلای جیمز باند به مشکلاتی مانند نارسایی کبدی، ناتوانی جنسی و سایر عوارض افراط در مصرف الکل و همچنین خطرات آسیب و حتی مرگ در نتیجه کار تحت تاثیر الکل را به شدت افزایش می داد.
در این گزارش آمده است که اگرچه این پژوهشگران "از فشار اجتماعی برای مصرف الکل هنگام مقابله با تروریستها و ماجراجویان بینالمللی آگاه هستند، اما توصیه آنان به آقای باند این بود که هرچه سریعتر برای بررسیهای بیشتر به پزشک مراجعه کند و همزمان بکوشد دست کم مصرف الکل خود را به حد متعارف و امن کاهش دهد."
در پایان این گزارش به یکی از عبارات مشهور جیمز باند در مورد نحوه درست کردن کوکتل مورد علاقه او اشاره شده است که تاکید داشت مشروب او را "به هم نزنند، فقط تکان دهند."
گزارشگران این درخواست را بیمورد تشخیص داده و نوشتهاند با توجه به لرزش دست آقای باند، این کوکتل به هر صورت که درست می شد، با قرار گرفتن در دستش حتما به شدت تکان میخورد.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم