ارسالها: 12930
#211
Posted: 30 Dec 2014 03:04
روایت ریدلی اسکات از زندگی پیامبر یهود
http://postimage.org/
داستان های مذهبی عهد عتیق(تورات) و عهد جدید(انجیل) همواره منابع خوبی برای سینماگران جهان بوده؛ از "تعصب" گریفیث گرفته تا نسخه های متعددی که بر اساس زندگی عیسی مسیح ساخته شده و تا اقتباس های سیسیل ب دو میل از داستان موسی و هجرت قوم بنی اسرائیل در سِفرِ خروج تورات.
اینک ریدلی اسکات، کارگردان فن سالار و حماسه ساز هالیوود، پس از ساخته شدن "نوح" دارن آرونوفسکی، به سراغ داستان دیگری از قصص پیامبران در تورات رفته و فیلم "خروج: خدایان و پادشاهان" را بر اساس سِفرِ خروج عهد عتیق ساخته که جنجال آفرین شده و علاوه بر بحث های بسیاری که در مورد وفاداری یا عدم وفاداری آن به تورات و صحت و سقم روایت مذهبی آن درگرفته، نمایش آن به دلیل به تصویر کشیدن چهرۀ پیامبر قوم یهود در مصر و مراکش ممنوع اعلام شده است.
سِفرِ خُروج یا شِموت، دومین بخش از کتاب عهد عتیق (تورات) است که داستان بعثت موسی و قیام او علیه فرعون مصر(رامسس دوم) و خروج یهودیان از مصر و حرکت آنها به سمت سرزمین موعود را روایت می کند.
فیلم "خروج: خدایان و شاهان" از محصولات شرکت فاکس قرن بیستم است که با بودجۀ ۱۴۰ میلیون دلار و بیش از ۶۰۰۰ سیاهی لشکر ساخته شده و تا کنون ۱۰۷ میلیون دلار فروش داشته است.
ریدلی اسکات، آن را بر مبنای فیلمنامه ای از اَدم کوپر، بیل کالج، جفری کین و استیون زیلیان ساخته و کریستین بیل در آن نقش حضرت موسی را بازی میکند. اگرچه برخی منتقدان از جمله جیمز براردینلی، بر این اعتقادند که کریستین بیل، بازیگر مناسبی برای ایفای نقش موسی نبوده است. به اعتقاد او، چارلتون هستون با بازی در نقش موسی در فیلم "ده فرمان"، توانست با صلابتش، موسی را به حدی فراتر از یک شخصیت فانی برساند در حالی که بیل از عهدۀ این کار بر نیامده است.
بازیگران سرشناس دیگری مثل جان تورتورو، بن کینگزلی، آرون پل و سیگورنی ویور نیز در این فیلم حضور دارند. گلشیفتۀ فراهانی هم که قبلاً در فیلم "یک مشت دروغ" با ریدلی اسکات همکاری کرده بود، در این فیلم در نقش همسر رامسس دوم ظاهر شده است.
"خروج: خدایان و شاهان" در منطقۀ آلمریای اسپانیا و منطقۀ فوئرتهونتورا در جزایر قناری فیلمبرداری شده و کارهای استودیویی آن نیز در استودیو پاینوود لندن انجام شده است. ریدلی اسکات، این فیلم را به برادر خود تونی اسکات که در سال ۲۰۱۲ خودکشی کرد، تقدیم کرده است.
وفاداری یا تحریف روایت تورات
زمانی که نزدیک به یک قرن پیش، سیسیل ب دومیل نسخۀ صامت ده فرمان(۱۹۲۳) و بعد در سال ۱۹۵۶ نسخۀ کامل تر آن را ساخت، بحث زیادی در مورد تحریف یا صحت روایت توراتی این فیلم ها درنگرفت و نمایش آنها به خاطر نشان دادن چهرۀ پیامبر یهود ( با بازی چارلتون هستون در نقش حضرت موسی)، در جوامع مذهبی مثل ایران و کشورهای عربی، با مخالفت علمای اسلام مواجه نشد و مردم نیز استقبال زیادی از آنها کردند اما امروز ۵۸ سال بعد از ساخته شدن"ده فرمان" دومیل، عده ای خواهان تحریم فیلم "خروج: خدایان و شاهان" شده اند.
چنین به نظر می رسد که حساسیت های جوامع مذهبی و علمای مسلمان به این موضوع (وفاداری به روایت کتاب مقدس و نمایش چهرۀ پیامبران بر پرده سینما) بیشتر از قبل شده و روا داری آنها هم کمتر شده است.
به اعتقاد الن وایت، ادیتور انجمن تبارشناسی کتاب مقدس که در بررسی خود به مقایسۀ فیلم ریدلی اسکات و روایت تورات پرداخته، همۀ جنبه های الهیاتی عذاب های الهی که در تورات هست، از این فیلم حذف شده اند.
به گفتۀ او "اگر سازندگان فیلم، اسامی برگرفته از کتاب مقدس را تغییر می دادند و یا نام فیلم شان را عوض می کردند، آنگاه داستان فیلم شان چیز دیگری بود و من حتی ممکن بود که تشخیص ندهم که این فیلم بر اساس داستان تورات ساخته شده است."
اما برخلاف نظر او، پیتر انز از پتیوس، معتقد است که برداشت و تفسیر اسکات از تورات کاملاً دقیق است.
به نوشتۀ کاترین شورد، منتقد روزنامۀ گاردین، "به نظر می رسد فیلم، تحریفات نسبتاً زیادی نسبت به آنچه پیش بینی می شد ندارد. در برخی صحنه های فیلم، این حس در ما ایجاد می شود که در این فیلم از کتاب مقدس به عنوان یکی از منابع اصلی برای نوشتن فیلمنامه استفاده نشده، اگرچه هنوز هم افراد متدین باید خوشحال باشند چرا که فیلم نسبت به آنچه انتظار می رفت، از تحریف زیاد مصون است."
از سوی دیگر، رویکرد سکولار و غیرمذهبی سازندگان فیلم به داستان سِفرِ خروج در تورات، عذاب های الهی و معجزات موسی به ویژه در صحنۀ شکافته شدن دریای احمر با اشارۀ موسی برای عبور قوم بنی اسرائیل که در تورات به عنوان معجزۀ این پیامبر از آن یاد می شود، به این بحث ها بیشتر دامن زده است.
برخلاف روایت توراتی، ریدلی اسکات در این فیلم، صحنۀ شکافته شدن دریای سرخ را با توجیه علمی به تصویر کشید و آن را به سونامی ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده است.
انتقاد دیگری که به فیلم شده این است که اسکات برای نمایش رابطۀ موسی و مکالمۀ او با خداوند در صحنۀ ده فرمان از یک پسربچۀ ۱۱ ساله به جای خالق هستی استفاده کرده است که نشان دهندۀ درک زمینی و غیر ایمانی کارگردان از ماهیت الهی رسالت موسی است.
به اعتقاد جیمز براردینلی، بزرگترین اشتباه ریدلی اسکات این است که به جای استفاده از یک صدای پرطنین برای نمایش حضور خداوند در فیلم ( کاری که در فیلم "ده فرمان" صورت گرفت)، از آیزاک اندروز یازده ساله استفاده می کند. به نوشتۀ او، این تصویر از خداوند، به قدری ابزورد است که تقریباً تمام صحنههایی که این پسرک در آنها ظاهر میشود، به هجویه تبدیل شده است.
به گفته کریس استون مسیحیان، این فیلم را بایکوت خواهند کرد.
واکنش منتقدان سینمایی
فیلم "خروج: خدایان و شاهان" مورد انتقاد شدید عموم منتقدان سینمایی قرار گرفته است. بسیاری از آنها این فیلم را اثری ضعیف و ناامیدکننده در کارنامۀ سینمایی ریدلی اسکات می دانند که پیش تر فیلم های بلاک باستر عظیم و موفقی چون بلید رانر، گلادیاتور، قلمرو بهشت، رابین هود و بیگانه را ساخته است.
منتقدان، جنبه های بصری و جلوه های تصویری ویژۀ این فیلم را تحسین کرده اما از ریتم پرشتاب، فیلمنامۀ "شلخته"، "شخصیت پردازی سست و غیر قابل باور"، "تصنع آزاردهنده" و "توخالی بودن" آن به شدت انتقاد کرده اند. به اعتقاد آنها، ریدلی اسکات، نتوانسته از منابع مذهبی و تاریخی اش، به درستی استفاده کند و به رغم بودجه و امکانات عظیمی که برای ساخت آن داشته، در اقتباس سینمایی اش از داستان تورات ناموفق بوده است.
اسکات مندلسن، منتقد مجلۀ فوربس، آن را یک افتضاح و فاقد هیجان و طنز خواند. به عقیدۀ او، "خروج: خدایان و شاهان"، ملودرامی است با فیلمنامه و بازی های بد که همۀ جنبه های دراماتیک از آن گرفته شده است، در حالی که می توانست داستانی عاطفی، گیرا و شورانگیز باشد.
جیمز براردینلی نیز در مقایسۀ این فیلم با "ده فرمان" سیسیل ب دو میل، آن را اثر ضعیف تری دانسته که تنها امتیاز آن زرق و برق بصری آن است. وی در مجموع، فیلم را یک "شکست محض" ارزیابی کرده است.
اما استیون فاربر، منتقد هالیوود ریپورتر، در نقدی مثبت بر این فیلم، به تحسین آن پرداخته و آن را با فیلم "گلادیاتور" اسکات مقایسه کرده و نوشته است: "اسکات کار بزرگی انجام داد. اگرچه این اثر حماسی مصری، به همان شکل گلادیاتور ساخته نشده اما بیانگر جاه طلبی اسکات در استفاده از تصاویر پرده عریض است."
فیلم "ده فرمان" با این که نامزد ۷ جایزۀ اسکار شد تنها توانست جایزۀ اسکار بهترین جلوههای ویژه را به خاطر صحنۀ شکافتن دریا توسط موسی از آنِ خود کند. حالا باید دید که فیلم عظیم سه بعدی ریدلی اسکات، در مراسم اسکار امسال چقدر شانس دارد. ریدلی اسکات، قبلا برای فیلمهای "تلما و لوئیز"، "گلادیاتور" و "سقوط بلک هاوک"، سه بار نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردان بوده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 24568
#212
Posted: 5 Jan 2015 21:44
درباره فيلم «هرتزوگ کفشش را خورد»
سوژه اي عجيب و نادر
در اواخر دوران رياست جمهوري جورج بوش پسر، زماني که جهان و از جمله مردم آمريکا، جانشان از اقدامات نابخردانه بوش به سررسيده بود و لبريز از نفرت شده بودند، شخصي در يکي از کنفرانس هاي خبري زنده، با پرتاپ کفش به سوي بوش، اين نارضايتي را به تصوير کشيد و به جهانيان نشان داد. کمي اين سوتر، زماني که حسني مبارک، رييس جمهور سابق مصر، اعلام کرد از سمتش کناره گيري نخواهد کرد، مردم قاهره در اقدامي نمادين کفش هايشان را به سمت دوربين ها نشانه رفتند. کم کم فرهنگ پرتاپ کفش، به نمادي از نفرت و نوعي مبارزه منفي بدل شد. اين دو مثال را به اين دليل بازگو کردم تا به اينجا برسم که به جز اصلي ترين وظيفه يا کارکرد کفش که پوشش و مراقبت از پاهاست به سختي مي توان کاربرد يا محاسن ديگري برايش متصور شد، اما براي اعجوبه اي چون ورنرهرتزوگ که سرش درد مي کند براي ماجراجويي و خطرکردن، يک جفت کفش مي تواند، به يک وعده شام لذيذ تبديل شود! فيلم مستند، هرتزوگ کفش هاي خود را خورد، ساخته 1980 لس بلنگ به همين موضوع عجيب و غريب پرداخته و واقعه را ثبت کرده است.
ماجرا از چه قرار است؟!
ارول موريس، دانشجوي ورنرهرتزوگ در اواخر دهه هفتاد بود. موريس فيلمنامه اي نوشته بود با نام دروازه هاي بهشت که درباره گورستاني عجيب و غريب بود. گورستاني که به جاي انسان، حيوانات را به خاک مي سپارند. اين گورستان که متعلق به طبقه ثروتمند بوده و هست،پر است از سنگ قبر هاي گران قيمت که درونش انواع و اقسام پرندگان، سگ ها، گربه ها و حيوانات و جانوران ديگر است. صاحبان حيوانات مراسم سوگواري براي شان انجام مي دهند! و در سال چندين بار بر سر قبور حيوانات و پرندگان شان حاضر مي شوند و دسته گل بر آنها مي نهند! ارول موريس که بعدها مستند ساز معروفي شد کار ساخت فيلم را چند نوبت به تاخير مي اندازد تا اينکه بر اثر بگومگوها و رجزخواني هاي بين موريس و هرتزوگ، کار به شرط بندي مي کشد. هرتزوگ معتقد است موريس نمي تواند اين فيلم را به سرانجام برساند و موريس وعده ساخت فيلم را در مدت يک هفته مي دهد. هرتزوگ با اطمينان به گفته هاي خودش اعلام مي کند در صورت ساخته شدن فيلم طبق گفته هاي موريس، او کفش هايش را مي پزد و مي خورد. نتيجه اين مي شود که در قمار بين استاد و شاگرد، استاد مي بازد! لس بلنگ از فرصت پيش آمده استفاده مي کند و تمام ماجرا را به صورت يک فيلم مستند در مي آورد.
در فيلم ابتدا نشان داده مي شود که هرتزوگ همچون آشپزان ماهر، کفشش را تميز مي کند، چند نوبت با مواد مختلف شستشو مي دهد، بعد مقداري پياز و هويج و فلفل و نمک و غيره را درون قابلمه اي مي ريزد و با کفش ها، چند ساعت مي پزد. مرحله هيجان انگيز ماجرا که خوردن خوراک کفش است در حضور تماشاچياني در سالن نمايشي اجرا مي شود. هرتزوگ ابتدا به سئوالات تماشاچيان پاسخ مي دهد و بعد با اشتها شروع به خوردن مي کند! فيلم البته دو ورسيون دارد که نسخه اي از آن کمي طولاني تر است و دليل اش هم تعداد بيشتري سئوال است که از طرف تماشاچيان پرسيده مي شود و جالب اين است که در چنين شرايط سوررئاليستي تماشاچيان سئوالاتي درباره فيلمسازي از هرتزوگ مي پرسند!!
سبک فيلم
فيلم هرتزوگ کفش هاي خود را مي خورد، مستندي است به شدت نامتعارف و تکرار نشدني. سوژه اي کاملا عجيب و در عين حال ناباورانه که به نظر مي آيد تنها يک بار در جهان به وقوع پيوسته - البته چاپلين هم کفش هايش را خورده، اما آن که واقعي نبود- و آن هم توسط آدمي عجيب تر با نام هرتزوگ. کاري که هرتزوگ انجام مي دهد عملي است پرخطر. به اين دليل که کفش از لحاظ مزاجي با بدن انسان ناسازگار است و از همه مهم تر عملي است غير بهداشتي. فقط کافي است کمي بيانديشيم که با کفش، کجاها که قدم نگذاشته ايم! آن وقت ميزان پرخطر بودن چنين عملي حتي با وجود چندين بار شستن و سنجش همه جوانب، عيان خواهد شد. هرتزوگ با اين کارش دست به عملي غير اجتماعي مي زند. کسي که جلوي دوربين مستندي دست به اين اقدام مي زند از ديد اجتماع ممکن است روان پريش يا مجنون تلقي شود، اما از طرف ديگر، فيلم، به شدت فانتزي و سوررئاليستي خود را نشان مي دهد. بر فرض کسي در شهر با دست هايش راه برود يا به جاي کلاه، کفش بر سر کند يا طرح هاي غريبي رو سر و صورتش بکشد، کاري که سالوادور دالي مي کرد و سيبيل هايش را تا ابروهايش بالا مي کشيد، چنين اعمالي و از جمله عمل هرتزوگ کاري سوررئاليستي تلقي مي شود. بنابراين با فيلمي طرف هستيم که هم سوررئاليستي است و هم مستند.
عاقبت هرتزوگ!
فرجام کار هرتزوگ در فيلم وجود ندارد، اما پس از پايان فيلم، زماني که هرتزوگ کفش هايش را نوش جان کرده بود، موريس او را به هتلي مي برد. بر طبق گفته هاي خود موريس، هرتزوگ به اتاقش مي رود و موريس از ترس اينکه اتفاق ناگواري براي او نيفتد تا صبح پشت در اتاق به انتظار بيدار مي ماند تا در صورت وقوع حادثه اي بتواند او را به بيمارستان برساند. در کمال تعجب، هرتزوگ صبح از خواب بر مي خيزد، پرده هاي اتاقش را باز مي کند تا روز تازه اي را آغاز کند!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#213
Posted: 5 Jan 2015 21:54
صنعت سینمای آلمان دست به دامان هالیوود میشود
در حالی که استودیوهای آلمانی در تلاش هستند با گرفتن سفارش از هالیوود پول بیشتری را به تشکیلات خود تزریق کنند، دولت نیز اعلام کرده از صنعت فیلم حمایت خواهد کرد.
به گزارش مهر به نقل از ورايتي، استوديوي آلماني بابلزبرگ انتظار دارد با پایان یافتن سال 2014 شاهد ضرري 2.5 ميليون يورويي (3 ميليون دلاري) باشد. اين در حالي است كه اين كمپاني در همین سال موفق به دريافت سفارش برای ساخت پروژههايي بزرگ از جمله فيلم درام جديد بيعنوان استيون اسپيلبرگ در آلمان و همچنين فيلم «نقطه شكست» شده بود.
چارلي ووبكن رييس استوديو در مصاحبهاي با روزنامه اقتصادي آلماني هندلسبلات گفت اميدوار است استوديو اش بتواند سال 2015 دوام بياورد. اما كريستوف فيسر معاون و مسئول عملياتي ارشد اين استوديو در مصاحبه با ورايتي گفت كه از زمان مصاحبه ووبكن تغييرات جديدي به وجود آمده كه باعث بهبود اوضاع در حال ورود به سال جديد ميلادي شده و اضافه كرد: ما به سال جدید خوشبين هستيم و احساس خوبي داريم.
در حاليكه این استوديو سودی 50 ميليون يورويي (61.1 ميليون دلاري) را برای سال 2014 اعلام كرده اما این سود نسبت به 81.9 ميليون يورو (100 ميليون دلار) سال 2013 كاهش دارد و به همین دلیل بابلزبرگ در حال مذاكره با تعدادي از پروژههاي بزرگ هاليوودي براي فيلمبرداري سال آينده در اين استوديو است.
اين استوديو در سال 2014 شماری از فيلمهاي بزرگ را تهيه كرد، اما تمامي آنها در موقعيت فيلمبرداري شدند و نه
در خود استوديو كه ميتوانست سود بيشتري را برايشان به ارمغان بياورد. استوديو با توجه به ميزان پروژههاي بينالمللي كه دريافت ميكند بين ميزان ضرر و سودهاي سالانهاش بالا و پايين ميرود.
مسئولان اجرايي استوديوي بابلزبرگ همچنين بسيار سخت در مقابل نقشههاي دولت آلمان مبني بر كم كردن بودجههاي فدرال صنعت فيلم به ميزان 10 ميليون يورو (12.2 ميليون دلار) در سال 2015 مقابله و اعتراض كردهاند. اين حركتي است كه ممكن است مخصوصا براي اين استوديو بسيار زيانوار باشد، با اين حال بوندسرات كه يكي از دو مجلس آلمان است به تازگی راي خود را مبني بر افزايش سرمايه فدرال فيلم آلمان ارايه و اعلام کرد قصد دارد این حمایت مالی را به میزان 60 ميليون يورو (73.4 ميليون دلار) قبل بازگرداند.
علاوه بر اين سيگمار گابريل وزير امور اقتصادي آلمان نيز به صنعت فيلم كشور اطمينان داد كه وزارت او 12.2 ميليون دلار ديگر را نيز در سال آينده براي حمايت از فيلم اختصاص خواهد داد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 12930
#214
Posted: 8 Jan 2015 03:43
«مصاحبه» پرفروشترین فیلم آنلاین شرکت سونی شد
کمدی جنجالی «مصاحبه» در مورد کره شمالی، پس از آنکه شرکت سونی در پی حملاتی سایبری، پخش آن را متوقف و مجددا با پخش آن موافقت کرد، به پرفروشترین فیلم آنلاین این شرکت تبدیل شده است.
«سونیپیکچرز» ۱۶ دیماه اعلام کرد کمدی «مصاحبه» با فروشی ۳۱ میلیون دلاری در اینترنت و دیگر قالبهای کوچک نمایشی، به پرفروشترین فیلم آنلاین آن شرکت تبدیل شده است.
فروش کلی فیلم (به علاوه اکران محدود در سینماها) به گفته این تهیهکننده هالیوود، به ۳۶ میلیون دلار رسیده است که به بودجه کلی فیلم که ۴۴ میلیون دلار بوده، نزدیک میشود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه و به نقل از دادههای سونی، این فیلم تا کنون ۴.۳ میلیون بار در شبکههای کابلی، ماهوارهای، شبکههای تلفنی و اینترنت فروخته شده است.
این رقم، در تاریخی بین ۲۴ دسامبر تا ۴ ژانویه حاصل شده که کمتر از دو هفته است.
علاوه بر این ۵۸۰ سالن نمایش فیلم نیز تا کنون ۵ میلیون دلار برای آن به ارمغان آوردهاند.
کمدی شرکت سونی که طی هفتههای گذشته جنجالی شد، داستان یک عملیات تخیلی از سوی سازمان «سیا» برای کشتن کیم جونگاون، رهبر کره شمالیست.
پخش این فیلم که قرار بود در زمستان اکران شود با حملات گسترده سایبری و آنچه شرکت سونی، تهدیدهای امنیتی مهاجمان توصیف کرد، از سوی آن متوقف شد.
آمریکا رسما کره شمالی را مسئول این حملات معرفی کرد؛ کره شمالی چنین چیزی را رد کرده است.
در این زمان اینترنت کره شمالی نیز که در دسترس گروه محدودی در آن کشور است به طور کلی قطع شد.
مقامهای دولت آمریکا و گروهی از ستارگان هالیوود خواستار پخش فیلم، حتی به صورت آنلاین شدند.
جورج کلونی، هنرپیشه آمریکایی در این مورد گفت «حتی اگر شده است فیلم «مصاحبه» باید به صورت آنلاین به نمایش گذاشته شود چرا که هیچ کس نمیتواند به ما بگوید چون این فیلم درباره کیم جونگ اون ساخته شده است، نباید آن را دید.»
باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا نیز خواستار پخش فیلم شد و در عین حال کاخ سفید، در واکنش به حملات سایبری، تحریمهایی تازه را نیز علیه پیونگیانگ به اجرا گذاشت.
اما ماجرا همچنان ادامه پیدا کرد.
کره شمالی به پخش فیلم واکنش نشان داد و کمیسیون دفاع ملی آن کشور در بیانیهای که در آن از الفاظ نژادپرستانه استفاده شده، گفت «اوباما همواره بیملاحظه سخن میگوید و مانند میمونی در یک جنگل گرمسیری رفتار میکند».
در هر حال پخش آنلاین فیلم در کنار اکران آن که به شکل محدود انجام شده، همچنان ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#215
Posted: 8 Jan 2015 03:49
پائولو رورسی: زندگی من پر است از عکسهایی که نگرفتم
پائولو رورسى (Paolo Roversi) عکاس ایتالیائى مقیم پاریس اینروزها به واسطه عکسهایش از گلشیفته فراهانى براى مجله Egoiste نامى آشنا براى بسیارى از ایرانى ها است. رورسى یکى از معتبرترین عکاس هاى پرتره در جهان است. او سبک عکاسى خود را تمرکز بر چشمها و نقاب بردارى از چهره ها مى نامد. به گفته او همه انسانها در بیشتر اوقات ماسکى بر چهره دارند، "همه ما زمانى که مى ترسیم، مى خندیم یا خداحافظى مى کنیم نقاب به چهره مى زنیم. من سعى میکنم این نقابها را بردارم و در آن خلا به زیبائى برسم." پرتره رورسى از فراهانى نمونه بارز شیوه کار اوست. پرتره اى که در آن مهمترین بخش عکس چشمهاى سوژه است. چشمهائى که با مهارت عکاس به پنجره روح سوژه تبدیل شده اند. در این مصاحبه با وبسایت Talks رورسى درباره روش کار خود توضیح میدهد.
آقای «ُروِرسی» (Roversi)، شما تاکنون عکسهای برهنه زیادی از زیباترین دختران جهان گرفته اید؛ چه گونه آنها را قانع میکنید لباسهای خود را در آورند؟
مسأله عجیب و غریبی نیست چون برهنه شدن در محیط کاری برای این دختران امر ناآشنایی نیست. در اداره یا شرکت که کار نمیکنند. بنابراین، خیلی پیچیده نیست چون بین ما یک جور اعتماد وجود دارد. البته بعضیها جواب منفی داده اند؛ مثلاً میگفتند «دوست پسرم خوشش نمیآید من لخت شوم» یا این که «من زیادی خجالتی هستم». گاهی هم می شود که این حرفها را میزنند ولی بعد از شش ماه میآیند ومیگویند حاضریم. بعضیها هم هیچ وقت حاضر نمیشوند. برخی دیگر خودشان میآیند و از من سؤال میکنند من هم میگویم چرا که نه، شاید خوب باشد. پس قاعده و قانون خاصی ندارد مگر وقتی که میهمانها زیر ۱۸ سال باشند. در این موارد، من با پدر و مادرشان تماس میگیرم تا برای عکاسی برهنه از دخترشان اجازه بگیرم.
نتیجه این تماس ها چه می شود؟
پدر و مادرها میگویند «بله، حتماً، چرا که نه؟». آنها با کار من آشنایی دارند، میدانند که عکسهای من اروتیک و یا پورنوگرافیک نیستند. هیچ عنصر پورنوگرافیکی در عکسهای من نیست.
با پدر دخترها صحبت میکنید یا با مادرشان؟
بستگی دارد؛ در مورد «لتیسیا کاستا» (Laetitia Casta)، با مادرش حرف زدم. گاهی هم با پدرها حرف میزنم. ولی این فقط چند بار اتفاق افتاده؛ زیاد پیش نیامده.
در کار شما، دخترانی که مدل عکسهای برهنه میشوند همیشه جلوی دوربین خیلی آرام و راحت هستند. این حالت چه گونه ایجاد میشود؟
بیشتر وقت ها فقط من و آنها هستیم. گاهی دستیار من هم هست تا دوربین را شارژ یا در کارهای دیگر به من کمک کند. تا به حال خیلی از این عکسها گرفته ام و هرعکس حس خاص خودش را دارد. عکس های من بیشترتفریق و کاستن هستند تا جمع کردن و افزودن. همیشه سعی میکنم کم کنم. همه ما برای بیان خود ماسک هایی به صورت داریم. سعی من این است که تمام این ماسکها را دور بریزم؛ آرام آرام آنها را بر دارم تا به یک چیز ناب و محض دست یابم؛ چیزی مثل غیاب، چیزی که انگار رها شده. مثل غیاب است ولی در واقع، درست وقتیکه این خلأ، این تهی بودگی، پیدا میشود، زیباییِ درونی نیز ظاهر میشود این تکنیک و شگرد من است. حداقل خودم این گونه فکر میکنم!
چه بخشی از بدن زن بیش همه شما را به خود جذب میکند؟
از نظر من، چشم گویاترین بخش بدن است ولی دست هم خیلی مهم است. لب و دهان هم واقعاً مهم هستند ولی چشمها به مراتب کلیدی ترند. به نظر من، اگر نگاه غلط باشد، کل عکس بد میشود مگر این که چشمها بسته باشند یا چیزی شبیه این. ولی حتی چشمهای بسته هم مهم هستند چون میتوانند نگاه خوبی را القا کنند ولی باید واقعاً چیز خاصی باشد.
عکسهای برهنه شما به طور مشخص روی بدن متمرکز هستند ولی شهرت شما بیشتر به خاطر عکاسی مد است. چه قدر برایتان سخت است که از مدلی عکس بگیرید که از لباسهایش خوشتان نمیآید؟
گاهی به کل ناممکن میشود(می خندد). لباس بخش عمدهای از عکاسی مد است؛ بخش عمدهای از سوژه است. از نظر من، هر عکسِ مد مثل یک پرتره است. من هر تصویری را چه از مرد باشد چه از زن و چه بدن، به مثابه یک پرتره میبینم. ولی در هر صورت، از نقش لباس نمیشود غافل شد چون لباس همیشه میتواند تفسیر تصویر را بسیار دشوارتر و پیچیده تر کند.
وقتی برنامه یک عکاسی را چیده اید، آیا همه چیز را از پیش سازمان دهی و تنظیم میکنید یا این که جا برای کارهای فی البداهه هم میگذارید؟
وقتی میخواهم کار را شروع کنم، سرصبح مدل از هتل به استودیو میرسد، آرایشگر از لندن میآید و خلاصه با یک عالمه حس و حال و خلق و خوی مختلف رو به رو میشوید؛ یکی خوشحال است، یکی گریه میکند، یکی عصبانی است، یکی چه میدانم، خوابش میآید و حتی اگر دقیقاً بدانید میخواهید چه ایدهای را اجرا کنید، از پس آن بر نمیآیید. انرژی هر کس در گروه با دیگری فرق میکند و شما باید از پس همه آنها برآیید. بنابراین، هرگز نمی فهمید میخواهید دقیقاً چه کار کنید. من از همین خوشم میآید؛ از تصادف؛ از چیزهایی که بر حسب شانس و تصادف پیش میآیند. میگذارم زندگی خودش وارد عکس شده و خلاقیت جاری شود.
چه چیزی باعث میشود بخواهید عکاسی کنید؟ آیا هر چیزی حس عکس گرفتن را در شما بر میانگیزد؟
نه، هر چیزی که نه. باید چیزی باشد که من را بگیرد؛ احساس و عاطفه من را برانگیزد؛ چیزی باشد که خاطره یا رؤیایی را از جایی بیدار کند. عکاسی همیشه با یک نگاه شروع میشود. از پنجره به بیرون نگاه میکنید و چیزی میبینید، در خیابان راه میروید و دختری را میبینید و صورتتان را بر میگردانید. اگر عکاس باشید، میخواهید بیشتر این نگاه را بفهمید، کشفش کنید؛ میخواهید به این چیزها نزدیک تر شوید تا حس آن را به دست آورید.
وقتی در استودیوی خود نیستید، عکس زیاد میگیرید؟
من از آن عکاسهایی نیستم که همیشه دوربینشان را دور گردن خود میاندازند و از همه چیز عکس میگیرند چون میترسند لحظه را از دست بدهند. زندگی من پر است از عکس هایی که نگرفتم یا به بیانی دیگر، فقط با ذهنم گرفتم چون با دوربین آن قدر سرعتم زیاد نبوده است. شاید یک روز کتابی نوشتم دربارهٔ عکسهایی که نگرفته ام (میخندد).
امروزه نقش عکاس در مد چیست؟
اوضاع نسبت به قبل فرق کرده چون تعداد عکاسها خیلی بیشتر شده اند. نقش و کاربرد عکاسی هم عوض شده؛ پیش از این عکس ها در مجلهها و کتابها بودند، حالا در اینترنت و اسکرینها پیدا میشوند. بنابراین، استفاده از تصویر به کلی فرق کرده است. همه چیز سریع تر شده و هر کسی هم میتواند عکاس شود. میتوانید یک دوربین بخرید و شروع کنید به عکس گرفتن و همه هم میتوانند عکس شما را ببینند. بلافاصله با مخاطبان گستردهای رو به رو میشوید. همین ها تغییرات بسیار زیادی ایجاد کرده اند. شما این طور فکر نمیکنید؟
عصر دیجیتال بیشتر راههای استفاده ما را از رسانه تغییر داده است.
به چیزی که در دست خود دارید نگاه کنید (آیپد)؛ این همه چیز را عوض کرده است.
هنوز با پولاروید ۱۰۸ عکس میگیرید؛ دوربینی که هر عکاسی عکس های شما را با آن میشناسد؟
بله. البته کارم با این دوربین کم و کم تر میشود چون فیلمهای آن دیگر تولید نمیشوند. هنوز با آن کار میکنم ولی وقتی فیلم هایش تمام شد، کار من هم با آن تمام میشود.
فیلمهایش را ذخیره نکردید؟
هر چه دستم رسید، خریدم ولی دیگر چیزی پیدا نمیشود. به هر حال، حتی اگر همه آن ها را هم میخریدم، دیگر الان کاملاً کهنه شده بودند و به درد نمیخوردند.
ولی سالها است که از این فیلم استفاده کرده اید و به نوعی امضای شما محسوب می شود. حالا چه برنامهای دارید؟ میخواهید به جای آن از چه فیلمی استفاده کنید؟
(نفسش را بیرون می دهد و میخندد) برنامهای ندارم؛ هنوز با آن کار میکنم. بعضی وقتها هم با دیجیتال کار می کنم ولی خیلی از آن خوشم نمیآید. کار با دیجیتال برایم سخت است. من همیشه سعی کردهام با دوربینهای کاملاً مختلفی کار کنم ولی در عین حال، هیچ وقت به هیچ کدام از آن ها وابسته و دلبسته نشدم. البته پولاروید ۱۰۸ دوربینی بود که بیش از هر دوربین دیگری با آن کار کردم و خیلی هم دوستش دارم. ولی به هر حال، بدون آن هم میتوانم به زندگی عکاسی خودم ادامه دهم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#216
Posted: 13 Jan 2015 04:25
«پسربچگی» بهترین فیلم درام گلدن گلوب شد
فیلم «پسربچگی» در جوایز گلدن گلوب سال ۲۰۱۵، که نخستین جشنواره اصلی هالیوود و جهان طی سال به شمار میرود، برنده سه جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین هنرپیشه مکمل نقش زن شد.
ریچارد لینکلیتر، با همین فیلم خرس نقرهای جشنواره برلین را نیز از آن خود کرده بود.
این فیلم که طی ۱۲ سال با همان هنرپیشههای آغاز کار ساخته شده است، زندگی یک پسربچه اهل تگزاس را نمایش میدهد.
پاتریشیا آرکت، جایزه بهترین هنرپیشه مکمل زن را در این فیلم از آن خود کرد.
آقای لینکلیتر در مورد فیلم گفته است که آن «یک فیلم خیلی شخصی» برای او بود و «برای ما خیلی ارزشمند است که مردم فیلم را دیدند و به آن به روش خود پاسخ گفتند».
جایزه بهترین فیلم موزیکال یا کمدی نیز به «هتل بزرگ بوداپست» به کارگردانی وس اندرسون، رسید.
کمدی سیاه «بردمن» و فیلم «تئوری همه چیز» که در مورد استفن هاوکینگ، دانشمند مشهور جهان است، هر یک دو جایزه را از آن خود کردند.
بردمن جایزه بهترین هنرپیشه کمدی/موزیکال مرد را برای مایکل کیتون، و بهترین فیلمنامه را برای الخاندرو گونزالس ایناریتو، کارگردان صاحبنام مکزیکی، به ارمغان آورد.
ادی ردماین، نیز در «تئوری همه چیز» برنده جایزه بهرین هنرپیشه مرد در فیلم درام شد.
جولیان مور برنده بهترین هنرپیشه زن در فیلم «هنوز آلیس» شد.
جایزه بهترین فیلم خارجی به «لویاتان» رسید؛ فیلمی از آندری زویاگینتسف، کارگردان روس، که پیشتر نیز بارها تحسین شده بود.
قسم دوم «چطور اژدهایت را تربیت کنی» نیز گلدنگلوب بهترین انیمیشن را از آن خود کرد.
در عین حال شرکتکنندگان در جوایز گلدنگلوب از «آزادی بیان» حمایت کردند و اتحاد خود را با فرانسه پس از حملات مرگبار به نشریه «شارلی ابدو» نشان دادند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#217
Posted: 17 Jan 2015 20:10
فهرست نامزدهای جوایز سینمایی اسکار اعلام شد
پنجشنبه ۱۵ ژانویه در ساعت ۱۳:۳۰ به وقت گرینویچ نامزدهای جوایز اسکار ۲۰۱۵ در بورلی هیلز لس آنجلس اعلام شد.
بخش اول نامزدهای اسکاری در ۲۴ رشته سینمایی را آلفونسو کوارون (کارگردان) و جی جی ابرامز (کارگردان) و بخش دوم را کریس پاین (بازیگر)، شریل بویل ایزاکز (رئیس آکادمی اسکار) اعلام کردند.
چنان که انتظار می رفت هنرمندان بریتانیایی امسال حضور پررنگی در میان نامزدها دارند.
بردمن، تک تیرانداز آمریکایی، پسر بچگی، هتل بزرگ بوداپست، بازی تقلید، سلما، تئوری همه چیز، و ویپلش نامزدهای بهترین فیلم امسال شده اند.
مراسم اهدای جوایز اسکار شامگاه ۲۲ فوریه در دالبی تیهتر هالیوود برگزار خواهد شد.
فهرست کامل نامزدها در رشته های اصلی
بهترین فیلم
بردمن
تک تیرانداز آمریکایی
پسر بچگی
هتل بزرگ بوداپست
بازی تقلید
سلما
تئوری همه چیز
ویپلش
بهترین کارگردان
وس اندرسن/هتل بزرگ بوداپست
الخاندرو ایناریتو گونزالس/ بردمن
ریچارد لینکلیتر/ پسربچگی
بنت میلر/ فاکسکچر
مورتن تیلدم/ بازی تقلید
بهترین بازیگر مرد نقش اول
استیو کارل در فاکسکچر
بردلی کوپر در تک تیرانداز آمریکایی
بندیکت کامبربچدر بازی تقلید
مایکل کیتون در بردمن
ادی ردمین
بهترین بازیگر زن نقش اول
ماریون کوتیار/۲ روز و یک شب
فیلیسیتی جونز/ تئوری همه چیز
جولیان مور/ هنوز آلیس
زراموند پایک/ دختر گمشده
ریس ویدرسپون در وایلد
بهترین انیمیشن
قهرمان بزرگ ۶ (Big Hero 6)
چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲
آواز دریا
ترانه پرنسس کاگویا
The Boxtrolls
بهترین ترانه
Not Gonna Miss You از من خودم خواهم بود (from I'll Be Me)
Grateful ازفیلم آن سوی نورها (Beyond the Lights)
Glory از فیلم سلما
Lost Stars از فیلم دوباره شروع کن (Begin Again)
Everything Is Awesomeاز فیلم لگو
بهترین بازیگر مرد نقش مکمل
رابرت دووال/ قاضی
اتان هاوک/ پسربچگی
ادوارد نورتون/ بردمن
مارک رافولو/ فاکسکچر
جی کی/ سیمونز/ ویپلش
بهترین بازیگر زن نقش مکمل
پاتریشیا آرکت/ پسربچگی
کیرا نایتلی/ بازی تقلید
اما استون/ بردمن
لورن درن/ وایلد
مریل استریپ/ درون جنگل
بهترین فیلمنامه اوریجینال
بردمن
پسربچگی
فاکسکچر
هتل بزرگ بوداپست
شب رو (Nightcrawler)
بهترین فیلمنامه اقتباسی
تک تیرانداز آمریکایی
بازی تقلید
Inherent Vice
تئوری همه چیز
ویپلش
بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان
ایدا/ لهستان
لویاتان/ روسیه
نارنگی ها/ استونی
تیمباکتو/ موریتانی
قصه های وحشیانه/ آرژانتین
بهترین موسیقی فیلم
تئوری همه چیز
بازی تقلید
هتل بزرگ بوداپست
در میان ستارگان
آقای ترنر
بهترین فیلمبرداری
بردمن
هتل بزرگ بوداپست
ایدا
آقای ترنر
Unbroken
بهترین تدوین
تک تیرانداز آمریکایی
پسربچگی
هتل بزرگ بوداپست
بازی تقلید
ویپلش
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#218
Posted: 24 Jan 2015 20:11
آمازون از این پس فیلم سینمایی خواهد ساخت
شرکت آمازون از قصد خود برای ورود به دنیای سینما خبر داده است. آمازون در نظر دارد سالانه چندین فیلم سینمایی تهیه و در سینماها و سپس به صورت آنلاین برای تماشا به مخاطبان عرضه کند.
روی پرایس، مسئول بخش استودیوی آمازون اعلام کرده است که این شرکت در نظر دارد سالانه ۱۲ فیلم سینمایی تهیه کند که این فیلمها ۴ تا ۸ هفته پس از نمایش در سالنهای سینما برای مشتریان سرویس "آمازون پرایم" از طریق اینترنت قابل دسترس و تماشا خواهد بود. این اقدام آمازون با مخالفت سینماداران روبرو شده است.
در حالت معمول فیلمهای سینمایی پس از نمایش روی پرده، به صورت دیجیتال (دی وی دی، بلوری و غیره) برای فروش روانه بازار میشوند. این فیلمها معمولا پس از گذشت ده ماه یا بیشتر، از سوی شرکتهای ارائه دهنده خدمات آنلاین رسانهای نظیر نتفلیکس برای مشترکان نمایش داده میشوند.
آمازون در نظر دارد هم روی چهرههای جوان و خلاق دنیای سینما و هم چهرههای با تجربه سرمایهگذاری کند. این شرکت اخیرا اعلام کرد، وودی آلن کارگردان سرشناس آمریکایی برای نخستین بار مجموعهای تلویزیونی برای پخش اینترنتی در آمازون میسازد.
به گفته مسئولان آمازون بودجه در نظر گرفته شده برای هر فیلم رقمی بین ۵ تا ۲۵ میلیون دلار است که به وضوح بسیار کمتر از بودجه کنونی برای تهیه فیلم در هالیوود به شمار میرود.
نتفلیکس، رقیب آمازون، نیز چندی پیش از ساخت نخستین فیلم سینمایی توسط این شرکت خبر داد. این فیلم به نام "افسانه سبز" قرار است در ماه اوت به طور همزمان در سینما و روی اینترنت به نمایش درآید.
آمازون در حال حاضر هیچ تاریخ دقیقی برای اکران نخستین فیلم ساخت این شرکت اعلام نکرده است. بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکنند که هدف بعدی آمازون ورود به دنیای موسیقی باشد.
در مراسم گلدن گلوب امسال سریال "ترنسپرنت" از نخستین تولیدات شرکت آمازون برنده دو جایزه شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#219
Posted: 27 Jan 2015 14:21
آیا 'تک تیرانداز آمریکایی' قهرمان بود؟
تک تیرانداز آمریکایی، تازه ترین فیلم کلینت ایستوود که از نامزدان بهترین فیلم جوایز اسکار است و در هفته های اول اکران در آمریکا موفقیت تجاری فراوانی داشته، به خاطر شخصیت اصلی داستان بحث برانگیز شده است.
سئوالی که این بحث ها در آن خلاصه می شود این است : آیا کریس کایل شخصیت اصلی فیلم یک قهرمان است؟ و یا فرد قلدر مآب و متکبری است که عاشق تیراندازی است و معیارهای اخلاقی بحث برانگیزی دارد؟
بحث هایی که در مورد فیلم تک تیرانداز آمریکایی (American Sniper) مطرح شده به پرداخت سینمایی و یا کیفیت هنری فیلم که ستایش منتقدان را برانگیخته است ربطی ندارد.
بحث ها حول شخصیت کریس کایل قهرمان داستان متمرکز شده که به عنوان عضو واحدهای کماندویی نیروی دریایی آمریکا معروف به سیل چهار دوره در عراق حضور داشته و در آن مدت بیش از ۱۶۰ نفر را کشته است.
کریس کایل پس از پایان این ماموریت ها در عراق زندگینامه خود را نوشت و فیلمنامه تک تیرانداز آمریکایی از آن اقتباس شده است.
کریس کایل درسال ۲۰۱۳ در خانه خود در ایالت تگزاس توسط ادی روث به ضرب گلوله به قتل رسید. ادی روث خود جزو کهنه سربازان جنگ عراق بود که کریس کایل تلاش می کرد برای بازیافت سلامت روحی اش پس از فشارهای عصبی ناشی از دوران جنگ به او کمک کند.
اندرو اوهایر یک منتقد مجله سینمایی سالون می نویسد: "فیلم تک تیرانداز آمریکایی در حقیقت کاووشی برای شناخت شخصیت کریس کایل است که خود را یک فرد نجیب و پاک می داند ولی معیارهای اخلاقی ساده او توان مواجهه با دنیای واقعی و به خصوص واقعیت های جنگ را ندارند."
زندگی واقعی کریس کایل بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که در فیلم ارائه می شود.
ایمی نیکلسون در وبسایت اسلیت روی کتاب زندگینامه کریس کایل تمرکز کرده و یادآوری می کند که برخی از ماجراهایی که در کتاب مطرح شده به خصوص در مورد زندگی او خارج از میدان جنگ دروغ و ساختگی است.
نیکلسون می افزاید :"کلینت ایستوود باید به این موارد اشاره می کرد و وقتی که یک فیلم دروغ های شخصیت اصلی داستان را پاک می کند به این معنا است که خود فیلم هم یک دروغ است. این فیلم شخصیت کریس کایل را به عنوان یک قهرمان کامل به بیننده ارائه می دهد، مرد بزرگی که افراد زیادی را می کشد بدون آنکه خم به ابرو بیاورد."
لیندی وست در روزنامه بریتانیایی گاردین از این هم فراتر می رود و می نویسد: "فیلم تک تیرانداز آمریکایی یک سئوال بسیار نگران کننده را مطرح می کند و آن این است که در ساختن یک فیلم چه بخشهایی از حقیقت را برمی گزینیم و برای ساخت یک محصول هنری و یا سرگرم کننده از نظر اخلاقی و اجتماعی چه بهایی حاضریم بپردازیم."
او می افزاید: "در این فیلم تنها تصویری که از کریس کایل ارائه می شود یک قهرمان کامل است، در صورتیکه او می تواند یک فرد عادی با معیارهای اخلاقی ضعیف اما یک سرباز خوب باشد و حتی او ممکن است یک قاتل زنجیره ای باشد که در صفوف ارتش آمریکا امکان آن را پیدا کرده که بدون هیچ کنترلی هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد."
در مقابل این انتقادها، مطبوعات و نویسندگان محافظه کار و دست راستی آمریکا این فیلم را ستوده و به عنوان نمونه دیوید فرنچ در مجله نشنال ریویو آن را یک دستاورد فرهنگی بزرگ توصیف می کند.
او می افزاید: "شخصیت کریس کایل به فهرست قهرمانان بزرگ آمریکا افزوده شد و می تواند برای نسل جدید و جوان آمرکیا یک سرمشق باشد."
دیوید فرنچ در عین حال معتقد است که فیلم ماهیت واقعی دشمنان آمریکا را برملا کرده است و سپس می نویسد: "فیلم تک تیرانداز آمریکایی به واقعیت هایی پرداخته که تاکنون هیچ فیلم دیگری به آن اشاره نکرده است و ما می بینیم که دشمنان آمریکا چگونه کودکان را می کشند و یا دشمن خود را شکنجه می دهند."
این مفسر محافظه کار آمریکایی معتقد است که این فیلم در عین حال نشان می دهد که اکثر سربازان آمریکایی با وجود تمام ناملایمات و مصائب جنگ از معیارهای اخلاقی و ارزشهای جامعه آمریکا دفاع می کنند.
درست در نقطه مقابل، مفسران لیبرال و چپگرا به شدت از این فیلم انتقاد کرده و آن را توجیهی غیراخلاقی برای کشتار غیرنظامیان عراق می دانند.
به عنوان نمونه ربکا کوسی در مجله فدرالیست می نویسد: "به نظر می رسد که قهرمان داستان به هیچ عنوان از کشتن غیرنظامیان عراقی پشیمان نیست. در صورتیکه یک جنگجو حتی اگر معتقد باشد که از حقیقت دفاع می کند، باید بخش پلید و غیرانسانی اعمال خود را نیز بپذیرد."
کریس کایل، تک تیرانداز آمریکایی که این فیلم براساس زندگینامه او تهیه شده است یک سال قبل از آنکه کشته شود در مصاحبه ای با بی بی سی گفت: "من عمیقا معتقدم هر فردی را که کشته ام آدم بدی بوده است. اگر زمانی قرار باشد به خاطر اعمال خود به خداوند پاسخ بدهم مسلما موارد زیادی هست که باید جوابگو باشم، ولی کشتن این افراد هیچکدام جزو گناهان من نیستند."
"اولین بار که من در موقعیتی قرار گرفتم که باید یک نفر را می کشتم سئوالات زیادی به ذهن من خطور کرد. واقعا نمی دانستم که آیا قادر خواهم بود این کار را بکنم و یا نه. نمی دانستم که آیا می توانم به یک مرد و یا یک زن و یا هر هدف دیگری شلیک کنم و یا نه."
"سئوالهای زیادی به ذهن آدم خطور می کند. اولین نکته این است که هدف یک زن است. نکته دوم اینکه آیا من حق دارم این کار را بکنم؟ آیا این کار درست است؟ آیا توجیه پذیر است؟ بعد از اینکه این کار را بکنم آیا در آمریکا مورد بازخواست قرار خواهم گرفت؟ آیا وکلایی پیدا خواهند شد که از من شکایت کنند و بگویند که به خاطر کشتن یک زن من باید محاکمه و زندانی شوم؟"
بحث های مربوط به فیلم تک تیرانداز آمریکایی باری دیگر نشان می دهد که ما با دو آمریکا مواجه هستیم. آمریکایی که از کریس کایل به عنوان یک قهرمان ستایش می کند و آمریکای دیگری که کاملا با آن مخالف است.
در یک طرف آمریکایی قرار دارد که به جهان و تمام حوادث آن از دریچه "خوب و بد" و یا "نیکی و پلیدی" مینگرد و در طرف دیگر آمریکایی قرار دارد که حوادث جهان و رفتار آمریکا را از دریچه سایه روشنهای قابل انتقادی می بیند که در آن به گفته مایکل مور، فیلمساز منتقد آمریکایی افرادی مثل کریس کایل نه قهرمان بلکه بزدل هستند.
واکنش به فیلم تک تیرانداز آمریکایی از قضاوت در مورد اعمال و شخصیت قهرمان داستان فراتر رفته و به فرصتی مجدد برای بررسی نقش آمریکا در عراق و محکوم کردن این جنگ بدل شده است.
دنیس جت در نشریه نیو ریپابلیک می نویسد:"بسیاری از آمریکایی ها از فیلم تک تیرانداز آمریکایی استقبال کرده اند چون نمی توانند قبول کنند که در جنگ عراق واقعا پیروزی حاصل شده است و بنابراین به نظر آنها تمام تلاش و فدارکاریهای امثال کریس کایل به هیچ نتیجه ای نرسید."
"درعین حال پذیرفتن کریس کایل به عنوان یک میهن پرست نمونه و چشم بستن بر هر تحلیل و برداشت دیگری از شخصیت این سرباز، به مردم آمریکا امکان می دهد که پیامدهای اشغال عراق را که به حملات یازدهم سپتامبر و یا سلاح های تخریب و کشتار جمعی هیچ ارتباطی نداشت، فراموش کنند. و این در حالی است که حمله ما به عراق آن واقعیت ها را تغییر داد و اکنون عراق به صحنه اصلی فعالیت گروههایی نظیر القاعده و بدتر از آن بدل شده است."
در مقابل جان نولته یک مفسر محافظه کار و دست راستی می نویسد:"افرادی که امروز از کریس کایل انتقاد کرده و در مورد او دروغ پراکنی می کنند، همان کسانی هستند که سالها قبل می گفتند آمریکا باید عراق را رها کرده و آن کشور با ۲۵ میلیون نفر جمعیت را به تروریست ها واگذار کنند."
به احتمال فراوان موضوع محوری در جنجالی که بر سر این فیلم در آمریکا به پا شده به جنگ در عراق مربوط می شود. پس از پایان جنگ ویتنام حدود یک دهه طول کشید تا هالیوود فیلم "جوخه" را بسازد.
این فیلم به کارگردانی الیور استون و برنده جایزه اسکار در جامعه آمریکا بحث های فراوانی را در مورد پیامدهای فرهنگی و اجتماعی جنگ ویتنام به راه انداخت.
اما از زمان پایان اشغال عراق توسط آمریکا، البته اگر واقعا بتوان گفت که به پایان رسیده، فقط سه سال می گذرد و زخم های ناشی از آن رویداد هنوز عمیق و تازه هستند.
واکنش ها به فیلم تک تیرانداز آمریکایی نشان می دهند که اختلاف نظرها در مورد جنگ عراق هنوز در آمریکا بسیار جدی است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#220
Posted: 27 Jan 2015 14:23
بازدید آنجلینا جولی از کمپ آوارگان عراقی در نزدیکی مرز ترکیه
تقاطع: آنجلینا جولی، بازیگر و کارگردان سرشناس امریکایی، شب گذشته در نقش "سفیر ویژه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد" وارد شمال عراق در نزدیکی مرز ترکیه شد و امروز یکشنبه (۲۵ ژانویه-۵ بهمن) از کمپ "دهوک" که محل زندگی دهها هزار آوارهای است که مجبور شدهاند خانههایشان در موصل را ترک کنند، بازدید کرد.
او خطاب به آوارگانی که بیشترشان از کردهای ایزدی هستند، گفت: «از آخرین باری که من در اینجا بودم، حدود دو میلیون نفر دیگر -بیشترشان در شش ماه گذشته- مجبور به ترک خانههایشان شدهاند. عده بسیار زیادی از انسانهای بیگناه در حال پرداخت هزینه درگیریهای سوریه و گسترش افراطگرایی هستند. جامعهی جهانی باید قدم بلندتری بردارد و اقدام عملی بیشتری بکند.»
این چندمین سفر آنجلینا جولی به خاورمیانه در قالب مسوولیتش در سازمان ملل است. او پیشتر در سال ۲۰۱۲ نیز از اردوگاه آوارگان سوی در اربیل عراق بازدید کرده بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟